طلعت خدیوزاده، زهرا هادیزاده طلاساز، محمدتقی شاکری،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: تأخیر در شروع فرزندآوری با کاهش فرزندآوری در خانواده و خطر بارداری در سنین بالا برای مادر همراه است. نظریه یادگیری اجتماعی برای روشن شدن تعامل میان عوامل فردی، عوامل محیطی و رفتار استفاده میشود. در راستای درک عوامل زمینهساز این تأخیر، مطالعه حاضر با هدف پیشبینی عوامل مرتبط با تأخیر در زمان اولین فرزندآوری در زنان جوان متأهل با استفاده از نظریه یادگیری اجتماعی بندورا انجام یافته است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی- همبستگی است جامعه پژوهش را زنان متأهل بارور مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی و درمانگاههای زنان و زایمان بیمارستانهای آموزشی شهر مشهد در سالهای 95-1394 تشکیل میدادند. تعداد نمونهها 284 نفر بودند. ابزار جمعآوری دادهها 5 پرسشنامه عوامل فردی و اجتماعی بود. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آمارهای توصیفی و آزمونهای همبستگی پیرسون، اسپیرمن، رگرسیون خطی و رگرسیون چندگانه انجام گرفت.
یافتهها: میانگین سن افراد شرکتکننده در پژوهش 2/4±99/27 و میانگین فاصله ازدواج تا تولد نخستین فرزند 96/1±22/3 سال بود که 25/1 سال از فاصله مطلوب بین ازدواج تا فرزندآوری بیشتر بود. رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که انگیزههای باروری مثبت و منفی، خودکارآمدی درک شده مادری، ارتباط زوجها، تعداد خواهران و باورهای مذهبی مرتبط با فرزندآوری بر فاصله بین ازدواج تا شروع باروری تأثیر دارند (01/0p<).
نتیجهگیری: عواملی که در پیشبینی تأخیر در اولین رفتارهای باروری نقش دارد، با بهکارگیری نظریه یادگیری اجتماعی بندورا شناسایی گردید. جهت طراحی برنامههای مداخلهای برای انجام سیاستهای افزایش فرزندآوری باید این دو دسته از عوامل با هم در نظر گرفته شود.
نادیا جلال رزاقی، خدیجه حاجی میری، مینا هاشمی پرست،
دوره 29، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: در طی سالهای اخیـر، تغییرات گستردهای در روند فرزندآوری خـانوادهها ایجـاد شـده، بهطوری که تمایل به فرزندآوری و داشتن فرزندان بیشتر در میان خانوادههای ایرانی با کاهش چشمگیری مواجه بوده است. لذا مطالعه حاضر با هدف تبیین مؤلفههای تعیینکننده تصمیمگیری فرزندآوری در زنان و مردان سنین باروری انجام گرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی است. مشارکتکنندگان تعداد 19 نفر از زنان و مردان همسردار سنین باروری ساکن شهر زنجان بودند که در سال 1402 به روش نمونهگیری هدفمند و با رعایت اصل حداکثر تنوع، انتخاب و پس از کسب رضایت آگاهانه وارد مطالعه شدند. دادهها با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختار یافته انفرادی تا زمان رسیدن به اشباع نظری گردآوری و به طور همزمان تحلیل شد. برای مدیریت تحلیل دادههای متنی از نرمافزار MAXQDA نسخه ۲۰۲۰ استفاده شد.
یافتهها: در طی فرآیند استقرایی تحلیل دادهها، هفت طبقه اصلی شامل الگوپذیری اجتماعی، بازاندیشی مدرن در ساختار خانواده، مقتضیات اجتماعی و اقتصادی، دغدغههای نوین فرزندپروری، مسؤولیتگریزی و آسایش طلبی، تجارب پیشینه ناخوشایند و چالشهای سنی به عنوان مؤلفههای تعیینکننده تصمیمگیری فرزندآوری استخراج شد. طبقه مقتضیات اجتماعی و اقتصادی با 505 کد باز بیشترین مفهوم تکرارشونده در تمام مصاحبهها بود.
نتیجهگیری: هنجار شدن کم فرزندی در جامعه و تغییر ارزشها و نگرشهای افراد در راستای معنای فرزند از یک سو و معضلات اقتصادی و اجتماعی از سوی، دیگر افراد را به سوی کم فرزندخواهی سوق داده است. همچنین کم فرزندخواهی پاسخی است به گرایشهای فردگرایی زنان و مردان و گریز از دغدغههای فرزندپروری.