جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای علیزاده

مرضیه شبان، نسرین رسول‌زاده، عباس مهران، فرناز مرادعلیزاده،
دوره 12، شماره 3 - ( 4-1385 )
چکیده

زمینه و هدف:درد به عنوان یکی از عوارض مهم بیماری‌های مزمن از جمله سرطان به شمار می‌آید. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر دو روش غیر دارویی کاهنده درد (آرام‌سازی پیشرونده عضلانی و موسیقی درمانی) بر میزان درد بیماران سرطانی می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه مداخله‌ای از نوع کارآزمایی بالینی در یکی از بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. تعداد 100 بیمار مبتلا به سرطان پس از کسب اجازه و موافقت به طور تصادفی 50 نفر در گروه آرام‌سازی و 50 نفر در گروه موسیقی قرار گرفتند. ابزار گرآوری داده‌ها پرسشنامه شامل مشخصات فردی و مشخصات بیماری، برگه ثبت شدت درد جانسون، و ابزار مداخله شامل واکمن و هدفون سونی و یک جعبه نوارهای موسیقی کلاسیک، ملایم و سنتی ایرانی بود. روش گردآوری اطلاعات، از طریق مصاحبه و خود گزارش‌دهی مددجو بود. پس از ارایه آموزش‌های لازم به هر دو گروه از آن‌ها خواسته شد به مدت 30 دقیقه، یک بار در روز تا 3 سه روز، روش کاهنده درد مورد نظر را انجام دهند. شدت درد از 24 ساعت قبل تا سه روز در حین مداخله، ارزیابی و در برگه مربوط ثبت می‌شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی شامل من‌ویتنی، مجذور کای، تست دقیق فیشر، فریدمن و نرم‌افزار SPSS استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که شدت درد در هر یک از گروه‌های آرام‌سازی و موسیقی درمانی، در زمان قبل و بعد از مداخله اختلاف آماری داشت (001/p<). بین شدت درد در دو گروه آرام‌سازی و موسیقی نیز اختلاف آماری معناداری وجود داشت (016/0=p). به این معنی که تسکین درد در گروه آرام‌سازی چشمگیرتر بود.
نتیجه‌گیری: اگر چه هر دو روش آرام‌سازی پیشرونده عضلانی و موسیقی بر کاهش شدت درد مؤثر بودند، اما تأثیر آرام‌سازی به صورت معناداری بیشتر از موسیقی بود.


زهرا علیزاده، فریبا کوهدانی، باقر لاریجانی، زینت نادیا حتمی، شهلا خسروی، گیتی ستوده،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: استئوپروز از بیماری‌‌های شایع دوران میان‌سالی و سالمندی است که عوامل خطر متعددی با آن مرتبطند. این مطالعه با هدف مقایسه شیوه زندگی در زنان یائسه با تراکم استخوانی طبیعی و غیر‌طبیعی انجام یافته است.

روش بررسی: این مطالعه موردی-شاهدی در مورد 81 خانم یائسه انجام گرفت. 33 نفر برای گروه مورد (تراکم استخوانی غیر‌طبیعی) 48 نفر برای گروه کنترل (تراکم استخوانی طبیعی) از واجدین شرایط دارای پرونده در بیمارستان شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1385، با روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه جمع‌آوری شد و شاخص‌های بدنی تعیین گردید. سنجش تراکم معدنی استخوان (مندرج در پرونده بیماران) به روش DXA بر روی ستون فقرات کمری و استخوان ران انجام یافته بود. آنالیزداده‌ها در نرم‌افزار SPSS v.13 و با تست‌های 2c ، t-test و نسبت‌های شانس خام و تعدیل شده با حدود اطمینان 95% انجام یافت.

یافته‌ها: میانگین متغیرهای وزن (001/0p<BMI (22/0=p)، تعداد حاملگی (002/0=p)، تعداد فرزندان (004/0=pمدت شیردهی (002/0=p)، دریافت کلسیم غذایی (001/0p£دوره دریافت مکمل کلسیم (002/0=p) و دوره دریافت مکمل ویتامین D (006/0=p)، در گروه‌های مورد و شاهد تفاوت معنادار داشتند. سن شروع قاعدگی، سن منوپوز، سابقه فعالیت ورزشی، مصرف چای، مصرف نوشابه، و سیگار در دو گروه تفاوت معنادار نداشتند. در مجموع میانگین نمره شیوه زندگی گروه شاهد نسبت به گروه مورد به طور معناداری بیشتر بود (037/0=p).

نتیجه‌گیری: مقایسه میانگین امتیازات کسب شده از متغیر شیوه زندگی در گروه مورد و شاهد حاکی از شیوه زندگی نامناسب‌تر در گروه مورد است. در تحلیل چند متغیره تنها عامل خطر ابتلا به استئوپروز دریافت ناکافی کلسیم بود (002/0=p). لذا توجه به دریافت کافی کلسیم به منظور پیشگیری از استئوپروز حایز اهمیت است.


علیرضا نیکبخت نصرآبادی، زهرا علیزاده، معصومه ایمانی‌پور، سید مصطفی حسینی، سید حسین صدرالسادات، رضا حشمت،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: تهوع از مشکلات متداول پس از بیهوشی عمومی به خصوص در جراحی‌های سرپایی می‌باشد که در جراحی‌های چشم مخصوصاً جراحی اصلاحی استرابیسم می‌تواند منجر به افزایش فشار داخل چشم شود. از آن جا که درمان دارویی این مشکل اغلب با عوارض جانبی همراه است، این مطالعه با هدف تعیین میزان تأثیر طب فشاری در کاهش تهوع بعد از جراحی در بیماران تحت عمل جراحی استرابیسم انجام یافته است.

روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور است که در مورد 60 نفر از بیماران تحت جراحی استرابیسم، بستری در بیمارستان فوق تخصصی چشم فارابی در سال 1389 انجام یافته است. بیماران واجد شرایط به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمون یا پلاسبو قرار می‌گرفتند. در گروه آزمون نیم ساعت قبل از القای بیهوشی تا 6 ساعت بعد از جراحی، طب فشاری به وسیله دستبندی که دکمه آن بر روی نقطه P6 قرار می‌گرفت، اعمال می‌شد. در گروه پلاسبو دستبند به صورت برعکس به مچ دست بیماران بسته می‌شد. بیماران در اتاق بهبودی و 6 ساعت بعد از عمل توسط فرد دیگری که از نوع دستبندها اطلاعی نداشت و با استفاده از مقیاس بصری (VAS)، از لحاظ بروز شدت تهوع مورد بررسی قرار می‌گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS v.11.5 و آزمون‌های آماری کای‌دو، تی و من‌ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: دو گروه از نظر مشخصات جمعیت‌شناختی و جراحی همگون بودند و هیچ تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. بر اساس یافته‌ها شدت میانگین تهوع در اتاق ریکاوری (002/0=p) و 6 ساعت اول بعد از جراحی (001/0p<) به طور معناداری در گروه آزمون کم‌تر از گروه پلاسبو بوده است.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه طب فشاری در کاهش شدت تهوع بعد از جراحی مؤثر است. لذا با عنایت به کم هزینه، کم عارضه و ساده بودن اجرای طب فشاری، می‌توان آن را به عنوان یکی از راهکارهای مراقبتی مؤثر در کاهش تهوع به پرستاران و سایر کارکنان درمانی - مراقبتی توصیه نمود.


مژگان میرغفوروند، سکینه محمد علیزاده چرندابی، یوسف جوادزاده، پریوش احمدپور،
دوره 21، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: سندروم پیش از قاعدگی باعث اختلالات قابل توجهی در زندگی و فعالیت­های روزانه می‌شود. این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر بذر کتان و ویتاگنوس بر نشانه­های سندروم پیش از قاعدگی در زنان، انجام گرفته است .

  روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده سه­سوکور 159 زن مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی تشخیص داده شده از طریق فرم ارزیابی نشانه­های قبل از قاعدگی ( PAF= The Shortened Premenstrual Assessment Form ) از میان زنان مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر تبریز از آبان 1392 تا شهریور 1393 انتخاب و به روش بلوک­بندی تصادفی در 3 گروه 53 نفری قرار گرفتند. گروه اول پودر بذر کتان و پلاسبوی قرص ویتاگنوس، گروه دوم قرص ویتاگنوس به علاوه پلاسبوی بذر کتان و گروه سوم پلاسبوی هر دو دارو را دریافت نمودند. فرم ارزیابی نشانه­های قبل از قاعدگی توسط نمونه­ها قبل از مداخله، یک و دو ماه بعد از مداخله تکمیل گردید. از آزمون اندازه­های تکراری ( Repeated Measurement ) برای آنالیز داده­ها استفاده شد .

  یافته‌ها : نمره نشانه­های قبل از قاعدگی در هر دو گروه مداخله هم در ماه اول و هم در ماه دوم به طور معناداری بهبود یافت. به طوری که میانگین نمره شدت سندروم قبل از قاعدگی به طور معناداری در ماه اول بعد از مداخله در گروه ویتاگنوس (1/2- تا 0/4- : فاصله اطمینان 95% ، 3/3- : تفاوت میانگین تعدیل یافته) و بذر کتان (0/3- تا 5/5- ،3/4-) و ماه دوم پس از مداخله در گروه ویتاگنوس (7/4- تا 0/7- ، 8/5-) و بذر کتان (7/5- تا 1/8- ، 6/6-) کم‌تر از گروه شاهد بود. تفاوت معناداری بین دو گروه ویتاگنوس و بذرکتان مشاهده نشد .

  نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه، بذر کتان و ویتاگنوس هر دو جهت بهبود سندروم قبل از قاعدگی مؤثر می­باشد .

  


مینا گالشی، مژگان میرغفوروند، فریبا علیزاده شرج‌آباد، فوزیه صناعتی،
دوره 22، شماره 1 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: پیوند مادر- کودک بعد عاطفی رابطه مادر و نوزاد می‌باشد که بر رشد روانی نوزاد مؤثر است. مطالعه حاضر با هدف تعیین پیش‌گویی­کننده­های پیوند مادر و کودک انجام گرفته است.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی در مورد 270 مادر مراجعه­کننده به 18 مرکز بهداشتی درمانی شهر تبریز در هفته 8 تا 10 پس از زایمان در سال 94-1393 انجام گرفته است. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه­های فردی- اجتماعی و مامایی، پیوند مادر- کودک، افسردگی ادینبرگ و اضطراب اشپیل‌برگر جمع­آوری شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از آزمون­های پیرسون، تی‌مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی چندمتغیره در نرم‌افزار SPSS v.21 انجام گرفت. سطح معناداری 05/0>p در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: میانگین (انحراف معیار) نمره پیوند مادر- کودک 4/8±2/46 از محدوده نمره قابل دستیابی 125-0 بود. 2/85% دارای پیوند مادر و کودک مختل بودند. بیش‌ترین فراوانی اختلال مربوط به مؤلفه پیوند معیوب مادر و کودک و کم‌ترین فراوانی اختلال در مؤلفه اضطراب مراقبت بود. متغیرهای افسردگی، اضطراب آشکار و حاملگی ناخواسته از پیش‌گویی­کننده­های پیوند مادر و کودک بودند.

نتیجه‌گیری: یافته­های مطالعه نشان می­دهد که اضطراب، افسردگی و حاملگی ناخواسته از مؤلفه­های مؤثر بر پیوند مادر و کودک هستند، لذا غربالگری مادران برای شناسایی و درمان به موقع اضطراب و افسردگی و همچنین کاهش میزان بروز حاملگی ناخواسته از طریق مشاوره­های هدفمند تنظیم خانواده می­تواند به بهبود پیوند مادر- کودک و در نتیجه به رشد و تکامل بهتر کودک کمک کند.


مژگان میرغفوروند، سکینه محمدعلیزاده چرندابی، محمد اصغری جعفرآبادی، صونیا اسدی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: خشونت علیه زنان مشکل اجتماعی بزرگی است که سلامت عمومی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با شیوع نسبتاً بالای خشونت خانگی و نیاز به غربالگری، وجود ابزاری ساده جهت تشخیص صحیح و در مدت زمان کوتاه ضروری به نظر می‌رسد. این مطالعه با هدف مقایسه ارزش تشخیصی ابزار پرسشنامه کوتاه HITS و مقیاس بازنگری شده تدبیر تعارض (CTS2) در غربالگری خشونت خانگی انجام گرفته است.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی در مورد 279 زن همسردار مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر تبریز در سال 1393 انجام گرفته است. داده­ها با استفاده از پرسشنامه‌های فردی- اجتماعی، مقیاس تجدیدنظر شده تدبیر تعارض و پرسشنامه کوتاه HITS جمع­آوری شد. از شاخص کاپا برای بررسی توافق بین ابزارها استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که ابزار HITS از حساسیت نسبتاً خوب (7/75%) و ویژگی بالایی (5/93%) برخوردار است. ارزش پیشگویی مثبت و منفی به ترتیب 8/96% و 5/59% بود. توافق متوسطی (6/0) بین دو ابزار وجود داشت.

نتیجه‌گیری: به واسطه سادگی ابزار HITS و امکان تکمیل آن در مدت زمان کوتاه، می‌توان این پرسشنامه را برای شناسایی افراد مورد خشونت در سطح وسیع توصیه نمود. همچنین توسعه ابزار در مطالعات آتی پیشنهاد می‌گردد.


مژگان میرغفوروند، سکینه محمدعلیزاده چرندابی، طاهره بهروزی‌لک، فاطمه علی‌اصغری،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: برای حفظ و ارتقای سلامتی، تصحیح و بهبود سبک زندگی امری ضروری است. اصلاح سبک زندگی نقش مهمی در سلامتی طولانی مدت زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی­کیستیک دارد. لذا این مطالعه با هدف تعیین وضعیت سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و پیش‌بینی­کننده­های فردی- اجتماعی آن در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک انجام گرفته ­است.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی در مورد 174 زن مبتلا به سندرم تخمدان مراجعه‌کننده به کلینیک­های دولتی و خصوصی زنان و ناباروری شهر ارومیه- ایران در سال 1394 انجام یافته است. داده­ها با استفاده از پرسشنامه­های فردی- اجتماعی و سبک زندگی ارتقا­دهنده سلامت جمع­آوری شد. جهت تحلیل داده‌ها از آمارهای توصیفی و آزمون‌های آماری تی‌مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی چندگانه در SPSS نسخه 21 استفاده شد.

یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار نمره کلی سبک زندگی ارتقادهنده سلامت 3/0±2/2 از محدوده نمره قابل دستیابی 4-1 بود. بیش‌ترین میانگین مربوط به زیرمقیاس تغذیه (5/0±9/2) و کم‌ترین میانگین نمره مربوط به زیرمقیاس کنترل استرس (5/0±2/1) بود. براساس مدل رگرسیون خطی چندگانه، متغیرهای BMI، تحصیلات همسر، اولین فرد حامی و مقدار خون‌ریزی از پیش‌بینی­کننده­های سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در زنان مبتلا به PCOS بودند.

نتیجه‌گیری: با توجه به قرار گرفتن میانگین نمره کلی سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و برخی از ابعاد آن در میانه دامنه نمرات قابل کسب، ضرورت دارد در کنار سایر درمان­ها، بهبود سبک زندگی ارتقادهنده سلامت زنان مبتلا به PCOS با توجه به مؤلفه­های فردی- اجتماعی تأثیرگذار در برنامه کاری مراقبان بهداشتی- درمانی قرار گیرد.


محمد رضا یگانه، سمیه غلامی، رسول تبری، زهرا عطرکار روشن، سیامک ریماز، ملوک پورعلیزاده،
دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده


زمینه و هدف: آرامش بخشی به دنبال جراحی پیوند شریان کرونر از عوارض ناخواسته جراحی جلوگیری می‌کند. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر آرامش بخشی کنترل شده مبتنی بر ابزار ریچموند بر مدت تهویه مکانیکی و تغییرات فشارخون بیماران متعاقب جراحی پیوند شریان کرونر قلبی است.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی یک سوکور ((IRCT2017050517693N2 در طی دو ماه خرداد و تیر سال 1396 با نمونه‌گیری در دسترس 80 بیمار تحت جراحی شریان کرونر قلبی بستری در بخش مراقبت ویژه مرکز آموزشی درمانی قلب حشمت شهر رشت انتخاب، و به صورت تصادفی در 2 گروه (هر گروه 40 بیمار) تخصیص داده شدند. دوز دریافتی داروی آرام‌بخش در گروه آزمون براساس نمره بی‌قراری ابزار ریچموند و در گروه شاهد به روش معمول (تغییرات همودینامیک) تعیین شد. میزان درد به عنوان متغیر مخدوشگر با ابزار CPOT بررسی شد. برای تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و آزمون‌های کای‌اسکوئر، یومن ویتنی، تی‌مستقل و آزمون ANOVA با اندازه‌گیری مکرر در نرم‌افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین سنی نمونه‌ها 53/7±89/59 و 7/66% مرد بودند. تفاوت معناداری در مدت زمان نیاز به تهویه مکانیکی (04/0>p)، روند تغییرات فشارخون بیماران (05/0>p)، مدت نیاز به داروی وازوپرسور (05/0>p) تا زمان خروج لوله تراشه، و زمان نیاز به تجویز اولین داروهای آرام‌بخش (001/0p<) در دو گروه مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: استفاده از ابزار ریچموند می‌تواند موجب کاهش مدت وابستگی بیمار به دستگاه ونتیلاتور و تغییرات فشارخون شریانی شود. همچنین با به‌کارگیری این ابزار می‌توان از تجویز غیرضروری و زودهنگام داروی آرام‌بخش و وازوپرسور در بیماران جلوگیری نمود.
 
 
مژگان میرغفوروند، سکینه محمد علیزاده چرندابی، فهیمه فتحی، صیاد رزاق،
دوره 26، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از جنبه­های مهم سازگاری مادران در دوران بعد از زایمان، آمادگی برای مراقبت از خانواده، عضو جدید، مراقبت از خود و برگشت به وضعیت عملکرد قبل از بارداری است. مطالعه حاضر با هدف تعیین پیش‌گویی‌کننده­های وضعیت عملکردی مادران در دوران بعد از زایمان انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در مورد 422 مادر تازه زایمان کرده مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر بناب در سال 1395 با نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی انجام گرفت. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه­های فردی - اجتماعی، افسردگی بعد از زایمان و وضعیت عملکردی جمع‌آوری شد. جهت تعیین پیش‌گویی‌کننده­های وضعیت عملکردی از رگرسیون خطی چندمتغیره در نرم‌افزار SPSS نسخه 21 استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار نمره کلی وضعیت عملکردی 24/0±32/2 بود. بیش‌ترین نمره در بعد مراقبت از نوزاد (32/0±64/3) و کم‌ترین نمره در بعد فعالیت­های اجتماعی و جامعه (41/0±43/1) بود. بین افسردگی بعد از زایمان و نمره کلی وضعیت عملکردی، بعد مراقبت از خود و فعالیت­های اجتماعی، همبستگی معکوس معناداری وجود داشت. براساس مدل خطی عمومی، متغیرهای افسردگی بعد از زایمان، سن همسر، شغل همسر، وضعیت اقتصادی، تحصیلات مادر و تعداد بارداری، پیش‌گویی‌کننده‌های وضعیت عملکردی مادران در دوران پس از زایمان بودند.
نتیجه‌گیری: افسردگی بعد از زایمان و برخی از مؤلفه­های فردی- اجتماعی از متغیر­های مؤثر بر وضعیت عملکردی مادران هستند، لذا تشخیص زودتر و درمان سریع افسردگی بعد از زایمان و توجه به مؤلفه­های فردی- اجتماعی می­تواند به بهبود وضعیت عملکردی مادران کمک کرده و باعث سازگاری بهتر مادران در دوران بعد از زایمان شود.
 
ندا دستیار، فوزیه رفعتی، اکبر مهرعلیزاده،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: خشونت خانگی پیامدهای منفی زیادی بر سلامت جسمی، روانی و بهزیستی زنان باردار دارد. امروزه سلامت معنوی به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل محافظت فردی در برابر مشکلات جسمی و روانی شناخته شده است. هدف از این مطالعه تعیین سلامت معنوی زنان باردار تحت خشونت خانگی و ارتباط آن با ویژگی­های جمعیت‌شناختی آنان در جنوب ایران بوده است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی در سال 1399 در مورد 305 نفر از مادران باردار تحت خشونت خانگی زیر پوشش مراکز جامع سلامت شهرستان جیرفت انجام گرفت. نمونه‌گیری به صورت در دسترس انجام گرفت و داده­ها با کمک فرم کوتاه مقیاس غربالگری خشونت خانگی و مقیاس سلامت معنوی جمع­آوری شد. سپس داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه 24 و با استفاده از آزمون تی‌مستقل، آنالیز واریانس و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار نمره سلامت معنوی شرکت­کنندگان 98/18±89/79 بود. نمره سلامت معنوی با سن (001/0p< و 18/0-=rs)، مدت ازدواج (001/0>p و 32/0-=rs)، تعداد فرزندان (001/0>p و 26/0-=rs) و نمره خشونت خانگی (001/0>p و 65/0-=rs) رابطه آماری معکوس و معناداری داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مدت ازدواج، شغل همسر و نمره خشونت خانگی پیش‌بینی‌کننده نمره سلامت معنوی شرکت­کنندگان می­باشند (45/0=R2).
نتیجه‌گیری: یافته­های این مطالعه می­تواند به کادر درمان و مددکاران اجتماعی که در تماس با زنان باردار تحت خشونت خانگی هستند، در شناسایی و دستیابی به راهکارهای ارتقای معنویت به عنوان سکوی پرش این زنان به سمت سلامتی، کمک ­کند.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb