جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای مقیم‌بیگی

مهناز شریفی، اکرم کریمی شاهنجرینی، سعید بشیریان، عباس مقیم‌بیگی،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف میان‌وعده‌های کم ارزش در چاقی دوره کودکی نقش دارد. ‌هدف‌ از انجام‌ این مطالعه تعیین تأثیر برنامه آموزشی مادران بر مصرف میان‌وعده‌های سالم در کودکان 5-‌1‌ ساله با استفاده از نظریه ‎شناختی ‌اجتماعی بوده است.

روش بررسی: این مطالعه مداخله‌ای نیمه تجربی (IRCT2013062912456N2) در سال 1392 با مشارکت 126 مادر دارای کودک 1 تا 5 ساله تحت پوشش مراکز بهداشتی شهر همدان در دو گروه شاهد و مداخله انجام گرفت. مداخله شامل چهار جلسه آموزشی، کتابچه آموزشی، کلیپ آموزشی و 6 پیام نوشتاری بود. سازه‌های نظریه شناختی اجتماعی و پرسشنامه بسامد مصرف‌ در قبل از مداخله، ده روز و دو ماه بعد از مداخله بررسی شد.‌ دادهها در نرم‌افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون‌های آماری کای‌دو، تی‌مستقل، داده‌های تکراری و آزمون کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: قبل از مداخله، دو گروه از نظر ویژگیهای جمعیت‌شناختی و سازه‌های نظریه‌شناختی اجتماعی و بسامد مصرف میان‌وعده‌های کم ارزش همگن بودند (05/0p>). با توجه این که نتایج آزمون آنالیز واریانس اندازه‌های تکراری برای اثر متقابل گروه و زمان معنادار بوده است. لذا مقایسه میانگین‌های دو گروه در هر مرحله با آزمون تی‌مستقل انجام گرفت و تفاوت معنادار بین دو گروه در دو مرحله بعد از مداخله مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: این مداخله تأثیر مثبتی در مصرف میان‌وعده‌های سالم در کودکان داشت. می‌توان برای اصلاح الگوی مصرف میان‌وعده‌ها در کودکان از نظریه شناختی اجتماعی و روش به کار رفته در طراحی این برنامه بهره گرفت.


خدایار عشوندی، شیلا امینی، عباس مقیم‌بیگی، عفت صادقیان،
دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: مراقبت معنوی در کنار سایر مداخلات پرستاری باعث تعادل جسم و روح می­شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه مراقبت معنوی بر اضطراب مرگ بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مرحله انتهایی تحت همودیالیز انجام گرفته است.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی (IRCT2016308226961N1) که در سال 1395 در بیمارستان‌های بعثت و شهید بهشتی همدان انجام یافت؛ 60 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مرحله انتهایی تحت همودیالیز به صورت تصادفی در دو گروه مداخله (30 نفر) و شاهد (نفر30) قرار گرفتند. برنامه مراقبت معنوی در گروه آزمون شامل حضور حمایت گرانه، حمایت از تشریفات مذهبی بیمار و استفاده از سیستم­های حمایتی بود، که در بخش همودیالیز، در کنار تخت بیمار اجرا شد. در گروه شاهد فقط مراقبت‌های معمول پرستاری انجام گرفت. پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم‌افزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت.
یافته‌ها: میانگین نمره اضطراب مرگ قبل از انجام مداخله در دو گروه آزمون (26/2±10/8) و شاهد (47/2±53/8) تفاوت معناداری نداشت (482/0=p). نمرات اضطراب مرگ بعد از مداخله در گروه آزمون با میانه (چارک سوم-چارک اول) 0/8 (25/8-00/6) و شاهد 0/9 (25/10-00/7) از لحاظ آماری معنادار بود (004/0=p) و اضطراب مرگ بیماران گروه آزمون کاهش یافته بود.
نتیجه‌گیری: برنامه مراقبت معنوی، اضطراب مرگ بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مرحله انتهایی تحت همودیالیز را کاهش داد. پرستاران می­توانند جهت کاهش اضطراب بیماران از برنامه مراقبت معنوی استفاده نمایند.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb