31 نتیجه برای پرستاران
نسرین علوی ارجمند، زهرا کاشانینیا، محمدعلی حسینی، پوریا رضاسلطانی،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: استرس از مشکلات اصلی پرستاران است که تأثیر زیادی بر عملکرد حرفهای و زندگی شخصی آنها گذاشته و موجب تعارض بین کار و زندگی میشود. هدف از این مطالعه تعیین میزان تأثیر مدیریت استرس بر استرس کاری و تعارض کار- زندگی پرستاران میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه شبه تجربی دو گروهی، 64 نفر از پرستاران بیمارستان شهید لواسانی تهران در سال 1391 به روش تصادفی ساده از بین فهرست پرستاران شاغل در آن بیمارستان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی، تعارض کار- زندگی و استرس کاری بود. ابتدا دو گروه پرسشنامهها را تکمیل کردند. برای گروه مداخله کارگاه دو روزه آموزش مدیریت استرس اجرا شد. پرسشنامهها یک ماه بعد از مداخله مجدداً تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای کایاسکوئر، تیمستقل، تیزوجی و ضریب همبستگی پیرسون در نرمافزار SPSS v.18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سطح معناداری 05/0p< در نظر گرفته شد.
یافتهها: دو گروه به لحاظ متغیرهای زمینهای همسان بودند (05/0p>). دو گروه از نظر میانگین نمرات تعارض کار- زندگی و همچنین استرس کاری قبل از مداخله تفاوت آماری معنادار نداشتند (به ترتیب 747/0=p و 563/0=p). ولی یک ماه بعد از مداخله تفاوت آماری معنادار در میانگین نمرات تعارض کار- زندگی و همچنین استرس کاری بین دو گروه مشاهده شد (به ترتیب 007/0=p و 014/0=p).
نتیجهگیری: آموزش مدیریت استرس میتواند استرس کاری و تعارض کار- زندگی پرستاران را کاهش دهد. لذا آموزش مهارتهای مدیریت استرس در حیطههای مدیریتی، بالینی و آموزشی پرستاران ضروری به نظر میرسد.
مریم میرزایی، علیرضا خاتونی، رویا صفری فرامانی، الهام سپهوند،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: شایعترین نوع خطاهای پزشکی، خطاهای دارویی میباشد. بروز اشتباهات دارویی میتواند باعث مشکلات جدی در سلامت عمومی شده و تهدیدی برای ایمنی بیمار محسوب گردد. هدف مطالعه حاضر بررسی شیوع وقوع و نوع خطاهای دارویی و موانع گزارشدهی آن در پرستاران شاغل در یکی از بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه بوده است .
روش بررسی: در طی یک مطالعه مقطعی یکی از بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به سال 1391 تعداد 96 کارشناس پرستاری به روش نمونهگیری وارد مطالعه شدند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه خطاهای دارویی بود که روایی و پایایی آن در مطالعات گذشته به تأیید رسیده است. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS v.20 و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند .
یافتهها : شیوع وقوع خطاهای دارویی در میان پرستاران 2/79% بود. بیشترین خطاهای رخ داده به ترتیب شامل دادن چند داروی خوراکی به طور همزمان (1/53%) و دادن دارو دیرتر یا زودتر از زمان مقرر (7/41%) بودند. میزان گزارشدهی خطاهای دارویی 14% از میان موانع گزارشدهی، موانع مربوط به کارکنان بیشتر از موانع مدیریتی بود .
نتیجهگیری: نتایج بیانگر بالا بودن شیوع وقوع خطای دارویی و در عین حال گزارش محدود خطاهای مزبور میباشد. لذا برگزاری دورههای بازآموزی در خصوص دارودرمانی ایمن و اتخاذ راهکارهای مدیریتی برای ترغیب پرستاران برای گزارش موارد خطا توصیه میشود .
حجت حبیبی، علیرضا موغلی، کامران باقری لنکرانی، فروزان حبیبی،
دوره 20، شماره 3 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به این که بیماران اغلب کیفیت خدمات ارایه شده از بیمارستان را بر پایه درک خود از مراقبت پرستاری بنا میکنند و چون خدمات پرستاری نقش بسیار مهمی در رضایت بیماران دارد، میتوان انتظار داشت ک ه متغیرهای رضایت شغلی و فرسودگی شغلی پرستاران بر رضایت بیماران تأثیرگذار باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر رضایت و فرسودگی شغلی پرستاران بر رضایت بیماران در بیمارستانهای شهر شیراز انجام یافته است .
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی است . در این مطالعه با استفاده از روش نمونهگیری چند مرحلهای 280 نفر از پرستاران شاغل و 560 نفر از بیماران بستری در بیمارستانهای شهر شیراز به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامهها ی رضایت شغلی Spector (1996) و فرسودگی شغلی Maslach (1996) و پرسشنامه محقق ساخته رضایت بیماران استفاده شد. دادهها به وسیله نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل و از مدلهای معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی جهت سنجش مدل تحقیق استفاده گردید .
یافتهها : نتایج این مطالعه نشان داد دو متغیر رضایت شغلی و فرسودگی شغلی پرستاران بر رضایتمندی بیماران اثرگذار است. همچنین بین رضایت شغلی و فرسودگی شغلی پرستاران رابطه منفی و معنادار برقرار است (001/0 p< ) .
نتیجهگیری: پیشنهاد میشود که با تمرکز روی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی و فرسودگی شغلی پرستاران و رفع کمبودها و سازماندهی حرفه پرستاری و بهبود سیستم پرداخت و عادلانه کردن آن، زمینه برای بالا بردن سطح کیفیت مراقبت و رضایتمندی هرچه بیشتر بیماران فراهم شود .
حشمتاله حیدری، عزیز کامران، ناصر نوینمهر،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از وظایف اصلی پرستاران دارو دادن است. با توجه به این که خطاهای دارویی به عنوان شایعترین خطاهای پزشکی قابل پیشگیری و تهدیدکننده حیات بیمار شناخته شدهاند، جهت ریشهیابی آنها، این پژوهش با هدف تبیین درک پرستاران از علل خطاهای دارویی انجام یافته است .
روش بررسی: این مطالعه با روش تحقیق کیفی و با رویکرد تحلیل محتوا در سال 1391 در بخشهای ویژه بیمارستان شهدای عشایر خرمآباد انجام یافته است. جهت گردآوری اطلاعات به روش نمونهگیری هدفمند 17 پرستار انتخاب و با آنان مصاحبه نیمه ساختارمند به عمل آمد. مصاحبهها ضبط، دستنویس و با روش Lundman و Graneheim مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت اطمینان از صحت و پایایی دادهها از معیارهای Linclon و Gouba استفاده شد .
یافتهها : اطلاعات در چهار طبقه اصلی و شش زیرطبقه شامل: عوامل مدیریتی (با زیرطبقات ناکارآمدی در جذب نیرو، شرایط نامطلوب فیزیکی و حجم کاری بالا)، ناکارآمدی در حرفهای شدن (با زیرطبقات عدم تعهد پرستار، نقصان دانش و ناکارآمدی در ارتباط بین حرفهای)، نارسایی در فرایند تجویز دارو توسط پزشکان و نقص در تولید و بستهبندی داروها توسط شرکتهای دارویی قرار گرفت .
نتیجهگیری: تربیت و جذب نیروی پرستاری متعهد و حرفهای، در امر مراقبت از بیمار، الکترونیکی کردن پروندههای پزشکی، همت شرکتهای داروساز در بستهبندی مناسب داروها و مدیریت کارآمد میتواند در کاهش خطاهای دارویی مؤثر باشد .
نرگس روستایی، سید محمد تقی آیتالهی، جمشید جمالی،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: سلامت روانی یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی میباشد که توجه به آن در بهبود سلامت جامعه حایز اهمیت است. توجه به بعد روانی پرستاران، به عنوان بزرگترین گروه ارایه دهنده خدمات در نظام سلامت از اهمیت ویژهای برخوردار است. از جمله عواملی که میتواند سلامت روانی پرستاران را تهدید کند عدم ثبات کاری میباشد. مطالعه حاضر به عنوان اولین پژوهش جامع در جنوب ایران، شیوع اختلالات خفیف روانی در پرستاران را ارزیابی نموده و ارتباط بین اختلالات خفیف روانی و ثبات کاری را بررسی میکند .
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش را پرستاران استانهای بوشهر و فارس تشکیل می دهد. اطلاعات مورد نیاز از طریق نمونهگیری چند مرحلهای در سال 1393 در مورد نمونه ای شامل 771 پرستار جمعآوری شده است. در این پژوهش، وضعیت سلامت روانی پرستاران با استفاده از پرسشنامه GHQ-12 ارزیابی گردید و نوع استخدام (طرحی، قراردادی، پیمانی و رسمی) به عنوان شاخصی برای اندازهگیری ثبات شغلی پرستاران در نظر گرفته شده است . داده ها با استفاده از مدل رگرسیون کلاس پنهان تجزیه و تحلیل شد .
یافتهها : در حدود 48/27% پرستاران در کلاس اختلال خفیف روانی قرار گرفتند. رابطه نوع استخدام به عنوان شاخص ثبات کاری با اختلالات خفیف روانی معنادار نبود. تنها عامل معنادار بر اختلال روانی پرستاران، جنس بود (049/0= p ) به طوری که زنان 20 % شانس بیشتری نسبت به مردان برای دارا بودن اختلال خفیف روانی داشتند .
نتیجهگیری: شیوع اختلالات خفیف روانی پرستاران در سطح متوسطی قرار داشت. نتایج این مطالعه نشان داد ثبات کاری تأثیری بر سطح اختلالات خفیف روانی در پرستاران ندارد. شیوع بالاتر اختلال خفیف روانی در زنان پرستار، لزوم تدوین راهکارهای مناسب و ارایه آموزشهای لازم به آنان در جهت کنترل اختلالات خفیف روانی از جمله کنترل اضطراب و استرس را میطلبد .
زهرا مددخانی، منصوره نیکوگفتار،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تفکر انتقادی از اجزای ضروری و مهم حرفه پرستاری است و پرستاران برای محدود نشدن به اقدامات از پیش تعیین شده و توجه به نیازهای خاص بیماران، باید دارای مهارتهای تفکر انتقادی باشند. با توجه به سهم عناصر هیجانی در تفکر انتقادی، این مطالعه با هدف تعیین نقش پیشبین هوش هیجانی در گرایش به تفکر انتقادی پرستاران صورت گرفت .
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی که در سال 1389 انجام یافته است، تعداد 118 نفر از پرستاران زن شاغل در بیمارستانهای آموزشی شهر قزوین به روش نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدند و به مقیاس صفت فراخلقی ( TMMS ) و پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا ( CCTDI ) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS v.16 و آزمونهای آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
یافتهها : نتایج این مطالعه نشان داد که بین هوش هیجانی و گرایش به تفکر انتقادی رابطه مثبت معنادار وجود دارد (385/0= r و 001/0 p< ). همچنین، رابطه بین گرایش به تفکر انتقادی با دو زیرمقیاس شفافیت هیجانی (459/0= r ) و ترمیم هیجانی (220/0= r ) مثبت و معنادار است، در حالی که رابطه بین زیرمقیاس توجه به هیجان و گرایش به تفکر انتقادی از نظر آماری معنادار نیست (117/0= r ). از سوی دیگر، نتایج پژوهش نشان داد که زیرمقیاس شفافیت هیجانی، 21 % از تغییرات گرایش به تفکر انتقادی را به طور معناداری پیشبینی میکند .
نتیجهگیری: بر این اساس، افرادی که به هیجانات خود آگاهتر بوده و از شفافیت هیجانی بالاتری برخوردارند نسبت به تفکر انتقادی، گرایش بیشتری دارند. تقویت تفکر انتقادی پرستاران، میتواند به طور مستقیم در ایمنی و بهبود وضعیت بیمار تأثیرگذار باشد و با در نظر گرفتن نقش اساسی هوش هیجانی در تفکر انتقادی، آموزش مهارتهای یاد شده به آنان، منجر به ارایه عملکرد مطلوبتر و بهبود کیفیت مراقبتهای پرستاری خواهد شد .
صدیقه خنجری، راضیه طالبی، سیده فاطمه حقدوست اسکویی،
دوره 21، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بتا تالاسمی ماژور، یک بیماری مزمن است و درمان اصلی آن تزریق خون منظم میباشد. تزریق خون، فرآیند پیچیدهای است و احتمال بروز اشتباهات انسانی در جریان این فرآیند به خصوص در کودکان زیاد است و عوارض ناخواسته جدی برای آنها به دنبال دارد. پرستاران به عنوان ارایهدهندگان اصلی خدمات باید مراقبت خود را براساس بهترین شواهد موجود ارایه دهند و راهنماهای بالینی ابزارهای تسهیلکننده دستیابی به این هدف هستند. این مطالعه با هدف تدوین راهنمای بالینی مبتنی بر شواهد برای فرآیند تزریق خون در کودکان مبتلا به تالاسمی انجام یافته است .
روش بررسی: این مطالعه تکاملی به مدت 16 ماه از سال 1392 تا 1393، براساس فرآیند سه مرحلهای بومیسازی راهنماهای بالینی شامل برنامهریزی، بومیسازی و نهاییسازی صورت گرفت. طی این مراحل به ترتیب ابتدا موضوع مطالعه و اهداف آن به طور واضح مشخص شد، سپس سؤالات بهداشتی به روش PIPOH طراحی گردید. پس از انجام جستجوهای نظاممند، کیفیت راهنماهای بالینی بازیابی شده توسط کمیتهای متشکل از صاحبنظران و دستاندرکاران سیاستگذاری در پرستاری و با استفاده از ابزار Appraisal of Guidelines for Research and Evaluation (AGREE) مورد ارزیابی قرار گرفت. در پایان نسخه نهایی راهنما پس از بازبینی خارجی و برگزاری جلسات پانل متخصصان و دستیابی اعضا به توافق تدوین شد .
یافتهها : معیارهای عملکرد بالینی مربوط به مراحل مختلف فرآیند تزریق خون براساس بهترین شواهد موجود، شرایط فرهنگی و بهداشتی تعیین و در قالب دوازده بخش به صورت توصیه ارایه گردید .
نتیجهگیری: راهنمای بالینی بومیسازی شده حاصل از این پژوهش مبتنی بر بهترین شواهد موجود است و میتواند مبنای عملکرد بالینی در فرایند تزریق خون قرار گیرد .
شهزاد پاشاییپور، رضا نگارنده، نسرین برومندنیا،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: آموزش عملکرد مبتنی بر شواهد از ضروریات آموزش پرستاری است. بر این اساس شناخت عوامل مؤثر بر پذیرش آن جهت انجام مداخلات مطلوب و با کیفیت پرستاری از اهمیت ویژهای برخوردار است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر پذیرش عملکرد مبتنی بر شواهد در پرستاران براساس مدل اشاعه نوآوری راجرز انجام گرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است. نمونههای پژوهش 130 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستانهای علوم پزشکی تهران در سال 1393 بودند. ابزار پژوهش شامل 4 پرسشنامه: ویژگیهای فردی؛ دانش، نگرش و پذیرش عملکرد مبتنی بر شواهد؛ نوآوری فردی و ویژگیهای درک شده عملکرد مبتنی بر شواهد بود. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر) در نرمافزار SPSS V.19 و EQS تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که سن و سابقه کار پرستاران با دانش عملکرد مبتنی بر شواهد رابطهای معنادار و معکوس دارد (به ترتیب 805/0-=r و 809/0-=r). نوآوری فردی با دانش رابطه مستقیم و معنادار دارد (776/0=r). همچنین، دانش با پذیرش عملکرد مبتنی بر شواهد رابطهای مستقیم و معنادار و نسبت به متغیرهای دیگر بیشترین تأثیر را بر پذیرش عملکرد مبتنی بر شواهد دارد (937/0=r). ویژگیهای درک شده عملکرد مبتنی بر شواهد با نگرش و پذیرش رابطهای معنادار و مستقیم داشتند (به ترتیب 898/0=r و 888/0=r). نگرش با پذیرش نیز رابطهای مستقیم و معنادار داشت (869/0=r). یافتههای تحلیل مسیر نشان داد که مدل با متغیرهای موجود دارای برازش مطلوب است (001/0>p).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه عوامل مؤثر بر پذیرش عملکرد مبتنی بر شواهد را نشان میدهد که میتوان با شناخت آنها گامهای مؤثری در جهت پذیرش بیشتر آن در محیطهای بالینی برداشت.
طاهره بنیاد کاریزمه، طیبه رحیمی پردنجانی، علی محمدزاده ابراهیمی،
دوره 22، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: رضایتمندی شغلی از اساسیترین مؤلفههای بهداشت روانی در هر شغل و حرفه و یکی از مهمترین عوامل در موفقیت شغلی است. بنابراین شناسایی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی ضروری میباشد. یکی از این عوامل، توانمندسازی کارکنان است. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین توانمندسازی ساختاری و روانشناختی با رضایت شغلی پرستاران میباشد.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی- همبستگی، جامعه آماری کلیه پرستاران شاغل در بیمارستانهای دولتی شهر مشهد (4300 نفر) در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش 340 نفر از پرستاران بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، انتخاب شدند. شرکتکنندگان با استفاده از پرسشنامه شرایط اثربخشی کار-2 (CWEQ-II)، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی (PEQ) و شاخص توصیفی شغل (JDI) مورد سنجش قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرمافزار SPSS v.19 و در بخش اعتباریابی از تحلیل عامل تأییدی با استفاده از نرمافزار AMOS-21 استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد، رابطه چندگانه معناداری بین مؤلفههای توانمندسازی ساختاری و توانمندسازی روانشناختی با رضایت شغلی وجود دارد (286/0=R2، 001/0>p). از بین هشت متغیری که در تحلیل رگرسیون به روش مرحلهای وارد شدند سه متغیر احساس معناداری (30/0=β، 001/0>p)، احساس مؤثر بودن (25/0=β، 001/0>p) و دسترسی به حمایت (13/0= β، 001/0>p) با همدیگر 6/28% واریانس رضایت شغلی را پیشبینی میکنند.
نتیجهگیری: نتایج، اهمیت توانمندسازی روانشناختی، احساس معناداری، احساس مؤثر بودن و دسترسی به حمایت را به عنوان پیشبینهای قوی برای رضایت شغلی نشان میدهد. بنابراین توصیه میشود با فراهم ساختن شرایط لازم برای توانمندسازی پرستاران، رضایت شغلی و به دنبال آن کارایی و احساس رضایت از زندگی آنان افزایش یابد.
محمد رضا زید آبادی، زهرا غضنفری، ام سلیمه رودی رشت آبادی،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی بیماران اساس عملکرد پرستاری بوده و هر قدر پرستاران در این امر بهتر عمل نمایند، نتیجه آن برای بیماران سودمندتر خواهد بود. عملکرد بهتر مستلزم دانش و مهارت و نگرش مناسب نسبت به اهمیت معاینات فیزیکی است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط دانش- مهارت با اهمیت معاینات فیزیکی در پرستاران شاغل در بیمارستانها اجرا شده است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- همبستگی 300 پرستار شاغل در بخشهای داخلی، جراحی و ویژه بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی کرمان، در سال 1395 به روش در دسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتهاند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی و حرفهای و پرسشنامه دانش- مهارت و اهمیت معاینات فیزیکی بوده است. دادهها با استفاده از آزمونهای t، ANOVA، ضرایب همبستگی و رگرسیون خطی در نرمافزار SPSS نسخه 19 تجزیه و تحلیل شده است.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمره دانش- مهارت (74/0±)14/3 و میانه (دامنه میان چارکی) نمرات اهمیت (52/0)4 بود. ارتباط مثبت و معناداری بین دو متغیر دانش- مهارت و اهمیت وجود داشت. پرستاران در مهارتهایی که مهمتر تشخیص داده بودند، دانش- مهارت بیشتری را اظهار نمودند. بیشترین متغیر تأثیرگذار بر ارتباط دانش- مهارت و اهمیت، آموزش بود.
نتیجهگیری: ارزیابی پرستاران از مهارت خود در اجرای معاینات فیزیکی در سطح پایین بود. لیکن کلیه مهارتها را مهم تشخیص داده بودند. برنامههای آموزشی مؤثر میتواند به نیاز آنان برای کسب این مهارتها پاسخ دهد.
صدیقه سلیمی، وحید پاکپور، حسین فیضالهزاده، آزاد رحمانی،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: استرس بالا در محیط کار پرستاران بخشهای ویژه میتواند سبب ترک حرفه و عدم تمایل به ادامه فعالیت در آنان گردد که یکی از مشکلات مطرح در حرفه پرستاری بوده و بر اثربخشی نظامهای بهداشتی تأثیر به سزایی دارد. علیرغم اهمیت تابآوری در تحمل شرایط دشوار، مطالعات محدودی تابآوری پرستاران شاغل در بخشهای ویژه را بررسی نمودهاند. هدف از این مطالعه تعیین میزان تابآوری و ارتباط آن با تمایل به ترک حرفه در پرستاران شاغل در بخشهای ویژه است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی است که در آن 400 نفر از پرستاران شاغل در بخشهای ویژه بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1395 شرکت داشتند. جهت جمعآوری دادهها از فرم اصلاح شده «مقیاس پیشبینی ترک حرفه» که توسط Liou ابداع شده و فرم کوتاه شده مقیاس تابآوری Connor و Davidson استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون منویتنی و کروسکال والیس در SPSS نسخه 13 انجام گرفت.
یافتهها: میانه و دامنه بین چارکی امتیاز تابآوری (8 : IQR) 50/25 و تمایل به ترک حرفه (67/0 : IQR) 83/2 بوده است. همچنین بین تابآوری و تمایل به ترک حرفه همبستگی معکوس معنادار مشاهده شد (173/0-=R ، 001/0p<).
نتیجهگیری: با توجه به میزان تمایل به ترک حرفه، توجه بیشتر به عوامل مؤثر در تمایل به ترک حرفه ضروری است. همچنین نظر به ارتباط معنادار بین تابآوری و تمایل به ترک حرفه، آموزش راهکارهای تقویت تابآوری در برنامه آموزشی پرستاران و دانشجویان پرستاری توصیه میشود.
الهام امیری، حسین ابراهیمی، مریم وحیدی، محمد اصغری جعفرآبادی، حسین نامدار ارشتناب،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: حساسیت اخلاقی دارای ابعاد مختلفی شامل وجود احساسات فردی، تواناییهای علمی، توان استدلال و تصمیمگیری است که برای دستیابی به آن وجود برخی ویژگیهای فردی و آمادگیهای آموزشی ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین حساسیت اخلاقی و ارتباط آن با مشخصات فردی و شغلی پرستاران شاغل در بخشهای داخلی انجام یافته است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی همبستگی با مشارکت ۱۹۸ پرستار در بخشهای داخلی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال ۱۳۹۵ انجام یافت. ابزار جمعآوری دادهها فرم مشخصات فردی و شغلی و پرسشنامه حساسیت اخلاقی (MSQ) بود. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه ۱۳ با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای t-test، ضریب همبستگی پیرسون، ANOVA تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین حساسیت اخلاقی پرستاران 48/0±84/4 (از ۷) بود. بیشترین نمره حساسیت اخلاقی در ابعاد «آگاهی از نحوه ارتباطات بین فردی» و «تبعیت از قوانین» و کمترین نمره در ابعاد «احترام به استقلال مددجو» و «تجربه کشمکشهای اخلاقی» بود. سن پرستاران با ابعاد «احترام به استقلال مددجو» (008/0=p) و «تبعیت از قوانین» (034/0=p) ارتباط معنادار و معکوس داشت. همچنین بین بعد «تبعیت از قوانین» با سابقه کار، ارتباط معنادار و معکوس وجود داشت (009/0=p).
نتیجهگیری: با توجه به کسب نمره پایین در بعد «احترام به استقلال مددجو» در مطالعه حاضر پیشنهاد میشود تا در آموزش ضمن خدمت و همچنین در تدوین برنامههای آموزشی پرستاری، مراقبت مددجو محور و تأکید بر استقلال بیماران مورد توجه قرار گیرد.
سارا سادات حسینی اسفیدارجانی، رضا نگارنده، لیلا جانانی، اسمعیل محمدنژاد، الهام قاسمی،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: پرستاران نقش مهمی در نظام سلامت دارند و ترک خدمت آنها موجب اختلال در عملکرد آن میشود. مطالعه حاضر با هدف تعیین تمایل به ترک خدمت و ارتباط آن با محیط کار سالم پرستاران انجام یافته است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در سال 1395 در مورد 295 پرستار در مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) انجام گرفت. پرستاران به روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده با اختصاص تناسبی انتخاب شدند و فرم مشخصات فردی، پرسشنامه محیط کار سالم و مقیاس پیشبینی ترک خدمت را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای آماری تیمستقل، آنالیز واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه در نرمافزار SPSS نسخه 20 تحلیل گردید.
یافتهها: میانگین نمره پیشبینی ترک خدمت که دامنه تغییرات آن بین 12 تا 60 میباشد، (38/4)21/36 به دست آمد. در بررسی محیط کار سالم، بعد رهبری قابل اعتماد بیشترین میانگین (3±60/9) و بعد برقراری ارتباط ماهرانه کمترین میانگین (74/2±97/8) را کسب کرد. بین بعد شناخت هدفمند محیط کار سالم و تمایل به ترک خدمت همبستگی معنادار اما ضعیفی وجود داشت (024/0=p، 135/0-=r) همچنین نمره پیشبینی ترک خدمت در مردان به طور معناداری بیشتر از زنان بود (023/0=p).
نتیجهگیری: هرچند در مطالعه حاضر ارتباطی میان ترک خدمت و محیط کار سالم مشاهده نشد، اما با توجه به اهمیت جذب و ابقای پرستاران لازم است دلایل این امر از جمله ویژگیهای محیط کار مورد بررسی بیشتر قرار گرفته و تدابیر لازم اتخاذ گردد.
شیرین خواجه حسینی، احمدرضا صیادی، محمد مبینی لطفآباد، شهین حیدری،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: شغل پرستاری در آمیخته با وضعیت نوبت کاری در ساعات مختلف شبانهروز است. بروز اختلالات خواب ناشی از بهم خوردن چرخه خواب و بیداری و سیکل سیرکادین در این گروه به وفور رخ میدهد. روش تن آرامی بنسون یک روش آسان، غیرتهاجمی و غیردارویی است که میتواند در بهبود کیفیت خواب افراد تأثیرگذار باشد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تکنیک آرامسازی بنسون بر کیفیت خواب پرستاران نوبت کاری در گردش بیمارستانها انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی تعداد 80 نفر از پرستاران نوبت کار سه بیمارستان شهر رفسنجان در سال 1397 که براساس نمره پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ دارای کیفیت خواب پایین بودند، به صورت در دسترس انتخاب و سپس با استفاده از روش تصادفی کمینهسازی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. به گروه مداخله تکنیک آرامسازی بنسون آموزش داده شد و از آنها خواسته شد که به مدت یک ماه، قبل از خواب آن را اجرا نمایند. پس از مدت یک ماه مجدداً پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ توسط هر دو گروه تکمیل شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری t مستقل، t زوجی، Chi-Square و آزمون دقیق فیشر در نرمافزار SPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمره کیفیت خواب گروه مداخله و کنترل قبل از مداخله به ترتیب، 53/2±79/7 و 78/2±95/7 بود و بین گروهها تفاوت معناداری وجود نداشت. یک ماه بعد از اجرای تکنیک، میانگین و انحراف معیار نمره کیفیت خواب گروه مداخله 32/2±58/5 و گروه کنترل 93/2±53/8 بود و دو گروه از لحاظ آماری اختلاف معناداری داشتند (0001/0p<).
نتیجهگیری: در این مطالعه استفاده از تکنیک آرامسازی بنسون که یک تکینیک غیرتهاجمی ساده، ارزان و فاقد عوارض جانبی است، کیفیت خواب پرستاران نوبت کار را ارتقا بخشید، لذا آموزش و اجرای این تکنیک به پرستاران جهت افزایش کیفیت خواب توصیه میشود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20180306038981N1
شهناز طبیعی، سید علی معزی، غلامرضا شریفزاده، بهاره زارعی، فاطمه کبری شفیعی،
دوره 26، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی و عروقی به خصوص انسداد عروق کرونر از شایعترین بیماریهای منجر به مرگ در سطح جهان است. اخیراً برای درمان، از مداخله کرونر از طریق پوست، استفاده میشود که باعث کاهش قابل توجه در میزان مرگ و میر شده است. برای کاهش عوارض آنژیوپلاستی رفتارهای مراقبتی پرستاران اهمیت خاصی دارد. هدف این مطالعه تعیین تأثیر اجرای روش مراقبت پرستاری اولیه بر درک بیماران از رفتارهای مراقبتی پرستاران بعد از انجام آنژیوپلاستی عروق کرونر بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه مداخلهای تصادفی شاهددار، تعداد 60 نفر بیمار که پس از آنژیوپلاستی در بخش مراقبتهای ویژه قلبی بیمارستان رازی شهر بیرجند از اسفند 1397 لغایت اردیبهشت 1398 بستری شده بودند، به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی ساده به دو گروه 30 نفره تخصیص یافتند. برای بیماران گروه کنترل مراقبتهای معمول بخش به روش موردی و برای بیماران گروه مداخله مراقبتهای پرستاری اولیه براساس فرآیند پرستاری اجرا گردید. در زمان ترخیص، پرسشنامه استاندارد درک از رفتار مراقبتی پرستاران برای همه بیماران به روش مصاحبه تکمیل شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمون t مستقل در سطح معناداری 05/0p< تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بعد از مداخله، میانگین نمره کلی درک از رفتار مراقبتی و همچنین ابعاد «احترام» و «اطمینان از حضور انسانی» در گروه مداخله به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل بوده است (05/0p<). اما در ابعاد «گرایش و ارتباط مثبت»، «داﻧﺶ و ﻣﻬﺎرتﺣﺮﻓﻪای» و «توجه به تجارب دیگری» تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0p>).
نتیجهگیری: ارایه مراقبت پرستاری به روش اولیه منجر به افزایش درک بیمار از رفتار مراقبتی پرستاران و افزایش حس احترام و اطمینان از حضور انسانی پرستار میشود. لذا به کارگیری این روش مراقبتی در بخش مراقبتهای ویژه قلبی توصیه میگردد.
ایما دربندی، شهلا محمدزاده زرنکش، محمدرضا کردباقری، میترا ذوالفقاری،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت ارتباط در پرستاری، این مطالعه با هدف تعیین تأثیر حمایت آنلاین پس از ارایه محتوای الکترونیکی بر مهارتهای ارتباطی پرستاران با بیماران انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی، با طراحی قبل و بعد تعداد ۱۰۰ نفر از پرستاران شاغل در بخشهای ارتوپدی بیمارستان شهید دکتر چمران، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1397 به صورت تصادفی در دو گروه ۵۰ نفری قرار گرفتند و محتوای الکترونیکی آموزش مهارتهای ارتباطی را دریافت کردند. در گروه مداخله علاوه بر دریافت محتوای آموزشی، حمایت آنلاین از طریق رسانه اجتماعی به مدت چهار هفته با حضور روانشناس انجام یافت، به طوری که با طرح سؤالات و مشکلات واقعی و یا سناریوهای شبیهسازی شده، به بحث و بررسی پیرامون رفتار مناسب در آن موقعیت میپرداختند. قبل و بعد از هشت هفته، مهارتهای ارتباطی در هر دو گروه توسط پرسشنامه Burton J.E بررسی و دادهها با آزمونهای آماری تیمستقل و آنالیز کوواریانس چندمتغیری با نمرات افتراقی مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که قبل از انجام مداخله تفاوت معناداری بین دو گروه در نمره مهارتهای ارتباطی وجود نداشته و هشت هفته پس از دریافت محتوای الکترونیکی نمره شرکتکنندگان در هر دو گروه افزایش یافته است. این افزایش در گروه تحت حمایت آنلاین میزان بیشتری را نشان داد (001/0p<)، در واقع حمایت آنلاین سبب تفاوت (637/0) در نمره مهارتهای ارتباطی بین دو گروه شد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که ارایه محتوای الکترونیکی به همراه حمایت آنلاین منجر به بهبود دانش مهارتهای ارتباطی نمونههای مورد مطالعه شده است. پیشنهاد میشود علاوه بر آموزش از طریق ارایه محتوای الکترونیکی، استفاده از رسانههای اجتماعی با توجه به مزایای آنها از جمله سهولت استفاده، در دسترس بودن و نسبتاً کم هزینه بودن، در برنامههای توانمندسازی تیم درمان از جمله ارتقای مهارتهای ارتباطی مورد استفاده قرار گیرد.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20090127001599N27
سارا شرفیه، شیوا خالقپرست، فاطمه قانی دهکردی، سعیده مظلوم زاده،
دوره 27، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تصمیمگیری بالینی بخش اساسی حرفه پرستاری است. پرستاری بر پایه اخلاق استوار است. پرستارانی که دارای عملکرد اخلاقی شجاعانه هستند تعهد به بیماران، از پیامدهای احتمالی و نگرانیهای مربوط به خودشان برایشان مهمتر است. هدف این پژوهش تعیین ارتباط شجاعت اخلاقی و مشارکت در تصمیمگیری بالینی پرستاران بوده است.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی- مقطعی در سال 1398 انجام یافت. جامعه مورد مطالعه پرستاران شاغل در CCU و ICU مرکز آموزشی، تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی بود. نمونه مورد مطالعه 195 نفر بود. جهت جمعآوری دادهها از دو پرسشنامه استاندارد شجاعت اخلاقی Sekerka و همکاران (2009) و مشارکت در تصمیمگیری بالینی (PDAQ) استفاده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی، تیمستقل و ضریب همبستگی پیرسون در نرمافزار SPSS نسخه 19 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمره کل شجاعت اخلاقی پرستاران مورد مطالعه 48/11±38/90 (دامنه قابل کسب 105-15) بود. میانگین نمره کل تصمیمگیری بالینی در میان پرستاران مورد مطالعه 42/39±24/117 (دامنه قابل کسب 180-0) به دست آمد. شجاعت اخلاقی با مشارکت در تصمیمگیری بالینی همبستگی مثبت (397/0=r) و معنادار (001/0p˂) داشت.
نتیجهگیری: نتایج حاصل نشان داد که شجاعت اخلاقی از جایگاه ویژهای در پرستاری برخوردار است که میتواند پرستار را به سمت مشارکت فعال در تصمیمگیری بالینی سوق دهد. براین اساس پیشنهاد میشود دورههای کاربردی ارتقای اخلاق حرفهای جهت ارتقای تصمیمگیری و عملکرد اخلاقی در بالین، برای دانشجویان پرستاری و پرستاران برگزار گردد.
مصطفی روشنزاده، عاطفه بیگی، علی تاجآبادی، سمانه دهقان ابنوی، سمیه محمدی،
دوره 27، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: وفاداری سازمانی پرستاران به نظامهای بهداشتی نقش مهمی در گسترش عملکرد سازمان دارد. در این میان بررسی نقش عواملی همانند رفتارهای شهروندی و عملکرد انطباقی میتواند در این زمینه کمککننده باشد. لذا در مطالعه حاضر به تعیین ارتباط بین رفتار شهروندی و عملکرد انطباقی با وفاداری سازمانی در پرستاران پرداخته شده است.
روش بررسی: مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر سال 1398 در مورد 200 پرستار که به روش نمونهگیری تصادفی از بین پرستاران شاغل در بیمارستان ولیعصر (عج) شهر بروجن دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انتخاب شده بودند، انجام گرفت. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی، رفتار شهروندی Lee و Allen، عملکرد انطباقی Charbonnier-Voirin و Roussel، وفاداری سازمانی Kumar و Shekhar استفاده شد. تحلیل دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آمارهای توصیفی و تحلیلی انجام گرفت.
یافتهها:
ضریب همبستگی پیرسون حاکی از ارتباط مثبت و معناداری بین رفتار شهروندی و عملکرد انطباقی با وفاداری سازمانی بوده است (05/0>p). آزمون رگرسیون نشان داد رفتار شهروندی (199/0= R2تعدیل شده) و عملکرد انطباقی (131/0=R2 تعدیل شده) بهطور معناداری وفاداری سازمانی را پیشبینی میکنند. کلیه ابعاد رفتار شهروندی و برخی از ابعاد عملکرد انطباقی همانند خلاقیت، تلاش معطوف به یادگیری و مدیریت استرس شغلی میتواند وفاداری سازمانی در پرستاران را پیشبینی کنند. میانگین رفتار شهروندی در حد متوسط (26/18±85/66)، عملکرد انطباقی در حد متوسط (98/16±76/68) و وفاداری سازمانی در حد متوسط (09/24±67/120) گزارش شد.
نتیجهگیری: توجه مدیران و برنامهریزان به زمینهسازی عواملی همانند خلاقیت، مدیریت استرس و آموزش مداوم معطوف به یادگیری در کنار بهبود روابط کاری سالم و مشارکت در پرستاران میتواند از طریق گسترش رفتار شهروندی و عملکرد انطباقی نقش مهمی در گسترس وفاداری سازمانی داشته باشد.
ناهید دهقان نیری، مریم کشه فراهانی، فاطمه حاجی بابایی، محمود شیخ فتحالهی، مجتبی سنمار،
دوره 27، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: ایمنی بیمار به طور اعم و خطاهای دارویی به طور اخص، از شاخصهای مهم کیفیت مراقبت در بیمارستانها هستند. مدیریت خطر، رویکردی مهم و اصلی برای پیشگیری حوادث ناشی از خطاهای دارویی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه مدیریت خطر بر میزان خطاهای دارویی پرستاران بخشهای مراقبت ویژه انجام گرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر، یک مطالعه کارآزمایی غیرتصادفی از نوع پیشآزمون، پسآزمون با یک گـروه کنتـرل است که در سال 1399 در دو بیمارستان تهران انجام گرفته است. یکی از بیمارستانها بهطور تصادفی، گروه آزمون و دیگری گروه کنترل در نظر گرفته شد. بعد از اعمال معیارهای ورود و خروج، 150 پرستار در این دو بیمارستان (هر گروه 75 پرستار) به روش در دسترس انتخاب شدند. برای گروه آزمون، برنامه مدیریت خطر اجرا شد. ابزارهای جمعآوری دادهها شامل، پرسشنامه جمعیتشناختی و شغلی پرستاران، پرسشنامه خودگزارشی خطای دارویی 14 عبارتی ویکفیلد و چک لیست مشاهدهای کیفیت دارو درمانی پرستاران بود. دادهها در مرحله قبل و بعد از مداخله جمعآوری و با نرمافزار SPSS نسخه 16 و آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: براساس نتایج آماری آزمون تیمستقل در اطلاعات جمعیتشناختی و شغلی، همچنین میزان خطاهای دارویی قبل از مطالعه، هر دو گروه یکسان بودند (05/0<p). پس از انجام مداخله، تفاوت میزان خطاهای دارویی در دو گروه به لحاظ آماری معنادار بود (005/0>p) که نشاندهنده کاهش خطای دارویی برای پرستاران گروه مداخله نسبت به گروه کنترل است. همچنین نتایج نشان داد که میزان خطای دارویی مشاهده شده در پرستاران بهطور معناداری بیش از خطای گزارش شده توسط آنها است (001/0>p).
نتیجهگیری: نتایج حاکی از مؤثر بودن اجرای برنامه مدیریت خطر بر کاهش خطاهای دارویی پرستاران است. اجرای برنامه مدیریت خطر به عنوان راهکاری برای ارتقای دارو درمانی ایمن به پرستاران و دستیابی به مراقبتهای پرستاری ایمن و مطلوب، توصیه میشود.
مینا هاشمی پرست، ابراهیم علیافسری ممقانی، فرزانه سلیمانی،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: وضعیت ناشی از پاندمی کرونا پرستاران را با چالشهای اخلاقی متعددی مواجه کرده و سبب تشدید دیسترسهای اخلاقی در محیط بالین شده است. لذا با توجه به اهمیت نقش پرستاران در همهگیریها، این مطالعه با هدف تعیین شدت و تکرار دیسترسهای اخلاقی در دوران شیوع کووید-19 در پرستاران شاغل در بخشهای بالینی بیمارستانهای آموزشی انجام گرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی است که در مورد ۱۷۴ نفر از پرستاران شاغل در بخشهای داخلی- جراحی، مراقبتهای ویژه، کودکان و اورژانس بیمارستانهای آموزشی شهر مراغه در سال 1400-1399 انجام گرفته است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی و نسخه بازبینی شده پرسشنامه استاندارد دیسترس اخلاقی کورلی بود.
یافتهها: میانه (چارک اول-چارک سوم) شدت و تکرار دیسترس اخلاقی تجربه شده به ترتیب 54 (44-59) و 52 (43-58) بود. میانه (چارک اول-چارک سوم) دیسترس اخلاقی در بخشهای مراقبت ویژه و اورژانس به ترتیب (51-59) 56 و (43-51) 46 بود که در مقایسه با سایر بخشها شدت بیشتری داشت. کمترین میزان تجربه دیسترس اخلاقی در بخش کودکان با میانه (چارک اول-چارک سوم) (34-54) 52 بود. میانه (چارک اول-چارک سوم) تکرار و شدت تجربه دیسترس اخلاقی در مردان به ترتیب (41-59) 48 و (43-59) 50 و به صورت معناداری بیشتر از زنان بود (001/0>p). شدت و تکرار تجربه دیسترس اخلاقی با سن و سابقه کار رابطه آماری معنادار داشت (05/0p>) به گونهای که با افزایش سن و سابقه کاری شدت و فراوانی دیسترس اخلاقی تجربه شده کاهش مییافت.
نتیجهگیری: با توجه به فراوانی بالای دیسترس اخلاقی در پرستاران در دوران پاندمی کووید-19 در بخشهای بالینی خاص، بهکارگیری راهبردهای مدیریتی به منظور بهبود شرایط کاری و ایجاد فضایی مثبت، میتواند راهگشا باشد. به نظر میرسد برگزاری دورههای روشهای مقابله با دیسترسهای اخلاقی در پرستاران در شرایط پاندمی کووید-19 راهکار عملی مناسبی باشد.