30 نتیجه برای دهقان
خدیجه دهقانی، پریسا درخشان راد، انوشه سلاجقه، فیروزه فیروزآبادی، شمیلا اسلامبولچی،
دوره 2، شماره 1 - ( 5-1372 )
چکیده
زهره پارسا یکتا، معصومه ذاکری مقدم، محمود محمودی، ناهید دهقان نیری،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1378 )
چکیده
محترم طلوعی، ناهید دهقاننیری، سقراط فقیهزاده، افسانه صدوقی اصل،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده
زمینه و هدف:آموزش به بیمار یکی از نقشهای مهم پرستاران در ارایه مراقبتها است که تحت تأثیر انگیزه آنان قرار دارد. این بررسی با هدف تعیین عوامل انگیزشی پرستاران در ارتباط با آموزش به بیماران انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر مقطعی توصیفی با هدف تعیین عوامل انگیزشی پرستاران در ارتباط با آموزش به بیماران در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. در این مطالعه 214 پرستار با روش نمونهگیری طبقهای و خوشهای انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه و به شیوه خود گزارشدهی دادهها جمعآوری شد. با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آزمون مجذور کای، فیشر، مونت کارلو و نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل انجام شد.
یافتهها: دادهها در مورد عوامل انگیزشی در سه سطح زیاد، متوسط و کم با مقیاس لیکرت نشان دادند از نظر پرستاران عوامل امنیت شغلی (68%)، وجدان کاری (90%)، آگاهی (5/85%)، علاقه به کار (5/81%)، شناخت و قدردانی (76%)، پیشرفت و ارتقای شغلی (74%) در سطح زیاد انگیزه آموزش به بیمار ایجاد میکنند. در حالی که عوامل نظارت و سرپرستی (5/57%)، حقوق و دستمزد (48%)، امکانات (5/49%) در سطح متوسط انگیزه آموزش به بیمار ایجاد میکنند. همچنین برخی از متغیرهای فردی با عوامل انگیزشی رابطه معنادار داشتند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج حاصل از مطالعه عواملی نظیر وجدان کاری، آگاهی، علاقه به کار، شناخت و قدردانی، پیشرفت و ارتقای شغلی و امنیت شغلی در انگیزه پرستاران برای انجام آموزش به بیمار تأثیر زیادی دارد.
ناهید دهقان نیری، علی اکبر نظری، مهوش صلصالی، فضلالله احمدی،
دوره 12، شماره 3 - ( 4-1385 )
چکیده
زمینه و هدف:پرستاران نقش اساسی در تداوم مراقبت و ارتقای سلامت دارند و بهرهوری کل سازمان را تحت تأثیر قرار میدهند. اما آنها اذعان دارند که به لحاظ موانع گوناگون بهرهوری کافی ندارند و بدین جهت کیفیت مراقبت در سطح پایینی نگاه داشته شده است. از این رو هدف این تحقیق بررسی دیدگاه پرستاران در باره نقش نیروی انسانی در بهرهوری است.
روش بررسی: این مطالعه به روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری (تئوری زمینهای) انجام شد. جهت جمعآوری اطلاعات غنی از مصاحبههای باز با راهنمای مصاحبه، مشاهده و جمع آوری روایات استفاده شد. مطالعه با نمونهگیری هدفمند شروع و در طی تکامل طبقات، با نمونهگیری نظری ادامه یافت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل مقایسهای به شیوه استراوس و کوربین استفاده شد.
یافتهها: مقوله: «منابع انسانی» به عنوان متغیر مرکزی و اصلی (طبقه محوری) ظهور یافت. مواردی چون محاسبه تعداد نیرو به طور سیستمی، گزینش صحیح و رعایت ضوابط در آن، تأمین نیروی کافی از ردههای مختلف پرستاری، پذیرش بیمار با هماهنگی پرستار مسؤول بخش و روابط مطلوب انسانی از مفاهیم فرعی این طبقه هستند.
نتیجهگیری: همانطور که شرکتکنندگان اذعان داشتند منابع انسانی مناسب میتواند بهرهوری پرستاران را افزایش داده و به افزایش کیفیت مراقبت که مأموریت اصلی نظام سلامت است کمک کند.
حرمت سادات امامزاده قاسمی، زهره ونکی، ناهید دهقاننیری، تهمینه صالحی، مهوش صلصالی، سقراط فقیهزاده،
دوره 13، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده
|
زمینه و هدف: ارزشیابی عملکرد کارکنان پرستاری یکی از عناصر مهم فرآیند مدیریت است که اجرای اثربخش آن نیازمند بهرهگیری از راهبردهای اجرایی مؤثر میباشد. در این مطالعه تأثیر ارزشیابی عملکرد به شیوه مدیریت بر مبنای هدف بر کیفیت مراقبتهای پرستاری به عنوان یک روش مدیریت مشارکتی مورد بررسی قرار گرفته است. |
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی و از نوع کاربردی است که در آن جمعاً 80 بیمار در دو گروه تجربه و شاهد و در دو مرحله قبل و پس از مداخله (در هر گروه و هر مرحله 20 بیمار) جهت ارزیابی عملکرد مراقبتی پرستاران مورد بررسی قرار گرفتند. مداخله پژوهش بر اساس اصول ارزشیابی عملکرد در شیوه مدیریت بر مبنای هدف بوده است. در ابتدا، کیفیت مراقبتهای پرستاری در دو گروه تجربه و شاهد سنجش و ارزیابی شد و سپس مداخله با همکاری و مشارکت سوپروایزرهای بیمارستان، سرپرستار و کارکنان پرستاری بخش تجربه به مدت شش ماه به انجام رسید. در این مدت سه نوبت ارزشیابی از عملکرد پرستاران انجام شد که در هر نوبت بازخوردهای هدایتی، طراحی و اجرای برنامههای اصلاحی همگی به صورت مشارکتی و بر اساس اصول مدیریت بر مبنای هدف به اجرا در آمد. در مرحله پایانی مداخله نیز سنجش کیفیت مراقبتهای پرستاری در هر دو گروه توسط فردی که از تخصیص گروهها (تجربه یا شاهد بودن) اطلاع نداشت اجرا شد و سپس نتایج با هم مقایسه (توسط آزمون t - زوج و t - مستقل) و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: کیفیت مراقبتهای پرستاری در گروه تجربه در مرحله بعد از مداخله تفاوت معنادار نسبت به مرحله قبل نشان داد (009/0). در بین دو گروه نیز در مرحله بعد از مداخله تفاوت معنادار به وجود آمد (001/0p<).
نتیجهگیری: یافتهها حاکی از موثر بودن راهبرد ارزشیابی عملکرد به شیوه مدیریت بر مبنای هدف، بر کیفیت مراقبتهای پرستاری است. پیشنهاد میشود با طراحی و اجرای تحقیقات کاربردی مشابه در بیمارستانها و مراکز درمانی، زمینه مناسب برای اجرای این روش اثربخش بهصورت رسمی در سطح کشور فراهم و از این طریق گامی مؤثر در جهت ارتقای سطح عملکرد پرستاران برداشته شود.
رقیه کریمی، ناهید دهقاننیری، زهرا دانشور عامری، عباس مهران، تابنده صادقی،
دوره 15، شماره 1 - ( 5-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: حفظ حریم یکی از حقوق اساسی بیمار است. مسأله حریم برای بیماران، به خصوص نوجوانان به هنگام بستری شدن در محیطی ناآشنا به نام بیمارستان اهمیت ویژهای پیدا میکند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه درک پرستاران و نوجوانان بیمار بستری از میزان اهمیت و رعایت حریم بیمار صورت گرفته است. روش بررسی: این تحقیق، مطالعهای پیمایشی و از نوع مقطعی است. برای انجام آن 175 پرستار و 180 نوجوان بستری که ویژگیهای لازم برای ورود به مطالعه را داشتند به ترتیب به روش سرشماری و نمونه گیری آسان انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل دادهها به کمک نرمافزار آماری SPSS و به کارگیری آمار توصیفی و آمار استنباطی نظیر آزمون منویتنییو و کروسکال والیس صورت گرفت.
یافتهها: یافتههای این پژوهش نشان داد بین درک پرستاران و نوجوانان بستری در زمینه اهمیت حریم (001/0>p) و رعایت حریم (001/0>p)، تفاوت آماری معناداری وجود دارد و نمره درک پرستاران در هر دو مورد از نوجوانان بستری بیشتر است. در این مطالعه اولویتهای اهمیت و رعایت حریم بیمار نیز از دیدگاه پرستاران و نوجوانان تعیین و نتایج نشان داد از دیدگاه پرستاران پوشاندن نواحی غیرضروری بدن هنگام انجام مراقبت، اهمیت بیشتری دارد و اقدام فوری در صورت نیاز بیمار به کمک، بیشتر رعایت میشود. اما از دیدگاه نوجوانان محیط تمیز و آراسته، وجود تلفن، حمام و توالت در اتاق و بستری شدن در اتاق مشترک با همسالان خود اهمیت زیادی دارد و صدا زدن با نام مورد علاقه بیشتر رعایت میشود.
نتیجهگیری: در مجموع در زمینه اهمیت و رعایت حریم بیمار، میانگین درک پرستاران از نوجوانان بالاتر است. این بدان معناست که علیرغم این که پرستاران اهمیت بیشتری برای حریم بیمار قایل هستند، اما درک نوجوانان بستری از میزان رعایت حریم بیمار کمتر از پرستاران است. بنابراین پرستاران و مدیران با شناخت مواردی که از دید نوجوانان کمتر رعایت میشود، میتوانند موانع رعایت حریم را مرتفع نمایند.
ناهید دهقاننیری، محمد آقاجانی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: حریم شخصی به عنوان اصل اساسی انسانیت و یکی از حقوق بنیادین و نیاز ضروری و مهم هر انسان است و رعایت آن به ویژه در سازمانهای مراقبت بهداشتی الزامی شناخته شده است. رعایت حریم و رضایتمندی بیماران از شاخصهای کیفیت مراقبت به شمار میرود و یکی از اهداف اصلی نظام خدمات سلامتی است. هدف از این مطالعه تعیین میزان رعایت حریم بیماران توسط تیم درمان و ارتباط آن با رضایتمندی بیماران در بخش اورژانس است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه توصیفی، از نوع همبستگی است. در این مطالعه 360 نفر از بیماران بستری در بخش اورژانس بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1386 به صورت در دسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه جمعآوری شد و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد حدود نیمی از بیماران رعایت حریم خود را در سطح ضعیف تا متوسط و 4/49% در سطح نسبتاً خوب و خوب بیان کردهاند. همچنین 4/76% از بیماران میزان رضایت از رعایت حریم خود را در سطح پایین و متوسط بیان کردند. ضریب همبستگی پیرسون ارتباط مستقیم و معناداری را بین رعایت حریم و رضایتمندی بیماران در ابعاد گوناگون نشان داد.
نتیجهگیری: با توجه به این که رعایت حریم و رضایتمندی اکثر بیماران بستری در بخشهای اورژانس در سطح مطلوبی قرار نداشت، لذا توجه خاص مسؤولان پرستاری و پزشکی و کارکنان بخشها را به برنامهریزی و اجرای اقدامات لازم جهت رعایت مناسب حریم و تأمین رضایتمندی بیماران جلب مینماید
ناهید دهقاننیری، رضا نگارنده، ناصر بحرانی، افسانه صدوقیاصل،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: بروز تضاد در سازمانهای مراقبت بهداشتی با توجه به پیچیده بودن سازمان، فراوانی و تنوع تعاملات، تخصصها، نقشها و ماهیت سلسله مراتب، بیشتر است. گرچه تضاد همیشه مخرب و مضر نیست و درجه معینی از آن میتواند موجب بهبود خدمات شود؛ اما افزایش سطح تضاد یا مزمن شدن آن نیز موجب بروز اختلال میشود و به همین جهت مدیریت و کنترل تضاد امری ضروری است. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط درونی مفاهیم الگوی کنترل تضاد صورت گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مقطعی است که در آن پرسشنامهای جهت بررسی ارتباط درونی مفاهیم الگوی کنترل تضاد تدوین و توسط90 پرستار شاغل در بیمارستانهای سه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی مستقر در تهران تکمیل گردید. روایی پرسشنامه به وسیله خبرگان بررسی و انسجام درونی آن (81/0=α) تأیید گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی (جداول توزیع فراوانی) و تحلیلی (آزمون همبستگی اسپیرمن) در بسته آماری برای علوم اجتماعی (SPSS) انجام یافت. طرح پژوهش در کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی تهران بررسی و تأیید شد. رضایت آگاهانه نیز از کلیه شرکت کنندهها اخذ گردید.
یافتهها: دامنه سنی افراد بین 22تا53 سال (2/8±5/34) بود. اکثر پرستاران مورد مطالعه زن (6/88%)، متأهل (6/57%) و در سمت پرستار (8/84%) بودند. از منظر اکثر پرستاران تضاد به معنای ناهماهنگی، عدم تفاهم و اختلاف و برای کمترین آنان تضاد به معنای خشونت و مسایل دشوار بوده است. واکنش 4/41% نمونههای پژوهش در هنگام مواجهه با تضاد مذاکره بود. اما عصبانی شدن، کنارهگیری، گذشت کردن، نادیده گرفتن و قبولاندن ایدههای خود به فرد مقابل نیز از واکنشهای پرستاران به تضاد بود. از نظر نمونههای پژوهش مؤثرترین عوامل در ایجاد یا کنترل تضاد به ترتیب تعامل و درک (4/32%)؛ شخصیت و خصوصیات فردی پرستار (6/26%) و شرایط شغلی (7/21%) میباشند. تعامل که متغیر مرکزی الگوی کنترل تضاد معرفی شده است، در این مطالعه نیز با پنج متغیر اصلی دیگر ارتباط معنادار دارد.
نتیجهگیری: ارتباطات و تعامل ناکافی و مخدوش مهمترین عامل در بروز تضاد است که پرستاران و مدیران آنها با درک این مطلب، باید در صدد بهبود مجاری ارتباطی افراد در سازمان و آموزش کارکنان جهت برقراری ارتباط مؤثر با یکدیگر باشند. این امر به درک متقابل کارکنان کمک نموده و از سوء برداشتها و کجفهمیها که زمینه ساز بروز تضاد است میکاهد. همچنین با شناخت سایر عوامل و متغیرهای مؤثر بر بروز و کنترل تضاد، آنها میتوانند ضمن تعدیل شرایطی که منجر به بروز تضاد میشود از روشهای مؤثرتری برای حل تضاد بهره بگیرند.
اکرم السادات ساداتحسینی، ناهید دهقاننیری، عباس مهران، زهرا پوراسماعیل، معصومه عظیمنژاد،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب ناشی از رویههای تهاجمی از مشکلات عمده کودکان بیمار است که به سبب عوارض زیاد، کنترل آن اهمیت ویژهای دارد. امروزه شیوههای غیر دارویی و غیر تهاجمی برای کنترل اضطراب مورد توجه و در اولویت قرار گرفته است، لذا این پژوهش با هدف تعیین تأثیر ماساژ بر اضطراب قبل از رویههای تهاجمی در کودکان 11-7 ساله بستری انجام گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش تجربی از نوع کارآزمایی بالینی است. در این مطالعه 70 کودک 11-7 ساله بستری در بیمارستان مرکز طبی کودکان تهران در طی 4 ماه از سال 1386 به نسبت مساوی به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند، گروه آزمون، ماساژ را در نقاط چشم سوم و کف دستها به مدت 5 دقیقه دریافت نمود و گروه شاهد ماساژی دریافت نکرد. اضطراب بر اساس معیار OSBD-R قبل و بعد از ماساژ در گروه آزمون و در گروه شاهد نیز در ابتدای نمونهگیری و 5 دقیقه بعد همانند گروه آزمون اندازهگیری شد و در نهایت دادهها با استفاده از آزمونهای آماری ویلکاکسون، منویتنی، کایدو و آزمون دقیق فیشر در نرمافزار آماری SPSS v.15 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: مقایسه میانگین سطح اضطراب قبل از ماساژ در دو گروه با 472/0=p تفاوت معناداری را نشان نمیدهد (گروه آزمون 24/3=m و 56/0=SD، گروه شاهد 24/3=m و 48/0=SD). اما میانگین سطح اضطراب بلافاصله بعد از مداخله بین گروه آزمون و شاهد اختلاف آماری معناداری (001/0p<) را نشان میدهد (آزمون 57/1=M و 54/0=SD ، شاهد 37/3=M و 46/0=SD).
نتیجهگیری: اعمال ماساژ در نقاط چشم سوم و کف دستها میتواند اضطراب قبل از رویههای تهاجمی کودکان 11-7 ساله را کاهش دهد. لذا توصیه میشود ماساژ به عنوان روشی برای کاهش اضطراب کودکان مورد توجه قرار گیرد.
ناهید دهقاننیری، سپیده محمدی، شادان پدرام رازی، انوشیروان کاظمنژاد،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سکته مغزی با گستره تأثیرگذاری و عوارض جسمی و روحی فراوان منجر به ناتوانی بیمار در مراقبت از خود میشود و اجرای برنامههای بازتوانی توسط وی را با مشکل مواجه میسازد. لذا خانوادهها مراقبان اصلی بیماران و مسؤول تبعیت از رژیم بازتوانی در آنها هستند. این در حالی است که خانوادهها در زمینه بازتوانی بیمار با مشکلات فراوانی رو به رو هستند، از این رو مطالعه حاضر با هدف «تعیین میزان تبعیت از رژیم بازتوانی بیماران مبتلا به سکته مغزی توسط خانوادههای آنان» انجام یافته است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی در مورد 180 نفر از مراقبان اصلی بیماران مبتلا به سکته مغزی در خانواده انجام گرفته است. مدت مطالعه برای هر نمونه 2 ماه پس از ابتلا به سکته مغزی بود. نمونهگیری به روش در دسترس و در بیمارستان امام خمینی (ره) در سالهای 90-1389 انجام یافت. جهت جمعآوری اطلاعات از دو پرسشنامه مشخصات فردی و تبعیت از رژیم بازتوانی استفاده گردید. دادههای حاصل از پژوهش به کمک نرمافزار کامپیوتری SPSS v.16 در دو قسمت توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد تنها 10% مراقبان اصلی بیمار تبعیت از رژیم بازتوانی در سطح خوب دارند و حدود 7/28% آنها در این زمینه ضعیف هستند. این ضعف به ویژه در زمینههای بازتوانی نقایص حرکتی، شناختی و احساسی، پیشگیری از اختلالات پوستی و تنفسی بیشتر مشهود است.
نتیجهگیری: از آن جا که عده اندکی از مراقبان اصلی در خانوادهها، در سطح خوب از رژیم بازتوانی تبعیت میکنند و با توجه به اهمیت اساسی نقش خانوادهها در مراقبت و تبعیت از رژیم بازتوانی بیماران، از پرستاران انتظار میرود با توانمند کردن خانوادهها در مراقبت، نقش مهمی را در کاهش عوارض جسمی و روحی این بیماران ایفا کنند.
رقیه کریمی، فیدان شبانی، ناهید دهقاننیری، خدیجه زارعی، غلامرضا خلیلی، محمد چهرازی،
دوره 18، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: نوزادان نارس در حین مراقبت و درمان تحت رویههای دردناک و استرسزای زیادی قرار میگیرند و پرستاران میبایست با استفاده از روشهای غیر دارویی مختلف که بدون خطر هستند، جهت کاهش عوارض کوتاه مدت و طولانی مدت درد ناشی از رویههای تشخیصی و درمانی کمک نمایند. لذا این مطالعه با هدف تعیین میزان تأثیر موسیقی درمانی بر پاسخهای فیزیولوژیک درد ناشی از خونگیری در نوزاد نارس انجام یافته است.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی cross-over در مورد 20 نوزاد نارس بستری در بخش مراقبت ویژه بیمارستان ولیعصر (عج) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران به مدت 5 ماه در سال 89 انجام گرفته است. پس از نمونهگیری به روش در دسترس، نوزادان انتخاب شده به طور تصادفی یک بار به عنوان گروه شاهد و یک بار به عنوان گروه آزمون تحت مطالعه قرار گرفتند، به طوری که هر نوزاد به عنوان شاهد خود در نظر گرفته شد. پاسخهای فیزیولوژیک درد ناشی از خونگیری از جمله تعداد ضربان قلب و درصد اشباع اکسیژن خون شریانی در نوزادان نارس مورد سنجش قرار گرفت. برای نوزادان گروه آزمون، موسیقی Transitions پنج دقیقه قبل از خونگیری پخش میشد و تا 10 دقیقه بعد از خونگیری ادامه مییافت. در تمام موارد اعم از آزمون و شاهد مانیتور نوزاد از 10 دقیقه قبل از خونگیری، در طول خونگیری و تا 10 دقیقه بعد از خونگیری تحت فیلمبرداری قرار میگرفت. سپس فیلمها از طریق رایانه از نظر تغییرات معیارهای فیزیولوژیک مورد بازبینی و مطالعه دقیق قرار میگرفت. در نهایت تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس و کایاسکوئر در نرمافزار SAS و SPSS صورت گرفت.
یافتهها: گروه آزمون و شاهد از نظر تعداد ضربان قلب در هنگام خروج سوزن و همچنین از نظر تعداد ضربان قلب در 5 دقیقه اول بعد از خونگیری به ترتیب با 022/0=p و 005/0p< تفاوت آماری معنادار داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به آن که یافتههای این مطالعه نشان داد موسیقی درمانی در کاهش بعضی از پاسخهای فیزیولوژیک درد ناشی از خونگیری در نوزادان نارس مؤثر است، لذا توصیه میشود پرستاران آن را به عنوان مداخلهای مؤثر در NICU در هنگام اجرای رویههای دردناک مثل خونگیری به کار گیرند.
عزت جعفرجلال، حسین جعفرپور، ناهید دهقاننیری، حمید حقانی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ایمنی بیماران یکی از اهداف مهم ارتقای کیفیت مراقبتهای پرستاری است. پرستاران در مراکزی فعالیت میکنند که فرهنگهای سازمانی متفاوتی دارد، از آن جا که عملکرد پرستاران در زمینه ایمنی بیمار امکان دارد تحت تأثیر فرهنگ سازمانی قرار گیرد، این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین درک پرستاران از فرهنگ سازمانی و عملکرد آنان در زمینه ایمنی بیماران یافته است .
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی که از نوع توصیفی- همبستگی است، تعداد 250 نفر از پرستاران و بهیارانی که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، به روش نمونهگیری طبقه نسبتی از میان کارکنان پرستاری شاغل که در بخشهای عمومی و اورژانس بیمارستانهای غیرتخصصی دانشگاه علوم پزشکی بابل در سال 1392 انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون پیرسون، آزمون آنووا و آزمون تیمستقل در نرمافزار SPSS v.19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
یافتهها : درک پرستاران از فرهنگ سازمانی با میانگین 41/11 ± 16/79 و 5/54% از کل نمره، سطح نسبتاً مطلوب را به خود اختصاص داد. در حالی که عملکرد پرستاران در زمینه ایمنی بیماران با میانگین 5/14 ± 49/202 و 88% از کل نمره، در سطح مطلوب قرار داشت . نتایج آزمون پیرسون نشان داد که بین درک پرستاران از فرهنگ سازمانی و عملکرد آنان در زمینه ایمنی بیماران همبستگی مثبت و معنادار (01/0> p ) وجود دارد .
نتیجهگیری: با توجه به ارتباط بین عملکرد ایمن پرستاران و درک آنان از فرهنگ سازمانی، به نظر میرسد بهینهسازی فرهنگ سازمانی از سوی مدیران و مسؤولان در بیمارستانها، میتواند موجب ارتقای عملکرد پرستاران در زمینه ایمنی بیماران شود .
زهرا کاشانینیا، مریم دهقان، فیروزه ساجدی، پوریا رضاسلطانی،
دوره 20، شماره 3 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مادران اغلب در مرحله اولیه تولد نوزاد نارس، احساس تنش میکنند به علاوه تنش مادران تا مدتها بعد از زایمان، با نگرش و رفتار منفی آنها در تعامل با نوزادشان همراه است. لذا هدف این مطالعه تعیین تأثیر مراقبت کانگورویی بر میزان تنش مادران نوزادان نارس بوده است .
روش بررسی: این مطالعه شبه تجربی در مورد 46 زوج مادر و نوزاد نارس بستری در بخش مراقبت ویژه نوزادان بیمارستانهای شهید صدوقی و تأمین اجتماعی یزد در سالهای 92-1391 انجام یافت. روش نمونهگیری به صورت در دسترس بود و نمونهها در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند. در گروه مداخله، مراقبت کانگورویی روزانه 30 دقیقه بعد از تغذیه به مدت 4 هفته انجام گرفت. سپس تنش مادران با استفاده از پرسشنا مه تنش والدی در دو گروه ارزیابی و مقایسه گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای کایدو، تیتست، منویتنی انجام یافت .
یافتهها : میانگین نمره تنش مادران در گروه مداخله 024/17 ± 000/102 و در گروه شاهد 253/18 ± 521/174 بوده است و نتیجه آزمون منویتنی نشان داد که بین دو گروه از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد (001/0> p ). همچنین تفاوت آماری معناداری بین تنش مادران قبل و بعد از مداخله در گروه مداخله نیز دیده شد (001/0 > p ) .
نتیجهگیری: مراقبت کانگورویی سبب کاهش تنش مادران نوزادان نارس میگردد. بنابراین تدوین برنامه مراقبت کانگورویی در مواجهه با تنش مادران، به ویژه مادران دارای نوزادان نارس توصیه میشود .
محمد عباسی، رضا نگارنده، ناهید دهقاننیری،
دوره 20، شماره 3 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: دفیبریلاتور قابل کاشت مؤثرترین روش درمان دیسریتمیهای قلبی است. داشتن این دستگاه حیات بخش، تجربهای منحصر به فرد با تغییرات مهم در زندگی بیمار میباشد. شناخت این تجارب منجر به افزایش موفقیت در درمان و پیگیری میشود. این مطالعه به منظور شناخت تجربه بیماران دارای دفیبریلاتور قابل کاشت انجام یافته است .
روش بررسی: این مطالعه کیفی با روش پدیدهشناسی تفسیری انجام یافته است. 13 مشارکتکننده به صورت هدفمند از درمانگاه قلب- عروق بیمارستان امام خمینی (ره) تهران انتخاب شدند. مصاحبههای نیمه ساختارمند در مدت زمان بین 30 تا 45 دقیقه انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از فعالیتهای شش گام van Manen استفاده شد .
یافتهها : در تجزیه و تحلیل دادهها «شروع زندگی دوباره» درونمایه اصلی تجربه زیسته با دفیبریلاتور قابل کاشت به دست آمد. این درونمایه شامل احساس امنیت، زندگی با فرشته نجات، وابستگی به دستگاه و تلاش جهت حفظ دستگاه میباشد .
نتیجهگیری: مشارکتکنندگان بعد از تعبیه دستگاه، زندگی دوباره را با احساس امنیت و آرامش خاطر شروع میکنند. آنان تلاش میکنند تا این دستگاه حیاتبخش را حفظ نمایند، لذا اعضای تیم درمان به خصوص پرستاران با ارایه آموزشهای خودمراقبتی صحیح، میتوانند به این افراد و اعضای خانواده آنان کمک نمایند .
ناهید دهقاننیری، منا محمدی فیروزه، خاطره سیلانی،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با افزایش حجم اطلاعات و با توجه به عملکرد سازمان پیچیدهای مانند بیمارستان، استفاده از ابزارهای پیشرفته و رایانهای ضروری است. در توسعه سیستمهای اطلاعات، کارکنان عناصر اصلی هستند، زیرا ضمن اداره سیستمها، نقش مهمی در توسعه، اجرا و ارزیابی این سیستمها دارند . از آنجا که ارزیابی سیستم اطلاعات بدون تحلیل تجربیات و دیدگاه کاربران آن میسر نیست، لذا این مطالعه با هدف تبیین تجربیات پرستاران از سیستم اطلاعات بیمارستانی انجام یافته است .
روش بررسی: این مطالعه یک پژوهش کیفی است که در آن تجربیات پرستاران در زمینه کاربرد سیستم اطلاعات بیمارستانی جهت شناخت غنی و عمیق پدیده، مورد کاوش قرار گرفته است. از روش تحلیل محتوای قراردادی جهت جمعآوری و تحلیل دادهها استفاده شد. مصاحبههای رودررو و نیمه ساختارمند با مشارکتکنندگان تا رسیدن به اشباع کامل اطلاعات صورت گرفت. جمعاً 18 مصاحبه انجام گرفت .
یافتهها : تجربیات پرستاران با طبقات تکامل تدریجی سیستم، مسؤولیت و حسابرسی، امنیت، اثربخشی و دسترسی توضیح داده شدند .
نتیجهگیری: تجربیات مثبت پرستاران حاکی از اثربخشی نسبی این سیستم نسبت به ثبتهای دستی است. یافتههای این مطالعه نشان داد تجربیات منفی آنها صرفاً منحصر به طرز کاربرد و یا دوباره کاریهایی است که ناشی از مشکلات ساختاری بیمارستانها است نه خود سیستم. با توجه به نیاز مشارکتکنندگان توصیه میشود این سیستم به مواردی از جمله گزارشنویسی به عنوان یکی از امور مهم و غیرمستقیم مراقبتی تعمیم یابد تا استفاده مؤثرتری از سیستم، جهت ارتقای مراقبت شود .
پروانه وصلی، ناهید دهقاننیری،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بخشهای اورژانس بیمارستانهای ایران به دلایل گوناگون در معرض بحران قرار دارند. انجام مطالعه کیفی برای تبیین تجارب پرستاران شاغل در اورژانس در مورد بحران، راهگشای خوبی برای شناسایی و مدیریت آن است. هدف این مطالعه تبیین ماهیت، علل و پیامدهای بحران در بخشهای اورژانس از دیدگاه پرستاران است .
روش بررسی: این مطالعه یک پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا است. دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند با دوازده نفر از پرستاران شاغل در اورژانس بیمارستانهای عمومی و تروما و در همان محل اورژانسها جمعآوری شد. انتخاب نمونهها به روش هدفمند و جمعآوری دادهها تا زمان اشباع دادهها انجام گرفت. مصاحبهها ضبط و سپس نوشته شد. کلیه جوانب مربوط به صحت و استحکام دادهها مدنظر قرار گرفت. تحلیل دادهها با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی از نوع قراردادی انجام یافت .
یافتهها : از تحلیل دادهها پنج درونمایه اصلی استخراج گردید که با توجه به اهداف مطالعه، درونمایه «بیتعادلی غیرمنتظره» دلالت بر ماهیت بحران، درونمایههای «پیشامدها» و «نقصان در عوامل خدمترسان» اشاره به علل بحران و درونمایههای «پیامدهای مثبت» و «پیامدهای منفی» دلالت بر پیامدهای بحران دارند .
نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه کیفی، بحران به معنی برهم خوردن غیرمنتظره تعادل در بخش اورژانس است. پیشامدهای خارج بیمارستانی و ضعفهای موجود در عوامل خدمترسان بخش اورژانس میتوانند به ایجاد و گسترش بحران منجر شوند. همچنین وقوع بحران در اورژانس میتواند به پیامدهای مثبت و منفی بینجامد. از نتایج این مطالعه میتوان در جهت پیشگیری و مدیریت بحران در اورژانسها بهره جست .
مریم آقابراری، ناهید دهقاننیری،
دوره 21، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
مراقبت، مفهوم مرکزی در پرستاری است که آن را از سایر حرفههای سلامت متمایز میکند با این حال به اعتقاد برخی دیگر از صاحبنظران، مفهوم مراقبت در انحصار رشته پرستاری نبوده و بهعنوان قلب تمام حرفههای سلامت تعریف شده و در فلسفه، دیدگاه و رسالت بسیاری از سازمانها و مؤسسات سلامت ارایه شده است (1) . مراقبت، بهعنوان جوهره پرستاری و تکمیلکننده چهار مفهوم متاپارادایمی پرستاری تعریف شده است (2) . همین مرکزی بودن مراقبت در پرستاری منجر به توسعه نظریههای مراقبتی گوناگون شده است. مشهورترین آن ها نظریه مراقبت فرهنگی Leninger ، نظریه مراقبت انسانی Watson است که هر دو در دهه 1970 ارایه شدهاند. همچنین نظریه Roach در دهه 1980 توسعه یافته است. نظریه دیگر نیز توسط Boykin و Schoenhofer در دهه 1990 ارایه شده است. این نظریهها از نظر منشأ، دامنه، تعریف مراقبت، توصیف پرستاری و عناصر کلیدی مورد مقایسه قرار گرفتهاند (3) .
فریبا راستی، الناز اصغری، کاووس شهسوارینیا، زهرا معتضدی، لیلا دهقانی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر به گوشیهای تلفن همراه کارکنان مراکز بهداشتی درمانی به عنوان منبع عفونت اهمیت زیادی داده شده است؛ چرا که میتوانند در عفونتهای بیمارستانی نقش به سزایی داشته باشند. هدف از مطالعه حاضر تعیین آلودگی میکروبی گوشیهای تلفن همراه کارکنان مرکز آموزشی درمانی سینای تبریز است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از 140 گوشی تلفن همراه کارکنان مرکز آموزشی درمانی سینای شهر تبریز در سال 1394 به روش در دسترس نمونهگیری شد. نمونهها با استفاده از سوآپ پنبه استریل تهیه و بلافاصله به آزمایشگاه مرکز انتقال یافت و پس از 48 ساعت انکوباسیون در دو محیط، در دمای 37 درجه سانتیگراد کشت داده شد. در نهایت میکروارگانیسمهای رشد کرده توسط تستهای بیوشیمیایی شناسایی شدند. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کایدو در نرمافزار SPSS v.13 تجزیه و تحلیل شد. 05/0p< سطح معناداری درنظر گرفته شد.
یافتهها: در 28/84% گوشیها آلودگی باکتریال گزارش شد. استافیلوکوک کواگولاز منفی (45%) بیشترین فراوانی و گونههای باسیلوس (28/19%) رتبه دوم نوع آلودگی را داشت. آسینتوباکتر با 1 مورد (71/0%) کمترین فراوانی را داشت. در 5 گوشی آلوده (57/3%) بیشتر از یک میکروارگانیسم رشد یافته بود. آلودگی در بخشهای ویژه بیش از بخشهای عمومی بود (001/0p<).
نتیجهگیری: براساس یافتهها گوشیهای تلفن همراه کارکنان آلودگی قابل توجهی دارند، بنابراین ضروری است که به کارکنان در زمینه نقش گوشیهای تلفن همراه در عفونتهای بیمارستانی، همچون سایر تجهیزات بیمارستانی، اطلاعرسانی شود. همچنین لازم است در زمینه تمیز نمودن گوشیهای همراه به طور دورهای با مواد مناسب مانند الکل 70% و شستشوی مکرر دستها پس از هر تماس با گوشی آموزش داده شود.
مریم اسماعیلی، ناهید دهقان نیری، زیبا برزآبادی فراهانی، مهوش صلصالی،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: اگرچه تعداد اهداکنندگان کلیه در کشور رو به افزایش است، با این حال، تعداد اندکی از خویشاوندان تصمیم به اهدا میگیرند. تصمیمگیری برای اهدا کلیه به خویشاوند با چالشهای فراوانی رو به رو است ضمن آن که چگونگی و نحوه این تصمیم هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. هدف از این مطالعه تبیین چگونگی تصمیمگیری برای اهدای کلیه به خویشاند است.
روش بررسی: این مطالعه کیفی در سال 1394 انجام یافته و درآن از رویکرد تحلیل درونمایه به منظور جمعآوری و تحلیل دادهها استفاده شده است. در این مطالعه 16 اهداکننده خویشاوند با معرفی از مراکز پیوند کلیه بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران (امام خمینی، شریعتی، سینا) به روش نمونهگیری هدفمند شرکت کردند. 16 مصاحبه عمیق نیمه ساختاری به صورت فردی و چهره به چهره انجام گرفت. تحلیل دادهها به روش تحلیل درونمایه Clark و Braun 2006 انجام یافت.
یافتهها: تحلیل دادهها منجر به شناسایی دو درونمایه راسخ بودن در تصمیم و ژرفنگری در تصمیم گردید که درونمایه اول دارای سه درونمایه فرعی اهدا با خواست قلبی، ثبات در تصمیم، اختیار در تصمیم و درونمایه دوم دارای دو درونمایه فرعی تزلزل در تصمیم و چانهزنی در تصمیم بود.
نتیجهگیری: تصمیمگیری برای اهدا کلیه به خویشاوند با چالشهای مختلفی روبهروست که تحت تأثیر زمینه خانوادگی اهداکنندگان، نقش حمایتی افراد خانواده و رابطه خویشاوندی و احساس عشق و علاقه به خویشاوند است. دادن آگاهی به اهداکنندگان جهت رفع ابهامات و سؤالات ذهنی آنان میتواند نقش مهمی در توسعه فرهنگ اهدای کلیه به خویشاوند داشته باشد.
مریم دامغانیان، مینو پاکگوهر، محمود طاووسی، ناهید دهقاننیری، مریم نجفی، رقیه خرقانی، Barbara Broome، زینت قنبری،
دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: در بیاختیاری ادرار که مشکل شایعی در زنان است، ورزش عضلات کف لگن یکی از روشهای مؤثر درمان میباشد. خودکارآمدی به عنوان یک عامل پیشبینی کننده مؤثر و قوی در مورد تمایل به انجام و تداوم این ورزشها تلقی میشود. در ایران ابزار مناسب جهت بررسی خودکارآمدی وجود ندارد، لذا این مطالعه با هدف روانسنجی ابزار Broome در گروهی از زنان ایرانی مبتلا به بیاختیاری ادرار انجام یافته است.
روش بررسی: در این مطالعه روانسنجی، ابزار Broome در بین زنان مبتلا به بیاختیاری ادرار مراجعهکننده به مراکز تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1394 طی مراحل زیر اعتباریابی شد: ترجمه، باز ترجمه، روایی صوری، روایی محتوا به روش کیفی و کمی با استفاده از دو شاخص CVR و CVI، پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی درونی و ضریب α کرونباخ و روایی سازه با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی.
یافتهها: روایی صوری از طریق اصلاح گویههای مبهم براساس نظر بیماران تأیید شد. روایی محتوا با 8/0=CVR و 9/0 تا 8/0=CVI و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 96/0 تأیید گردید. تحلیل عاملی اکتشافی، دو عامل با ارزش ویژه بالای یک، شامل خودکارآمدی ورزشهای کف لگن در شرایط معمول و شرایط خاص را نشان داد که این عوامل در مجموع 08/82% از واریانس را تبیین مینمودند.
نتیجهگیری: روایی و پایایی ابزار Broome به منظور استفاده در زنان ایرانی دچار بیاختیاری ادرار تأیید شد و میتواند جهت اندازهگیری خودکارآمدی این زنان در انجام ورزشهای کف لگن مورد استفاده قرار گیرد.