جستجو در مقالات منتشر شده


16 نتیجه برای نیکبخت نصرآبادی

شیوا السادات بصام‌پور، زهرا منجمد، علیرضا نیکبخت نصرآبادی، غلامرضا بابایی، منیره مشتاقیان،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: تعیین نیازهای آموزشی اولین قدم برای برنامه‌ریزی آموزشی در زمان بستری و پس از ترخیص می‌باشد، به منظور مطالعه حاضر تعیین نیازهای آموزشی خود مراقبتی بیماران تحت عمل جراحی CABG و خانواده آنان زمان ترخیص و یک ماه بعد انجام گردیده است.

روش کار: این پژوهش از نوع پیمایشی است. تعداد 60 بیمار و 60 نفر از اعضای خانواده آنها به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت گردآوری داده‌ها از پرسشنامه استفاده شد که در دو بخش اطلاعات دموگرافیک و بیماری و سؤالات اختصاصی پیرامون مراقبت از زخم جراحی، فعالیت و استراحت، مصرف داروها، تغذیه و سایر نیازها برای بیمار و خانواده تدوین گردید. داده‌ها در دو مرحله (زمان ترخیص و یک ماه بعد) جمع‌آوری و توسط نرم‌افزارSPSS مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی (نظیر تی تست، مجذور کای و آنالیز واریانس) استفاده گردید.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که در زمان ترخیص، اکثریت بیماران و خانواده آنان پیرامون مراقبت از زخم جراحی به ترتیب دارای نیاز آموزشی متوسط و بالا و در مورد فعالیت و استراحت، مصرف داروها (نیازهای آموزشی عمومی)، تغذیه و سایر نیازها هر دو گروه دارای نیاز آموزشی متوسط و در خصوص مصرف داروها (نیازهای آموزشی اختصاصی) بیماران دارای نیاز آموزشی پایین و خانواده دارای نیاز آموزشی بالا بوده‌اند. یک ماه پس از ترخیص، اکثریت بیماران و خانواده آنان در تمامی موارد دارای نیاز آموزشی متوسط بوده‌اند. آزمون آماری تی همبستگی معنی‌داری را بین نیاز آموزشی زمان ترخیص و یک ماه بعد بیماران و خانواده نشان نداد. آزمون مجذور کای ارتباط معنی‌داری را از نظر نیاز آموزشی زمان ترخیص بین بیماران و خانواده با036/0=p نشان داد ولی از نظر نیاز آموزشی یک ماه بعد بین آنها با 558/0=p نشان نداد. یافته‌ها فقط ارتباط معنی‌داری بین نیازهای آموزشی و سطح تحصیلات واحدهای مورد پژوهش نشان داد.

نتیجه‌گیری: از بین تمامی نیازهای آموزشی مورد مطالعه، بیشترین نیاز آموزشی بیماران و خانواده پیرامون مصرف داروها و مراقبت از زخم جراحی بوده است. همچنین اکثریت بیماران قادر به شمارش نبض خود نبوده‌اند می‌توان پیشنهاد نمود که پرستاران به این مسئله توجه بیشتری مبذول داشته و آموزش‌های لازم در این زمینه به بیماران و خانواده آنها ارایه نمایند.


علیرضا نیکبخت نصرآبادی، زهره پارسایکتا، آزیتا امامی،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1383 )
چکیده

مقدمه: بررسی پدیدارشناسی پرستاری ایران، شناخت دیدگاه حرفه‌ای شاغلین آن و فرآیند حرفه‌ای شدن در پرستاری موضوع اصلی این تحقیق کیفی است که به منظور تبیین مناسب و جامع آن، این پدیده در مقایسه با پارادیمی مشابه در یک نظام پرستاری مراقبت محور (سوئد) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
مواد و روش کار: برای انجام این مطالعه از یکی از روش‌های تحقیق کیفی تحت عنوان پدیدارشناسی تفسیری استفاده شده است. روش اصلی جمع آوری داده‌ها در این پژوهش، مصاحبه نیمه سازمان یافته و روش تجزیه و تحلیل درونمایه‌ای بِنِر می‌باشد. واحدهای پژوهش شامل 1) پرستاران ایرانی 2) پرستاران سوئدی 3) پرستاران ایرانی شاغل در سوئد که فرآیند حرفه‌ای شدن را در ایران گذرانده‌اند و 4) پرستارانی که ایرانی الاصل بوده اما در سوئد پرستار شده‌اند و در زمان تحقیق به عنوان پرستار مشغول به کار بوده‌اند می‌گردند.
یافته‌ها: به جز «پرستاری و تمایلات انسان دوستانه» که در تجربه پرستاری ایران فراگیر نبوده است، برای اکثریت قریب به اتفاق پرستاران ایرانی تجربه پرستاری مترادف با «تجربه مشکلات» بوده است: نظیر مشکلات ناشی از محیط کار، مشکلات فرهنگی اجتماعی و مشکلات ناشی از محتوای غیر چالشی، غیر مطلوب و غیر اقناع کننده وظایف پرستاری. در حالی که مراقبت اساس و پایه کار پرستاری است اما در نظام آموزش پرستاری ایران آموزش مراقبت از جایگاه مناسب برخوردار نبوده و نیاز جدی به بازنگری در برنامه آموزشی این حرفه وجود دارد.
نتیجه‌گیری: در پیکره پرستاری ایران فرسودگی روانی به طور واضح و شفافی به چشم می‌خورد و هم چون سایه بانی بزرگ بر بدنه جامعه پرستاری ایران سایه انداخته است. این فرسودگی روانی ناشی از ماهیت وظایف پرستاری در ایران، ماهیت راهوار گونه و روتین محور بخش، محتوای غیر حرفه‌ای آن در عرصه عمل، غیر تخصصی بودن کار پرستاری است و هم‌چنین به لحاظ تأثیر نگرش منفی فرهنگی- اجتماعی در برخورد با این حرفه و تأثیر آن بر سرنوشت فردی و یا خانوادگی و در مجموع پیشرفت‌های فردی در زندگی پرستاران بوده است. مجموعه این عوامل پرستاری ایران را به صورت یک شغل در مقایسه با یک حرفه در حال توسعه در سوئد تقلیل داده است.


سودابه جولایی، علیرضا نیکبخت نصرآبادی، زهره پارسایکتا،
دوره 10، شماره 4 - ( 11-1383 )
چکیده

مقدمه:مسأله حقوق بیماران در طی دو دهه اخیر به دلایلی از جمله آسیب‌پذیری و نیازمندی آنان از یک سو و توجه روز افزون جوامع بین‌المللی به حقوق بشر از سوی دیگر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. پژوهش حاضر بخشی از یک مطالعه گسترده کیفی است که برای روشن کردن مفهوم حقوق بیمار از دید بیماران، پزشکان و پرستاران در بیمارستان امام خمینی انجام شده است.
مواد و روش کار: هدف این مقاله تعیین دیدگاه بیماران نسبت به مفهوم «حقوق بیمار» است. این پژوهش کیفی با استفاده از روش «پدیدارشناسی» انجام شده و به این منظور 16 مصاحبه نیمه ساختاری با 12 نفر بیمار و همراه بیمار صورت گرفته است که در طی آن مشارکت‌کنندگان تجربیات خود را از مواجهه با مقوله حقوق بیمار نقل کرده‌اند. تمام مصاحبه‌ها ضبط و پیاده شده است. تجزیه و تحلیل مصاحبه‌ها همزمان با پیاده کردن متن و با استفاده از آنالیز درونمایه‌ای انجام گرفته است.
یافته‌ها: درونمایه‌های پدیدار شده در این بررسی مربوط به حقوق بیمار از دید بیماران و همراه آنان شامل انتظار برخوردی عادلانه از خدمات بهداشتی، حفظ احترام و کرامت انسانی بیمار و خانواده، نیاز به دریافت اطلاعات در خصوص بیماری و فعالیت‌های مربوط به آن و تأمین داروها و تجهیزات اساسی در بیمارستان محل بستری بوده‌اند.
نتیجه‌گیری: به رغم این که هیچ یک از بیماران و همراه آنان منشور حقوق بیمار را نخوانده و از مفاد آن آگاهی نداشتند، یافته‌ها بیانگر این است که آنان حقوقی برای بیماران قایل بوده‌اند. توجه به این دیدگاه‌ها در کنار دیدگاه دیگر افراد ذینفع می‌تواند دست‌اندرکاران را در تدوین منشوری مطابق با شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران یاری کند.


علیرضا نیکبخت نصرآبادی، ترانه تقوی لاریجانی، محمود محمودی، فاطمه تقلیلی،
دوره 10، شماره 4 - ( 11-1383 )
چکیده

مقدمه:عمل جراحی یک تجربه‌ی استرس‌زا برای بیماران است. به طور معمول بیمارانی که در انتظار جراحی هستند دچار اضطراب می‌شوند. اضطراب می‌تواند باعث افزایش ضربان قلب و بالا رفتن فشارخون و در نتیجه خونریزی و عوارض بعد از عمل جراحی گردد. اهمیت اضطراب در بیماران کاندید عمل جراحی، لزوم پیشگیری از وقوع و توجه به شیوه‌های کاهش‌دهنده اضطراب را مورد تأکید قرار می‌دهد.
مواد و روش کار: این پژوهش نیمه تجربی در یکی از بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است. تعداد واحدهای مورد پژوهش 70 نفر از بیماران کاندید اعمال جراحی شکم بودند که به طور تصادفی 35 نفر در گروه ذکر و 35 نفر در گروه آرام‌سازی بنسون قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات فردی، پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل‌برگر و برگه مشاهده ثبت علایم حیاتی شامل میزان فشارخون سیستولیکی، دیاستولیکی و تعداد نبض بود. روز قبل از عمل در گروه آرام‌سازی، روش آرام‌سازی بنسون به واحدهای مورد پژوهش آموزش داده شد و بیماران به مدت پانزده دقیقه و به فاصله دو ساعت این روش را اجرا می‌کردند. در گروه ذکر، تکرار صد بار ذکر لاحول و لاقوه الاباا... و هفت بار سوره حمد آموزش داده شد که روز قبل از عمل توسط بیماران تکرار می‌شد. هم‌چنین علایم حیاتی در هر دو گروه اندازه‌گیری و ثبت می‌شد. روز عمل مجدداً سطح اضطراب بیماران و علایم حیاتی اندازه‌گیری و دو گروه باهم مقایسه شدند.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که آرام‌سازی به روش بنسون (02/0p<) و تکرار ذکر (006/0p<) هر دو موجب کاهش اضطراب در بیماران شدند‏، و بین دو گروه اختلاف معناداری در کاهش اضطراب وجود نداشته است (05/0p>). هم‌چنین فشارخون دیاستولیکی و تعداد نبض در هر دو گروه به طور معناداری کاهش پیدا کرده بود (05/0p<). اما فشارخون سیستولیکی در گروه ذکر نسبت به گروه آرام‌سازی به میزان بیشتری تعدیل شده بود (05/0p>).
نتیجه‌گیری: هر دو روش آرام‌سازی و تکرار اذکار مستحبی بر کاهش میزان اضطراب مؤثرند و می‌توان از هر دو روش جهت کاهش اضطراب روز قبل از هر نوع عمل جراحی شکم استفاده کرد.


محمد رضا تفاق، علیرضا نیکبخت نصرآبادی، عباس مهران، ناصر دین محمّدی،
دوره 10، شماره 4 - ( 11-1383 )
چکیده

مقدمه:فرآیند مراقبت از بیمار جزء اصلی در عملکرد پرستاران است و دستورات دارویی بخش مهمی از فرآیند درمان و مراقبت از بیمار می‌باشند. عدم توجه کافی به اصول صحیح در دادن دارو می‌تواند منجر به بروز مشکلات اخلاقی و حرفه‌ای متعددی گردد. خطاهای پزشکی و پرستاری یکی از مشکلات مهم سلامت عمومی هستند و تهدیدی جدی برای ایمنی بیمار محسوب می‌شوند. آگاهی فزاینده نسبت به تعداد، علل و عواقب خطاها در پزشکی، موید ضرورت ارتقاء دانش نسبت به این مشکل و ارایه راه حل‌های عملی و راهبردهای پیشگیری از آن است.
مواد و روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که با هدف تعیین میزان رعایت اخلاق پرستاری در فرآیند دارو دادن توسط پرستاران شاغل در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. نمونه‌های پژوهش را 305 نفر پرستار با مدرک لیسانس و فوق لیسانس شاغل در بخش‌های بزرگسالان بیمارستان‌های منتخب تشکیل می‌دادند. ابزار این پژوهش عبارت از پرسشنامه و فهرست وارسی بود که پرسشنامه شامل سؤالاتی راجع به اطلاعات فردی واحدها و سؤالاتی راجع به اشتباهات دارویی واحدهای مورد پژوهش بود، فهرست وارسی شامل 17 سوال یا رفتار مورد نظر در خصوص عملکرد افراد در فرآیند دادن دارو بود. پژوهشگران با مراجعه به بخش‌های بزرگسالان و دسترسی به نمونه‌ها ابتدا پرسشنامه را تحویل واحدها داده و سپس چک لیست مربوطه به طور جداگانه برای دو مشاهده به فاصله حداقل 15 روز و هر بار به مدت یک نوبت کامل کاری تکمیل می‌نمودند. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و آزمون‌های آماری مجذور کای، تست دقیق فیشر و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد بیشترین درصد واحدها مربوط به گروه سنی بین 26 تا 35 سال، زن و مجرد بوده، اکثریت دوره آموزش ضمن خدمت اخلاق پرستاری را نگذرانده بودند. هم‌چنین بیشترین درصد آنان (6/49%) عملکرد نامطلوب در دادن دارو داشته و عواملی چون نوع بخش (005/0=p)، و متوسط ضریب اشغال تخت در هفته (00/0=p)، تعداد همکاران پرستار و بهیار در یک نوبت کاری (001/0=p)، تحصیلات (037/0=p)، میزان رضایت از بخش محل خدمت (043/0p=) و امکانات فنی بخش (029/0p=) با رعایت نکات اخلاقی پرستاری در دادن دارو ارتباط معنادار داشته است.
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد بیشترین درصد واحدهای مورد پژوهش در فرآیند دادن دارو عملکرد نامطلوب داشته و لذا پیشنهاد می‌شود که مدیران، برنامه‌ریزان و مربیان پرستاری با برنامه‌های آموزش ضمن خدمت و تدوین خط مشی‌های مورد نیاز توجه لازم را در زمینه رعایت اخلاق پرستاری در عملکرد حرفه‌ای پرستاران به عمل آورند

 

 


علیرضا نیکبخت نصرآبادی، زهره پارسا یکتا، لیلی بریم‌نژاد،
دوره 11، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده

مقدمه:توسعه‌ی حرفه‌ای جزء ضروری سازمان‌های یادگیرنده است. هدف مطالعه حاضر، ارتقاء پژوهش، ایجاد رقابت، تقویت نظام گردآوری داده‌ها، شناسایی اولویت‌های تحقیقاتی پرستاری و مامایی، افزایش دانش در زمینه توسعه منابع اطلاعاتی بهداشتی بوده است. جهت توسعه عملکرد حرفه‌ای اعضاء هیأت علمی دانشکده پرستاری و مامایی تهران، این مطالعه در قالب یک تحقیق عملکردی در چهار مرحله به اجرا در آمد.
مواد و روش کار: تحقیق عملکردی نوعی از تحقیقات و مبتنی بر این فلسفه است که شخص محقق نبایستی به صورت مجزا از مردم مورد مطالعه کار تحقیق را پیش ببرد یعنی با توانمندسازی کسانی که قسمتی از فرآیند عملیات به شمار می‌روند، به آنان فرصت می‌دهد تا خود عامل حل مشکلات دنیای واقعی‌شان بشوند لذا روشی چند منظوره برای جمع‌آوری داده‌ها از افراد ذینفع مورد استفاده قرار گرفت. فرآیند تغییر شامل مراحل زیر بود: واضح‌سازی مشکل در سطوح فردی و سازمانی، تشریح فرآیند گسست تحقیق و عملکرد، افزایش دانش فردی و حرفه‌ای در قالب کارگاه‌ها و کلاس‌های دوره‌‍ای، توسعه تغییر فرهنگی و کار مشارکتی.
یافته‌ها: آمار توصیفی و روش‌های ارزشیابی عملکرد اثربخشی روش را نشان داد. افزایش تعداد افرادی که دوره‌های آموزش روش تحقیق مقدماتی، متوسطه، پیشرفته و مقاله‌نویسی را گذرانده‌اند، افزایش تعداد طرح‌های ارایه شده به شورای پژوهشی دانشکده و تعداد طرح‌های مصوب در دانشگاه، افزایش میزان شرکت اساتید در کنگره‌های خارجی به بیش از سه برابر و سیر صعودی چاپ مقالات در مجلات معتبر داخلی و خارجی بیانگر این اثربخشی است.
نتیجه‌گیری: با وجود پیشرفت قابل ملاحظه در توانمندی اعضاء، پیشنهاد می‌گردد تا بر اساس کاستی‌های موجود در طرح حاضر، مرحله دوم مطالعه طراحی و اجرا گردد و مواردی از قبیل دوره‌های زبان انگلیسی، آمار حیاتی، پژوهش در آموزش نیز در برنامه گنجانده شود تا مفهوم ارتقاء پژوهش عملیاتی گردد. قطعاً زمان و هزینه بیشتری برای تداوم چنین طرح‌هایی در یک محیط دانشگاهی پویا مورد نیاز است.

 


علیرضا نیکبخت نصرآبادی، کرم ثناگو، لیلا جویباری،
دوره 11، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده

مقدمه:انسان از دیرباز با پدیده درد خود را همراه می‌دیده و همواره در صدد یافتن راه‌هایی جهت تسکین و یا تخفیف درد بوده است. با همه پیشرفت‌های شگفت‌‌انگیزی که در این عرصه تاکنون حاصل شده است هنوز هم تحقیق پیرامون درد از اولویت‌های اساسی در علوم پزشکی است. هدف اصلی این مطالعه کشف معنای تجربه درد بعد از اعمال جراحی شکم در سه خرده فرهنگ کشور می‌باشد که با یک رویکرد تحقیق کیفی همراه گردیده است.
مواد و روش کار: به منظور درک تجربه زنده درد بیماران بعد از اعمال جراحی شکم از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده گردید. روش جمع‌آوری داده‌ها مصاحبه نیمه سازمان یافته، مشاهده هدفمند و استفاده از نوشتار و روش تجزیه و تحلیل داده‌ها روش تجزیه و تحلیل پدیدار شناسانه بِنر بود.
یافته‌ها: از مجموع مصاحبه‌های انجام شده با 15 شرکت‌کننده خرم آبادی، 13 شرکت‌کننده تهرانی و 8 شرکت‌کننده گرگانی و تجزیه و تحلیل اشتراکات و افتراقات چهار درونمایه استحصال گردید. تحت‌الشعاع قرار گرفتن درد بعد از عمل جراحی نسبت به درد اولیه، نیاز به حمایت، افزایش روحیه معنوی و توسل به خداوند و ائمه اطهار و احساس عدم درک مناسب و مداخله به موقع گروه درمان از درد بیمار از درونمایه‌های استحصال شده این تحقیق می‌باشد.
نتیجه‌گیری: اگر چه درد پدیده‌ای ذهنی منحصر به فرد و فرهنگی است و واکنش به درد شدیداً تحت تأثیر ارزش‌ها و فرهنگ افراد می‌باشد، اما الگوی مواجهه با درد در خرده فرهنگ‌های تحت مطالعه تفاوت آشکاری نشان نداد. به عبارت دیگر فرهنگ ملی- اسلامی ایران به عنوان یک فرهنگ غالب خرده فرهنگ‌های دیگر را تحت‌الشعاع خود قرار داده و لذا درونمایه‌های استحصال شده تفاوت قابل ملاحظه‌ای در این خرده فرهنگ‌ها نشان نداده است.

 


شیوا سادات بصام‌پور، علیـرضا نیکبخت نصرآبادی، سقراط فقیه‌زاده، فاطمه منجذبی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

 زمینه و هدف: 75-90درصد از بیماران مبتلا به  ام اس از خستگی رنج می‌برند، اهمیت خستگی و اثرات آن بر زندگی بیماران لزوم استفاده از روش‌های کاهنده خستگی غیردارویی را مورد تأکید قرار داده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع پیمایشی - مقطعی است که تعداد 100 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش گردآوری داده‌ها پرسش و پاسخ و ابزار آن پرسشنامه بود. جهت اندازه‌گیری خستگی از مقیاس اندازه‌گیری شدت خستگی (FSS)، هم‌چنین جهت اندازه‌گیری میزان به‌کارگیری و اثربخشی روش‌های کاهنده خستگی از پرسشنامه روش‌های کاهنده خستگی و مقیاس راحتی از خستگی استفاده گردید. داده‌های جمع‌آوری شده توسط نرم‌افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت، جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های مجذور کای و دقیق فیشر استفاده شده است.
یافته‌ها: نتایج نشان داد بیشترین درصد واحدهای مورد مطالعه (63%) دچار خستگی شدید (70-40) بودند. هم‌چنین شایع‌ترین روش‌های کاهنده خستگی عبارت بود از: دراز کشیدن (51%) تماشا کردن تلویزیون (30%) استراحت دوره‌ای (28%) نشستن بدون انجام فعالیت (28%). اثربخش‌ترین روش‌های کاهنده خستگی مورد استفاده بیماران در پژوهش حاضر خوابیدن (17/8)، چرت روزانه (4/8)، دوش آب ولرم (25/7)، دوری از گرما (16/7) و نرمش کردن (14/7) بوده است. در بررسی علایم همراه با خستگی نتایج نشان داد که شدت خستگی بر برخی علایم مثل کرختی اندام‌ها، گسستگی فکری، اختلال در حافظه، بی‌حوصلگی، نداشتن ظرفیت انجام کار، احساس ضعف و بی‌حالی و تغییر وزن (کاهش یا افزایش وزن) تأثیر داشته است. میان شدت خستگی و اثربخشی کلی روش‌های کاهنده خستگی ارتباط معکوس بوده و معنادار نمی‌باشد (063/0-=r و 532/0=p). به عبارتی هنگامی که شدت خستگی در بیماران مبتلا به MS بالا می‌رود هیچ روشی نمی‌تواند به طور کامل این خستگی را بر طرف نماید.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد مؤثرترین روش‌های کاهنده خستگی: خوابیدن، چرت روزانه، دوش آب و لرم، دوری از گرما و نرمش کردن بوده است. در این بیماران آموزش‌های پرستاری، فعالیت‌های روزانه و مراقبت‌ها باید به گونه‌ای باشد که بیمار در فواصل متناسب اقداماتی جهت کاهش خستگی خود انجام دهد. اما چنانچه بیمار به سطح بالای خستگی برسد استفاده از هر روشی؛ از آسان‌ترین و در دسترس‌ترین می‌تواند در کاهش خستگی مؤثر باشد.

 

 


علیرضا نیکبخت نصرآبادی، زهره پارسایکتا، هادی سیف، نسرین رسول زاده،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: :یکی از رسالت‌های آموزش پرستاری آماده نمودن پرستاران برای ورود موفقیت‌آمیز به حرفه و انجام نقش‌های محوله به نحوی است که نه در فرد ایجاد فرسودگی و ناامیدی نماید و نه برای جامعه پرستاری و مددجویان مخاطره‌آمیز گردد. قطعاً ورود از یک محیط دانشجویی به یک محیط کاری فرد را با دنیای دیگری مواجه می‌نماید و به وی هویتی خاص می‌بخشد. پدیده‌ی حرفه‌ای شدن در طول زمان و در تعاملات با افراد تشکیل، تقویت و تثبیت می‌گردد، و این پدیده بخشی از فرآیند «اجتماعی شدن» یک حرفه قلمداد می‌شود. این مطالعه تجربیات پرستاران را در اولین سال اشتغال پیرامون پدیده حرفه‌ای شدن مورد بررسی قرار داده است.
روش بررسی: برای انجام این مطالعه یکی از روش‌های تحقیق کیفی تحت عنوان پدیدارشناسی تفسیری بِنر مورد استفاده قرار گرفته است. روش اصلی جمع‌آوری داده‌ها مصاحبه نیمه سازمان یافته با 17 شرکت‌کننده در پژوهش بود که از طریق نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شده و داده‌های حاصل از آن به روش تجزیه و تحلیل درونمایه‌ای بِنر فراهم گردیده است.
یافته‌ها: در این مطالعه در مجموع 5 درونمایه‌ی اصلی و 4 درونمایه‌ی فرعی استحصال گردید. به طور کلی از نظر پرستاران شرکت‌کننده مفهوم حرفه‏ای شدن مترادف است با دانش کافی در زمینه‌ی مورد نظر همراه با داشتن تجربه و استقلال در عمل و ارایه یک مراقبت اصولی و همه جانبه برای بیمار. از این منظر آنان احساس نموده‏اند که هنوز به طور کامل حرفه‏ای نشده‏اند و در این مسیر مشکلات و مسایل متعدد و پیچیده‏ای را فراروی خود می‏بینند. لذا در یک عبارت کلی مفهوم حرفه‏ای شدن برای آنان عبارت بود از دانایی، تجربه و استقلال در عمل و ارایه یک مراقبت اصولی و فراگیر.
نتیجه‌گیری: در راه حصول به شرایط حرفه‌ای شدن نیاز مبرمی به فراهم کردن شرایط دانایی محوری، امکان تجربه، و فرصت استقلال در عمل و در مجموع فراهم نمودن شرایط ارایه مراقبت‌های پرستاری اصولی و همه جانبه احساس می‌شود.

 

 

 

 


میترا ذوالفقاری، علیرضا نیکبخت نصرآبادی، علی کریمی رزوه، حمید حقانی،
دوره 14، شماره 1 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه در بخش‌های ویژه برای برخی از بیماران به دلایل فیزیولوژیکی و بالینی متعددی از تهویه مکانیکی استفاده می‌شود؛ از آن جا که این بیماران دارای لوله داخل تراشه می‌باشند، به منظور افزایش اکسیژن‌رسانی به آنان، تمیز و بازنگه‌داشتن مجاری هوایی ساکشن لوله داخل تراشه الزامی می‌باشد. هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر ساکشن لوله تراشه به دو روش سیستم باز و سیستم بسته بر علایم حیاتی بیماران بوده است.

روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی، از میان بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان شریعتی 40 بیمار که ویژگی‌های ورود به مطالعه را داشتند، با روش نمونه‌گیری آسان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده‌ها از برگه ثبت اطلاعات استفاده شد که شامل مشخصات فردی بیماران، فشارخون سیستول و دیاستول، متوسط فشارخون شریانی، تعداد ضربان قلب، تعداد تنفس و درصد اشباع اکسیژن خون شریانی بود. ساکشن لوله داخل تراشه بیماران به صورت تصادفی و فاصله زمانی حداقل90 دقیقه ، یک بار به روش سیستم بسته و یک بار به روش سیستم باز انجام یافت. قبل و بعد از ساکشن، کلیه بیماران به وسیله آمبوبگ و به مدت ۲ دقیقه با اکسیژن 100 درصد هیپراکسیژنه شدند. علایم حیاتی آنان قبل، ۲ و ۵ دقیقه بعد از ساکشن لوله تراشه به دو روش سیستم باز و بسته با کمک مانیتور زیمنس xi  6802 کنترل و ثبت شد. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS و آزمون داده‌های تکراری با دو عامل تکرارپذیر مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که فشارخون سیستول، دیاستول و تعداد ضربان قلب بیماران در زمان‌های ۲ و 5 دقیقه بعد از ساکشن به روش سیستم باز افزایش بیشتری نسبت به ساکشن به روش سیستم بسته داشته است (001/0p<). همچنین درصد اشباع اکسیژن خون شریانی در زمان‌های ۲ و ۵ دقیقه بعد از ساکشن به روش سیستم باز کاهش بیشتری نسبت به سیستم بسته داشته است (001/0p<). در این تحقیق در تعداد تنفس بیماران در زمان‌های ۲ و ۵ دقیقه بعد از ساکشن به روش سیستم باز نسبت به سیستم بسته تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0p>).

نتیجه‏گیری: بر اساس یافته‌های تحقیق حاضر می‌توان نتیجه گرفت که ساکشن به روش سیستم بسته نسبت به روش باز اختلال کمتری در علایم حیاتی ایجاد می‌کند. لذا به منظور دستیابی به ثبات و عدم اختلال در علایم حیاتی می‌توان ساکشن به روش بسته را به بخش‌های مراقبت ویژه پیشنهاد نمود.

 


شیواسادات بصام‌پور، علیرضا نیکبخت نصرآبادی، عباس عباس مهران، زهرا پور اسماعیل، سینا ولیئی،
دوره 14، شماره 2 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: اضطراب از جمله حالاتِ عاطفی و طبیعی بیماران تحت عمل جراحی است که می‌تواند موجب افزایش درد بعد از عمل، افزایش نیاز به مسکن و داروهای بیهوشی و در نهایت طولانی شدن مدت زمان اقامت در بیمارستان گردد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر طب فشاری (طب سوزنی بدون استفاده از سوزن) بر اضطراب و علایم حیاتی بیماران قبل از اعمال جراحی شکم انجام گرفته است.

روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی یک سوکور و دوگروهی است که در طی آن 70 بیمار نامزد اعمال جراحی شکم بستری در بخش‌های جراحی بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و پلاسبو قرار گرفتند. بیماران گروه آزمون طب فشاری را در نقاط صحیح (چشم سوم و شن من) و گروه پلاسبو در نقاط دروغین که اعمال فشار بر آن‌ها هیچ‌گونه تأثیری در آرام‌بخشی ندارد، به مدت 10 دقیقه دریافت نمودند. ابزار سنجش اضطراب مقیاس استاندارد دیداری عددی ده قسمتی و ابزار اندازه‌گیری علایم حیاتی دستگاه فشارسنج جیوه‌ای بود که پس از تعیین اعتبار و اعتماد مورد استفاده قرار گرفت. اضطراب، ضربان قلب، تعداد تنفس، فشارخون دیاستول و سیستول بیماران قبل و بلافاصله بعد از مداخله در دو گروه آزمون و پلاسبو اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: بین میانگین میزان اضطراب و همچنین علایم حیاتی گروه آزمون، قبل و بلافاصله بعد از مداخله تفاوت آماری معنادار (001/0p<) مشاهده شد. در گروه پلاسبو بین میزان اضطراب (001/0p<) و نیز دو مورد از علایم حیاتی (تعداد نبض با 016/0=p و تعداد تنفس با 007/0=p) قبل و بلافاصله بعد از مداخله تفاوت آماری معنادار دیده شد. در مقایسه دو گروه بعد از مداخله بین میانگین میزان اضطراب (001/0p<)، میانگین تعداد تنفس (013/0=p) و فشارخون سیستول (008/0=p) اختلاف آماری معنادار مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: به‌کارگیری طب فشاری در نقاط صحیح می‌تواند اضطراب بیماران را قبل از اعمال جراحی شکم کاهش دهد، اما تأثیر بالینی چندانی بر علایم حیاتی آن‌ها ندارد.

 


علی محمدپور، زهره پارسا یکتا، علیرضا علیرضا نیکبخت نصرآبادی،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: HIV/AIDS به عنوان یک پدیده مهم در جهان و از جمله ایران شناخته شده است. درک و آگاهی از آنچه مبتلایان در زندگی با این پدیده تجربه می‌کنند، ضروری است. تحقیق حاضر با هدف درک و تبیین تجارب و دیدگاه‌های مبتلایان از جایگاه معنویت‌گرایی و ارزش‌های دینی در زندگی با این پدیده انجام گرفته است.

روش بررسی: مطالعه حاضر مبتنی بر رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. بدین منظور 19 فرد مبتلا به HIV/AIDS به روش مبتنی بر هدف انتخاب شدند. جهت جمع‌آوری داده‌ها از مصاحبه‌های عمیق، نیمه ساختارمند و یادداشت‌های در عرصه استفاده شد. متن مصاحبه‌ها ضبط گردیده و پس از مکتوب‌سازی با رویکرد هرمنوتیک و به روش دیکلمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: شرکت‌کنندگان در مطالعه با دامنه سنی 21 تا 56 سال به طرق مختلف (تزریق‌های آلوده، فرآورده‌های خونی آلوده، روابط جنسی محافظت نشده و یا به طور نامشخص) به HIV مبتلا شده بودند. 4/47% آنان شمارش CD4 مساوی یا کمتر mm3 200 داشته و مبتلا به ایدز بودند. سه درون‌مایه اصلی در این مطالعه ظهور یافت، که عبارتند از «بازیابی مذهب و ارتباط با خدا، جبران (سعی در تلافی نقایص و کاستی‌های گذشته) و تکامل یافتگی یا حرکت در مسیر متعالی‌تر شدن». هر یک از این موارد را چندین درون‌مایه فرعی‌تر شکل می‌داد.

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌ها تجربه شرایط دشوار پس از ابتلا به ایدز، برای برخی از افراد فرصتی است تا با تأمل و بازگشت به ارزش‌ها و معنویات، بار دیگر به زندگی خود معنی بخشند و به جای تسلیم یا تهدید، در این مسیر تکامل یافته و بر شرایط موجود مسلط گردند. انعکاس تجارب مثبت به سایر مبتلایان همراه با هدایتگری کارشناسان مذهبی بیش از پیش و هم‌زمان با سایر فعالیت‌ها توصیه می‌شود.

 


علیرضا نیکبخت نصرآبادی، زهرا علیزاده، معصومه ایمانی‌پور، سید مصطفی حسینی، سید حسین صدرالسادات، رضا حشمت،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: تهوع از مشکلات متداول پس از بیهوشی عمومی به خصوص در جراحی‌های سرپایی می‌باشد که در جراحی‌های چشم مخصوصاً جراحی اصلاحی استرابیسم می‌تواند منجر به افزایش فشار داخل چشم شود. از آن جا که درمان دارویی این مشکل اغلب با عوارض جانبی همراه است، این مطالعه با هدف تعیین میزان تأثیر طب فشاری در کاهش تهوع بعد از جراحی در بیماران تحت عمل جراحی استرابیسم انجام یافته است.

روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور است که در مورد 60 نفر از بیماران تحت جراحی استرابیسم، بستری در بیمارستان فوق تخصصی چشم فارابی در سال 1389 انجام یافته است. بیماران واجد شرایط به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمون یا پلاسبو قرار می‌گرفتند. در گروه آزمون نیم ساعت قبل از القای بیهوشی تا 6 ساعت بعد از جراحی، طب فشاری به وسیله دستبندی که دکمه آن بر روی نقطه P6 قرار می‌گرفت، اعمال می‌شد. در گروه پلاسبو دستبند به صورت برعکس به مچ دست بیماران بسته می‌شد. بیماران در اتاق بهبودی و 6 ساعت بعد از عمل توسط فرد دیگری که از نوع دستبندها اطلاعی نداشت و با استفاده از مقیاس بصری (VAS)، از لحاظ بروز شدت تهوع مورد بررسی قرار می‌گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS v.11.5 و آزمون‌های آماری کای‌دو، تی و من‌ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: دو گروه از نظر مشخصات جمعیت‌شناختی و جراحی همگون بودند و هیچ تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. بر اساس یافته‌ها شدت میانگین تهوع در اتاق ریکاوری (002/0=p) و 6 ساعت اول بعد از جراحی (001/0p<) به طور معناداری در گروه آزمون کم‌تر از گروه پلاسبو بوده است.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه طب فشاری در کاهش شدت تهوع بعد از جراحی مؤثر است. لذا با عنایت به کم هزینه، کم عارضه و ساده بودن اجرای طب فشاری، می‌توان آن را به عنوان یکی از راهکارهای مراقبتی مؤثر در کاهش تهوع به پرستاران و سایر کارکنان درمانی - مراقبتی توصیه نمود.


محمد عباسی، نورالدین محمدی، علیرضا نیکبخت نصرآبادی، طاهره صادقی،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: پیوند عروق کرونری مداخله­ای حیاتی برای بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری بوده و این عمل همراه با تغییرات اساسی و تجارب منحصر به فرد در زندگی بیماران می‌باشد. برنامه‌ریزی مراقبتی بیماران پس از پیوند عروق کرونری نیازمند شناخت تجارب این افراد است. این مطالعه به منظور شناخت تجربه بیماران با پیوند عروق کرونری انجام یافت .

  روش بررسی: این پژوهش کیفی با رویکرد پدیده‌شناسی تفسیری انجام گرفت. 11 نفر به صورت هدفمند از کلینیک سرپایی قلب و عروق بیمارستان مرکز قلب تهران انتخاب شدند. داده­ها با استفاده از مصاحبه‌های عمیق نیمه ساختارمند در مدت زمان بین 55 تا 70 دقیقه جمع­آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از فعالیت­های شش گام Van manen استفاده شد .

  یافته‌ها : در جریان و تحلیل داده­ها، مضمون اصلی تجربه زندگی با پیوند عروق، تولدی دوباره به دست آمد. این مضمون شامل زندگی با قلب سالم، احساس برگشت به جوانی و تلاش جهت حفظ سلامتی می‌باشد .

  نتیجه‌گیری: مشارکت‌کنندگان این پژوهش تمایل زیادی به حفظ زندگی جدید خود با تغییر سبک زندگی و تبعیت از دستورات دارویی و غذایی دارند. لذا کارکنان تیم درمان به خصوص پرستاران می­توانند براساس یافته­های این مطالعه، با برنامه­ریزی مناسب و آموزش نحوه مراقبت از خود به آنان کمک نمایند .


علی محمدپور، زهره پارسایکتا، علیرضا نیکبخت نصرآبادی، رضا احمدی، علیرضا محمدزاده،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: عفونت HIV یکی از مشکلات مهم سلامتی می‌باشد که بر جنبه‌های مختلف زندگی مبتلایان تأثیرگذار است. آگاهی و درک عمیق از آنچه افراد در زندگی با این پدیده تجربه می‌نمایند، امری ضروری است. مطالعه حاضر نیز با هدف درک و تبیین تجارب مبتلایان به عفونت HIV از زندگی با این پدیده صورت گرفته است .

  روش بررسی: این مطالعه کیفی، از نوع پدیدارشناسی تفسیری می‌باشد که با انتخاب هدفمند 19 نفر مبتلا به HIV/AIDS انجام یافت. با استفاده از مصاحبه‌های عمیق و نیمه ساختارمند داده‌ها جمع‌آوری گردید. متن تمامی مصاحبه‌ها ضبط و تایپ گردید و با رویکرد هرمنوتیک به روش دیکلمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .

  یافته‌ها : مشارکت‌کنندگان 19 نفر، 9/57% مذکر، با میانگین سنی 39 سال بودند . 1/42% مجرد، 4/47% آنان دارای CD4 کم‌تر از mm3 200 و به ایدز مبتلا بودند. سه درونمایه اصلی ظهور یافته از داده‌ها عبارتند از : «جاده مرگ»، «در هاله‌ای از ابهام» و «امید به نجات». در تفسیر نهایی داده‌ها مبتنی بر رویکرد Diekelmann ، مبتلایان با تعلیق در بیم و امید به سر می‌برند که از یک سو دریچه‌ای تاریک به تهدید و مرگ و از دیگر سو روزنه‌ای روشن با امید به نجات و حیات را تجربه می‌نمایند .

  نتیجه‌گیری: مبتلایان به HIV/AIDS در زندگی با این پدیده ترس‌ها، تردیدها، همراه با امیدواری‌ها و چالش‌های هیجانی متفاوتی نسبت به ادامه زندگی تجربه می‌نمایند. درک و آگاهی از تمامی این موارد برای تیم سلامت، سایر افراد و سازمان‌های ذیربط ضروری است، تا با رفتاری واقع بینانه در جهت افزایش امیدواری و تلاش به ادامه حیات در آینده، همراه با مبتلایان برنامه‌ریزی و اقدام نمایند .

  


علیرضا نیکبخت نصرآبادی، سودابه جولائی، الهام نواب، مریم اسماعیلی، محبوبه شالی،
دوره 25، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: دروغ مصلحت‌آمیز یکی از چالش‌های اجتناب‌ناپذیری است که در طی فرآیند مراقب از بیمار، باعث ایجاد دوراهی‌های اخلاقی می‌شود. مفهوم دروغ مصلحت‌آمیز در مراقبت، انتزاعـی و مبهم است. این مطالعه با هدف تحلیل مفهوم دروغ مصلحت‌آمیز در فرآیند مراقبت از بیمار با استفاده از روش هیبرید انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه، از سه مرحله تحلیل مفهوم مدل هیبرید استفاده شد. در مرحلـه نظـری مقـالات مـرتبط در پایگـاه‌هـایPubMed ،CINAHL، ScienceDirect، Scopus، Scholar Google،SID و Magiran در محدوده سال‌های 1980 تا 2018 با کلیدواژه‌های حقیقت‌گویی، دروغ مصلحت‌آمیز، مراقبت و فریب به فارسی و انگلیسی مورد جستجو قـرار گرفتنـد. در مرحله کـار در عرصه مصاحبه‌هـای نیمـه سـاختار یافته با پرستاران بـه عمـل آمـد. در مرحله آخر با ترکیب دو مرحله قبل، تحلیل نهایی انجام یافت.
یافته‌ها: در مرحله نظری، مشخصه­های عدم آسیب‌رسانی، بدون انگیزه شخصی و استفاده در موقعیت ضروری مشخص شد. در مرحله کار در عرصه، در تحلیل داده‌ها سه طبقه اصلی «حلاوت حقیقت تلخ»، «جملات بدون آسیب جهت پیشگیری از آسیب» و «آرامش‌دهنده موقت تا تعادل موقعیت» به دست آمد. تلفیق مفاهیم استخراج شده از مرحله نظری و کار در عرصه، دروغ مصلحت‌آمیز در فرآیند مراقبت از بیمار را این‌گونه تعریف می‌کند: «یک تصمیم اخلاقی بدون انگیزه شخصی است که در موقعیت‌های نامتعادل رویارویی با حقیقت تلخ، جهت پیشگیری از آسیب‌های قابل پیش‌بینی به بیمار انتخاب می‌شود.».
نتیجه‌گیری: اگرچه تعریفی از دروغ مصلحت‌آمیز براساس مراحل سه گانه یاد شده به دست آمد، اما توسعه هرچه بیش‌تر این مفهوم مستلزم نگاه عمیق به فضای فرهنگ ایرانی اسلامی کشور ایران است. بنابراین انجام بررسی‌های بیش‌تر در سایر مراکز درمانی کشور پیشنهاد می‌شود.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb