جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای یگانه

فرحناز جوکار، زهرا طاهری ازبرمی، محمدرضا یگانه،
دوره 14، شماره 1 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: پایان شش ماهگی مناسب‌ترین زمان برای شروع تغذیه کمکی بعد از طی شش ماه تغذیه انحصاری با شیر مادر است و دریافت ناکافی مواد غذایی در این دوران می‌تواند منجر به سوء تغذیه گردد. از آن جا که الگوی تغذیه تکمیلی شیر خواران تابع شرایط اجتماعی و فرهنگی جوامع می‌باشد ضروری است که این مسأله در شرایط مختلف مورد بررسی قرار گیرد، لذا این تحقیق با هدف تعیین وضعیت تغذیه کمکی در کودکان 12-6 ماهه مراجعه‌کننده به درمانگاه‌های شهر ایلام در سال 1381 انجام گرفته است.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی 364مادر کودک 12-6 ماهه مراجعه کننده به 10 مرکز بهداشتی درمانی با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه حاوی چهار بخش مشخصات فردی مادر و کودک، وضعیت شیردهی (تعداد دفعات شیردهی، نوع شیر مصرفی)، غذای کمکی (سن شروع غذای کمکی، اولین غذای کمکی، شروع ترکیبی از چند غذا و منبع کسب اطلاعات از غذای کمکی) و عملکرد مادران در مورد نحوه دادن غذای کمکی بود که از طریق مصاحبه تکمیل می‌شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که رشد 8/84% کودکان در جاده سلامتی (وضعیت مطلوب و منحنی عمودی و موازی) است. 38% از کودکان فرزند اول بودند 1/49% از مادران غذای کمکی کودک 12- 6 ماهه خود را در پایان 6 ماهگی و 9/50% قبل از پایان شش ماهگی شروع کرده بودند. هم‌زمان با غذای کمکی 5/83% کودکان از شیر مادر تغذیه می‌شدند. اولین غذای کمکی در 8/40% نمونه‌ها لعاب برنج بود. در مورد نحوه دادن غذای کمکی، فاصله شروع یک غذای کمکی با غذای دیگر در 2/50% نمونه‌ها 4-3 روز بود و 8/80% در موقع دادن یک غذای جدید از یک قاشق شروع و تدریجاً اضافه می‌نمودند. 64% مادران جهت جلب کودک برای خوردن غذای کمکی شکر، نمک و ادویه اضـافه نمی‌کردند. 8/75% غـذای کمکـی را با قاشـق و فنجـان می‌دادند و 9/92% از مادران حداکثر زمان نگه‌داری غذای پخته شده در یخچال را 24 ساعت می‌دانستند. منبع کسب اطلاعات راجع به نحوه دادن غذای کمکی در 4/65% موارد مراکز بهداشتی و در 5/0% از نمونه‌ها کتاب و جزوه بود.

نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از آن است که بیش از نیمی از مادران بدون توجه به الگوی خاصی قبل از شش ماهگی تغذیه کمکی را شروع کرده‌اند، لذا به نظر می‌رسد با وجود ارایه برنامه‌های آموزشی به روش‌های معمول در درمانگاه‌های شهر ایلام هنوز هم در این مورد مشکلاتی وجود دارد. از این رو آموزش به مادران با روش‌های دیگر مانند فیلم یا نمایش توصیه می‌شود.


سیدمحمد میرکمالی، ماندانا جوانک لیاولی، محمدرضا یگانه،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: کیفیت در ارایه خدمات بالینی یکی از مهم‌ترین نگرانی­ها در سراسر جهان است. حاکمیت بالینی به عنوان رویکردی جدید به بهبود کیفیت در نظام سلامت، نقش اساسی را در استقرار راهبردهای اصلی مراکز درمانی در جهت کیفیت بالاتر خدمات درمانی ایفا می­کند. از سوی دیگر با توجه به اهمیت فرهنگ سازمانی به عنوان اهرمی قدرتمند برای تقویت رفتار سازمانی، موفقیت سازمان­ها در اجرای هر راهبرد تا حد زیادی به حمایت و پشتیبانی فرهنگ سازمانی بستگی دارد و می­توان انتظار داشت که فرهنگ سازمانی حاکم بر بیمارستان، بر اجرای مناسب حاکمیت بالینی نیز تأثیر­گذار باشد. بر این اساس این پژوهش با هدف بررسی همبستگی بین فرهنگ سازمانی و استقرار حاکمیت بالینی از دیدگاه پرستاران در بیمارستان­های آموزشی شهر رشت انجام گرفته است .

  روش بررسی: روش پژوهش مقطعی و از نوع همبستگی و با استفاده از مدل‌های معادلات ساختاری است. به شیوه سرشماری 152 نفر از پرستاران شاغل در پست‌های مدیریتی در تحقیق شرکت کردند. جهت گردآوری داده­ها از پرسشنامه فرهنگ سازمانی Denison (2001) و پرسشنامه محقق ساخته حاکمیت بالینی استفاده شد. داده‌ها به وسیله نرم‌افزار SPSS و نیز LISREL تحلیل و از آزمون­های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی جهت سنجش مدل تحقیق استفاده گردید .

  یافته‌ها : یافته ­ های پژوهش نشان داد بین حاکمیت بالینی با تمام مؤلفه‌های فرهنگ سازمانی رابطه مثبت و معنادار (01/0> p ) برقرار است. تأیید مدل پژوهش مشخص نمود که فرهنگ سازمانی بر استقرار موفق حاکمیت بالینی اثرگذار است .

  نتیجه‌گیری: بهبود فرهنگ سازمانی سبب استقرار پایدار حاکمیت بالینی و به تبع آن ارتقای کیفیت خدمات درمانی خواهد شد. بنابراین مدیران بیمارستان‌ها بایستی به نهادینه ساختن فرهنگ سازمانی مناسب در راستای استقرار حاکمیت بالینی توجه کافی داشته باشند .

  


محمد رضا یگانه، سمیه غلامی، رسول تبری، زهرا عطرکار روشن، سیامک ریماز، ملوک پورعلیزاده،
دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده


زمینه و هدف: آرامش بخشی به دنبال جراحی پیوند شریان کرونر از عوارض ناخواسته جراحی جلوگیری می‌کند. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر آرامش بخشی کنترل شده مبتنی بر ابزار ریچموند بر مدت تهویه مکانیکی و تغییرات فشارخون بیماران متعاقب جراحی پیوند شریان کرونر قلبی است.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی یک سوکور ((IRCT2017050517693N2 در طی دو ماه خرداد و تیر سال 1396 با نمونه‌گیری در دسترس 80 بیمار تحت جراحی شریان کرونر قلبی بستری در بخش مراقبت ویژه مرکز آموزشی درمانی قلب حشمت شهر رشت انتخاب، و به صورت تصادفی در 2 گروه (هر گروه 40 بیمار) تخصیص داده شدند. دوز دریافتی داروی آرام‌بخش در گروه آزمون براساس نمره بی‌قراری ابزار ریچموند و در گروه شاهد به روش معمول (تغییرات همودینامیک) تعیین شد. میزان درد به عنوان متغیر مخدوشگر با ابزار CPOT بررسی شد. برای تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و آزمون‌های کای‌اسکوئر، یومن ویتنی، تی‌مستقل و آزمون ANOVA با اندازه‌گیری مکرر در نرم‌افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین سنی نمونه‌ها 53/7±89/59 و 7/66% مرد بودند. تفاوت معناداری در مدت زمان نیاز به تهویه مکانیکی (04/0>p)، روند تغییرات فشارخون بیماران (05/0>p)، مدت نیاز به داروی وازوپرسور (05/0>p) تا زمان خروج لوله تراشه، و زمان نیاز به تجویز اولین داروهای آرام‌بخش (001/0p<) در دو گروه مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: استفاده از ابزار ریچموند می‌تواند موجب کاهش مدت وابستگی بیمار به دستگاه ونتیلاتور و تغییرات فشارخون شریانی شود. همچنین با به‌کارگیری این ابزار می‌توان از تجویز غیرضروری و زودهنگام داروی آرام‌بخش و وازوپرسور در بیماران جلوگیری نمود.
 
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb