مقدمه: بررسی پدیدارشناسی پرستاری ایران، شناخت دیدگاه حرفهای شاغلین آن و فرآیند حرفهای شدن در پرستاری موضوع اصلی این تحقیق کیفی است که به منظور تبیین مناسب و جامع آن، این پدیده در مقایسه با پارادیمی مشابه در یک نظام پرستاری مراقبت محور (سوئد) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
مواد و روش کار: برای انجام این مطالعه از یکی از روشهای تحقیق کیفی تحت عنوان پدیدارشناسی تفسیری استفاده شده است. روش اصلی جمع آوری دادهها در این پژوهش، مصاحبه نیمه سازمان یافته و روش تجزیه و تحلیل درونمایهای بِنِر میباشد. واحدهای پژوهش شامل 1) پرستاران ایرانی 2) پرستاران سوئدی 3) پرستاران ایرانی شاغل در سوئد که فرآیند حرفهای شدن را در ایران گذراندهاند و 4) پرستارانی که ایرانی الاصل بوده اما در سوئد پرستار شدهاند و در زمان تحقیق به عنوان پرستار مشغول به کار بودهاند میگردند.
یافتهها: به جز «پرستاری و تمایلات انسان دوستانه» که در تجربه پرستاری ایران فراگیر نبوده است، برای اکثریت قریب به اتفاق پرستاران ایرانی تجربه پرستاری مترادف با «تجربه مشکلات» بوده است: نظیر مشکلات ناشی از محیط کار، مشکلات فرهنگی اجتماعی و مشکلات ناشی از محتوای غیر چالشی، غیر مطلوب و غیر اقناع کننده وظایف پرستاری. در حالی که مراقبت اساس و پایه کار پرستاری است اما در نظام آموزش پرستاری ایران آموزش مراقبت از جایگاه مناسب برخوردار نبوده و نیاز جدی به بازنگری در برنامه آموزشی این حرفه وجود دارد.
نتیجهگیری: در پیکره پرستاری ایران فرسودگی روانی به طور واضح و شفافی به چشم میخورد و هم چون سایه بانی بزرگ بر بدنه جامعه پرستاری ایران سایه انداخته است. این فرسودگی روانی ناشی از ماهیت وظایف پرستاری در ایران، ماهیت راهوار گونه و روتین محور بخش، محتوای غیر حرفهای آن در عرصه عمل، غیر تخصصی بودن کار پرستاری است و همچنین به لحاظ تأثیر نگرش منفی فرهنگی- اجتماعی در برخورد با این حرفه و تأثیر آن بر سرنوشت فردی و یا خانوادگی و در مجموع پیشرفتهای فردی در زندگی پرستاران بوده است. مجموعه این عوامل پرستاری ایران را به صورت یک شغل در مقایسه با یک حرفه در حال توسعه در سوئد تقلیل داده است.