جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای تنفس

رقیه کریمی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش توصیفی تعیین میزان شیوع عفونتهای باکتریایی دستگاه تنفس شیرخواران تحت تهویه مکانیکی می باشد.در این تحقیق از 27 شیرخوار مورد مطالعه در 4 مرحله از بدو لوله گذاری داخل تراشه، بفاصله 24 ساعت (ساعت اول 24، 48،72 ساعت بعد) از 7 ناحیه حین ساکشن شامل: 2 محل ترشحات ریه و دهان بیمار و 5 مورد از ابزار مصرفی مورد استفاده در حین ساکشن بیمار(دست فرد ساکشن کننده، سند ساکشن، چسب مورد مصرف جهت ثابت نمودن لوله تراشه، محلول نرمالین سالین، رابط بین سند و لوله ساکشن)، به تعداد 756 نمونه کشت تهیه شد. نتایج حاصل از کشت ترشحات ریه و دهان بیماران روند افزایش آلودگی را از بین اولین مرحله (27%) تا مرحله چهارم (100%( نشان داده شد. همچنین متوسط درصد آلودگی ابزار مورد استفاده در حد متوسط بود، در بیش از (50%) موارد ابزار مورد استفاده می توانند ناقل میکرو ارگانیم به بیمار باشند. اگرچه وجود برخی میکروارگانیم ها در فلور طبیعی ابزار مورد استفاده نرمال تلقی می گردد، اما ورود آنها به ریه و دهان بیمار می تواند بیماریزا باشد.
مرضیه شبان، مهوش صلصالی، پرویز کمالی، رضا پورمیرزاکلهری،
دوره 8، شماره 2 - ( 2-1381 )
چکیده

این پژوهش، یک مطالعه نیمه تجربی است که به منظور تعیین تأثیر آموزش تمرینات تنفسی بر میزان بروز عوارض تنفسی حاد و طول مدت بستری بیماران پیوند عروق کرونر بیمارستان امام علی (ع) در سال 1380 انجام شده است. جهت دستیابی به این هدف توسط نمونه‌گیری غیر تصادفی در دسترس، 60 بیمار (42 مرد و 18 زن) که در دامنه سنی 70-30 سال قرار داشتند و واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم گردیدند. جهت گروه مورد، آموزش تمرینات تنفسی و سرفه موثر با استفاده از یک فیلم ویدئویی بمدت پانزده دقیقه نمایش داده شد و گروه شاهد از امور مراقبتی روتین برخوردار گردیدند. اطلاعات مورد نیاز پژوهش توسط پرسشنامه، برگه اطلاعات بالینی و چک لیست انجام تمرینات تنفسی، جمع‌آوری گردید. نتایج پژوهش نشان داد که میزان بروز عوارض تنفسی حاد (آتلکتازی) در گروه مورد (7/26%) کمتر از میزان بروز در گروه شاهد (7/56%) است که این کاهش از لحاظ آماری معنی‌دار می‌باشد (01/0=p) و کل مدت بستری بیماران گروه مورد از بیماران گروه شاهد کمتر است (02/0=P). همچنین انجام تمرینات تنفسی بعد از عمل جراحی کمتر از زمان قبل از عمل است و بیشترین تمرینات تنفسی و سرفه موثر در روزهای دوم و سوم بعد از عمل جراحی انجام می‌گردد که این تغییرات از لحاظ آماری معنی‌دار بودند (000/0=p).ز این تحقیق می‌توان نتیجه گرفت که آموزش از طریق ویدیو جهت ارتقاء سطح مراقبتهای پرستاری و خود مراقبتی در مددجویان موثر است.
نسرین حنیفی، فضل ا... احمدی، ربابه معماریان، محمد خانی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از علل اضطراب برای اغلب بیماران احتمال بستری شدن در بیمارستان است. زمانی که بیماران جهت کاتتریزاسیون قلب بستری می‌شوند با افزایش اضطراب، فعالیت‌های فیزیولوژیکی از قبیل ضربان نبض و تعداد تنفس نیز رو به فزونی می‌رود. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر به‌کارگیری روش آرام‌سازی و پیش دارو بر روی تعداد تنفس و ضربان نبض در بیماران تحت آنژیوگرافی عروق کرونر بستری در بخش قلب و بعد از آنژیو در بیمارستان شهید بهشتی زنجان در سال 1382 انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه که به صورت کارآزمایی بالینی صورت گرفته، 40 بیمار تحت آنژیوگرافی عروق کرونر به صورت تصادفی تخصیصی به ترتیب ورود به مطالعه در دو گروه آرام‌سازی و پیش دارو مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها شامل برگه مشخصات فردی، اطلاعات مربوط به بیماری و برگه‌های ثبت متغیرهای تعداد تنفس و ضربان نبض در هشت تا دوازده ساعت، نیم ساعت قبل، حین و پس از آنژیوگرافی بوده است. در گروه آرام‌سازی، که تحت نظارت پزشک معالج پیش دارو دریافت نمی‌کردند، روز قبل از آنژیوگرافی آموزش آرام‌سازی داده می‌شد و از مددجو درخواست می‌گردید 2-3 بار قبل از رفتن به آنژیوگرافی آرام‌سازی را انجام دهد. در گروه پیش دارو، بیماران داروهای معمول قبل از آنژیوگرافی با تجویز متخصص قلب و عروق را دریافت می‌کردند. در هر دو گروه متغیرهای تعداد تنفس و ضربان نبض 12-8 و نیم ساعت قبل، حین و پس از آنژیوگرافی اندازه‌گیری شد. سپس با نرم‌افزار آماری (SPSS) تحت ویندوز داده‌های حاصل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: با استفاده از آزمون تی مستقل تعداد ضربان نبض، تعداد تنفس در هشت تا دوازده ساعت قبل از رفتن به آنژیوگرافی، در حین آنژیوگرافی و تعداد ضربان نبض پس از آنژیوگرافی، در دو گروه از لحاظ ‌آمــاری اختلاف معناداری را نشـان نداد (05/0p>). نیم ساعت قبل از رفتن به آنژیوگرافی تعـداد تنفس (01/0p=) و تعداد ضربـان نبـض (01/0p=) و پس از آنژیوگرافی تعداد تنفس (03/0p=) در گروه آرام‌سازی نسبت به گروه پیش دارو کاهش معناداری را نشان داد.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشانگر تأثیر مطلوب آرام‌سازی بر روی متغیرهای مورد مطالعه بوده است. بنابراین می‌توان پیشنهاد نمود که قبل از انجام رویه‌های تهاجمی از روش آرام‌سازی به جای پیش دارو استفاده گردد.

 

 

 

 

 


معصومه ذاکری‌مقدم، مرضیه شبان، انوشیروان کاظم‌نژاد، خدیجه توسلی،
دوره 12، شماره 3 - ( 4-1385 )
چکیده

زمینه و هدف:خستگی یکی از علایم شایع و زودرس در بیماران مبتلا به بیماری مزمن انسدادی ریه می‌باشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر به‌کارگیری تمرینات تنفسی بر میزان خستگی مبتلایان به بیماری مزمن انسدادی ریه انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی است. تعداد نمونه‌های مورد مطالعه بر اساس ضریب آلفا کرونباخ شامل 60 بیمار بستری در بخش‌های داخلی بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران می‌باشد که به روش مبتنی بر هدف انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه تجربه و کنترل تقسیم گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه (مشخصات فردی و اطلاعات مربوط به بیماری)، مقیاس شدت خستگی (FSS=Fatigue Severity Scale) و برگ مشاهده به‌کارگیری تمرینات تنفسی با امتیار 40-0 (در مدت 10 روز، روزانه 4 بار) می‌باشد. اطلاعات جمع‌آوری شده، توسط نرم‌افزار SPSS و روش‌های آماری توصیفی و استنباطی (تی زوجی- مجذور کای و آزمون همبستگی پیرسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که میانگین شدت خستگی در گروه تجربه بعد از مطالعه 916/40 با انحراف معیار 4/14 و در گروه کنترل 20/52 با انحراف معیار 539/8 می‌باشد و آزمون آماری تی (001/0=p) نشان داد که بین گروه تجربه و کنترل بعد از مطالعه از نظر شدت خستگی اختلاف معنادار آماری وجود دارد. همچنین یافته‌ها نشان داد میانگین شدت خستگی قبل (766/55) و بعد (166/40) از به‌کارگیری تمرینات تنفسی در گروه تجربه (001/p<) تفاوت دارد. در حالی که میانگین شدت خستگی قبل (166/54) و بعد (200/52) از مطالعه در گروه کنترل (002/0=p) تفاوت بسیار جزیی را نشان داده است. علاوه بر این آزمون آماری پیرسون نشان داد که بین میزان به‌کارگیری تمرینات تنفسی و شدت خستگی همبستگی معنادار و معکوس وجود دارد (593/0-=r و 001/0=p).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد به‌کارگیری تمرینات تنفسی بر کاهش میزان خستگی بیماران مبتلا به بیماری مزمن انسدادی ریه مؤثر است.


شیوا سادات بصام‌پور، منصوره علی‌اصغرپور، عباس مهران، حامد پریزاد،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از وظایف پرستاران در امر مراقبت بیماران، تغییر وضعیت بیمار به طور مرتب می‌باشد. بیماران تحت تهویه مکانیکی به دلیل اتصال به انواع لوله‌ها و مسیرهای وریدی و شریانی معمولاً در بخش‌های ویژه در وضعیت‌های خوابیده به پشت یا به پهلو قرار داده می‌شوند، از طرفی راحت بودن مراقبت پرستاری در وضعیت طاقباز ممکن است کارکنان پرستاری را به ثابت نگه داشتن بیماران برای مدت طولانی ترغیب نماید. بسیاری از مطالعات به تأثیر مثبت وضعیت دمر بر اکسیژناسیون و تهویه اشاره می‌نمایند، اگر چه پاره‌ای تحقیقات نیز از عدم تأثیر آن بر وضعیت اکسیژناسیون یاد می‌کنند. لذا مطالعه حاضر با هدف شناخت تأثیر وضعیت دمر بر اکسیژناسیون بیماران تحت تهویه مکانیکی صورت گرفته است.

روش بررسی: این مطالعه از نوع نیمه تجربی می‌باشد. تعداد 36 بیمار مبتلا به نارسایی تنفسی حاد تحت تهویه مکانیکی بستری در بیمارستان شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1386 که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه‌گیری به صورت آسان و در دسترس انجام گرفت. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه و برگه ثبت اطلاعات اکسیژناسیون بود. بیماران ابتدا به مدت 30 و 120دقیقه در وضعیت خوابیده به پشت قرار می‌گرفتند و از نظر گازهای خون شریانی بررسی می‌شدند. سپس به وضعیت دمر برگردانده می‌شدند و تغییرات گازهای خون شریانی در پایان 30 دقیقه و پایان 120 دقیقه در وضعیت دمر اندازه‌گیری می‌شد. اطلاعات پس از جمع‌آوری با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (میانگین، انحراف معیار، آزمون تی زوج) و نیز نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که میان وضعیت دمر و میزان spo2 و sao2 در زمان‌های 30 و 120 دقیقه ارتباط معنادار آماری (001/0p<) وجود دارد.

نتیجه‌گیری: اعمال وضعیت دمر به مدت 30 و 120 دقیقه تأثیر مثبت بر اکسیژناسیون دارد. لذا استفاده از این روش در مراقبت‌های پرستاری توصیه می‌شود.


ربابه معماریان، اکرم میثاقی، محمدحسین بروجردی، ندا ناظم اکباتانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: مرگ و میر ناشی از پنومونی وابسته به تهویه مکانیکی حدود 25 تا 30% می‌باشد و رخداد پنومونی باعث افزایش طول مدت بستری تا 13 روز می‌شود. در بخش‌های ویژه چندین راهبرد کلی جهت کاهش بروز پنومونی وجود دارد. هدف از این پژوهش تعیین میزان تأثیر ورزش‌های تنفسی غیرفعال برنامه‌ریزی شده (طی 72ساعت اول بستری) در پیشگیری از پنومونی وابسته به دستگاه تهویه مکانیکی در بیماران کمایی است.

روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی یک سوکور و دارای دو گروه شاهد و آزمون است که در بیمارستان مرکز ترومای شهر زنجان در سال 1387 انجام گرفته است. با نمونه‌گیری غیرتصادفی (در دسترس) 76 بیمار انتخاب و به طور یک در میان در گروه آزمون و شاهد قرار داده شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها چک لیست کنترل درجه حرارت، ظاهر ترشحات ساکشن شده، کشت خلط، شمارش گویچه‌های سفید خون و رادیوگرافی قفسه سینه بود. در ابتدای پژوهش وضعیت متغیرهای یاد شده در هر دو گروه ثبت شد. سپس در گروه آزمون ورزش‌های تنفسی غیرفعال برنامه‌ریزی شده که شامل دق و لرزندان قفسه سینه بود، به مدت 5 دقیقه هر 6 ساعت برای سه روز و به مدت 10 دقیقه هر 6 ساعت یک بار برای سه روز دیگر انجام گرفت. در طول اجرای برنامه در روز سوم و روز ششم، اندازه‌گیری مجدد در هر گروه انجام گرفت. در طی این مدت گروه شاهد از مراقبت‌های معمول برخوردار بود. سپس نتایج دو گروه مقایسه شد.

یافته‌ها: دو گروه در روز سوم و ششم پژوهش از جهت ظاهر ترشحات ساکشن شده، شمارش گویچه‌های سفیدخون و در روز ششم به لحاظ درجه حرارت و نتایج رادیوگرافی قفسه سینه (از نظر ابتلا به پنومونی) اختلاف آماری معنادار داشتند. در دو گروه به لحاظ نتایج کشت خلط در روز سوم و ششم اختلاف معنادار آماری دیده نشد.

نتیجه‌گیری: در این مطالعه ورزش‌های تنفسی غیرفعال برنامه‌ریزی شده به مدت 5 دقیقه هر 6 ساعت یک بار برای 3 روز و به مدت 10 دقیقه هر 6 ساعت برای سه روز دیگر سبب پیشگیری از پنومونی وابسته به دستگاه تهویه مکانیکی در بیماران کمایی شده است. پیشنهاد می‌شود این ورزش‌های برنامه‌ریزی شده به عنوان یک مراقبت پرستاری در 72 ساعت اول در بیماران کمایی به کار برده شود.


سیدرضا برزو، سوفیا اکبری، غلامحسین فلاحی‌نیا، حسین محجوب،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیماران تحت درمان با همودیالیز در معرض استرس و درد ناشی از حدود 300 بار سوراخ شدن فیستول شریانی- وریدی خود در سال هستند. راحتی بیمار با این روش به منظور انطباق طولانی مدت با درمان و تا زمان انجام یک پیوند کلیه موفق حایز اهمیت است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تنفس ریتمیک بر شدت درد ناشی از وارد نمودن سوزن­های عروقی در بیماران تحت همودیالیز انجام یافته است .

  روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی یک گروهی، 35 بیمار همودیالیزی بیمارستان بعثت همدان (در سال 1391) که شرایط ورود به مطالعه را داشتند به روش آسان انتخاب شدند و شدت درد ناشی از وارد نمودن سوزن‌های عروقی همودیالیز طی 6 جلسه با و بدون تنفس ریتمیک اندازه­گیری شد. ابزار گردآوری داده­ها معیار سنجش دیداری درد بود. برای تعیین اختلاف بین میانگین شدت درد در دو روش بالا از آزمون آماری t زوجی استفاده شد .

  یافته‌ها : یافته‌های پژوهش نشان داد که میانگین شدت درد در روش معمول 15/1 ± 45/5 و در روش تنفس ریتمیک 92/0 ± 19/2 بود. نتایج آزمون t زوجی نشان داد که بین میانگین شدت درد در روش معمول و تنفس ریتمیک تفاوت آماری معناداری وجود داشته است (001/0 p< ).

  نتیجه‌گیری: تنفس ریتمیک یک روش مؤثر تسکین درد ناشی از وارد نمودن سوزن­های عروقی همودیالیز می­باشد. بنابراین می­توان استفاده از این شیوه راحت و بدون هزینه را قبل از وارد نمودن سوزن­های عروقی همودیالیز جهت کاهش درد بیماران پیشنهاد نمود .

  


لیلا ولی‌زاده، راحله جانانی، آلهه سیدرسولی، عبداله جنت‌دوست، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: نوزادان نارس بزرگترین گروه بستری شدگان در بخش ­ های مراقبت ویژه می ­ باشند. تثبیت پارامترهای قلبی- تنفسی در آن‌ها یکی از اهداف اولیه مراقبتی است. تهویه مکانیکی و به تبع آن ساکشن داخل تراشه از رویه‌های شایع در این نوزادان و تأثیرگذار بر معیارهای قلبی- تنفسی می‌باشد. هدف مطالعه حاضر مقایسه تأثیر ساکشن داخل تراشه به دو روش باز و بسته بر شاخص­ها و پایداری فیزیولوژیک در نوزادان نارس تحت تهویه مکانیکی می‌باشد .

  روش بررسی: در کارآزمایی بالینی حاضر، 90 نوزاد نارس 34-27 هفته که در بخش‌های NICU مراکز آموزشی- درمانی الزهرا و طالقانی تبریز در سال 91 بستری شده بودند، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تخصیص یافتند. یک گروه با روش باز و گروه دیگر با روش بسته ساکشن شدند و از نظر شاخص­ها (درصد اشباع اکسیژن، ضربان قلب، فشارخون متوسط شریانی) و پایداری فیزیولوژیک (ضربان قلب، فشارخون متوسط شریانی) مورد مقایسه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم‌افزار SPSS v.21 و روش‌های آمار توصیفی و استنباطی مانند آزمون کای‌دو، آزمون تی، من‌ویتنی و مدل آمیخته انجام یافت .

  یافته‌ها : از نظر شاخص فشارخون متوسط شریانی بین دو گروه تفاوت آماری معنادار مشاهده شد (016/0= p ). همچنین مدت زمان لازم برای بازگشت ضربان قلب و فشارخون متوسط شریانی به حالت پایه در روش ساکشن بسته کمتر بود. پایداری فیزیولوژیک در ساکشن به روش بسته بهتر بود (05/0 p< ) .

  نتیجه‌گیری: فشارخون متوسط شریانی و مدت زمان لازم برای بازگشت به حالت پایه در ساکشن باز بیشتر بود. لذا با توجه به اثرات فیزیولوژیکی بهتر ساکشن بسته و عدم احتساب متغیر وزن در مطالعه حاضر پیشنهاد می­شود تأثیر ترکیبی ساکشن بسته با وزن نیز بر پارامترهای فیزیولویکی نوزادان نارس ارزیابی گردد .

  


سیما صباغی، منیژه نوریان، مینو فلاحی، ملیحه نصیری،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: اگرچه تهویه مکانیکی سبب نجات جان تعداد زیادی از نوزادان مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی در سال‌های اخیر شده، اما همانند سایر درمان‌ها بدون عوارض نبوده است. یکی از این عوارض طول مدت قرارگیری نوزاد در زیر دستگاه تهویه مکانیکی می‌باشد. تهویه مکانیکی 15 روز و یا بیش‌تر با خطر بالای فلج مغزی و اختلال کم توجهی - بیش فعالی در نوزادان با وزن فوق‌العاده کم همراه است. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط بین طول مدت تهویه مکانیکی و عوامل مرتبط با آن در نوزادان مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی انجام یافته است.

روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی 60 نوزاد نارس 33 هفته و یا کم‌تر، مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی و نیازمند به تهویه مکانیکی در بدو تولد در بیمارستان‌های مهدیه، کودکان مفید، امام حسین (ع) شهید بهشتی در سال 94-1393 به روش در دسترس وارد مطالعه شدند و طول مدت تهویه مکانیکی و عوامل مرتبط با آن از جمله جنس، نوع زایمان، وزن تولد، سن جنینی، آپگار دقیقه اول و آپگار دقیقه پنجم بررسی شد. داده‌ها با استفاده از آمارهای توصیفی و آزمون‌های همبستگی پیرسون، t مستقل و تحلیل رگرسیون چندگانه در نرم‌افزار SPSS v.20 تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: متوسط سن جنینی نوزادان 8/1±62/30 هفته و متوسط وزن نوزادان940/390±33/1510 گرم بود. میانگین طول مدت تهویه مکانیکی 97/2±58/3 روز بود. میان جنس و همچنین نوع زایمان با طول مدت تهویه مکانیکی همبستگی وجود نداشت (05/0<p). بین سن جنینی (001/0p<) و همچنین وزن با طول مدت تهویه مکانیکی (001/0p<) همبستگی معنادار وجود داشت. ولی در تحلیل تعدیل شده با استفاده از رگرسیون چندگانه فقط رابطه سن جنینی با طول مدت تهویه مکانیکی معنادار باقی ماند.

نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که از بین عوامل مورد بررسی فقط سن جنینی عامل مؤثر بر طول مدت تهویه مکانیکی بوده است.


زهره سادات، نسرین صالحی، محمد رضا افاضل، محمد صادق ابوطالبی، منصور دیانتی،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: نقش کافئین به عنوان محرک مغزی در بهبود شاخص‌های تنفسی بیماران تحت تهویه مکانیکی نامشخص است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر مصرف کافئین بر شاخص‌های تنفسی بیماران متصل به دستگاه تهویه مکانیکی در بخش مراقبت‌های ویژه انجام یافته است.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور (IRCT2013122915972N1) 80 بیمار به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. برای گروه آزمون 5/3 گرم پودر قهوه اسپرسو حل شده در 80 سی‌سی و سپس 20 سی‌سی آب ساده برای شستشوی مسیر لوله و برای گروه شاهد 100 سی‌سی آب ساده حدود یک ساعت پس از صبحانه گاواژ شد. شاخص‌های تنفسی 2 دقیقه قبل از مداخله، 30 و 60 دقیقه بعد از مداخله در دو گروه ثبت و مورد مقایسه قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون‌های کای‌دو، تی و تحلیل واریانس اندازه‌های تکراری استفاده گردید.
یافته‌ها: در پیش‌آزمون دو گروه آزمون و شاهد همگن بودند. بعد از مداخله تعداد تنفس خودبه‌خودی، حجم جاری دمی خودبه‌خودی، تهویه دقیقه‌ای و میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد افزایش داشت، اما این افزایش فقط در تعداد تنفس خودبه‌خودی و حجم جاری از نظر آماری معنادار بود.
نتیجه‌گیری: مصرف قهوه اسپرسو از طریق لوله معده در بیماران متصل به دستگاه تهویه مکانیکی تنفس خودبه‌خودی و حجم جاری را افزایش می‌دهد، اما بر سایر شاخص‌های تنفسی تأثیر معنادار ندارد.
 
فهیمه ثابتی، احمد بهرامی، سمیه نصرالله‌پور، حمید حقانی،
دوره 25، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از درمان و مدیریت آسم، کنترل آن است. یکی از درمانهای مکمل جهت کنترل آسم، یوگا است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر تمرینات تنفسی یوگا بر کنترل آسم کودکان 11-5 ساله دارای آسم انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 84 کودک 11-5 ساله دارای آسم مراجعه‌کننده به کلینیک آسم و آلرژی بیمارستان علی‌اصغر (ع) در سال 1397 به روش نمونه گیری مستمر و تخصیص غیرتصادفی در دو گروه آزمون و کنترل (42 نفر در هر گروه) وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسشنامه کنترل آسم کودکیC-ACT بود که قبل و بعد از مداخله تکمیل شد. مداخله شامل اجرای تمرینات تنفسی یوگا بود که پژوهشگر در کلینیک به کودک و والدین آموزش داد و به مدت 2 ماه توسط کودک با نظارت والدین در منزل اجرا شد. داده‌ها از طریق نرم‌افزار SPSS نسخه 21 و با استفاده آزمون‌های کای‌دو، فیشر، تی‌مستقل و تی‌زوجی تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین سنی گروه آزمون (96/1)42/8 و گروه کنترل (8/1)11/8 بود. در گروه مداخله 2/76% پسر، 8/23% دختر و در گروه کنترل 8/73% پسر و 2/26% دختر بودند. میانگین نمره کنترل آسم قبل از مداخله در گروه مداخله (42/4)81/17 و در گروه کنترل (24/4)38/18 بود که بین دو گروه اختلاف معنادار آماری وجود نداشت (54/0=p). بعد از مداخله میانگین نمره کنترل آسم در گروه آزمون 6/1±6/21 و در گروه کنترل 4/2±83/19 گزارش شد و اختلاف معناداری آماری بین دو گروه مشاهده شد (001/0p<).
نتیجه‌گیری: اجرای تمرینات تنفسی یوگا باعث کنترل بهتر آسم کودکان شده است. با توجه به نتایج، ورزش‌های تنفسی یوگا به عنوان تکنیک‌های علمی، ساده و نشاط‌آور در کودکان دارای آسم پیشنهاد می‌شود.
ثبت کارآزمایی بالینی:IRCT20180501039489N1
 
محبوبه سجادی، فهیمه داودآبادی، سیما زاهدی، فاطمه رفیعی،
دوره 26، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: هیسترکتومی یکی از رایج‌ترین جراحی‌های زنان است که سبب ایجاد عوارض جسمی و روانی زیادی از جمله اضطراب می‌شود. این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر تنفس دیافراگمی و لب غنچه‌ای بر اضطراب زنان تحت هیسترکتومی انجام گرفته است.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی دوسوکور، 126 بیمار مراجعه‌کننده به بیمارستان طالقانی اراک در طی سال های 98-1396 به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از جدول اعداد تصادفی به دو گروه تنفس دیافراگمی و لب غنچه‌ای و یک گروه کنترل تخصیص یافتند. پرسشنامه اضطراب اشپیل‌برگر عصر روز قبل از عمل (قبل از مداخله)، یک ساعت قبل از ورود به اتاق عمل (بعد از مداخله) و دو ساعت بعد از عمل تکمیل شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم‌افزار SPSS نسخه 16 تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار نمره اضطراب گروه تنفس دیافراگمی، تنفس لب غنچه‌ای و کنترل قبل از مداخله به ترتیب 49/10±33/55، 84/9±4/55 و 31/11±07/55 بود، که از نظر آماری اختلاف معناداری نداشت (983/0=p). یک ساعت قبل از جراحی (بعد از انجام مداخله) این میانگین به ترتیب به 5/8±98/41، 88/7±43/42 و 5/11±86/52 و پس از جراحی به ترتیب به 13/8±79/37، 88/7±07/38 و 35/11±62/50 کاهش یافت و اختلاف آماری معناداری مشاهده شد (0001/0p<). میانگین نمرات اضطراب در بین گروه تنفس دیافراگمی و گروه تنفس لب غنچه‌ای بعد از انجام مداخله اختلاف معنادار آماری نداشت (999/0=p).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که تنفس دیافراگمی و لب غنچه‌ای موجب کاهش اضطراب زنان تحت هیسترکتومی شده است. استفاده از این شیوه غیردارویی و در دسترس برای کاهش اضطراب قبل و بعد از جراحی هیسترکتومی پیشنهاد می‌شود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20180103038211N4
 
محمد قلی‌زاده، جواد باذلی، فاطمه جواهرفروش زاده، محمد واسعی، مریم مرادی، علی محمدپور،
دوره 29، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران تحت همودیالیز از درد ناشی از ورود سوزن به عروق محل فیستول رنج می‌برند. مطالعه حاضـر با هدف مقایسـه تأثیر پماد املا با اسـپری لیدوکائین همراه تنفس ریتمیک بر شـدت درد ناشـی از وارد نمودن سـوزن­های شـریانی- وریدی در بیماران تحت همودیالیز طراحی شده است.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی شده در مورد 80 بیمار مراجعهکننده به بیمارستان‌های امام خمینی (ره) و گلستان اهواز در سال 1401 انجام یافته است. ابزار جمع­آوری داده­ها مقیاس عددی اندازه­گیری درد بود. نمونه­ها به صورت در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در ادامه، در گروه پماد املا (39 نفر) 60 دقیقه قبل از انجام همودیالیز 2 گرم برروی موضع موردنظر مالیده شد و در گروه اسپری لیدوکاوئین همراه تنفس ریتمیک (41 نفر) 5 دقیقه قبل از ورود سوزن 2 پاف اسپری افشانه و تنفس ریتمیک 2 دقیقه قبل از ورود سوزن توسط بیمار انجام گرفت. سپس شدت درد اندازه­گیری و ثبت شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم­افزار SPSS نسخه 20 و در سطح معناداری 05/0 انجام گرفت.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار نمره درد در گروه پماد املا و اسپری لیدوکائین همراه تنفس ریتمیک به ترتیب 09/1±95/1و10/1±12/2 بود. میانگین نمره درد بیماران در گروه پماد املا پایین­تر از گروه اسپری لیدوکائین همراه تنفس ریتمیک بود ولی از نظر آماری اختلاف معناداری نداشت (479/0=p).
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که پماد املا و اسپری لیدوکائین همراه تنفس ریتمیک هر دو تأثیر مشابهی در کاهش درد بیماران همودیالیز دارند و استفاده از این روش‌ها متناسب با شرایط بیمار توصیه می‌شود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20220512054826N1

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb