جستجو در مقالات منتشر شده


150 نتیجه برای پرستار

سمیه قوی‌پنجه، حسین ابراهیمی، شیرین برزنجه عطری، وحید پاک‌پور، پویا تاروردی‌زاده،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: بروز افسردگی در میان دانشجویان پرستاری و مامایی شایع است. آموزش مهارت حل مسأله نوعی مداخله روان‌شناختی کوتاه مدت است که می‌تواند در حل مشکلات روان­شناختی استفاده شود. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله بر کاهش شدت افسردگی دانشجویان پرستاری و مامایی اجرا شده است .

  روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه شاهد می‌باشد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در نیمسال اول 90-89 در دانشکده­های پرستاری و مامایی ارومیه و تبریز بودند. ابتدا مقیاس افسردگی بک در هر دو دانشکده اجرا شد. نمونه پژوهش شامل 92 دانشجو بود که در مقیاس افسردگی نمره 10 و بالاتر کسب کرده بودند و به طور تصادفی به دو گروه مداخله (46 نفر) و شاهد (46 نفر) تقسیم شدند. گروه مداخله در 6 جلسه آموزش مهارت حل مسأله دریافت نمود. در پایان در هر دو گروه مقیاس افسردگی بک اجرا شد. داده­ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد .

  یافته‌ها : نمرات مقیاس افسردگی بک در گروه مداخله از 60/18 به 41/13 و در گروه شاهد از 04/15 به 91/15 تغییر یافت. بر این اساس میانگین نمرات افسردگی گروه مداخله در مقایسه با گروه شاهد کاهش معناداری (001/0 p< ) داشته است.

  نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه، آموزش مهارت حل مسأله به عنوان یک مداخله روان‌شناختی کوتاه مدت می‌تواند به ارتقای سلامت روان دانشجویان کمک کرده و زمینه را برای کسب مهارت‌های مراقبتی و ارتقای کیفیت مراقبت‌ پرستاری و مامایی فراهم نماید .

  


حجت حبیبی، علیرضا موغلی، کامران باقری لنکرانی، فروزان حبیبی،
دوره 20، شماره 3 - ( 8-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: با توجه به این که بیماران اغلب کیفیت خدمات ارایه شده از بیمارستان را بر پایه درک خود از مراقبت پرستاری بنا می‌کنند و چون خدمات پرستاری نقش بسیار مهمی در رضایت بیماران دارد، می‌توان انتظار داشت ک ه متغیرهای رضایت شغلی و فرسودگی شغلی پرستاران بر رضایت بیماران تأثیرگذار باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر رضایت و فرسودگی شغلی پرستاران بر رضایت بیماران در بیمارستان‌های شهر شیراز انجام یافته است .

  روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی است . در این مطالعه با استفاده از روش نمونه‌گیری چند مرحله‌ای 280 نفر از پرستاران شاغل و 560 نفر از بیماران بستری در بیمارستان‌های شهر شیراز به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده‌ها از پرسشنامه‌ها ی رضایت شغلی Spector (1996) و فرسودگی شغلی Maslach (1996) و پرسشنامه محقق ساخته رضایت بیماران استفاده شد. داده‌ها به وسیله نرم‌افزارهای SPSS و AMOS تحلیل و از مدل‌های معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی جهت سنجش مدل تحقیق استفاده گردید .

  یافته‌ها : نتایج این مطالعه نشان داد دو متغیر رضایت شغلی و فرسودگی شغلی پرستاران بر رضایتمندی بیماران اثرگذار است. همچنین بین رضایت شغلی و فرسودگی شغلی پرستاران رابطه منفی و معنادار برقرار است (001/0 p< ) .

  نتیجه‌گیری: پیشنهاد می‌شود که با تمرکز روی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی و فرسودگی شغلی پرستاران و رفع کمبودها و سازمان‌دهی حرفه پرستاری و بهبود سیستم پرداخت و عادلانه کردن آن، زمینه برای بالا بردن سطح کیفیت مراقبت و رضایتمندی هرچه بیش‌تر بیماران فراهم شود .

  


عباس حیدری، عبدالقادر عصاررودی،
دوره 20، شماره 3 - ( 8-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: گزارش واضح و مناسب، امکان نقد، ترکیب و کاربرد یافته­های مطالعات را تسهیل می­کند. بیانیه STROBE یکی از تازه­ترین پیشرفت­ها، برای بهبود گزارش مطالعات مشاهده­ای است. این پژوهش به بررسی کیفیت گزارش مطالعات کوهورت پرستاری و مامایی چاپ شده در مجلات معتبر داخل کشور براساس بیانیه STROBE می­پردازد .

  روش بررسی: در این پژوهش مقطعی- تحلیلی، مقالات مجلاتی که در پایگاه­های اطلاعاتی Iranmedex ، Irandoc ، Magiran ، SID و Google Schoolar نمایه می­شوند، با استفاده از کلید واژگان کوهورت، همگروهی و هم­گروهی مورد جستجو قرار گرفتند. از 1951 مقاله یافت شده، پس از حذف موارد تکراری و غیرمرتبط، تعداد 241 مقاله و پس از اعمال معیارهای: چاپ مقاله پس از انتشار بیانیه، کوهورت بودن مطالعه و پرستار یا ماما بودن نویسنده اول یا نویسنده مسؤول، تعداد 33 مقاله باقی ماند که توسط ابزار توسعه یافته STROBE ، مورد بررسی قرار گرفت. داده­ها با استفاده از آزمون­های کروسکال­والیس، من­ویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم‌افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت .

  یافته‌ها : 5/48% مقالات کوهورت، آینده‌نگر و بقیه تاریخی بودند. میزان انطباق کلی با بیانیه­، 56% بود. آیتم­های قسمت عنوان، چکیده و مقدمه کیفیت مناسب­تر و آیتم­های مرتبط با موارد ناقص جمع­آوری شده، پیگیری ناقص و توصیف تحلیل حساسیت کیفیت پایین­تری داشتند. سال­های مورد بررسی، تخصص نویسنده، نوع مطالعه کوهورت و طول مدت داوری تأثیری بر کیفیت گزارش مقالات نداشتند .

  نتیجه‌گیری: کیفیت گزارش مقالات کوهورت پرستاری و مامایی در محدوده متوسط محاسبه شد. گزارش ارکان اساسی مطالعات کوهورت که در بیانیه STROBE به آن اشاره شده، توصیه می­شود .

  


ناهید دهقان‌نیری، منا محمدی فیروزه، خاطره سیلانی،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: با افزایش حجم اطلاعات و با توجه به عملکرد سازمان پیچیده­ای مانند بیمارستان، استفاده از ابزارهای پیشرفته و رایانه­ای ضروری است. در توسعه سیستم‌های اطلاعات، کارکنان عناصر اصلی هستند، زیرا ضمن اداره سیستم‌ها، نقش مهمی در توسعه، اجرا و ارزیابی این سیستم‌ها دارند . از آن‌جا که ارزیابی سیستم اطلاعات بدون تحلیل تجربیات و دیدگاه کاربران آن میسر نیست، لذا این مطالعه با هدف تبیین تجربیات پرستاران از سیستم اطلاعات بیمارستانی انجام یافته است .

  روش بررسی: این مطالعه یک پژوهش کیفی است که در آن تجربیات پرستاران در زمینه کاربرد سیستم اطلاعات بیمارستانی جهت شناخت غنی و عمیق پدیده، مورد کاوش قرار گرفته است. از روش تحلیل محتوای قراردادی جهت جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها استفاده شد. مصاحبه‌های رودررو و نیمه ساختارمند با مشارکت‌کنندگان تا رسیدن به اشباع کامل اطلاعات صورت گرفت. جمعاً 18 مصاحبه انجام گرفت .

  یافته‌ها : تجربیات پرستاران با طبقات تکامل تدریجی سیستم، مسؤولیت و حساب‌رسی، امنیت، اثربخشی و دسترسی توضیح داده شدند .

  نتیجه‌گیری: تجربیات مثبت پرستاران حاکی از اثربخشی نسبی این سیستم نسبت به ثبت‌های دستی است. یافته‌های این مطالعه نشان داد تجربیات منفی آن‌ها صرفاً منحصر به طرز کاربرد و یا دوباره کاری‌هایی است که ناشی از مشکلات ساختاری بیمارستان‌ها است نه خود سیستم. با توجه به نیاز مشارکت­کنندگان توصیه می‌شود این سیستم به مواردی از جمله گزارش‌نویسی به عنوان یکی از امور مهم و غیرمستقیم مراقبتی تعمیم یابد تا استفاده مؤثرتری از سیستم، جهت ارتقای مراقبت شود .

  

 


حشمت‌اله حیدری، عزیز کامران، ناصر نوین‌مهر،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: یکی از وظایف اصلی پرستاران دارو دادن است. با توجه به این که خطاهای دارویی به عنوان شایع‌ترین خطاهای پزشکی قابل پیشگیری و تهدیدکننده حیات بیمار شناخته شده‌اند، جهت ریشه‌یابی آن‌ها، این پژوهش با هدف تبیین درک پرستاران از علل خطاهای دارویی انجام یافته است .

  روش بررسی: این مطالعه با روش تحقیق کیفی و با رویکرد تحلیل محتوا در سال 1391 در بخش‌های ویژه بیمارستان شهدای عشایر خرم‌آباد انجام یافته است. جهت گردآوری اطلاعات به روش نمونه‌گیری هدفمند 17 پرستار انتخاب و با آنان مصاحبه نیمه ساختارمند به عمل آمد. مصاحبه‌ها ضبط، دست‌نویس و با روش Lundman و Graneheim مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت اطمینان از صحت و پایایی داده‌ها از معیارهای Linclon و Gouba استفاده شد .

  یافته‌ها : اطلاعات در چهار طبقه اصلی و شش زیرطبقه شامل: عوامل مدیریتی (با زیرطبقات ناکارآمدی در جذب نیرو، شرایط نامطلوب فیزیکی و حجم کاری بالا)، ناکارآمدی در حرفه‌ای شدن (با زیرطبقات عدم تعهد پرستار، نقصان دانش و ناکارآمدی در ارتباط بین حرفه‌ای)، نارسایی در فرایند تجویز دارو توسط پزشکان و نقص در تولید و بسته‌بندی داروها توسط شرکت‌های دارویی قرار گرفت .

  نتیجه‌گیری: تربیت و جذب نیروی پرستاری متعهد و حرفه‌ای، در امر مراقبت از بیمار، الکترونیکی کردن پرونده‌های پزشکی، همت شرکت‌های داروساز در بسته‌بندی مناسب داروها و مدیریت کارآمد می‌تواند در کاهش خطاهای دارویی مؤثر باشد .

