12 نتیجه برای معماری
زهرا منجمد، ناهیددخت شریفی، ناصر بحرانی، اشرف الملوک معماری،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1378 )
چکیده
ربابه معماریان،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1378 )
چکیده
حسن ناوی پور، ربابه معماریان، مژده منصوری،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1379 )
چکیده
امروزه با وجود مطالعات فراوان روش های درمانی که به منظور درمان قطعی جلوگیری از عود و شدت عوارض بیماری پسوریازیس متداول بود، موفقیت آمیز نبوده است.هدف از این پژوهش نیمه تجربی تأثیر بکارگیری مراقبت از خود بر کاهش شدت عوارض پسوریازیس، بوده است. در این بررسی کل جامعه پژوهش قبل و بعد در یک گروه 50 نفری، از بیماران بیمارستانهای امام خمینی و رازی که بطور تصادفی بعنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. در ابتدا، اطلاعات دموگرافیک از طریق پرسشنامه، نحوه بکارگیری مراقبت از خود توسط چک لیست خود گزارش، و وسعت و شدت ضایعات توسط چک لیست مشاهده ای، مشخص گردیده اند. سپس طرح مراقبت از خود، بعد از آموزش چهره به چهره و اجرایی عملی آن، توسط بیماران انجام و نمونه ها هر 2 هفته یکبار به مدت 3 ماه از نظر شدت عوارض، بررسی شدند. جهت بررسی شدت و وسعت عوارض، از آزمون ویلکاکسون و t برای بررسی رابطه مراقبت های بکار گرفته شده با شدت عوارض، از آزمون مقایسه میانگین ها، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بکارگیری مراقبت از خود، به نحو موفقیت آمیزی در کاهش شدت عوارض پسوریازیس، در نمونه ها مؤثر بوده است، بطوریکه، آزمون آماری در مورد شدت خشکی پوست، با معیارهای ترک خوردگی و پوسته ریزی و در مورد خارش و وسعت ضایعات، تفاوت معنی داری را، نشان داده است(000/0=P). بطور مثال در گروه سنی(30-21) که بیشترین درصد نمونه های مورد پژوهش را، تشکیل می دادند شدت ترک خوردگی از حالت شدید در 46 درصد بصورت طبیعی در 96 درصد، و پوسته ریزی از حالت شدید در 54 درصد به 50 درصد به صورت طبیعی، رسیده اند.در مورد خارش از حالت شدید در 50 درصد به 50 درصد بدون خارش، و در مورد وسعت ضایعات، از حالت وسیع در 88 درصد به 56 درصد و بصورت کم، رسیده اند. نتایج نهایی نشان داد، که بکارگیری مراقبت از خود، نقش مؤثری در کاهش شدت عوارض بیماری پسوریازیس، در مبتلایان دارد.
زهرا گودرزی، محمدرضا تفاق، زهرا منجمد، اشرف الملوک معماری، پرویز کمالی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه: پرستارانی در حرفه خود تغییرات ایجاد میکنند و فعالیتهای آنان از بیمارستانها به جامعه کشیده خواهد شد که وقت بیشتری را صرف یاد گرفتن میکنند.
روش کار: این پژوهش به صورت نیمه تجربی آیندهنگر در مدت 18 ماه بر روی 42 نفر از پرستاران شاغل در بخشهای کودکان صورت گرفت. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه و برگ مشاهده (Check list) بر اساس اهداف آموزشی تدوین شده توسط مسئولین دانشکدههای پزشکی و پرستاری جهت تدریس در دوره آموزش نظری و عملی بود. قبل از شروع دوره با استفاده از پرسشنامهای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک و 60 سؤال چهار گزینهای در خصوص آگاهی علمی مراقبتهای ویژه نوزادان و نیز برگ مشاهدهای در پنج بخش در خصوص چگونگی انجام عملیات احیاء، روش ساکشن کردن و مراقبت از لوله داخل تراشه، مراقبت از بیمار تحت تهویه مکانیکی، نحوه گذاردن سوند داخل معده و نحوه تغذیه شیرخوار از طریق گاواژ از پرستاران آزمون به عمل آمد. آموزش نظری به مدت شش ماه و آموزش مهارتهای عملی در طی دو ماه توسط هر شرکتکننده گذرانده شد. پس از آن برای هر مورد برگ مشاهده بعد از آموزشهای فوق کامل و امتیازهای هر فرد در دو بخش آگاهی و عملکردهای قبل و بعد از آموزش نظری و عملی مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: آزمونهای آماری X2 و t نشاندهنده اختلاف معنیداری بین میزان آگاهی و عملکردهای افراد قبل و بعد از آموزش است (0001/0>p). همچنین نتایج نشان داد که تغییرات در آگاهی و عملکرد افراد پس از آموزش با متغیرهای دیگر نظیر سن، دانشگاه محل اخذ مدرک، سمت شغلی در بخش، سابقه کار و نوبت کاری رابطه معنیداری ندارد.
نتیجهگیری: تأثیر آموزش حین خدمت و افزایش سطح آگاهی و عملکرد پرستاران شاغل در بخشهای مراقبت ویژه پس از گذراندن این دوره آموزشی نشان داده است که برنامهریزی آموزش مداوم ضمن خدمت یکی از ضروریات ارتقاء کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی در جامعه است.
فرشته امیر مرادی، اشرف الملوک معماری، طیّب رمیم، عباس مهران، خدیجه خسروی،
دوره 11، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده
مقدمه:اقدام به خودکشی به روش خودسوزی، روشی خشن و بیرحمانه در جهت پایان دادن به زندگی است که فرد با آتش زدن جسم خود سعی در از بین بردن خویشتن دارد. مؤثرترین راه کاهش عوارض و مرگ و میر خودسوزی، پیشگیری است.
مواد و روش کار: این مطالعه یک پژوهش توصیفی است که بر روی مراجعین مرکز سوانح سوختگی شهید مطهری، تنها مرکز بستری مخصوص زنان صدمه دیده از سوختگی در شهر تهران، در مدت یک سال (از آذر ماه 1380 تا آذر ماه 1381) انجام شده است. نمونهها شامل زنان متأهل بستری در این مرکز در مدت زمان مذکور بودند. معیارهای لازم برای ورود به مطالعه شامل: مؤنث بودن، تأهل، عدم سابقه ابتلا به بیماری جسمی، روانی و اعتراف فرد به خود سوزی بود. جهت گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و مصاحبه به کار گرفته شد. برای توصیف یافتهها از آمار توصیفی و نرمافزار آماری SPSS استفاده گردید.
یافتهها: 35 زن دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند. بیشترین گروه سنی گروه 25-21 سال، (میانگین سنی 94/357/24سال) 80 درصد دارای تحصیلات زیر دیپلم، 1/97درصد خانهدار و 8/68درصد خانوادهها دارای درآمد ماهیانه کمتر از صد هزار تومان بودند که اختلاف آماری معناداری در تمام این موارد وجود داشت. در 42% موارد، خودسوزی بین ساعت 18-12 و در7/45%، مکان خودسوزی حیاط منزل و در 4/91% موارد از نفت به عنوان ماده سوختی استفاده شده بود. 3/94% از واحدها، خشونت فیزیکی و کلامی شوهر خویش را تجربه کرده بودند، 60% زنان تحت مطالعه از شوهر خود به عنوان مقصر اصلی یاد نموده و 4/91% از زنان از منابع حمایتی در جامعه اطلاع نداشتند. تمامی واحدهای مورد پژوهش به علت عوارض ناشی از سوختگی فوت کردند.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که بیشترین علل اقدام به خودسوزی در زنان متأهل، خشونت خانوادگی و مشکلات زناشویی میباشند. پرستاران بهداشت جامعه به دلیل ارتباط نزدیک با خانواده نقش مؤثری در پیشگیری از رفتار خودسوزی از طریق شناسایی عوامل خطر و برطرف کردن آنها دارند.
نسرین حنیفی، فضل ا... احمدی، ربابه معماریان، محمد خانی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از علل اضطراب برای اغلب بیماران احتمال بستری شدن در بیمارستان است. زمانی که بیماران جهت کاتتریزاسیون قلب بستری میشوند با افزایش اضطراب، فعالیتهای فیزیولوژیکی از قبیل ضربان نبض و تعداد تنفس نیز رو به فزونی میرود. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر بهکارگیری روش آرامسازی و پیش دارو بر روی تعداد تنفس و ضربان نبض در بیماران تحت آنژیوگرافی عروق کرونر بستری در بخش قلب و بعد از آنژیو در بیمارستان شهید بهشتی زنجان در سال 1382 انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه که به صورت کارآزمایی بالینی صورت گرفته، 40 بیمار تحت آنژیوگرافی عروق کرونر به صورت تصادفی تخصیصی به ترتیب ورود به مطالعه در دو گروه آرامسازی و پیش دارو مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها شامل برگه مشخصات فردی، اطلاعات مربوط به بیماری و برگههای ثبت متغیرهای تعداد تنفس و ضربان نبض در هشت تا دوازده ساعت، نیم ساعت قبل، حین و پس از آنژیوگرافی بوده است. در گروه آرامسازی، که تحت نظارت پزشک معالج پیش دارو دریافت نمیکردند، روز قبل از آنژیوگرافی آموزش آرامسازی داده میشد و از مددجو درخواست میگردید 2-3 بار قبل از رفتن به آنژیوگرافی آرامسازی را انجام دهد. در گروه پیش دارو، بیماران داروهای معمول قبل از آنژیوگرافی با تجویز متخصص قلب و عروق را دریافت میکردند. در هر دو گروه متغیرهای تعداد تنفس و ضربان نبض 12-8 و نیم ساعت قبل، حین و پس از آنژیوگرافی اندازهگیری شد. سپس با نرمافزار آماری (SPSS) تحت ویندوز دادههای حاصل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: با استفاده از آزمون تی مستقل تعداد ضربان نبض، تعداد تنفس در هشت تا دوازده ساعت قبل از رفتن به آنژیوگرافی، در حین آنژیوگرافی و تعداد ضربان نبض پس از آنژیوگرافی، در دو گروه از لحاظ آمــاری اختلاف معناداری را نشـان نداد (05/0p>). نیم ساعت قبل از رفتن به آنژیوگرافی تعـداد تنفس (01/0p=) و تعداد ضربـان نبـض (01/0p=) و پس از آنژیوگرافی تعداد تنفس (03/0p=) در گروه آرامسازی نسبت به گروه پیش دارو کاهش معناداری را نشان داد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشانگر تأثیر مطلوب آرامسازی بر روی متغیرهای مورد مطالعه بوده است. بنابراین میتوان پیشنهاد نمود که قبل از انجام رویههای تهاجمی از روش آرامسازی به جای پیش دارو استفاده گردد.
اشرف الملوک معماری، طیّب رمیم، فرشته امیر مرادی، خدیجه خسروی، زهرا گودرزی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف:مرگ ناشی از خودکشی عمداً و توسط خود شخص رخ میدهد. به دلیل این که خودکشی در زنان بیشتر است، این بررسی به منظور تعیین علل خودکشی در زنان متأهل انجام شده است.
روش بررسی: این بررسی یک مطالعه توصیفی است و در بخش اورژانس و مسمومیت بیمارستان لقمان الدوله ادهم تنها مرکز مسمومیت در شهر تهران به مدت یک سال (از آذر ماه 1380 تا آذر ماه 1381) انجام شده است. نمونهها شامل زنان متأهل بستری در این مرکز در مدت زمان مطالعه بودند. معیارهای لازم برای ورود به مطالعه شامل زن، تأهل، عدم سابقه ابتلا به بیماری جسمی- روانی و اعتراف فرد به خودکشی میباشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه است. برای توصیف یافتهها از آمار توصیفی و برای مقایسه نتایج از آزمون کای دو و نرم افزار SPSS استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که اختلاف آماری معناداری بین سن، محل سکونت، میزان تحصیلات، شغل و درآمد ماهیانه وجود دارد. در 4/37% موارد ازدواج اجباری (به اجبار خانواده) صورت گرفته بود. 5/50% واحدهای مورد مطالعه از شوهران خود میترسیدند و 7/67% مورد خشونت شوهر قرار گرفته بودند. 7/74% از نمونهها از وجود منابع و مراکز حمایتی در جامعه آگاهی نداشتند. 8/82% از زنان از دارو به شکل قرص جهت خودکشی استفاده کرده بودند که دارای اختلاف آماری معناداری با روشهای دیگر اقدام به خودکشی بود.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که خشونت شوهر و اختلافات زناشویی از علل مهم اقدام به خودکشی در میان زنان مورد مطالعه بود.
اشرف الملوک معماری، طیب رمیم، مهرنوش امینی، عباس مهران، اعظم آجرلو، پروانه شکیبایی،
دوره 12، شماره 3 - ( 4-1385 )
چکیده
زمینه و هدف:مطالعات نشاندهنده اثرات مفید ورزش بر مادر و جنین و گذراندن یک حاملگی بدون مشکل میباشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثرات ورزش هوازی بر طول بارداری، آپگار و وزن زمان تولد نوزاد انجام شد.
روش بررسی: این بررسی یک مطالعه تجربی است. نمونهها به تعداد 80 نفر (40 نفر مورد و 40 نفر شاهد) از میان زنان باردار مراجعهکننده به درمانگاههای پرهناتال واقع در منطقه 17 شهرداری تهران، با روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. گروه مورد به مدت 8 هفته، سه روز در هفته، به مدت 30-15 دقیقه در روز و با شدت 70-50% Vo2 Max در تمرین هوازی شرکت کردند. اطلاعات توسط نرمافزار آماری SPSS ver 10.5 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و آزمونهای t و مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در زمینه مشخصات فردی بین دو گروه مورد و شاهد اختلاف آماری معناداری وجود نداشت. اکثر افراد گروه مورد دارای طول بارداری 40 هفته و بیشتر، ولی اکثر افراد گروه شاهد دارای طول بارداری 40-38 هفته بودند. که این اختلاف از نظر آماری معنادار نبود. اغلب نوزادان متولد شده از زنان گروههای مورد و شاهد (به ترتیب 60 و 70%) در گروه 3500-2500 گرم قرار داشته و اختلاف آماری معناداری بین این دو گروه وجود نداشت. اکثر نوزادان در هر دو گروه دارای میانگین امتیاز آپگار 9 بودند. اختلاف آماری معناداری بین دو گروه مورد و شاهد از نظر امتیاز آپگار دقیقه 5 وجود داشت (01/0=p).
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد انجام ورزش هوازی در زمان حاملگی میتواند باعث بهبود آپگار دقیقه پنج نوزاد گردد اما تأثیر مشخصی بر طول حاملگی و وزن نوزاد در زمان تولد ندارد.
نازی نجات، زهرا کاشانینیا، دکتر ربابه معماریان،
دوره 14، شماره 1 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتارهای بهداشتی نوجوانان بر سلامت آنان و سلامت و توسعه جامعه مؤثر است. پژوهش حاضر با هدف شناخت و مقایسه رفتارهای بهداشتی دختران نوجوان تحت سرپرستی مراکز شبانهروزی سازمان بهزیستی با دختران تحت سرپرستی خانواده در شهر تهران انجام گرفته است. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی و مقطعی نمونه مورد تحقیق 110 دختر نوجوان، شامل کل دختران تحت سرپرستی بهزیستی (55 نفر) و 55 نفر دختران تحت سرپرستی خانواده بودند که با افراد گروه اول در یک مدرسه تحصیل میکردند و به شکل تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (مجذور کای، آنالیز واریانس، منویتنی و ویلکاکسون) و توسط نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: بین میانگین نمره رفتارهای بهداشتی تغذیه (0003/0p<)، خواب و استراحت (001/0p<)، ورزش (0013/0p<) و بهداشت فردی (001/0p<) به تفکیک و میانگین نمره کل رفتارهای بهداشتی دختران تحت سرپرستی خانواده (3/112) با دختران تحت سرپرستی بهزیستی (8/87) اختلاف معناداری (001/0p<) دیده شد و آزمونهای آماری بین میانگین نمره کل رفتارهای بهداشتی و متغیرهای مورد مطالعه به جز سن (01/0=p) واحدهای مورد پژوهش در گروه تحت سرپرستی خانواده ارتباط معناداری را نشان نداد.
نتیجهگیری: نمره رفتارهای بهداشتی دختران تحت سرپرستی شبانهروزی از دختران تحت سرپرستی خانواده پایینتر بود که این امر نیازمند بررسی و برنامهریزی آموزشی و بهداشتی جهت ارتقای رفتارهای بهداشتی و سلامت آنان میباشد.
زهرا پورفرزاد، زهره ونکی، ربابه معماریان،
دوره 15، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: ارتباطات جزء مفاهیم پایه و اولین موضوعاتی است که دانشجویان پرستاری باید آن را یاد بگیرند. رفتار آموزشی مربیان، نقش مهمی در اثربخشی آموزش بالینی برای دانشجویان دارد. هدف این مطالعه، تعیین تأثیر الگوی رهبری موقعیتی بر میزان صلاحیت ارتباطی دانشجویان پرستاری در دو دانشگاه علوم پزشکی و دانشگاه آزاد اسلامی اراک بوده است. روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی با دو گروه شاهد و آزمون به صورت قبل و بعد انجام گرفته است. تعداد 75 دانشجو که واحد داخلی جراحی را در نیمسال دوم 86- 85 و ترم تابستانی اخذ کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. اختصاص نمونهها در گروههای شاهد و آزمون به صورت غیرتصادفی انجام گرفت. دانشجویان و مربیان در دو گروه با یکدیگر همسان بودند. پرسشنامه سنجش صلاحیت ارتباطی دانشجویان توسط مربی و کارکنان در هفته اول کارآموزی تکمیل گردید. در گروه آزمون در مرحله حین کارآموزی «الگوی رهبری موقعیتی» به عنوان یک مداخله اجرا گردید. در انتهای کارآموزی نیز مجدداً ابزار توسط مربی و کارکنان تکمیل شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تیزوجی و مستقل در نرمافزار SPSS v.13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج آزمون آماری تی زوجی نشان داد که در گروه شاهد صلاحیت ارتباطی دانشجویان در مرحله بعد از کارآموزی نسبت به قبل از آن تغییری نکرده است (764/0=p). در حالی که در گروه آزمون نمره صلاحیت ارتباطی دانشجویان افزایش معنادار (001/0p<) یافته است. با استفاده از آزمون آماری تیمستقل اختلاف میانگین نمره صلاحیت ارتباطی دانشجویان بین مراحل قبل و بعد از مداخله در گروه شاهد تفاوت معناداری با اختلاف میانگین نمره صلاحیت ارتباطی گروه آزمون بین مراحل قبل و بعد از مداخله دارد (001/0p<).
نتیجهگیری: با توجه به اهداف آموزش بالینی، به کارگیری الگوی رهبری موقعیتی در آموزش بالینی باعث ارتقای صلاحیت ارتباطی دانشجویان میشود.
ربابه معماریان، اکرم میثاقی، محمدحسین بروجردی، ندا ناظم اکباتانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: مرگ و میر ناشی از پنومونی وابسته به تهویه مکانیکی حدود 25 تا 30% میباشد و رخداد پنومونی باعث افزایش طول مدت بستری تا 13 روز میشود. در بخشهای ویژه چندین راهبرد کلی جهت کاهش بروز پنومونی وجود دارد. هدف از این پژوهش تعیین میزان تأثیر ورزشهای تنفسی غیرفعال برنامهریزی شده (طی 72ساعت اول بستری) در پیشگیری از پنومونی وابسته به دستگاه تهویه مکانیکی در بیماران کمایی است. روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی یک سوکور و دارای دو گروه شاهد و آزمون است که در بیمارستان مرکز ترومای شهر زنجان در سال 1387 انجام گرفته است. با نمونهگیری غیرتصادفی (در دسترس) 76 بیمار انتخاب و به طور یک در میان در گروه آزمون و شاهد قرار داده شدند. ابزار جمعآوری دادهها چک لیست کنترل درجه حرارت، ظاهر ترشحات ساکشن شده، کشت خلط، شمارش گویچههای سفید خون و رادیوگرافی قفسه سینه بود. در ابتدای پژوهش وضعیت متغیرهای یاد شده در هر دو گروه ثبت شد. سپس در گروه آزمون ورزشهای تنفسی غیرفعال برنامهریزی شده که شامل دق و لرزندان قفسه سینه بود، به مدت 5 دقیقه هر 6 ساعت برای سه روز و به مدت 10 دقیقه هر 6 ساعت یک بار برای سه روز دیگر انجام گرفت. در طول اجرای برنامه در روز سوم و روز ششم، اندازهگیری مجدد در هر گروه انجام گرفت. در طی این مدت گروه شاهد از مراقبتهای معمول برخوردار بود. سپس نتایج دو گروه مقایسه شد.
یافتهها: دو گروه در روز سوم و ششم پژوهش از جهت ظاهر ترشحات ساکشن شده، شمارش گویچههای سفیدخون و در روز ششم به لحاظ درجه حرارت و نتایج رادیوگرافی قفسه سینه (از نظر ابتلا به پنومونی) اختلاف آماری معنادار داشتند. در دو گروه به لحاظ نتایج کشت خلط در روز سوم و ششم اختلاف معنادار آماری دیده نشد.
نتیجهگیری: در این مطالعه ورزشهای تنفسی غیرفعال برنامهریزی شده به مدت 5 دقیقه هر 6 ساعت یک بار برای 3 روز و به مدت 10 دقیقه هر 6 ساعت برای سه روز دیگر سبب پیشگیری از پنومونی وابسته به دستگاه تهویه مکانیکی در بیماران کمایی شده است. پیشنهاد میشود این ورزشهای برنامهریزی شده به عنوان یک مراقبت پرستاری در 72 ساعت اول در بیماران کمایی به کار برده شود.
مینا محمدی، اشرف الملوک معماری، مرضیه شبان، عباس مهران، پروانه یاوری، مجتبی سالاریفر،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: تبعیت از رژیم غذایی در کنترل بسیاری از بیماریها از جمله بیماریهای قلبی و عروقی تأثیر دارد. آموزش به بیمار یک روش ارزشمند در ارتقای تبعیت از رژیم غذایی بیماران محسوب میشود. هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر دو روش آموزش رایانهای و چهره به چهره بر تبعیت از رژیم غذایی بیماران پس از سکته قلبی میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی، تعداد 117 بیمار پس از بروز اولین حمله سکته قلبی که در بخشهای مراقبت ویژه قلبی بیمارستانهای امام خمینی، شریعتی، امیراعلم و مرکز قلب تهران بستری بودند، به روش نمونهگیری در دسترس طی خرداد 1388 تا خرداد 1389 انتخاب و به سه گروه تخصیص تصادفی یافتند. در گروه چهره به چهره، بیماران در دو جلسه در مورد رژیم غذایی آموزش دیدند. در گروه آموزش رایانهای بیماران با کمک یک نرم افزار حاوی صوت، متن، تصویر و انیمیشن در منزل همان محتوای آموزشی را دریافت کردند، در حالی که گروه شاهد آموزشی علاوه بر آموزش معمول در بیمارستان دریافت نکردند. سه ماه بعد بیماران از نظر تبعیت از رژیم غذایی بررسی شدند.
یافتهها: دادهها حاکی از همگن بودن سه گروه از لحاظ مشخصات فردی و بیماری (به جز سابقه بیماری عروق کرونر) بود. در استفاده از گروههای غذایی ناسالم بین سه گروه تفاوت آماری مشاهده نشد. همچنین در استفاده از گروههای غذایی سالم بین دو گروه آموزش رایانهای و چهره و چهره تفاوت آماری وجود نداشت. اما با مقایسه دو به دو گروهها، در استفاده از گروههای غذایی سالم، گروه آموزش رایانهای تبعیت بهتری در مصرف چربیهای مفید (01/0p<) و جانشینهای مفید در گروه گوشت (01/0p<) نسبت به گروه شاهد داشتند. همچنین گروه چهره به چهره تبعیت بهتری در مصرف گروههای غذایی سالم همچون جانشینهای مفید در گروه گوشت (04/0=p) و چربیهای مفید (04/0=p) نسبت به شاهد داشتند.
نتیجهگیری: آموزش رایانهای و چهره به چهره هر دو به یک میزان بر ارتقای تبعیت از رژیم غذایی افراد پس از سکته قلبی موثر هستند. بنابراین با توجه به محدودیت زمانی کارکنان پرستاری برای آموزش چهره به چهره بیماران، استفاده از رایانه مقرون به صرفهتر است.