جستجو در مقالات منتشر شده


۴۶ نتیجه برای زندگی

حامد خسروی، لیلا صیادی، محمدنژاد اسماعیل،
دوره ۲۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: بهبودیافتگان از کووید-۱۹ به دلیل تجربه بیماری و شرایط سخت ناشی از آن در معرض تنگنای روانی هستند. ابتلا به بیماری­ها همچنین می­تواند بر کیفیت زندگی بیماران تأثیرگذار باشد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط سلامت روان و کیفیت زندگی بقایافتگان از کووید-۱۹ یک سال پس از ابتلا انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی، همبستگی، مقطعی، در فاصله اسفند ماه سال ۱۳۹۸ تا پایان تیر ماه سال ۱۳۹۹ انجام گرفته است. نمونه پژوهش ۲۷۶ بیمار بقایافته از کووید-۱۹ بودند که به صورت در دسترس وارد مطالعه شدند. داده­ها با استفاده از فرم اطلاعات جمعیتشناختی و بالینی، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-۱۲) و نیز پرسشنامه کیفیت زندگی ۳۶ گویهای (SF-۳۶) جمع‌آوری شد. تحلیل داده‌ها در نرم­افزار SPSS نسخه ۱۶ و با استفاده از آزمون تی­مستقل، پیرسون، آنوا (ANOVA) و رگرسیون خطی انجام گرفت.
یافته‌ها: میانگین نمره سلامت روان و نمره کل کیفیت زندگی مشارکت­کنندگان به ترتیب ۷۵/۲±۲۶/۶ و ۳۰/۱۸±۲/۵۹ بود. ارتباط معناداری بین نمره سلامت روان و نمره کیفیت زندگی وجود داشت (۰۰۱/۰p<) به طوری که با افزایش نمره سلامت روان که بیانگر بدتر شدن وضعیت سلامت روان مشارکت­کنندگان بود، نمره کیفیت زندگی آنها نیز کاهش می­یافت.
نتیجه‌گیری: توجه به سلامت روان و کیفیت زندگی بقایافتگان کووید-۱۹ و نیز اتخاد راهکارهای حمایتی برای آنان توصیه میشود. ارایه خدمات و مراقبت­های روانشناسی و روانپرستاری می­تواند منجر به ارتقای سلامت روان و کیفیت زندگی بقایافتگان شود.

 
سمیرا ختار، لیلا میرهادیان، هما مصفا خمامی، احسان کاظم‌نژاد لیلی،
دوره ۲۹، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: عوامل زیادی می­توانند بر کیفیت زندگی مبتلایان به پر­فشاری خون تأثیر بگذارند. شناسایی عوامل مرتبط با کیفیت زندگی می­تواند به ارتقای آن در مبتلایان به پر­فشاری خون کمک کند. این مطالعه با هدف تعیین نقش پیش­بینیکننده پذیرش بیماری و عوامل فردی- اجتماعی بر کیفیت زندگی مبتلایان به پرفشاری خون انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه از­ نوع همبستگی و به­صورت مقطعی در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ در مورد ۲۴۵ نفر از مبتلایان به پر­فشاری خون مراجعه­کننده به کلینیک فشار­خون بیمارستان دکتر پیروز لاهیجان که به روش نمونه­گیری در­ دسترس وارد مطالعه شدند، انجام گرفت. داده­ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت­شناختی، پرسشنامه پذیرش بیماری و نسخه خلاصه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت گردآوری و با استفاده از رگرسیون خطی چند­گانه در سطح اطمینان ۹۵% در نرم­افزار SPSS نسخه ۲۳ تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار نمره کیفیت زندگی ۱۸/۱۲±۳۲/۶۵ (دامنه ۱۰۰-۰) و میانگین و انحراف معیار نمره پذیرش بیماری ۹۸/۴±۸۳/۳۱ (دامنه ۴۰-۸) بود. متغیر­های جنس، وضعیت اشتغال، وضعیت تأهل، درآمد ­ماهیانه، شرایط زندگی با­خانواده، سن و پذیرش بیماری، به­عنوان عوامل پیش­بینیکننده کیفیت زندگی در مبتلایان به پر­فشاری خون شناخته شدند (۰۰۱/۰p<). با ­توجه به ­مقدار ضریب تعیین (۴۰۱/۰=R۲)، حدود ۴۰% تغییرات کیفیت زندگی، توسط متغیر­های مدل نهایی رگرسیون خطی چند­گانه تبیین می­شود.
نتیجه‌گیری: از ­آن­جا که پذیرش بیماری و برخی متغیر­های فردی- اجتماعی از عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی مبتلایان به پر­فشاری خون هستند، لذا تمرکز بر ارتقای ­پذیرش بیماری و توجه به مؤلفه­های فردی- اجتماعی می­تواند به بهبود کیفیت زندگی در مبتلایان به پر­فشاری خون کمک کند.

 
معصومه جلیلی، شهناز کهن، محمدجواد طراحی، فاطمه ترابی،
دوره ۲۹، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: کووید-۱۹ از جمله بحران­هایی است که به شدت سلامت روانی مردم به ویژه سلامت روان زنان باردار را تهدید می­کند. از طرفی قرنطینه کووید-۱۹ می­تواند بروز خشونت خانگی در زنان باردار را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از مطالعه حاضر تعیین شیوع خشونت خانگی در بارداری و عوامل پیشگوییکننده آن در همه­گیری کرونا بوده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی است که با نمونه­گیری چندمرحله­ای از ۳۰۸ مادر نخست­زا تحت پوشش مراکز جامع سلامت شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی و باروری و پرسشنامه استاندارد خشونت خانگی انجام گرفت. تحلیل داده­ها در نرم­افزار SPSS نسخه ۲۲ و با استفاده از آزمون ضریب همبستگی Spearman و آزمون­های ناپارامتریک Mann-Whitney و Kruskal-Wallis انجام گرفته است.
یافته‌ها: ۲/۱۹% مادران (۵۹ نفر) خشونت خانگی را در طی دوران بارداری خود درک کرده بودند (کسب نمره ۶۰ و بالاتر از پرسشنامه خشونت خانگی). شایع­ترین تجربه خشونت (اعم از درک شده)، خشونت روانی با ۴/۷۴% (۲۲۹ نفر) و پس از آن به ترتیب خشونت اقتصادی با ۱/۳۵‌% (۱۰۸ نفر)، خشونت جنسی با ۲/۱۷‌% (۵۳ نفر) و خشونت جسمی با ۹/۱۴% (۴۶ نفر) بود. بین خشونت خانگی در بارداری با تعداد خواهر و برادر، رتبه تولد، سطح تحصیلات مادر و همسر و شغل همسر ارتباط معنادار یافت شد (۰۵/۰>p).
نتیجه‌گیری: همه‌گیری کووید-۱۹ زنان باردار را نسبت به خشونت خانگی آسیبپذیرتر کرده است. عوامل فردی و فرهنگی زیادی در بروز خشونت خانگی دخیل هستند. بعضی عوامل مانند سطح تحصیلات فرد، تحصیلات همسر و شغل پیشگوییکننده بروز رفتارهای خشونتآمیز می‌باشد. با شناسایی این عوامل و غربالگری خشونت خانگی در دوران بارداری می­توان از رخداد رفتارهای خشونتآمیز توسط همسر و پیامدهای منفی خشونت خانگی بر مادر و جنین جلوگیری کرد.

 
فائزه محمدی، سکینه طاهرخانی، مریم زمانیان، الهه الهی،
دوره ۳۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: نحوه راهبرد تطابقی زنان در مواجهه با خشونت می‌تواند منجر به افزایش و یا کاهش خشونت و همچنین استرس‌ مرتبط با آن شود. یکی از راهکارها جهت ارتقای تطابق، می‌تواند آموزش مهارت‌های زندگی باشد. لذا این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مشاوره گروهی مهارت‌های زندگی با رویکرد شناختی رفتاری بر تطابق زنان خشونت دیده انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی تعداد ۱۲۰ زن خشونت دیده از مراکز بهداشتی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال ۱۴۰۱ انتخاب و در دو گروه مداخله و کنترل (هر گروه ۶۰ نفر) قرار گرفتند. برای گروه مداخله ۸ جلسه مشاوره گروهی مهارت‌های زندگی با رویکرد شناختی رفتاری اجرا شد. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه ویژگیهای فردی و سلامتی، مقیاس تاکتیک‌های حل تعارض و پرسشنامه راه‌های تطابق جمع­آوری شد. راهبردهای تطابقی در پایان مداخله و ۱۲ هفته پس از اتمام مداخله مجدداً سنجیده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام یافت.
یافته‌ها: پس از مداخله، افزایش معنادار میانگین نمره زیرمقیاس‌های فاصله گرفتن (۰۰۱/۰>p)، برنامهریزی (۰۰۱/۰>p)، جستجوی حمایت اجتماعی (۰۰۲/۰=p) و حل مسأله (۰۰۱/۰>p) و کاهش معنادار میانگین نمره زیرمقیاس تفکرات آرزومندانه (۰۰۱/۰>p) در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل رخ داد. بیش‌ترین تأثیر مداخله بر زیرمقیاس برنامه‌ریزی و کمترین تأثیر بر زیرمقیاس جستجوی حمایت اجتماعی بود. (میانگین و انحراف معیار زیرمقیاس برنامه‌ریزی در گروه مداخله در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب ۶۱/۳±۹۵/۸ و ۴۰/۲±۸۲/۱۴بود. این ارقام برای زیرمقیاس جستجوی حمایت اجتماعی به ترتیب ۲۱/۳±۲۸/۵ و ۷۷/۱±۰۳/۷ بود).
نتیجه‌گیری: مشاوره گروهی مهارت‌های زندگی با رویکرد شناختی رفتاری منجر به افزایش استفاده از راهبردهای فاصله گرفتن، برنامه­ریزی، جستجوی حمایت اجتماعی و حل مسأله و کاهش استفاده از تفکرات آرزومندانه در زنان خشونت دیده، شد. بنابراین، می‌توان از این روش جهت ارتقای تطابق زنان خشونت دیده استفاده کرد.

 
مریم طاهری، مرضیه اسدی‌ذاکر، سیمین جهانی، محمد حسین حقیقی زاده، مینا رضایی،
دوره ۳۰، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران با نارسایی قلبی از خودمراقبتی و کیفیت زندگی مطلوبی برخوردار نیستند که باعث محدودیت­هایی در فعالیت­های روزمره، امور فردی و اجتماعی بیماران می­شود. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر آموزش طراحی شده فردی حفظ انرژی بر توانمندسازی بیماران نارسایی قلبی در حیطه خودمراقبتی و کیفیت زندگی بوده است.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده  از خرداد ۱۴۰۱ تا اردیبهشت ۱۴۰۲ در مورد ۶۰ بیمار نارسایی قلبی در بخش­های CCU، قلب و کلینیک قلب و عروق بیمارستان شهید مدنی و شهدای عشایر خرم­آباد، لرستان انجام گرفت. نمونه‌ها براساس معیارهای ورود انتخاب و به روش تصادفی به گروه مداخله (۳۰ نفر) و کنترل (۳۰ نفر) تقسیم شدند. گروه مداخله طی ۴ جلسه ۳۰ دقیقه­ای با فاصله ۳ هفته در طی ۹ هفته آموزش طراحی شده فردی و گروه کنترل آموزش معمول پرستاری پس از ترخیص دریافت کردند. پرسشنامه­های مقیاس رفتار خودمراقبتی نارسایی قلبی اروپایی و کیفیت زندگی با نارسایی قلبی مینه­سوتا قبل از مداخله و در هفته دهم مداخله برای هر دو گروه تکمیل شد. داده­ها در نرم­افزار SPSS نسخه ۲۴ و با آزمون­های آماری Mann-Whitney، Wilcoxon، تیمستقل و کایاسکوئر تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: پس از مداخله، کاهش معناداری در میانگین نمرات خودمراقبتی و کیفیت زندگی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (۰۰۱/۰>p) که بیانگر افزایش میزان خودمراقبتی و بهبود کیفیت زندگی است.
نتیجه‌گیری: آموزش طراحی شده فردی حفظ انرژی در مبتلایان به نارسایی قلبی باعث بهبود خودمراقبتی و کیفیت زندگی می­شود. بنابراین، استفاده از این روش­ غیردارویی و بی­عارضه می­تواند مفید ­باشد.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT۲۰۲۲۰۶۱۲۰۵۵۱۵۰N۱

 
پروانه وصلی، زهره کمیجانی، میمنت حسینی، ملیحه نصیری،
دوره ۳۰، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: کیفیت زندگی کودکان مبتلا به بیماری­های سرشتی قلب تحت تأثیر نیازهای گوناگون پس از عمل جراحی قرار می­گیرد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر برنامه انتقال مراقبت مبتنی بر خانواده بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودکان مبتلا به بیماری­های سرشتی قلب تحت جراحی ترمیمی انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی در مورد ۷۸ زوج مادر- کودک مبتلا به بیماری سرشتی قلب تحت جراحی ترمیمی بستری در بیمارستان قلب شهید رجایی تهران در دو گروه مداخله (۴۰ نفر) و کنترل (۳۸ نفر) انجام گرفته است. نمونهها در سال ۱۴۰۳-۱۴۰۲ به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده­ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودکان پیش از سن مدرسه در چهار مرحله جمع­آوری شد. گروه مداخله برنامه انتقال مراقبت مبتنی بر خانواده را در ۱۱ جلسه و گروه کنترل آموزش­های معمول حین ترخیص را دریافت کردند. داده­ها با استفاده از نرم­افزار SPSS نسخه ۲۲ و آزمون­های تیمستقل، Bonferroni و آنالیز واریانس یک و دو طرفه با اندازه­های تکراری تحلیل شد.
یافته‌ها: در مقایسه درون گروهی نمره کیفیت زندگی در گروه کنترل و مداخله افزایش معنادار دیده شد (۰۰۱/۰p<)، با این حال میزان افزایش در گروه مداخله بیشتر بود. در مقایسه بین گروهی نمره کیفیت زندگی در مرحله قبل از مداخله، بعد و یک ماه بعد از ترخیص تفاوت معناداری دیده نشد، اما در مرحله سه ماه بعد تفاوت معنادار به دست آمد (۰۰۳/۰=p).
نتیجه‌گیری: برنامه انتقال مراقبت مبتنی بر خانواده ممکن است بتواند کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودکان مبتلا به بیماری­های سرشتی قلب تحت جراحی ترمیمی مؤثر باشد. پرستاران می­توانند از نتایج این مطالعه در جهت افزایش کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودکان مبتلا به بیماری‌های سرشتی قلب تحت جراحی ترمیمی استفاده کنند.

 

صفحه ۳ از ۳    
۳
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb