جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای علایی کرهرودی

ساره جعفری، جمیله محتشمی، فاطمه علایی کرهرودی، سمانه منصوری، مریم رسولی،
دوره 22، شماره 1 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری­های مزمن یکی از شایع­ترین مشکلات بهداشتی محسوب می­شود که بر کیفیت تعامل نوجوان با دیگران تأثیر می­گذارد. حمایت اجتماعی به خصوص در دوران نوجوانی به دلیل تغییرات زیاد درونی و بیرونی که برای فرد اتفاق می­افتد، می­تواند حایز اهمیت باشد. هدف این مطالعه تعیین میزان حمایت اجتماعی درک شده و عوامل مؤثر بر آن در نوجوانان مبتلا به بیماری مزمن بوده است.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- همبستگی 172 نوجوان 16-11 مبتلا به بیماری­های مزمن مراجعه کننده به بیمارستان­های منتخب تهران، با استفاده از نمونه­گیری مبتنی بر هدف طی 3 ماه در سال 1393 وارد مطالعه شدند. داده­ها از طریق پرسشنامه «حمایت اجتماعی کودکان و نوجوانان» جمع‌آوری شد. داده‌ها به وسیله آزمون­های تی‌مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه در نرم‌افزار SPSS v.22 تجزیه و تحلیل گردید.

یافته‌ها: نمره کلی حمایت اجتماعی درک شده (88/5± 46/45) در حیطه حمایت اجتماعی بالا قرار داشت. از بین عوامل جمعیت‌شناختی، جنس (01/0p<)، قومیت، تحصیلات پدر و مادر، درآمد خانواده، تعداد فرزندان، رتبه تولد و دارا بودن بیمه (001/0p<) با حمایت اجتماعی درک شده ارتباط معناداری را نشان داد. از بین عوامل مربوط به بیماری نیز نوع بیماری مزمن (01/0p<)، دفعات بستری در بیمارستان (001/0p<)، ممانعت بیماری از حضور در فعالیت گروهی (04/0=p)، میزان غیبت از مدرسه (002/0=p) و افت تحصیلی (001/0p<) با حمایت اجتماعی درک شده ارتباط معنادار داشت.

نتیجه‌گیری: با توجه به حمایت اجتماعی درک شده و عوامل مرتبط با آن، توجه بیش‌تر به مراقبت از نوجوانان مبتلا به بیماری­های مزمن در سطح جامعه، براساس شواهد به دست آمده از این مطالعه توصیه می‌شود.

زمینه و هدف: بیماری­های مزمن یکی از شایع­ترین مشکلات بهداشتی محسوب می­شود که بر کیفیت تعامل نوجوان با دیگران تأثیر می­گذارد. حمایت اجتماعی به خصوص در دوران نوجوانی به دلیل تغییرات زیاد درونی و بیرونی که برای فرد اتفاق می­افتد، می­تواند حایز اهمیت باشد. هدف این مطالعه تعیین میزان حمایت اجتماعی درک شده و عوامل مؤثر بر آن در نوجوانان مبتلا به بیماری مزمن بوده است.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- همبستگی 172 نوجوان 16-11 مبتلا به بیماری­های مزمن مراجعه کننده به بیمارستان­های منتخب تهران، با استفاده از نمونه­گیری مبتنی بر هدف طی 3 ماه در سال 1393 وارد مطالعه شدند. داده­ها از طریق پرسشنامه «حمایت اجتماعی کودکان و نوجوانان» جمع‌آوری شد. داده‌ها به وسیله آزمون­های تی‌مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه در نرم‌افزار SPSS v.22 تجزیه و تحلیل گردید.

یافته‌ها: نمره کلی حمایت اجتماعی درک شده (88/5± 46/45) در حیطه حمایت اجتماعی بالا قرار داشت. از بین عوامل جمعیت‌شناختی، جنس (01/0p<)، قومیت، تحصیلات پدر و مادر، درآمد خانواده، تعداد فرزندان، رتبه تولد و دارا بودن بیمه (001/0p<) با حمایت اجتماعی درک شده ارتباط معناداری را نشان داد. از بین عوامل مربوط به بیماری نیز نوع بیماری مزمن (01/0p<)، دفعات بستری در بیمارستان (001/0p<)، ممانعت بیماری از حضور در فعالیت گروهی (04/0=p)، میزان غیبت از مدرسه (002/0=p) و افت تحصیلی (001/0p<) با حمایت اجتماعی درک شده ارتباط معنادار داشت.

نتیجه‌گیری: با توجه به حمایت اجتماعی درک شده و عوامل مرتبط با آن، توجه بیش‌تر به مراقبت از نوجوانان مبتلا به بیماری­های مزمن در سطح جامعه، براساس شواهد به دست آمده از این مطالعه توصیه می‌شود.


فاطمه علایی کرهرودی، نسرین نعیمی، لیلا خانعلی مجن، ملیحه نصیری،
دوره 22، شماره 1 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوارض ناشی از تعبیه کاتترهای وریدی محیطی، نشت دارو می‌باشد. با انجام مراقبت‌های پرستاری مطابق با استاندارد، درمان و مراقبت از نشت دارو به صورت مؤثرتر و ایمن‌تر انجام می‌شود و طول مدت بستری نوزاد در بیمارستان کاهش می‌یابد. مطالعه حاضر با هدف حسابرسی مراقبت‌های پرستاری مرتبط با درمان نشت دارو در بخش‌های مراقبت ویژه نوزادان انجام یافته است.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی (از نوع حساب‌رسی) تعداد 200 مراقبت پرستاری مرتبط با نشت دارو مورد مشاهده قرار گرفت. ابزار گردآوری داده‌ها فهرست وارسی بود. روش جمع‌آوری اطلاعات، مشاهده و ثبت گزینه‌های فهرست وارسی در نوزادان بستری در بیمارستان‌های منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1394 بود. توصیف داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی در نرم‌افزار SPSS v.21 انجام گرفت.

یافته‌ها: پرستاران در برخی موارد، استانداردها را به طور کامل رعایت می‌کردند و در پاره‌ای از استانداردها عملکردهای ضعیفی از خود نشان دادند. از 25 مراقبت پرستاری مشترک در انواع نشت دارو، 22 مراقبت با استانداردها فاصله داشته است. هیچ‌کدام از مراقبت‌های پرستاری مورد نیاز پس از وقوع نشت درجه سه و چهار به درستی انجام نگرفته است.

نتیجه‌گیری: مراقبت‌های پرستاری مرتبط با نشت دارو در نوزادان بستری در بخش‌های مراقبت‌های ویژه نوزادان، با استانداردها فاصله دارد که این امر را می‌توان به عدم آگاهی پرستاران از اهمیت مراقبت صحیح نشت دارو و پیامدهای ناشی از آن، نارسایی در آموزش، عدم کنترل مراقبت‌ها از سوی مسؤولان و کمبود امکانات و تجهیزات و کمبود نیروی پرستاری نسبت داد.


مینا سلیمی، آناهیتا معصوم‌پور، اعظم شیرین‌آبادی فراهانی، نزهت شاکری، فاطمه علایی کرهرودی، حسین شیری،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تهویه مکانیکی یکی از درمان‌های رایج در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان است که در عین حال با عوارض بسیاری همراه می‌باشد. یکی از راه کارهای کاهش عوارض، ارایه مراقبت‌های پرستاری مطابق با استانداردها است. این مطالعه به منظور تعیین میزان مطابقت مراقبت‌های پرستاری مرتبط با جداسازی نوزادان از دستگاه تهویه مکانیکی با استانداردها، در بخش‌های مراقبت‌های ویژه نوزادان انجام یافته است.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی (از نوع حسابرسی)، 105 مورد مراقبت پرستاری مرتبط با جداسازی نوزادان از دستگاه تهویه مکانیکی در بخش‌های مراقبت ویژه نوزادان بیمارستان‌های منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1394 با روش نمونه‌گیری از رویداد، مورد مشاهده قرار گرفت. اطلاعات از طریق پرسشنامه جمعیت‌شناختی نوزادان بستری و پرستاران شاغل و فهرست وارسی مراقبت‌های پرستاری جداسازی از دستگاه تهویه مکانیکی، جمع‌آوری شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کای‌دو در سطح معناداری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: میزان مطابقت مراقبت‌های پرستاری مرتبط با جداسازی از دستگاه تهویه مکانیکی با استانداردها، 3/68% بود که به تفکیک میزان رعایت استانداردهای مراقبتی قبل از جداسازی 4/71%، حین جداسازی 7/65% و بعد از جداسازی 4/66% ارزیابی گردید.

نتیجه‌گیری: مراقبت‌های مرتبط با جداسازی از دستگاه تهویه مکانیکی فاصله زیادی با استانداردها دارد و به منظور ارتقای آن، به‌کارگیری راهنمای بالینی مراقبت‌های پرستاری و نظارت بالینی مدیران بر نحوه اجرای آن پیشنهاد می‌گردد.


نازنین شاهدی جوقان، جمیله محتشمی، فاطمه علایی کرهرودی، نزهت شاکری، راضیه بیک میرزا،
دوره 24، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: استوما در کودکان موجب تغییرات فیزیولوژیکی و روانی و کاهش اعتماد به نفس و کیفیت زندگی می­شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت­های خود مراقبتی استوما بر اعتماد به نفس و کیفیت زندگی کودکان 12-8 سال دارای استوما انجام گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی غیرتصادفی شده است که به صورت پیش آزمون و پس آزمون در بیمارستانهای آموزشی منتخب شهر تهران (مفید، حضرت علی اصغر و مرکز طبی) در سال 1395 انجام گرفته است. بدین منظور 36 کودک 12-8 سال دارای استوما به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه 18 نفره مداخله و کنترل تقسیم شدند. جهت گروه مداخله، آموزش مهارت­های خود مراقبتی از استوما در 6 جلسه 45 دقیقه­ای ارایه شد و گروه کنترل از مراقبت معمول برخوردار شدند. در این مطالعه از پرسشنامه­های کوپر اسمیت و کیفیت زندگی کیندل استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم‌افزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت.
یافته‌ها: آزمون آنالیز واریانس اندازه‌های تکراری اختلاف معناداری بین میانگین‌های نمره کلی کیفیت زندگی در طول زمان (005/0>p) و دو گروه مداخله و کنترل (015/0=p) نشان داد، همچنین میانگین‌های نمره اعتماد به نفس در طول زمان (004/0=p) و بین دو گروه مداخله و کنترل (047/0=p) متفاوت بود.
نتیجه‌گیری: آموزش مهارت­های خود مراقبتی به کودکان 12-8 سال دارای استوما، اعتماد به نفس و کیفیت زندگی این کودکان را افزایش داده است؛ لذا پرستاران می‌توانند برای بیماران مشابه از آموزش مهارت‌های خود مراقبتی استفاده کنند.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20160802029166N2
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb