جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای ازدواج

مینو پاک‌گوهر، ماندانا میرمحمدعلی‌ئی، محمود محمودی، فرناز فرنام،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بیماری‌های مقاربتی و افزایش رفتارهای پر خطر جنسی از یک سو و اعتقادات و باورهای نادرست و عدم آگاهی از جنبه‌های مختلف مسایل جنسی از سوی دیگر، آموزش بهداشت جنسی یکی از اصول اساسی در ارتقای بهداشت فرد و جامعه به شمار می‌آید. مشاوره قبل از ازدواج یکی از بهترین فرصت‌ها در جهت نیل به این مقصود می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر مشاوره قبل از ازدواج با محتوی آموزشی ویژه بر رعایت بهداشت جنسی می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه یک بررسی نیمه تجربی است. بدین منظور از بین زوجینی که برای دریافت گواهی ازدواج به مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه نموده بودند، 32 زوج در گروه شاهد و 32 زوج در گروه مداخله به طور تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. برای گروه مداخله سه جلسه یک ساعته با تأکید بر بهداشت جنسی شامل تنظیم خانواده‏، بهداشت دستگاه تناسلی، بهداشت مقاربت، جنبه‌های مختلف مسایل جنسی، و تفاوت‌های احساسی - روانی زن و مرد در نظر گرفته شد. گروه شاهد، در کلاس‌های عادی این مراکز با محوریت مسایل تنظیم خانواده و آزمایشات قبل از ازدواج شرکت کردند. به هر دو گروه پرسشنامه‌هایی ارایه شد که می‌بایست 6 ماه بعد از مشاوره تکمیل گردد. ابزار گردآوری اطلاعات 10 سؤال مربوط به مشخصات فردی و 10 سؤال نیز برای بهداشت جنسی بود. با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS و برای تأیید همسانی دو گروه از آزمون‌های مجذور کای و فیشر و برای مقایسه بهداشت جنسی در دو گروه از آزمون من‌ویتنی استفاده شده است.
یافته‌ها: در گروه مداخله اکثریت زوجین (9/96%) رعایت بهداشت جنسی در حد خوب را نشان دادند. حال آن که در گروه شاهد بیشترین درصد زوجین (4/59%)، رعایت بهداشت جنسی را در حد متوسط گزارش دادند. آزمون من‌ویتنی با 000/0=p اختلاف معناداری را در رعایت بهداشت جنسی در دو گروه مداخله و شاهد نشان داد.
نتیجه‌گیری: برای بالا بردن کیفیت مشاوره قبل از ازدواج علاوه بر تجدید نظر در محتوی آموزشی باید زمان بیشتری را به این کلاس‌ها اختصاص داد. نتایج این مطالعه نشان داد با فراگیر کردن محتوی آموزشی می‌توان رعایت بهداشت جنسی را در افراد به نحو چشمگیری افزایش داد.

 

 

 

 


عباس رحیمی فروشانی، مریم کاظمی، امین قنبرنژاد، محمدرضا اشراقیان، فرشته مجلسی،
دوره 22، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: باروری مهم‌ترین عامل تأثیرگذار بر نوسانات جمعیتی می­باشد. رفتارهای باروری یک جامعه را به روش­های مختلفی می­توان بررسی نمود. یکی از این روش­ها بررسی مدت زمان ازدواج تا تولد فرزند اول است. هدف از این مطالعه تعیین عوامل مؤثر بر فاصله ازدواج تا تولد اول با استفاده از مدل رگرسیونی کاکس است.

روش بررسی: در این مطالعه 1230 مادر که زایمان اول داشتند از میان مادران مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی شهری و روستایی شهرستان بندرعباس در سال 92-1391 انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. بررسی فاصله تولد اول و عوامل مؤثر بر این فاصله با استفاده از مدل رگرسیونی کاکس (مخاطره متناسب) انجام یافت. برای تجزیه و تحلیل توصیفی داده­ها از نرم­افزار SPSS v.22 و برای مدل‌سازی داده­ها از نرم‌افزار R نسخه 1. 2. 3 استفاده شد.

یافته‌ها: در این مطالعه میانگین و انحراف معیار فاصله ازدواج تا تولد اول 35/24±63/27 ماه بود. براساس مدل کاکس، سن مادر هنگام اولین ازدواج با نسبت خطر برابر با 13/1 (25/101/1) و محل سکونت با نسبت خطر برابر با 28/1(46/1-12/1) اثر معنادار بر فاصله ازدواج تا تولد اول داشتند.

نتیجه‌گیری: مقایسه نتایج حاصل از مطالعه حاضر با مطالعات قبلی نشان می­دهد که فاصله ازدواج تا تولد اول کاهش یافته است و در عوامل مؤثر بر این فاصله نیز تغییراتی دیده می شود.


سمیه نقی زاده، مژگان میرغفوروند،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: ازدواج کودک نقض حقوق بشر و حقوق کودک است. از آن جا که اکثر این ازدواج­ها بدون رضایت آگاهانه کودکان اتفاق می­افتد و والدین تصمیم­گیرنده نهایی هستند، بنابراین نگرش مادران در مورد ازدواج دختران می­تواند تأثیر غیرقابل انکاری بر مقوله ازدواج زودرس دختران داشته باشد. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین دانش و نگرش مادران دختران نوجوان در مورد ازدواج زودرس، علل و عواقب آن، انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی است که با مشارکت 270 نفر از مادران دارای دختر نوجوان در شهر تبریز در سال 1400-1399 انجام گرفته است. داده­ها با استفاده از پرسشنامه­ محقق ساخته جمع­آوری و سپس ﺑـﺎ اﺳـﺘﻔﺎده از آﻣـﺎر ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ، آنالیز واریانس یک­طرفه، آزمون مجذور کای و آزمون دقیق فیشر در نرم­افزار آماری SPSS نسخه 21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: بیش از نیمی (2/55%) از مادران دانش خوب در مورد ازدواج زودرس داشتند. اکثر مادران (0/87%) مخالف ازدواج قبل از 18 سالگی بودند. بین دانش و نگرش مادران در مورد ازدواج در سنین پایین ارتباط آماری معناداری وجود داشت (001/0p<). از مهم‌ترین علل کاهش ازدواج زودرس، بلوغ عاطفی، اجتماعی، فکری و اقتصادی دختران و از مهم‌ترین علل افزایش ازدواج زودرس نرسیدن به بلوغ فکری- روانی بود. مهم‌ترین پیامد ازدواج زودرس براساس نگرش مادران، افزایش احتمال دخالت خانواده­ها در زندگی زناشویی و تصمیم­گیری­ها بود.
نتیجه‌گیری: با وجود نگرش منفی مادران نسبت به ازدواج در سنین پایین، نزدیک به نیمی از آن‌ها سطح دانش ضعیف و متوسط در مورد ازدواج زودرس داشتند. بنابراین با بالا بردن سطح دانش مادران دارای دختر نوجوان در مورد پیامدهای ازدواج زودرس، فرهنگ­سازی برای اصلاح باورهای غلط اجتماعی، تصویب قوانین مناسب برای جلوگیری از ازدواج کودکان، می­توان شدت این آسیب را کاهش داد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb