جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای دلبستگی

منیره طوسی، مرضیه اکبرزاده، نجف زارع، فرخنده شریف،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: تجربه حاملگی در زندگی زنان را می‌توان نوعی بحران موقعیتی به حساب آورد. وجود اضطراب به شکل‌های مختلف در زنان باردار مشکلاتی را برای جنین و مادر و حتی آینده کودک ایجاد می‌کند. به منظور ارتقای سلامت روان و کاهش اضطراب مادران، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش رفتارهای دلبستگی بر میزان اضطراب و دلبستگی مادر به نوزاد در در بارداری اول انجام گرفته است.

روش بررسی: پژوهش حاضر، به روش کارآزمایی بالینی در مورد 84 خانم باردار شکم اول (42 نفر گروه آزمون و 42 نفر گروه شاهد) از زنان باردار مراجعه‌کننده به دو بیمارستان حافظ و شوشتری شیراز در تابستان 1389 انجام گرفته است. ابتدا قبل از مطالعه سطح اضطراب مادران مورد مطالعه در دو گروه ارزیابی شد. سپس برای گروه آزمون علاوه بر مراقبت‌های معمول بارداری، چهار جلسه 90دقیقه‌ای کلاس‌های آموزش رفتارهای دلبستگی طی یک ماه (هفته‌ای یک جلسه) برگزار شد. گروه شاهد فقط مراقبت‌های معمول بارداری را دریافت نمودند. بلافاصله پس از پایان دوره یک ماهه مداخله، در هر دو گروه مجدداً سطح اضطراب سنجیده شد. سپس در روز اول بعد از زایمان در هنگام شیردهی رفتارهای دلبستگی مادر به نوزاد در هر دو گروه بدون اطلاع مادر و با استفاده از برگه مشاهده اوانت مشاهده و ثبت گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های مجذور کای و تی‌مستقل و تی‌زوجی در نرم‌افزار SPSS v.17 استفاده شد.

یافته‌ها: دو گروه از نظر ویژگی‌های فردی نظیر سن و جنس و سطوح اضطراب قبل از مداخله همسان بودند. میانگین نمره اضطراب قبل از مداخله در دو گروه آزمون و شاهد تفاوت آماری معناداری نداشت (590/0=p) ولی بعد از مداخله تفاوت آماری معناداری نشان داد (003/0=p). همچنین میانگین نمره دلبستگی مادر با نوزاد در اولین شیردهی در دو گروه تفاوت آماری معناداری را نشان داد (001/0>p).

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، آموزش رفتارهای دلبستگی موجب کاهش سطح اضطراب مادر باردار و افزایش میزان دلبستگی مادر به نوزاد می‌گردد. با توجه به آسان، ارزان و غیرتهاجمی بودن این روش، استفاده از آن به خصوص در مورد زنان نخست‌زا توصیه می‌شود.


منصوره جمشیدی‌منش، لادن آسترکی، زهرا بهبودی‌مقدم، زیبا تقی‌زاده، حمید حقانی،
دوره 18، شماره 5 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: رفتارهای دلبستگی مادر به جنین نقش مهمی در پذیرش هویت مادری، پیامد مطلوب بارداری و رشد و تکامل کودک ایفا می‌کند. چگونگی رفتارهای دلبستگی مادران به جنین متفاوت است که می‌تواند از عوامل مختلف ناشی شود. هدف از انجام این مطالعه تعیین رفتارهای دلبستگی مادر به جنین و برخی عوامل مرتبط با آن است.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که در 12 مرکز بهداشتی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام یافت، تعداد 400 زن باردار بین هفته‌های 20 تا 40 بارداری شرکت داشتند. ابزار گردآوری داده‌ها 2 پرسشنامه شامل پرسشنامه جمعیت‌شناختی و پرسشنامه رفتارهای دلبستگی مادر به جنین بود. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS v.19 و آزمون‌های آنوا، پست هوک، پیرسون، تی‌تست استفاده و 05/0p< معنادار در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار رفتارهای دلبستگی مادر به جنین 72/16±72/84 بود. سن و تحصیلات بالاتر مادر، سن بارداری، تمایل به بارداری، رضایت از جنسیت جنین و انجام آزمایش‌های تخصصی جهت بررسی سلامت جنین، خانه‌دار و همچنین فارس زبان بودن مادر، با رفتارهای دلبستگی مادری بالاتری همراه بود (05/0p<). بارداری‌های متعدد و بارداری پرخطر نیز به طور معنادار با کاهش دلبستگی مادر به جنین همراه بود. بین سابقه ازدواج قبلی، نسبت فامیلی با همسر، سابقه نازایی، تعداد و نوع سونوگرافی، وجود ناهنجاری در جنین، سابقه سقط و مرده‌زایی و شرکت در کلاس‌های آمادگی برای زایمان و رفتارهای دلبستگی مادر به جنین ارتباط معناداری یافت نشد.

نتیجه‌گیری: براساس نتایج به طور کلی مادران شرکت‌کننده در این پژوهش از نمره دلبستگی بالایی نسبت به جنین برخوردار بودند. دو حیطه «پذیرش نقش والدی» و «تعامل با جنین» به ترتیب بالاترین و کم‌ترین نمره را بین حیطه‌های رفتارهای دلبستگی مادر به جنین نشان داد.


بهاره رفیعی، مرضیه اکبرزاده، نسرین اسدی، نجف زارع،
دوره 19، شماره 1 - ( 4-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: کاهش اضطراب مادر در دوران حاملگی نقش مهمی در سلامت روانی- فیزیکی مادر و جنین دارد. این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر آموزش دلبستگی و آرام‌سازی بر اضطراب سه ماهه سوم حاملگی و افسردگی پس از زایمان در زنان نخست باردار انجام یافته است .

  روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی است که در آن 126 زن نخست باردار طی سال 1391 در بیمارستان‌های حافظ و شوشتری وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز شرکت کرده و به روش تصادفی در سه گروه 42 نفری آرام‌سازی، دلبستگی و شاهد قرار گرفتند. قبل و بعد از مداخله پرسشنامه اضطراب اسپیل‌برگر و افسردگی بک تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از روش‌های آماری آنالیز واریانس یک طرفه، LSD و مجذور کای صورت گرفت .

  یافته‌ها : قبل از مداخله هر سه گروه از لحاظ میانگین نمره کلی و ابعاد شخصیتی و موقعیتی اضطراب و همچنین نمره افسردگی همگن بودند. آزمون آماری آنالیز واریانس نشان داد که یک ماه پس از مداخله، میانگین نمره اضطراب زنان در هر سه گروه اختلاف آماری معنادار (03/0= p ) داشته است. آزمون آماری LSD (01/0 p< ) نشان داد که اختلاف میانگین نمره اضطراب بین گروه دلبستگی با گروه شاهد و همچنین بین گروه آرام‌سازی با گروه شاهد (001/0> p ) معنادار بوده است. ولی بین گروه‌های دلبستگی و آرام‌سازی (2/0= p ) اختلاف معناداری مشاهده نشد. آزمون آماری آنالیز واریانس، نشان داد که پس از مداخله در گروه‌های آزمون و شاهد اختلاف معناداری (04/0= p ) در میانگین نمره اضطراب موقعیتی وجود داشته است. آزمون LSD نشان داد که میانگین نمرات اضطراب موقعیتی در گروه دلبستگی (02/0= p ) و آرام‌سازی (01/0 p< ) نسبت به گروه شاهد به طور معنادار کاهش یافته است. آزمون آماری آنالیز واریانس نشان داد که پس از مداخله اختلاف معناداری (2/0= p ) از لحاظ جنبه شخصیتی اضطراب در سه گروه مطالعه دیده نشده است. همچنین سه گروه از لحاظ میانگین نمرات افسردگی پس از زایمان اختلاف معناداری داشتند (002/0= p ). آزمون تعقیبی LSD نشان داد که میانگین نمرات افسردگی پس از زایمان در گروه دلبستگی و شاهد (01/0= p ) و آرام‌سازی و شاهد (01/0= p ) اختلاف معنادار داشته است .

  نتیجه‌گیری: اجرای برنامه آموزش دلبستگی و مهارت‌های آرام‌سازی در بارداری سبب کاهش اضطراب دوران حاملگی و افسردگی پس از زایمان گردید. از این رو توصیه می‌شود که در برنامه معمول مراقبت‌های دوران بارداری فرآیندهای فوق گنجانده شود .

  


سرور سهرابی، زهرا احمدی، زیبا مسیبی، حمید حقانی،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: مقالات علمی و مشاهدات بالینی حاکی از آن است که بستری شدن نوزادان در بیمارستان باعث اختلال در ایجاد دلبستگی بین مادر و نوزاد می‌شود . این مطالعه با هدف بررسی تأثیر ماساژ نوزاد توسط مادر بر دلبستگی مادران نوزادان بستری در بخش مراقبت نوزادان اجرا گردیده است .

  روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 42 مادر همراه با نوزاد بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌های علی اصغر (ع) و آرش در سال 1392 برای گروه آزمون و شاهد انتخاب شدند. گروه آزمون با استفاده از نمایش فیلم آموزش ماساژ و تمرین عملی روی ماکت، ماساژ نوزاد را فرا گرفتند، سپس مادران نوزادنشان را به مدت 5 روز ماساژ دادند. ماساژ برای هر نوزاد در هر روز 1 نوبت به مدت 15 دقیقه اجرا شد. رفتار دلبستگی مادران نسبت به نوزادانشان قبل از انجام ماساژ و بعد از 5 روز ماساژ در هنگام شیردهی ارزیابی شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها مقیاس سنجش دلبستگی مادر به نوزاد بود . جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری کای‌اسکوئر، آزمون دقیق فیشر و آزمون t در نرم‌افزار SPSS v.19 استفاده شد .

  یافته‌ها : دو گروه آزمون و شاهد از نظر اطلاعات جمعیت‌شناختی همسان بودند و اختلاف در میانگین دلبستگی مادران قبل از ماساژ در دو گروه براساس آنالیزهای آماری معنادار نبود (05/0 p> ). ارزیابی دلبستگی مادران در روز پنجم، نشان داد میانگین دلبستگی مادران در گروه آزمون (26/4 ± 76/64) با گروه شاهد (38/3 ± 38/53) تفاوت آماری معنادار داشته است (001/0 p< ) .

  نتیجه‌گیری: با توجه به نقش مؤثر ماساژ بر رفتارهای دلبستگی، می‌توان این مراقبت سنتی را در کلیه بخش‌های نوزادان رواج داد .

  


علی نویدیان، معصومه مرادقلی، اسدالله کیخایی، فرشید سعیدی‌نژاد،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: توجه به عوامل روان‌شناختی و اجتماعی مؤثر بر رفتارهای خودمراقبتی از جمله سبک‌های دلبستگی، اقدامی مهم در زمینه کنترل بیماری‌های مزمن به حساب می‌آید. این پژوهش با هدف تعیین رابطه سبک‌های دلبستگی و رفتار خودمراقبتی بیماران مبتلا به نارسایی قلب انجام یافته است .

  روش بررسی: این پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی در مورد 180 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی که در بخش‌های CCU و Post CCU بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در سال 1393 بستری بودند و به روش نمونه‌گیری در دسترس وارد مطالعه شدند انجام یافته است. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه تجدیدنظر شده تجارب در روابط نزدیک ( ECR-R ) و پرسشنامه خودمراقبتی بیماران نارسایی قلب ( SCHFIV6.2 ) است. داده‌ها پس از جمع‌آوری وارد نرم‌افزار SPSS v.20 شد و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون‌های آماری تی‌مستقل، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .

  یافته‌ها : نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار نمره رفتارهای خودمراقبتی در گروه بیماران با سبک دلبستگی ایمن (66/12 ± 89/62) به طور معناداری بیش از گروه بیماران با سبک دلبستگی ناایمن (11/16 ± 43/40) است (05/0> p ). همچنین مدل رگرسیون نشان داد که نمره ابعاد اضطرابی و اجتنابی دلبستگی و سن، پیش‌بینی‌کننده نمره رفتارهای خودمراقبتی در بیماران است .

  نتیجه‌گیری: با توجه به رابطه سبک‌های دلبستگی و رفتارهای خودمراقبتی در این مطالعه و پایین بودن سطح رفتارهای خودمراقبتی در بیماران با سبک دلبستگی ناایمن، ضروری است اهمیت مداخلات روان‌شناختی در درمان طولانی مدت نارسایی مزمن قلبی مورد تأکید قرار گیرد .

  


مهرنگار آزوغ، منصور شکیبا، علی نویدیان،
دوره 24، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: در بارداری پس از مرده‌زایی رابطه والدینی و دلبستگی به کودک مرده انکار می‌شود و این می‌تواند دلبستگی مادر با کودک جدید را مختل کند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش شناختی- رفتاری بر دلبستگی مادر به جنین در بارداری پس از مرده‌زایی انجام یافته است.
روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی در مورد 100 زن باردار با سابقه مرده‌زایی مراجعه‌کننده به مراکز سلامت شهر زاهدان در سال 96 انجام یافته است. مادران به روش در دسترس انتخاب و به دو گروه ۵۰ نفری اختصاص یافتند. داده‌ها با پرسشنامه‌های اطلاعات جمعیت‌شناختی و دلبستگی مادر- جنین Cranley جمع‌آوری شد. پس از پیش آزمون، گروه مداخله 4 جلسه برنامه آموزش شناختی- رفتاری را طی 4 هفته دریافت کردند. پس آزمون 8 هفته بعد در دو گروه اجرا و داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری تی‌مستقل، کای‌دو، دقیق فیشر و آنکووا در نرم‌افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شدند.
یافته‌ها: در حالی که میانگین نمره دلبستگی مادر به جنین در دو گروه قبل از مداخله تفاوت نداشت، پس از مداخله در گروه آزمون (89/11±36/92) به طور معناداری بیش از گروه شاهد (36/16±90/80) بود (001/0>p). آزمون کواریانس با کنترل اثر پیش آزمون، خوش‌بینی و دفعات مراجعه نشان داد که میانگین نمره دلبستگی مادر به جنین دو گروه پس از مداخله تفاوت آماری معنادار دارد (001/0p<).
نتیجه‌گیری: با توجه به تأثیر آموزش شناختی رفتاری در ارتقای دلبستگی مادر به جنین، توصیه می‌شود این نوع مداخله آموزشی در برنامه مراقبتی زنان باردار با سابقه مرده‌زایی ادغام شود.
فاطمه ترکیان، محبوبه والیانی، زهرا سادات علامه،
دوره 29، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: برقراری ارتباط و دلبستگی با نوزاد تازه متولد شده از اولین و مهم‌ترین چالش­های دوران پس از زایمان است. از آن جا که دلبستگی مادر و نوزاد بر سلامت نوزاد و حتی بر سلامت مادر تأثیر به سزایی دارد، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر اوریکولوتراپی بر دلبستگی مادر و نوزاد انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی شده در فاصله اسفند 1400 تا شهریور 1401 در مورد 106 زن باردار مراجعه‌کننده به زایشگاه بیمارستان شهید صدوقی شهر اصفهان جهت انجام زایمان طبیعی، انجام گرفته است. نمونه­ها به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به گروه مداخله (اوریکولوتراپی و مراقبت­های معمول) و کنترل (مراقبت­های معمول) تقسیم شدند. اوریکولوتراپی در نقاط اکسی­توسین، رحم و شن من، تالامیک، لانگ یک و دو انجام یافت. گردآوری داده­ها از طریق چک لیست مشخصات جمعیتشناختی و پرسشنامه استاندارد دلبستگی پس از تولد انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم­افزار آماری SPSS نسخه 26 و آزمون­های آماری تی­مستقل، تی­زوجی، دقیق و کایدو استفاده شد. مقدار 05/0>p معنادار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که از نظر کلیه متغیرهای جمعیتشناختی، بین گروه مداخله و کنترل تفاوت معناداری وجود نداشته است (05/0<p). همچنین میانگین نمره دلبستگی بعد از زایمان، در گروه اوریکولوتراپی به طور معناداری بیش‌تر از گروه کنترل بود (004/0=p).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج پژوهش، اوریکولوتراپی موجب افزایش میزان دلبستگی مادر به نوزاد میشود. با توجه به آسان و غیر­تهاجمی بودن این روش، استفاده از آن جهت ارتقای دلبستگی مادر و نوزاد در دوران پس از زایمان توصیه می­شود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20091219002889N12

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb