جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای سبک زندگی

زهرا راهنورد، میترا ذوالفقاری، انوشیروان کاظم‏نژاد، لیلا زارعی،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

زمینه و هدف:سبک زندگی در سنین نوجوانی نقش اصلی در پیشگیری از پوکی استخوان در سنین سالمندی را دارد. این مطالعه سبک زندگی نوجوانان دختر را در ارتباط با پیشگیری از پوکی استخوان مورد بررسی قرار داده است.
روش بررسی: در مطالعه حاضر توصیفی - تحلیلی، تعداد 760 نفر از دختران نوجوان دبیرستانی و پیش‌دانشگاهی دولتی منطقه 17 شهرداری تهران به روش نمونه‏گیری طبقه‏ای خوشه‏ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‏ها پرسشنامه‌ای مشتمل بر دو بخش بود. بخش اول مربوط به مشخصات فردی و بخش دوم مربوط به ابعاد مختلف سبک زندگی مرتبط با پیشگیری از پوکی استخوان شامل تغذیه،‌ فعالیت بدنی و ورزش، عادات (استعمال سیگار، استفاده از رژیم غذایی لاغری و داروی لاغری) بود. با استفاده از روش‌های آماری توصیفی (جداول فراونی مطلق و نسبی) و استنباطی (آزمون مجذور کای) و نرم‏افزار SPSS‌ اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سبک زندگی در سه سطح نامطلوب، نسبتاً مطلوب و مطلوب طبقه‌بندی گردید.
یافته‏‏ها: در زمینه تغذیه و در زمینه فعالیت بدنی و ورزش، اکثریت واحدهای مورد بررسی (به ترتیب 8/51% و 7/57%) سبک زندگی نامطلوب داشتند. بر اساس یافته‌ها سبک زندگی نیمی از واحدهای مورد بررسی (50%)، نامطلوب بود. در زمینه عادات (عدم استعمال سیگار، استفاده از رژیم غذایی لاغری و داروی لاغری)، اکثریت واحدهای مورد مطالعه (9/74%)، سبک زندگی مطلوب داشتند. همچنین بین متغیرهای پایه تحصیلی (004/0p=)، وضعیت اقتصادی خانواده (043/0p=)، رتبه تولد در خانواده (001/0p=)، میزان تحصیلات مادر (005/0p=) و سبک زندگی ارتباط معناداری وجود داشت.
نتیجه‏گیری: با توجه به این که سبک زندگی نیمی از نوجوانان دختر در ارتباط با پیشگیری از پوکی‌استخوان مناسب نبود، این مسأله قابل توجه و تأمل است و نیازمند انجام بررسی‌های بیشتر و برنامه‌ریزی مسؤولان امر در سطح کلان جهت برطرف شدن مشکلات ذکر شده در سبک زندگی در جامعه می‌باشد.


الهه احمدنیا، الهام شکیبازاده، ترانه امامقلی خوشه چین،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: سبک زندگی در دوران جوانی نقش اساسی در افزایش توده استخوانی بدن و جلوگیری از پوکی‌استخوان دارد. پژوهش حاضر با هدف شناخت سبک زندگی مرتبط با پوکی‌استخوان در دانشجویان دختر دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی زنجان انجام گرفته است.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی 166 نفر از دانشجویان دختر دانشکده پرستاری و مامایی زنجان به روش سرشماری در مطالعه شرکت کردند. اطلاعات در دو بخش مشخصات فردی و ابعاد مختلف سبک زندگی مرتبط با پوکی‌استخوان در قالب پرسشنامه گردآوری گردید. سبک زندگی از نظر وضعیت تغذیه و میزان دریافت کلسیم، میزان فعالیت‌های فیزیکی و عادات (مصرف سیگار، الکل، رژیم‌های دارویی و غذایی لاغری) مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از روش‌های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.

یافته‌ها: 8/56% از دانشجویان مورد مطالعه در زمینه تغذیه دارای سبک زندگی نامطلوب بودند. میانگین دریافت روزانه کلسیم در دانشجویان ساکن خوابگاه 117±533 میلی‌گرم و در دانشجویان غیر خوابگاهی 213±721 میلی‌گرم و از لحاظ آماری متفاوت بود (001/0p<). در مورد فعالیت‌های فیزیکی تنها 2/19% از دانشجویان فعالیت فیزیکی مطلوب داشتند که نوع فعالیت فیزیکی در اکثر آنان (5/83%) پیاده‌روی بود. در مورد عادات (استعمال سیگار، مصرف الکل، پیروی از رژیم‌های دارویی و غذایی لاغری)، 2/98% از دانشجویان، دارای سبک زندگی مطلوب بودند. در این مطالعه، بین وضعیت اقتصادی و میزان دریافت روزانه کلسیم ارتباط معنادار آماری مشاهده شد (047/0=p). تفاوت معناداری بین سبک زندگی و مرتبه تولد، تحصیلات والدین و رشته تحصیلی دانشجویان وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: با توجه به این که سبک زندگی بیش از نیمی از دانشجویان پرستاری و مامایی مورد مطالعه در زمینه تغذیه و فعالیت‌های فیزکی مناسب نبود، آموزش و اطلاع‌رسانی جهت پیروی از سبک زندگی مناسب در پیشگیری از بیماری خاموش پوکی‌استخوان و همچنین برنامه‌ریزی در خصوص بهبود تغذیه دانشجویان و ترویج فعالیت‌های فیزیکی آنان ضروری به نظر می‌رسد.


مژگان میرغفوروند، سکینه محمدعلیزاده چرندابی، طاهره بهروزی‌لک، فاطمه علی‌اصغری،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: برای حفظ و ارتقای سلامتی، تصحیح و بهبود سبک زندگی امری ضروری است. اصلاح سبک زندگی نقش مهمی در سلامتی طولانی مدت زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی­کیستیک دارد. لذا این مطالعه با هدف تعیین وضعیت سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و پیش‌بینی­کننده­های فردی- اجتماعی آن در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک انجام گرفته ­است.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی در مورد 174 زن مبتلا به سندرم تخمدان مراجعه‌کننده به کلینیک­های دولتی و خصوصی زنان و ناباروری شهر ارومیه- ایران در سال 1394 انجام یافته است. داده­ها با استفاده از پرسشنامه­های فردی- اجتماعی و سبک زندگی ارتقا­دهنده سلامت جمع­آوری شد. جهت تحلیل داده‌ها از آمارهای توصیفی و آزمون‌های آماری تی‌مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی چندگانه در SPSS نسخه 21 استفاده شد.

یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار نمره کلی سبک زندگی ارتقادهنده سلامت 3/0±2/2 از محدوده نمره قابل دستیابی 4-1 بود. بیش‌ترین میانگین مربوط به زیرمقیاس تغذیه (5/0±9/2) و کم‌ترین میانگین نمره مربوط به زیرمقیاس کنترل استرس (5/0±2/1) بود. براساس مدل رگرسیون خطی چندگانه، متغیرهای BMI، تحصیلات همسر، اولین فرد حامی و مقدار خون‌ریزی از پیش‌بینی­کننده­های سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در زنان مبتلا به PCOS بودند.

نتیجه‌گیری: با توجه به قرار گرفتن میانگین نمره کلی سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و برخی از ابعاد آن در میانه دامنه نمرات قابل کسب، ضرورت دارد در کنار سایر درمان­ها، بهبود سبک زندگی ارتقادهنده سلامت زنان مبتلا به PCOS با توجه به مؤلفه­های فردی- اجتماعی تأثیرگذار در برنامه کاری مراقبان بهداشتی- درمانی قرار گیرد.


سجاد سعادت، مهرداد کلانتری، محمد باقر کجباف، مظفر حسینی‌نژاد،
دوره 25، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: رفتارهای ارتقادهنده سلامت به­عنوان یک راهبرد مهم برای حفظ و ارتقای استقلال، سلامت و کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماری­های مزمن به رسمیت شناخته شده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه رفتارهای ارتقادهنده سلامت در بیماران ام.اس و افراد سالم انجام یافته است.
روش بررسی: این مطالعه به روش مقطعی- مقایسه­ای در بیماران مبتلا به ام.اس و افراد سالم استان گیلان در سال 1397 انجام یافته است. به­منظور انجام پژوهش 120 بیمار ام.اس (از طریق انجمن ام.اس استان گیلان و سایر مراکز درمانی) و 120 فرد سالم به­شیوه در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع‌آوری داده­ها از پروفایل سبک زندگی ارتقادهنده سلامت استفاده شد. تحلیل داده­ها در نرم­افزار SPSS نسخه 22 انجام یافت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که رفتارهای ارتقادهنده سلامت در بیماران ام.اس به­طور معنادار کم‌تر از افراد سالم است (001/0>p، 238=df، 127/3-=t). نتایج بررسی مؤلفه­ها دلالت بر این داشت که میانگین رتبه­ای مؤلفه­های خودشکوفایی (001/0>p، 191/4-=Z، 500/4948=U)، روابط بین فردی (003/0>p، 957/2-=Z، 12874=U)، مدیریت استرس (008/0>p، 644/2-=Z، 5787=U)، و فعالیت جسمانی (002/0>p، 156/3-=Z، 500/5506=U)، در بیماران ام.اس به­طور معنادار کم‌تر از افراد سالم است. اما بین بیماران ام.اس و افراد سالم در مؤلفه­های مسؤولیت­پذیری در قبال سلامت و تغذیه تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: در مجموع می­توان نتیجه گرفت که شرایط مزمن با کاهش رفتارهای ارتقادهنده سلامت، در بیماران ام.اس همراه است و می­بایست از طریق مداخلات پرستاری و روان‌شناختی مناسب در این زمینه به بیماران آموزش داده شود.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb