جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای ایمنی

سیده طاهره میر مولایی، شاکری ملک،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1380 )
چکیده

در سال 1987 در یک پروژه بین المللی سازمان جهانی بهداشت ‏WHO‏ و صندوق کودکان ملل ‏متحد (‏UNICEF‏) و صندوق جمعیت ملل متحد (‏UNFPA‏) و بانک جهانی برنامه ایمنی دوران ‏مادری (‏safe motherhood‏) را پیشنهاد کردند و اهداف زیر را برای آن در نظر گرفتند :‏1 - کاهش مرگ و میر مادران از سال 1990 تا سال 2000 به نصف میزان موجود آن ‏2 - دسترسی تمام زنان حامله به مراقبتهای دوران بارداری و افراد آموزش دیده در طی زایمان ‏و تسهیلات ارجاع برای حاملگیهای پرخطر و اورژانسهای مامایی ‏3 - در دسترس بودن اطلاعات و خدمات لازم برای پیشگیری از حاملگی های با سن کم، سن ‏بالا، حاملگی های متعدد، حاملگی های با فاصله کم سازمان جهانی بهداشتWHO‏ سال 1998 را بعنوان سال ایمنی دوران مادری اعلام کرده ‏است. لذا مناسبت دارد که ضمن بررسی کارهای انجام شده در طی ده سال اخیر در زمینه ‏ایمنی مادری، به نقش ماماها نیز در این امر بپردازیم.
مرضیه شبان، خدیجه عظیمی، پرویز کمالی، صغری عسگریان امین آبادی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

این پژوهش، یک کارآزمایی بالینی دوسوکور است که به منظور ارزشیابی ایمنی و اثربخشی ‏پماد نیتروگلیسرین، در تزریقات وریدی در بیماران مراجعه کننده به بخش اورژانس بیمارستان ‏بقیه ا... الاعظم شهر تهران، انجام شده است. واحدهای پژوهش، شامل 70 بیمار با حدود ‏سنی 69-20 سال واجد شرایط تعیین شده در پژوهش بودند. واحدها به روش نمونه‌گیری در ‏دسترس انتخاب، و سپس به طور تصادفی، در دو گروه 35 نفره شاهد و تجربه، قرار گرفتند. ‏برای نیمی از واحدهای پژوهش، پماد نیتروگلیسرین 2% و برای نیمی دیگر، پماد دارونما روی ‏محل تزریق جهت کانولاسیون وریدی در نواحی پشت دست، مچ دست و جلوساعد به روش ‏مشابه استعمال گردید. ابزارگردآوری اطلاعات، برگه مشاهده بود. قسمت اول برگه مشاهده، ‏مربوط به خصوصیت فردی و قسمت دوم، شامل چک لیست اثر بخشی پماد و قسمت سوم ‏شامل چک لیست ایمنی پماد، بود. یافته‌ها نشان داد که متوسط قطر ورید، در گروه تجربه، به میزان قابل توجهی، افزایش یافت و ‏از 4 میلیمتر به 6/6 میلیمتر رسید. نتیجه آزمون تی استیودنت نشان می‌دهد که اختلاف ‏معنی‌داری بین متوسط قطر ورید قبل و بعد از استعمال پماد در گروه تجربه و بعد از استعمال ‏پماد، در گروه شاهد و تجربه وجود دارد (001/0 >‏P‏). همچنین درجه دشواری وارد شدن به ‏ورید بعد از استعمال پماد در گروه شاهد بیش از دو برابر آن برای گروه تجربه بود (گروه شاهد ‏‏31/2 و گروه تجربه 17/1). نتیجه آزمون تی استیودنت، اختلاف معنی‌داری بین درجه دشواری ‏وارد شدن به ورید بعد از استعمال پماد، در دو گروه شاهد و تجربه را نشان می‌دهد (001/0 ‏‏>‏P‏). همچنین نتیجه آزمون دقیق فیشر، اختلاف معنی‌داری بین وضعیت ورید از نظر قابل ‏مشاهده بودن قبل و بعد از استعمال پماد در گروه تجربه، و بعد از استعمال پماد، در گروه ‏شاهد و تجربه را نشان می‌دهد (2/0 >‏P‏). نتایج آزمون تی استیودنت نشان داد که 15 دقیقه، 30 دقیقه و 45 دقیقه و یک ساعت و دو ‏ساعت بعد از استعمال پماد هیچ یک از گروهها به مرحله شروع هیپوتانسیون و تاکی کاردی ‏نرسیدند. در گروههای شاهد و تجربه به ترتیب 2 و 4 ساعت بعد از استعمال پماد، سردرد ‏خفیف را گزارش نمودند. که آزمون تی استیودنت اختلاف معنی داری را در دو گروه از نظر بروز ‏سردرد نشان نداد. در دو نفر از گروه شاهد، و سه نفر از گروه تجربه، اریتما در محل استعمال ‏پماد، بروز کرد که با آزمون دقیق فیشر، اختلاف معنی‌داری بین بروز اریتما در دو گروه، ‏مشاهده نشد. در نهایت نتایج نشان می‌دهد که استعمال پماد موضعی نیتروگلیسرین، جهت ‏انبساط وریدهای محیطی و دسترسی آسانتر به آنها و کانولاسیون وریدی روش مفید و ‏بی‌ضرر می‌باشد.
رضا نگارنده، شادان پدرام رازی، محمد خسروی‌نژاد،
دوره 19، شماره 1 - ( 4-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: مسأله مهمی که همواره در ارایه مراقبت‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد، دستیابی به کیفیت مطلوب ارایه مراقبت‌ها می‌باشد. بررسی ایمنی و رضایتمندی بیماران یکی از روش‌های سنجش و ارزشیابی کیفیت مراقبتی محسوب می‌شود. از طرفی، شایستگی پرستاران عاملی مؤثر در تضمین کیفیت مراقبت‌ها معرفی شده است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر استفاده از خدمات پرستاران دارای شایستگی بالینی بر ایمنی و رضایتمندی بیماران بستری در اورژانس از خدمات پرستاری انجام گرفته است .

  روش بررسی: این مطالعه از نوع مداخله‌ای با گروه شاهد غیر هم ارز می‌باشد. 120 بیمار بستری در بخش اورژانس بیمارستان امام خمینی (ره) شهر خمین در سال 1391 به روش در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمون (40 نفر) مراقبت مورد نیاز خود را از پرستاران دارای شایستگی بالا دریافت کردند و گروه شاهد (80 نفر) توسط ترکیب معمول پرستاران بخش اورژانس مراقبت شدند. داده‌ها با استفاده از ابزار محقق ساخته سنجش ایمنی بیماران اورژانس و پرسشنامه رضایت بیماران از کیفیت مراقبت‌های پرستاری ( PSNCQ ) جمع‌آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم‌افزار SPSS v.16 انجام یافت. سطح معناداری در کلیه آزمون‌های آماری 05/0 p< در نظر گرفته شد .

  یافته‌ها : میانگین و انحراف معیار سن گروه آزمون 5/12 ± 1/48 و گروه شاهد 7/16 ± 5/40 بود (018/0= p ). همچنین دو گروه از نظر نوع اشتغال نیز اختلاف معنادار داشتند (009/0= p ). اما دو گروه از نظر بقیه متغیرها نظیر جنس، وضعیت تأهل، تحصیلات، برخورداری از بیمه، سابقه بستری و علت مراجعه همگن بودند. نتایج پژوهش نشان داد سطح ایمنی و رضایتمندی از خدمات پرستاری در دو گروه آزمون و شاهد تفاوت معناداری داشته است (001/0 p< ). آزمون رگرسیون نیز برای حذف اثر متغیرهای سن و شغل به کار رفت که نتایج حاکی از تأثیر مداخله بر رضایت و ایمنی بود.

  نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نشان می‌دهد که استفاده از خدمات پرستاران شایسته، ایمنی و رضایتمندی بیماران از خدمات پرستاری را ارتقا می‌دهد، بنابراین تربیت پرستاران شایسته و توجه به سطح شایستگی پرستاران در طراحی تیم‌های مراقبت پرستاری و چینش آنان در بخش‌ها و نوبت‌های کاری مختلف برای افزایش ایمنی و رضایتمندی بیماران و به تبع آن کیفیت مراقبت‌ها ضروری است .


عزت جعفرجلال، حسین جعفرپور، ناهید دهقان‌نیری، حمید حقانی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: ایمنی بیماران یکی از اهداف مهم ارتقای کیفیت مراقبت­های پرستاری است. پرستاران در مراکزی فعالیت می­کنند که فرهنگ­های سازمانی متفاوتی دارد، از آن جا که عملکرد پرستاران در زمینه ایمنی بیمار امکان دارد تحت تأثیر فرهنگ سازمانی قرار گیرد، این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین درک پرستاران از فرهنگ سازمانی و عملکرد آنان در زمینه ایمنی بیماران یافته است .

  روش بررسی: در این پژوهش مقطعی که از نوع توصیفی- همبستگی است، تعداد 250 نفر از پرستاران و بهیارانی که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، به روش نمونه‌گیری طبقه نسبتی از میان کارکنان پرستاری شاغل که در بخش­های عمومی و اورژانس بیمارستان­های غیرتخصصی دانشگاه علوم پزشکی بابل در سال 1392 انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ها پرسشنامه­ بود. داده­ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون پیرسون، آزمون آنووا و آزمون تی‌مستقل در نرم‌افزار SPSS v.19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .

  یافته‌ها : درک پرستاران از فرهنگ سازمانی با میانگین 41/11 ± 16/79 و 5/54% از کل نمره، سطح نسبتاً مطلوب را به خود اختصاص داد. در حالی که عملکرد پرستاران در زمینه­ ایمنی بیماران با میانگین 5/14 ± 49/202 و 88% از کل نمره، در سطح مطلوب قرار داشت . نتایج آزمون پیرسون نشان داد که بین درک پرستاران از فرهنگ سازمانی و عملکرد آنان در زمینه­ ایمنی بیماران همبستگی مثبت و معنادار (01/0> p ) وجود دارد .

  نتیجه‌گیری: با توجه به ارتباط بین عملکرد ایمن پرستاران و درک آنان از فرهنگ سازمانی، به نظر می‌رسد بهینه­سازی فرهنگ سازمانی از سوی مدیران و مسؤولان در بیمارستان­ها، می­تواند موجب ارتقای عملکرد پرستاران در زمینه­ ایمنی بیماران شود .

  


محبوبه شالی، سودابه جولائی، عباس هوشمند، حمید حقانی، حسین معصومی،
دوره 22، شماره 1 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: «سقوط بیمار» از شاخص‌های مهم ایمنی بیمار است و پرستاران جایگاه مهمی در پیشگیری از سقوط و ارتقای ایمنی بیماران دارند. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط تعهد حرفه‌ای پرستاران با میزان وقوع سقوط بیماران انجام یافته است.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی تعداد 300 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای نسبتی انتخاب شدند. جهت جمع‌آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شامل اطلاعات جمعیت‌شناختی، پرسشنامه تعهد حرفه‌ای پرستار و گزارش تعداد موارد سقوط بیمار در سه ماه گذشته استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری پیرسون، کروسکال والیس و تی‌مستقل در نرم‌افزاز آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین موارد سقوط بیماران در طی سه ماه 61/1±6 (متوسط) و میانگین نمره تعهد حرفه‌ای 61/8±86 (متعهد) به دست آمد. ارتباط معکوس و معناداری بین تعهد حرفه‌ای پرستار و وقوع سقوط بیماران دیده شد (018/0p< ؛51/0-=r). بین مشخصات فردی پرستاران و وقوع سقوط بیمار ارتباطی یافت نشد.

نتیجه‌گیری: هرچند که وقوع سقوط بیماران تحت نظر پرستاران دارای تعهد حرفه‌ای کم‌تر بوده است، ولی پیش‌گیری از وقوع آن علاوه بر ارتقای تعهد حرفه‌ای، مستلزم توجه به همه عوامل مؤثر بر این پدیده است.


مهدی اجری خامسلو، عباس عباس‌زاده، فریبا برهانی، پویا فرخ‌نژاد افشار،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: خطا در سیستم سلامتی همیشه رخ می‌دهد و باعث ایجاد عوارض جبران‌ناپذیری می‌شود. به همین دلیل سیستم‌های سلامتی باید به فکر پیش‌گیری از بروز خطا باشند. عامل اساسی در پیش‌گیری از بروز خطا شناسایی علل ایجادکننده خطا است. بنابراین، تحقیق حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر خطای پرستاری در بخش اورژانس انجام یافته است.

روش بررسی: این مطالعه با رویکرد کیفی انجام گرفته است. 17 پرستار بخش اورژانس در پژوهش شرکت داشتند. برای جمع‌آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. نمونه‌گیری به صورت هدفمند شروع و تا رسیدن به اشباع داده‌ها ادامه یافت. تحلیل داده‌ها با استفاده از روش تحلیل محتوایی کیفی Elo و Kyngas 2008 انجام گرفت. جهت دست‌یابی به صحت و استحکام داده‌ها مشارکت‌کنندگان با حداکثر تنوع از نظر سن، جنس، سابقه کاری و میزان تحصیلات انتخاب شدند.

یافته‌ها: تحلیل داده‌ها منجر به استخراج 500 کد اولیه و چهار طبقه عوامل ایجادکننده خطا مرتبط با پرستار، عوامل ایجادکننده خطا مرتبط با سازمان، عوامل ایجادکننده خطا مرتبط با خاص بودن بخش اورژانس و عوامل ایجادکننده خطا مرتبط با بیمار شد.

نتیجه‌گیری: عوامل مؤثر بر خطاهای پرستاری در بخش اورژانس بسیار گسترده و چندعاملی است. شناسایی عوامل ایجادکننده خطا اولین قدم در پیش‌گیری از بروز خطا می‌باشد. جهت کاهش خطای پرستاری حتماً باید مدیران پرستاری به عوامل ایجادکننده خطا که در این مطالعه شناسایی شده است، توجه ویژه داشته باشند و مداخله‌هایی را جهت کاهش و تقلیل این عوامل به اجرا بگذارند.


حسین ابراهیمی، حسین نامدار ارشتناب، محمد اصغری جعفرآبادی، مریم وحیدی،
دوره 25، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ایجاد و حفظ محیط ایمن، یک بخش مهم از مراقبت در بخش­های روان‌پزشکی است. نتایج مطالعات قبلی نشان می­دهد که برخی ویژگی­های محیط فیزیکی، ایمنی بخش را تسهیل می­کند. تجارب افرادی که بیش‌ترین حضور در این محیط­ها را دارند، می­تواند بهترین منبع جهت شناسایی این ویژگی­ها ­باشد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تبیین درک بیماران و کارکنان از ویژگی­های محیط فیزیکی ایمن در بخش­های روان‌پزشکی انجام یافته است.
روش بررسی: در این مطالعه کیفی توصیفی اکتشافی، هفت نفر از بیماران در حال ترخیص و نوزده نفر از کارکنان شاغل در بخش­های روان‌پزشکی مورد مصاحبه قرار گرفتند و همچنین 84 ساعت مشاهده در عرصه صورت گرفت. داده­ها با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی با روش Graneheim و Lundman تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که محیط فیزیکی ایمن در بخش­های روان‌پزشکی به معنای «داشتن محیط زندگی عاری از حوادث» است. این درون‌مایه، انتزاعی شده دو طبقه اصلی شامل «داشتن طرح پیشگیری­کننده از حوادث» و «داشتن محیط زندگی طبیعی (نرمال)» است. «حذف یا تعدیل اسباب حادثه آفرین»، «بخش­های متناسب با ویژگی­ بیماران» و «شرایط تسهیل‌کننده عملکرد کارکنان» زیرطبقات طبقه داشتن طرح پیشگیری­کننده از حوادث و «فعالیت­های هدفمند و معنادار»، «شرایط سالم و خوشایند» و «تأمین حریم بیمار» زیرطبقات طبقه «داشتن محیط زندگی طبیعی (نرمال)» است.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، جهت پیشگیری از آسیب روانی و جسمی به بیماران و کارکنان در بخش­های روان‌پزشکی ضروری است تا یک محیط فیزیکی ایجاد شود که عاری از امکان وقوع حوادث باشد و در عین حال نیازهای روزمره بیماران تأمین شود.
 
زهرا سیدقلعه، مرضیه پازکیان،
دوره 25، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: موفقیت چک لیست جراحی ایمن در کاهش مرگ و میر و عوارض جراحی، به طور گسترده‌ای وابسته به میزان انطباق با چک لیست و اجرای صحیح اجزای آن توسط تیم جراحی می‌باشد. هدف از این مطالعه تعیین چالش‌های موجود در اجرای مؤثر چک لیست جراحی ایمن و ارایه راهکارهایی برای اجرای مؤثرتر آن است.
روش بررسی: در مرور سیستماتیک حاضر کلیه مقاله‌های کیفی مرتبط با اهداف مطالعه، چاپ شده از سال 2010 تا اکتبر 2018 بررسی شد. جستجو در پایگاه SID، Iran Medex، Iran doc، Magiran، PubMed/Medline، Web of Science، Scopus، ProQuest، Google Scholar، Cochrane library، Embase با کلید واژه‌های ایمنی بیمار، فرآیند جراحی، چک لیست، سازمان جهانی سلامت، علم اجرا، پژوهش کیفی، Patient safety، Operative، Surgical Procedures، Checklist، World Health Organization، Implementation Science، Qualitative Research انجام یافت. معیارهای ورود، مقاله‌های به زبان انگلیسی یا فارسی، مقالات کیفی و مرتبط با اهداف مطالعه بود. معیارهای خروج، مقاله‌های مروری، پوستر، سخن‌رانی، نامه به سردبیر و مطالعات کمی بود.
یافته‌ها: یافته‌های حاصل از بررسی 14 مطالعه کیفی نشان داد که مهم‌ترین چالش‌های اجرای مؤثر چک لیست جراحی ایمن مربوط به اولویت‌های غیرقابل پیش‌بینی، عدم همکاری و هماهنگی اعضای تیم جراحی، عدم تطبیق چک لیست با زمینه هر بیمارستان، عدم مشارکت بیمار و فقدان رویکرد برنامه‌ریزی شده در اجرای چک لیست بوده است. همچنین راهکارهای بهبود اجرای چک لیست جراحی ایمن، عبارت است از بومی‌سازی چک لیست، بهبود همکاری و هماهنگی تمامی اعضای تیم، آموزش و تمرین، مشارکت دادن بیمار و رهبری سازمانی فعال.
نتیجه‌گیری: معرفی چک لیست جراحی ایمن در بخش مراقبت‌های سلامت یک چالش دایمی است و نیازمند ارزیابی­های مستمر و ادغام آن با جریان­های کاری موجود در بیمارستان، رهبری فعال و مؤثر، توضیح چرایی و چگونگی استفاده از آن توسط مدیران و حمایت از جانب سازمان است. آموزش مداوم، ارزیابی عملکرد و مشارکت دادن تمامی اعضای تیم جراحی در اجرای چک لیست، عوامل کلیدی در اجرای مؤثر آن است.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb