جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای نوروزی

نسرین سلمانی باروق، هایده نکته‌دان، انوشیروان کاظم‌نژاد، عفت نوروزی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده


ناهید مهران، فاطمه عباس‌زاده، اعظم باقری، مهدی نوروزی،
دوره 18، شماره 5 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: از آن جا که تولد زودتر از موعد، علت عمده مرگ و میرهای دوران نوزادی است، پیشگیری از آن از اولویت‌های فعلی مراقبت‌های بهداشتی می‌باشد. بر این اساس و با توجه به تردید در نقش فعالیت‌های منزل در تولد زودتر از موعد نوزادان، این مطالعه با هدف تعیین ارتباط فعالیت‌های روزمره منزل با زایمان پیش از موعد صورت گرفته است.

روش بررسی: این مطالعه مورد- شاهدی در مورد 150 خانم با زایمان ترم (گروه شاهد) و 150 خانم با زایمان پیش از موعد (گروه مورد) که به روش نمونه‌گیری ساده انتخاب شده بودند، در بیمارستان ایزدی شهر قم در سال 1388-1387 انجام یافته است. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد فعالیت فیزیکی در بارداری جمع‌آوری شد. ابتدا متغیرها به صورت تک متغیره با آزمون تی‌تست آنالیز شد. سپس به منظور کنترل عوامل مخدوش‌کننده، متغیرها وارد مدل رگرسیون لجستیک چندگانه شده و برای هر متغیر نسبت شانس تطبیق یافته گزارش گردید (Adjusted OR). کلیه تحلیل‌ها در نرم‌افزار SPSS v.16 انجام یافت.

یافته‌ها: مقایسه میزان فعالیت‌های روزمره منزل زنان در دو گروه زایمان ترم و زایمان پیش از موعد تفاوت آماری معناداری را نشان نداد (758/0=p). به این ترتیب که میانگین و انحراف معیار گروه اول 32/5±22/12 و گروه دوم 70/5±41/12 ساعت بود. همچنین آنالیز تک متغیره و رگرسیون لجستیک چند متغیره ارتباط آماری معناداری را بین فعالیت‌های روزمره و زایمان پیش از موعد نشان نداد.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج، به نظر می‌رسد بین فعالیت‌های روزمره منزل و زایمان پیش از موعد ارتباطی وجود ندارد. با این حال، نظر به عدم انجام فعالیت شدید توسط نمونه‌های این مطالعه، بررسی بیشتر موضوع توصیه می‌شود.


الهه عظیم زاده، محمدعلی حسینی، کیان نوروزی تبریزی،
دوره 19، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: مالتیپل اسکلروزیس (MS) بیماری مزمن سیستم عصبی مرکزی است که طیف وسیعی از عملکردهای عصبی بیماران را تحت تاثیر قرار می‌دهد و می‌تواند منجر به ناتوانی و افت کیفیت زندگی شود. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر ورزش تای چی چوان بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به MS انجام گرفته است.

  روش بررسی: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی می‌باشد که در آن 34 نفر از زنان مبتلا به MS تحت پوشش انجمن MS ایران در سال 1391 مشارکت داشتند، نمونه‌ها به روش مبتنی بر هدف انتخاب و سپس با تخصیص تصادفی ساده به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. مداخله شامل برگزاری 2 جلسه در هفته کلاس ورزش تای چی به مدت 12 هفته بود. داده‌ها به وسیله پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران MS MSQOL-54) ) گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی (مجذور کای، تی مستقل، من ویتنی، تی زوجی و ویلکاکسون) در نرم افزار SPSS V.18 استفاده شد.

  یافته‌ها: میانگین کیفیت زندگی بیماران در دو گروه، قبل از مداخله تنها در بعد سرزندگی اختلاف معنی­داری داشته است، اما پس از انجام مداخله مقایسه میانگین‌ها بین دو گروه در ابعاد محدودیت نقش در رابطه با مشکلات روحی، درد، سرزندگی، انرژی، عملکرد اجتماعی، نگرانی در رابطه با سلامتی، کیفیت زندگی کلی، ترکیب بعد سلامت جسمی، ترکیب بعد سلامت روحی و مجموع کل کیفیت زندگی تفاوت معنی­داری را نشان داد (05/0> p ).

  نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد، انجام ورزش تای چی چوان می‌تواند سبب ارتقای میزان کیفیت زندگی بیماران MS گردد. لذا پیشنهاد می‌شود به عنوان یکی از انواع روش‌های طب مکمل، جهت بهبود کیفیت زندگی در این بیماران مورد استفاده قرار گیرد.

  


سیده معصومه زارع، آزیتا نوروزی، رحیم طهماسبی،
دوره 19، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: بهداشت دهان از مهم ­ ترین اجزای سلامت عمومی افراد می ­ باشد. شناخت وضعیت موجود در طراحی مداخلات بهداشت دهان و دندان ضروری می­باشد. هدف از این مطالعه، بررسی عوامل موثر­ بر رفتار مسواک­زدن دانش­آموزان پایه پنجم و ششم ابتدایی می­باشد.

  روش بررسی : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی، 370 نفر از دانش­آموزان پایه پنجم و ششم ابتدایی شهر بوشهر در زمستان 1391 به­روش نمونه­گیری خوشه­ای طبقه­بندی شده انتخاب شدند. ابزار جمع­آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخت مربوط­به سنجش سازه­های الگوی اعتقاد بهداشتی و رفتار بهداشت دهان و دندان بود. داده­های مطالعه با استفاده از آمار توصیفی و آزمون­های کای اسکوئر، تحلیل همبستگی و مدل تعمیم­یافته خطی لگ پواسون در نرم­افزار آماری SPSS ویرایش 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته‌ها: در این مطالعه بر­اساس گزارش والدین، 7/95 % دانش­آموزان، روزانه حداقل یک­بار مسواک می­زدند. میانگین و انحراف­معیار تعداد دفعات مسواک­زدن در طی هفته 58/3 ± 63/8 بود. از بین سازه­های مدل، تنها بین موانع درک­شده (13/0- r= ، 01/0 P< ) و خودکارآمدی (10/0 r= ، 04/0 P= ) با رفتار مسواک­زدن همبستگی معنی­داری مشاهده شد ولی تنها موانع درک­شده پیش­گویی­کننده رفتار مسواک­زدن بود .

  نتیجه‌گیری : بر­­اساس نتایج مطالعه، آموزش در مدارس، برای کاهش موانع مختلف درک­شده، در ارتقای رفتار مسواک­زدن ضروری است .

  


افسانه صحرایی، آزیتا نوروزی، رحیم طهماسبی،
دوره 19، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف : اگرچه خودآزمایی پستان به عنوان روشی برای غربالگری سرطان پستان چندان توصیه نمی شود، اما آموزش و اجرای آن راهی برای ارتقای سلامت بوده است، زیرا که آگاهی و نگرش لازم جهت اجرای روش‌های غربالگری مناسب از جمله ماموگرافی و معاینه بالینی پستان را مهیا می نماید. هدف مطالعه حاضر تعیین عوامل پیشگویی‌کننده خودآزمایی پستان بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی و محور کنترل سلامت در زنان 20تا 50 سال می باشد .

  روش بررسی : در این مطالعه مقطعی تعداد 400 زن به روش نمونه‌گیری در دسترس از مراکز بهداشتی- درمانی منتخب شهر بوشهر در سال 1391 انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده ها از 4 پرسشنامه­ Champion ، محورکنترل سلامت، پرسشنامه ویژگی‌های فردی و سنجش عملکرد استفاده شد. تحلیل داده­ها در نرم‌افزار SPSS و با استفاده از آزمون‌های آماری تی مستقل، کای دو، تحلیل رگرسیون لجستیک و خطی صورت گرفت.

  یافته ها : نتایج نشان داد که تنها 9/10% از زنان به طور منظم اقدام به انجام خودآزمایی می‌نمایند. سازه خودکارآمدی درک شده پیشگویی‌کننده قوی بود (863/1= Exp(B) ) که به صورت مستقیم با رفتار خودآزمایی پستان در ارتباط بود. متغیر آگاهی به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر رفتار خودآزمایی تاثیر می‌گذاشت و محور کنترل سلامت پیشگویی‌کننده رفتار خودآزمایی پستان نبود.

  نتیجه گیری : با توجه به نتایج مطالعه توصیه می‌شود جهت ارتقای رفتار خودآزمایی پستان، افزایش خودکارآمدی به ویژه برای زنان جوان مد نظر قرار گرفته و آگاهی در مورد سرطان نیز افزایش داده شود.

  


رحیم طهماسبی، فاطمه حسینی، آزیتا نوروزی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: آزمایش پاپ‌اسمیر روش غربالگری مؤثری جهت تشخیص زودرس سرطان دهانه رحم است. این مطالعه­ با هدف تعیین تأثیر آموزش مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی بر باور و عملکرد زنان در زمینه انجام پاپ‌اسمیر انجام گرفته است.

روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 100 نفر از زنان تحت پوشش مراکز بهداشتی- درمانی شهر بوشهر در سال 94-1393 شرکت کردند. ابزار گردآوری داده­ها پرسشنامه‌های اطلاعات جمعیت‌شناختی، سؤالات آگاهی و سازه­های الگوی اعتقاد بهداشتی در زمینه پاپ‌اسمیر بود. برنامه آموزشی طی دو جلسه به صورت گروهی اجرا شد. انجام پاپ‌اسمیر در دو گروه سه ماه بعد از مداخله بررسی شد. بعد از جمع‌آوری اطلاعات، داده‌ها با استفاده از آمارهای توصیفی و آزمون‌های آنالیز واریانس داده‌های تکراری، تی‌مستقل و کای‌دو در نرم‌افزار SPSS v.20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: قبل از مطالعه دو گروه از نظر کلیه متغیرها و سازه‌ها تفاوت معناداری نداشتند. بعد از مداخله بین دو گروه از نظر آگاهی (001/0p<)، شدت (015/0=p) و موانع درک شده (001/0p<) تفاوت معنادار مشاهده شد. سه ماه پس از مداخله در گروه آموزش 42 نفر (7/85%) و در گروه شاهد 4 نفر (2/8%) آزمایش پاپ‌اسمیر را انجام داده بودند (001/0p<).

نتیجه‌گیری: طراحی و اجرای برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی می­تواند علاوه بر ارتقای آگاهی و کاهش موانع درک شده، موجب افزایش عملکرد زنان در خصوص انجام تست پاپ‌اسمیر شود.


احمد ستوده، رحیم طهماسبی، آزیتا نوروزی،
دوره 22، شماره 1 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: کاهش مصرف قلیان از مؤثرترین روش­های کاهش بیمارهای مزمن و همچنین برخی سرطان­ها می­باشد. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر آموزش مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی توسط رابطان بهداشتی بر میزان مصرف قلیان در زنان بوده است.

روش بررسی: مطالعه نیمه تجربی حاضر در مورد 127 نفر (63 نفر گروه مداخله و 64 نفر گروه شاهد) از زنان مصرف‌کننده قلیان شهر بوشهر در سال 1393 انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده­ها، پرسشنامه­های ویژگی‌های جمعیت‌شناختی، سازه­های الگوی اعتقاد بهداشتی در مورد مصرف قلیان، سؤالات آگاهی در مورد عوارض قلیان و رفتار بود. گروه مداخله دو جلسه آموزش براساس سازه­های الگوی اعتقاد بهداشتی توسط رابطان بهداشتی دریافت کردند. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون‌های آماری کای‌دو، من‌ویتنی، تی‌مستقل، آنالیز واریانس داده‌های تکراری و فریدمن در نرم‌افزار SPSS v.18 تحلیل شد.

یافته‌ها: قبل از آموزش دو گروه از نظر ویژگی‌های جمعیت‌شناختی و همچنین وضعیت آگاهی و کلیه سازه­ها یکسان بوده و تفاوت معناداری نداشتند (05/0<p). پس از آموزش میانگین سازه‌های الگوی اعتقاد بهداشتی و آگاهی گروه مداخله، به طور معناداری نسبت به گروه شاهد بیشتر و وابستگی به نیکوتین در آنها کمتر شده است (001/0>p). در پایان 3 ماه برخلاف گروه شاهد، تعداد دفعات مصرف قلیان در گروه مداخله کاهش معناداری داشته است.

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاکی از آن است که آموزش توسط رابطان بهداشتی، البته در غالب الگوهای تغییر رفتار می­تواند در تغییر باور و کاهش مصرف قلیان در زنان مؤثر باشد.


آزیتا نوروزی، الهه افرازه، رحیم طهماسبی،
دوره 24، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت شایع­ترین بیماری متابولیک است که به رفتارهای خودمدیریتی نیاز دارد. هدف این مطالعه، مقایسه تأثیر دو نوع چارچوب پیام­ بهداشتی سودمحور و زیان‌محور بر آگاهی، خودکارآمدی و خودمدیریتی بیماران دیابتی بوده است.
روش بررسی: در این پژوهش کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 112 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه‌کننده به کلینیک دیابت 17 شهریور شهر برازجان در سال 1396 انتخاب و به 3 گروه پیام سودمحور، زیان­محور و شاهد تقسیم شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه بود. اطلاعات در سه مرحله، قبل، یک هفته و 3 ماه بعد از ارایه پیام‌های آموزشی جمع‌آوری و با استفاده از آزمون‌های کای‌دو، تحلیل واریانس یک طرفه و داده‌های تکراری در نرم‌افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: قبل از مداخله، میانگین نمره آگاهی، خودکارآمدی و خودمدیریتی دو گروه سودمحور و زیان‌محور کم‌تر از گروه شاهد بود. یک هفته و سه ماه پس از آموزش میانگین نمره آگاهی، خودکارآمدی و خودمدیریتی هر دو گروه پیام سودمحور و زیان­محور نسبت به گروه شاهد بیش‌تر شد (001/0p<). طوری که نمره خودمدیریتی یک هفته بعد از آموزش در گروه پیام سودمحور 20/11±26/102، گروه پیام زیان‌محور 73/13±53/111 و گروه شاهد 41/11±75/88 بود و سه ماه بعد از آموزش نمره خودمدیریتی در گروه‌های یاده شده به ترتیب 80/11±58/105، 39/15±72/108 و 51/13±49/88 بود.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد طراحی و اجرای برنامه‌های آموزشی مبتنی بر پیام­های زیان‌محور و به‌ویژه سودمحور می­تواند باعث ارتقای آگاهی، خودکارآمدی و رفتار خودمدیریتی در بیماران دیابتی گردد.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT2016122931653N1
 
 
پریسا کشاورز، رحیم طهماسبی، آزیتا نوروزی،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت پیشگیری از حوادث، به ویژه در کودکان زیر 5 سال، مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل پیشگویی‌کننده حوادث خانگی در کودکان زیر 5 سال براساس نظریه انگیزش- محافظت در شهر بوشهر اجرا شده است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تعداد 700 مادر دارای کودک 6 ماه تا 5 سال تحت پوشش مراکز خدمات جامع سلامت شهر بوشهر از فروردین تا شهریور 1397 به شیوه نمونه­گیری دردسترس بررسی شدند. جهت جمع‌آوری داده­ها از پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا، مشتمل بر ویژگی­های جمعیت‌شناختی، سؤالات مربوط به سازه­های انگیزش- محافظت و سؤالات مربوط به رفتارهای پیشگیری‌کننده از بروز حوادث خانگی استفاده شد. داده­ها در نرم‌افزار SPSS ویرایش22 تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: در این مطالعه 86% مادران (602 نفر) خانه­دار و 46% آن‌ها (326 نفر) تحصیلات دانشگاهی داشتند. شایع‌ترین رفتار پیشگیری‌کننده از حادثه، دور از دسترس قرار دادن داروها، مواد شیمیایی و سموم (98%) بود. پیشگویی­کننده­های رفتار پیشگیری از حوادث خانگی در کودکان زیر5 سال، سازه خودکارآمدی (001/0>p و 259/0=B) و هزینه درک شده (001/0>p و 159/0-=B) بود که بیش‌ترین پیشگویی‌کنندگی را سازه خودکارآمدی در افزایش انجام رفتار پیشگیری‌کننده داشت. براساس مدل رگرسیون خطی، این دو سازه به همراه سابقه قبلی حادثه در مجموع 15% (150/0= R2) از تغییرات رفتار را پیشگویی می­کردند.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، نظریه انگیزش- محافظت پیشگویی‌کننده ضعیفی برای رفتار پیشگیری از حوادث خانگی است و در برنامه­های آموزشی با تأکید بر ارتقای خودکارآمدی و نیز ارایه کمک‌هایی جهت کاهش موانع و دشواری‌های ایجاد ایمنی در منزل (کاهش هزینه درک شده) می­توان گامی جهت کاهش حوادث خانگی در کودکان زیر 5 سال برداشت.
 
روح‌انگیز نوروزی‌نیا، عباس عبادی، محمدحسین یارمحمدیان، سعید چیان، مریم آقابراری،
دوره 27، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: کارکنان اورژانس پیش بیمارستانی به عنوان اولین گروه حاضر در صحنه حوادث و بلایا، باید توانایی مقابله و همچنین حفظ سلامت جسمی و روانی خود را داشته باشند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط تاب­آوری و خودکارآمدی کارکنان عملیاتی اورژانس پیش بیمارستانی با کیفیت زندگی حرفه­ای آنان انجام گرفته است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع توصیفی است که به صورت مقطعی در سال 1398 انجام یافته است. 200 نفر از کارکنان عملیاتی اورژانس پیش بیمارستانی استان البرز به روش نمونه­گیری نسبتی و در دسترس وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده­ها پرسشنامه جمعیت‌شناختی و سه پرسشنامه استاندارد شده تاب­آوری کارکنان پیش بیمارستانی، خودکارآمدی Schwartz و Jerusalem، و کیفیت زندگی حرفه­ای Stamm بود. داده­ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 20 و آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار تحلیلی (همبستگی اسپیرمن، آنالیز واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی چندگانه) در سطح معناداری 05/0p تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار خودکارآمدی 82/5±67/29 تاب‌آوری 07/17±14/123، رضایت از شفقت 09/8±81/39، فرسودگی 76/4±06/12، و استرس تروماتیک ثانویه 27/7±61/23، بود. همبستگی معناداری بین خودکارآمدی با سه مؤلفه کیفیت زندگی حرفه‌ای وجود داشت (05/0>p). خودکارآمدی با رضایت از شفقت رابطه مثبت و با فرسودگی و استرس تروماتیک ثانویه رابطه منفی داشت. همچنین خودکارآمدی و تاب‌آوری پیش‌بینی‌کننده رضایت از شفقت، و فرسودگی بودند (05/0>p). جهت تأثیر خودکارآمدی و تاب‌آوری بر رضایت از شفقت مثبت بود. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی چندگانه گام به گام نشان داد که 5 مؤلفه تاب‌آوری شامل خودمدیریتی، نتایج استرس، چالش‌های ارتباطی، حفظ آرامش و انگیزه شغلی بر رضایت از شفقت تأثیر داشته‌اند (05/0>p). جهت تأثیر تمامی مؤلفه‌های تاب‌آوری بر رضایت از شفقت مثبت بود.
نتیجه‌گیری: کارکنان عملیاتی اورژانس پیش بیمارستانی استان البرز از نظر میزان تاب­آوری، خودکارآمدی و کیفیت زندگی حرفه­ای در سطح قابل قبولی قرار داشتند.
 
سعید کشمیری، امیر حسین دارابی، رحیم طهماسبی، کتایون وحدت، آزیتا نوروزی،
دوره 27، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت پذیرش واکسن کووید-19 جهت پایان پاندمی بیماری کرونا، مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر پذیرش واکسن کووید-19 براساس الگوی چرخه تغییر رفتار و مؤلفه‌های سه گانه آن (توانایی، فرصت و انگیزه) انجام یافته است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 1102 فرد بالای 18 سال ساکن استان بوشهر از 28 بهمن تا 10 اسفند سال 1399 به شیوه نمونه­گیری چندمرحله­ای و به شیوه آنلاین بررسی شدند. جهت جمع­آوری داده­ها لینک پرسشنامه ویژگی‌های جمعیت­شناختی، سؤالات سازه­های مربوط به مؤلفه­های الگوی چرخه تغییر رفتار و سؤالات مربوط به سنجش پذیرش واکسن کووید-19 در پلت­فورم واتساپ تکمیل و بررسی شد. داده­ها در نرم­افزار SPSS ویرایش 22 تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که اکثر شرکت­کنندگان تمایل به تزریق واکسن ایرانی (726 نفر معادل 9/65%) داشتند. از بین عوامل جمعیت­شناختی تنها جنس با پذیرش واکسن ارتباط داشت و مردان پذیرش بیش‌تری برای واکسیناسیون داشتند (022/0=p). از بین سازه­های الگو بیش‌ترین پیشگویی‌کنندگی مربوط به سازه حمایت اجتماعی در مؤلفه فرصت بود (001/0>p و 55/0=  و 183/0=B). از بین سازه­های مؤلفه انگیزه، نقش اجتماعی (001/0>p و 118/0=  و 162/0=B) و در مؤلفه توانایی، سازه تنظیم رفتاری (001/0>p و 152/0=  و 155/0=B) بیش‌ترین پیشگویی­کنندگی پذیرش واکسن را داشتند. به طور کل سازه­های مؤلفه فرصت بیش‌ترین تأثیر را بر پذیرش واکسن داشتند.
نتیجه‌گیری: جهت افزایش پذیرش واکسیناسیون کووید-19، باید از طریق ایجاد فرصت و ارایه حمایت اجتماعی، جلوه دادن واکسیناسیون به عنوان یک وظیفه اجتماعی و نیز افزایش تنظیم رفتاری (افزایش درک توانایی انجام واکسیناسیون به منظور پیشگیری از بیماری و قطع زنجیره انتقال بیماری) اقدام نمود.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb