جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای استئوپروز

فاطمه رسولی، پریوش حاج‌امیری، محمود محمودی، سامره عبدلی،
دوره 8، شماره 2 - ( 2-1381 )
چکیده

استئوپروز، یکی از بلایای قرن اخیر است که سازمان بهداشت جهانی، در سال 1991، آن را به همراه سرطان، سکته قلبی و مغزی، جزء چهار دشمن اصلی بشر، نام برده است. این پژوهش، یک مطالعه توصیفی تحلیلی، است که، به منظور تعیین میزان بکارگیری عوامل پیشگیری کننده از استئوپروز، در زنان یائسه مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1380 صورت گرفته است.واحدهای مورد پژوهش، 336 زن یائسه، بودند که، بر اساس نمونه گیری تصادفی دو مرحله‌ای، انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه، استفاده شد.نتایج پژوهش، نشان داد که، میزان کلسیم دریافتی 8/4% واحدهای مورد پژوهش کافی بوده و تنها 1/5% زنان، هورمون درمانی شده و 7/7% به میزان کافی داروهای غیر هورمونی را مصرف می‌کردند ضمن آنکه 3/78% واحدهای مورد پژوهش، هیچگونه فعالیت ورزشی، نداشتند. طبق نتایج حاصله، میزان بکارگیری عوامل پیشگیری کننده از استئوپروز، تحت تأثیر متغیرهای سن، نوع یائسگی، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، کفایت درآمد خانواده، سابقه شکستگی، سابقه خانوادگی پوکی استخوان، داشتن بستگان شاغل در گروه پزشکی و داشتن اطلاعات پیشگیری کننده قرار داشت.
فاطمه رحیمی‌کیان، مهوش مشرفی، پروانه یاوری، عباس مهران، مهناز میرزایی روزبهانی، مهرنوش عامل ولی‌زاده،
دوره 14، شماره 2 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، استئوپروز، کاهش تراکم مواد معدنی استخوان بیش از 5/2 انحراف معیار از متوسط تراکم استخوان افراد جوان و طبیعی است. این بیماری قابل پیشگیری است و پیشگیری از آن در دوران کودکی با مصرف کافی لبنیات و فعالیت بدنی مناسب آغاز می­شود. مشارکت والدین به خصوص مادر درآموزش رفتارهای پیشگیری‌کننده از استئوپروز به نوجوانان آنان نقش اساسی دارد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر آموزش هم‌زمان مادران و دختران بر رفتارهای پیشگیری‌کننده از استئوپروز دختران دبیرستانی منطقه 17 شهرداری تهران است.

روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی که از نوع مقایسه­ای است 400 دختر نوجوان دبیرستانی که در 4 دبیرستان دولتی شهر تهران مشغول به تحصیل بودند به روش نمونه­گیری دو­مرحله­ای تصادفی انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در دو گروه دانش‌آموزان همراه با مادر و دانش‌آموزان تنها قرار گرفتند. برنامه آموزشی برای هر دو گروه طی دو جلسه 45 دقیقه­ای (جلسه اول به روش سخنرانی و جلسه دوم به روش پرسش و پاسخ) به فاصله یک هفته از یکدیگر برگزار شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه­ای مشتمل بر دو بخش مشخصات جمعیت‌شناختی و رفتارهای پیشگیری کننده از استئوپروز در زمینه تغذیه، فعالیت بدنی و استعمال سیگار بود. داده­ها توسط نرم افزار SPSS و روش­های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون تی و مجذور کای) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین گروه دانش‌آموزان همراه با مادر و دانش‌آموزان تنها، بعد از آموزش از نظر رفتار پیشگیری­کننده تغذیه­ای اختلاف معنادار آماری وجود دارد (003/0=p) و میانگین نمره رفتار پیشگیری کننده تغذیه­ای بعد از آموزش، در گروه دانش‌آموزان همراه با مادر (54/122= ) به طور قابل ملاحظه­ای بیشتر از گروه دانش‌آموزان تنها (36/117= ) می­باشد.

 نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد آموزش هم‌زمان مادران و دختران در زمینه رفتارهای پیشگیری کننده از استئوپروز در رفتار تغذیه­ای دختران موثرتر بوده است.


ثریا نجاتی، نسرین رسول‌زاده، آفاق صدیقیانی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری استئوپروز، اپیدمی خاموش عصر حاضر است که با توجه به میزان ابتلای بسیار بالای زنان جامعه به این بیماری و عوارض ناشی از آن اهمیت زیادی دارد. مهم‌ترین نکته در مورد این بیماری قابل پیشگیری بودن آن است. جهت دست‌یابی به این هدف آموزش در سطح وسیع جامعه ضرورت دارد. هدف این پژوهش تعیین میزان تأثیر برنامه آموزشی پیشگیری از استئوپروز بر آگاهی و عملکرد دانش‌آموزان دختر دبیرستانی می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه، از نوع مداخله‌ای (نیمه تجربی) است. جامعه پژوهش دانش‌آموزان دختر دبیرستان‌های دولتی منطقه 6 آموزش و پرورش تهران و حجم نمونه 600 نفر (300 نفر به عنوان گروه آزمون و 300 نفر گروه شاهد) است که به روش تصادفی و خوشه‌ای انتخاب شدند. ابزار مطالعه پرسشنامه‌ای شامل سه بخش مشخصات جمعیت‌شناختی، سؤالات آگاهی و سؤالات عملکرد است. ابتدا پرسشنامه در میان دو گروه توزیع و تکمیل شد. آموزش طی دو جلسه به صورت سخنرانی و انجام ورزش انجام گرفت. در پایان جلسات آموزشی، کتابچه به گروه آزمون داده شد و پوسترهای تهیه شده در سطح دبیرستان‌های گروه آزمون نصب گردید. پس از دو هفته، پس آزمون از دو گروه آزمون و شاهد به عمل آمد (کتابچه آموزشی به گروه شاهد بعد از پس آزمون داده شد و پوسترهای تهیه شده در سطح دبیرستان‌های گروه شاهد نصب گردید). پس از جمع‌آوری اطلاعات، داده‌ها با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی (تی‌زوج و تی‌مستقل) در نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: میزان آگاهی و نحوه عملکرد دانش‌آموزان گروه آزمون و شاهد قبل از آموزش تفاوت آماری معنادار نداشت (به ترتیب 1=p و 769/0=p). پس از آموزش میانگین نمرات آگاهی و عملکرد دانش‌آموزان گروه آزمون نسبت به گروه شاهد افزایش معناداری (001/0p<) نشان داد.

نتیجه‌گیری: با توجه به تأثیر آموزش در ارتقای سطح آگاهی و نحوه عملکرد دانش‌آموزان در جهت پیشگیری از استئوپروز، می‌توان جهت افزایش تراکم استخوانی دانش‌آموزان از طریق ارایه آموزش برنامه‌ریزی کرد.

 


زهرا علیزاده، فریبا کوهدانی، باقر لاریجانی، زینت نادیا حتمی، شهلا خسروی، گیتی ستوده،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: استئوپروز از بیماری‌‌های شایع دوران میان‌سالی و سالمندی است که عوامل خطر متعددی با آن مرتبطند. این مطالعه با هدف مقایسه شیوه زندگی در زنان یائسه با تراکم استخوانی طبیعی و غیر‌طبیعی انجام یافته است.

روش بررسی: این مطالعه موردی-شاهدی در مورد 81 خانم یائسه انجام گرفت. 33 نفر برای گروه مورد (تراکم استخوانی غیر‌طبیعی) 48 نفر برای گروه کنترل (تراکم استخوانی طبیعی) از واجدین شرایط دارای پرونده در بیمارستان شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1385، با روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه جمع‌آوری شد و شاخص‌های بدنی تعیین گردید. سنجش تراکم معدنی استخوان (مندرج در پرونده بیماران) به روش DXA بر روی ستون فقرات کمری و استخوان ران انجام یافته بود. آنالیزداده‌ها در نرم‌افزار SPSS v.13 و با تست‌های 2c ، t-test و نسبت‌های شانس خام و تعدیل شده با حدود اطمینان 95% انجام یافت.

یافته‌ها: میانگین متغیرهای وزن (001/0p<BMI (22/0=p)، تعداد حاملگی (002/0=p)، تعداد فرزندان (004/0=pمدت شیردهی (002/0=p)، دریافت کلسیم غذایی (001/0p£دوره دریافت مکمل کلسیم (002/0=p) و دوره دریافت مکمل ویتامین D (006/0=p)، در گروه‌های مورد و شاهد تفاوت معنادار داشتند. سن شروع قاعدگی، سن منوپوز، سابقه فعالیت ورزشی، مصرف چای، مصرف نوشابه، و سیگار در دو گروه تفاوت معنادار نداشتند. در مجموع میانگین نمره شیوه زندگی گروه شاهد نسبت به گروه مورد به طور معناداری بیشتر بود (037/0=p).

نتیجه‌گیری: مقایسه میانگین امتیازات کسب شده از متغیر شیوه زندگی در گروه مورد و شاهد حاکی از شیوه زندگی نامناسب‌تر در گروه مورد است. در تحلیل چند متغیره تنها عامل خطر ابتلا به استئوپروز دریافت ناکافی کلسیم بود (002/0=p). لذا توجه به دریافت کافی کلسیم به منظور پیشگیری از استئوپروز حایز اهمیت است.


شیما مرادنژاد، علی منتظری، رویا صادقی، آذر طل، میر سعید یکانی‌نژاد، بهرام محبی،
دوره 26، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: پوکی استخوان (Osteoporosis) یک بیماری خاموش و پیش‌رونده است که با افزایش سن موجب ناتوانی و معلولیت در افراد، به خصوص در زنان می‌شود و تبعات جبران‌ناپذیری در زندگی آنان ایجاد می‌کند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مدل بزنف بر رفتارهای ارتقا دهنده سلامت جهت پیش‌گیری از استئوپروز در زنان تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شبکه بهداشت جنوب تهران انجام یافته است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک پژوهش نیمه تجربی با دو گروه مداخله و کنترل از نوع قبل و بعد است که در مورد 162 نفر (81 نفر گروه مداخله و 81 نفر گروه کنترل) از زنان سنین 30 تا 49 سال مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی درمانی جنوب تهران در سال 1397 انجام یافت. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات زمینه‌ای و فردی، پرسشنامه محقق ساخته براساس سازه‌های مدل بزنف و پرسشنامه استاندارد رفتارهای ارتقا دهنده سلامت HPLP II بود. قبل از اجرای مداخله آموزشی و شش ماه پس از اجرای آن، پرسشنامه‌ها برای هر دو گروه مداخله و کنترل تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه 21 با استفاده از آزمون‌های آماری کای‌دو، تی‌تست، و تی‌زوجی در سطح معناداری از 05/0p< انجام گرفت.
یافته‌ها: میانگین سنی زنان در این مطالعه 47/5±79/37 سال بود. قبل از مداخله آموزشی دو گروه از نظر متغیرهای زمینه‌ای و فردی و سازه‌های مدل بزنف تفاوت معناداری نداشتند (05/0<p). پس از مداخله آموزشی میانگین نمره سازه‌های مدل بزنف و ابعاد رفتارهای ارتقا دهنده سلامت در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنادار نشان داد (001/0>p).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه نشان‌دهنده تأثیر مثبت مداخله آموزشی مبتنی بر مدل بزنف بر رفتارهای ارتقا دهنده سلامت به منظور پیش‌گیری از استئوپروز در زنان بود. به‌کارگیری این مدل به عنوان یک الگوی موفق در مداخلات آموزشی در پیش‌گیری از استئوپروز در زنان توصیه می‌شود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20130213012460N15
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb