11 نتیجه برای مراقبت پرستار
علیرضا نیکبخت نصرآبادی، کرم ثناگو، لیلا جویباری،
دوره 11، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده
مقدمه:انسان از دیرباز با پدیده درد خود را همراه میدیده و همواره در صدد یافتن راههایی جهت تسکین و یا تخفیف درد بوده است. با همه پیشرفتهای شگفتانگیزی که در این عرصه تاکنون حاصل شده است هنوز هم تحقیق پیرامون درد از اولویتهای اساسی در علوم پزشکی است. هدف اصلی این مطالعه کشف معنای تجربه درد بعد از اعمال جراحی شکم در سه خرده فرهنگ کشور میباشد که با یک رویکرد تحقیق کیفی همراه گردیده است.
مواد و روش کار: به منظور درک تجربه زنده درد بیماران بعد از اعمال جراحی شکم از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده گردید. روش جمعآوری دادهها مصاحبه نیمه سازمان یافته، مشاهده هدفمند و استفاده از نوشتار و روش تجزیه و تحلیل دادهها روش تجزیه و تحلیل پدیدار شناسانه بِنر بود.
یافتهها: از مجموع مصاحبههای انجام شده با 15 شرکتکننده خرم آبادی، 13 شرکتکننده تهرانی و 8 شرکتکننده گرگانی و تجزیه و تحلیل اشتراکات و افتراقات چهار درونمایه استحصال گردید. تحتالشعاع قرار گرفتن درد بعد از عمل جراحی نسبت به درد اولیه، نیاز به حمایت، افزایش روحیه معنوی و توسل به خداوند و ائمه اطهار و احساس عدم درک مناسب و مداخله به موقع گروه درمان از درد بیمار از درونمایههای استحصال شده این تحقیق میباشد.
نتیجهگیری: اگر چه درد پدیدهای ذهنی منحصر به فرد و فرهنگی است و واکنش به درد شدیداً تحت تأثیر ارزشها و فرهنگ افراد میباشد، اما الگوی مواجهه با درد در خرده فرهنگهای تحت مطالعه تفاوت آشکاری نشان نداد. به عبارت دیگر فرهنگ ملی- اسلامی ایران به عنوان یک فرهنگ غالب خرده فرهنگهای دیگر را تحتالشعاع خود قرار داده و لذا درونمایههای استحصال شده تفاوت قابل ملاحظهای در این خرده فرهنگها نشان نداده است.
خدایار عشوندی، فاطمه حسن شیری، محمود صفری، محمدرضا فاضل، محسن صلواتی، طیبه حسن طهرانی،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: لرز بعد از عمل جراحی یکی از عوارض شایع و ناخوشایند است که باعث ناراحتی بیمار، افزایش فشارخون، مصرف اکسیژن، افزایش فشار داخل جمجمه و درد ناحیه عمل میشود. آمار جراحیهای سزارین در ایران 3 برابر استاندارد جهانی میباشد. از آن جا که پرستار به عنوان حامی بیمار باید از ایجاد عوارض جلوگیری کند، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر سرم گرم وریدی در پیشگیری از لرز بعد از بیهوشی در مادران تحت عمل جراحی سزارین انجام گرفته است.
روش بررسی: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده 62 مادر کاندید سزارین انتخابی تحت بیهوشی عمومی، در بیمارستان شهید بهشتی کاشان از تاریخ بهمن 88 تا مهر 89 به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمون (دریافتکننده سرم گرم) و شاهد (دریافتکننده سرم با دمای اتاق) قرار گرفتند. سپس بروز لرز بعد از عمل و پارامترهای همودینامیک آنها در فواصل منظم در اتاق ریکاوری بررسی و ثبت شد. دادهها با استفاده از آمارهای توصیفی و تحلیلی در نرمافزار SPSS v.16 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین دمای مرکزی مادران در اتاق ریکاوری در گروه آزمون 48/0±90/35 و در گروه شاهد 60/0±42/35 و تفاوت آنها از نظر آماری معنادار (05/0p<) بود. همچنین میزان بروز لرز در گروه آزمون 13% و در گروه کنترل 35% و از نظر آماری تفاوت معنادار بود (05/0p<).
نتیجهگیری: انفوزیون سرم گرم باعث پیشگیری از افت دمای مرکزی و همچنین کاهش بروز لرز پس از بیهوشی عمومی مادران تحت عمل جراحی سزارین میگردد. بنابراین استفاده از این روش به عنوان یک اقدام پیشگیرانه توصیه میشود
محمد اسماعیل حاجینژاد، پرویز عضدی، فروغ رفیعی، نادر رمضانیان، مرجان طریقت،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مراقبت، مفهومی پیچیده و کاملاً ذهنی است و با وجود تعاریف زیادی که از آن صورت گرفته، توافقی بین محققان در مورد این تعاریف وجود ندارد. در امر مراقبت، رضایت بیماران زمانی حاصل میشود که توافق و مجانست بین انتظارات بیماران از یک سو و مراقبتهای دریافت شده از سوی دیگر موجود باشد. همچنین بیماران دریافتکننده مراقبت هستند و نظر آنها در مورد مراقبتهای ارایه شده مهم است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف مقایسه دیدگاههای پرستاران و بیماران در مورد رفتارهای مراقبتی کارکنان پرستاری انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- مقایسهای است. 150 بیمار بستری و 50 پرستار شاغل در بیمارستانهای شهر بوشهر به روش نمونهگیری آسان انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه رفتارهای مراقبتی (CBI) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمارهای توصیفی و آزمون تیمستقل در نرمافزار SPSS v.15 استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در دیدگاههای بیماران و پرستاران نسبت به زیرمقیاسهای رفتارهای مراقبتی شامل «اطمینان از حضور انسانی» و «توجه به تجارب دیگری» وجود دارد. همچنین، یافتهها نشاندهنده تفاوت معناداری در دیدگاه بیماران و پرستاران نسبت به کل مقیاس رفتارهای مراقبتی بود (01/0p<).
نتیجهگیری: تفاوت معنادار در دیدگاههای بیماران و پرستاران در مورد رفتارهای مراقبتی کارکنان پرستاری گویای آن است که هر چند دیدگاه پرستاران این است که مراقبت را به خوبی انجام میدهند، اما از دیدگاه بیماران، پرستاران نتوانستهاند انتظارات و نیازهای آنها را برآورده سازند. توجه بیشتر پرستاران به مراقبت انسانی و آگاهی یافتن بیماران از مراقبت حقیقی، میتواند این شکاف را کم کند.
مینا سلیمی، آناهیتا معصومپور، اعظم شیرینآبادی فراهانی، نزهت شاکری، فاطمه علایی کرهرودی، حسین شیری،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: تهویه مکانیکی یکی از درمانهای رایج در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان است که در عین حال با عوارض بسیاری همراه میباشد. یکی از راه کارهای کاهش عوارض، ارایه مراقبتهای پرستاری مطابق با استانداردها است. این مطالعه به منظور تعیین میزان مطابقت مراقبتهای پرستاری مرتبط با جداسازی نوزادان از دستگاه تهویه مکانیکی با استانداردها، در بخشهای مراقبتهای ویژه نوزادان انجام یافته است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی (از نوع حسابرسی)، 105 مورد مراقبت پرستاری مرتبط با جداسازی نوزادان از دستگاه تهویه مکانیکی در بخشهای مراقبت ویژه نوزادان بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1394 با روش نمونهگیری از رویداد، مورد مشاهده قرار گرفت. اطلاعات از طریق پرسشنامه جمعیتشناختی نوزادان بستری و پرستاران شاغل و فهرست وارسی مراقبتهای پرستاری جداسازی از دستگاه تهویه مکانیکی، جمعآوری شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کایدو در سطح معناداری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میزان مطابقت مراقبتهای پرستاری مرتبط با جداسازی از دستگاه تهویه مکانیکی با استانداردها، 3/68% بود که به تفکیک میزان رعایت استانداردهای مراقبتی قبل از جداسازی 4/71%، حین جداسازی 7/65% و بعد از جداسازی 4/66% ارزیابی گردید.
نتیجهگیری: مراقبتهای مرتبط با جداسازی از دستگاه تهویه مکانیکی فاصله زیادی با استانداردها دارد و به منظور ارتقای آن، بهکارگیری راهنمای بالینی مراقبتهای پرستاری و نظارت بالینی مدیران بر نحوه اجرای آن پیشنهاد میگردد.
وحید زمانزاده، لیلا ولیزاده، آزاد رحمانی، منصور غفوریفرد،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: اگرچه مراقبت دلسوزانه به عنوان هسته مرکزی مراقبتهای پرستاری شناخته شده، اما هنوز تعریف دقیق و یکسانی از این مفهوم پیچیده و قابل بحث وجود ندارد. این مطالعه با هدف تحلیل مفهوم مراقبت دلسوزانه در پرستاری براساس مدل هیبرید انجام یافته است.
روش بررسی: در این مطالعه، از سه مرحله مدل هیبرید (نظری، کار در عرصه و تحلیل نهایی) استفاده شد. در مرحله نظری، به بررسی مفهوم مراقبت دلسوزانه در پایگاههای معتبر در بازه زمانی 2000 تا 2016 پرداخته شد. در مرحله کار در عرصه، با 11 نفر از پرستاران مصاحبههای عمیق انجام یافت و از روش تحلیل محتوا برای تحلیل دادهها استفاده شد. در مرحله آخر، تحلیل نهایی صورت گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل نهایی نشان داد که مراقبت دلسوزانه، فرآیندی است که در آن پرستار در یک تعامل سازنده با بیمار ارتباط برقرار کرده و با گذاشتن خود به جای بیمار و درک شرایط وی، به کشف دغدغههای بیمار پرداخته و در حد توان خود برای رفع آن دغدغهها تلاش مینماید.
نتیجهگیری: براساس این تحلیل مفهوم، تعامل سازنده بین پرستار و بیمار از مهمترین ویژگی مراقبت دلسوزانه بوده که در تعاریف قبلی به آن اشاره نشده است همچنین در این مطالعه، پرستاران بر این موضوع تأکید داشتند که آنها در حد توان خود تلاش میکنند تا دغدغههای بیماران را رفع کنند. بنابراین، مطالعه حاضر میتواند پایهای برای مطالعات بعدی در زمینه مراقبت دلسوزانه باشد.
آذر آران، فرخ اباذری، جمیله فرخزادیان، منصوره عزیززاده فروزی،
دوره 24، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مراقبت خانواده محور مفهومی برای توصیف رویکرد مراقبت از کودکان و خانوادههای آنها در حوزه خدمات بهداشتی است و عنصر اصلی آن دخالت والدین در مراقبت از کودک میباشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه درک اهمیت مراقبت خانواده محور از دیدگاه کارکنان پرستاری و مادران کودکان بستری در بخشهای کودکان انجام یافته است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در مورد 82 مادر و 60 نفر از کارکنان پرستاری شاغل در بخشهای کودکان بیمارستان افضلیپور کرمان در سال 1395 انجام گرفته است. در این مطالعه از پرسشنامه درک مراقبت خانواده محور از دیدگاه پرستاران و مادران استفاده شده است. تجزیه تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای تی، آنووا و ضریب همبستگی پیرسون در نرمافزار SPSS نسخه 20 صورت گرفته است.
یافتهها: میانگین نمره درک اهمیت مراقبت خانواده محور از دیدگاه مادران 85/0±47/2 و کارکنان پرستاری 79/0±17/3 (حداکثر نمره قابل کسب 4) و تفاوت دو گروه معنادار بود (001/0p<). در هر دو گروه بیشترین میانگین مربوط به حیطه همکاری و کمترین مربوط به حیطه حمایت بود.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد درک پرستاران و مادران از مراقبت خانواده محور مثبت است، ولی پرستاران به طور معناداری درک مثبتتری نسبت به مادارن دارند. این میتواند امیدوار کننده باشد و نیاز است که کارکنان پرستاری نسبت به مشارکت مادران در مراقبت کوشا باشند، تا کودک از مراقبت بهتری برخوردار شود.
شکوه ورعی، بهاره غفورزاده تومتری، محمد کمالینژاد، میر سعید یکانینژاد، فریبا سادات کاظمی، ابراهیم خادم،
دوره 24، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: شایعترین عارضه تعبیه کاتترهای وریدی محیطی، فلبیت است. لذا هدف از مطالعه حاضر پیشگیری از ایجاد فلبیت ناشی از کاتتر وریدی محیطی با استفاده ضماد هواچوبه میباشد.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی دو سوکور است که در مورد 120 بیمار بستری در بخش داخلی قلب و CCU بیمارستان دکتر شریعتی تهران در سال 1395 انجام گرفته است. نمونهگیری به صورت در دسترس انجام و نمونهها به صورت تخصیص تصادفی بلوکی چهارتایی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. پس از تعبیه کاتتر وریدی محیطی به روش استریل، در محلی از اندام فوقانی که هیچ علامتی از فلبیت نداشت، در گروه آزمون، ضماد هواچوبه و در گروه شاهد، ضماد دارونما برروی پوست محل تعبیه آنژیوکت به ابعاد 3*3 سانتیمتر قرار گرفت و با پوشش استریل پوشانده شد. هر 12 ساعت پوشش استریل برداشته شده و پس از بررسی محل مجدداً ضماد گذاشته میشد. داده ها در نرم افزار SPSS با استفاده آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: دو گروه از نظر سن و جنس همگن بودند، اما از لحاظ روزهای بستری تفاوت داشتند. در حالی که در شروع مطالعه هیچ کدام از نمونهها فلبیت نداشتند، در ساعت 12 تفاوت بروز فلبیت در دو گروه معنادار شد (گروه شاهد 0% و آزمون 37/42%). با تعدیل اثر روزهای بستری تفاوت دو گروه در ساعت 12 همچنان معنادار بود (001/0p<).
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر ضماد هواچوبه بر پیشگیری از فلبیت پیشنهاد میشود، از این ضماد در هنگام تعبیه کاتتر وریدی محیطی استفاده شود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT2017012432147N1
سمیرا اروجلو، وحید زمانزاده، لیلا ولیزاده،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مشارکت بیمار جزء مهم در رویکرد مراقبتی بیمار محور و بخشی از حقوق بیماران میباشد، که با پیامدهای مثبت در سیستم بهداشتی درمانی همراه است. این مطالعه با هدف تبیین تجارب پرستاران در مورد مشارکت بیماران در مراقبتهای پرستاری و عوامل مربوط به آن انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه کیفی با مشارکت 18 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستانهای آموزشی تبریز در سال 1398 انجام یافت. از نمونهگیری هدفمند طی مصاحبههای نیمه ساختار یافته و جلسات گروه متمرکز و مصاحبه انفرادی برای جمعآوری دادهها بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل دادهها به روش تحلیل محتوای قراردادی انجام یافت. برای دستیابی به صحت و پایایی دادهها از معیارهای Lincoln و Guba استفاده شد.
یافتهها: تحلیل دادهها منجر به استخراج چهار طبقه اصلی ارایه اطلاعات، دخیل نمودن بیماران در تصمیمگیری، همکاری و احترام شد. مشارکت بیمار از دیدگاه پرستاران چنین بود: یک فرآیند تعاملی تصمیمگیری و همکاری بین پرستار و مددجو توأم با تبادل اطلاعات، احترام و کسب اجازه از بیمار. همچنین نتایچ شامل ملزومات و پیشآیندها، حیطهها، پیامدها، موانع و راهکارهای مربوط به مشارکت بیمار در مراقبتهای پرستاری بود.
نتیجهگیری: امروزه مشارکت بیمار به عنوان حق قانونی بیمار و نیز به عنوان استاندارد طلایی بینالمللی سیستمهای مراقبت سلامت در نظر گرفته میشود. بنابراین پرستاران، سیاستگذاران سیستم سلامت، بیماران و مراکز دانشگاهی میتوانند از این نتایج در ارتقای مشارکت بیمار در مراقبت بهره جویند.
سودابه لطفی پلنگی، فاطمه غفاری، زهرا فتوکیان، علی ذبیحی،
دوره 27، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالیتهای پرستاری ارتقای سلامت در سالمندان مبتلا به COPD در ساختارهای بهداشتی- درمانی متفاوت است و بررسی در این زمینه میتواند به شناخت شکاف دانشی موجود کمک نماید. مطالعه حاضر با هدف تعیین فعالیتهای پرستاری ارتقا دهنده سلامت در سالمندان مبتلا به COPD انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال 1399 انجام یافت. 180 پرستار شاغل در بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی مازندران و بابل در مطالعه شرکت کردند. نمونهگیری به روش در دسترس انجام گرفت. ابزارهای جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه مشخصات فردی و حرفهای و پرسشنامه محقق ساخته فعالیتهای پرستاری ارتقا دهنده سلامت برای سالمندان مبتلا به COPD بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 18 و آزمونهای تیتست، آنوا و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین سنی پرستاران شرکتکننده در مطالعه 05/8±58/34 سال بود. 4/84% نمونهها زن و 6/70% متأهل بودند. میانگین و انحراف معیار نمره فعالیتهای پرستاری ارتقا دهنده سلامت 90/37±10/197 محاسبه شد. در بین ابعاد مربوط به فعالیتهای ارتقا دهنده سلامت، کمترین فراوانی مربوط به ابعاد «ترک سیگار/مواد مخدر» (4/34%) و «خودتوانمندسازی» (8/32%) بود. بین فعالیتهای ارتقا دهنده سلامت با محل اشتغال (034/0=p)، سن (001/0p<)، جنس (022/0=p) و وضعیت تأهل پرستاران (014/0=p) ارتباط معناداری مشاهده شد.
نتیجهگیری: فعالیتهای ارتقا دهنده سلامت برای سالمندان مبتلا به COPD، بالاتر از سطح متوسط بوده است. با این حال نیاز است برنامههای آموزش ضمن خدمت و کنفرانسهای داخل بخشی به منظور ارتقای صلاحیت حرفهای پرستاران به ویژه در بعد رفتارهای مشاورهای و ترک سیگار صورت گیرد.
فاطمه ابراهیمی، عزت جعفرجلال، طاهره نجفی قزلجه، شیما حقانی،
دوره 29، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تلاش برای بهبود کیفیت، موضوع مهم در نظام خدمات و مراقبت پرستاری است. همهگیری کووید-19 چالشهای بزرگی را برای نظامهای مراقبتهای بهداشتی و بهویژه برای بخشهای مراقبت ویژه ایجاد کرده است که میتواند در کیفیت مراقبت پرستاری ارایه شده به این بیماران مؤثر باشد. هدف مطالعه حاضر تعیین کیفیت مراقبت پرستاری در پرستاران بخش مراقبت ویژه کووید-19 بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی که در سال 1401-1400 انجام یافت، 142 پرستار از بیمارستانهای ولیعصر(ع)، امیرکبیر، امیرالمومنین(ع) و خوانساری وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اراک به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه کیفیت مراقبت پرستاری Martins که شامل 25 سؤال در هفت حیطه است، توسط شرکتکنندگان تکمیل شد. تحلیل دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمونهای تیمستقل، تحلیل واریانس یکطرفه و ضریب همبستگی Pearson انجام یافت.
یافتهها: یافتهها نشان داد میانگین و انحراف معیار نمره کیفیت مراقبت پرستاری 74/7±83/83 بوده است که با توجه با بالاتر بودن نسبت به نمره میانه ابزار (5/62) مطلوب ارزیابی میشود. سایر نتایج حاکی از آن بود که در میان مشخصات فردی پرستاران، کیفیت مراقبت پرستاری با نوع استخدام (003/0=p)، سن، سابقه کار و سابقه کار در بخش ویژه (001/0>p) ارتباط آماری معنادار داشته است.
نتیجهگیری: با توجه به ارتباط معنادار بین کیفیت مراقبت پرستاری با نوع استخدام، سن و سابقه کار شرکتکنندگان در این پژوهش، توصیه میشود مدیران حوزه سلامت با لحاظ کردن تجربه پرستاران متبحر در بخشهای ویژه، گامی مؤثر در تدوین سیاستهای لازم در جهت ارتقای کیفیت مراقبت پرستاری بردارند.
امیر موسی رضایی، سهیلا پزشکزاد، سید عباس حسینی، محمد جواد طراحی، میثم رضازاده،
دوره 29، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سوء مصرف مواد افیونی از مهمترین مشکلات دنیای کنونی است و به طور مستقیم بر کیفیت خواب افراد تأثیر میگذارد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر یک برنامه مراقبت پرستاری مبتنی بر الگوی سازگاری «روی» بر کیفیت خواب در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سوکور در سه ماهه پایانی سال 1401 با مشارکت 60 بیمار مبتلا به سوء مصرف مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون مقیم مرکز کاهش آسیب اعتیاد شهر اصفهان انجام گرفت. نمونهگیری به صورت در دسترس و تخصیص نمونهها به صورت تصادفی با نرمافزار تولید توالی تصادفی شامل گروه مداخله (30 نفر) و گروه کنترل (30 نفر) انجام یافت. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه کیفیت خواب Pittsburgh استفاده شد. مداخله یک برنامه سه ماهه مراقبت پرستاری مبتنی بر الگوی سازگاری «روی» بود. گروه کنترل درمانهای معمول را دریافت کردند. از نرمافزار SPSS نسخه 26 و آمار توصیفی و استنباطی جهت تجزیه و تحلیل استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در گروه مداخله، میانگین نمره کل کیفیت خواب بعد از مداخله کاهش معناداری داشته است (کیفیت خواب بهبود یافته است) (001/0>p). همچنین، قبل از مداخله، میانگین نمره کل کیفیت خواب در گروه مداخله و کنترل تفاوت معناداری نداشته (05/0<p)، در حالی که بعد از مداخله معنادار بوده است (001/0>p).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که برنامه مراقبت پرستاری مبتنی بر الگوی سازگاری «روی» در بهبود کیفیت خواب بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون مؤثر بوده است. بنابراین، این الگو میتواند چارچوب مناسبی برای ارایه مراقبت از این قبیل بیماران فراهم کند.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20141127020108N6