58 نتیجه برای کیفیت
ماندانا میرمحمدعلیئی، فرزانه اشرفینیا، حمید رجبی، مهرنوش عاملولیزاده، خسرو صادقنیتحقیقی، انوشیروان کاظمنژاد،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: دوره پس از زایمان یک مرحله بحرانی است. تغییرات سریعی که پس از زایمان تجربه میشود، مادران را در معرض تجربیات ناخوشایندی از جمله آشفتگی الگوی خواب قرار میدهد که موجب تهدید سلامت مادران و شیرخواران آنها میگردد. برخی از مطالعات نشان داده است که انجام تمرینات ورزشی به عنوان یک روش غیر دارویی مؤثر در بهبود کیفیت خواب دارای اهمیت میباشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین تأثیر تمرینات ورزشی بر کیفیت خواب مادران در دوره پس از زایمان بوده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده است که در مورد 80 مادر نخستزای 35-18 ساله تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهر رفسنجان با بارداری تک قلو، فقدان هر گونه بیماری جسمی و روحی حاد و مزمن که به روش زایمان واژینال نوزادی رسیده و سالم را به دنیا آورده بودند، در سال 1389 انجام گرفته است. مادران به دو گروه 40 نفره آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه آزمون برنامهای از تمرینات ورزشی پیلاتز 5 جلسه در هفته ترجیحاً به صورت متوالی به مدت 30 دقیقه برای 8 هفته انجام میگرفت. ابزار گردآوری اطلاعات شاخص کیفیت خواب پیتسبورگ بود که در ابتدا، انتهای چهار هفته اول و دوم مطالعه تکمیل گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آنالیز واریانس با اندازههای تکراری استفاده شد.
یافتهها: در طول 8 هفته پیگیری، بهبود معناداری در کیفیت خواب مادران گروه آزمون مشاهده شد. اگر چه اثر متقابل بین زمان و گروه بر کیفیت خواب معنادار بود (02/0=p) اما در ادامه مقایسه میانگین کیفیت خواب در هر مقطع زمانی (به طور جداگانه) بین دو گروه آزمون و شاهد نشان داد که مداخله مورد نظر در بهبود کیفیت خواب مادران مؤثر بوده است (001/0p<).
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر تمرینات ورزشی پیلاتز بر بهبود کیفیت خواب مادران در دوره پس از زایمان، انجام این تمرینات به عنوان یک روش غیر دارویی مؤثر در جهت ارتقای سلامت مادران پیشنهاد میگردد.
میترا ذوالفقاری، پویا فرخنژاد افشار، احمدعلی اسدی نوقابی، مهدی اجری خامسلو،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: کاهش کیفیت خواب از مشکلات شایع بیماران بستری در بخشهای مراقبت ویژه است. خواب مناسب و کافی برای سلامت و بهبودی ضروری است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر راهکارهای تعدیل عوامل محیطی بر خواب بیماران بستری در واحد مراقبت کرونری بوده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مداخلهای نیمه تجربی و یک سوکور است. نمونه مورد مطالعه تعداد 60 بیمار بستری در بخش مراقبت ویژه قلب بیمارستان شریعتی بودند که از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه شاهد کیفیت خواب در ابتدای بستری و سه روز بعد از آن با استفاده از شاخص کیفیت خواب پیتسبورگ اندازهگیری شد و در گروه آزمون به همین روش کیفیت خواب بیماران همراه با انجام راهکارهای تعدیل عوامل محیطی شامل: تنظیم نور محیط و کاهش صدا در طی سه روز بستری سنجیده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (مجذور کای و تیزوج و مستقل) در نرمافزار SPSS v.18 استفاده شد.
یافتهها: یافتههای تحقیق حاضر کاهش معناداری را در کیفیت خواب گروه شاهد پس از بستری، نسبت به گروه آزمون نشان داد (001/0p<). اما تغییرات کیفیت خواب قبل و بعد از بستری در گروه آزمون از لحاظ آماری معنادار نبود (08/0=p).
نتیجهگیری: کیفیت خواب گروه شاهد پس از بستری کاهش معناداری را نشان داد، در حالی که در کیفیت خواب گروه آزمون تغییر معناداری مشاهده نشد. بنابراین استفاده از راهکارهای تعدیل عوامل محیطی میتواند کیفیت خواب بیماران را پس از بستری در واحد مراقبت کرونری بهبود دهد.
الهه عظیم زاده، محمدعلی حسینی، کیان نوروزی تبریزی،
دوره 19، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: مالتیپل اسکلروزیس (MS) بیماری مزمن سیستم عصبی مرکزی است که طیف وسیعی از عملکردهای عصبی بیماران را تحت تاثیر قرار میدهد و میتواند منجر به ناتوانی و افت کیفیت زندگی شود. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر ورزش تای چی چوان بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به MS انجام گرفته است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی میباشد که در آن 34 نفر از زنان مبتلا به MS تحت پوشش انجمن MS ایران در سال 1391 مشارکت داشتند، نمونهها به روش مبتنی بر هدف انتخاب و سپس با تخصیص تصادفی ساده به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. مداخله شامل برگزاری 2 جلسه در هفته کلاس ورزش تای چی به مدت 12 هفته بود. دادهها به وسیله پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران MS MSQOL-54) ) گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (مجذور کای، تی مستقل، من ویتنی، تی زوجی و ویلکاکسون) در نرم افزار SPSS V.18 استفاده شد.
یافتهها: میانگین کیفیت زندگی بیماران در دو گروه، قبل از مداخله تنها در بعد سرزندگی اختلاف معنیداری داشته است، اما پس از انجام مداخله مقایسه میانگینها بین دو گروه در ابعاد محدودیت نقش در رابطه با مشکلات روحی، درد، سرزندگی، انرژی، عملکرد اجتماعی، نگرانی در رابطه با سلامتی، کیفیت زندگی کلی، ترکیب بعد سلامت جسمی، ترکیب بعد سلامت روحی و مجموع کل کیفیت زندگی تفاوت معنیداری را نشان داد (05/0> p ).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد، انجام ورزش تای چی چوان میتواند سبب ارتقای میزان کیفیت زندگی بیماران MS گردد. لذا پیشنهاد میشود به عنوان یکی از انواع روشهای طب مکمل، جهت بهبود کیفیت زندگی در این بیماران مورد استفاده قرار گیرد.
شعله رحیمی، کلثوم فداکار سوقه، رسول تبری، احسان کاظم نژاد لیلی،
دوره 19، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : ابتلای کودک به سرطان، خانواده خصوصا مادر را با چالشهای زیادی روبرو میکند و سبب میشود که والدین، انرژی و هزینه زیادی صرف نگهداری از کودک نمایند. در بسیاری از موارد به نظر میرسد فشارهای ناشی از مراقبت کودک بیمار به حدی افزایش مییابد که سلامت روانی والدین را دستخوش تغییرات مخربی نموده و در نتیجه بر نحوه مراقبت از این کودکان و همچنین کیفیت زندگی آنان تاثیر میگذارد. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط سلامت عمومی مادر با کیفیت زندگی کودکان 14-6 سال مبتلا به سرطان میباشد.
روش بررسی : این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی میباشد که در آن 124 کودک 14_6 ساله مبتلا به سرطان شرکت داشتند که طی 4 ماه(از اوایل آبان تا آواخر بهمن سال1391) به درمانگاه امام رضا (ع) و بیمارستان امیر شهر شیراز مراجعه نمودهاند. دادهها در این پژوهش، با استفاده از پرسشنامهای مشتمل بر چهار بخش: 1- عوامل مرتبط با کیفیت زندگی کودکان مبتلا به سرطان، 2- سلامت عمومی مادر، 3- کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و 4-کیفیت زندگی اختصاصی کودکان مبتلا به سرطان از طریق مصاحبه با مادر و مشاهده پرونده کودک گردآوری شد. دادهها پس از جمعآوری وارد نرم افزار SPSS نسخه 19 گردید. نتایج با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی اسپیرمن، من ویتنی، کروسکال والیس و آنالیز رگرسیون لوجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : نتایج نشان داد با توجه به نمره کلی پرسشنامه سلامت عمومی مادران، 3/7 % سلامت عمومی مطلوب، 6/55 % تا حدی مطلوب و 1/37 % سلامت عمومی نامطلوبی داشتند. همچنین میانگین نمره کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودکان 05/10±45/78 میباشد که 8/71 % از کودکان نمرات پایینتر از میانگین داشتند و میانگین نمره کیفیت زندگی اختصاصی54/17±51/65 بود که 2/45% از کودکان نمرات پایینتر از میانگین کسب کردند.رگرسیون لوجستیک چندگانه نشان داد عوامل فردی_اجتماعی از قبیل سن کودک و عوامل بالینی از قبیل تعداد دورههای پرتودرمانی و مدت ابتلا به بیماری نسبت به سلامت عمومی مادر ارتباط بیشتری با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و اختصاصی کودکان مبتلا به سرطان دارند .
نتیجه گیری : نتایج این مطالعه پیشنهاد میدهد که علاوه بر تقویت حمایت ابزاری و اطلاعاتی از قبیل تامین هزینه درمان و آموزش، حمایت عاطفی نیز در این گروه تقویت شود و با شناسایی خانوادههای در معرض مشکلات روانی، کیفیت زندگی این گروه از بیماران و خانوادههای آنان ارتقا یابد .
صدیقه خنجری، نعیمه سیدفاطمی، سمیه برجی، حمید حقانی،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: در بین بیماریهای مزمن دوران کودکی سرطان شیوع زیادی داشته و علاوه بر زندگی کودک، خانواده را نیز درگیر میسازد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش مهارتهای مقابله بر کیفیت زندگی والدین کودکان مبتلا به لوسمی انجام گرفت است .
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی غیرتصادفی که از اسفند ماه سال 1391 تا تیر ماه سال 1392 انجام گرفت، 98 نفر از والدین کودکان مبتلا به لوسمی مراجعهکننده به دو بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران به صورت نمونهگیری در دسترس، انتخاب و در دو گروه آزمون (48 نفر) و شاهد (50 نفر) وارد مطالعه شدند. پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی والدین و کودک و نسخه فارسی پرسشنامه کیفیت زندگی مراقبان افراد مبتلا به سرطان ( the Caregiver Quality of Life - Cancer: CQOLC ) در این پژوهش به کار گرفته شد. برای گروه آزمون آموزش مهارتهای مقابله شامل مهارتهای ارتباط اجتماعی بود که طی 4 جلسه آموزشی دو ساعته به روش بحث گروهی (5 تا 8 نفره)، انجام پذیرفت. چهار هفته پس از مداخله، پرسشنامه مجدداً توسط والدین در هر دو گروه تکمیل گردید. دادهها با استفاده از آزمونهای تیزوج، تیمستقل، آزمون کایدو و آزمون دقیق فیشر در نرمافزار SPSS v.16 تجزیه و تحلیل شد .
یافتهها : دو گروه از نظر کیفیت زندگی کلی قبل از مداخله تفاوت معناداری نداشتند، در حالی که بعد از مداخله کیفیت زندگی گروه آزمون افزایش یافت و در مقایسه با گروه شاهد تفاوت معنادار نشان داد (001/0> p ) از بین زیرمقیاسهای کیفیت زندگی تنها بعد نگرانی اقتصادی بعد از مداخله در بین دو گروه تفاوت معنادار داشته است (025/0> p ). بدین معنا که نگرانی اقتصادی در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد در مرحله پس از آزمون کمتر شده بود .
نتیجهگیری: آموزش مهارتهای مقابله میتواند منجر به ارتقای کیفیت زندگی والدین کودکان مبتلا به لوسمی شود. لذا پیشنهاد میشود که مداخله آموزشی برای والدین جهت افزایش مهارتهای مقابله، به منظور افزایش کیفیت زندگی آنان انجام گیرد .
طاهره نجفی قزلجه، زهره پارسایکتا، عباس مهران، مهدی جعفری عوری،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: سقوط یکی از مشکلات شایع دوران سالمندی است که به سبب بروز تغییرات حسی- حرکتی رخ میدهد. سقوط موجب عوارض جسمی، روحی، مالی و کاهش کیفیت زندگی سالمندان میشود . از آنجا که سقوط پدیده چند عاملی است، بنابراین برای پیشگیری بایستی به صورت چندبعدی عمل نمود . این مطالعه با هدف بررسی تأثیر اجرای برنامه چندبعدی پیشگیری از سقوط بر وقوع سقوط و کیفیت زندگی سالمندان اجرا گردیده است .
روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی با طراحی قبل و بعد در مورد 60 سالمند ساکن سرای سالمندی کامرانی شهر قدس انجام یافته است. مداخله چندبعدی با آموزش به سالمند و مراقبان، ورزش (ورزش کششی، تعادلی، قدرتی) و اصلاح محیطی صورت گرفت. قبل و پس از 6 ماه از شروع مداخله دادهها با استفاده از فرم ثبت دفعات سقوط و پرسشنامه کیفیت زندگی Liepad جمعآوری شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری t مستقل، t زوج، آنووای یک طرفه، منویتنی، کروسکال والیس و ویلکاکسون در نرمافزار SPSS v.16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند .
یافتهها : نتایج پژوهش اختلاف معناداری در تعداد دفعات سقوط سالمندان و کیفیت زندگی سالمندان بعد از 4 ماه مداخله و2 ماه پیگیری در نمونههای مورد پژوهش نشان داد (001/0 p< ) .
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر اجرای برنامه چندبعدی پیشگیری از سقوط بر کاهش دفعات سقوط و بهبود کیفیت زندگی سالمندان میتوان این روش را در سراهای سالمندی و همچنین در منازل برای سالمندان به اجرا در آورد .
عباس حیدری، عبدالقادر عصاررودی،
دوره 20، شماره 3 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: گزارش واضح و مناسب، امکان نقد، ترکیب و کاربرد یافتههای مطالعات را تسهیل میکند. بیانیه STROBE یکی از تازهترین پیشرفتها، برای بهبود گزارش مطالعات مشاهدهای است. این پژوهش به بررسی کیفیت گزارش مطالعات کوهورت پرستاری و مامایی چاپ شده در مجلات معتبر داخل کشور براساس بیانیه STROBE میپردازد .
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی- تحلیلی، مقالات مجلاتی که در پایگاههای اطلاعاتی Iranmedex ، Irandoc ، Magiran ، SID و Google Schoolar نمایه میشوند، با استفاده از کلید واژگان کوهورت، همگروهی و همگروهی مورد جستجو قرار گرفتند. از 1951 مقاله یافت شده، پس از حذف موارد تکراری و غیرمرتبط، تعداد 241 مقاله و پس از اعمال معیارهای: چاپ مقاله پس از انتشار بیانیه، کوهورت بودن مطالعه و پرستار یا ماما بودن نویسنده اول یا نویسنده مسؤول، تعداد 33 مقاله باقی ماند که توسط ابزار توسعه یافته STROBE ، مورد بررسی قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمونهای کروسکالوالیس، منویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت .
یافتهها : 5/48% مقالات کوهورت، آیندهنگر و بقیه تاریخی بودند. میزان انطباق کلی با بیانیه، 56% بود. آیتمهای قسمت عنوان، چکیده و مقدمه کیفیت مناسبتر و آیتمهای مرتبط با موارد ناقص جمعآوری شده، پیگیری ناقص و توصیف تحلیل حساسیت کیفیت پایینتری داشتند. سالهای مورد بررسی، تخصص نویسنده، نوع مطالعه کوهورت و طول مدت داوری تأثیری بر کیفیت گزارش مقالات نداشتند .
نتیجهگیری: کیفیت گزارش مقالات کوهورت پرستاری و مامایی در محدوده متوسط محاسبه شد. گزارش ارکان اساسی مطالعات کوهورت که در بیانیه STROBE به آن اشاره شده، توصیه میشود .
زهرا هادیزاده طلاساز، شهلا نورانی سعدالدین، محمدتقی شاکری،
دوره 21، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: کیفیت زندگی کاری اثر مهمی روی واکنشهای کارکنان مانند رضایت شغلی، مشارکت کاری، عملکرد شغلی، قصد ترک خدمت، تغییر و تبدیل سازمانی دارد. بنابراین سنجش دو متغیر کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی برای تمام کارکنان سازمانها از جمله ماماها که از اعضای مهم تیم ارایهدهنده خدمات بهداشتی هستند، دارای اهمیت است. از اینرو هدف مطالعه حاضر تعیین ارتباط مؤلفههای کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی ماماها میباشد .
روش بررسی: مطالعه حاضر توصیفی- همبستگی است که به صورت مقطعی در سال 1393 در مورد 230 ماما در مشهد انجام یافته است. نمونه مورد مطالعه از میان ماماهای شاغل در زایشگاهها و مراکز بهداشتی درمانی به روش نمونهگیری آسان انتخاب شد. ابزار مطالعه پرسشنامههای اطلاعات جمعیتشناختی، کیفیت زندگی کاری والتون و رضایت شغلی مینهسوتا بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی، همبستگی پیرسون، اسپیرمن و آنووا در نرمافزار SPSS v.19 انجام یافت .
یافتهها : نتایج نشان داد کیفیت زندگی کاری کلی با رضایت شغلی دارای رابطه مثبت معنادار (001/0> p ، 525 /0= rp ) میباشد. نتیجه در سطح جز ئ یتر حاکی از آن بود که رضایت شغلی با پرداخت منصفانه و کافی (001/0> p ، 277/0= rp )، محیط کاری ایمن (001/0> p ، 274/0 = rp )، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم (001/0> p ، 306/0= rp )، فضای کلی زندگی (001/0> p ، 327/0= rp )، قانونگرایی در سازمان (001/0> p ، 233/0= rp )، وابستگی اجتماعی در زندگی کاری (001/0> p ، 207/0= rp )، وحدت و انسجام اجتماعی در سازمان (001/0> p ، 352/0= rp ) و توسعه قابلیتهای انسانی (001/0> p ، 259/0= rp ) ارتباط دارد .
نتیجهگیری: از آن جا که کیفیت زندگی کاری بالاتر، رضایت شغلی بیشتری را برای کارکنان به همراه دارد، مدیران میتوانند با اتخاذ راهکارهای مناسب، مؤلفههای مهم کیفیت زندگی کاری ماماها را ارتقا داده و شرایط لازم جهت بهبود کیفیت ارایه خدمات و بهرهوری آنها را فراهم سازند .
فرشید میرزاییپور، معصومه ایمانیپور، هومن شهسواری، حمید حقانی، مهسا هزاریان،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: عملکردهای مراقبتی پرستاران مهمترین عامل در تسریع بهبودی بیماران میباشد، اما امروزه به دلایل متعددی کیفیت این مراقبتها مطلوب نیست. یکی از این مراقبتها و اقدامات رایج و مهم در بخشهای ویژه، اندازهگیری فشار ورید مرکزی است که باید حتماً دقیق و طبق استانداردها انجام گیرد. هدف از این تحقیق تعیین اثربخشی استفاده از چک لیست ثبت اقدامات بر عملکرد پرستاران بخشهای ویژه در اندازهگیری فشار ورید مرکزی است .
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه مداخلهای با گروه شاهد غیر هم ارز است که در مورد 70 پرستار شاغل در بخشهای ICU بیمارستان خاتم الانبیای تهران در سال 1393 انجام یافته است. ابتدا عملکرد پرستاران هنگام اندازه گیری فشار ورید مرکزی در دو گروه آزمون(35 نفر) و شاهد (35 نفر) بهروش مشاهدهای بررسی شد. سپس مداخله به مدت یک ماه در گروه آزمون اجرا شد به این صورت که پرستاران موظف بودند در هر بار اندازهگیری فشار ورید مرکزی از چک لیست ثبت اقدامات استفاده کنند. در پایان مداخله، مجدداً عملکرد هر دو گروه بهروش مشاهدهای بررسی شد. دادهها در نرمافزار SPSS v.17 با استفاده آزمونهای آماری کایدو، تیمستقل و تیزوجی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت .
یافتهها : مقایسه میانگین نمره عملکرد دو گروه قبل از مداخله، اختلاف آماری معناداری نشان نداد ( 7 /0= p )، در حالی که اختلاف نمره دو گروه بعد از مداخله، معن ا دار بود (016/0= p ) . مقایسه تفاضل نمرات عملکرد قبل و بعد در دو گروه نیز معنادار بود (001/0 p< ) .
نتیجهگیری: استفاده از چکلیست ثبت اقدامات میتواند به عنوان یک روش در دسترس، کم هزینه و ساده در راستای ارتقای عملکرد و بهبود کیفیت مراقبت های پرستاری مورد استفاده قرار گیرد .
فائزه غفوری، مهشید طاهری، افروز مردی، نسرین سرافراز، رضا نگارنده،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: با در نظر گرفتن لزوم عملکرد بالینی مبتنی بر شواهد در سالهای اخیر، رشتههای بالینی همانند پرستاری و مامایی نیاز ویژهای به مطالعات مرور نظاممند و متاآنالیزها پیدا کردهاند. اما مطالعات مرور نظاممند و فراتحلیلها نیز ممکن است، مانند هر نوع مطالعه دیگر به شکلی ضعیف طراحی و اجرا شوند. لذا دستورالعملهای خاصی برای چگونگی گزارش چنین مطالعاتی در نظر گرفته شده است. بیانیه PRISMA یکی از تازهترین پیشرفتها برای بهبود گزارش مطالعات مرور نظاممند است. پژوهش حاضر به بررسی کیفیت گزارش مطالعات مرور نظاممند و فراتحلیل در مجلات علمی پژوهشی پرستاری و مامایی داخل کشور براساس بیانیه PRISMA میپردازد.
روش بررسی: در این مطالعه، کلیه مجلات پرستاری و مامایی کشور (فارسی و انگلیسی) که در فاصله سالهای 1389 تا 1394 در کشور ایران و در پایگاههای اطلاعاتیSID ،Magiran ،Irandoc ، Iranmedex، Google Schoolar نمایه میشوند، با استفاده از کلید واژگان مرور نظاممند، مرور سیستماتیک، مرور ساختارمند، متاآنالیز و فراتحلیل مورد جستجو قرار گرفتند. از 44 مقاله یافت شده، پس از اعمال معیارهای ورود به مطالعه، تعداد 16 مقاله باقی ماند که با استفاده از بیانیه PRISMA مورد بررسی قرار گرفت و دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون مجذور کای در نرمافزار SPSS v.16 تحلیل شد.
یافتهها: میزان انطباق کلی کیفیت مقالات مرور نظاممند و فراتحلیل مورد بررسی در این پژوهش، براساس معیارهای بیانیه PRISMA، 63% برآورد شد. بیشترین کمبودهای کیفیت در بخش روش پژوهش مقاله نویسی به میزان 57% تخمین زده شد. مشخصترین نقصان گزارش مقالات مرور نظاممند و فراتحلیل مورد بررسی، مربوط به خطاهای موجود در مطالعات اولیه و خطاهای حاصل از ترکیب نتایج این مطالعات و عدم اشاره به این سوگیریها بوده است.
نتیجهگیری: در این پژوهش، کیفیت گزارش مطالعات مرور نظاممند و فراتحلیل مجلات پرستاری و مامایی ایران در سطح متوسط برآورد گردید که محتملترین دلیل آن میتواند عدم توجه کافی نویسندگان به بیانیه PRISMA و یا عدم استفاده از آن در داوری مقالات باشد. بنابراین توصیه میشود که سهم مناسبی از برنامههای آموزشی روش تحقیق، به مطالعات مرور نظاممند و آشناسازی با معیارهای معتبری همچون PRISMA اختصاص داده شود.
الهه افشارنیا، مینو پاکگوهر، شهلا خسروی، حمید حقانی،
دوره 22، شماره 1 - ( 2-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: یائسگی مردان با تغییرات هورمونی، فیزیولوژیکی و شیمیایی آغاز میشود و به طور معمول تقریباً بین سنین چهل تا پنجاه و پنج سالگی اتفاق میافتد. این تغییرات بر کیفیت زندگی مردان تأثیر میگذارد. بر این اساس مطالعه حاضر به بررسی وضعیت کیفیت زندگی و عوامل مرتبط با آن در مردان آندروپوز میپردازد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی به روش تمام شماری در مورد 80 نفر از مردان آندروپوز 60-40 ساله شاغل در دانشکدههای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت. گردآوری دادهها در سال 1393 با استفاده از پرسشنامههای جمعیتشناختی، فرم کوتاه 36 سؤالی کیفیت زندگی و نسخه فارسی پرسشنامه علایم مردان مسن (AMS) صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمارهای توصیفی و استنباطی (تیمستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام) در نرمافزار SPSS v.22 استفاده شد. سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین سنی مردان آندروپوز 79/4±6/47 سال و اکثر آنها (8/38%) در گروه سنی 49-45 سال قرار داشتند. میانگین نمره کیفیت زندگی 52/13±75/61 به دست آمد. رگرسیون گام به گام نشان داد که بین متغیرهای نمره کیفیت زندگی، ابعاد سلامت جسمانی و روانی با سن ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین ارتباط معناداری بین نمره کیفیت زندگی با شدت آندروپوز و بعد سلامت جسمانی با تعداد ساعات خواب در شبانهروز یافت شد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد که آندروپوز باعث کاهش کیفیت زندگی میشود و سن، شدت آندروپوز و ساعات خواب بر کیفیت زندگی مردان آندروپوز تأثیر میگذارد.
زهرا سیف اللهی، فریبا بلورچیفرد، فریبا برهانی، مهناز ایلخانی، سارا جام برسنگ،
دوره 22، شماره 1 - ( 2-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: زخم فشاری یکی از عوارض شایع در بیماران بستری در بخشهای مراقبت ویژه است که همچنان به عنوان مشکل عمده مراقبتی در همه سیستمهای بهداشتی و درمانی مطرح و منعکسکننده کیفیت مراقبتهای پرستاری در بیمارستانها است. هدف از این مطالعه تعیین همبستگی بین دانش پرستاران و کیفیت مراقبتهای پرستاری در پیشگیری از زخم فشاری در بخشهای مراقبت ویژه میباشد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- همبستگی در سال 1393 انجام گرفته است. در این مطالعه تعداد 92 پرستار شاغل در بخشهای مراقبت ویژه 4 بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه مشخصات فردی و شغلی پرستاران، پرسشنامه سنجش دانش پرستاری Piper و چک لیست بررسی کیفیت مراقبتهای پرستاری در پیشگیری از زخم فشاری جمعآوری و با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی (تیمستقل و همبستگی پیرسون) در نرمافزار SPSS v.21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معناداری 05/0 ≥p درنظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین نمرات دانش پرستاران در مورد پیشگیری از زخم فشاری در مجموع 9/6±7/75 بوده است. کیفیت مراقبتهای پرستاری در بیش از نیمی از موارد (3/54%) نسبتاً مطلوب بود. بین میزان دانش پرستاران و کیفیت مراقبتهای پرستاری در مورد زخم فشاری همبستگی مشاهده نشد (86/0=p و 01/0=r).
نتیجهگیری: علاوه بر ناکافی بودن دانش پرستاران در پیشگیری از زخم فشاری، پرستاران آن چه را هم که میدانستند، در بالین به طور کامل به اجرا نمیگذاشتند، لذا توصیه میشود که ارزیابی دقیقتری در این زمینه انجام گیرد.
علی نویدیان، شهیندخت نوابی ریگی، محمود ایمانی، پروین سلطانی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بارداری با ایجاد تغییرات فیزیولوژیک و روانشناختی میتواند زندگی زوجها را تحت تأثیر قرار دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش جنسی بر کیفیت رابطه زناشویی زنان باردار انجام یافته است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع نیمه تجربی است. در این مطالعه 100 نفر از زنان باردار واجد شرایط مراجعهکننده به دو مرکز از مراکز بهداشتی درمانی شهر زاهدان در سال 1394 انتخاب و به دو گروه 50 نفره اختصاص یافتند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه ابعاد کیفیت رابطه زناشویی درک شده بود. پرسشنامهها قبل و شش هفته بعد از آموزش، توسط هر دو گروه تکمیل گردید. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS v.20 تحلیل شد.
یافتهها: بین دو گروه از نظر متغیرهای فردی مانند سن، طول مدت ازدواج، سن حاملگی و تعداد حاملگی تفاوت معناداری وجود نداشت. میانگین نمره کلی کیفیت رابطه زناشویی و ابعاد رضایتمندی، شور و هیجان جنسی، عشق، تعهد، صمیمیت، اعتماد در گروه مداخله در پس آزمون به طور معناداری بیش از گروه شاهد بود. آزمون تحلیل کوواریانس نیز نشان داد که میانگین نمره کل رابطه زناشویی و ابعاد آن در زنان باردار در دو گروه پس از آموزش جنسی تفاوت معناداری داشته است (001/0>p).
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر آموزش جنسی در بهبود ابعاد کیفیت رابطه زناشویی زنان باردار، توصیه میشود این مداخله آموزشی در برنامه آموزش و مراقبتهای دوران بارداری زنان باردار ادغام شود تا به ارتقای کیفیت رابطه زوجها در بارداری کمک کند.
مینور لمیعیان، فاطمه زارعی، علی منتظری، ابراهیم حاجیزاده، راضیه معصومی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: کیفیت زندگی جنسی زنان یکی از موضوعات کلیدی حوزه سلامت جنسی و باروری است. این مفهوم، ذهنی و بر درک فرد از جنبه جنسی زندگی خود استوار است. پژوهش حاضر با هدف تبیین عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی جنسی زنان انجام یافته است.
روش بررسی: این پژوهش کیفی به روش تحلیل محتوای قراردادی انجام گرفته است. دادهها از طریق 17 مصاحبه فردی بدون ساختار و 14 روایت زندگی جنسی با نمونهگیری هدفمند از میان زنان متأهل و در سنین باروری مراجعهکننده به 5 مرکز بهداشتی- درمانی و یک کانون سلامت در شهرهای تهران و شیراز جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها مستمر و به صورت مقایسهای مداوم انجام یافت.
یافتهها: براساس تجارب مشارکتکنندگان، 3 درونمایه آمادگی قبل از رابطه جنسی، رابطه جنسی مبتنی بر تعامل و هماهنگی، بروندادهای رابطه جنسی قبلی، به عنوان عوامل اصلی و 2 درونمایه چارچوب زندگی مشترک و جامعهپذیری جنسی انفعالی به عنوان عوامل زمینهای مؤثر بر کیفیت زندگی جنسی تبیین گردید.
نتیجهگیری: در این پژوهش، عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی جنسی زنان شناسایی شد. توجه به این عوامل در طراحی مداخلات مناسب از سوی سیستم ارایه خدمات سلامت کشور پیشنهاد میگردد.
محمد ابراهیمپور، منصوره عزیززاده فروزی، بتول تیرگری،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال استرس پس از سانحه، یکی از اختلالات روانپزشکی است که قرار گرفتن در معرض تروما عامل اساسی در پیدایش آن است. این اختلال بر جنبههای مهم زندگی فرد نظیر کیفیت زندگی حرفهای تأثیر میگذارد. هدف این پژوهش تعیین همبستگی بین علایم استرس پس از سانحه با کیفیت زندگی حرفهای کارکنان پرستاری بخشهای روانپزشکی است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی به روش سرشماری 160 نفر از کارکنان پرستاری بخشهای روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1392 بررسی شدند. پرسشنامههای ویژگیهای جمعیتشناختی و حرفهای، علایم استرس پس از سانحه (PCL-C) Weathers و کیفیت زندگی حرفهای (PQOL) Hudnall Stamm جهت گردآوری دادهها مورد استفاده قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، تیمستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی در نرمافزار SPSS v.20 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: بین علایم استرس پس از سانحه با کیفیت زندگی حرفهای در پرستاران بخشهای روانپزشکی همبستگی معنادار وجود داشت ( 32/0=r، 001/0p<). همچنین علایم استرس پس از سانحه با ابعاد فرسودگی شغلی (36/0=r، 001/0P<) و استرس تروماتیک ثانویه (61/0= rو 001/0p<) ارتباط مثبت و با بعد رضایت از همدردی ارتباط آماری معکوس (29/0-=r، 001/0p<) داشت. پس از حذف اثر متغیرهای سن، تجربه کاری، علاقه به کار و تجربه قبلی حوادث تروماتیک نیز همبستگی دو متغیر اصلی پژوهش معنادار بود (001/0p<).
نتیجهگیری: استرس پس از سانحه با کیفیت زندگی حرفهای روانپرستاران همبستگی دارد. بنابراین توصیه میشود عوامل مرتبط با اختلال پس از سانحه شناسایی و پیشگیری شود.
محیا شفایی، میترا پیامی، کوروش امینی، سعید پهلوان شریف،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: نگرانیها در مورد مرگ ممکن است اثرات منفی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بگذارد. با وجود این اطلاعات کمی در مورد رابطه اضطراب مرگ و کیفیت زندگی در بیماریهای تهدیدکننده حیات به ویژه بیماران همودیالیزی وجود دارد. هدف مطالعه حاضر تعیین ارتباط بین اضطراب مرگ و کیفیت زندگی در بیماران تحت درمان با همودیالیز است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. 200 بیمار تحت درمان با همودیالیز به روش تصادفی- طبقهای از بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی زنجان در فاصله فروردین تا اردیبهشت 1395 در مطالعه شرکت کردند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر و پرسشنامه کیفیت زندگی مکگیل بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای همبستگی رگرسیون و مدل رگرسیون خطی در نرمافزار SPSS v.22 انجام یافت.
یافتهها: میانگین امتیاز نمره اضطراب مرگ و کیفیت زندگی بیماران به ترتیب 85/10±54/46 و 01/19±55/82 بود. رابطه معناداری بین اضطراب مرگ و کیفیت زندگی یافت نشد (044/0=r، 05/0< p). در مدل رگرسیونی پیشبینی اضطراب مرگ تنها، جنس عامل معنادار بود. این مدل 3/11% از تغییرات اضطراب مرگ را توضیح داد. همچنین نتایج مدل رگرسیونی نشان داد حمایت اجتماعی و اعتقادات مذهبی تنها پیشبینیکنندههای کیفیت زندگی بیماران تحت درمان با همودیالیز بودند و 2/17% از تغییرات آن را تبیین کردند.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر رابطه معناداری بین اضطراب مرگ و کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی مشاهده نشد. لذا پیشنهاد میشود تحقیقات بیشتری در این زمینه صورت گیرد.
سوره خاکی، زهرا خصالی، محمد فرجزاده، سحر دالوند، بختیار مسلمی، رضا قانعی قشلاق،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: کیفیت زندگی نشاندهنده میزان رضایت یا نارضایتی افراد از ابعاد مختلف زندگی است و در هر مرحله از زندگی ویژگیهای خاص خود را دارد. کیفیت زندگی سالمندان ممکن است تحت تأثیر افسردگی و اضطراب مرگ قرار گیرد. هدف این مطالعه تعیین ارتباط بین افسردگی و اضطراب مرگ با کیفیت زندگی سالمندان است.
روش بررسی: این مطالعه یک پژوهش مقطعی است که در سال 1395 در مورد 294 سالمند ساکن شهر سقز انجام یافته است. نمونهها به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای کیفیت زندگی SF-12، افسردگی سالمندان (GDS) و اضطراب مرگ استفاده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای کولموگروف - اسمیرنوف، همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی به روش Enter انجام یافت. سطح معناداری 05/0p< در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمره کیفیت زندگی، افسردگی و اضطراب مرگ سالمندان مورد مطالعه به ترتیب برابر 81/7±22/33، 82/3±92/4 و 40/7±63/33 بود. بین کیفیت زندگی با افسردگی (0001/0p<) ارتباط وجود داشت اما بین کیفیت زندگی با اضطراب مرگ ارتباط آماری معنادار مشاهده نشد.
نتیجهگیری: افسردگی مشکلی شایع در سالمندان است که با کیفیت زندگی آنها ارتباط دارد. در بررسی کیفیت زندگی سالمندان توجه به افسردگی آنها ضروری به نظر میرسد. تشخیص و درمان مناسب افسردگی میتواند کیفیت زندگی سالمندان را ارتقا بخشد.
طاهره رحمانی فرد، سید محمد کلانتر کوشه، محبوبه فرامرزی،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: زنان نابارور نسبت به افراد بارور، استرس بیشتری را در زندگی تجربه میکنند و کیفیت زندگی پایینتری دارند. هدف این مطالعه تعیین اثربخشی رواندرمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان نابارور بوده است.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی تصادفی (IRCT2017021132321N2) به روش چهار گروهی سولومون، 60 نفر از زنان نابارور مراجعهکننده به مرکز تحقیقات باروری ناباروری حضرت فاطمه زهرا (س) شهر بابل در سال 1394، به طور تصادفی در چهار گروه 15 نفری (آزمایش با پیش آزمون، آزمایش بدون پیش آزمون، شاهد بدون پیش آزمون، شاهد با پیش آزمون) تخصیص داده شدند. 30 نفر آزمودنی گروه آزمایش، رواندرمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی 8 جلسه گروهی (هفتهای یک بار 120 دقیقه) دریافت نمودند. 30 نفر آزمودنی گروه شاهد، هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. 30 آزمودنی در ابتدا و 60 آزمودنی در انتهای مطالعه، پرسشنامه کیفیت زندگی را تکمیل کردند. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 20 با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری ANCOVA تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: رواندرمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، کیفیت زندگی را در هر دو گروه آزمایش ارتقا داد. به طوری که میانگین نمرات زنان در تمامی چهار بعد کیفیت زندگی، سلامت جسمانی، روانی، روابط اجتماعی و محیط زندگی در هر دو گروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروههای کنترل بیشتر شد (05/0p<).
نتیجهگیری: بهکارگیری رواندرمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، به عنوان یک روش قابل اعتماد ارتقادهنده کیفیت زندگی زنان نابارور، در مراکز ناباروری توصیه میشود.
امیر واحدیان عظیمی، فرشید رحیمی بشر، حسین امینی، محمود ثالثی، فاطمه الحانی،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: توانمندی، فرآیندی پویا، مثبت، تعاملی و اجتماعی است که به بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیمارهای مزمن منجر میشود. هدف مرور سیستماتیک و فراتحلیل حاضر تعیین تأثیر الگوی توانمندسازی خانواده محور بر کیفیت زندگی بزرگسالان مبتلا به بیماریهای مزمن است.
روش بررسی: با جستجوی عبارت «توانمندسازی خانواده محور» در پایگاههای فارسی SID، MagIran، IranMedex، IranDoc و Googlescholar و معادل انگلیسی آن در Scopus، Pubmed، Webofscience، Proquest و Science direct کلیه مطالعات مرتبط استخراج شد. کیفیت روششناسی مقالات با استفاده از ابزار Cochrane risk of bias بررسی شد. جهت تحلیل از مدل اثرات تصادفی استفاده و ناهمگنی مطالعات با شاخص I2 تعیین شد. دادهها با نرمافزار STATA نسخه 11 تحلیل شد.
یافتهها: از 647 مطالعه اولیه تنها 8 مطالعه به تأثیر الگوی توانمندسازی خانواده محور بر کیفیت زندگی بیماران بزرگسال با استفاده از ابزار SF36 پرداخته بودند. تفاوت میانگین استاندارد شده ادغام یافته ابعاد 8 گانه کیفیت زندگی عبارت بود از: عملکرد فیزیکی 781/1، محدودیت نقش فیزیکی 416/1، درد جسمانی 987/0، سلامت عمومی 352/1، عملکرد اجتماعی 010/1، سلامت روانی 122/1، محدودیت نقش روانی 656/0 و شادابی (361/1).
نتیجهگیری: اجرای الگوی توانمندسازی خانواده محور بر نمرات ابعاد هشت گانه کیفیت زندگی براساس پرسشنامه SF-36 تأثیر معناداری داشته است. به منظور ارتقای کیفیت زندگی بیماران بزرگسال مبتلا به بیماریهای مزمن اجرای الگوی توانمندسازی خانواده محور توصیه میشود.
نازنین شاهدی جوقان، جمیله محتشمی، فاطمه علایی کرهرودی، نزهت شاکری، راضیه بیک میرزا،
دوره 24، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: استوما در کودکان موجب تغییرات فیزیولوژیکی و روانی و کاهش اعتماد به نفس و کیفیت زندگی میشود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای خود مراقبتی استوما بر اعتماد به نفس و کیفیت زندگی کودکان 12-8 سال دارای استوما انجام گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی غیرتصادفی شده است که به صورت پیش آزمون و پس آزمون در بیمارستانهای آموزشی منتخب شهر تهران (مفید، حضرت علی اصغر و مرکز طبی) در سال 1395 انجام گرفته است. بدین منظور 36 کودک 12-8 سال دارای استوما به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به دو گروه 18 نفره مداخله و کنترل تقسیم شدند. جهت گروه مداخله، آموزش مهارتهای خود مراقبتی از استوما در 6 جلسه 45 دقیقهای ارایه شد و گروه کنترل از مراقبت معمول برخوردار شدند. در این مطالعه از پرسشنامههای کوپر اسمیت و کیفیت زندگی کیندل استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت.
یافتهها: آزمون آنالیز واریانس اندازههای تکراری اختلاف معناداری بین میانگینهای نمره کلی کیفیت زندگی در طول زمان (005/0>p) و دو گروه مداخله و کنترل (015/0=p) نشان داد، همچنین میانگینهای نمره اعتماد به نفس در طول زمان (004/0=p) و بین دو گروه مداخله و کنترل (047/0=p) متفاوت بود.
نتیجهگیری: آموزش مهارتهای خود مراقبتی به کودکان 12-8 سال دارای استوما، اعتماد به نفس و کیفیت زندگی این کودکان را افزایش داده است؛ لذا پرستاران میتوانند برای بیماران مشابه از آموزش مهارتهای خود مراقبتی استفاده کنند.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20160802029166N2