جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای غفوری

منصور غفوری‌فرد، محسن رفیعیان، ناهید شاهقلیان، مژگان مرتضوی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: افت فشارخون شایع‌ترین عارضه حین همودیالیز در بیماران است که علاوه بر ایجاد ناراحتی برای بیماران، باعث کاهش کفایت دیالیز می‌شود. بنابراین پیشگیری و کنترل این عارضه یکی از چالش‌های اساسی تیم درمان خصوصاً پرستاران است. یکی از روش‌هایی که اخیرًا برای پیشگیری از افت فشارخون در طول فرآیند دیالیز مطرح شده، استفاده از پروفایل‌های سدیم و اولترافیلتراسیون می‌باشد. هدف این مطالعه مقایسه تأثیر سه روش ترکیب پروفایل 1 سدیم و پروفایل1 اولترافیلتراسیون، ترکیب پروفایل3 سدیم و پروفایل3 اولترافیلتراسیون و روش معمول بر تغییرات فشارخون سیستولی و دیاستولی بیماران در طول فرآیند دیالیز بوده است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی بوده و به صورت متقاطع انجام گرفته است. نمونه‌های این پژوهش را 26 بیمار تحت همودیالیز مراجعه‌کننده به دو مرکز همودیالیز بیمارستان‌های حضرت علی اصغر (ع) و الزهرا (س) در اصفهان تشکیل می‌دادند که در طول یک ماه قبل از انجام پژوهش در بیش از 20% جلسات دیالیز، از افت فشارخون حین دیالیز رنج می‌بردند. در این پژوهش هر یک از بیماران به مدت سه جلسه با روش معمول (غلظت ثابت سدیم بر روی 138 میلی‌مول در لیتر)، سه جلسه با روش پروفایل 1 سدیم و پروفایل 1 اولترافیلتراسیون و سه جلسه دیگر نیز با روش پروفایل 3 سدیم و پروفایل 3 اولترافیلتراسیون تحت دیالیز قرار گرفتند. این مطالعه از فروردین تا مرداد ماه 1387 به طول انجامید. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون آنالیز واریانس در اندازه‌گیری‌های مکرر) استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین فشارخون سیستولی در زمان‌های قبل از دیالیز، ساعت اول و ساعت دوم بین سه گروه اختلاف معناداری نداشته است. در حالی که میانگین آن در گروه پروفایل‌های نوع 1 و نوع 3 در مقایسه با گروه شاهد بیشتر بود. همچنین میانگین فشارخون دیاستولی بعد از دیالیز در گروه پروفایل‌های نوع 1 و نوع 3 در مقایسه با گروه روش معمول بیشتر بود (05/0>p) ولی بین گروه پروفایل‌های نوع 1 و پروفایل‌های نوع 3 تفاوت معناداری در فشارخون سیستولی و دیاستولی وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: به کارگیری پروفایل‌های سدیم و اولترافیلتراسیون روشی ساده و بدون هزینه است که با تنظیم غلظت سدیم و میزان برداشت اولترافیلتراسیون باعث ثبات وضعیت همودینامیک و فشارخون بیمار در طول دیالیز می‌شود. بنابراین به منظور جلوگیری از افت فشارخون در طول دیالیز و در نتیجه کاهش مداخلات پرستاری، استفاده از پروفایل‌های سدیم و اولترافیلتراسیون (نوع 1 و 3) به جای روش معمول پیشنهاد می‌گردد 


فائزه غفوری، مهشید طاهری، افروز مردی، نسرین سرافراز، رضا نگارنده،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: با در نظر گرفتن لزوم عملکرد بالینی مبتنی بر شواهد در سال‌های اخیر، رشته‌های بالینی همانند پرستاری و مامایی نیاز ویژهای به مطالعات مرور نظاممند و متاآنالیزها پیدا کردهاند. اما مطالعات مرور نظام‌مند و فراتحلیل‌ها نیز ممکن است، مانند هر نوع مطالعه دیگر به شکلی ضعیف طراحی و اجرا شوند. لذا دستورالعمل‌های خاصی برای چگونگی گزارش چنین مطالعاتی در نظر گرفته شده است. بیانیه PRISMA یکی از تازه‌ترین پیشرفت‌ها برای بهبود گزارش مطالعات مرور نظام‌مند است. پژوهش حاضر به بررسی کیفیت گزارش مطالعات مرور نظام‌مند و فراتحلیل در مجلات علمی پژوهشی پرستاری و مامایی داخل کشور براساس بیانیه PRISMA می‌پردازد.

روش بررسی: در این مطالعه، کلیه مجلات پرستاری و مامایی کشور (فارسی و انگلیسی) که در فاصله سالهای 1389 تا 1394 در کشور ایران و در پایگاه‌های اطلاعاتیSID ،Magiran ،Irandoc ، Iranmedex، Google Schoolar نمایه می‌شوند، با استفاده از کلید‌ واژگان مرور نظام‌مند، مرور سیستماتیک، مرور ساختارمند، متاآنالیز و فراتحلیل مورد جستجو قرار گرفتند. از 44 مقاله یافت شده، پس از اعمال معیارهای ورود به مطالعه، تعداد 16 مقاله باقی ماند که با استفاده از بیانیه PRISMA مورد بررسی قرار گرفت و داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون مجذور کای در نرم‌افزار SPSS v.16 تحلیل شد.

یافته‌ها: میزان انطباق کلی کیفیت مقالات مرور نظام‌مند و فراتحلیل مورد بررسی در این پژوهش، براساس معیارهای بیانیه PRISMA، 63% برآورد شد. بیش‌ترین کمبودهای کیفیت در بخش روش پژوهش مقاله نویسی به میزان 57% تخمین زده شد. مشخص‌ترین نقصان گزارش‌ مقالات مرور نظام‌مند و فراتحلیل مورد بررسی، مربوط به خطاهای موجود در مطالعات اولیه و خطاهای حاصل از ترکیب نتایج این مطالعات و عدم اشاره به این سوگیری‌ها بوده است.

نتیجه‌گیری: در این پژوهش، کیفیت گزارش مطالعات مرور نظام‌مند و فراتحلیل مجلات پرستاری و مامایی ایران در سطح متوسط برآورد گردید که محتمل‌ترین دلیل آن می‌تواند عدم توجه کافی نویسندگان به بیانیه PRISMA و یا عدم استفاده از آن در داوری مقالات باشد. بنابراین توصیه می‌شود که سهم مناسبی از برنامه‌های آموزشی روش تحقیق، به مطالعات مرور نظام‌مند و آشناسازی با معیارهای معتبری همچون PRISMA اختصاص داده شود.


وحید زمان‌زاده، لیلا ولی‌زاده، آزاد رحمانی، منصور غفوری‌فرد،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: اگرچه مراقبت دلسوزانه به عنوان هسته مرکزی مراقبت‌های پرستاری شناخته شده، اما هنوز تعریف دقیق و یکسانی از این مفهوم پیچیده و قابل بحث وجود ندارد. این مطالعه با هدف تحلیل مفهوم مراقبت دلسوزانه در پرستاری براساس مدل هیبرید انجام یافته است.

روش بررسی: در این مطالعه، از سه مرحله مدل هیبرید (نظری، کار در عرصه و تحلیل نهایی) استفاده شد. در مرحله نظری، به بررسی مفهوم مراقبت دلسوزانه در پایگاه‌های معتبر در بازه زمانی 2000 تا 2016 پرداخته شد. در مرحله کار در عرصه، با 11 نفر از پرستاران مصاحبه‌های عمیق انجام یافت و از روش تحلیل محتوا برای تحلیل داده‌ها استفاده شد. در مرحله آخر، تحلیل نهایی صورت گرفت.

یافته‌ها: نتایج تحلیل نهایی نشان داد که مراقبت دلسوزانه، فرآیندی است که در آن پرستار در یک تعامل سازنده با بیمار ارتباط برقرار کرده و با گذاشتن خود به جای بیمار و درک شرایط وی، به کشف دغدغه‌های بیمار پرداخته و در حد توان خود برای رفع آن دغدغه‌ها تلاش می‌نماید.

نتیجه‌گیری: براساس این تحلیل مفهوم، تعامل سازنده بین پرستار و بیمار از مهم‌ترین ویژگی مراقبت دلسوزانه بوده که در تعاریف قبلی به آن اشاره نشده است همچنین در این مطالعه، پرستاران بر این موضوع تأکید داشتند که آن‌ها در حد توان خود تلاش می‌کنند تا دغدغه‌های بیماران را رفع کنند. بنابراین، مطالعه حاضر می‌تواند پایه‌ای برای مطالعات بعدی در زمینه مراقبت دلسوزانه باشد.


هادی حسنخانی، جواد دهقان‌نژاد، آزاد رحمانی، منصور غفوری‌فرد، فریبا ولی‌زاده،
دوره 28، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان بیماریی است که کیفیت زندگی بیمار را تحت تأثیر قرار می‌دهد و مراقبت تسکینی راهکاری است که می‌تواند آن را بهبود بخشد. با این حال مراقبت تسکینی در منزل در اکثر کشورهای جهان توسعه نیافته است بنابراین هدف این مطالعه ارتقای برنامه مراقبت تسکینی در منزل برای بیماران مبتلا به سرطان است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه اقدام پژوهی است که روش چرخه‌ای چهار مرحله‌ای اولری با رویکردهای کمی و کیفی در سه مرکز مراقبت در منزل شهر تبریز در سال 1399-1397 انجام گرفته است. با 18 پرستار مراقبت در منزل که به صورت هدفمند انتخاب شدند جهت شناسایی نیازهای مراقبتی بیماران سرطانی و موانع مراقبت تسکینی در منزل مصاحبه انجام یافت و همچنین پرسشنامه‌ تعیین نگرش و دانش به‌صورت قبل و بعد مرحله اقدام در میان 60 پرستار مراقبت در منزل توزیع شد. داده‌های کیفی از طرق تحلیل محتوا و دادههای کمی با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 14 تحلیل شد.
یافته‌ها: نیازهای مراقبتی بیماران سرطانی در 5 طبقه و موانع مراقبت تسکینی در 3 طبقه مشخص گردید. بیماران مبتلا به سرطان دارای نیازهای جسمی، روانی، آموزشی، مالی و معنوی هستند و موانع مراقبت‌های تسکینی شامل نقصان دستورالعمل‌ها، استیصال خانواده‌ها و حرفه‌ای نبودن مراقبان است. در مرحله کمی پرستاران دانش متوسط و نگرش منفی نسبت به مراقبت تسکینی داشتند. آموزش از طریق فضای مجازی دانش و نگرش پرستاران را بهبود بخشید و آزمون تی جفت شده میانگین نمره دانش پرستاران را بعد از مرحله اقدام، معنادار نشان داد.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج، جهت ارتقای مراقبت‌های تسکینی در منزل برای بیماران سرطانی توجه به نیازهای جسمی، روانی، آموزشی، مالی و معنوی آنان و رفع موانع از جمله تدوین دستورالعمل‌های مراقبت تسکینی در منزل، حمایت از خانواده‌های بیماران مبتلا به سرطان و تخصصی کردن پرستاران ویژه مراقبت تسکینی در منزل و آموزش آن‌ها می‌تواند مراقبت در این بیماران را ارتقا دهد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb