جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای محمدشاهی

فاطمه حیدری، عاطفه اکرمی، مژده سرحدی، مجید محمدشاهی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: دیسمنوره اولیه یکی از مشکلات رایج دختران و زنان جوان می‌باشد که بر کیفیت زندگی آنان تأثیر گذاشته و سبب ناتوانی و عدم کارایی در موارد شدید می‌شود. شواهد موجود نشان می‌دهد اضافه وزن و چاقی موجب افزایش تولید پروستاگلاندین‌ها و دیسمنوره ناشی از آن می‌شود. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع و شدت دیسمنوره اولیه و ارتباط آن با متغیرهای آنتروپومتریک طراحی و اجرا گردید.

روش بررسی: در مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر 388 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اهواز به روش خوشه‌ای تصادفی در سال 1389 انتخاب شدند. جمع‌آوری اطلاعات جمعیت‌شناختی از طریق پرسشنامه صورت گرفت. قد، وزن، BMI، توده و درصد چربی بدن، دور کمر، دور لگن، نسبت دور کمر به دور لگن (WHR) و نسبت دور کمر به قد (WHtR) نیز اندازه‌گیری شد. برای شناسایی شدت درد از معیار VAS (visual analogue scale) استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS صورت گرفت. آماره‌های توصیفی برای متغیرهای کمی به صورت میانگین و انحراف معیار ارایه شد. جهت بررسی ارتباط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده و 05/0>p معنادار تلقی شد.

یافته‌ها: میانگین سنی افراد 8/1±7/20 سال و میانگین سن منارک 2/1±4/13 سال بود. 65/71% افراد مبتلا به دیسمنوره متوسط یا شدید بودند. شدت درد با توده و درصد چربی بدن، دور کمر به دور لگن و WHtR ارتباط معناداری داشت (05/0p<). اما بین شدت درد با وزن و BMI ارتباط معناداری یافت نشد.

نتیجه‌گیری: از آن جا که متغیرهای آنتروپومتریک مرتبط با چاقی مرکزی همچون دور کمر به دور لگن و WHtR ارتباط بیشتری با شدت درد دیسمنوره دارند، احتمالاً افزایش ذخایر چربی بدن در ناحیه شکمی پیش‌گویی‌کننده مؤثرتری در بروز دیسمنوره می‌باشد. لزوم تحقیقات بیشتر در این زمینه در مطالعات آتی به چشم می‌خورد.


مجید محمدشاهی، مهرنوش ذاکرزاده، سمیرا هاشمی، فاطمه حیدری،
دوره 19، شماره 1 - ( 4-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: اطلاعات موجود در زمینه ارتباط الگوی غذایی مادر و شاخص‌های تن‌سنجی نوزاد بسیار محدود می‌باشد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط الگوهای غذایی مادر در بارداری و شاخص‌های تن‌سنجی هنگام تولد نوزاد انجام یافته است .

  روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 94 زن باردار (هفته 40-37) مراجعه‌کننده به بیمارستان رازی اهواز در پاییز و زمستان سال 1390 به روش آسان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات تن‌سنجی با استفاده از پرسشنامه فردی و اطلاعات غذایی با استفاده از پرسشنامه بسامد خوراک جمع‌آوری شد. جهت شناسایی الگوهای غذایی از تحلیل عاملی استفاده شد. تحلیل آماری در نرم‌افزار SPSS انجام یافت .

  یافته‌ها : در این تحقیق، 3 الگوی غذایی غالب شناسایی شد: الگوی غذایی «سالم»، «سنتی» و «غربی». ارتباط الگوهای غذایی و شاخص‌های تن‌سنجی هنگام تولد نوزاد پس از تعدیل متغیرهای مخدوشگر (سن، فعالیت، انرژی دریافتی، میزان وزن‌گیری در طی بارداری و جنس نوزاد) در 3 مدل ارایه گردید. الگوی غذایی سالم ارتباط مثبت معناداری با قد، دور سر و وزن تولد نوزاد در هر 3 مدل داشت (05/0 p < ). الگوی غذایی غربی در مدل 1و2 ارتباط منفی معناداری با دور سر نوزاد و در مدل 1 با وزن تولد داشت (05/0 p < ). الگوی غذایی سنتی و شاخص‌های تن‌سنجی هنگام تولد نوزاد در هیچ یک از مدل‌ها ارتباط معناداری نشان نداد.

  نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر وجود ارتباط معنادار بین الگوهای غذایی مادر و شاخص‌های تن‌سنجی هنگام تولد نوزاد را نشان داد. برای تأیید این یافته، انجام مطالعات آینده‌نگر پیشنهاد می‌شود .

  


شیما شاهمرادی، مهرنوش ذاکرکیش، سیدمحمود لطیفی، نفیسه شکری، مهدی زارعی، مجید محمدشاهی،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: تبعیت از تغذیه و اصول رژیم درمانی صحیح یکی از مهم‌ترین موارد مراقبت‌ها در دیابت است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تأثیر آموزش تغذیه براساس راهنمای بشقاب من بر شاخص‌های تن‌سنجی و نشانگرهای خونی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام پذیرفته است.

روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی که در سال 1393 انجام یافته است، 44 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. داده‌های مربوط به اندازه‌های تن‌سنجی، نشانگرهای خونی، انرژی دریافتی و فعالیت فیزیکی قبل و 3 ماه پس از آموزش فردی و چهره به چهره براساس راهنمای بشقاب من در گروه آزمون و آموزش‌های معمول در گروه شاهد جمع‌آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری تی‌زوجی، تی‌مستقل، آنالیز کواریانس، و معادل غیرپارامتریک استفاده شد.

یافته‌ها: در ابتدای مطالعه دو گروه از نظر شاخص‌های تن‌سنجی، هموگلوبین گلیکوزیله، قندخون و فعالیت فیزیکی همگن بودند، در مرحله بعد از مداخله گروه آموزش تغذیه براساس راهنمای بشقاب من از نظر فعالیت فیزیکی بیش‌تر و در بقیه موارد یاد شده بالا کمتر از گروه شاهد بود (05/0p<). اما اختلاف معناداری بین دو گروه در فشارخون (سیستولی و دیاستولی) و انرژی دریافتی دیده نشد.

نتیجه‌گیری: آموزش تغذیه براساس راهنمای بشقاب من در مدت 3 ماه باعث کاهش شاخص‌های تن‌سنجی و نشانگرهای خونی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 می‌شود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb