جستجو در مقالات منتشر شده


20 نتیجه برای منجمد

زهرا منجمد، فاطمه نیک شکر نیا، شکوه ورعی، ناصر بحرانی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1378 )
چکیده


فاطمه رمضان زاده، فاطمه واثق رحیم پرور، زهرا منجمد، محمود محمودی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1378 )
چکیده


زهرا منجمد، ناهیددخت شریفی، ناصر بحرانی، اشرف الملوک معماری،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1378 )
چکیده


زهرا منجمد، خدیجه خسروی، غلامرضا بابائی، سیده فاطمه جلالی نیا،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1379 )
چکیده

این پژوهش، یک مطالعه توصیفی بوده که با هدف تغییر میزان آگاهی، نوع نگرش و نحوه عملکرد بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر و یکی از اعضای خانواده آنان نسبت به رژیم های درمانی توصیه شده، در درمانگاههای قلب و عروق وابسته به علوم پزشکی تهران و خدمات بهداشتی درمانی تهران انجام گرفته است. در این پژوهش، 50 نفر بیمار مبتلا و 50 نفر از اعضای خانواده آنان، بطور تصادفی ساده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری در این بررسی، دو پرسشنامه بوده است. یک پرسشنامه جهت پاسخگویی بیمار و دیگری مربوط به یکی از اعضای خانواده بیمار که هر دو مشتمل بر چهار بخش و شامل: اطلاعات و مشخصات فردی، سؤالات مربوط به آگاهی، نگرش و سؤالات عملکرد، تنظیم گردید. پس از جمع آوری داده ها، میزان آگاهی، نوع نگرش و چگونگی عملکرد بیماران و یکی از اعضای خانواده آنان، بطور جداگانه تعیین و ارتباط بین متغیرهای آگاهی، نگرش و عملکرد با هم و سپس ارتباط متغیرهای پژوهش در بیماران با خانواده آنان مورد سنجش قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که اکثریت بیماران و خانواده آنان، دارای آگاهی بالا و نگرش مثبت نسبت به رژیم های درمانی توصیه شده هستند و اکثریت بیماران، دارای عملکرد مطلوب ولی اکثریت خانواده آنان، دارای عملکرد نامطلوب بوده اند. همچنین یافته ها، گویای آن است که وضعیت تأهل با میزان آگاهی و نوع نگرش، وضعیت تأهل و داشتن آموزش قبلی و کسب آموزش از مجموعه منابع با نحوه عملکرد و میزان آگاهی، نوع نگرش در بیماران، دارای ارتباط معنی داری می باشند. همچنین نتایج نشان داد که وضعیت تحصیلی با نوع نگرش نحوه عملکرد با نوع نگرش در اعضای خانواده بیماران نیز، دارای ارتباط معنی دار هستند.


پریوش حاج امیری، زهرا منجمد، فریبا تباری، ناصر بحرانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1379 )
چکیده

این پژوهش یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که با هدف تعیین میزان آگاهی بیماران مبتلا ‏به سل ریوی از بیماری سل ریه، و رابطه آن با بکارگیری رژیم درمانی در مراکز مسلولین شهر ‏تهران در سال 1377 انجام شده است. 120 بیمار مبتلا به سل ریوی مراجعه کننده به مراکز ‏مسلولین شهر تهران که به مدت 2 الی 9 ماه تحت درمان داروئی بودند به روش نمونه گیری ‏تصادفی آسان مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری پرسشنامه ای سه قسمتی می باشد ‏که بخش اول وضعیت دموگرافیک واحدها، بخش دوم سؤالات مربوط به میزان آگاهی بیماران ‏مبتلا به سل ریوی از بیماری سل ریه و بخش سوم شامل سؤالاتی در زمینه میزان بکارگیری ‏رژیم درمانی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین درصد واحدهای مورد ‏پژوهش(43%) آگاهی ضعیفی نسبت به بیماری سل ریه در حالیکه کمترین درصد آنها(18%) ‏آگاهی خوبی در مورد بیماری سل ریه داشتند. بیشترین درصد واحدهایی مورد ‏پژوهش(62%) بکارگیری خوبی از رژیم دارویی داشتند در حالیکه کمترین درصد آنها (1%) در ‏بکارگیری رژیم دارویی ضعیف بودند. بیشترین درصد ‏(72%) رژیم غذایی را رعایت نمی کردند و کمترین درصد آنها (2%) رژیم غذایی را رعایت می ‏کردند بیشترین درصد (58%) اصول بهداشت فردی را بطور متوسط بکار می گرفتند، در ‏حالیکه کمترین درصد آنها (15%) اصول بهداشت فردی را خوب رعایت می کردند، بطور کلی ‏بیشترین درصد آنها (47%) رژیم درمانی را بطور متوسط بکار می گرفتند در حالیکه کمترین ‏درصد آنها (11%) در بکارگیری رژیم درمانی ضعیف بودند. و در مورد ارتباط بین میزان آگاهی و ‏بکارگیری رژیم درمانی که هدف کلی پژوهش می باشد، نتیجه آزمون ضریب همبستگی ‏پیرسون(62%=‏r‏ و 88/7=‏Z‏) همبستگی مستقیمی را نشان داد، بطوریکه با افزایش میزان ‏آگاهی بر بکارگیری رژیم درمانی افزوده می شود.
شیوا السادات بصام‌پور، زهرا منجمد، علیرضا نیکبخت نصرآبادی، غلامرضا بابایی، منیره مشتاقیان،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: تعیین نیازهای آموزشی اولین قدم برای برنامه‌ریزی آموزشی در زمان بستری و پس از ترخیص می‌باشد، به منظور مطالعه حاضر تعیین نیازهای آموزشی خود مراقبتی بیماران تحت عمل جراحی CABG و خانواده آنان زمان ترخیص و یک ماه بعد انجام گردیده است.

روش کار: این پژوهش از نوع پیمایشی است. تعداد 60 بیمار و 60 نفر از اعضای خانواده آنها به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت گردآوری داده‌ها از پرسشنامه استفاده شد که در دو بخش اطلاعات دموگرافیک و بیماری و سؤالات اختصاصی پیرامون مراقبت از زخم جراحی، فعالیت و استراحت، مصرف داروها، تغذیه و سایر نیازها برای بیمار و خانواده تدوین گردید. داده‌ها در دو مرحله (زمان ترخیص و یک ماه بعد) جمع‌آوری و توسط نرم‌افزارSPSS مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی (نظیر تی تست، مجذور کای و آنالیز واریانس) استفاده گردید.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که در زمان ترخیص، اکثریت بیماران و خانواده آنان پیرامون مراقبت از زخم جراحی به ترتیب دارای نیاز آموزشی متوسط و بالا و در مورد فعالیت و استراحت، مصرف داروها (نیازهای آموزشی عمومی)، تغذیه و سایر نیازها هر دو گروه دارای نیاز آموزشی متوسط و در خصوص مصرف داروها (نیازهای آموزشی اختصاصی) بیماران دارای نیاز آموزشی پایین و خانواده دارای نیاز آموزشی بالا بوده‌اند. یک ماه پس از ترخیص، اکثریت بیماران و خانواده آنان در تمامی موارد دارای نیاز آموزشی متوسط بوده‌اند. آزمون آماری تی همبستگی معنی‌داری را بین نیاز آموزشی زمان ترخیص و یک ماه بعد بیماران و خانواده نشان نداد. آزمون مجذور کای ارتباط معنی‌داری را از نظر نیاز آموزشی زمان ترخیص بین بیماران و خانواده با036/0=p نشان داد ولی از نظر نیاز آموزشی یک ماه بعد بین آنها با 558/0=p نشان نداد. یافته‌ها فقط ارتباط معنی‌داری بین نیازهای آموزشی و سطح تحصیلات واحدهای مورد پژوهش نشان داد.

نتیجه‌گیری: از بین تمامی نیازهای آموزشی مورد مطالعه، بیشترین نیاز آموزشی بیماران و خانواده پیرامون مصرف داروها و مراقبت از زخم جراحی بوده است. همچنین اکثریت بیماران قادر به شمارش نبض خود نبوده‌اند می‌توان پیشنهاد نمود که پرستاران به این مسئله توجه بیشتری مبذول داشته و آموزش‌های لازم در این زمینه به بیماران و خانواده آنها ارایه نمایند.


زهرا گودرزی، محمدرضا تفاق، زهرا منجمد، اشرف الملوک معماری، پرویز کمالی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: پرستارانی در حرفه خود تغییرات ایجاد می‌کنند و فعالیت‌های آنان از بیمارستان‌ها به جامعه کشیده خواهد شد که وقت بیشتری را صرف یاد گرفتن می‌کنند.
روش کار: این پژوهش به صورت نیمه تجربی آینده‌نگر در مدت 18 ماه بر روی 42 نفر از پرستاران شاغل در بخش‌های کودکان صورت گرفت. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه و برگ مشاهده (Check list) بر اساس اهداف آموزشی تدوین شده توسط مسئولین دانشکده‌های پزشکی و پرستاری جهت تدریس در دوره آموزش نظری و عملی بود. قبل از شروع دوره با استفاده از پرسشنامه‌ای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک و 60 سؤال چهار گزینه‌ای در خصوص آگاهی علمی مراقبت‌های ویژه نوزادان و نیز برگ مشاهده‌ای در پنج بخش در خصوص چگونگی انجام عملیات احیاء، روش ساکشن کردن و مراقبت از لوله داخل تراشه، مراقبت از بیمار تحت تهویه مکانیکی، نحوه گذاردن سوند داخل معده و نحوه تغذیه شیرخوار از طریق گاواژ از پرستاران آزمون به عمل آمد. آموزش نظری به مدت شش ماه و آموزش مهارت‌های عملی در طی دو ماه توسط هر شرکت‌کننده گذرانده شد. پس از آن برای هر مورد برگ مشاهده بعد از آموزش‌های فوق کامل و امتیازهای هر فرد در دو بخش آگاهی و عملکرد‌های قبل و بعد از آموزش نظری و عملی مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته‌ها: آزمون‌های آماری X2 و t نشان‌دهنده اختلاف معنی‌داری بین میزان آگاهی و عملکرد‌های افراد قبل و بعد از آموزش است (0001/0>p). همچنین نتایج نشان داد که تغییرات در آگاهی و عملکرد افراد پس از آموزش با متغیرهای دیگر نظیر سن، دانشگاه محل اخذ مدرک، سمت شغلی در بخش، سابقه کار و نوبت کاری رابطه معنی‌داری ندارد.
نتیجه‌گیری: تأثیر آموزش حین خدمت و افزایش سطح آگاهی و عملکرد پرستاران شاغل در بخش‌های مراقبت ویژه پس از گذراندن این دوره آموزشی نشان داده است که برنامه‌ریزی آموزش مداوم ضمن خدمت یکی از ضروریات ارتقاء کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی در جامعه است.


مرضیه شبان، زهرا منجمد، عباس مهران، علی حسن‌پور دهکردی،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1383 )
چکیده

مقدمه: دستیابی به اطلاعات در مورد کیفیت زندگی نه تنها راه گشای درمان‌های مؤثر و پیشرفت‌های آینده است بلکه در ارتقاء برنامه‌های حمایتی و اقدامات توانبخشی بسیار مؤثر می‌باشد.
مواد و روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی - مقطعی از نوع ارتباطی است که به منظور بررسی ارتباط ویژگی‌های سرطان و کیفیت زندگی در بیماران سرطانی تحت شیمی درمانی مراجعه‌کننده به درمانگاه منتخب انکولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفته است. در این تحقیق 200 نفر از بیماران مبتلا به انواع سرطان (تومورهای توپر) که تحت شیمی درمانی بودند به صورت نمونه‌گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه‌ای بود که از طریق مصاحبه، گزارش خود بیمار و مراجعه به پرونده بیمار تکمیل می‌گشت و شامل سه بخش بود: بخش اول، خصوصیات دموگرافیک؛ بخش دوم، ویژگی‌های سرطان از قبیل نوع سرطان، مرحله سرطان، طول مدت بیماری، درد ناشی از سرطان، قبول یا انکار سرطان توسط بیمار، کاهش یا از دست دادن عملکرد اعضاء بدن و میزان خستگی و بخش سوم، شامل بررسی ابعاد کیفیت زندگی نظیر وضعیت عمومی، فعالیت جسمی، وضعیت شغلی، اجتماعی و خواب.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش بیانگرآن بود که کیفیت زندگی اکثریت واحدهای مورد پژوهش (66%) متوسط بوده است. در خصوص ارتباط ویژگی‌های سرطان با کیفیت زندگی نتایج نشان داد که بین نوع سرطان (007/0=p)، شدت درد (007/0=p)، کاهش یا از دست دادن عملکرد اعضاء بدن (001/0=p) و شدت خستگی (000/0=p) با کیفیت زندگی ارتباط معناداری وجود داشت ولی بین قبول یا انکار بیماری، طول مدت بیماری از زمان تشخیص و مرحله سرطان با کیفیت زندگی ارتباط معناداری وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: برخی از ویژگی‌های سرطان از جمله نوع سرطان، درد، کاهش یا از دست دادن عملکرد اعضاء و خستگی بر کیفیت زندگی بیماران تحت شیمی‌درمانی تأثیر دارد.


نسرین سلمانی باروق، ترانه تقوی لاریجانی، زهرا منجمد، ناهیددخت   شریفی، ناصر بحرانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 11-1383 )
چکیده

مقدمه:استرس پدیده‌ای پیچیده و ضروری زندگی است که گاهی مشکل ساز می‌شود و اگر انسان قادر به سازگاری با آن نباشد جسم و روان او مورد تهدید قرار می‌گیرد. تمایل به کنار آمدن با استرس راه مثبتی است که باعث دستیابی تدریجی به ارتقاء سلامتی می‌شود.
مواد و روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که با هدف تعیین تأثیر آموزش شیوه‌های مقابله با استرس بر میزان استرس زنان شاغل در دانشکده‌های پرستاری و مامایی، دندانپزشکی، توانبخشی و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. 138 نفر زن شاغل به روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف از فهرست اسامی کارگزینی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه استاندارد سنجش استرس کودرون بود. آزمون‌های آماری در این پژوهش t و مجذور کای بودند و تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش با استفاده از آزمون t جهت مقایسه میانگین‌های استرس شغلی (22/0=p)، استرس بهداشت زندگی (53/0=p)، استرس زندگی شخصی (44/0=p) و استرس شخصیت فردی (1/0=p) قبل و بعد از آموزش اختلاف معناداری را نشان نداد. هم‌چنین آزمون آماری مجذور کای ارتباط آماری معناداری بین متغیرهای دانشکده، سن، سابقه کار، تأهل، تعداد فرزندان، سطح تحصیلات و وضعیت مسکن با استرس شغلی نشان نداد.
نتیجه‌گیری: این بررسی نشان داد که محیط کار به تنهایی می‌تواند بزرگترین منبع استرس باشد که عموماً اثرات نامطلوبی بر سلامت جسمانی و روانی زنان شاغل دارد. در پژوهش حاضر آموزش کوتاه مدت مقطعی نتوانست تأثیر زیادی بر کاهش استرس داشته باشد، لذا ضروری است جهت کاهش استرس زنان شاغل برنامه‌های مختلف آموزشی بلندمدت، مشاوره و ... در نظر گرفته شود.


زهرا منجمد، طاهره قربانی، فرناز مستوفیان، رکسانا اویسی‌پور، صغری نخست‌پندی، محمود محمودی،
دوره 10، شماره 4 - ( 11-1383 )
چکیده

مقدمه:میزان رضایت شغلی نشان‌دهنده نگرش مثبت یا منفی کارکنان نسبت به حرفه خودشان است که تحت تأثیر عوامل بسیاری قرار می‌گیرد. رضایت شغلی گروه پرستاری می‌تواند تأثیر مستقیم بر کیفیت خدمات پرستاری بگذارد. توجه به این مسأله در واقع توجه به سلامت جامعه است.
مواد و روش کار: پژوهش حاضر پیمایشی از نوع مقطعی است که به منظور تعیین میزان رضایت شغلی 4000 نفر از گروه پرستاری به صورت نمونه‌گیری تصادفی - طبقاتی در مراکز بهداشتی، درمانی و آموزشی سراسر کشور انجام شده است. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه رضایت شغلی هرزبرگ به همراه سؤالات امکانات رفاهی محل خدمت برای واحدهای مورد پژوهش ارسال گردید و 3029 پرسشنامه برگشت داده شد. رضایت شغلی در سه سطح پایین (صفر تا 33/33%)، متوسط (67/66-34/33%) و بالا (100-68/66%) طبقه‌بندی شده است.
یافته‌ها: بررسی نتایج در هشت حیطه نشان داد که رضایت شغلی اکثریت گروه پرستاری از شرایط محل کار (9/62%)، ارتباط با همکاران (6/69%)، موقعیت شغلی (3/74%)، نظارت و سرپرستی (6/57%)، سیاست‌گذاری مدیریتی (50%) و ارتباط با زندگی شخصی (6/80%) در سطح متوسط است حال آن که در حیطه امنیت شغلی (5/63%) و حقوق و مزایا (3/77%) رضایت شغلی در سطح پایین و در مجموع 2/78% گروه پرستاران رضایت کلی شغلی در سطح متوسط داشتند. آزمون آماری مجذور کای بین متغیرهای سن، سمت شغلی، سطح تحصیلات، سابقه کار، انجام اضافه‌کاری، نوع اضافه‌کاری، نوع مسکن و شرکت در دوره‌های بازآموزی با رضایت شغلی ارتباط معناداری را نشان داد.
نتیجه‌گیری: در مجموع رضایت شغلی اکثریت گروه پرستاری در سطح متوسط بود و اکثریت واحدهای مورد پژوهش از امکانات رفاهی در محل کار خود برخوردار نبوده‌اند. با توجه به یافته‌های پژوهش به مسؤولین وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی توصیه می‌گردد در جهت افزایش حقوق و مزایا و هم‌چنین طرح کارانه گروه پرستاری و فراهم نمودن امکانات رفاهی جهت این قشر از جامعه هر چه بیشتر تلاش نمایند.


زهره پارسا یکتا، نسرین سلمانی باروق، زهرا منجمد، فرشته فرزیان‌پور، محمدرضا اشراقیان،
دوره 11، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده

مقدمه :ارزشیابی فرآیندی نظام‌دار برای جمع‌آوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات به منظور بررسی میزان عملی شدن هدف‌ها می‌باشد. منظور از آموزش در سیستم نظام آموزشی دانشگاهی، ایجاد تغییرات مناسب و روزافزون در حاصل این سیستم یعنی دانشجویان است. هدف از ارزشیابی نیز ارتقاء کیفیت آموزش می‌باشد.
مواد و روش کار: در این مطالعه دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران با هدف انطباق آموزش با نیازهای جامعه و ارتقاء کیفیت با استفاده از پرسشنامه نظرسنجی از استادان، دانشجویان و دانش‌آموختگان در سال 1383 مورد ارزشیابی قرار گرفتند. این پژوهش یک مطالعه مقطعی و از نوع پیمایش توصیفی و تحلیلی می‌باشد که بر اساس ده گام و در هشت حوزه با عوامل مورد ارزشیابی مثل مدیریت و سازماندهی، هیأت علمی، فراگیران، نیروی انسانی و پشتیبانی، فضاهای: آموزشی - پژوهشی - بهداشتی و درمانی، تجهیزات: آموزشی - پژوهشی - آزمایشگاهی و تشخیصی، دوره‌ها، برنامه‌های آموزشی، فرآیند تدریس و یادگیری و رضایتمندی دانش‌آموختگان انجام شده است.
یافته‌ها: میانگین کل نتایج ارزیابی درونی در دو گروه آموزشی پرستاری و مامایی در رشته‌های کارشناسی ارشد پرستاری و مامایی و دکتری پرستاری در هشت حوزه بر اساس الگوی SWOTs به ترتیب 4/80%، 5/81% و 1/82% یعنی بسیار خوب تحلیل شده است.
نتیجه‌گیری: ارزشیابی آموزشی بهترین شاخصی است که میزان رسیدن به هدف‌ها را نشان می‌دهد و به تحلیل کیفیت فعالیت‌های آموزشی می‌پردازد و از آن می‌توان به نتایج منطقی ومتعارف دست یافت.

 


سوسن سمیعی، زهرا منجمد، عباس مهران، زهرا طاهری ازبرمی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: ابتلای یکی از اعضای خانواده به ویروس هپاتیتB یکی از مهم‌ترین راه‌های انتقال بیماری به دیگر اعضای خانواده در ایران محسوب می‌شود. بنابراین توجه به کیفیت خودمراقبتی اعضای بیمار خانواده‌های دارای هپاتیتB در پیشگیری و کنترل بیماری از ارزش بالایی در کاهش انتقال بیماری برخوردار است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع پیمایشی - مقطعی است. نمونه‌ها شامل 250 نفر بیمار که 150 نفر از خانواده‌های دارای هپاتیتB تک‌موردی و 90 نفر از خانواده‌های دارای هپاتیتB چندموردی و از بین بیماران مراجعه‌کننده به درمانگاه محیط پژوهش جهت کنترل بیماری از سال 1376 تا زمان انجام پژوهش از سراسر استان گیلان انتخاب شدند. در این پژوهش داده‌ها با استفاده از پرسشنامه شامل مشخصات فردی و مشخصات بیماری و سؤالات مربوط به کیفیت خودمراقبتی بیماران شامل رعایت رژیم دارویی، رژیم غذایی، به‌کارگیری احتیاطات استاندارد، اعتیادات، پیگیری بیماری و انجام آزمایشات تشخیصی جمع‌آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون‌های مجذور کای و تست دقیق فیشر استفاده شد. برای کلیه آزمون‌ها 005/0p< معنادار تلقی شده است.
یافته‌ها: نتایج بررسی نشان داد بیشترین درصد بیماران در خانواده‌های دارای هپاتیت B تک‌موردی (4/64%) و چندموردی (6/85%) از کیفیت خودمراقبتی نامطلوب برخوردارند، هم‌چنین در پاسخ به فرضیه (بین کیفیت خودمراقبتی عضو بیمار خانواده و تعدد HBSAg مثبت در خانواده‌های دارای هپاتیت B ارتباط وجود دارد) یافته‌ها نشان داد که ارتباط معناداری بین خودمراقبتی در زمینه هپاتیت B و تعدد HBSAg مثبت در خانواده‌ها وجود دارد (05/0p<).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه نشان داد که کیفیت خودمراقبتی بیماران در زمینه رعایت رژیم دارویی، غذایی، اعتیاد و پیگیری بیماری نامطلوب است، بنابراین برای مهار بیماری در خانواده‌های مبتلا پیشنهاد می‌شود بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر برای آموزش خودمراقبتی در زمینه‌های مذکور تلاش بیشتری شود.

 

 

 

 

 

 


ترانه تقوی لاریجانی، زهرا منجمد، عباس مهران، فریده قرهی قهی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف:به دلیل وجود مشکلات در خانواده در پذیرش نوجوانان عقب‌مانده ذهنی به علت نقصان رشد در ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و تربیتی، بررسی حاضر با هدف تعیین عوامل فردی مرتبط با پذیرش نوجوانان عقب‌مانده ذهنی توسط خانواده انجام شد.
روش بررسی: این بررسی یک مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقطعی است. تعداد 406 نفر از سرپرستان نوجوانان عقب‌مانده ذهنی (199 نفر که نوجوانان خود را در خانواده پذیرفته بودند «گروه روزانه» و 207 نفر از کسانی که فرزند عقب‌مانده خود را به مراکز نگهداری سپرده بودند «گروه شبانه روزی») به روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف انتخاب گردید. اطلاعات از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه جمع‌آوری و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون‌های آماری نظیر مجذور کای و t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد مشخصات فردی مددجویان نظیر سن، سطح تحصیلات، علل و میزان عقب‌ماندگی ذهنی در پذیرش نوجوان عقب‌مانده ذهنی توسط خانواده مؤثرند (05/0p<). عوامل فردی نظیر توانایی لباس پوشیدن، تغذیه، رعایت بهداشت فردی، سابقه بی‌اختیاری ادرار و مدفوع، اختلال خواب به صورت بی‌خوابی، حساسیت و زود رنجی، ابتلا به بیماری روانی، مشکل برقراری ارتباط با سایرین، آسیب رساندن نوجوان به خود و دیگران، ایجاد سروصدا و مزاحمت برای دیگران و فرار از منزل بر پذیرش نوجوان عقب‌مانده ذهنی توسط خانواده تأثیرگذار می‌باشند (001/0نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که عدم توانایی در لباس پوشیدن، تغذیه و رعایت بهداشت فردی، سابقه بی‌اختیاری ادرار و مدفوع، اختلال خواب به صورت بی‌خوابی، حساسیت و زود رنجی، ابتلا به بیماری روانی، مشکل برقراری ارتباط با سایرین، آسیب رساندن به خود و دیگران، ایجاد سروصدا و مزاحمت برای دیگران و فرار از منزل در عدم پذیرش نوجوان عقب مانده ذهنی در خانواده مؤثر بود.


زهرا منجمد، منصوره علی اصغرپور، عباس مهران، طاهره پیمانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف:بررسی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عوارض مزمن دیابت می‌تواند به برنامه‌ریزی در جهت اتخاذ تدابیر پرستاری به منظور پیشگیری و یا کنترل عوارض و ارتقای سطح کیفیت زندگی بیماران کمک نماید.
روش بررسی: این یک مطالعه توصیفی و مقطعی است که با هدف تعیین کیفیت زندگی 310 نفر از بیماران مبتلا به عوارض مزمن دیابت مراجعه‌کننده به دو درمانگاه غدد بیمارستان‌های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه‌ای شامل بخش اول خصوصیات فردی و بیماری و بخش دوم مربوط به سؤالات کیفیت زندگی بود و در قسمت آخر نیز 6 سؤال مربوط به بررسی مجموع ابعاد مختلف سلامتی بود که از طریق مصاحبه توسط یکی از پژوهشگران تکمیل می‌شد. اطلاعات جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و روش‌های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون مجذور کای و دقیق فیشر) در سطح معناداری 05/0p< تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: یافته‌ها بیانگر آن بود که 71% واحدها از کیفیت زندگی نسبتاً مطلوب برخوردار بودند. در رابطه با ابعاد کیفیت زندگی نتایج نشان داد در بُعد درک از سلامت بیشترین درصد (3/68%) دارای کیفیت زندگی نسبتاً مطلوب بودند، در ابعاد سلامت روانی (7/67%)، عملکرد جسمی (1/56%) و در عملکرد اجتماعی و شغلی (8/54%) نیز کیفیت زندگی نسبتاً مطلوب داشتند. همچنین بین تعدد عوارض مزمن دیابت و کیفیت زندگی نیز ارتباط آماری معناداری دیده نشد (206/0=p). بر اساس یافته‌ها بین کیفیت زندگی با متغیرهای سن (028/0=p)، جنس (001/0p<)، شاخص توده بدنی (024/0p=) و سطح تحصیلات (001/0p<)، ارتباط معنادار آماری مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عوارض مزمن دیابت در سطح متوسط می‌باشد.


فاطمه نوغانی، زهرا منجمد، ناصر بحرانی، ویدا قدرتی جابلو،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

: زمینه و هدف:سرطان‌ها می‌توانند سبب تغییر در عزت نفس شوند این مطالعه با بررسی مقایسه‌ای میزان عزت نفس در بیماران زن و مرد مبتلا به سرطان انجام گرفته است.
روش بررسی: مطالعه حاضر مقطعی است که بر روی 101 بیمار (51 زن و 50 مرد) مبتلا به انواع سرطان (تومورهای توپر و لوسمی) و بستری در بخش‌های انکولوژی بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه سه قسمتی: مشخصات فردی، مشخصات بیماری و سنجش عزت نفس Cooper Smitt بود. با روش پرسش و پاسخ و استفاده از پرونده و خود بیماران پرسشنامه‌ها تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی و آزمون‌های Chi-square و Fisher در محیط SPSS استفاده شد.
یافته‏ها: در مقایسه میزان عزت نفس زنان و مردان مبتلا به سرطان تفاوت بارزی وجود نداشته و اکثریت واحدهای مورد مطالعه از هر دو جنس از عزت نفس متوسط برخوردار بوده‌اند. تفاوت قابل توجه در زنان و مردان در زمینه متغیرهای مرتبط با عزت نفس است به طوری که عزت نفس مردان با هیچ یک از متغیرهای فردی بررسی شده رابطه معناداری نداشته اما در مورد زنان رابطه تحت تکفل بودن (005/0=p) و داشتن فرد مراقبت‌کننده در منزل (039/0=p) با عزت نفس معنادار بوده است، همچنین رابطه عزت نفس مردان فقط با کاهش یا تغییر عملکرد اعضای بدن (014/0=p) و یبوست (037/0=p) و در زنان علاوه بر کاهش یا تغییر عملکرد اعضای بدن (005/0=p)، با عارضه بی‏اشتهایی (005/0=p)، ریزش موی سر (027/0=p)، خستگی (021/0=p) و مدت زمان قطع عضو (018/0=p) نیز معنادار بوده است.
نتیجه‏گیری: نتایج نشان داد اکثریت بیماران مبتلا به سرطان از هر دو جنس دارای عزت نفس در سطح متوسط بودند.


شهناز گلیان تهرانی، زهرا منجمد، عباس مهران، لیلا هاشمی‌نسب،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

زمینه و هدف:شرایط کاری در بعضی از حرفه‌ها به ویژه ارایه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی به گونه‌ای است که روزانه در محل کار با عوامل استرس‌زای زیادی مواجه می‌شوند. این استرس می‌تواند تأثیرات ناگواری بر وضعیت سلامت روانی آن‌ها داشته باشد. با توجه به مشکلات حرفه‌ای خاص رشته مامایی این مطالعه با هدف تعیین وضعیت سلامت روانی ماماهای شاغل در بیمارستان‌های دولتی شهر تهران و عوامل مؤثر بر آن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی انجام شد. جهت انجام پژوهش کلیه ماماهای واجد شرایط شاغل در بیمارستان‌های دولتی شهر تهران (370 نفر) که مایل به شرکت در پژوهش بودند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد GHQ-12 بود. اطلاعات جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون آماری 2 و نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که 1/35% واحدهای مورد پژوهش از سلامت روانی مطلوب برخوردار نیستند. وضعیت سلامت روانی ماماها با سطح تحصیلات (001/0p<)، وضعیت اقتصادی (04/0=p)، وضعیت تأهل (001/0p<) و نوبت کاری (02/0=p) آنان ارتباط معنادار داشت.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه مبنی بر بالا بودن میزان اختلالات روانی در جامعه مورد پژوهش انجام مطالعات تکمیلی به منظور شناسایی عوامل شغلی مرتبط با این پدیده و اقدام در جهت رفع آن‌ها، ضروری به نظر می‌رسد.


فریبا تباری، معصومه ذاکری‌مقدم، ناصر بحرانی، زهرا منجمد،
دوره 13، شماره 2 - ( 2-1386 )
چکیده

زمینه و هدف:از جمله اختلالاتی که به شدت روی سلامت و در نتیجه کیفیت زندگی افراد تأثیر می‌گذارد بیماری‌های مزمن نظیر سرطان است. مطالعه حاضر با هدف بررسی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان تازه تشخیص داده شده، انجام گرفته است.
روش بررسی: مطالعه حاضر توصیفی تحلیلی است که در درمانگاه‌های منتخب انکولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. نمونه‌ها شامل 196 بیمار مبتلا به سرطان تازه تشخیص داده شده بودند، که به روش نمونه‌گیری آسان انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته در مورد مشخصات فردی، مشخصات بیماری و کیفیت زندگی در جنبه‌های جسمی و اجتماعی-اقتصادی و پرسشنامه استاندارد بک(Beck) در بُعد روانی می‌باشد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS و از آمارهای توصیفی نظیر فراوانی مطلق و نسبی و میانگین و آمار استنباطی نظیر آزمون 2 استفاده شد.
یافته‌ها: کیفیت زندگی بیشترین بیماران در ابعاد جسمی (9/67%)، روانی (2/63%) و اجتماعی - اقتصادی (5/76%) مطلوب بوده است. همچنین ارتباط آماری معنادار بین وضعیت اقتصادی با ابعاد جسمی (001/0p<)، روانی و اجتماعی - اقتصادی (05/0p<) کیفیت زندگی، بین تعداد فرزندان با بعد جسمی (001/0p<) کیفیت زندگی، نوع سرطان با بعد جسمی (001/0p<) کیفیت زندگی و مرحله بیماری با ابعاد جسمی (001/0p<)، روانی و اجتماعی - اقتصادی (05/0p<) کیفیت زندگی مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های این مطالعه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان تازه تشخیص داده شده در ابعاد جسمی، اجتماعی - اقتصادی و روانی در جامعه ما مطلوب می‌باشد، لذا پرستاران با اگاهی از این مطلب می‌توانند همچنان نقش مهمی در جهت ارتقای بیشتر و تداوم کیفیت زندگی بیماران داشته باشند.


ترانه تقوی لاریجانی‏‎، فرهاد ‎‏ رمضانی‌بدر‎، علی‌رضا ‎‏ خاتونی، زهرا منجمد‏،
دوره 13، شماره 2 - ( 2-1386 )
چکیده

‏زمینه و هدف:دانشجویان پرستاری و مامایی، عوامل استرس‌زای متعددی را تجربه می‌کنند. به منظور کاهش ‏استرس‌ها و پیشگیری از عواقب آن‌ها باید تدابیری اتخاذ گردد. هدف از این مطالعه مقایسه عوامل ‏استرس‌زا بین دانشجویان سال آخر پرستاری و مامایی در دانشگاه‌های علوم پزشکی منتخب شهر تهران ‏است. مقایسه عوامل استرس‌زا در دانشجویان پرستاری و مامایی می‌تواند شرایط زمینه‌ای کنترل‌کننده ‏این عوامل را تا حدود زیادی مشخص کند.‏
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و مقطعی است. نمونه‌های پژوهش شامل کلیه ‏دانشجویان کارشناسی دختر سال آخر پرستاری و مامایی دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران،ایران و شهید بهشتی ‏در سال تحصیلی 84-83 بودند، که به روش سرشماری انتخاب شدند. از 380 نفر دانشجویان سال آخر، تعداد ‏‏363 نفر در پژوهش شرکت کردند. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد که شامل متغیرهای فردی ‏‏(15 سؤال) و عوامل استرس‌زا (54 سؤال) در سه حیطه محیط دانشگاه، محیط بالین و مسایل شخصی-اجتماعی ‏می‌باشد. پس از تعیین اهم عوامل استرس‌زا توسط دانشجویان پرستاری و مامایی، کلیه عوامل استرس‌زا بین ‏دانشجویان پرستاری و مامایی مورد مقایسه قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی نظیر شاخص‌های ‏مرکزی (میانگین)، و آمار استنباطی نظیر آزمون 2‏، توسط نرم‌افزار ‏SPSS‏ تجزیه و تحلیل شد.‏
یافته‌ها: نتایج نشان داد که تعدادی از عوامل استرس‌زا نظیر مبهم بودن آینده شغلی، عدم کفایت حرفه‌ای ‏هنگام فارغ التحصیلی، مراقبت از افراد در حال مرگ، فقدان هماهنگی بین آموزش و بالین، نگرانی در ‏زمینه اشتغال و کاریابی و.... به طور مشترک توسط دانشجویان پرستاری و مامایی عنوان شده است. ‏همچنین بین برخی از عوامل استرس‌زا در حیطه‌تحصیل در دانشگاه (نظیر نارضایتی از رشته تحصیلی)، ‏حیطه بالین (نظیر دانش بالینی ناکافی)، و حیطه شخصی - اجتماعی (نداشتن اعتماد به نفس) با رشته ‏تحصیلی ارتباط آماری معناداری مشاهده می‌شود.‏
نتیجه‌گیری: دانشجویان پرستاری و مامایی در حیطه‌های تحصیل در دانشگاه، محیط بالین و شخصی-‏اجتماعی با استرسورهای متعددی روبرو هستند که برخی از آن‌ها اهمیت بالایی دارد. همچنین در ‏مواردی دانشجویان پرستاری و مامایی استرس‌های متفاوتی را تحمل می‌کنند که مقایسه آن‌ها زمینه ‏ارایه راه‌کارهای مؤثرتر در کاهش عوامل استرس را فراهم می‌کند. لذا لازم است که مسؤولین دانشکده‌ها ‏برای کاهش عوامل استرس‌زا برنامه‌ریزی نموده و راه‌کارهای بهینه را به کار گیرند.‏


آرپی مانوکیان، شادان پدرام رازی، زهرا منجمد، سقراط فقیه‌زاده،
دوره 13، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: رضایت شغلی عبارت است از نوع نگرش فرد نسبت به شغل خویش. افزایش رضایت شغلی پرستاران منجر به ارتقای کیفیت مراقبت‌های پرستاری شده و همچنین سبب کاهش تعداد پرستارانی می‌شود که حرفه خود را ترک می‌کنند. شرایط بخش‌های مختلف بیمارستان می‌تواند بر رضایت شغلی پرستاران مؤثر باشد. هدف از این مطالعه مقایسه رضایت شغلی پرستاران شاغل بخش‌های سرطان و زایمان است.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی، مقطعی از نوع مقایسه‌ای می‌باشد. تعداد 144 پرستار شاغل در بخش‌های سرطان (94 نفر) و زایمان (50 نفر) بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران در تابستان 1385 به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات جمع‌آوری شده به وسیله پرسشنامه با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردید.

یافته‌ها: مقایسه رضایت شغلی کلی و رضایت شغلی درونی پرستاران شاغل در بخش‌های سرطان با بخش‌های زایمان نشان داد که از این لحاظ بین دو بخش ارتباط آماری معنادار وجود ندارد (به ترتیب 637/0=p و 966/0=p)، اما بین رضایت شغلی بیرونی پرستاران شاغل در بخش‌های یاد شده ارتباط آماری معنادار مشاهده شد (039/0=p). به عبارت دقیق‌تر رضایت شغلی بیرونی بیشترین درصد پرستاران بخش‌های زایمان (54%) در سطح بالا و بخش‌های سرطان (8/63%) در سطح پایین بود.

نتیجه‌گیری: با توجه به این که رضایت شغلی بیرونی اکثریت پرستاران بخش‌های سرطان در سطح پایین قرار دارد، بازنگری لازم در زمینه شرایط خاص بخش‌های سرطان و نیز انجام اقداماتی جهت ارتقای رضایت شغلی بیرونی پرستاران امری ضروری است.


زهرا منجمد، شکوه ورعی، انوشیروان کاظم‌نژاد، فائزه رضویان،
دوره 13، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: کیفیت زندگی شاخص با ارزشی برای اندازه‌گیری وضعیت سلامت در تحقیقات بهداشت عمومی و پزشکی شناخته شده و به کار می‌رود؛ از طرفی بیماری آرتریت روماتوئید یکی از شایع‌ترین بیماری‌های مزمن ناشناخته بوده و عامل عمده ناتوانایی‌ها به ویژه در بزرگ‌سالان است. این بیماری می‌تواند اثر قابل توجهی بر کیفیت زندگی بیمار داشته باشد، به گونه‌ای که نامطلوب بودن کیفیت زندگی ادامه درمان، انجام برنامه‌های توان بخشی و پیگری درمان را با مشکل مواجه سازد. این مطالعه به منظور تعیین کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید انجام گرفته است.

روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مقطعی است. تعداد 190 نفر از بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید که به درمانگاه و بخش‌های روماتولوژی و داخلی بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه می‌کردند به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه‌ای شامل مشخصات فردی، بیماری و کیفیت زندگی بود. اطلاعات جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و روش‌های آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شده است.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که 50% از بیماران کیفیت زندگی خود را مطلوب و نسبتاً مطلوب می‌دانند و 50% دیگر آن را نامطلوب می‌شمارند. در مورد ابعاد کیفیت زندگی نتایج نشان داد قریب به 50% بیماران ابعاد جسمی، اجتماعی- اقتصادی، روانی، خواب و استراحت و سلامت عمومی کیفیت زندگی خود را مطلوب و نسبتاً مطلوب می‌دانند و 50% دیگر آن را نامطلوب می‌شمارند. بین سن، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال، مدت ابتلا، فیزیوتراپی، کفایت درآمد خانواده و کیفیت زندگی ارتباط آماری معناداری مشاهده شد. در حالی که بین جنس، ورزش درمانی و کیفیت زندگی رابطه آماری معناداری دیده نشد.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که کیفیت زندگی نیمی از بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید در سطح نامطلوب است. لذا انجام مطالعات بیشتر در این زمینه و استفاده از نتایج آن برای ارتقای کیفیت زندگی بیماران ضروری به نظر می‌رسد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb