جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای مراکز بهداشتی

سیده طاهره میرمولایی، زهره خاکبازان، انوشیروان کاظم‌نژاد، مهناز آذری،
دوره 13، شماره 2 - ( 2-1386 )
چکیده

زمینه و هدف:مطالعات نشان داده است که رضایت دریافت‌کنندگان مراقبت، از شاخص‌های مهم ارزیابی کیفیت خدمات است و یافتن جنبه‌هایی از خدمات که موجب نارضایتی می‌شود و سعی در رفع آن‌ها مؤثرترین راه افزایش کیفیت است. همچنین رضایت از کیفیت خدمات و رضایت از ویژگی‌های محل دریافت مراقبت‌ها، موجب افزایش استفاده از مراقبت‌ها شده و در نهایت، سرانجامِ بارداری را بهبود می‌دهد. هدف از این مطالعه تعیین میزان دریافت و رضایت از مراقبت‌های دوران بارداری در بین زنان حامله مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی و درمانی و بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1384 است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی تعداد 380 نفر از زنان باردار مراجعه‌کننده به 8 مرکز بهداشتی- درمانی و 2 بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1384 با توجه به آمار سه ماهه سوم به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه‌ای شامل سؤالاتی در خصوص مشخصات فردی، میزان دریافت و رضایت از مراقبت‌های عاطفی، اطلاعاتی، جسمانی و دسترسی به خدمات و خصوصیات محیط بود. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی آزمون 2 در نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته‌ها: در کل میزان دریافت مطلوب مراقبت‌ها 4/53% و میزان رضایت از مراقبت‌ها 7/54% بود. در مراکز بهداشتی میزان مطلوب مراقبت‌ها و همچنین میزان رضایت از مراقبت‌ها به ترتیب 1/56% و 5/57% و در بیمارستان‌ها به ترتیب 46% و 47% بوده که تفاوت آماری معنادار بین مراکز بهداشتی و بیمارستان‌ها مشاهده شد (به ترتیب 003/0=p و 005/0=p). این تفاوت مربوط به دریافت مراقبت‌های عاطفی و جسمانی و رضایتمندی از مراقبت‌های عاطفی و دسترسی به خدمات و خصوصیات فیزیکی محیط می‌باشد.
نتیجه‌گیری: با توجه به این که میزان مطلوب دریافت مراقبت و رضایت از مراقبت‌های دوران بارداری در کل کمتر از 60% و چیزی در حدود نیمی از افراد را شامل می‌شود و در زمینه دریافت مراقبت‌های اطلاعاتی و میزان دسترسی به خدمات و رضایت از مراقبت‌های اطلاعاتی و جسمانی هم در مراکز بهداشتی درمانی و هم بیمارستان‌ها بیشترین مشکل وجود داشته است، پیشنهاد می‌شود که مسؤولین با جذاب کردن و مجهز کردن این محیط‌ها به ویژه در بیمارستان‌ها و تأمین تعداد مناسب کارکنان و برگزاری بازآموزی برای آن‌ها در مراکز بهداشتی و استقرار فرد مراقبت ثابت (استاد، رزیدنت، مربی مامایی) در کلیه روزها در بیمارستان‌ها و لذا مراجعه مادران به همان فرد قبلی در هر مراجعه برای برقراری ارتباط و حمایت عاطفی و جسمانی کافی، موجب استفاده بهتر و بیشتر از مراقبت‌های دوران بارداری گردند.


زهرا هادی‌زاده طلاساز، شهلا نورانی سعدالدین، محمدتقی شاکری،
دوره 21، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: کیفیت زندگی کاری اثر مهمی روی واکنش‌های کارکنان مانند رضایت شغلی، مشارکت کاری، عملکرد شغلی، قصد ترک خدمت، تغییر و تبدیل سازمانی دارد. بنابراین سنجش دو متغیر کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی برای تمام کارکنان سازمان‌ها از جمله ماماها که از اعضای مهم تیم ارایه‌دهنده خدمات بهداشتی هستند، دارای اهمیت است. از این‌رو هدف مطالعه حاضر تعیین ارتباط مؤلفه‌های کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی ماماها می‌باشد .

  روش بررسی: مطالعه حاضر توصیفی- همبستگی است که به صورت مقطعی در سال 1393 در مورد 230 ماما در مشهد انجام یافته است. نمونه مورد مطالعه از میان ماماهای شاغل در زایشگاه‌ها و مراکز بهداشتی درمانی به روش نمونه‌گیری آسان انتخاب شد. ابزار مطالعه پرسشنامه‌ها‌ی اطلاعات جمعیت‌شناختی، کیفیت ‌زندگی‌ کاری‌ والتون و رضایت‌ شغلی‌ مینه‌سوتا بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی، همبستگی پیرسون، اسپیرمن و آنووا در نرم‌افزار SPSS v.19 انجام یافت .

  یافته‌ها : نتایج نشان داد کیفیت زندگی کاری کلی با رضایت شغلی دارای رابطه مثبت معنادار (001/0> p ، 525 /0= rp ) می‌باشد. نتیجه در سطح جز ئ ی‌تر حاکی از آن بود که رضایت شغلی با پرداخت منصفانه و کافی (001/0> p ، 277/0= rp )، محیط کاری ایمن (001/0> p ، 274/0 = rp )، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم (001/0> p ، 306/0= rp )، فضای کلی زندگی (001/0> p ، 327/0= rp )، قانون‌گرایی در سازمان (001/0> p ، 233/0= rp )، وابستگی اجتماعی در زندگی کاری (001/0> p ، 207/0= rp )، وحدت و انسجام اجتماعی در سازمان (001/0> p ، 352/0= rp ) و توسعه قابلیت‌های انسانی (001/0> p ، 259/0= rp ) ارتباط دارد .

  نتیجه‌گیری: از آن جا که کیفیت زندگی کاری بالاتر، رضایت شغلی بیش‌تری را برای کارکنان به همراه دارد، مدیران می‌توانند با اتخاذ راه‌کارهای مناسب، مؤلفه‌های مهم کیفیت زندگی کاری ماماها را ارتقا داده و شرایط لازم جهت بهبود کیفیت ارایه خدمات و بهره‌وری آن‌ها را فراهم سازند .

  


ناصر مظفری، محمد علی محمدی، سمیرا صمدزاده،
دوره 24، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سقوط یک مشکل جدی در جمعیت سالمندان محسوب می­شود که عوارض جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی به همراه دارد. ترس از سقوط به عنوان یک وضعیت محدودکننده­ فعالیت فیزیکی است که می­تواند منجر به کاهش کیفیت زندگی سالمندان گردد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش رفتارهای مراقبت از سقوط بر ترس از سقوط سالمندان تحت پوشش مراکز بهداشتی- درمانی انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه­ یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده­ دوسوکور است که بین 110 سالمند تحت پوشش مراکز بهداشتی- درمانی شهر اردبیل در سال 1396 انجام گرفته است. مشارکت­کنندگان به روش نمونه­گیری تصادفی چند مرحله­ای انتخاب و با تخصیص تصادفی­ در گروه­های مداخله و شاهد قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه­ اطلاعات جمعیت‌شناختی، Mini-Mental State Examination: MMSE ،
Abbreviated Mental Test Score: AMTS و Fall efficacy scale international: FES-I بود. داده‌ها با استفاده از آزمون­های آماری تحت نرم­افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین ­و انحراف­ معیار ترس از سقوط در سالمندان گروه مداخله و شاهد قبل از آموزش به ترتیب 03/12±91/33 و 76/14±22/31 (29/0=p) و 3 ماه پس از آزمون 45/4±32/22 و 03/15±85/30 (001/0p<) بود. همچنین برای کنترل نمرات پیش آزمون و سطح تحصیلات در مقایسه نمرات پس آزمون دو گروه از آنکووا استفاده شد (001/0p<).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد آموزش رفتارهای مراقبت از سقوط، باعث کاهش ترس از سقوط در سالمندان می­گردد، از این رو پیشنهاد می­شود در برنامه خودمراقبتی سالمندان مدنظر قرار گیرد.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20180205038618N1

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb