حکیمه اسکندری سبزی، اعظم شیرین آبادی فراهانی، مریم رسولی، لیلا خانعلی مجن، راضیه بیکمیرزا، مریم حیدری،
دوره 27، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: ابتلا به سرطان در دوره نوجوانی باعث ناتوانی شده و دستیابی به وظایف مهم این دوران را دچار اختلال میکند. با توجه این که مسایل معنوی پیچیدهای پیش روی نوجوانان قرار دارد، با تأکید بر آنها میتوان چارچوب منحصر به فردی را برای درک و مقابله با بیماری فراهم کرد. این مطالعه با هدف تعیین عوامل مرتبط با مقابله معنوی نوجوانان مبتلا به سرطان براساس الگوی «تعالی نفس Reed» انجام گرفته است.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی- همبستگی، تعداد 270 نوجوان مبتلا به سرطان مراجعهکننده به بیمارستانهای تابع دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شهر تهران در سال 98-1397، به صورت در دسترس، انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامههای «ویژگیهای جمعیتشناختی و بالینی»، «مقابله معنوی نوجوانان»، «امیدواری نوجوانان»، «تعالینفس- نسخه نوجوانان» و «مقابله نوجوانان» جمعآوری شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 19 و روشهای آماری توصیفی و آزمونهای کروسکال-والیس، کولموگروف–اسمیرنوف، ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر انجام یافت.
یافتهها: براساس ضریب همبستگی اسپیرمن، ارتباط امیدواری (440/0=rs و 001/0>p)، مقابله (149/0=rs و 015/0=p) و تعالی نفس (143/0=rs و 019/0=p) با مقابله معنوی نوجوانان مثبت و معنادار بود. همچنین نتایج تحلیل مسیر برازش الگوی تعالی نفس Reed نشان میدهد متغیرهای امیدواری و تعالی نفس به صورت مستقیم و متغیر مقابله به صورت غیرمستقیم و از طریق متغیر واسطه تعالی نفس، بر مقابله معنوی در نوجوانان تأثیرگذار بوده است.
نتیجهگیری: متغیرهای امیدواری، مقابله و تعالی نفس از عوامل مرتبط با مقابله معنوی در نوجوانان مبتلا به سرطان بوده است و الگوی تعالی نفس Reed در نوجوانان ایرانی مبتلا به سرطان برازش دارد. بنابراین پرستاران به عنوان اولین ارایهدهندگان مراقبت، میتوانند با تمرکز بر این الگو و با دستکاری در متغیرهای مختلف آن، مقابله معنوی را در نوجوانان افزایش دهند.
علی پورحبیب، زهرا فتوکیان، زهرا سبزی، خدیجه یزدی،
دوره 29، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: اطلاعات محدودی در خصوص تجارب افراد از بازگشت به کار پس از جراحی قلب، با توجه به بافت فرهنگی- اجتماعی جامعه ایرانی در دسترس است. هدف این مطالعه، کشف فرآیند بازگشت به کار افراد پس از جراحی قلب است.
روش بررسی: این مطالعه کیفی با رویکرد نظریه پایه در طی سال 1401-1400 انجام یافت. 21 فرد درگیر با فرآیند بازگشت به کار پس از جراحی قلب به روش نمونهگیری هدفمند و نظری از بخش جراحی قلب بیمارستان امیرالمؤمنین کردکوی و مراجعان به مطب جراحان قلب استان گلستان انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبههای نیمه ساختار یافته و یادداشت در عرصه جمعآوری شد. تحلیل دادهها با روش کوربین و اشتراوس 2015 انجام یافت.
یافتهها: «احساس تردید نسبت به بازگشت به کار»، «حمایت روانی- اجتماعی درک شده»، «عوامل فردی و شغلی»، «پیامدهای نامطلوب جراحی قلب» و «پشتیبانی محدود مؤسسات دولتی/ غیردولتی» به عنوان عوامل زمینهای مؤثر بر بازگشت به کار مشخص شدند. «تکاپو جهت تعدیل شغل»، «ارزیابی موقعیت» و «خودمدیریتی» به عنوان راهبردها و «تطبیق پذیری با شغل» به عنوان پیامد بازگشت به کار معرفی شد. «تلاش مدبرانه جهت تطابق شغلی» بهعنوان متغیر مرکزی شناسایی شد.
نتیجهگیری: براساس نتایج، عوامل متعدد فردی و محیطی بر فرآیند بازگشت به کار افراد تحت جراحی قلب تأثیر دارد. تسهیل فرآیند بازگشت به کار نیازمند حمایت روانی- اجتماعی خانواده و محیط کاری است. توصیه میشود، سیاستگذاران بهداشتی و امور اجتماعی با توانمندسازی افراد در دوران بعد از نقاهت و ایجاد تعامل بین وزارت کار، بهداشت و درمان با سازمانهای بیمهگر به تسهیل بازگشت به کار افراد پس از جراحی قلب کمک نمایند.