جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای انحراف فکر

نازیلا وثوقی، مینو میترا چهرزاد، قاسم ابوطالبی، زهرا عطرکار روشن،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری و بستری شدن اغلب اولین بحران‌هایی هستند که کودکان با آن مواجه می‌شوند و انجام رویه‌های دردناک از جمله رگ‌گیری برای تشخیص و درمان یکی از مهم‌ترین علل درد در کودکان می‌باشد. به همین دلیل درمان مناسب درد نیز از اهداف مهم مراقبتی این کودکان به شمار می‌رود. از اقدامات مستقل پرستاری جهت تسکین درد که کم هزینه و کاربردی بوده و برای کودکان نیز جذاب می‌باشد استفاده از شیوه‌های غیر دارویی از جمله انحراف فکر است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر انحراف فکر بر برخی از شاخص‌های فیزیولوژیک (تعداد ضربان قلب و میزان اشباع اکسی‍ژن خون شریانی) و شدت درد ناشی از رگ‌گیری در کودکان 6-3 ساله بستری انجام شده است.

روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی از ابتدای تیر تا پایان شهریور 1388، 72 کودک 6-3 ساله بستری در بخش اورژانس بیمارستان کودکان رشت قبل از رویه رگ‌گیری، به طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. حین رگ‌گیری، در گروه آزمون، انحراف فکر با استفاده از دستگاه حباب‌ساز صورت گرفت و در گروه شاهد هیچ مداخله‌ای صورت نگرفت. تعداد ضربان قلب و میزان اشباع اکسیژن خون شریانی هر دو گروه با دستگاه پالس اکسیمتر در دو مرحله قبل و بعد از مداخله به مدت 3 دقیقه اندازه‌گیری و مقایسه شد. همچنین 10دقیقه پس از اتمام رگ‌گیری، شدت درد کودکان با استفاده از ابزار اوشر در دو گروه اندازه‌گیری و مقایسه شد.

یافته‌ها: اختلاف آماری معناداری در میانگین تعداد ضربان قلب (01/0p<میزان اشباع اکسیژن خون شریانی (009/0=p) و نیز شدت درد (001/0p<) کودکان دو گروه آزمون و شاهد پس از مداخله مشاهده شد، به طوری که با اعمال انحراف فکر، کودکان گروه آزمون شدت درد کمتری را نسبت به کودکان گروه شاهد درک نموده و میانگین تعداد ضربان قلب و میزان اشباع اکسیژن خون شریانی آنان نیز تغییرات کمتری داشته و متعادل‌تر بوده است.

نتیجه‌گیری: طبق یافته‌های این پژوهش انحراف فکر از طریق حباب‌سازی باعث کاهش پاسخ‌های فیزیولوژیک و شدت درد ناشی از رگ‌گیری در کودکان 6-3 ساله شده و می‌تواند به عنوان شیوه مؤثری در کنترل درد ناشی از رگ‌گیری در کودکان خردسال استفاده شود.


طاهره صادقی، محمود شمشیری، نورالدین محمدی، مهناز شوقی،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: طبق تعریف انجمن بین‌المللی درد، درد یک تجربه حسی و روانی ناخوشایند است که با آسیب احتمالی یا واقعی بافت در ارتباط است. هرگونه فعالیت­ که کودک را از تمرکز به درد باز دارد، می‌تواند برای کاهش درد مورد استفاده قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر انحراف فکر بر واکنش­­های رفتاری درد حین بازکردن راه وریدی در کودکان 6-4 ساله انجام یافته است.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی در مورد کودکان مراجعه‌کننده به بیمارستان قدس شهر قزوین از ابتدای تیرماه تا پایان آذرماه سال 1388 انجام گرفته است. تعداد 60 کودک با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل دو بخش ویژگی­های فردی و مقیاس واکنش‌های رفتاری ناشی از درد FLACC بود. در گروه آزمون قبل از بازکردن راه وریدی به کودک درباره نحوه فشار دادن توپ کوچک و نرم (به عنوان تکنیک انحراف فکر) در طول بازکردن راه وریدی آموزش داده شد و واکنش­های رفتاری ناشی از درد با استفاده از ابزار FLACC تعیین شد. در گروه شاهد هیچ مداخله­ای انجام نگرفت. برای بررسی همسانی گروه‌ها از نظر مشخصات فردی و مقایسه واکنش­های رفتاری در دو گروه از آزمون‌های کای‌دو، تی­مستقل و کولموگروف اسمیرنوف در سطح معناداری 05/0>p استفاده گردید.

یافته‌ها: دو گروه آزمون و شاهد از نظر ویژگی­های فردی همسان بودند (05/0p>). از نظر شدت درد، در گروه آزمون 3/63% کودکان دارای درد خفیف و هیچ کودکی درد شدیدی را گزارش نکرد و در گروه شاهد 0/50% کودکان دارای درد خفیف و 3/33% کودکان درد شدید حین بازکردن راه وریدی گزارش کردند. میانگین نمرات واکنش رفتاری ناشی از درد در دو گروه آزمون و شاهد با هم تفاوت معناداری داشتند (001/0>p).

نتیجه‌گیری: انحراف فکر با استفاده از فشار دادن یک توپ کوچک نرم به عنوان تکنیک غیردارویی مؤثر، ارزان قیمت و در دسترس جهت کاهش واکنش‌های رفتاری درد حین بازکردن راه وریدی در کودکان مؤثر می­باشد.

 


زکیه احمدی، افسانه علائی شیخ رباط، سعید حسینی تشنیزی، رضا جمهیری، عارف فقیه،
دوره 27، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: استرس و اضطراب، یکی از مشکلات اساسی بیماران تحت رویه‌های تشخیصی و درمانی نیمه تهاجمی و تهاجمی مانند آندوسکوپی است. روش­های مختلف جهت کاهش اضطراب اثرات یکسانی ندارند، لذا این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر انحراف فکر با موسیقی درمانی و حضور همراه بر میزان اضطراب بیماران تحت آندوسکوپی انجام یافته است.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی تعداد 105 بیمار مراجعه­کننده به بخش آندوسکوپی بیمارستان شهید محمدی و خلیج­ فارس بندرعباس در سال 1397 به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه تخصیص تصادفی در سه گروه موسیقی درمانی، حضور همراه و کنترل قرار گرفتند (هر گروه 35 نفر). پرسشنامه اطلاعات جمعیت‌شناختی و بیماری و پرسشنامه اضطراب اشپیل‌برگر (STAL) قبل و بعد از مداخله تکمیل شد. در گروه موسیقی درمانی، بیماران صداهای طبیعت را از طریق هدفون دریافت کردند. در گروه حضور همراه، آندوسکوپی بیماران با حضور همراه بیمار انجام یافت و گروه کنترل نیز فقط مراقبت­های معمول قبل از آندوسکوپی را دریافت کردند. داده­ها در نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 24 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در سطح معناداری از 05/0p< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج آزمون آنالیز واریانس نشان داد میانگین اضطراب در سه گروه قبل از مداخله تفاوت معناداری نداشته است (77/0=p). اما پس از مداخله تفاوت آماری معنادار مشاهده نشد (005/0p<) به این ترتیب که کاهش نمرات در گروه موسیقی درمانی معنادار بود (044/0=p). اما در گروه همراه (571/0=p) و گروه کنترل (663/0=p)، قبل و بعد از آندوسکوپی تغییر معناداری مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که انحراف فکر با موسیقی درمانی شیوه مؤثری جهت کمک به بیماران تحت آندوسکوپی است و استفاده و ترویج این روش می­تواند به بیماران در جهت هر چه بهتر انجام یافتن این روش و احساس رضایت آنان کمک کند.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20190715044215N1
 
مصطفی روشن‌زاده، مجید شیرانی، علی تاج‌آبادی، مینا شیروانی، سمیه محمدی،
دوره 27، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: تغییرات شاخص­های همودینامیک می­تواند حاکی از وضعیت سلامتی افراد باشد و اقدامات درمانی، باعث تغییراتی در شاخص­های همودینامیک شده و بر روند درمان بیماران تأثیر می­گذارد. روش­های مختلف انحراف فکر می­تواند تأثیرات متفاوتی بگذارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر روش­ انحراف فکر دیداری (تماشای فیلم) و شنیداری (شنیدن موسیقی) بر شاخص­های همودینامیک بیماران تحت سنگ شکنی برون اندامی صورت گرفته است.
روش بررسی: مطالعه نیمه تجربی حاضر با طرح سه گروهی قبل و بعد در مورد ۹۰ بیمار تحت سنگ شکنی برون اندامی در واحد سنگ شکنی بیمارستان آیت‌الله کاشانی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال ۱۳۹6 انجام گرفته است. بیماران با استفاده از روش نمونه­گیری دردسترس انتخاب و در سه گروه تخصیص تصادفی یافتند. مداخله شامل روش انحراف فکر دیداری و شنیداری بود. داده­ها قبل و بعد از مداخله توسط پرسشنامه ویژگی‌های فردی و بیماری، دستگاه فشارخون جیوه­ای و پالس‌اکسی‌متری که کالیبره شده بودند، جمع­آوری و در نرم­افزار آماری SPSS نسخه ۱۶ و با استفاده از آمارهای توصیفی (میانگین و انحراف معیار و درصد و فراوانی) و تحلیلی (زوج، آزمون تی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: آزمون آنالیز واریانس نشان داد که میانگین متغیرهای فشارخون سیستول، دیاستول، نبض و درصد اشباع اکسیژن در گروه­های شنیداری، دیداری و کنترل قبل از مداخله تفاوت معنادار نداشته است (0۵/0<p). همچنین میانگین این متغیرها در گروه­های شنیداری، دیداری و کنترل بعد از مداخله نیز تفاوت معناداری نداشته است (0۵/0<p). آزمون تی‌زوج نیز نشان داد که میانگین نبض (۱۳۳/0=p)، فشارخون سیستولیک (159/0=p) و دیاستولیک (۴۱۳/0=p) و درصد اشباع اکسیژن (۰۸۳/0=p) بیماران بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله برحسب گروه­های مختلف معنادار نبوده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، موسیقی و تماشای فیلم بر شاخص­های همودینامیک بیماران تحت سنگ شکنی تأثیر معناداری نداشته است. در این زمینه با توجه به کمبود مطالعات تأییدکننده، انجام مطالعات بیش‌تر در مورد بیماران سنگ شکنی بایستی مدنظر قرار بگیرد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb