3 نتیجه برای تصمیم گیری
رقیه کریمی، زهره پارسایکتا، عباس مهران، لیدا نیک فرید،
دوره 8، شماره 3 - ( 4-1381 )
چکیده
درد بعد از عمل جراحی معمولاً با تجویز داروهای مسکن PRN توسط پرستاران کنترل میشود و به سه دسته از عوامل بستگی دارد: عوامل مربوط به پرستار، عوامل مربوط به کودک و عوامل مربوط به خطمشی بیمارستان، مطالعه حاضر در ارتباط با عوامل دسته اول و دوم میباشد.این پژوهش مطالعهای توصیفی تحلیلی است که با هدف تعیین دیدگاه پرستاران راجع به برخی عوامل مؤثر بر تصمیمگیری آنان در به کارگیری داروی مسکن PRN بعد از جراحی کودکان در بیمارستانهای منتخب شهر تهران انجام شده است. ابزار پژوهش پرسشنامهای مشتمل بر سه بخش 1) اطلاعات دموگرافیک پرستار، 2) معرفی بیست مورد بالینی بعد از جراحی با فرض تجویز مسکن غیر مخدر و مخدر در صورت لزوم و 3) دوازده عامل مؤثر بر تصمیمگیری بالینی، هنگام به کارگیری مسکنها (جهت اولویتبندی چهار مورد) بود.نتایج تحقیق نشان داد از میان مشخصههای مرتبط با پرستار، گروه سنی، سابقه کار پرستاری، سابقه کار پرستاری از کودکان و دارا بودن فرزند با انتخاب اقدام تسکینی، و نیز مدرک تحصیلی و دارا بودن سابقه شخصی درد حاد، با انتخاب نوع داروی مسکن، ارتباط معنیدار وجود داشت. از مشخصههای مرتبط با کودک، بین انتخاب اقدام تسکینی و انتخاب نوع دارو برای سنین مختلف کودکان تفاوت معنیدار وجود داشت. ارتباط معنیداری نیز بین زمان جراحی و نوع جراحی، با انتخاب اقدام تسکینی و نوع دارو به دست آمد، بدین ترتیب که بیشترین موارد انتخاب دارویی و نیز انتخاب داروی مسکن مخدر برای جراحیهای پیچیده و در 24 ساعت اول بعد از جراحی بود. از عوامل مؤثر بر تصمیمگیری پرستاران، به ترتیب نوع جراحی، شدت درد، زمان جراحی و رفتارهای غیر کلامی، بیشترین موارد انتخاب شده در به کارگیری داروی مسکن PRN بود.عوامل مرتبط با پرستار و کودک شدیداً بر تصمیمگیری پرستاران در تجویز داروهای مسکن PRN بعد از عمل جراحی تأثیر دارد.
رقیه نوریزاده، عیسی محمدی، معصومه سیمبر، احمدرضا باغستانی،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: طی چرخه زندگی، عدهای از زنان، بارداری ناخواسته را تجربه میکنند. بنابراین مجبور به تصمیمگیری در مورد ختم یا تداوم بارداری هستند. اگرچه این فرآیند تصمیمگیری همواره رخ میدهد، اما تحقیقات کمی بر این فرآیند پیچیده، پویا، متغیر و وابسته به زمینه متمرکز شدهاند؛ لذا این مطالعه با هدف تبیین فرآیند تصمیمگیری جهت سقط یا تداوم در زنان دارای بارداری ناخواسته انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کیفی با رویکرد نظریه پایه است. جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه غیرساختار یافته و عمیق با 29 مشارکتکننده طی اردیبهشت 1395 تا فروردین 1396 در شهر تبریز انجام گرفت. نمونهگیری به صورت هدفمند، آغاز و سپس تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل، همزمان با جمعآوری دادهها با استفاده از نسخه 10 نرمافزار MAXQDA انجام یافت.
یافتهها: تحلیل دادهها منجر به استخراج چهار طبقه محوری «تهدید پنداری»، «مقاومت آمیخته به تردید»، «منابع و ارزشهای مؤثر بر تصمیمگیری» و «قبول تصمیم و تأیید» با متغیر مرکزی تأییدپذیری شد؛ بدین معنی که فرآیند تصمیمگیری در زنان دارای بارداری ناخواسته با درک تهدید به عنوان دغدغه اصلی شروع میشود که این امر منجر به مقاومت آنها در برابر پذیرش بارداری ناخواسته میگردد. سپس مواجهه با تهدیدات ناشی از سقط، موجب تردید و دودلی در انجام سقط میشود. در این میان زنان، متأثر از ارزشهای اعتقادی و با توجه به منابع حمایتی، سعی به انتخاب مسیری دارند که حداقل آسیب و تهدید و حداکثر مقبولیت و تأییدپذیری را داشته باشد. قبول تصمیم و تأیید آن نیز پیامد و نتیجه فرآیند تعاملی تصمیمگیری است.
نتیجهگیری: آنچه که نظریه تصمیمگیری جهت سقط یا تداوم بارداری ناخواسته را از نظریههای عمومی تصمیمگیری متمایز میکند، تأییدپذیری آن از بعد اجتماعی میباشد. پذیرش اجتماعی سقط و فرزندآوری، همسو با ارزیابی اخلاقی از سن و مرحله رشد جنین، مسیر تصمیمگیری در بارداری ناخواسته را براساس تأییدپذیری آن هدایت میکند.
سارا شرفیه، شیوا خالقپرست، فاطمه قانی دهکردی، سعیده مظلوم زاده،
دوره 27، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تصمیمگیری بالینی بخش اساسی حرفه پرستاری است. پرستاری بر پایه اخلاق استوار است. پرستارانی که دارای عملکرد اخلاقی شجاعانه هستند تعهد به بیماران، از پیامدهای احتمالی و نگرانیهای مربوط به خودشان برایشان مهمتر است. هدف این پژوهش تعیین ارتباط شجاعت اخلاقی و مشارکت در تصمیمگیری بالینی پرستاران بوده است.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی- مقطعی در سال 1398 انجام یافت. جامعه مورد مطالعه پرستاران شاغل در CCU و ICU مرکز آموزشی، تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی بود. نمونه مورد مطالعه 195 نفر بود. جهت جمعآوری دادهها از دو پرسشنامه استاندارد شجاعت اخلاقی Sekerka و همکاران (2009) و مشارکت در تصمیمگیری بالینی (PDAQ) استفاده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی، تیمستقل و ضریب همبستگی پیرسون در نرمافزار SPSS نسخه 19 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمره کل شجاعت اخلاقی پرستاران مورد مطالعه 48/11±38/90 (دامنه قابل کسب 105-15) بود. میانگین نمره کل تصمیمگیری بالینی در میان پرستاران مورد مطالعه 42/39±24/117 (دامنه قابل کسب 180-0) به دست آمد. شجاعت اخلاقی با مشارکت در تصمیمگیری بالینی همبستگی مثبت (397/0=r) و معنادار (001/0p˂) داشت.
نتیجهگیری: نتایج حاصل نشان داد که شجاعت اخلاقی از جایگاه ویژهای در پرستاری برخوردار است که میتواند پرستار را به سمت مشارکت فعال در تصمیمگیری بالینی سوق دهد. براین اساس پیشنهاد میشود دورههای کاربردی ارتقای اخلاق حرفهای جهت ارتقای تصمیمگیری و عملکرد اخلاقی در بالین، برای دانشجویان پرستاری و پرستاران برگزار گردد.