جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای فراتحلیل

فائزه غفوری، مهشید طاهری، افروز مردی، نسرین سرافراز، رضا نگارنده،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: با در نظر گرفتن لزوم عملکرد بالینی مبتنی بر شواهد در سال‌های اخیر، رشته‌های بالینی همانند پرستاری و مامایی نیاز ویژهای به مطالعات مرور نظاممند و متاآنالیزها پیدا کردهاند. اما مطالعات مرور نظام‌مند و فراتحلیل‌ها نیز ممکن است، مانند هر نوع مطالعه دیگر به شکلی ضعیف طراحی و اجرا شوند. لذا دستورالعمل‌های خاصی برای چگونگی گزارش چنین مطالعاتی در نظر گرفته شده است. بیانیه PRISMA یکی از تازه‌ترین پیشرفت‌ها برای بهبود گزارش مطالعات مرور نظام‌مند است. پژوهش حاضر به بررسی کیفیت گزارش مطالعات مرور نظام‌مند و فراتحلیل در مجلات علمی پژوهشی پرستاری و مامایی داخل کشور براساس بیانیه PRISMA می‌پردازد.

روش بررسی: در این مطالعه، کلیه مجلات پرستاری و مامایی کشور (فارسی و انگلیسی) که در فاصله سالهای 1389 تا 1394 در کشور ایران و در پایگاه‌های اطلاعاتیSID ،Magiran ،Irandoc ، Iranmedex، Google Schoolar نمایه می‌شوند، با استفاده از کلید‌ واژگان مرور نظام‌مند، مرور سیستماتیک، مرور ساختارمند، متاآنالیز و فراتحلیل مورد جستجو قرار گرفتند. از 44 مقاله یافت شده، پس از اعمال معیارهای ورود به مطالعه، تعداد 16 مقاله باقی ماند که با استفاده از بیانیه PRISMA مورد بررسی قرار گرفت و داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون مجذور کای در نرم‌افزار SPSS v.16 تحلیل شد.

یافته‌ها: میزان انطباق کلی کیفیت مقالات مرور نظام‌مند و فراتحلیل مورد بررسی در این پژوهش، براساس معیارهای بیانیه PRISMA، 63% برآورد شد. بیش‌ترین کمبودهای کیفیت در بخش روش پژوهش مقاله نویسی به میزان 57% تخمین زده شد. مشخص‌ترین نقصان گزارش‌ مقالات مرور نظام‌مند و فراتحلیل مورد بررسی، مربوط به خطاهای موجود در مطالعات اولیه و خطاهای حاصل از ترکیب نتایج این مطالعات و عدم اشاره به این سوگیری‌ها بوده است.

نتیجه‌گیری: در این پژوهش، کیفیت گزارش مطالعات مرور نظام‌مند و فراتحلیل مجلات پرستاری و مامایی ایران در سطح متوسط برآورد گردید که محتمل‌ترین دلیل آن می‌تواند عدم توجه کافی نویسندگان به بیانیه PRISMA و یا عدم استفاده از آن در داوری مقالات باشد. بنابراین توصیه می‌شود که سهم مناسبی از برنامه‌های آموزشی روش تحقیق، به مطالعات مرور نظام‌مند و آشناسازی با معیارهای معتبری همچون PRISMA اختصاص داده شود.


آرزو کریمی، سلمان دلیری، کورش سایه‌میری،
دوره 22، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: خشونت در دوران بارداری، هم مادر و هم جنین را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط خشونت فیزیکی، جنسی و روانی در دوران بارداری با تولد نوزاد کم وزن در جهان، به صورت فراتحلیل انجام یافته است.

روش بررسی: در این مطالعه فراتحلیل، مقالات فارسی و انگلیسی زبان منتشر شده از ابتدای سال 1995 تا پایان 2015 بررسی شد. جستجو در بانک­های اطلاعاتی Scopus، Medline، EMBASE، Pubmed، Web of Science، SID، Medlib، Magiran، Irandoc، Science Direct، Google scholar با استفاده از واژگان کلیدی خشونت دوران بارداری، کم وزنی بدو تولد، خشونت جسمی، جنسی و روانی و ترکیبات آن صورت گرفت. نتایج مطالعات با استفاده از مدل اثرات تصادفی در فراتحلیل با هم ترکیب شدند. ناهمگنی مطالعات با استفاده از شاخص I2 و متارگرسیون ارزیابی و تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار STATA v.11.2 و SPSS v.16 انجام یافت.

یافته‌ها: از تعداد 254 مقاله یافت شده، 16 مقاله مرتبط، با تعداد نمونه 117287 نفر وارد مطالعه شد. نتایج فراتحلیل نشان داد، خشونت فیزیکی، روانی و جنسی در دوران بارداری به ترتیب موجب افزایش 61/1:OR(28/2 -04/2: %95CI)، 26/1:OR (56/1-02/1: %95CI) و 26/1:OR (56/1-02/1: %95CI) برابر خطر تولد نوزاد کم وزن در مادران مواجهه یافته می‌شود.

نتیجه‌گیری: خشونت فیزیکی، روانی و جنسی در دوران بارداری موجب افزایش تولد نوزاد کم وزن در مادران مواجهه یافته می‌شود. لذا پیشنهاد می‌گردد غربالگری مادران و انجام مشاوره توسط پزشکان و کارکنان آموزش دیده، قبل و طی بارداری در برنامه‌های مراقبت از زنان قرار گیرد.

زمینه و هدف: وزن هنگام تولد یکی از مهم‌ترین شاخص‌های ارزیابی وضعیت بهداشتی جامعه می‌باشد. خشونت در دوران بارداری، هم مادر و هم جنین را تحت تأثیر قرار می‌دهد و منجر به عواقب غیرقابل جبرانی می‌شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط خشونت فیزیکی، جنسی و روانی در دوران بارداری با تولد نوزاد کم وزن در جهان، به صورت فراتحلیل انجام یافته است.

روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه فراتحلیل است که در مورد مقالات فارسی و انگلیسی زبان منتشر شده از ابتدای سال 1995 تا پایان سال 2015 انجام یافته است. مقالات یاد شده با جستجو در بانک­های اطلاعاتی Scopus، Medline، EMBASE، Pubmed، Web of Science، SID، Medlib، Magiran، Irandoc، Science Direct، Google scholar با استفاده از واژگان کلیدی خشونت دوران بارداری، کم وزنی بدو تولد، خشونت جسمی، جنسی و روانی و ترکیبات آن‌ها استخراج شدند. نتایج مطالعات با استفاده از مدل اثرات تصادفی در فراتحلیل با هم ترکیب شدند. ناهمگنی مطالعات با استفاده از شاخص I2 و متارگرسیون ارزیابی و تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار STATA v.11.2 و SPSS v.16 انجام یافت.

یافته‌ها: از تعداد 254 مقاله یافت شده، 16 مقاله مرتبط، با تعداد نمونه 117287 نفر وارد مطالعه شد. نتایج فراتحلیل نشان داد، خشونت فیزیکی، روانی و جنسی در دوران بارداری به ترتیب موجب افزایش 61/1:OR(28/2 -04/2: %95CI)، 26/1:OR (56/1-02/1: %95CI) و 26/1:OR (56/1-02/1: %95CI) برابر خطر تولد نوزاد کم وزن در مادران مواجهه یافته می‌شود.

نتیجه‌گیری: براساس نتایج، خشونت فیزیکی، روانی و جنسی در دوران بارداری موجب افزایش تولد نوزاد کم وزن در مادران مواجهه یافته می‌شود. لذا پیشنهاد می‌گردد مسؤولان ذیربط با اجرای برنامه‌های آموزشی و مداخله‌ای، غربالگری مادران و انجام مشاوره توسط پزشکان و کارکنان آموزش دیده، قبل و طی بارداری نسبت به شناسایی مادران در معرض خطر و کنترل مواجهه با خشونت در آن‌ها اقدام نمایند.


فاضل دهون، زهرا مختاری، مرضیه اصلانی، فریبا ابتکار، رضا قانعی قشلاق،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب سرسوزن نوعی خطر شغلی است. دانشجویان علوم پزشکی به دلیل کمبود مهارت، تجارب بالینی و دانش محدود خود ممکن است، بیش از دیگران در معرض آسیب سرسوزن قرار گیرند. این مرور سیستماتیک و فراتحلیل با هدف برآورد شیوع آسیب سرسوزن در دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی در ایران انجام یافته است.
روش بررسی: در مطالعه مرور سیستماتیک و فراتحلیل حاضر، 22 مقاله داخلی منتشر شده به زبان‌های فارسی و انگلیسی وارد مطالعه شد. جستجوی مقالات در پایگاه‌های اطلاعاتی ملی Scientific Information Database (SID)، MagIran، IranMedex و پایگاه‌های بین‌المللی Google Scholar، Wbe of Science، PubMed و Scopus بدون محدودیت زمانی انجام یافت. داده‌ها با استفاده از روش فراتحلیل و مدل اثرات تصادفی تحلیل شد.
یافته‌ها: شیوع کلی آسیب سرسوزن در دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی 47% (با فاصله اطمینان 95%: 55%-39%) بوده است. بین پوشش واکسیناسیون، سن نمونه‌ها و حجم نمونه مطالعات با شیوع آسیب سرسوزن ارتباطی وجود نداشت. شیوع آسیب سرسوزن با افزایش سال انتشار مقالات (03/0=p) به‌طور معناداری کاهش و با عدم گزارش آسیب سرسوزن شیوع این آسیب (049/0=p) به‌طور معناداری افزایش یافته است.
نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع بالای آسیب سرسوزن در دانشجویان علوم پزشکی کشور برگزاری برنامه‌های آموزشی متمرکز بر استفاده صحیح از وسایل تیز و برنده، اهمیت گزارش‌دهی و اصلاح رفتارهای کاری مثل خودداری از درپوش گذاری مجدد سوزن‌ها برای کاهش وقوع آسیب‌های سرسوزن ضروری به نظر می‌رسد.
 
امیر واحدیان عظیمی، فرشید رحیمی بشر، حسین امینی، محمود ثالثی، فاطمه الحانی،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: توانمندی، فرآیندی پویا، مثبت، تعاملی و اجتماعی است که به بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیمارهای مزمن منجر می­شود. هدف مرور سیستماتیک و فراتحلیل حاضر تعیین تأثیر الگوی توانمندسازی خانواده محور بر کیفیت زندگی بزرگ‌سالان مبتلا به بیماری­های مزمن است.
روش بررسی: با جستجوی عبارت «توانمندسازی خانواده محور» در پایگاه­های فارسی SID، MagIran، IranMedex، IranDoc و Googlescholar و معادل انگلیسی آن در Scopus، Pubmed، Webofscience، Proquest و Science direct کلیه مطالعات مرتبط استخراج شد. کیفیت روش‌شناسی مقالات با استفاده از ابزار Cochrane risk of bias بررسی شد. جهت تحلیل از مدل اثرات تصادفی استفاده و ناهمگنی مطالعات با شاخص I2 تعیین شد. داده­ها با نرم‌افزار STATA نسخه 11 تحلیل شد.
یافته‌ها: از 647 مطالعه اولیه تنها 8 مطالعه به تأثیر الگوی توانمندسازی خانواده محور بر کیفیت زندگی بیماران بزرگ‌سال با استفاده از ابزار SF36 پرداخته بودند. تفاوت میانگین استاندارد شده ادغام یافته ابعاد 8 گانه کیفیت زندگی عبارت بود از: عملکرد فیزیکی 781/1، محدودیت نقش فیزیکی 416/1، درد جسمانی 987/0، سلامت عمومی 352/1، عملکرد اجتماعی 010/1، سلامت روانی 122/1، محدودیت نقش روانی 656/0 و شادابی (361/1).
نتیجه‌گیری: اجرای الگوی توانمندسازی خانواده محور بر نمرات ابعاد هشت گانه کیفیت زندگی براساس پرسشنامه SF-36 تأثیر معناداری داشته است. به منظور ارتقای کیفیت زندگی بیماران بزرگ‌سال مبتلا به بیماری­های مزمن اجرای الگوی توانمندسازی خانواده محور توصیه می­شود.
 
ربابه خلیلی، علی رحمانی، سجاد پیوسته، مهدی راعی،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: اگر چه کنترل درد در بیماران دچار سوختگی در سال­های اخیر بهبود یافته است، اما همچنان عدم اثربخشی برخی اقدامات درمانی در جهت کاهش درد در این گروه از بیماران به‌عنوان یک موضوع چالش‌انگیز برای کارکنان مراقبت سلامت باقی‌مانده است. این مطالعه مروری با هدف بررسی مداخلات پرستاری در حوزه کاهش درد در بیماران دچار سوختگی انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه مروری سیستماتیک و فراتحلیل اطلاعات مربوط از پایگاه‌های اطلاعاتی، PubMed ، Science Direct  ، SID  ، Irandoc ، Cochranelibrary ، Scopus با کلمات کلیدی فارسی: مداخلات پرستاری، درد، سوختگی و کلید واژه‌های انگلیسی معادل آن‌ها در بازه زمانی 2020-2010 جستجو شد. جهت افزایش اعتبار و پایایی مطالعه، سه نفر کیفیت مقالات را به‌طور جداگانه مورد ارزیابی قرار دادند و جهت ارزیابی مقالات از معیار جداد استفاده شد.
یافته‌ها: پس از بررسی 181 مقاله در پایگاه‌های اطلاعاتی، 19 مقاله مرور نظام‌مند شدند. مداخلات پرستاری انجام یافته در جهت کاهش درد بیماران سوختگی شامل استفاده از تکنیک‌های تنفسی، استفاده از پانسمان‌های جدید، آرام‌سازی عضلانی، موسیقی درمانی، تحریک الکتریکی از طریق پوست (TENS) و مغز، بازی درمانی، آروماتراپی، استفاده از ذکر خدا، ماساژ، تصویرسازی هدایت شده، استفاده از تکنیک حواس‌پرتی، حساسیت‌زدایی با حرکات چشم بود. در ۸ مطالعه فراتحلیل شده، اختلاف میانگین کل کاهش نمره درد برابر (78/1-78/0CI: 95/0%) 28/1 برآورد شد.
نتیجه‌گیری: اکثر مداخلات پرستاری باعث کاهش درد سوختگی بیماران شده بودند. روش‌های کاهش درد با قابلیت کاربرد ساده‌تری، همچون آرام‌سازی عضلانی ، تصویرسازی هدایت شده و مراقبت معنوی مورد تأکید است.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb