24 نتیجه برای مشاوره
مینو پاکگوهر، مریم ویژه، دکتر غلامرضا بابایی، دکتر فاطمه رمضانزاده، نسرین عابدینیا،
دوره 14، شماره 1 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: ناباروری موجب کاهش رضایت جنسی زنان نابارور میشود. این افراد بیان میکنند که عدم توانایی آنها در بارور شدن، تأثیرات منفی قابل توجهی بر زندگی و به خصوص بر روابط جنسی آنان دارد. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر مشاوره بر رضایت جنسی زنان نابارور مراجعهکننده به مرکز بهداشت باروری ولیعصر (عج) شهر تهران میباشد. روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مداخلهای با استفاده از گروه کنترل میباشد. 100 زن نابارور که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونهگیری آسان انتخاب شدند، سپس به روش تخصیص تصادفی در دو گروه مشاوره و کنترل قرار گرفتند. پژوهش در دو مرحله پیش آزمون و پیگیری 3 ماه بعد انجام شد. در گروه مشاوره، مداخله طی 2 جلسه یک ساعته، با فاصله 1هفته و برای هر فرد به صورت جداگانه برگزار شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه مشخصات فردی و پرسشنامه رضایت جنسی (Sexual Satisfaction Questionnaire) بود. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و روشهای آماری توصیفی و استنباطی (آزمون مجذور کای، منویتنییو و ویلکاکسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (سطح معناداری 05/0p< در نظر گرفته شده است).
یافتهها: نتایج نشان داد که قبل از مداخله بین میزان رضایت جنسی زنان دو گروه مشاوره و کنترل، تفاوت آماری معناداری وجود نداشته است (401/0=p)، در صورتی که 3 ماه پس از مداخله تفاوت معناداری بین میزان رضایت جنسی زنان دو گروه مشاوره و کنترل مشاهده شد (019/0=p). همچنین، بین میزان رضایت جنسی زنان گروه مشاوره قبل و 3 ماه پس از مداخله نیز تفاوت آماری معناداری دیده شد (002/0=p).
نتیجهگیری: مشاوره موجب افزایش رضایت جنسی زنان نابارور میشود.
زهره خاکبازان، شهناز گلیان تهرانی، راضیه پیغمبردوست، انوشیروان کاظمنژاد،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: حاملگی و نفاس با تغییرات مهمی در کیفیت زندگی زنان همراه میباشد. از جمله ابزارهای ارتقای کیفیت زندگی مشاوره است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مشاوره تلفنی بر کیفیت زندگی زنان در دوره نفاس طبیعی انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی است که در بیمارستان رازی شهرستان مرند در سال 1386 انجام گرفته است. تعداد 260 زن پس از زایمان طبیعی که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، به طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون (130 نفر) علاوه بر مراقبتهای معمول دوره نفاس، هفته اول دو بار، هفته دوم تا ششم یک بار در هفته مشاوره تلفنی به مدت 20 دقیقه دریافت نمودند. همچنین جهت پاسخگویی به نیازهای پیشبینی نشده مادران، آنان به صورت 24 ساعته امکان برقراری تماس تلفنی با مشاور را داشتند. گروه شاهد (130 نفر) فقط مراقبتهای معمول دوره نفاس را دریافت میکردند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل برگه ثبت اطلاعات جمعیتشناختی، فرم ثبت مشکلات دوره نفاس و پرسشنامه فرم کوتاه کیفیت زندگی ((SF-36 بود که در روز اول و چهل و دو روز پس از زایمان توسط پرسشگر آموزش دیده و از طریق مصاحبه حضوری تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای دو و تی تست) و نرمافزار SPSS v.13 استفاده شد.
یافتهها: بر اساس یافتهها، روز اول پس از زایمان کیفیت زندگی زنان در ابعاد جسمی و روانی در دو گروه آزمون و شاهد اختلاف آماری معناداری نداشت که نشان دهنده همگن بودن دو گروه میباشد. اما شش هفته پس از زایمان زنان گروه آزمون، کیفیت زندگی بالاتری نسبت به گروه شاهد داشتند و در ابعاد جسمی (001/0p<) و روانی (001/0p<) بین دو گروه اختلاف آماری معناداری مشاهده گردید.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این پژوهش به نظر میرسد ارایه مشاوره تلفنی توسط ماما بتواند بر بهبود کیفیت زندگی زنان در دوره نفاس مؤثر باشد. انجام مطالعات بیشتر در این زمینه توصیه میشود.
زیبا تقیزاده، مریم شیرمحمدی، ماندانا میرمحمدعلیئی، محمد اربابی، حمید حقانی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم قبل از قاعدگی (PMS) اختلال شایع جسمانی - روانی میباشد که در حدود 40% از زنان را به درجات متفاوتی تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از این مطالعه تعیین میزان تأثیر مشاوره بر علایم مرتبط با PMS در نوجوانان بوده است. روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی است. جامعه مورد مطالعه را دختران دانشآموز پایه دوم دبیرستانهای منطقه 17 آموزش و پرورش تهران در سال تحصیلی 88-87 با تشخیص قطعی PMS تشکیل میدهند. نمونه مورد مطالعه 123 نفر (62 نفر گروه آزمون و 61 نفر گروه شاهد) بوده است. مداخله به صورت 3 جلسه مشاوره گروهی با محتوای: مفاهیم مربوط به قاعدگی و PMS ، ابعاد مختلف شیوه زندگی (رژیم غذایی و فعالیتهای بدنی) و مهارتهای کنترل استرس انجام یافت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، فرم تشخیص موقت و ثبت روزانه علایم PMS و پرسشنامه SCL-90-R بوده است. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS v.11.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: گروه آزمون و شاهد در ابتدای مطالعه از نظر متغیرهای مورد بررسی اختلاف معناداری نداشته و همگن بودند. در انتهای مطالعه میانگین شدت کلی PMS و علایم جسمانی (001/0p<)، اضطراب، حساسیت در روابط بین فردی و پرخاشگری (05/0p<)، در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد کاهش معناداری داشته است. در مورد افسردگی تفاوت معناداری بین میانگین شدت در گروه آزمون و شاهد در انتهای مطالعه دیده نشد (11/0=p).
نتیجهگیری: به دنبال انجام مشاوره گروهی شدت کلی PMS ، علایم جسمانی، اضطراب، حساسیت در روابط بین فردی و پرخاشگری مرتبط با سندرم قبل از قاعدگی به طور معناداری کاهش یافت و تنها در بعد افسردگی کاهش معناداری دیده نشد. بنابراین میتوان مشاوره گروهی انجام یافته در این پژوهش را به عنوان روش درمانی مؤثر توصیه نمود.
زیبا رئیسی دهکردی، مهدی راعی، مروارید قصاب شیرازی، سید احمدرضا رئیسی دهکردی، ماندانا میرمحمدعلی،
دوره 18، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: شیر مادر فواید سلامتی بیشماری برای مادر و نوزاد فراهم میکند. حمایت از شیردهی توسط کارکنان بهداشتی تأثیر مفید در طول مدت شیردهی به ویژه دوره تغذیه انحصاری با شیر مادر دارد. هدف از این مطالعه تعیین میزان تأثیر مشاوره تلفنی بر تداوم و طول مدت شیردهی انحصاری زنان نخستزا میباشد.
روش بررسی: این کارآزمایی میدانی در مورد 140 نفر از زنان نخستزای مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1389 انجام یافته است. تعداد نمونهها 70 نفر در گروه آزمون و 70 نفر در گروه شاهد بودند. گروه آزمون، مشاوره تلفنی را دریافت کردند در حالی که گروه شاهد تنها مراقبتهای معمول را دریافت نمودند. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه و ابزار گردآوری شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی و چک لیست بررسی تداوم و طول مدت شیردهی انحصاری بود. تداوم شیردهی انحصاری در دو گروه 1 و 3 ماه بعد از زایمان و طول مدت شیردهی انحصاری در هر دو گروه 3 ماه بعد از زایمان بررسی شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به کمک نرمافزار SPSS v.16 انجام یافت.
یافتهها: میانگین طول مدت شیردهی انحصاری بر حسب هفته در گروه آزمون (99/3±05/8) به طور معناداری (008/0=p) بیشتر از گروه شاهد (03/4±23/6) بود. در ماه سوم پس از زایمان بعد از کنترل اثر متغیرهای مخدوشکننده، شانس شیردهی انحصاری در گروه آزمون به صورت معنادار بیشتر از گروه شاهد بود (03/0=p). همچنین انجام مشاوره تلفنی با طول مدت شیردهی انحصاری مادران ارتباط آماری معنادار داشت (02/0=p).
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر مشاوره تلفنی بر تداوم و طول مدت شیردهی انحصاری، ارایه این مشاوره که روشی ارزان و آسان است، میتواند به عنوان راهکاری جهت افزایش طول مدت شیردهی انحصاری به ویژه در مادران نخستزا مدنظر قرار گیرد.
مریم مدرس، فاطمه رحیمی کیان، عباس مهران،
دوره 19، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: :هیسترکتومی دومین علت شایع جراحی دربین زنان سنین باروری است. مطالعات نشان میدهد که قبل از هیسترکتومی اطلاعات کافی به بیماران داده نمیشود وبسیاری از زنان بدون مشاوره قبل از هیسترکتومی و بدون پیگیری رها میشوند.افسردگی یکی از شایع ترین خطرات روانشناختی مورد توجه پس از هیسترکتومی است.هدف این مطالعه ارزیابی تاثیر مشاوره قبل از هیسترکتومی برافسردگی است.
روش بررسی: تعداد100زن که به علل خوش خیم هیسترکتومی می شدند با دادن رضایت، در کار آزمایی بالینی حاضر شرکت کردند. شرکتکنندگان که از دوبیمارستان تخصصی زنان وامام خمینی بودند، به صورت تصادفی به دوگروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. مداخله شامل 2 جلسه مشاوره حمایتی بود وافسردگی 2-1هفته قبل از عمل جراحی و2ماه بعدارزیابی گردید. ابزار مورد استفاده پرسشنامه 30 آیتمی سما(سنجش میزان افسردگی) تعدیل شده بک که در کشورایران روانسنجی شده است و پرسشنامه مشخصات فردی بود. مقایسه دو گروه مشاوره وشاهد با آزمونهای دقیق فیشر،مجذور کای وتی تست در نرمافزار SPSS صورت گرفت.در کلیه آزمونها05/0 p< معنادار تلقی شد.
یافتهها: مقایسه میانگین نمرات افسردگی دو گروه آزمون وشاهددر مرحله قبل از مداخله اختلاف معناداری را نشان نداد.همچنین بر اساس یافتهها دو گروه از نظر ویژگی های فردی همگن بودند. اختلاف معناداری بین دو گروه آزمون وشاهد از نظر میانگین نمره افسردگی بعد از مداخله مشاهده شد(001/0 (p< که دال برتاثیر گذار بودن مداخله است.
نتیجهگیری: برای کاستن آثار روانی منفی پس از هیسترکتومی ، نیاز به مشاوره قبل از هیسترکتومی وجود دارد.این پژوهش نشان داد که مشاوره در بیماران کاندید هیسترکتومی باعث پیشگیری از افسردگی در آنان میشود،به همین دلیل مشاوره حمایتی توصیه میشود.
مریم مرادی، مهرناز گرانمایه، ماندانا میرمحمدعلیئی، عباس مهران،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال عملکرد جنسی از عوارض شایع دیابت در زنان است. عملکرد جنسی مهم است، اما اغلب به عنوان یکی از اجزای مراقبت بیماری دیابت مورد غفلت قرار میگیرد. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر مشاوره بر عملکرد جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 انجام پذیرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی است که در مورد 120 زن متأهل مبتلا به دیابت نوع 2 و دارای اختلال عملکرد جنسی مراجعهکننده به کلینیک دیابت شهر گرگان در سال 1393 انجام گرفته است. عملکرد جنسی با استفاده از شاخص عملکرد جنسی زنان (FSFI) سنجیده شد. نمونهها به طور تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند. جلسات مشاوره در طول سه جلسه، هفتهای یک بار برگزار شد. عملکرد جنسی در دو مرحله (قبل از مداخله و دو ماه بعد) مورد سنجش قرار گرفت. آنالیز دادهها در نرمافزار SPSS v.20 انجام گرفت.
یافتهها: تفاوت معناداری بین میانگین عملکرد جنسی دو گروه شاهد و مداخله، در مرحله دو ماه بعد از مداخله مشاهده شد (001/0p<). مقایسه حیطههای مختلف عملکرد جنسی (میل، برانگیختگی، رطوبت مهبلی، ارگاسم، رضایت و درد) قبل و بعد از مداخله در گروه مداخله تفاوت معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان داد.
نتیجهگیری: مشاوره جنسی تأثیر مطلوبی بر عملکرد جنسی زنان مبتلا به دیابت میگذارد. ارزیابی عملکرد جنسی زنان مبتلا به دیابت در طول مراقبتهای معمول آنها پیشنهاد میگردد.
مرضیه اسحاقی، رمضان فلاح، ترانه امامقلی خوشهچین، جعفر حسنی،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم پیش از قاعدگی مجموعهای از علایم جسمانی و خلقی است که به طور دورهای اتفاق افتاده و عملکرد فردی و اجتماعی زنان را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر مشاوره گروهی مدیریت استرس بر علایم سندرم پیش از قاعدگی بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی (IRCT2016052127994N1) است که در سال 1395 در دانشگاه علوم پزشکی زنجان در مورد 44 دانشجوی مبتلا به PMS (22 نفر گروه مداخله 22 نفر گروه شاهد) انجام گرفته است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی و غربالگری علایم قبل از قاعدگی (PSST) است. دادهها با استفاده از جداول توزیع فراوانی و آزمونهای تیمستقل، کایدو، آنالیز کوواریانس و آنالیز واریانس اندازههای تکراری در نرمافزار SPSS نسخه 21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: علایم خلقی- رفتاری، علایم جسمی و تأثیر علایم بر زندگی قبل از درمان در دو گروه تفاوت معناداری نداشت پس از درمان در ماه اول علایم خلقی- رفتاری (001/0p<) و تأثیر علایم بر زندگی (007/0=p) بین دو گروه متفاوت بود. نتایج دو ماه پس از مداخله نشان داد میانگین نمرات علایم خلقی- رفتاری، در گروه آزمون (84/4±2/53) و شاهد (81/4±2/70)، میانگین نمرات علایم جسمانی در گروه آزمون (87/5±7/36) و شاهد (84/7±9/64) و همچنین میانگین نمرات تأثیر علایم بر زندگی در گروه آزمون (73/4±36) و شاهد (73/2±3/58) تفاوت آماری معناداری داشته است (001/0p<).
نتیجهگیری: مشاوره گروهی مدیریت استرس، در کاهش علایم سندرم پیش از قاعدگی مؤثر بوده و میتوان از آن به عنوان یک روش غیردارویی و بدون عوارض جانبی استفاده کرد.
راضیه کرابی، مریم فرجامفر، فروغ السادات مرتضوی، علی محمد نظری، شهربانو گلی،
دوره 25، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: حاملگی و مادر شدن از وقایع لذت بخش و تکاملی زندگی زنان محسوب میشود که در عین حال اغلب با استرس و نگرانیهای متعددی همراه است. یکی از مناسبترین مداخلات برای کاهش نگرانی و افزایش قدرت تصمیمگیری زنان باردار مشاوره است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مشاوره راه حل محور به شیوه گروهی، بر نگرانی زنان باردار انجام گرفته است.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی در مورد 108 زن بادرار، با سن بارداری 6 تا 19 هفته و نمره نگرانی ≥ 55 از اردیبهشت تا شهریور سال 1397 در دانشگاه علوم پزشکی سبزوار اجرا شد. گروه مداخله مشاوره راه حل محور و گروه کنترل مراقبتهای معمول دوران بارداری را دریافت کردند. نگرانیهای زنان باردار قبل، بعد، و دو ماه بعد از مداخله با نسخه فارسی پرسشنامه نگرانی Cambridge بررسی شد. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 22 با استفاده از آزمونهای تیمستقل، کایدو، تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، تجزیه و تحلیل شد. در تمام آزمونها 05/0p< معنادار تلقی گردید.
یافتهها: میانگین نمره نگرانی قبل از شروع مطالعه در گروه مداخله (59/5)9/58 و در گروه کنترل (37/4)8/58 بوده و تفاوت آماری معناداری مشاهده نشده است. این مقادیر بعد از مداخله در گروه مداخله و کنترل به ترتیب (3/13)6/34 و (78/8)7/57 و دو ماه بعد از مطالعه (1/10)1/31 و (9/10)6/54 بوده است. تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که نگرانی زنان باردار در مورد زایمان و سلامت جنین، سلامت مادر و روابط خانوادگی، پس از مداخله و دو ماه پس از آن، در گروه مداخله در مقایسه با کنترل کاهش معناداری داشته (01/0p<) اما در زمینه مسایل اقتصادی و اجتماعی مشاوره کمک چندانی نکرده است (563/0p=).
نتیجهگیری: مشاوره راه حل محور شیوه مؤثر برای کاهش نگرانیهای زنان باردار در زمینه سلامت جنین و مادر و روابط خانوادگی و زایمان است و میتواند در کنار مراقبتهای بارداری مورد استفاده قرار گیرد.
ثبت کارآزمایی بالینی:IRCT20180123038485N1
منصور شکیبا، مهدیه روحبخش، فتیحه کرمانساروی، علی نویدیان،
دوره 25، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: یائسگی به عنوان یکی از مراحل بحرانی زندگی زنان، شناخته شده است. علایم و عوارض یائسگی میتواند بر سلامت و رفاه زنان تأثیرگذار باشد. از جمله اقدامهای مؤثر در تعدیل این علایم، انجام رفتارهای ارتقا دهنده سلامت است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مشاوره زوجی بر شدت علایم یائسگی زنان یائسه انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 80 نفر از زنان یائسه تحت پوشش مراکز بهداشتی زاهدان به همراه همسرانشان در سال 1396 براساس نمونهگیری به روش در دسترس انتخاب و در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه ویژگیهای جمعیتشناختی و پرسشنامه سنجش علایم یائسگی بود. مشاوره زوجی در گروه مداخله در قالب 4 جلسه به مدت 60 دقیقه اجرا شد. دادهها قبل و 12 هفته بعد از مداخله گردآوری و در نرمافزار SPSS نسخه 21 به کمک آزمونهای آماری کایدو، تیزوجی، مستقل و تحلیل کوواریانس تحلیل شد.
یافتهها: بین دو گروه از نظر متغیرهای جمعیتشناختی تفاوت معناداری مشاهده نشد ولی میانگین تغییرات نمره علایم یائسگی در زنان گروه مداخله 95/1±42/1- و در گروه کنترل 10/1±1/0- بود. آزمون آماری تیمستقل نشان داد تفاوت میانگین تغییرات نمره علایم یائسگی در دو گروه معنادار است (0001/0p<).
نتیجهگیری: با توجه به این که مشاوره زوجی بر کاهش شدت علایم یائسگی در زنان یائسه تأثیر مثبتی دارد، بنابراین ادغام این راهبرد مشاورهای در برنامههای مراقبتی و حمایتی دوران یائسگی توصیه میشود.
مریم شهر آیینی، ناهید جهانی شوراب، رقیه جوان، محمد تقی شاکری،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: یائسگی دورهای از زندگی زنان است که عوارض و پیامدهای آن میتواند باعث کاهش کیفیت زندگی شود. شایعترین این عوارض اختلالات وازوموتور است که بر خواب، لذت از زندگی، فعالیتهای اجتماعی و کار تأثیر میگذارد. درمان معمول برای این عوارض هورمون درمانی است، ولی با توجه به عوارض هورمون درمانی اکثر افراد تمایل به راهکارهای بدون عارضه دارند. یکی از این راهکارها تدابیر تغذیهای است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر مشاوره گروهی تدابیر تغذیهای طب سنتی ایرانی بر اختلالات وازوموتور زنان یائسه انجام یافته است.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی با نمونهگیری چندمرحلهای در سال 98-1397 در مورد 62 زن یائسه تحت پوشش مرکز بهداشت شماره 2 مشهد انجام یافته است. برای جلوگیری از انتشار مطالب به روش شیر یا خط دو مرکز جامع سلامت به عنوان گروه آزمون و کنترل انتخاب شدند. برای گروه آزمون سه جلسه مشاوره گروهی تدابیر تغذیهای طب ایرانی برگزار شد. برای گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه کیفیت زندگی دوران یائسگی بود که قبل و دو ماه بعد مداخله تکمیل شد. تجزیه تحلیل دادهها با استفاده نرمافزار SPSS نسخه 24 و آزمونهای آماری تیمستقل، کایدو، منویتنی و ویلکاکسون انجام گرفت.
یافتهها: میانگین نمره وازوموتور در قبل از مداخله بین دو گروه اختلاف آماری معناداری نداشت (05/0p>) اما بعد از مداخله، اختلاف میانگین نمره وازوموتور قبل و بعد مداخله در گروه آزمون 08/4±18/2- و در گروه کنترل 30/3±59/0 بود که کاهش معناداری (001/0>p) در نمره وازوموتور گروه آزمون نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.
نتیجهگیری: مشاوره گروهی تدابیر تغذیهای طب ایرانی میتواند در کاهش اختلالات وازوموتور مؤثر باشد.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20180626040239N1
سحر رستمپور، فاطمه عرفانیان ارغوانیان، معصومه کردی، محمدتقی شاکری، فریده اخلاقی، سید محسن اصغری نکاح،
دوره 26، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت بارداری شایعترین اختلال طبی در دوران بارداری است که تأثیرات منفی بسیاری بر جسم و روان مادر باردار و جنین میگذارد. طبق مطالعات موجود نقش مشاوره و حمایت همسر در دیابت بارداری کمتر بررسی شده است، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر مشاوره حمایتی زوجها بر رفتار خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت بارداری تحت درمان با انسولین انجام یافته است.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی تصادفی 64 زن مبتلا به دیابت بارداری با سن بارداری 30-26 هفته مراجعهکننده به درمانگاه دیابت بیمارستان امالبنین (س) مشهد در سال 98-1397 به روش در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی بلوکهبندی شده چهار تایی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. مشاوره حمایتی زوجها توسط پژوهشگر به مدت 3 جلسه یک ساعته با فاصله یک هفته برای گروه مداخله و همسرانشان برگزار شد. پرسشنامه خودمراقبتی دیابت در دو مرحله قبل و 4 هفته بعد از اتمام مداخله در هر دو گروه تکمیل و دادهها با استفاده از آزمون تیمستقل و تیزوجی در نرمافزار SPSS نسخه 16 تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمره خودمراقبتی قبل از مداخله بین دو گروه، اختلاف آماری معناداری نداشتند (05/0<p). اما بعد از مداخله، اختلاف میانگین نمرات خودمراقبتی قبل و بعد از مداخله در گروه مداخله 56/7±09/12 و در گروه کنترل 60/3±00 بود که افزایش معناداری در نمره خودمراقبتی گروه مداخله نسبت به کنترل مشاهده شد (001/0>p).
نتیجهگیری: مشاوره حمایتی زوجها به ارتقای رفتار خودمراقبتی مبتلایان به دیابت بارداری کمک میکند و میتوان از آن به عنوان روشی مؤثر در کاهش پیامدهای نامطلوب ناشی از دیابت بارداری استفاده کرد.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20181002041202N1
منصوره رفایی، فریده کاظمی، رفعت بخت، ثریا مردانپور، مولود حسینی،
دوره 26، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: دوران انتقال به یائسگی با تغییرات شدید تولیدمثلی و هورمونی همراه است. هدف از این تحقیق تعیین تأثیر مشاوره بر شدت علایم یائسگی در مرحله انتقال به یائسگی میباشد.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی در مورد 90 نفر از زنان در دوران انتقال به یائسگی در شهرستان جوانرود در سال 1398 انجام یافت. زنان به صورت تصادفی و به روش بلوکبندی چهارتایی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. مشاوره به صورت گروههای 11 تا 12 نفره به مدت 4 جلسه، هر جلسه 60 دقیقه در 4 هفته متوالی برای گروه مداخله انجام گرفت. پس از گذشت 8 هفته، شدت علایم یائسگی با استفاده از مقیاس سنجش علایم یائسگی اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS ویرایش 21 تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: قبل از مداخله به لحاظ نمرات علایم یائسگی تفاوت آماری معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (86/0=p). پس از مشاوره گروهی، میانه (چارک اول، چارک سوم) نمرات علایم یائسگی، علایم جسمانی، روانی و ادراری- تناسلی به ترتیب در گروه مداخله و کنترل (5/21، 0/15) 0/17 و (5/30، 0/17) 0/21 با 001/0>p ؛ (0/8، 0/5) 0/6 و (0/11، 5/6) 0/9 با 001/0>p ؛ (0/8، 0/5) 0/6 و (0/10، 0/5) 0/8 با 004/0=p و (0/6، 0/4) 0/5 و (5/8، 0/5) 0/6 با 001/0>p بودند که این مقادیر در گروه مداخله به طور معناداری پایینتر از گروه کنترل بود.
نتیجهگیری: اجرای مشاوره گروهی به مدت 4 جلسه بر شدت علایم یائسگی زنان در دوران انتقال به یائسگی مؤثر بود. بنابراین پیشنهاد میشود از این راهبرد جهت ارتقای سلامت زنان در دوران قبل از یائسگی استفاده شود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20120215009014N320
مریم سالاری هدکی، مهین تفضلی، هادی طهرانی، محمد جواد اصغری ابراهیم آباد،
دوره 27، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: عملکرد جنسی بخش مهمی از سلامت زنان است و از متغیرهایی که با اختلالات جنسی مرتبط است، ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی است. نظریه خودتعیینگری از مهمترین نظریههای انگیزش است که علت اصلی رفتار را انگیزه درونی فرد میداند و همچنین سه نیاز روانشناختی خودمختاری، شایستگی و ارتباط را زیربنای رفتارهای انسان میداند. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مشاوره گروهی جنسی مبتنی بر نظریه خودتعیینگری بر عملکرد جنسی زنان انجام گرفته است.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی در مورد 104 زن متأهل 18تا49 ساله مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی مشهد در دو گروه مداخله و کنترل در سال 1398 انجام گرفته است. گروه مداخله 5 جلسه مشاوره جنسی گروهی 2 ساعته مبتنی بر سازههای نظریه خودتعیینگری با فواصل یک هفته دریافت نمودند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای عملکرد جنسی زنان و سازههای نظریه خودتعیینگری (نیازهای بنیادین روانشناختی در فعالیت جنسی) قبل و بعد از مداخله جمعآوری و در نرمافزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمونهای تیمستقل، تیزوجی، منویتنی و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین نمره عملکرد جنسی قبل از مداخله بین دو گروه، اختلاف آماری معناداری نداشت، اما بعد از مداخله، اختلاف میانگین نمرات عملکرد جنسی قبل و بعد از مداخله، در گروه مداخله 02/3±76/2 و در گروه کنترل 73/0±25/0- بود که افزایش معناداری در نمره عملکرد جنسی گروه مداخله نسبت به کنترل مشاهده شد (001/0>p). همچنین بعد از مداخله بین گروه مداخله و کنترل، اختلاف آماری معناداری در میانگین نمرات خودمختاری، ارتباط و شایستگی مشاهده شد (001/0>p).
نتیجهگیری: ارایه مشاوره جنسی گروهی مبتنی بر نظریه خودتعیینگری میتواند باعث ارضای نیازهای بنیادین در فعالیت جنسی و ارتقای عملکرد جنسی زنان شود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20180726040602N1
اعظم ملکی، مرضیه محمدیان، غلامرضا بادفر،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت شیردهی در سلامت نوزاد نارس، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر مشاوره حمایتی تلفنی بر تداوم و وضعیت شیردهی مادران دارای نوزاد نارس دیرهنگام انجام یافته است.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی تصادفی شاهددار، با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 65 نفر از مادران واجد شرایط شهر اهواز در سال 99-1398 انتخاب و با استفاده از روش تصادفی بلوک 4تایی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. برای گروه کنترل مراقبت معمول و برای گروه مداخله مشاوره حمایتی تلفنی به صورت روزانه به مدت 14 روز پس از ترخیص نوزاد برگزار شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه تداوم و وضعیت شیردهی در مرحله قبل از مشاوره و سپس ماهانه تا 4 ماه بعد از ترخیص اندازهگیری و سپس با استفاده از آزمونهای کایدو، تیمستقل و تحلیل بقای کاپلان مایر در نرمافزار SPSS نسخه 16 با سطح معناداری 05/0 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: طبق تحلیل بقای کاپلان مایر تعداد وقوع قطع شیردهی انحصاری در گروه کنترل بیشتر از گروه مداخله بود (5 در مقابل 8 مورد) ولی از نظر آماری معناداری نبود. بهبود وضعیت شیردهی یک ماه بعد از ترخیص تفاوت معناداری بین دو گروه داشت (048/0=p).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد مشاوره حمایتی تلفنی در بهبود وضعیت شیردهی حداکثر تا ماه اول بعد از ترخیص مؤثر بوده است. مشاوره حمایتی مداوم تلفنی در تحقیق حاضر میتواند رویکرد مناسبی برای بهبود وضعیت و تداوم شیردهی در یک ماه اول بعد از ترخیص باشد.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20150731023423N13
مریم براتی، راضیه معصومی، سمیه نقیزاده، ریحانه حسینی،
دوره 28، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال ارگاسم پس از اختلال کمبود تمایل جنسی، شایعترین اختلال جنسی در زنان گزارش شده است. از عمدهترین رویکردهای موجود برای درمان این اختلال مشاوره با رویکرد تلفیقی است. با توجه به شیوع، اهمیت و تأثیرگذاری اختلال ارگاسم بر کیفیت زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان، این پژوهش با هدف تعیین تأثیر مشاوره تلفیقی مبتنی بر مدل اکسپلیسیت بر اختلال ارگاسم زنان انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی شده، با مشارکت 60 نفر از زنان مبتلا به اختلال ارگاسم مراجعهکننده به درمانگاه زنان بیمارستان جامع بانوان آرش شهر تهران در سال 1398 انجام گرفته است. نمونهها به روش تصادفی ساده به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص داده شدند. مشاوره در گروه مداخه به صورت جلسات فردی با رویکرد تلفیقی و براساس مدل اکسپلیسیت انجام گرفت. ابزار جمعآوری دادهها مقیاس ارگاسم زنان بود. میانگین نمره ارگاسم، رضایت از تعداد دفعات ارگاسم و رضایت از کیفیت ارگاسم، قبل از مداخله، 4 و 8 هفته بعد از مداخله بررسی شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 21 و آزمونهای کایدو، دقیق فیشر، تیمستقل، آنالیز واریانس دادههای تکراری و آنالیز کواریانس انجام گرفت.
یافتهها: دو گروه از نظر متغیرهای جمعیتشناختی همگن بودند (05/0p>). میانگین نمرات تعداد دفعات ارگاسم، رضایت از تعداد دفعات ارگاسم و رضایت از کیفیت ارگاسم قبل از مداخله بین دو گروه اختلاف آماری معناداری نداشت (05/0<p). اما میانگین نمرات هر سه متغیر یاد شده در 4 و 8 هفته بعد از مداخله بین دو گروه اختلاف آماری معناداری را نشان داد (05/0>p) و در هر دو زمان میانگین نمرات در گروه مداخله به صورت معناداری بیشتر از گروه کنترل بود.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشاندهنده تأثیر مثبت مشاوره تلفیقی مبتنی بر مدل اکسپلیسیت روی میانگین نمره ارگاسم، رضایت از تعداد دفعات ارگاسم و رضایت ازکیفیت ارگاسم در زنان است.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20160808029255N
مهناز ابوذری، اعظم ملکی، سعیده مظلومزاده، لقمان ابراهیمی،
دوره 28، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: میانگین شاخصهای رشد در نوزادان حاصل از بارداری ناخواسته، نسبت به سایر نوزادان کمتر است. استرس ادراک شده در این مادران میتواند اثر مضاعفی در کاهش ترشح شیر داشته باشد. با توجه به اهمیت شیردهی در سلامت مادر و کودک، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر مشاوره زوجی مبتنی بر حمایت همسر بر استرس ادراک شده و بهبود خودکارآمدی شیردهی زنان با بارداری ناخواسته انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی تصادفی شاهددار 60 نفر از زنان با بارداری ناخواسته مراجعهکننده به مراکز جامع سلامت شهرستان خدابنده در سال 1400 به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی بلوک 4 تایی به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. گروه کنترل مراقبت معمول و گروه مداخله 6 جلسه مشاوره زوجی مبتنی بر حمایت همسر، دو بار در هفته دریافت کردند. دادهها با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی شیردهی دنیس، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن در سه مرحله، قبل، بلافاصله بعد از مداخله و شش هفته پس از زایمان جمعآوری و در نرمافزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون کایدو، آزمون دقیق فیشر ، آزمون تیمستقل و آنالیز واریانس دوطرفه با اندازهگیری مکرر در سطح اطمینان 95% تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در گروه مشاوره میانگین خودکارآمدی شیردهی بلافاصله بعد از مداخله و شش هفته پس از زایمان نسبت به قبل از مداخله افزایش و در گروه کنترل کاهش داشت (001/0p<). در گروه مشاوره میانگین نمره استرس ادراک شده بلافاصله بعد مداخله و شش هفته پس از زایمان نسبت به قبل مداخله کاهش و در گروه کنترل افزایش معناداری داشت (001/0p<).
نتیجهگیری: مشاوره زوجی مبتنی بر حمایت همسر در بهبود خودکارآمدی شیردهی و کاهش استرس ادراک شده پس از زایمان در زنان با بارداری ناخواسته مؤثر بود. به نظر میرسد حضور همسران در برنامه مشاوره شیردهی اقدام مناسبی است که میتواند مورد توجه برنامهریزان در این حوزه قرار گیرد.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20150731023423N18
وفا صنوبر، احسان شمسی گوشکی، تهمینه فرجخدا، زهرا مهدیزاده تورزنی، راضیه لطفی،
دوره 29، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ماهیت بین رشتهای حرفه مشاوره در مامایی ایجاب میکند چارچوبی اخلاقی برای ارایه خدمات مشاورهای در حیطههای مختلف مامایی و سلامت زنان طراحی شود. از این رو مطالعه حاضر با هدف طراحی کدهای اخلاقی در مشاوره مامایی انجام گرفته است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع توسعهای با رویکرد دلفی است که در سه مرحله در سال 1399 انجام گرفته است. مرحله اول بررسی متون به روش تحلیل محتوای کیفی جهتدار و تدوین پیشنویس کدهای اخلاقی. مرحله دوم، کسب نظرات متخصصان در زمینه اخلاق پزشکی و مامایی در مورد پیشنویس اولیه کدها و اصلاح آنها. مرحله سوم اعتباریابی پیشنویس کدها و نهایی کردن آنها.
یافتهها: کدهای به دست آمده در بخش تحلیل محتوای کیفی متون شامل 182 کد شد که در هشت طبقه قرار گرفتند. براساس نتایج کلی دورههای دلفی تعداد طبقات به شش طبقه و تعداد کدها به 121 کد کاهش یافت. طبقات شامل: «صلاحیت حرفهای»، «ارتباطات حرفهای»، «مدیریت دادههای مددجو»، «ملاحظات اخلاقی مشاوره از راه دور»، «ملاحظات اخلاقی در آموزش مشاوره در مامایی» و «ملاحظات اخلاقی در پژوهش» و با توافق 4/92% ایجاد شدند.
نتیجهگیری: در این مطالعه، مجموعهای از کدهای اخلاقی با نظرات متخصصان رشتههای مرتبط از دانشگاههای کشور با روایی و درصد توافق مناسب به دست آمد که میتواند در ارایه خدمات مهم مشاوره در مامایی ایمنتر و مبتنی بر اصول و ارزشهای اخلاقی مورد استفاده قرار گیرد.
اکرم رحیمی شاندیز، فاطمه زهرا کریمی، راضیه معصومی، سید رضا مظلوم،
دوره 30، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به این که کاهش رضایت جنسی به دنبال شکست درمان ناباروری، موجب کاهش کیفیت و رضایت از زندگی میشود، این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر مشاوره جنسی براساس مدل EX-PLISSIT و BETTER بر رضایت جنسی زنان پس از شکست درمان روشهای کمک باروری انجام گرفت، تا ارایهکنندگان خدمات سلامت بتوانند با مقایسه مدلهای مختلف مشاورهای، بهترین رویکرد مشاورهای جهت بهبود رضایت جنسی زنان به دنبال شکست درمان روشهای کمک باروری را انتخاب نمایند.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی در سال 1401 در مورد 66 زن نابارور که به مرکز ناباروری میلاد بیمارستان امام رضا (ع) شهر مشهد مراجعه کرده و با شکست درمان روشهای کمک باروری مواجه شده بودند، صورت گرفت. جلسات مشاوره جنسی در دو گروه مداخله EX-PLISSIT و BETTER به صورت فردی توسط ماما در چهار جلسه هفتگی، به صورت دو جلسه حضوری و دو جلسه مجازی اجرا شد. جمعآوری دادهها با استفاده از مقیاس چندبعدی رضایت جنسی زنان (SSSW) انجام یافت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 25 و آزمونهای تیمستقل، Mann-Whitney و Wilcoxon انجام گرفت.
یافتهها: پس از مداخله تفاوت آماری معناداری در نمره کل رضایت جنسی و حیطههای آن بین دو گروه دیده نشد (05/0<p) و تنها در حیطه اضطراب رابطهای، تفاوت معنادار بود (021/0=p). نتایج مقایسه درون گروهی نشان داد که در دو گروه نمره کل رضایت جنسی و حیطههای آن پس از مداخله به طور معناداری بیشتر از قبل از مداخله است (05/0>p).
نتیجهگیری: مشاوره جنسی براساس مدل EX-PLISSIT و BETTER به عنوان روش مؤثر، ساده، ارزان و بدون عارضه جانبی میتواند به افزایش رضایت جنسی زنان نابارور پس از شکست درمان روشهای کمک باروری کمک کند.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20210211050324N1
فاطمه بهادری، مهتاب عطارها، فاطمه مهرابی رزوه،
دوره 30، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل تغییرات فیزیولوژیک طی بارداری و ترس از آسیب به جنین، بعضی از زنان از فعالیت جنسی طی این دوره اجتناب میکنند که میتواند منجر به مشکلاتی در سلامت جنسی شود. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر مشاوره گروهی واقعیت درمانی بر عملکرد جنسی زنان باردار بوده است.
روش بررسی: این مطالعه مداخلهای در مورد 80 زن باردار مراجعهکننده بـه مراکـز بهداشـتی اراک، در سال 1398 انجام گرفته است. افراد از طریق روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بـه طـور تصـادفی در یکی از دو گـروه مداخله و کنترل (هر گروه 40 نفر) قرار گرفتند. گروه مداخلـه 8 جلسـه مشـاوره گروهی واقعیت درمانی طی 4 هفته متوالی و گروه کنترل مراقبتهای معمول بارداری را دریافت نمودند. دادهها با اسـتفاده از پرسشـنامه عملکـرد جنسـی زنـان قبل و 4 هفته بعد از مداخله جمعآوری و در نرمافزار SPSS نسخه 16، با استفاده از آزمون های تیزوجی، تیمستقل، Mann-Whitney تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمره عملکرد جنسی قبل از مداخله بین دو گروه، اختلاف آماری معنـاداری نداشـت اما 4 هفته بعد از مداخله، اختلاف میانگین نمرات عملکرد جنسی قبل و بعد از مداخله، در گروه مداخله 91/2±22/27 و در گروه کنترل 31/0±32/20 بود که افزایش معناداری در گـروه مداخلـه نسـبت بـه کنترل مشاهده شد (001/0>p).
نتیجهگیری: ارایه مشاوره جنسی گروهی مبتنی بر رویکرد واقعیت درمانی میتواند باعث ارتقای عملکرد جنسی زنان باردار شود. لذا کاربرد این رویکرد مشاورهای توسط ماماها در بهبود عملکرد جنسی زنان طی بارداری توصیه میشود.
فاطمه ترابی، نضال آژ، رضا ضیغمی، مهدی رنجبران،
دوره 30، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: نوجوانی با تلاش برای رسیدن به اهداف و جهشهای رشد اجتماعی، عاطفی و جسمانی مشخص میشود و پرخاشگری مهمترین عامل خطر روانی آسیبشناختی در نوجوانان است. این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر مشاوره بلوغ به مادران و دختران نوجوان بر میزان پرخاشگری دختران نوجوان طراحی و اجرا شده است.
روش بررسی: این کارآزمایی در عرصه در مورد 92 نفر در سه گروه (دو گروه مداخله مادران و دختران نوجوان و یک گروه کنترل) در دو مرحله قبل و بعد از مداخله در سال 1402 در مدارس شهر قزوین انجام یافت. نمونهگیری به روش تصادفی چندمرحله انجام گرفت، سپس نمونهها با تخصیص تصادفی بلوکبندی 6 تایی در سه گروه قرار گرفتند. در گروههای مداخله برای هر گروه مداخله 6 جلسه تا سقف یک ساعت مداخله حضوری انجام گرفت و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. از پرسشنامه پرخاشگری Novaco برای گردآوری دادهها استفاده شد. دادهها با استفاده از آنالیز کوواریانس چندمتغیره در نرمافزار SPSS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمره خشم قبل از مداخله در گروه دختران نوجوان و مادران و گروه کنترل به ترتیب 68/10±21/50، 32/10±93/57 و 61/10±56/54 بود (018/0=p) و بعد از مداخله به ترتیب 16/10±68/37، 66/14±76/43 و 11/16±60/49 شد که از نظر آماری اختلاف معناداری داشت (014/0=p). تأثیر مداخله بر کاهش نمره کل پرخاشگری از نظر آماری معنادار بود (020/0=p) و مقدار اندازه اثر مداخله براساس Partial Eta Squared 09/0 برآورد شد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آموزش بلوغ به مادران همانند آموزش به دختران نوجوان میتواند بر کاهش پرخاشگری مؤثر باشد.