جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای خواب

زهرا دانشور،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

فعالیت خواب اغلب به عنوان نشانه تسکین درد، در شیرخوار، مورد استفاده قرار نمی گیرد. اگر الگوی خواب شیرخواران و کودکان، به دلیل اقدامات دردناک، مختل شود خواب راحتی را تجربه نمی کنند، بعلاوه اگر درد و کمبود خواب ادامه یابد رفتارهای عملکردی شیرخوار مانند معاشرت پذیری و اجتماعی شدن و نیز تسلی پذیری او تحت تأثیر قرار می گیرد. بنابراین محققان در این مطالعه ثابت می کنند که اگر خواب راحت افزیش یابد، درد شیرخوار کاهش می یابد. Varni 1996 اظهار می دارد، کودکان با درد عضلانی- اسکلتی شناخته شده و تحت عنوان بیماریهای روماتولوژیک برای سازش با بیماری به خواب می روند تا وقتی که احساس بهبودی داشته باشند خواب هم چنین باعث ساخته شدن و ترمیم بافت می شود زیرا 70% کل هورمون رشد در حین خواب ترشح می شود. مطالعه این مورد، به عنوان نشانه تسکین درد، در دختر 8 ماهه شیرخوار، با نارسایی تنفسی ثانویه، انجام شده است و گزارش فعالیت خواب وی، تأکید بر این نکته دارد که ساعت خواب و طولانی ترین مدت خواب بعد از انجام مداخلات(بدون استفاده از ضد درد و با استفاده از ضد درد) بوده است و موجب تسکین درد در شیرخوار گردیده است بنابراین خواب نشانه خوبی از تأثیر درمان درد در شیرخوار می باشد.
معصومه ذاکری‌مقدم، مرضیه شبان، انوشیروان کاظم‌نژاد، لیلا قدیانی،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

زمینه و هدف:شناسایی عوامل مؤثر بر خواب بیماران یکی از مسؤولیت‌های پرستاران است به همین دلیل این مطالعه برای تعیین و مقایسه عوامل مؤثر بر خواب از دیدگاه پرستاران و بیماران انجام شده است.
روش بررسی: این یک مطالعه توصیفی از نوع مقایسه‌ای به منظور مقایسه دیدگاه 50 بیمار و 50 پرستار شاغل در بخش‌های مراقبت ویژه قلبی در مورد عوامل مؤثر بر خواب، به صورت نمونه‌گیری مبتنی بر هدف در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. ابزار جمع‌آوری اطلاعات، پرسشنامه یکسان برای هر دو گروه و شامل اطلاعات فردی و 56 سؤال چهار گزینه‌ای (اصلاً، کم، متوسط، زیاد) مربوط به عوامل مؤثر بر خواب بیماران و یک سؤال آزاد (بیان عوامل دیگری غیر از عوامل ذکر شده در خواب) تهیه و با استفاده از روش‌های آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل داده‌ها صورت گرفت.
یافته‌ها: در حیطه عوامل محیطی از دیدگاه پرستاران روشن بودن چراغ، درد، نگرانی بیمار به دلیل از دست دادن شغل، ترس از سرانجام بیماری، اتصال به سیستم‌های مانیتورینگ، و از دیدگاه بیماران صدای زنگ تلفن، درد، ترس از سرانجام بیماری، اتصال به سیستم‌های مانیتورینگ از عوامل مؤثر بر خواب بوده است. بین دو دیدگاه در زمینه عوامل فوق تفاوت معنادار آماری وجود داشت (000/0=p). همچنین از دیدگاه بیشتر پرستاران گوش کردن به موسیقی و از دیدگاه بیشتر بیماران صحبت کردن با دیگران از عوامل مؤثر بر خواب بود.
نتیجه‌گیری: نزدیک کردن دیدگاه بیماران و پرستاران در مورد عوامل مؤثر بر خواب از نظر فراهم کردن شرایط بهتر خوابیدن مؤثر است. نتایج نشان داد دیدگاه پرستاران و بیماران بستری در بخش‌های CCU در مورد عوامل مؤثر بر خواب در حیطه عوامل محیطی (نور و صدا و ...)، عوامل فردی (جسمی و روانی) و عوامل مراقبتی (اتصال به مانیتور و بیدار کردن بیمار جهت مراقبت‌های معمول) متفاوت است در حالی که در حیطه عادات قبل از خواب این دو دیدگاه پرستاران و بیماران با هم یکسان بودند.


حسین باقری، زهرا شهابی، Z حسین ابراهیمی، فاطمه علایی‌نژاد،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1385 )
چکیده

زمینه و هدف:خواب یک فرآیند مهم فیزیولوژیک است که اثرات عمیقی بر سلامت روحی و جسمی افراد می‌گذارد. مطالعه حاضر به منظور بررسی ارتباط اختلال خواب و کیفیت زندگی پرستاران صورت گرفته است.
روش بررسی: در بررسی مقطعی و توصیفی- تحلیلی حاضر، تعداد 127 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود به صورت تمام شماری انتخاب و سپس با استفاده از پرسشنامه استاندارد کیفیت خواب پیتزبرگ (Pittsburgh Sleep Quality Index=PSQI) و پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی (Short Form 12=SF-12)، کیفیت خواب و همچنین کیفیت زندگی آنان در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط نرم‌افزار SPSS 11.5 و با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی واستنباطی انجام یافت.
یافته‌ها: بر اساس یافته‌های مطالعه حاضر، 2/25% از واحدهای مورد بررسی صبح‌کار ثابت، 9/70% نوبت کار در گردش و 9/3% از آنان عصر و شب ثابت بودند. میانگین زمان طی شده برای شروع خواب در واحدهای مورد نظر 2/30 دقیقه برآورد شد و 1/52% اظهار نمودند که بیش از 30 دقیقه بعد از رفتن به بستر به خواب می‌روند. میانگین ساعت بیداری در نمونه‌های حاضر 6 صبح محاسبه گردید و 58% از واحدها اظهار داشتند که حداقل یک ساعت زودتر از زمان مورد نظر خود، از خواب بیدار می‌شوند. بر اساس نتایج به دست آمده، 5/35% از واحدها برای به خواب رفتن مجبور به استفاده از دارو (دستور داده شده توسط پزشک یا خارج از دستور) بودند. آزمون آماری ضریب همبستگی اسپیرمن با 05/0p< ارتباط معناداری بین کیفیت خواب و ابعاد مختلف کیفیت زندگی واحدها نشان داد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که کیفیت خواب در اکثر پرستاران ضعیف بوده و باعث کاهش معنادار کیفیت زندگی آنان در درک سلامت عمومی، وضعیت ذهنی و درد جسمانی گردیده است.

 


شیوا سادات بصام‌پور، منصوره علی‌اصغرپور، عباس مهران، حامد پریزاد،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از وظایف پرستاران در امر مراقبت بیماران، تغییر وضعیت بیمار به طور مرتب می‌باشد. بیماران تحت تهویه مکانیکی به دلیل اتصال به انواع لوله‌ها و مسیرهای وریدی و شریانی معمولاً در بخش‌های ویژه در وضعیت‌های خوابیده به پشت یا به پهلو قرار داده می‌شوند، از طرفی راحت بودن مراقبت پرستاری در وضعیت طاقباز ممکن است کارکنان پرستاری را به ثابت نگه داشتن بیماران برای مدت طولانی ترغیب نماید. بسیاری از مطالعات به تأثیر مثبت وضعیت دمر بر اکسیژناسیون و تهویه اشاره می‌نمایند، اگر چه پاره‌ای تحقیقات نیز از عدم تأثیر آن بر وضعیت اکسیژناسیون یاد می‌کنند. لذا مطالعه حاضر با هدف شناخت تأثیر وضعیت دمر بر اکسیژناسیون بیماران تحت تهویه مکانیکی صورت گرفته است.

روش بررسی: این مطالعه از نوع نیمه تجربی می‌باشد. تعداد 36 بیمار مبتلا به نارسایی تنفسی حاد تحت تهویه مکانیکی بستری در بیمارستان شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1386 که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه‌گیری به صورت آسان و در دسترس انجام گرفت. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه و برگه ثبت اطلاعات اکسیژناسیون بود. بیماران ابتدا به مدت 30 و 120دقیقه در وضعیت خوابیده به پشت قرار می‌گرفتند و از نظر گازهای خون شریانی بررسی می‌شدند. سپس به وضعیت دمر برگردانده می‌شدند و تغییرات گازهای خون شریانی در پایان 30 دقیقه و پایان 120 دقیقه در وضعیت دمر اندازه‌گیری می‌شد. اطلاعات پس از جمع‌آوری با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (میانگین، انحراف معیار، آزمون تی زوج) و نیز نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که میان وضعیت دمر و میزان spo2 و sao2 در زمان‌های 30 و 120 دقیقه ارتباط معنادار آماری (001/0p<) وجود دارد.

نتیجه‌گیری: اعمال وضعیت دمر به مدت 30 و 120 دقیقه تأثیر مثبت بر اکسیژناسیون دارد. لذا استفاده از این روش در مراقبت‌های پرستاری توصیه می‌شود.


سودابه مهدی‌زاده، محمدمهدی سالاری، عباس عبادی، جعفر اصلانی، زینب نادری، نسرین جعفری ورجوشانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سطح نامناسب سلامت جسمی و روانی مصدومان شیمیایی می‌تواند افت کیفیت خواب را در آنان به دنبال داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان تأثیر به کارگیری مدل مراقبت پی‌گیر بر کیفیت خواب مصدومان شیمیایی مبتلا به برونشیولیت انسدادی انجام گرفته است.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی، 62 مصدوم شیمیایی مبتلا به برونشیولیت انسدادی مراجعه‌کننده به درمانگاه فوق تخصصی ریه بیمارستان بقیه‌الله الاعظم (عج) تهران در زمستان 1386 به روش در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند و الگوی مراقبت پی‌گیر به مدت دو ماه در گروه آزمون اجرا شد. کیفیت خواب با استفاده از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) در دو نوبت، قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل یافته‌ها از آمارهای توصیفی و استنباطی (آزمون‌های t مستقل و t زوجی) در نرم‌افزار SPSS v.15 استفاده گردید.
یافته‌ها: قبل از مداخله بین نمرات کلی کیفیت خواب مصدومان شیمیایی و مقیاس‌های آن اختلاف آماری معناداری مشاهده نشد. اما بعد از مداخله بین میانگین نمرات مقیاس‌های کیفیت ذهنی خواب، اختلالات خواب، میزان داروی خواب‌آور مصرفی و همچنین نمره کلی کیفیت خواب دو گروه اختلاف آماری معناداری به وجود آمد که حاکی از بهبود نسبی کیفیت خواب گروه آزمون بود (05/0p<). در حالی که بین میانگین نمرات سایر مقیاس‌های پرسشنامه کیفیت خواب در دو گروه تفاوت معناداری پس از مداخله مشاهده نگردید (05/0p>).
نتیجه‌گیری: به کارگیری مدل مراقبت پی‌گیر، اثرات مثبتی بر کیفیت خواب مصدومان شیمیایی مبتلا به برونشیولیت انسدادی داشت. لذا به نظر می‌رسد استفاده از الگوی مراقبت پی‌گیر در بهبود کیفیت خواب این عزیزان مفید واقع گردد.


ماندانا میرمحمدعلی، شهناز گلیان تهرانی، انوشیروان کاظم‌نژاد، فاطمه سادات حسینی بهارانچی، باقر مینایی، رضا بخردی، زیبا رئیسی دهکردی،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: شیرخواران حساس­ترین و آسیب­پذیرترین گروه اجتماع را تشکیل می­دهند. لذا حفظ سلامت جسمی و روانی آنان نیازمند توجه ویژه­ای است. برخی از مطالعات نشان داده است که ماساژ درمانی والدین، به عنوان راهی برای بهبود کیفیت زندگی شیرخوار دارای اهمیت می‌باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه تأثیر ماساژ با روغن آفتاب‌گردان و روغن کنجد بر مدت گریه و مدت خواب شیرخواران بوده است.

روش بررسی: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی سه سوکور است که در مورد 120 شیرخوار 15-10روزه، ترم، تک­قلو، تغذیه انحصاری با شیر مادر و عدم سابقه بستری شیرخوار به علت بیماری انجام گرفته است. شیرخواران به سه گروه 40 نفره جهت دریافت ماساژ با روغن کنجد، با روغن آفتاب‌گردان و ماساژ بدون استفاده از روغن تقسیم شدند. ماساژ توسط مادر 2 نوبت (صبح و عصر) در روز، هر نوبت به مدت 15 دقیقه و به مدت 28 روز انجام می‌گرفت. ابزار جمع‌آوری اطلاعات فرم ثبت خاطرات روزانه والدین از گریه و خواب شیرخوار بود که در ابتدا، انتهای هفته­های اول، دوم، سوم و چهارم مطالعه تکمیل ‌گردید. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آنالیز واریانس با اندازه­های تکراری استفاده شد.

یافته‌ها: در طول 4 هفته پیگیری، روند کاهشی مدت گریه شیرخوار معنادار نبود (18/0p=) لیکن متوسط مدت گریه شیرخوار بین گروه ماساژ با روغن کنجد، ماساژ با روغن آفتاب‌گردان و ماساژ بدون استفاده از روغن اختلاف معناداری داشت (007/0p=). اما اثر متقابل زمان و گروه بر مدت گریه معنادار نبود (18/0=p). در طول 4 هفته پیگیری، روند افزایشی مدت خواب شیرخوار از نظر آماری معنادار بود (001/0p<) لیکن متوسط مدت خواب بین سه گروه مورد مطالعه تفاوت معناداری نداشت (56/0p=). همچنین اثر متقابل زمان و گروه بر مدت خواب نیز معنادار نبود (10/0=p).

نتیجه‌گیری: با توجه به عدم تفاوت آماری معنادار در بین سه گروه به لحاظ مدت گریه و خواب شیرخوار و با توجه به این که روند افزایشی خواب می‌تواند یک پدیده طبیعی در شیرخوار نظر گرفته شود، لذا برای رسیدن به نتایج دقیق در این زمینه، نیاز به انجام مطالعه‌ای با داشتن گروه شاهد (بدون انجام ماساژ) می‌باشد


ماندانا میرمحمدعلی‌ئی، فرزانه اشرفی‌نیا، حمید رجبی، مهرنوش عامل‌ولی‌زاده، خسرو صادق‌نیت‌حقیقی، انوشیروان کاظم‌نژاد،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دوره پس از زایمان یک مرحله بحرانی است. تغییرات سریعی که پس از زایمان تجربه می‌شود، مادران را در معرض تجربیات ناخوشایندی از جمله آشفتگی الگوی خواب قرار می‌دهد که موجب تهدید سلامت مادران و شیرخواران آن‌ها می‌گردد. برخی از مطالعات نشان داده است که انجام تمرینات ورزشی به عنوان یک روش غیر دارویی مؤثر در بهبود کیفیت خواب دارای اهمیت می‌باشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین تأثیر تمرینات ورزشی بر کیفیت خواب مادران در دوره پس از زایمان بوده است.

روش بررسی: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده است که در مورد 80 مادر نخست‌زای 35-18 ساله تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهر رفسنجان با بارداری تک قلو، فقدان هر گونه بیماری جسمی و روحی حاد و مزمن که به روش زایمان واژینال نوزادی رسیده و سالم را به دنیا آورده بودند، در سال 1389 انجام گرفته است. مادران به دو گروه 40 نفره آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه آزمون برنامه‌ای از تمرینات ورزشی پیلاتز 5 جلسه در هفته ترجیحاً به صورت متوالی به مدت 30 دقیقه برای 8 هفته انجام می‌گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات شاخص کیفیت خواب پیتسبورگ بود که در ابتدا، انتهای چهار هفته اول و دوم مطالعه تکمیل گردید. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آنالیز واریانس با اندازه‌های تکراری استفاده شد.

یافته‌ها: در طول 8 هفته پیگیری، بهبود معناداری در کیفیت خواب مادران گروه آزمون مشاهده شد. اگر چه اثر متقابل بین زمان و گروه بر کیفیت خواب معنادار بود (02/0=p) اما در ادامه مقایسه میانگین کیفیت خواب در هر مقطع زمانی (به طور جداگانه) بین دو گروه آزمون و شاهد نشان داد که مداخله مورد نظر در بهبود کیفیت خواب مادران مؤثر بوده است (001/0p<).

نتیجه‌گیری: با توجه به تأثیر تمرینات ورزشی پیلاتز بر بهبود کیفیت خواب مادران در دوره پس از زایمان، انجام این تمرینات به عنوان یک روش غیر دارویی مؤثر در جهت ارتقای سلامت مادران پیشنهاد می‌گردد.


میترا ذوالفقاری، پویا فرخ‌نژاد افشار، احمدعلی اسدی نوقابی، مهدی اجری خامسلو،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: کاهش کیفیت خواب از مشکلات شایع بیماران بستری در بخش‌های مراقبت ویژه است. خواب مناسب و کافی برای سلامت و بهبودی ضروری است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر راه‌کارهای تعدیل عوامل محیطی بر خواب بیماران بستری در واحد مراقبت کرونری بوده است.

روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مداخله‌ای نیمه تجربی و یک سوکور است. نمونه مورد مطالعه تعداد 60 بیمار بستری در بخش مراقبت ویژه قلب بیمارستان شریعتی بودند که از طریق نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه شاهد کیفیت خواب در ابتدای بستری و سه روز بعد از آن با استفاده از شاخص کیفیت خواب پیتسبورگ اندازه‌گیری شد و در گروه آزمون به همین روش کیفیت خواب بیماران همراه با انجام راه‌کارهای تعدیل عوامل محیطی شامل: تنظیم نور محیط و کاهش صدا در طی سه روز بستری سنجیده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی (مجذور کای و تی‌زوج و مستقل) در نرم‌افزار SPSS v.18 استفاده شد.

یافته‌ها: یافته‌های تحقیق حاضر کاهش معناداری را در کیفیت خواب گروه شاهد پس از بستری، نسبت به گروه آزمون نشان داد (001/0p<). اما تغییرات کیفیت خواب قبل و بعد از بستری در گروه آزمون از لحاظ آماری معنادار نبود (08/0=p).

نتیجه‌گیری: کیفیت خواب گروه شاهد پس از بستری کاهش معناداری را نشان داد، در حالی که در کیفیت خواب گروه آزمون تغییر معناداری مشاهده نشد. بنابراین استفاده از راه‌کارهای تعدیل عوامل محیطی می‌تواند کیفیت خواب بیماران را پس از بستری در واحد مراقبت کرونری بهبود دهد.

 


شیرین خواجه حسینی، احمدرضا صیادی، محمد مبینی لطف‌آباد، شهین حیدری،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: شغل پرستاری در آمیخته با وضعیت نوبت کاری در ساعات مختلف شبانه‌روز است. بروز اختلالات خواب ناشی از بهم خوردن چرخه خواب و بیداری و سیکل سیرکادین در این گروه به وفور رخ می‌دهد. روش تن آرامی بنسون یک روش آسان، غیرتهاجمی و غیردارویی است که می‌تواند در بهبود کیفیت خواب افراد تأثیرگذار باشد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تکنیک آرام‌سازی بنسون بر کیفیت خواب پرستاران نوبت کاری در گردش بیمارستان‌ها انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی تعداد 80 نفر از پرستاران نوبت کار سه بیمارستان شهر رفسنجان در سال 1397 که براساس نمره پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ دارای کیفیت خواب پایین بودند، به صورت در دسترس انتخاب و سپس با استفاده از روش تصادفی کمینه‌سازی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. به گروه مداخله تکنیک آرام‌سازی بنسون آموزش داده شد و از آن‌ها خواسته شد که به مدت یک ماه، قبل از خواب آن را اجرا نمایند. پس از مدت یک ماه مجدداً پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ توسط هر دو گروه تکمیل شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری t مستقل، t زوجی، Chi-Square و آزمون دقیق فیشر در نرم‌افزار SPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار نمره کیفیت خواب گروه مداخله و کنترل قبل از مداخله به ترتیب، 53/2±79/7 و 78/2±95/7 بود و بین گروه‌ها تفاوت معناداری وجود نداشت. یک ماه بعد از اجرای تکنیک، میانگین و انحراف معیار نمره کیفیت خواب گروه مداخله 32/2±58/5 و گروه کنترل 93/2±53/8 بود و دو گروه از لحاظ آماری اختلاف معناداری داشتند (0001/0p<).
نتیجه‌گیری: در این مطالعه استفاده از تکنیک آرام‌سازی بنسون که یک تکینیک غیرتهاجمی ساده، ارزان و فاقد عوارض جانبی است، کیفیت خواب پرستاران نوبت کار را ارتقا بخشید، لذا آموزش و اجرای این تکنیک به پرستاران جهت افزایش کیفیت خواب توصیه می‌شود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20180306038981N1
 
زهرا طیبی میانه، فرنوش رشوند، فریبا عبدالهی،
دوره 26، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات خواب در بیماران دیابتی نوع دو به علت ایجاد مقاومت به انسولین عامل خطری برای تشدید بیماری به شمار می‌رود. از این‌رو بررسی عوامل مؤثر در بهبود خواب بیماران دیابتی یک ضرورت برای مراقبان سلامت است. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین کیفیت خواب و خودمدیریتی در بیماران مبتلابه دیابت نوع دو انجام گرفته است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع توصیفی مقطعی است. تعداد 170 نفر از افراد مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه‌کننده به مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال 98-1397 به روش نمونه‌گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه استاندارد کیفیت خواب Kathy Culpepper Richards و ابزار خودمدیریتی دیابت (DSMQ) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم­افزار SPSS نسخه 21 و آمار توصیفی/ تحلیلی مورد تجزیه‌ و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد میانگین نمره کیفیت خواب مبتلایان به دیابت نوع 2، 90/25±89/49 (دامنه بین 100-0) و میانگین نمره خودمدیریتی 80/6±82/31 (دامنه بین 48-0) بود. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد ارتباط معنادار بین کیفیت خواب با خودمدیریتی وجود دارد (05/0p<). همچنین مدل رگرسیون خطی گام به گام نشان داد حیطه‌های بهداشتی و فعالیت فیزیکی خودمدیریتی و متغیرهای وضعیت تأهل و وزن بیماران تأثیر معناداری بر کیفیت خواب آن‌ها داشته است (05/0p<).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه نشان داد افزایش میزان خودمراقبتی بیماران، استفاده از سیستم‌های بهداشتی و مراقبتی، افزایش میزان فعالیت روزانه و داشتن وزن پایین می‌تواند به عنوان یک پیش‌گوییکننده در بهبود کیفیت خواب بیماران باشد. بنابراین فراهم‌سازی برنامه‌های زیرساختی نظیر آموزش مداوم و ارایه برنامه‌های مراقبتی متناسب با بیماران دیابتی جهت بهبود فعالیت‌های خودمدیریتی، افزایش فعالیت فیزیکی روزانه، افزایش استفاده از سیستم‌های بهداشتی، کنترل وزن ایده‌آل، می‌تواند در بهبود کیفیت خواب این گروه از بیماران که سهم قابل توجهی از بیماری‌های مزمن جوامع را به خود اختصاص می‌دهند، مؤثر باشد.
 
زینب رئیسی‌فر، شهرام مولوی نژاد، افسانه رئیسی‌فر، الهام مراغی، مجتبی ویس‌مرادی، علیرضا هلالات،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: خستگی و اختلالات خواب از شایع­ترین شکایات جسمی در بیماران همودیالیزی است. یافتن درمانی مؤثر، کم عارضه و مقرون به صرفه جهت تسکین این مشکلات ضروری به نظر می­رسد. لذا این پژوهش با هدف تعیین تأثیر ماساژ استروک سطحی پشت بر میزان خستگی و کیفیت خواب بیماران همودیالیزی انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تعداد 82 بیمار همودیالیزی در بیمارستان شهید بهشتی آبادان در سال 1397 براساس معیارهای ورود انتخاب و سپس به روش بلوک‌های جایگشتی تصادفی شده با سایز بلوک 4، به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. گروه مداخله به مدت 12 جلسه تحت ماساژ قرار گرفتند. مقیاس عددی سنجش خستگی 14 نوبت و پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ نیز 3 نوبت توسط هر دو گروه تکمیل گردید. جهت تحلیل داده‌ها از SPSS ویرایش 22 و روش­های آمار توصیفی و تحلیلی (آنالیز واریانس با اندازه‌گیری‌های مکرر) استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که قبل از مداخله همه متغیرهای جمعیت‌شناختی، در دو گروه آزمون و کنترل تفاوت معناداری از نظر آماری نداشتند (05/0<p). معناداری اثر متقابل گروه و زمان در مقایسه نمره خستگی بین دو گروه در طول مطالعه، نشان می­دهد که روند تغییرات میانگین نمرات خستگی در دو گروه و در طول زمان مطالعه، متفاوت بوده است (001/0>p). همچنین بین دو گروه، نمره کل کیفیت خواب و دیگر ابعاد کیفیت خواب، به جز دو بُعد کیفیت ذهنی خواب و اختلالات خواب، تفاوت آماری معناداری داشتند (05/0>p).
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد ماساژ استروک سطحی پشت، سبب بهبود خستگی و کیفیت خواب بیماران همودیالیزی می‌شود. لذا به عنوان یک روش ارزان، مؤثر و بدون عارضه در بیماران همودیالیزی پیشنهاد می­شود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20181119041702N1
 
مهلا رجب‌زاده، سید رضا مظلوم، سمیرا مهاجر، حمیدرضا بهرامی طاقانکی،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: کاهش کیفیت خواب از شایع‌ترین عوارض رادیوتراپی در بیماران سرطانی است. هرچند شناورسازی پاها در آب گرم و رفلکسولوژی پا دو روش آسان، ارزان و در دسترس برای بهبود کیفیت خواب هستند، اما این که کدام یک مؤثرتر است، در مطالعات موجود بررسی نشده است. هدف از انجام این مطالعه مقایسه تأثیر شناورسازی پاها در آب گرم و رفلکسولوژی پا بر کیفیت خواب بیماران تحت رادیوتراپی بوده است.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی دو گروهی در مورد 62 بیمار سرطانی تحت رادیوتراپی در مرکز درمانی رضا (ع) مشهد در سال 1399 انجام گرفته است. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه شناور کردن پاها در آب گرم و رفلکسولوژی تقسیم شدند. در گروه شناورسازی پاها در آب گرم، بیماران از روز هفتم پس از شروع رادیوتراپی به مدت دو هفته هر شب یک ساعت قبل از خواب برای 20 دقیقه پاهای خود را در آب 41 درجه شناور می‌کردند و در گروه رفلکسولوژی پا، مداخله از روز هفتم پس از شروع رادیوتراپی طی دو هفته هر شب و به مدت 10 دقیقه برای هر پا در 3 ناحیه شبکه خورشیدی، ناحیه غده هیپوفیز و ناحیه غده پینه آل انجام می‌گرفت. نمره کیفیت خواب با پرسشنامه کیفیت خواب پیترزبورگ در روز هفت دوره رادیوتراپی (پیش آزمون) و سپس 7 ،14و28 روز بعد ارزیابی شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 20 و آمار توصیفی/ تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد نمره کل کیفیت خواب در دو گروه در طی زمان به صورت معناداری کاهش یافته است (001/0>p) که این کاهش در گروه رفلکسلوژی از 33/1±81/13 در روز پیش آزمون به 73/1±86/4 در روز 28 و در گروه شناورسازی از 23/1±55/13 به 97/1±92/7 بوده است. لازم به ذکر است که کاهش نمره در پرسشنامه پیترزبورگ به معنی بهبود کیفیت خواب است.
نتیجه‌گیری: رفلکسولوژی پا و شناورسازی پاها در آب گرم باعث بهبود کیفیت خواب در بیماران تحت رادیوتراپی می‌شود، اما رفلکسولوژی پا در بهبود کیفیت خواب مؤثرتر است، لذا استفاده از آن توصیه می‌شود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20190625044009N1

 
طاهره نصرآبادی، مرجان اخوان امجدی، نسرین حسین‌زاده،
دوره 28، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بارداری دورانی بسیار با اهمیت است که گاهی با عوارض مختلفی همچون دیابت و کاهش کیفیت خواب همراه می‌شود. بنابراین شناسایی به موقع و زودهنگام این عوامل می‌تواند نقش مهمی در سلامت زنان باردار داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه اضطراب حاملگی با کیفیت خواب و دیابت بارداری انجام گرفته است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش 359 زن باردار که در هفته 28-24 بارداری به مراکز بهداشتی شهر بانه مراجعه نموده بودند، از طریق نمونه‌گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه اطلاعات جمعیت‌شناختی، پرسشنامه کیفیت خواب پیترزبورگ، پرسشنامه فرم کوتاه اضطراب حاملگی (PRAQ-17) و نتیجه غربالگری دیابت بارداری ثبت شده در پرونده بهداشتی هر بیمار بود.
یافته‌ها: نتایج نشان داد 3/12% زنان باردار دچار اضطراب حاملگی بودهاند، 8/78% از کیفیت خواب نامطلوب رنج می­بردند و 10% مادران مضطرب نیز به دیابت بارداری مبتلا شده بودند. تحلیل آماری یافته‌ها ارتباط معناداری بین اضطراب حاملگی با کیفیت نامطلوب خواب و دیابت بارداری در زنان باردار نشان نداد (05/0p>).
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد اضطراب حاملگی مادر باردار با اختلال خواب و دیابت بارداری ارتباطی ندارد. لیکن به تحقیقات بیشتر و مطالعات کوهورت آینده­نگر نیاز است.

 
منیر نوبهار، راهب قربانی، فاطمه آل‌بویه،
دوره 28، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: درد قفسه سینه از علایم اصلی سندرم حاد کرونری و اختلالات خواب از مشکلات شایع این بیماران است. هدف این مطالعه تعیین اثر زردچوبه بر درد قفسه سینه و کیفیت خواب بیماران سندرم حاد کرونری بود.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی سه سوکور روی 270 بیمار در بخش مراقبت‌های عروق کرونر بیمارستان کوثر سمنان سال1400-1399 با تخصیص تصادفی در 3 گروه مداخله، دارونما و کنترل انجام شد. گـروه مداخله قرص 500 میلی­گرمی زردچوبه و گروه دارونما، قرص 500 میلی­گرم نشاسته، اویسل و لاکتوز را ساعت 9 صبح بعد از صبحانه یک بار در روز به مدت 3 روز دریافت کردند. گروه کنترل مداخلات روزمره دریافت کردند. بررسی درد قفسه سینه با ابزار ارزیابی درد قبل از مداخله و نیم ساعت بعد از مداخله 3 روز متوالی انجام یافت. کیفیت خواب با پرسشنامه استاندارد کیفیت خواب بیمارستانی سنت ماری، صبح روز اول قبل از مداخله و صبح روزهای دوم و سوم بعد از مداخله ارزیابی شد.
یافته‌ها: میانگین کاهش شدت درد قفسه سینه روز اول تا سوم بین گروه­ها تفاوت معناداری نداشت (05/0p>). اما شدت درد قفسه سینه درون گروه مداخله، دارونما و کنترل تفاوت معناداری داشت (001/0p<). به نحوی که میانگین شدت درد قفسه سینه در روز دوم نسبت به روز اول بستری در سه گروه کاهش یافت (001/0p<). اما کاهش شدت درد قفسه سینه در روز سوم نسبت به روز دوم بستری در سه گروه معنادار نبود (05/0p>). میانگین نمره کیفیت خواب قبل از مداخله در گروه مداخله از دارونما بیش­تر بود (021/0=p)، اما در روز دوم و سوم در مداخله از دارونما (001/0p<) و کنترل کم­تر (001/0p<) بود.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد در بیماران سندرم حاد کرونری، زردچوبه بر درد قفسه سینه تأثیر معنادار نداشته، اما کیفیت خواب را بهبود بخشیده است. لذا می­توان از زردچوبه جهت بهبود کیفیت خواب این بیماران استفاده نمود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20110427006318N14

 
امیر موسی‌ رضایی، سهیلا پزشک‌زاد، سید عباس حسینی، محمد جواد طراحی، میثم رضازاده،
دوره 29، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سوء مصرف مواد افیونی از مهم­ترین مشکلات دنیای کنونی است و به طور مستقیم بر کیفیت خواب افراد تأثیر می­گذارد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر یک برنامه مراقبت پرستاری مبتنی بر الگوی سازگاری «روی» بر کیفیت خواب در بیماران تحت درمان نگه­دارنده با متادون انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سوکور در سه ماهه پایانی سال 1401 با مشارکت 60 بیمار مبتلا به سوء مصرف مواد افیونی تحت درمان نگه­دارنده با متادون مقیم مرکز کاهش آسیب اعتیاد شهر اصفهان انجام گرفت. نمونه­گیری به صورت در دسترس و تخصیص نمونه­ها به صورت تصادفی با نرم­افزار تولید توالی تصادفی شامل گروه مداخله (30 نفر) و گروه کنترل (30 نفر) انجام یافت. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه کیفیت خواب Pittsburgh استفاده شد. مداخله یک برنامه سه ماهه مراقبت پرستاری مبتنی بر الگوی سازگاری «روی» بود. گروه کنترل درمان­های معمول را دریافت کردند. از نرم­افزار SPSS نسخه 26 و آمار توصیفی و استنباطی جهت تجزیه­ و تحلیل استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که در گروه مداخله، میانگین نمره کل کیفیت خواب بعد از مداخله کاهش معناداری داشته است (کیفیت خواب بهبود یافته است) (001/0>p). همچنین، قبل از مداخله، میانگین نمره کل کیفیت خواب در گروه مداخله و کنترل تفاوت معناداری نداشته (05/0<p)، در حالی که بعد از مداخله معنادار بوده است (001/0>p).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که برنامه مراقبت پرستاری مبتنی بر الگوی سازگاری «روی» در بهبود کیفیت خواب بیماران تحت درمان نگه­دارنده با متادون مؤثر بوده است. بنابراین، این الگو می­تواند چارچوب مناسبی برای ارایه مراقبت از این قبیل بیماران فراهم کند.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20141127020108N6
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb