8 نتیجه برای محیط
اکبر چراغی، ناصر بحرانی، رسول ملکفر،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1383 )
چکیده
ایده فنآوری مهندسی مولکولی یا نانوتکنولوژی اولین بار توسط ریچارد فایمن در سال 1959 مطرح شد. نانوتکنولوژی در واقع فنآوری پیادهسازی ساختار مولکولی مورد نظر با دقت اتمی است. در این مقاله اهمیت راهبردی این فنآوری و ارتباط آن با فنآوری ذرات ریز در علوم پزشکی و زیست محیطی بحث شده است. در ابتدا به بررسی پتانسیل موجود مؤسسات ملی بهداشت و بنیاد علوم در سالهای 2000 و 2001 با در نظر گرفتن بودجههای اختصاص داده شده در کشور ایالات متحده، به عنوان کشور پیشرو در فنآوری نانومتری در زمینه مراقبتهای بهداشتی، پزشکی و زیست محیطی میپردازیم. بررسی مواد زیستی (واسطههای مشترک بافت زنده و ماده بیجان و مواد سازگار محیطی)، وسایل (حسگرهای محیطی و ابزارهای تحقیقاتی) و درمان شناسی (سیستم رساندن دارو و ژن به بدن) از جمله مواردی است که بحث شده است. بلوکهای مولکولی سازندهی حیات (لیپیدها، پروتئینها، اسید نوکلئیکها، کربوهیدراتها و جایگزینهای غیر بیولوژیکی آنها) همگی در زمرهی موادی هستند که به دلیل برخورداری از ابعاد، تکرارپذیری و مقیاس نانویی ویژگیهایی بینظیر دارند. در صورت به کارگیری سطوح و وسایل نانو، از جمله لیزرهای مادون قرمز در محدودهی فرکانسی 1000 نانومتر و لیزر گازی هلیوم- نئون He-Ne در طول موج 8/632 نانومتر، با توانی در حد چند میلی وات، میتوان فرآیندهای کنونی و طاقتفرسای زنجیرهبندی ژنوم و رمزگشایی ژنها را به شدت متحول کرد و بر کارایی آنها افزود. افزایش توانمندی ما در شناسایی چارچوب ارثی افراد، تحولی انقلابی در تشخیص پزشکی و درمان به همراه خواهد داشت. نانوتکنولوژی علاوه بر تسهیل مصرف بهینه دارو و فرمولها، راههای جدیدی را برای رساندن دارو به بدن ابداع میکند که این به نوبهی خود پتانسیل درمانی داروها را به شدت گسترش میدهد.
لیدا نیکفرید، خجسته نسیمه، آرش قنبریان،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف:مطالعه حاضر به دلیل احتمال بروز عفونتهای سیستمیک و موضعی ناشی از ورود کاتتر به داخل وریدهای محیطی به منظور تعیین ارتباط زمان ماندگاری کاتترهای وریدی محیطی با میزان بروز عوارض رگگیری در نوزادان و کودکان بستری انجام شد.
روش بررسی: برای انجام این مطالعه توصیفی - مقطعی، تعداد 108 نوزاد و کودک به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و در یک دوره دو ماهه انتخاب و از نوک کاتتر آنها (بعد از خارج کردن به هر دلیل) کشت انجام شد. برای تمام نمونهها یک پرسشنامه حاوی اطلاعات فردی و اطلاعات مرتبط با رگگیری تکمیل گردید. شرایط رگگیری برای تمام نمونهها یکسان و شرط پذیرش، نبود کشت مثبت خون بعد از 24 ساعت بود. وجود حتی یک کلنی در نوک کاتتر مثبت فرض شد و یکی از نمونهها به دلیل مثبت بودن کشت خون از مطالعه خارج گردید. نتایج با نرمافزار SPSS و آزمون آماری مجذور کای تحلیل شد.
یافتهها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد میزان شیوع کلونیزاسیون نوک کاتتر ورید محیطی در کودکان و نوزادان بستری، 6/33% و شایعترین ارگانیسم استافیلوکوک کوآگولاز منفی (50% موارد مثبت) میباشد. از نظر بالینی به نظر میرسید افزایش ماندگاری کاتتر با افزایش میزان کلونیزاسیون همراه است، اما به غیر از داروی مصرفی وریدی هیچ کدام از متغیرها شامل سن، جنس، زمان سپری شده از بستری، نوع بخش، محل کاتتر، زمان سپری شده از زمان رگگیری، تغذیه کامل وریدی، ارتباط معنادار آماری با کلونیزاسیون سر کاتتر نشان ندادند. کلونیزاسیون در گروه دریافتکننده آنتیبیوتیک وریدی کمتر و در گروه دریافتکننده داروهای ضد تشنج بیشتر از بقیه گروهها مشاهده شد. از طرف دیگر بین کلونیزاسیون و بروز عوارض موضعی کاتتریزاسیون ارتباط معناداری به دست نیامد.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد افزایش زمان ماندگاری کاتتر وریدی محیطی در نوزادان و کو دکان از 48 ساعت به 72 ساعت موجب افزایش خطر بروز عوارض کاتتریزاسیون مانند فلبیت و نشت زیرپوستی مایع نمیگردد.
مهرداد رفعتی رحیمزاده، علی ذبیحی، سیدجواد حسینی،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مواجهه با خشونت در محیط کار به عنوان عامل خطر تهدید کننده سلامتی کارکنان محسوب میشود. کارکنان مراکز درمانی به ویژه پرستاران بیشتر از سایر کارکنان در معرض خطر تهدید، خشونت فیزیکی و کلامی قرار میگیرند، لذا هدف از این مطالعه بررسی مواجهه پرستاران با تهدید، خشونت کلامی و فیزیکی در بیمارستان میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه زمینهای کلیه پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بابل (302 نفر) در سال 1388 مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد شده مربوط به خشونت محل کار در واحدهای سلامت، مشتمل بر 4 بخش (اطلاعات جمعیتشناختی، تهدید، خشونت کلامی و فیزیکی) بود که توسط پرستاران تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل یافتهها از آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی (2c و آزمون دقیق فیشر) در نرمافزار SPSS v.16 استفاده شد.
یافتهها: 5/72% پرستاران در طول دوره کاری خود، مورد خشونت قرار گرفته بودند. خشونت علیه پرستاران مرد بیشتر از پرستاران زن بوده است. همچنین بیشترین عامل خشونت علیه پرستاران، همراهان بیمار بودهاند.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد در این مطالعه میزان خشونت علیه پرستاران بالا بوده و بیشترین میزان خشونت علیه پرستاران، توسط همراهان بیمار صورت گرفته است. لذا جهت به حداقل رساندن خشونت در محیط بیمارستان بایستی از سوی مسؤولان امر راهبردهای پیشگیرانه مناسب، اجرای مدیریت صحیح، اقدامات محافظتکننده مناسب و آموزش همگانی در نظر گرفته شود.
میترا ذوالفقاری، پویا فرخنژاد افشار، احمدعلی اسدی نوقابی، مهدی اجری خامسلو،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: کاهش کیفیت خواب از مشکلات شایع بیماران بستری در بخشهای مراقبت ویژه است. خواب مناسب و کافی برای سلامت و بهبودی ضروری است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر راهکارهای تعدیل عوامل محیطی بر خواب بیماران بستری در واحد مراقبت کرونری بوده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مداخلهای نیمه تجربی و یک سوکور است. نمونه مورد مطالعه تعداد 60 بیمار بستری در بخش مراقبت ویژه قلب بیمارستان شریعتی بودند که از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه شاهد کیفیت خواب در ابتدای بستری و سه روز بعد از آن با استفاده از شاخص کیفیت خواب پیتسبورگ اندازهگیری شد و در گروه آزمون به همین روش کیفیت خواب بیماران همراه با انجام راهکارهای تعدیل عوامل محیطی شامل: تنظیم نور محیط و کاهش صدا در طی سه روز بستری سنجیده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (مجذور کای و تیزوج و مستقل) در نرمافزار SPSS v.18 استفاده شد.
یافتهها: یافتههای تحقیق حاضر کاهش معناداری را در کیفیت خواب گروه شاهد پس از بستری، نسبت به گروه آزمون نشان داد (001/0p<). اما تغییرات کیفیت خواب قبل و بعد از بستری در گروه آزمون از لحاظ آماری معنادار نبود (08/0=p).
نتیجهگیری: کیفیت خواب گروه شاهد پس از بستری کاهش معناداری را نشان داد، در حالی که در کیفیت خواب گروه آزمون تغییر معناداری مشاهده نشد. بنابراین استفاده از راهکارهای تعدیل عوامل محیطی میتواند کیفیت خواب بیماران را پس از بستری در واحد مراقبت کرونری بهبود دهد.
مژگان ریواز، عباس عبادی، مرضیه مومننسب،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
نظامهای بهداشتی جهان وارد یک دوره بحرانی از کمبود منابع انسانی شدهاند. کمبود پرستار واجد شرایط بهعنوان یکی از بزرگترین موانع دستیابی به اثربخشی نظامهای بهداشتی مطرح شده است (1). به گزارش سازمان بهداشت جهانی (2014)، در حال حاضر کمبود 2/7 میلیون مراقب سلامت در سطح بینالمللی وجود دارد. تخمین زده میشود این کاهش، تا سال 2035 به 9/12 میلیون نفر برسد (2). بهسخن دیگر، تأمین پرستاران شایسته جهت توسعه نظامهای بهداشتی و دستیابی به پیامدهای مثبت مراقبتی و تضمین ایمنی بیماران یک دغدغه جهانی است (3). کمبود پرستار در ایران نیز بهعنوان یک دغدغه برای مدیران و چالش اساسی برای نظام سلامت مطرح است. به گزارش معاونت پرستاری وزارت بهداشت و آموزش پزشکی تعداد پرستاران شاغل در ایران 140000 نفر میباشد، در حالی که برای ارایه مراقبت ایدهآل به 260000 پرستار نیاز است (4). این در حالی است که کفایت پرستاران شایسته از اجزای ضروری در یک محیط کار پرستاری حرفهای میباشد (5). محیطهای کاری نامطلوب، کمبود منابع، بارکاری نامتعادل، عدم تناسب نسبت پرستار به بیمار، افزایش امور نوشتاری، مستندسازیهای زیاد (5)، فقدان مدیریت حمایتی، حقوق ناکافی و کاهش مجوز استخدام چالشهای مهمی هستند که نظام سلامت ایران را علیرغم وجود تعداد زیادی دانشآموخته پرستاری جوان، با بحران شدید کاهش پرستار مواجه کرده است (6). شواهد بیانگر این است که محیط عملکرد پرستاری در جذب و نگهداشتن پرستاران خبره و تضمین کیفیت مراقبت و ایمنی بیماران تأثیرات چشمگیری دارد (7). محیطهای کاری نامطلوب با پیامدهای منفی برای بیماران از جمله افزایش میزان مرگ و میر، افزایش خطاهای دارویی و یا سقوط بیمار مرتبط هستند (8و9). همچنین محیطهای کاری ناسالم از علل مهم جابهجایی، ترک خدمت پرستاران کارآمد، بازنشستگی زودهنگام، نارضایتی و فرسودگی شغلی پرستاران محسوب میشوند (10و11). لذا، تلاش در جهت خلق محیطهایی که پرستاران شایستهای را جذب و حفظ کند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. برای ارتقای محیط کار پرستاران راهبردهای مختلفی پیشنهاد شده است. در این راستا، جذابیت محیطهای کاری، پایهای جهت افزایش کیفیت این محیطها است (12).
امروزه بیمارستانهایی تحت عنوان «بیمارستانهای مگنت (جذاب)» وجود دارند که در جذب و حفظ پرستاران خبره شهرت دارند. واژه «بیمارستان مگنت» اولین بار در ایالات متحده استفاده شد. در اوایل دهه 1980 همزمان با بحران شدید کاهش پرستار در آمریکا، مطالعات گستردهای به منظور بررسی ساختارهای سازمانی بیمارستانهای مگنت آغاز شد. در مطالعهای، آکادمی پرستاران آمریکا 41 بیمارستان را که در جذب و حفظ پرستاران خبره و متخصص شهرت داشتند، شناسایی کرد و از اصطلاح «مگنت» بهعنوان یک استاندارد طلایی برای عملکرد پرستاری، جهت این بیمارستانها استفاده کرد (13). بیمارستانهای مگنت از جهت دسترسی به اهداف در پنج حوزه شامل: رهبری تحولگرا، توانمندسازی ساختاری، دانش جدید، نوآوری، پیشرفتها و نتایج تجربی مورد ارزیابی قرار میگیرند (14). این بیمارستانها با داشتن ساختار سازمانی متفاوت نسبت به بیمارستانهای غیرمگنت، نقش مهمی بر رضایت شغلی و ابقای پرستاران ایفا میکنند (15). از مهمترین دلایل جذابیت این بیمارستانها، داشتن محیطهای کاری مبتنی بر تصمیمگیری غیرمتمرکز، استقلال، کنترل بر عملکرد، کفایت پرستار به لحاظ کیفی و کمی، مدیریت حمایتی، ارتباطات بینحرفهای اثربخش و توسعه حرفهای است (16). به عبارت دیگر، ساختارهای سازمانی بیمارستانهای مگنت، با افزایش استقلال، اختیار و متعاقب آن بهبود رضایت شغلی باعث توانمندسازی پرستاران میشوند. این بیمارستانها مجموعهای از استانداردهای محیط کار را در راستای حمایت از عملکرد حرفهای پرستاری طراحی کردهاند (17). مطالعات نشان میدهند بیمارستانهای مگنت، محیط کار سالمتری را همراه با افزایش رضایت شغلی برای پرستاران و پیشآگهی بهتر برای بیماران، در مقایسه با بیمارستانهای غیرمگنت تأمین میکنند (18و19). در سالهای اخیر توسعه بیمارستانهای مگنت در کشورهای مختلف بهصورت فزایندهای گسترش یافته است. با توجه به پیچیدگی پدیده کمبود پرستار، توجه به عواملی که در جذب، ابقا و افزایش بهرهوری پرستاران مؤثر هستند، در مقابله با چالش کمبود پرستار حایز اهمیت است (20).
نتیجهگیری
نارضایتی پرستاران از محیط کاری و در نتیجه کاهش پرستاران تحصیل کرده و کارآمد، چالشی مهم در نظام سلامت ایران میباشد. لذا، حل این بحران جهت پیشگیری از پیامدهای ناخواسته بهداشتی، حیاتی و حایز اهمیت است.
در این راستا، مدیران پرستاری و سیاستگذاران حوزه سلامت میتوانند با استفاده از ویژگیهای بیمارستانهای مگنت، یک محیط کاری با کیفیت را در جهت افزایش جذب و حفظ شاغلان حرفههای سلامت، خصوصاً پرستاران طراحی کنند. این امر نه تنها رضایت شغلی پرستاران را بهدنبال خواهد داشت، بلکه منجر به افزایش کیفیت مراقبت و تضمین ایمنی بیماران خواهد شد.
سارا سادات حسینی اسفیدارجانی، رضا نگارنده، لیلا جانانی، اسمعیل محمدنژاد، الهام قاسمی،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: پرستاران نقش مهمی در نظام سلامت دارند و ترک خدمت آنها موجب اختلال در عملکرد آن میشود. مطالعه حاضر با هدف تعیین تمایل به ترک خدمت و ارتباط آن با محیط کار سالم پرستاران انجام یافته است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در سال 1395 در مورد 295 پرستار در مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) انجام گرفت. پرستاران به روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده با اختصاص تناسبی انتخاب شدند و فرم مشخصات فردی، پرسشنامه محیط کار سالم و مقیاس پیشبینی ترک خدمت را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای آماری تیمستقل، آنالیز واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه در نرمافزار SPSS نسخه 20 تحلیل گردید.
یافتهها: میانگین نمره پیشبینی ترک خدمت که دامنه تغییرات آن بین 12 تا 60 میباشد، (38/4)21/36 به دست آمد. در بررسی محیط کار سالم، بعد رهبری قابل اعتماد بیشترین میانگین (3±60/9) و بعد برقراری ارتباط ماهرانه کمترین میانگین (74/2±97/8) را کسب کرد. بین بعد شناخت هدفمند محیط کار سالم و تمایل به ترک خدمت همبستگی معنادار اما ضعیفی وجود داشت (024/0=p، 135/0-=r) همچنین نمره پیشبینی ترک خدمت در مردان به طور معناداری بیشتر از زنان بود (023/0=p).
نتیجهگیری: هرچند در مطالعه حاضر ارتباطی میان ترک خدمت و محیط کار سالم مشاهده نشد، اما با توجه به اهمیت جذب و ابقای پرستاران لازم است دلایل این امر از جمله ویژگیهای محیط کار مورد بررسی بیشتر قرار گرفته و تدابیر لازم اتخاذ گردد.
حسین ابراهیمی، حسین نامدار ارشتناب، محمد اصغری جعفرآبادی، مریم وحیدی،
دوره 25، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ایجاد و حفظ محیط ایمن، یک بخش مهم از مراقبت در بخشهای روانپزشکی است. نتایج مطالعات قبلی نشان میدهد که برخی ویژگیهای محیط فیزیکی، ایمنی بخش را تسهیل میکند. تجارب افرادی که بیشترین حضور در این محیطها را دارند، میتواند بهترین منبع جهت شناسایی این ویژگیها باشد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تبیین درک بیماران و کارکنان از ویژگیهای محیط فیزیکی ایمن در بخشهای روانپزشکی انجام یافته است.
روش بررسی: در این مطالعه کیفی توصیفی اکتشافی، هفت نفر از بیماران در حال ترخیص و نوزده نفر از کارکنان شاغل در بخشهای روانپزشکی مورد مصاحبه قرار گرفتند و همچنین 84 ساعت مشاهده در عرصه صورت گرفت. دادهها با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی با روش Graneheim و Lundman تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که محیط فیزیکی ایمن در بخشهای روانپزشکی به معنای «داشتن محیط زندگی عاری از حوادث» است. این درونمایه، انتزاعی شده دو طبقه اصلی شامل «داشتن طرح پیشگیریکننده از حوادث» و «داشتن محیط زندگی طبیعی (نرمال)» است. «حذف یا تعدیل اسباب حادثه آفرین»، «بخشهای متناسب با ویژگی بیماران» و «شرایط تسهیلکننده عملکرد کارکنان» زیرطبقات طبقه داشتن طرح پیشگیریکننده از حوادث و «فعالیتهای هدفمند و معنادار»، «شرایط سالم و خوشایند» و «تأمین حریم بیمار» زیرطبقات طبقه «داشتن محیط زندگی طبیعی (نرمال)» است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، جهت پیشگیری از آسیب روانی و جسمی به بیماران و کارکنان در بخشهای روانپزشکی ضروری است تا یک محیط فیزیکی ایجاد شود که عاری از امکان وقوع حوادث باشد و در عین حال نیازهای روزمره بیماران تأمین شود.
علی محمدپور، سمانه نجفی، جواد باذلی، مهناز پریمو،
دوره 29، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: نوروپاتی دیابتی در 50% افراد مبتلا به دیابت دیده میشود و به بیماریی اطلاق میشود که تمام اعصاب از قبیل اعصاب محیطی، خودمختار و نخاعی را درگیر میکند. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر گرما درمانی موضعی بر علایم بالینی نوروپاتی محیطی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی است که با شرکت 52 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو دارای نوروپاتی محیطی مراجعهکننده به کلینیک بیمارستان علامه بهلول گنابادی در سال 1397 انجام گرفته است. نمونهها با روش تصادفی به گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. برای گروه مداخله گرما درمانی با هات پک دمای 40 درجه سانتیگراد روزی دو بار به مدت 20 دقیقه و برای یک هفته انجام یافت و در گروه کنترل سایر مراقبتهای معمول مشابه گروه مداخله بوده است. جمعآوری دادهها با فرم اطلاعات جمعیتشناختی و بیماری و پرسشنامه NSS از طریق مصاحبه انجام یافت. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 23 و با سطح معناداری کمتر از 05/0 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمرات علایم نوروپاتی در گروه مداخله قبل و بعد به ترتیب 90/1±46/5 و 55/1±12/4 و کنترل قبل و بعد 53/1±88/4 و 52/1±08/5 بود که قبل از مداخله بین دو گروه تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد (23/0=p)، اما بعد از مداخله تفاوت آماری معنادار دیده شد (03/0=p). همچنین مقایسه اختلاف میانگین نمره دو گروه بعد از مداخله، تفاوت معناداری را نشان داد (001/0p<).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد که گرما درمانی موضعی میتواند باعث بهبود علایم نوروپاتی دیابتی شود. از آن جا که این تکنیک بهآسانی قابل آموزش و کم هزینه است، میتوان از این روش در جهت کاهش هزینههای درمان و عوارض دارویی و همچنین ارتقای خودمراقبتی بیمار بهره برد.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20181015041354N1