  

 


نرگس روستایی، سید محمد تقی آیت‌الهی، جمشید جمالی،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: سلامت روانی یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی می‏باشد که توجه به آن در بهبود سلامت جامعه حایز اهمیت است. توجه به بعد روانی پرستاران، به عنوان بزرگ‌ترین گروه ارایه دهنده خدمات در نظام سلامت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از جمله عواملی که می‏تواند سلامت روانی پرستاران را تهدید کند عدم ثبات کاری می‏باشد. مطالعه حاضر به عنوان اولین پژوهش جامع در جنوب ایران، شیوع اختلالات خفیف روانی در پرستاران را ارزیابی نموده و ارتباط بین اختلالات خفیف روانی و ثبات کاری را بررسی می‏کند .

  روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش را پرستاران استان‌های بوشهر و فارس تشکیل می دهد. اطلاعات مورد نیاز از طریق نمونه‏گیری چند مرحله‌ای در سال 1393 در مورد نمونه ای شامل 771 پرستار جمع‌آوری شده است. در این پژوهش، وضعیت سلامت روانی پرستاران با استفاده از پرسشنامه GHQ-12 ارزیابی گردید و نوع استخدام (طرحی، قراردادی، پیمانی و رسمی) به عنوان شاخصی برای اندازه‌گیری ثبات شغلی پرستاران در نظر گرفته شده است . داده ها با استفاده از مدل رگرسیون کلاس پنهان تجزیه و تحلیل شد .

  یافته‌ها : در حدود 48/27% پرستاران در کلاس اختلال خفیف روانی قرار گرفتند. رابطه نوع استخدام به عنوان شاخص ثبات کاری با اختلالات خفیف روانی معنادار نبود. تنها عامل معنادار بر اختلال روانی پرستاران، جنس بود (049/0= p ) به طوری که زنان 20 % شانس بیش‌تری نسبت به مردان برای دارا بودن اختلال خفیف روانی داشتند .

  نتیجه‌گیری: شیوع اختلالات خفیف روانی پرستاران در سطح متوسطی قرار داشت. نتایج این مطالعه نشان داد ثبات کاری تأثیری بر سطح اختلالات خفیف روانی در پرستاران ندارد. شیوع بالاتر اختلال خفیف روانی در زنان پرستار، لزوم تدوین راهکارهای مناسب و ارایه آموزش‌های لازم به آنان در جهت کنترل اختلالات خفیف روانی از جمله کنترل اضطراب و استرس را می‌طلبد .

  


پروانه وصلی، ناهید دهقان‌نیری،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: بخش‌های اورژانس‌ بیمارستان‌های ایران به دلایل گوناگون در معرض بحران قرار دارند. انجام مطالعه کیفی برای تبیین تجارب پرستاران شاغل در اورژانس در مورد بحران، راه‌گشای خوبی برای شناسایی و مدیریت آن است. هدف این مطالعه تبیین ماهیت، علل و پیامدهای بحران در بخش‌های اورژانس از دیدگاه پرستاران است .

  روش بررسی: این مطالعه یک پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا است. داده‌ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند با دوازده نفر از پرستاران شاغل در اورژانس بیمارستان‌های عمومی و تروما و در همان محل اورژانس‌ها جمع‌آوری شد. انتخاب نمونه‌ها به روش هدفمند و جمع‌آوری داده‌ها تا زمان اشباع داده‌ها انجام گرفت. مصاحبه‌ها ضبط و سپس نوشته شد. کلیه جوانب مربوط به صحت و استحکام داده‌ها مدنظر قرار گرفت. تحلیل داده‌ها با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی از نوع قراردادی انجام یافت .

  یافته‌ها : از تحلیل داده‌ها پنج درون‌مایه اصلی استخراج گردید که با توجه به اهداف مطالعه، درون‌مایه «بی‌تعادلی غیرمنتظره» دلالت بر ماهیت بحران، درون‌مایه‌های «پیشامدها» و «نقصان در عوامل خدمت‌رسان» اشاره به علل بحران و درون‌مایه‌های «پیامدهای مثبت» و «پیامدهای منفی» دلالت بر پیامدهای بحران دارند .

  نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه کیفی، بحران به معنی برهم خوردن غیرمنتظره تعادل در بخش اورژانس است. پیشامدهای خارج بیمارستانی و ضعف‌های موجود در عوامل خدمت‌رسان بخش اورژانس می‌توانند به ایجاد و گسترش بحران منجر شوند. همچنین وقوع بحران در اورژانس می‌تواند به پیامدهای مثبت و منفی بینجامد. از نتایج این مطالعه می‌توان در جهت پیشگیری و مدیریت بحران در اورژانس‌ها بهره جست .

  


زهرا مددخانی، منصوره نیکوگفتار،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: تفکر انتقادی از اجزای ضروری و مهم حرفه پرستاری است و پرستاران برای محدود نشدن به اقدامات از پیش تعیین شده و توجه به نیازهای خاص بیماران، باید دارای مهارت‌های تفکر انتقادی باشند. با توجه به سهم عناصر هیجانی در تفکر انتقادی، این مطالعه با هدف تعیین نقش پیش‌بین هوش هیجانی در گرایش به تفکر انتقادی پرستاران صورت گرفت .

  روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی که در سال 1389 انجام یافته است، تعداد 118 نفر از پرستاران زن شاغل در بیمارستان‌های آموزشی شهر قزوین به روش نمونه‌گیری سهمیه‌ای انتخاب شدند و به مقیاس صفت فراخلقی ( TMMS ) و پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا ( CCTDI ) پاسخ دادند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS v.16 و آزمون‌های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .

  یافته‌ها : نتایج این مطالعه نشان داد که بین هوش هیجانی و گرایش به تفکر انتقادی رابطه مثبت معنادار وجود دارد (385/0= r و 001/0 p< ). همچنین، رابطه بین گرایش به تفکر انتقادی با دو زیرمقیاس شفافیت هیجانی (459/0= r ) و ترمیم هیجانی (220/0= r ) مثبت و معنادار است، در حالی که رابطه بین زیرمقیاس توجه به هیجان و گرایش به تفکر انتقادی از نظر آماری معنادار نیست (117/0= r ). از سوی دیگر، نتایج پژوهش نشان داد که زیرمقیاس شفافیت هیجانی، 21 % از تغییرات گرایش به تفکر انتقادی را به طور معناداری پیش‌بینی می‌کند .

  نتیجه‌گیری: بر این اساس، افرادی که به هیجانات خود آگاه‌تر بوده و از شفافیت هیجانی بالاتری برخوردارند نسبت به تفکر انتقادی، گرایش بیش‌تری دارند. تقویت تفکر انتقادی پرستاران، می‌تواند به طور مستقیم در ایمنی و بهبود وضعیت بیمار تأثیرگذار باشد و با در نظر گرفتن نقش اساسی هوش هیجانی در تفکر انتقادی، آموزش مهارت‌های یاد شده به آنان، منجر به ارایه عملکرد مطلوب‌تر و بهبود کیفیت مراقبت‌های پرستاری خواهد شد .

  

 


رضا نگارنده،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

  نتایج تحقیقات متعدد حاکی از وجود ارتباط بین نسبت پرستار به بیمار با کیفیت مراقبت و پیامدهای بیماران است (3-1) . این بدان معنا است که با افزایش تعداد بیماران یک پرستار، پیامدهای ناگوارتری برای بیمار مورد انتظار است. همین یافته‌ها باعث شده است که در برخی مؤسسات ضوابطی برای تعیین حداقل نسبت پرستار به بیمار وضع شود (4). این امر نه تنها سبب بهبود پیامدهای بیمار مانند ایمنی بیمار، (5و6) کاهش طول مدت بستری (3) و میزان بستری مجدد (7) می‌شود، بلکه جذب و ابقای پرستاران را نیز در سیستم بهبود بخشیده و از فرسودگی آنان می‌کاهد (8).

  این در حالی است که به گفته محمد آقاجانی معاون درمان وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، در حال حاضر کشور با کمبود جدی کارکنان پرستاری مواجه است، به طوری که در بیمارستان‌های دولتی حدود 80 هزار پرستار برای 80 هزار تخت ارایه خدمت می‌کنند و این یعنی به ازای هر تخت بیمارستانی یک پرستار داریم. اما استاندارد نسبت پرستار به تخت بیمارستانی دست کم 2 پرستار به ازای هر تخت است و برای تحقق آن باید به همین تعداد پرستار تربیت و جذب شود. با توجه به این که در حال حاضر سالانه نه هزار دانش‌آموخته از برنامه کارشناسی پرستاری داریم. بنابراین حتی در صورت خارج نشدن پرستاران موجود از سیستم و فراهم شدن امکان جذب همه دانش‌آموختگان به کار پرستاری، تأمین نیروی پرستاری مورد نیاز دست کم نه سال زمان لازم دارد. ولی این فرض ناممکن است و واقعیت‌ها حاکی از آن است که تعداد قابل توجهی از پرستاران به دلایل بازنشستگی، بازنشستگی پیش از موعد، ترک خدمت و مهاجرت از سیستم خارج می‌شوند و این امر تحقق استاندارد نیروی پرستاری را در بازه زمانی ده ساله غیرممکن می‌سازد. ...


صدیقه خنجری، راضیه طالبی، سیده فاطمه حق‌دوست اسکویی،
دوره 21، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: بتا تالاسمی ماژور، یک بیماری مزمن است و درمان اصلی آن تزریق خون منظم می‌باشد. تزریق خون، فرآیند پیچیده‌ای است و احتمال بروز اشتباهات انسانی در جریان این فرآیند به خصوص در کودکان زیاد است و عوارض ناخواسته جدی برای آن‌ها به دنبال دارد. پرستاران به عنوان ارایه‌دهندگان اصلی خدمات باید مراقبت خود را براساس بهترین شواهد موجود ارایه دهند و راهنماهای بالینی ابزارهای تسهیل‌کننده دستیابی به این هدف هستند. این مطالعه با هدف تدوین راهنمای بالینی مبتنی بر شواهد برای فرآیند تزریق خون در کودکان مبتلا به تالاسمی انجام یافته است .

  روش بررسی: این مطالعه تکاملی به مدت 16 ماه از سال 1392 تا 1393، براساس فرآیند سه مرحله‌ای بومی‌سازی راهنماهای بالینی شامل برنامه‌ریزی، بومی‌سازی و نهایی‌سازی صورت گرفت. طی این مراحل به ترتیب ابتدا موضوع مطالعه و اهداف آن به طور واضح مشخص شد، سپس سؤالات بهداشتی به روش PIPOH طراحی گردید. پس از انجام جستجوهای نظام‌مند، کیفیت راهنماهای بالینی بازیابی شده توسط کمیته‌ای متشکل از صاحب‌نظران و دست‌اندرکاران سیاست‌گذاری در پرستاری و با استفاده از ابزار Appraisal of Guidelines for Research and Evaluation (AGREE) مورد ارزیابی قرار گرفت. در پایان نسخه نهایی راهنما پس از بازبینی خارجی و برگزاری جلسات پانل متخصصان و دستیابی اعضا به توافق تدوین شد .

  یافته‌ها : معیارهای عملکرد بالینی مربوط به مراحل مختلف فرآیند تزریق خون براساس بهترین شواهد موجود، شرایط فرهنگی و بهداشتی تعیین و در قالب دوازده بخش به صورت توصیه ارایه گردید .

  نتیجه‌گیری: راهنمای بالینی بومی‌سازی شده حاصل از این پژوهش مبتنی بر بهترین شواهد موجود است و می‌تواند مبنای عملکرد بالینی در فرایند تزریق خون قرار گیرد .

  


طاهره نجفی قزلجه، زهرا عباس‌نژاد، فروغ رفیعی، حمید حقانی،
دوره 21، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: دستان مراقبان بهداشتی از جمله پرستاران از عوامل مهم انتقال میکروارگانیزم‌ها و عفونت‌های بیمارستانی است. این مطالعه با هدف بررسی آگاهی، باور و عملکرد پرستاران در زمینه بهداشت دست صورت گرفته است .

  روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است. کلیه پرستاران شاغل در بخش‌های بستری سه بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی لرستان شامل 282 نفر در مطالعه شرکت داده شدند. گردآوری داده‌ها در سال 1391 با استفاده از فرم مشخصات جمعیت‌شناختی، پرسشنامه مطلوبیت اجتماعی، پرسشنامه‌های آگاهی، باور و عملکرد پرستاران در مورد بهداشت دست صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمارهای توصیفی و استنباطی ( t مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، و ضریب همبستگی پیرسون) در نرم‌افزار رایانه‌ای SPSS v.21 استفاده و سطح معناداری 05/0 p< در نظر گرفته شد .

  یافته‌ها : میانگین نمره آگاهی، باور و عملکرد پرستاران در مورد بهداشت دست به ترتیب 00/2 ± 6/4، 40/0 ± 8/3 و 50/0 ± 33/4 بود. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که رعایت بهداشت دست بعد از تماس با بیمار و انجام مداخلات، بیش‌تر از قبل از تماس با بیمار می‌باشد. همچنین ا رتباط مثبت و معناداری بین عملکرد پرستاران در موقعیت‌های نیازمند رعایت بهداشت دست و باور آن‌ها در مورد بهداشت دست وجود دارد .

  نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه آگاهی پرستاران در مورد بهداشت دست کم بوده و بهداشتی کردن دست در موقعیت‌های مختلف به صورت مطلوبی صورت نمی‌گیرد. بسیاری از پرستاران باور منفی در مورد بهداشتی کردن دست دارند. براساس نتایج این مطالعه لزوم انجام پژوهش در جهت افزایش آگاهی و بهبود باور و عملکرد پرستاران در مورد بهداشت دست تأکید می‌شود .

  


فرشید میرزایی‌پور، معصومه ایمانی‌پور، هومن شهسواری، حمید حقانی، مهسا هزاریان،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: عملکرد­های مراقبتی پرستاران مهم‌ترین عامل در تسریع بهبودی بیماران می­باشد، اما امروزه به دلایل متعددی کیفیت این مراقبت­ها مطلوب نیست. یکی از این مراقبت‌ها و اقدامات رایج و مهم در بخش‌های ویژه، اندازه‌گیری فشار ورید مرکزی است که باید حتماً دقیق و طبق استانداردها انجام گیرد. هدف از این تحقیق تعیین اثربخشی استفاده از چک ­ لیست ثبت اقدامات بر عملکرد پرستاران بخش‌های ویژه در اندازه­گیری فشار ورید مرکزی است .

  روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه مداخله­ای با گروه شاهد غیر هم ارز است که در مورد 70 پرستار شاغل در بخش‌های ICU بیمارستان خاتم الانبیای تهران در سال 1393 انجام یافته است. ابتدا عملکرد پرستاران هنگام اندازه ­ گیری فشار ورید مرکزی در دو گروه آزمون(35 نفر) و شاهد (35 نفر) به­روش مشاهده­ای بررسی ­شد. سپس مداخله به مدت یک ماه در گروه آزمون اجرا شد به این صورت که پرستاران موظف بودند در هر بار اندازه­گیری فشار ورید مرکزی از چک ­ لیست ثبت اقدامات استفاده کنند. در پایان مداخله، مجدداً عملکرد هر دو گروه به­روش مشاهده­ای بررسی شد. داده­ها در نرم­افزار SPSS v.17 با استفاده آزمون­های آماری کای­دو، تی­مستقل و تی­زوجی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت .

  یافته‌ها : مقایسه میانگین نمره عملکرد دو گروه قبل از مداخله، اختلاف آماری معناداری نشان نداد ( 7 /0= p )، در حالی که اختلاف نمره دو گروه بعد از مداخله، معن ا دار بود (016/0= p ) . مقایسه تفاضل نمرات عملکرد قبل و بعد در دو گروه نیز معنادار بود (001/0 p< ) .

  نتیجه‌گیری: استفاده از چک‌لیست ثبت اقدامات می­تواند به عنوان یک روش در دسترس، کم هزینه و ساده در راستای ارتقای عملکرد و بهبود کیفیت مراقبت ­ های پرستاری مورد استفاده قرار گیرد .

  


فروزان آتش زاده شوریده، منصوره زاغری تفرشی، نسترن حیدری خیاط، آرزو شیخ میلانی، حمیدرضا گیلاسی، مهدیه صابری،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: داشتن دیدگاه مراقبتی در خور، از ضروریات مراقبت‌های پرستاری با کیفیت است که باید در طی برنامه‌های آموزش پرستاری تأمین گردد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه دیدگاه دانشجویان کارشناسی پرستاری ترم 1، 5 و 8 در مورد اهمیت رفتارهای مراقبتی طی تحصیل دوره آموزش پرستاری انجام یافته است.

روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش سه گروه 40 نفری به روش تصادفی (ترم یک، پنج و هشت) از دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران در سال 1393 انتخاب شدند. جهت گردآوری داده­ها از «سیاهه رفتارهای مراقبتی» استفاده شد که به شکل خودگزارشی توسط دانشجویان تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از آزمون­های آماری توصیفی واستنباطی (سطح معناداری ۰۵/0p<) در نرم‌افزار SPSS v.20 انجام یافت.

یافته‌ها: میانگین نمرات براساس سیاهه رفتارهای مراقبتی در گروه­ها به ترتیب در ترم یک: 2/148، ترم پنج: 6/123، ترم هشت: 05/122 بود و آزمون آنالیز واریانس اختلاف آماری معناداری بین سه گروه نشان داد (001/۰p<). همچنین نمرات دیدگاه دانشجویان در مورد اهمیت رفتارهای مراقبتی در همه حیطه‌های ابزار شامل احترام قایل شدن برای دیگری (001/۰p< اطمینان از حضور انسانی (001/p< ارتباط و گرایش مثبت (001/۰p< دانش و مهارت حرفه­ای (04/۰=p توجه به تجارب دیگری (001/۰p<) متفاوت بود. با توجه به همگن نبودن گروه‌ها از نظر متغیرهای سن و جنس، برای حذف اثر آن‌ها بر متغیر اصلی از آزمون آنالیز کوواریانس استفاده و با کنترل نقش مخدوش­کنندگی سن و جنس همچنان تفاوت معنادار بود (001/۰p<).

نتیجه‌گیری: دیدگاه مراقبتی دانشجویان سال‌های بالاتر نه تنها بهتر از سال‌های پایین‌تر نبوده، بلکه نسبت به آن‌ها کم‌تر هم بوده است. با توجه به این که داشتن دیدگاه مراقبتی از ضروریات مراقبت پرستاری با کیفیت است که باید در طی برنامه‌های آموزش پرستاری تأمین گردد و با توجه به کم‌رنگ شدن بعد عاطفی مراقبت، لزوم تأکید بیش‌تر مربیان و پرستاران بالینی و استفاده از منتورها در بالین توصیه می‌شود تا بعد عاطفی مراقبت را در عمل و عینی‌تر به دانشجویان پرستاری نشان دهند.


نیر سلمانی، شیرین حسنوند،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از شایع‌ترین خطاهای پزشکی، خطاهای دارویی است که در بخش مراقبت ویژه نوزادان این نوع خطاها اهمیت مضاعفی دارد. هدف از مطالعه حاضر تعیین فراوانی و نوع خطاهای دارویی در بخش مراقبت ویژه نوزادن بوده است.

روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است. 71 پرستار شاغل در بخش مراقبت ویژه نوزادان به صورت تمام شماری از بیمارستان‌های شهر یزد در سال 1394 وارد مطالعه شدند. ابزارهای گردآوری داده‌ها، پرسشنامه اطلاعات جمعیت‌شناختی و شغلی و پرسشنامه «خطای تجویز دارو» بود. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و آزمون آماری کای‌اسکوئر در نرم‌افزار SPSS v.18 استفاده گردید.

یافته‌ها: 9/47% (34 نفر) پرستاران مورد مطالعه مرتکب خطای دارویی شده بودند. 2/35% نمونه‌ها 2-1 خطا داشته‌اند و 51/51% خطاها در نوبت کاری شب رخ داده است. در داروهای غیرتزریقی: خطای ناشی از اشتباه در محاسبات دارویی، اشتباه در دوز دارویی، روش اشتباه در نحوه دادن دارو و داروی اشتباه دارای وقوع زیاد و در داروهای تزریقی: خطا در سرعت تزریق دارو، اشتباه در محاسبات دارویی، اشتباه در دوز دارویی و عدم توجه به تداخل داروها، دارای وقوع زیاد بودند. پرستاران اولین علت اصلی بروز خطاهای دارویی را تعداد زیاد بیماران بیان کردند.

نتیجه‌گیری: با توجه به بالا بودن فراوانی خطاها به خصوص در نوبت کاری شب و همچنین دخیل دانستن عدم تعادل نسبت پرستار به بیمار، لازم است در مطالعات آتی علل و راهکارهای پیشگیری از خطاهای دارویی مورد بررسی بیش‌تری قرار گیرد.


شهزاد پاشایی‌پور، رضا نگارنده، نسرین برومندنیا،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: آموزش عملکرد مبتنی بر شواهد از ضروریات آموزش پرستاری است. بر این اساس شناخت عوامل مؤثر بر پذیرش آن جهت انجام مداخلات مطلوب و با کیفیت پرستاری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر پذیرش عملکرد مبتنی بر شواهد در پرستاران براساس مدل اشاعه نوآوری راجرز انجام گرفته است.

روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است. نمونه‌های پژوهش 130 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان‌های علوم پزشکی تهران در سال 1393 بودند. ابزار پژوهش شامل 4 پرسشنامه: ویژگی‌های فردی؛ دانش، نگرش و پذیرش عملکرد مبتنی بر شواهد؛ نوآوری فردی و ویژگی‌های درک شده عملکرد مبتنی بر شواهد بود. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر) در نرم‌افزار SPSS V.19 و EQS تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که سن و سابقه کار پرستاران با دانش عملکرد مبتنی بر شواهد رابطه‌ای معنادار و معکوس دارد (به ترتیب 805/0-=r و 809/0-=r). نوآوری فردی با دانش رابطه مستقیم و معنادار دارد (776/0=r). همچنین، دانش با پذیرش عملکرد مبتنی بر شواهد رابطه‌ای مستقیم و معنادار و نسبت به متغیرهای دیگر بیش‌ترین تأثیر را بر پذیرش عملکرد مبتنی بر شواهد دارد (937/0=r). ویژگی‌های درک شده عملکرد مبتنی بر شواهد با نگرش و پذیرش رابطه‌ای معنادار و مستقیم داشتند (به ترتیب 898/0=r و 888/0=r). نگرش با پذیرش نیز رابطه‌ای مستقیم و معنادار داشت (869/0=r). یافته‌های تحلیل مسیر نشان داد که مدل با متغیرهای موجود دارای برازش مطلوب است (001/0>p).

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه عوامل مؤثر بر پذیرش عملکرد مبتنی بر شواهد را نشان می‌دهد که می‌توان با شناخت آن‌ها گام‌های مؤثری در جهت پذیرش بیش‌تر آن در محیط‌های بالینی برداشت.


محبوبه شالی، سودابه جولائی، عباس هوشمند، حمید حقانی، حسین معصومی،
دوره 22، شماره 1 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: «سقوط بیمار» از شاخص‌های مهم ایمنی بیمار است و پرستاران جایگاه مهمی در پیشگیری از سقوط و ارتقای ایمنی بیماران دارند. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط تعهد حرفه‌ای پرستاران با میزان وقوع سقوط بیماران انجام یافته است.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی تعداد 300 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای نسبتی انتخاب شدند. جهت جمع‌آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شامل اطلاعات جمعیت‌شناختی، پرسشنامه تعهد حرفه‌ای پرستار و گزارش تعداد موارد سقوط بیمار در سه ماه گذشته استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری پیرسون، کروسکال والیس و تی‌مستقل در نرم‌افزاز آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین موارد سقوط بیماران در طی سه ماه 61/1±6 (متوسط) و میانگین نمره تعهد حرفه‌ای 61/8±86 (متعهد) به دست آمد. ارتباط معکوس و معناداری بین تعهد حرفه‌ای پرستار و وقوع سقوط بیماران دیده شد (018/0p< ؛51/0-=r). بین مشخصات فردی پرستاران و وقوع سقوط بیمار ارتباطی یافت نشد.

نتیجه‌گیری: هرچند که وقوع سقوط بیماران تحت نظر پرستاران دارای تعهد حرفه‌ای کم‌تر بوده است، ولی پیش‌گیری از وقوع آن علاوه بر ارتقای تعهد حرفه‌ای، مستلزم توجه به همه عوامل مؤثر بر این پدیده است.


فاطمه علایی کرهرودی، نسرین نعیمی، لیلا خانعلی مجن، ملیحه نصیری،
دوره 22، شماره 1 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوارض ناشی از تعبیه کاتترهای وریدی محیطی، نشت دارو می‌باشد. با انجام مراقبت‌های پرستاری مطابق با استاندارد، درمان و مراقبت از نشت دارو به صورت مؤثرتر و ایمن‌تر انجام می‌شود و طول مدت بستری نوزاد در بیمارستان کاهش می‌یابد. مطالعه حاضر با هدف حسابرسی مراقبت‌های پرستاری مرتبط با درمان نشت دارو در بخش‌های مراقبت ویژه نوزادان انجام یافته است.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی (از نوع حساب‌رسی) تعداد 200 مراقبت پرستاری مرتبط با نشت دارو مورد مشاهده قرار گرفت. ابزار گردآوری داده‌ها فهرست وارسی بود. روش جمع‌آوری اطلاعات، مشاهده و ثبت گزینه‌های فهرست وارسی در نوزادان بستری در بیمارستان‌های منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1394 بود. توصیف داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی در نرم‌افزار SPSS v.21 انجام گرفت.

یافته‌ها: پرستاران در برخی موارد، استانداردها را به طور کامل رعایت می‌کردند و در پاره‌ای از استانداردها عملکردهای ضعیفی از خود نشان دادند. از 25 مراقبت پرستاری مشترک در انواع نشت دارو، 22 مراقبت با استانداردها فاصله داشته است. هیچ‌کدام از مراقبت‌های پرستاری مورد نیاز پس از وقوع نشت درجه سه و چهار به درستی انجام نگرفته است.

نتیجه‌گیری: مراقبت‌های پرستاری مرتبط با نشت دارو در نوزادان بستری در بخش‌های مراقبت‌های ویژه نوزادان، با استانداردها فاصله دارد که این امر را می‌توان به عدم آگاهی پرستاران از اهمیت مراقبت صحیح نشت دارو و پیامدهای ناشی از آن، نارسایی در آموزش، عدم کنترل مراقبت‌ها از سوی مسؤولان و کمبود امکانات و تجهیزات و کمبود نیروی پرستاری نسبت داد.


زهرا سیف اللهی، فریبا بلورچی‌فرد، فریبا برهانی، مهناز ایلخانی، سارا جام برسنگ،
دوره 22، شماره 1 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: زخم فشاری یکی از عوارض شایع در بیماران بستری در بخش‌های مراقبت ویژه است که همچنان به عنوان مشکل عمده مراقبتی در همه سیستم‌های بهداشتی و درمانی مطرح و منعکس‌کننده کیفیت مراقبت‌های پرستاری در بیمارستان‌ها است. هدف از این مطالعه تعیین همبستگی بین دانش پرستاران و کیفیت مراقبت‌های پرستاری در پیشگیری از زخم فشاری در بخش‌های مراقبت ویژه می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی- همبستگی در سال 1393 انجام گرفته است. در این مطالعه تعداد 92 پرستار شاغل در بخش‌های مراقبت ویژه 4 بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه مشخصات فردی و شغلی پرستاران، پرسشنامه سنجش دانش پرستاری Piper و چک لیست بررسی کیفیت مراقبت‌های پرستاری در پیشگیری از زخم فشاری جمع‌آوری و با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی (تی‌مستقل و همبستگی پیرسون) در نرم‌افزار SPSS v.21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معناداری 05/0 p درنظر گرفته شد.

یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین نمرات دانش پرستاران در مورد پیشگیری از زخم فشاری در مجموع 9/6±7/75 بوده است. کیفیت مراقبت‌های پرستاری در بیش از نیمی از موارد (3/54%) نسبتاً مطلوب بود. بین میزان دانش پرستاران و کیفیت مراقبت‌های پرستاری در مورد زخم فشاری همبستگی مشاهده نشد (86/0=p و 01/0=r).

نتیجه‌گیری: علاوه بر ناکافی بودن دانش پرستاران در پیشگیری از زخم فشاری، پرستاران آن چه را هم که می‌دانستند، در بالین به طور کامل به اجرا نمی‌گذاشتند، لذا توصیه می‌شود که ارزیابی دقیق‌تری در این زمینه انجام گیرد.


مینا سلیمی، آناهیتا معصوم‌پور، اعظم شیرین‌آبادی فراهانی، نزهت شاکری، فاطمه علایی کرهرودی، حسین شیری،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تهویه مکانیکی یکی از درمان‌های رایج در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان است که در عین حال با عوارض بسیاری همراه می‌باشد. یکی از راه کارهای کاهش عوارض، ارایه مراقبت‌های پرستاری مطابق با استانداردها است. این مطالعه به منظور تعیین میزان مطابقت مراقبت‌های پرستاری مرتبط با جداسازی نوزادان از دستگاه تهویه مکانیکی با استانداردها، در بخش‌های مراقبت‌های ویژه نوزادان انجام یافته است.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی (از نوع حسابرسی)، 105 مورد مراقبت پرستاری مرتبط با جداسازی نوزادان از دستگاه تهویه مکانیکی در بخش‌های مراقبت ویژه نوزادان بیمارستان‌های منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1394 با روش نمونه‌گیری از رویداد، مورد مشاهده قرار گرفت. اطلاعات از طریق پرسشنامه جمعیت‌شناختی نوزادان بستری و پرستاران شاغل و فهرست وارسی مراقبت‌های پرستاری جداسازی از دستگاه تهویه مکانیکی، جمع‌آوری شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کای‌دو در سطح معناداری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: میزان مطابقت مراقبت‌های پرستاری مرتبط با جداسازی از دستگاه تهویه مکانیکی با استانداردها، 3/68% بود که به تفکیک میزان رعایت استانداردهای مراقبتی قبل از جداسازی 4/71%، حین جداسازی 7/65% و بعد از جداسازی 4/66% ارزیابی گردید.

نتیجه‌گیری: مراقبت‌های مرتبط با جداسازی از دستگاه تهویه مکانیکی فاصله زیادی با استانداردها دارد و به منظور ارتقای آن، به‌کارگیری راهنمای بالینی مراقبت‌های پرستاری و نظارت بالینی مدیران بر نحوه اجرای آن پیشنهاد می‌گردد.


طاهره بنیاد کاریزمه، طیبه رحیمی پردنجانی، علی محمدزاده ابراهیمی،
دوره 22، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: رضایتمندی شغلی از اساسی­ترین مؤلفه­های بهداشت روانی در هر شغل و حرفه و یکی از مهم‌ترین عوامل در موفقیت شغلی است. بنابراین شناسایی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی ضروری می‌باشد. یکی از این عوامل، توانمندسازی کارکنان است. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین توانمندسازی ساختاری و روان‌شناختی با رضایت شغلی پرستاران می­باشد.

روش بررسی: در این پژوهش مقطعی- همبستگی، جامعه آماری کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان‌های دولتی شهر مشهد (4300 نفر) در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش 340 نفر از پرستاران بودند که با استفاده از روش نمونه­گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای، انتخاب شدند. شرکت‌کنندگان با استفاده از پرسشنامه شرایط اثربخشی کار-2 (CWEQ-II)، پرسشنامه توانمندسازی روان‌شناختی (PEQ) و شاخص توصیفی شغل (JDI) مورد سنجش قرار گرفتند. برای تحلیل داده­ها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم‌افزار SPSS v.19 و در بخش اعتباریابی از تحلیل عامل تأییدی با استفاده از نرم‌افزار AMOS-21 استفاده شد.

یافته‌ها: یافته­ها نشان داد، رابطه چندگانه معناداری بین مؤلفه‌های توانمندسازی ساختاری و توانمندسازی روان‌شناختی با رضایت شغلی وجود دارد (286/0=R2، 001/0>p). از بین هشت متغیری که در تحلیل رگرسیون به روش مرحله‌ای وارد شدند سه متغیر احساس معناداری (30/0=β، 001/0>p)، احساس مؤثر بودن (25/0=β، 001/0>p) و دسترسی به حمایت (13/0= β، 001/0>p) با همدیگر 6/28% واریانس رضایت شغلی را پیش‌بینی می‌کنند.

نتیجه‌گیری: نتایج، اهمیت توانمندسازی روان‌شناختی، احساس معناداری، احساس مؤثر بودن و دسترسی به حمایت را به عنوان پیش­بین­های قوی برای رضایت شغلی نشان می­دهد. بنابراین توصیه می­شود با فراهم ساختن شرایط لازم برای توانمندسازی پرستاران، رضایت شغلی و به دنبال آن کارایی و احساس رضایت از زندگی آنان افزایش یابد.


کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb