جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای مطالعه کیفی

الهام شکیبازاده، الهه احمدنیا، فیض‌الله اکبری، رضا نگارنده،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای سرطان دهانه رحم و در دسترس نبودن مطالعه‌ای در مورد علل عدم مراجعه زنان برای انجام آزمایش، این مطالعه با هدف بررسی کیفی موانع و عوامل انگیزه‌ساز مؤثر بر مراجعه زنان برای انجام آزمایش غربالگری پاپ‌اسمیر در شهر کرج در بهار 1386 انجام گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه تحلیل محتوا با استفاده از روش مصاحبه گروهی متمرکز با 86 نفر در هشت گروه (12-8 نفره) مصاحبه نیمه ساختار به عمل آمد و برای راهنمایی بحث‌ها از سؤالات راهنما استفاده شد.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان می‌دهد عواملی نظیر توصیه پزشک، دوستان و فامیل، آگاهی از علایم و روش تشخیص اولیه بیماری، جدی گرفتن خطر بروز سرطان و همچنین دسترسی آسان و ارزان به آزمایش پاپ‌اسمیر از جمله عوامل مهم انگیزه‌ساز برای آزمایش پاپ‌اسمیر است. در خصوص موانع انجام آزمایش پاپ‌اسمیر به مواردی نظیر آگاهی کم از علل ایجاد سرطان دهنه رحم، باورهای نامناسب، ترس از تشخیص سرطان و درد ناشی از آزمایش تأکید شده است.

نتیجه‏گیری: با توجه به موانع و عوامل انگیزه‌ساز مؤثر بر مراجعه زنان برای انجام آزمایش پاپ‌اسمیر، به نظر می‌رسد طراحی برنامه‌های آموزشی مناسب در جهت ارتقای آگاهی، تعدیل اعتقادات ناسازگار و ... و ارایه آن از طریق وسایل ارتباط جمعی و در مراکز بهداشتی درمانی و همچنین گسترش امکانات، زمینه لازم برای مراجعه هر چه بیشتر آنان جهت انجام آزمایش پاپ‌اسمیر فراهم شود.

 


معصومه همتی مسلک پاک، فضل‌الله احمدی، آرام فیضی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مشارکت والدین در مراقبت از نوجوانان مبتلا به دیابت نقش به سزایی در کنترل این بیماری دارد. کسب اطلاعات در مورد عواملی که منجر به نگرانی و اضطراب والدین می‌شوند، زمینه مناسب را برای ارایه اطلاعات مفید به آن‌ها و فراهم کردن آموزش‌های ضروری، ایجاد می‌کند. هدف از این مطالعه تبیین نگرانی‌های والدین دختران نوجوان مبتلا به دیابت است.
روش بررسی: در این مطالعه کیفی، تعداد 26 نفر (16 مادر و 10 پدر) از والدین دختران نوجوان مبتلا به دیابت نوع یک که عضو انجمن دیابت آذربایجان غربی بودند، با روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف مورد مطالعه قرار گرفتند. جمع‌آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق انفرادی و تجزیه و تحلیل داده‌ها به روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفت.
یافته‌ها: سه طبقه و محور مربوط به نگرانی‌های والدین از مفاهیم استخراج شد: 1- نگرانی‌های مربوط به آینده فرزند 2- نگرانی‌های مربوط به ماهیت دیابت و مراقبت 3- نگرانی‌های مربوط به مشکلات اجتماعی.
نتیجه‌گیری: درک نگرانی‌های والدین منجر به بهبود ارتباطات بین والدین و مراقبان حرفه‌ای می‌شود. اصلاح و تعدیل عوامل تهدیدزا و شیوه‌های خود کنترلی والدین با دادن اطلاعات و آموزش‌های مناسب به آن‌ها می‌تواند باعث توانمندسازی والدین و مشارکت مؤثرتر آن‌ها در امر مراقبت از فرزند مبتلا به دیابتشان شود


احمد مهدی‌زاده، حسین محمودی، عباس عبادی، ابوالفضل رحیمی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: وجود اساتید با انگیزه موجب ارتقای سطح آموزش دانشجویان و در نهایت سطح بهداشت و درمان جامعه خواهد شد. از این رو، باید تلاش شود تا مبانی انگیزشی و عوامل محرک متنوع و متغیرهایی که رفتار آن‌ها را شکل می­دهد، شناخته شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. یکی از این عوامل انتظارات آنان در سازمان می‌باشد. با توجه به جایگاه اعضای هیأت علمی و نقش انتظارات، مطالعه‌ای کیفی با هدف تبیین انتظارات اعضای هیأت علمی پرستاری شهر تهران از مدیریت دانشکده‌های پرستاری طراحی و اجرا گردید.

روش بررسی: این مطالعه یک پژوهش کیفی می‌باشد و شرکت‌کنندگان آن 14 عضو هیأت علمی دانشکده‌های پرستاری تهران، شهید بهشتی، ارتش، شاهد و بقیه‌الله بودند که به روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مصاحبه انفرادی نیمه ساختار یافته و برای تحلیل آن‌ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد.

یافته‌ها: انتظارات اعضای هیأت علمی پرستاری در قالب 8 طبقه: زمینه‌سازی برای توانمندی هیأت علمی، حمایت سازمانی، رعایت عدالت، ارزشیابی مناسب عملکرد، فراهم نمودن شرایط کاری مناسب، به‌کارگیری شیوه‌های مناسب مدیریتی، توجه به مسایل رفاهی و تأمین مالی و ارتقای کیفیت آموزش و پژوهش تبیین گردید.

نتیجه‌گیری: مدیران با آگاهی از این انتظارات و برآورده کردن آن‌ها می‌توانند عملکرد اعضای هیأت علمی و در نهایت عملکرد سازمان را بهبود بخشند. ضمن این که برآورده شدن این انتظارات می‌تواند عامل مهمی در انگیزش و رضایت شغلی باشد.


روانبخش اسمعیلی، فضل‌الله احمدی، عیسی محمدی، عبدالحکیم تیرگری سراج،
دوره 18، شماره 5 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: روند رو به تزاید بیماری سرطان و ترس شدید ناشی از ابتلا به این بیماری، لزوم درک نگرانی‌های بیماران از مواجهه با تشخیص این بیماری را ضرورتی انکارناپذیر می‌نماید. چرا که مشخص شدن دغدغه­های بیماران، به کارکنان درمانی در برنامه‌ریزی مراقبت­های مبتنی بر شواهد کمک می­کند. این مطالعه با هدف درک دغدغه اصلی بیماران در مواجهه با تشخیص سرطان طراحی و اجرا شده است.

روش بررسی: این یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوا می­باشد. مشارکت‌کنندگان شامل 15 بیمار سرطانی بودند که از اردیبهشت 1390 تا خرداد 1391 از یکی از بیمارستان­های فوق تخصصی ساری، کلینیک فوق تخصصی اونکولوژی و مرکز امداد بیماران سرطانی شهرستان ساری انتخاب شدند. نمونه‌گیری به صورت هدفمند شروع و تا اشباع داده­ها ادامه یافت. برای جمع­آوری داده‌ها از مصاحبه استفاده شد. تمامی مصاحبه­ها ضبط و در اولین فرصت دست‌نویس شدند. داده­ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی توصیفی و به روش Graneheim و Lundman تجزیه و تحلیل گردید.

یافته‌ها: سه طبقه از داده­ها به دست آمد که شامل «آشفتگی شدید فردی و خانوادگی»، «احساس عجز و ناامیدی» و «تصور آینده نامشخص بیماری» بود و طبقه اصلی یا درون‌مایه مرکزی آن‌ها تهدید حیات بود که به عنوان دغدغه اصلی بیماران از مواجهه با تشخیص سرطان استخراج شد.

نتیجه‌گیری: یافته­های مطالعه مبین این مسأله است که تهدید حیات دغدغه اصلی بیماران در مواجهه با تشخیص سرطان می‌باشد. کارکنان بالینی و پرستاران لازم است به این دغدغه در مواجهه با بیماران سرطانی توجه نموده و مراقبت‌های خود را بر مبنای این تجربه برنامه‌ریزی نمایند.


زهره خاکبازان، رباب لطیف‌نژاد رودسری، علی تقی‌پور، عیسی محمدی،
دوره 20، شماره 3 - ( 8-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: سرطان پستان شایع‌ترین سرطان زنان در کشورهای توسعه یافته و کم‌تر توسعه یافته است. پیش آگهی سرطان پستان، قویاً بستگی به مرحله بیماری در زمان تشخیص دارد. در حدود 45-25% از زنان ایرانی پس از شناسایی علامت سه ماه یا بیش‌تر در مراجعه به پزشک تأخیر می‌کنند . درک افراد از علایم تهدیدکننده حیات و پاسخ متعاقب آن، متأثر از شبکه تعاملات اجتماعی و ساختار اجتماعی فرهنگی به شیوه‌ای متفاوت شکل می‌گیرد. این مطالعه با هدف تبیین نقش تعاملات اجتماعی بر رفتارهای سلامت جویی زنان ایرانی با نشانه‌های سرطان پستان صورت گرفته است .

  روش بررسی: مطالعه به روش تحلیل محتوای کیفی با استفاده از نمونه‌گیری هدفمند صورت گرفت. مشارکت‌کنندگان شامل 20 زن با نشانه‌های سرطان پستان بودند که از خرداد 1391 تا مرداد ماه 1392 به مؤسسه سرطان بیمارستان امام خمینی دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه نمودند. داده‌ها با انجام مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته جمع‌آوری و با استفاده از تحلیل محتوای قراردادی ( Graneheim و Lundman ) و نرم‌افزار MAXqda مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته‌ها : براساس نتایج این مطالعه سه درون مایه اصلی شامل 1- اثربخشی آموزه‌های اجتماعی 2- تعامل با رویکرد حمایت جویانه 3- بازخورد با رویکرد حمایت گرایانه و هفت طبقه شامل: 1- آگاهی بخشی آموزه‌های اجتماعی 2- اعتمادبخشی آموزه‌های اجتماعی 3- بازگویی انتخابی علامت 4- جستجوی اطلاعات 5- جلب حمایت روانی 6- اطمینان بخشی و 7- حمایت در تصمیم‌گیری آشکار شد .

  نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه بیانگر آن است که آموزه‌های اثربخش، در کنار تعاملات اجتماعی حمایت‌کننده نقش تأثیرگذاری بر رفتارهای جستجوی سلامت دارند. از این‌رو لازم است ارتقای آگاهی عمومی و اصلاح باورهای بهداشتی مرتبط با سرطان پستان به ویژه در طراحی برنامه‌های آموزشی رسانه‌ای به منظور کاهش تأخیر بیماران مدنظر قرار گیرد .

  


حشمت‌اله حیدری، عزیز کامران، ناصر نوین‌مهر،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: یکی از وظایف اصلی پرستاران دارو دادن است. با توجه به این که خطاهای دارویی به عنوان شایع‌ترین خطاهای پزشکی قابل پیشگیری و تهدیدکننده حیات بیمار شناخته شده‌اند، جهت ریشه‌یابی آن‌ها، این پژوهش با هدف تبیین درک پرستاران از علل خطاهای دارویی انجام یافته است .

  روش بررسی: این مطالعه با روش تحقیق کیفی و با رویکرد تحلیل محتوا در سال 1391 در بخش‌های ویژه بیمارستان شهدای عشایر خرم‌آباد انجام یافته است. جهت گردآوری اطلاعات به روش نمونه‌گیری هدفمند 17 پرستار انتخاب و با آنان مصاحبه نیمه ساختارمند به عمل آمد. مصاحبه‌ها ضبط، دست‌نویس و با روش Lundman و Graneheim مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت اطمینان از صحت و پایایی داده‌ها از معیارهای Linclon و Gouba استفاده شد .

  یافته‌ها : اطلاعات در چهار طبقه اصلی و شش زیرطبقه شامل: عوامل مدیریتی (با زیرطبقات ناکارآمدی در جذب نیرو، شرایط نامطلوب فیزیکی و حجم کاری بالا)، ناکارآمدی در حرفه‌ای شدن (با زیرطبقات عدم تعهد پرستار، نقصان دانش و ناکارآمدی در ارتباط بین حرفه‌ای)، نارسایی در فرایند تجویز دارو توسط پزشکان و نقص در تولید و بسته‌بندی داروها توسط شرکت‌های دارویی قرار گرفت .

  نتیجه‌گیری: تربیت و جذب نیروی پرستاری متعهد و حرفه‌ای، در امر مراقبت از بیمار، الکترونیکی کردن پرونده‌های پزشکی، همت شرکت‌های داروساز در بسته‌بندی مناسب داروها و مدیریت کارآمد می‌تواند در کاهش خطاهای دارویی مؤثر باشد .

  

 


سیده طاهره میرمولایی، می‌نور لمیعیان، معصومه سیمبر، ابوعلی ودادهیر، آرین قلی‌پور،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهم‌ترین ارکان موفقیت در ارایه خدمات مناسب در بخش زایمان، کار تیمی خوب (بین متخصصان زنان و ماماها) است. از این رو مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کار تیمی در بخش زایمان یکی از بیمارستان‌های دولتی شهر تهران انجام گرفته است.

روش بررسی: این مطالعه کیفی با 9 نفر از ماماها و 4 نفر از متخصصان زنان که به روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف انتخاب شده بودند، انجام یافته است. داده‌ها از طریق مصاحبه‌های نیمه ساختار یافته در سال 93-1392 در یکی از بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران جمع‌آوری و به روش تحلیل محتوای قراردادی تحلیل شد.

یافته‌ها: موانع و تسهیل‌کننده‌های کار تیمی در بخش لیبر دو مضمون پدیدار شده در این مطالعه بودند. طبقات اصلی مضمون موانع کار تیمی: مسایل زمینه‌ای (تضادهای بین حرفه‌ای، مسایل قانونی، دریافت مالی)؛ مشکلات فردی (مشکل جسمی، ویژگی‌های منفی شخصیتی، مسایل خانوادگی)؛ نقص توانایی و مهارت؛ (نداشتن توانمندی و انگیزه، ضعف آموزشی، تجربه کم) و سیستم مدیریتی سازمان یا خارج تیم (برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری نامناسب، ساختار سلسله مراتبی، عدم ارزشیابی تیم، بی‌عدالتی) و طبقات اصلی مضمون تسهیل‌کننده‌های کار تیمی: مدیریت داخلی تیم؛ (رهبر تیم، جوکاری، شفاف‌سازی ارزش‌گذاری فعالیت افراد، اجرای درست قوانین بالادستی) همکاری، همیاری و همدلی؛ (کمک و همکاری، همدلی و حمایت از هم) و ویژگی فردی لازم برای کار در تیم زایمان (روابط مناسب، ویژگی‌های مثبت شخصیتی)، بود.

نتیجه‌گیری: در این مطالعه، موانع و تسهیل‌کننده‌های کار تیمی در بخش لیبر به صورت جامع و در سطوح مختلف شناسایی شدند. براساس این یافته‌ها می‌توان مداخلاتی را جهت افزایش سطح کار تیمی طراحی و اجرا نمود.


لیلا ولی‌زاده، وحید زمان‌زاده، اکرم قهرمانیان، پروانه آقاجری،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: مراقبت توأم با حساسیت فرهنگی جزء ضروری فرایند تکامل حرفه­ای و یکی از عوامل پیش­بینی‌کننده صلاحیت فرهنگی پرستاران است. این نوع مراقبت از مهم‌ترین رویکردهای بهبود کیفیت مراقبت پرستاری در گروه‌های دارای تنوع فرهنگی می­باشد. مطالعه حاضر با هدف تبیین پیامدهای مراقبت توأم با حساسیت فرهنگی در پرستاری از کودکان انجام یافته است.

روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی به روش تحلیل محتوای قراردادی است. تعداد 25 پرستار و 9 والد، در بخش­های کودکان سه مرکز آموزشی- درمانی ارجاعی در تبریز و تهران در سال 95-1394 به صورت هدفمند و با حداکثر تنوع انتخاب شدند. داده­ها از طریق مصاحبه عمیق و یادداشت در عرصه جمع­آوری و هم‌زمان تحلیل گردید. از نرم­افزار MAXQDA نسخه 10 استفاده شد.

یافته‌ها: پیامدهای مراقبت توأم با حساسیت فرهنگی در پرستاری از کودک بیمار در دو طبقه عدالت محوری در مراقبت (با سه زیرطبقه عدم سوگیری فرهنگی، ارتباط فرهنگ مدارانه و مشارکت مؤثر) و رضایتمندی فرهنگی (با دو زیرطبقه کاهش استرس فرهنگی کودک/خانواده و مراقبت ایمن) مشخص گردید. مراقبت توأم با حساسیت فرهنگی موجب پیشگیری از سوءتفاهمات و ارتقای ارتباط پرستار-کودک/خانواده می­شود و صداقت والدین را در دادن اطلاعات و بیان نیازهای فرهنگی در پی دارد. بیان نیازهای فرهنگی، سطح استرس را در والدین و کودکان پایین می­آورد و با کاهش درمان‌های سنتی خودسرانه به مراقبتی ایمن می­انجامد.

نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه، پیشنهاد می­شود در آموزش پرستاران و دانشجویان پرستاری، مداخلات مؤثر توأم با حساسیت فرهنگی در بخش­های بستری کودکان، در برنامه­های آموزش ضمن خدمت و برنامه آموزشی رشته پرستاری گنجانده شود.


مینا هاشمی‌پرست، علی منتظری، غلامرضا گرمارودی، سحرناز نجات، رویا صادقی، رضا نگارنده،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: عابر پیاده، آسیب پذیرترین فرد در تصادفات ترافیکی است. در بسیاری از موارد، تصادف عابر پیاده با وسایل نقلیه به دلیل رفتارهای خطرناک آنان هنگام عبور از خیابان است؛ لذا مطالعه حاضر به تبیین دلایل اجتماعی رفتارهای مخاطره‏آمیز ترافیکی جوانان دارای سابقه تصادف در عبور از خیابان پرداخته است.

روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی است. مشارکت‌کنندگان، دوازده نفر از دختران و پسران دارای سابقه تصادف و آسیب بودند که به صورت هدفمند و با در نظر گرفتن حداکثر تنوع انتخاب و دعوت به شرکت در مطالعه شدند. داده‏ها از طریق مصاحبه‏های نیمه ساختار یافته انفرادی جمع‌آوری و تحلیل شد.

یافته‌ها: طبقه‌های همرنگی با دیگران با زیرطبقات «همرنگی با همتایان و همرنگی با فضای عمومی جامعه» و بی‌سازمانی اجتماعی (آنومی) به عنوان مهم‌ترین دلایل اجتماعی رفتارهای مخاطره‏‏آمیز ترافیکی جوانان در عبور از خیابان پدیدار شد.

نتیجه‌گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر رفتارهای مخاطره‏آمیز ترافیکی جوانان در عبور از خیابان ریشه در همرنگی با جمع در سطح گروه همسالان و یا رفتار اکثریت و همچنین بی‌سازمانی اجتماعی دارد به طوری که انجام رفتارهای مخاطره‏آمیز برای آنان امری عادی و اجتناب‌ناپذیر شده و با سبک زندگی آن­ها در آمیخته است.


سمیه مکوندی، خدیجه میرزایی نجم‌آبادی، نجمه تهرانیان،
دوره 24، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: برنامه زایمان فیزیولوژیک در ایران برنامه نوظهوری است که مانند هر برنامه دیگری برای بهبود کیفیت و روند خود نیاز به ارزیابی دارد. شواهد نشان می‌دهند که اجرای برنامه زایمان فیزیولوژیک با چالش‌هایی مواجه است. پژوهش حاضر با هدف تبیین چالش‌های برنامه زایمان فیزیولوژیک از دیدگاه ارایه‌دهندگان خدمت انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه کیفی به شیوه تحلیل محتوا در دو بیمارستان دوستدار مادر شهرهای اهواز و مشهد در سال 6-1395 انجام یافته است. داده‌ها از طریق مصاحبه‌های نیمه ساختار یافته با 17 نفر از ارایه‌دهندگان خدمات زایمان فیزیولوژیک جمع‌آوری شد. از روش تحلیل محتوای Elo و Kyngas برای تحلیل داده‌های کیفی استفاده شد.
یافته‌ها: از تحلیل داده‌ها 5 طبقه اصلی شامل: کم انگیزگی ماماها در تلاش همه جانبه جهت انجام زایمان فیزیولوژیک؛ موانع برگرفته از نیروی انسانی؛ مداخلات پزشکی در زایمان فیزیولوژیک؛ چالش‌های نشأت گرفته از محیط و امکانات؛ و موانع آموزشی سد راه تحقق کامل زایمان فیزیولوژیک، به دست آمد.
نتیجه‌گیری: چالش‌های مختلف در تعامل با یکدیگر سبب ایجاد یک فضای پیچیده شده که در آن انجام زایمان فیزیولوژیک سخت‌تر می‌شود. لذا لازم است، سیاست‌گذاران، مسؤولان رده‌های بالا، پزشکان، ماماها و مادران در رفع چالش یاد شده تلاشی هماهنگ داشته باشند.
 
مریم آقابراری، ناهید دهقان نیری، عباس وروانی فراهانی،
دوره 24، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: نگرانی از محدودیت امکانات و منابع به­خصوص­ در بخش­های مراقبت ویژه، موضوعاتی تحت عنوان بیهودگی پزشکی، درمان بیهوده و مراقبت بیهوده را مطرح نموده است. با توجه به عدم توافق در تعریف مفهوم مراقبت بیهوده پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم مراقبت بیهوده، به ویژه از نظر واضح‌سازی آن با مفهوم بی‌نتیجه‌گی درمان انجام یافته است.
روش بررسی: این پژوهش، یک مطالعه کیفی است که با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای قراردادی انجام یافته است. در این مطالعه 22 پرستار، 8 پزشک متخصص، 4 متخصص اخلاق پزشکی، و 1 متخصص شرع، به ­صورت هدفمند و با درنظر گرفتن حداکثر تنوع، انتخاب و به شرکت در مطالعه دعوت شدند. داده‌ها از طریق مصاحبه‌های انفرادی، عمیق و نیمه­ساختار یافته جمع‌آوری و تحلیل شد.
یافته‌ها: درون‌مایه اصلی حاصل از تحلیل داده‌ها، «بیهوده­پذیر نبودن ماهیت مراقبت: مراقبت عین هدف»، بود. این درون‌مایه دارای چهار طبقه اصلی به شرح زیر است: 1. مراقبت، خدمتی غیرقابل حذف؛ 2. مراقبت، فرآیندی پویا متمرکز بر وجود انسان؛ 3. مراقبت، فرآیندی مقدس و ضروری در اسلام؛ 4. لزوم افتراق­گذاری بین درمان و مراقبت: بی­نتیجه­گی درمان به جای بیهودگی مراقبت.
نتیجه‌گیری: اگرچه ممکن است در برخی موارد و برحسب شرایط، مداخلات درمانی برای بیماری، بی‌نتیجه درنظر گرفته شود؛ اما مراقبت هرگز بیهوده نیست. براساس یافته­های این مطالعه، کاربرد واژه مراقبت بیهوده در بیان مفهوم بیهودگی پزشکی به ویژه در بعد درمان، می­تواند ماهیت اصلی مراقبت را مخدوش نموده و مورد تردید قرار دهد؛ از این رو می‌بایست از واژه درمان بی‌نتیجه به­جای مراقبت بیهوده استفاده شود.
 
حسین ابراهیمی، حسین نامدار ارشتناب، محمد اصغری جعفرآبادی، مریم وحیدی،
دوره 25، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ایجاد و حفظ محیط ایمن، یک بخش مهم از مراقبت در بخش­های روان‌پزشکی است. نتایج مطالعات قبلی نشان می­دهد که برخی ویژگی­های محیط فیزیکی، ایمنی بخش را تسهیل می­کند. تجارب افرادی که بیش‌ترین حضور در این محیط­ها را دارند، می­تواند بهترین منبع جهت شناسایی این ویژگی­ها ­باشد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تبیین درک بیماران و کارکنان از ویژگی­های محیط فیزیکی ایمن در بخش­های روان‌پزشکی انجام یافته است.
روش بررسی: در این مطالعه کیفی توصیفی اکتشافی، هفت نفر از بیماران در حال ترخیص و نوزده نفر از کارکنان شاغل در بخش­های روان‌پزشکی مورد مصاحبه قرار گرفتند و همچنین 84 ساعت مشاهده در عرصه صورت گرفت. داده­ها با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی با روش Graneheim و Lundman تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که محیط فیزیکی ایمن در بخش­های روان‌پزشکی به معنای «داشتن محیط زندگی عاری از حوادث» است. این درون‌مایه، انتزاعی شده دو طبقه اصلی شامل «داشتن طرح پیشگیری­کننده از حوادث» و «داشتن محیط زندگی طبیعی (نرمال)» است. «حذف یا تعدیل اسباب حادثه آفرین»، «بخش­های متناسب با ویژگی­ بیماران» و «شرایط تسهیل‌کننده عملکرد کارکنان» زیرطبقات طبقه داشتن طرح پیشگیری­کننده از حوادث و «فعالیت­های هدفمند و معنادار»، «شرایط سالم و خوشایند» و «تأمین حریم بیمار» زیرطبقات طبقه «داشتن محیط زندگی طبیعی (نرمال)» است.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، جهت پیشگیری از آسیب روانی و جسمی به بیماران و کارکنان در بخش­های روان‌پزشکی ضروری است تا یک محیط فیزیکی ایجاد شود که عاری از امکان وقوع حوادث باشد و در عین حال نیازهای روزمره بیماران تأمین شود.
 
نسرین گله‌دار، مرضیه حسن‌پور، اشرف کاظمی،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: طراحی فضاهای درمانی و امکانات فیزیکی نیازمند شناسایی نیازهای خانواده بیمار و از مؤلفه­های مهم در نظریه­های پرستاری است. هدف از این مطالعه تبیین نیازهای مراقبان خانوادگی بیماران تحت عمل جراحی زنان به امکانات و تجهیزات فیزیکی در بیمارستان می­باشد.
روش بررسی: این مطالعه‌ برگرفته از نتایج بخش کیفی مطالعه بزرگ ترکیبی در خصوص تدوین و اجرای برنامه ارایه خدمت مبتنی بر نیاز به مراقبان بیماران تحت عمل جراحی زنان در سال 1396 می‌باشد. انتخاب مشارکت‌کنندگان به صورت هدفمند و با حداکثر تنوع انجام یافت. داده­های مطالعه با استفاده از 31 (16 مراقب، 6 پرستار، 4 پزشک، 3 بیمار و 2 نیروی خدماتی) مصاحبه‌ عمیق و مشاهده، جمع‌آوری و به روش تحلیل محتوای کیفی متعارف با رویکرد Zhang و Wildemuth مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: تحلیل داده­ها منجر به توسعه درون­مایه «نیاز به امکانات فیزیکی» شد که از دو طبقه «نیاز به ساختار فیزیکی مناسب در بیمارستان» با زیرطبقات «نیاز مراقب به امکانات استراحتی در پشت درب اتاق‌عمل»، «نیاز به تأمین امکانات رفاهی در بیمارستان برای مراقب»، «نیاز به امکانات رفاهی در بخش جراحی»، «ضرورت تخصیص اتاق به بیماران مشابه» و طبقه «نیاز به امکانات و تجهیزات بیمارستانی مناسب» با زیرطبقات «نیاز مراقب به امکانات و وسایل رفاهی مراقب»، «نیاز مراقب به امکانات و وسایل رفاهی برای راحتی بیمار خود» شکل گرفت.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان­دهنده اهمیت وجود ساختار فیزیکی متناسب با نیازهای مراقبان خانوادگی به همراه وجود امکانات و تجهیزات مناسب در بیمارستان زنان است. از محدودیت­های مطالعه منع ملاقات مردان در بیمارستان زنان بود. توصیه می­شود مطالعه­ای در خصوص نیازهای همراهان مرد و ضرورت حضور آنان با توجه به بافت فرهنگی انجام گیرد. همچنین طراحی معماری جدید جهت ایجاد محیط درمانی مناسب و تأثیر مثبت آن بر بهبود بیماران و افزایش رضایتمندی بیمار و خانواده پیشنهاد می‌شود.
 
معصومه ادیب، مریم اسماعیلی، معصومه ذاکری‌مقدم، ناهید دهقان نیری،
دوره 27، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: با افزایش پدیده سوء رفتار با سالمند در جوامع امروزی، درک عوامل تسهیلگر و باز‌دارنده مربوط به سوء رفتار ضروری به نظر می‌رسد. این مطالعه با هدف تبیین تسهیلگرهای سوء رفتار با سالمندان در جامعه ایرانی انجام یافته است.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه کیفی است که در آن از رویکرد تحلیل درون‌مایه‌ای به منظور جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها در جهت تبیین درک سالمندان از تسهیلگرهای سوء رفتار انجام گرفته است. در این مطالعه 20 سالمند ساکن جامعه به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. روش جمع‌آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه‌های عمیق نیمه ساختاری به صورت فردی و چهره به چهره انجام یافته است. در این مطالعه از رویکرد تحلیل درون‌مایه‌ای Braun و Clark جهت آنالیز داده‌ها استفاده شده است.
یافته‌ها: نتایج حاصل از تحلیل داده‌ها منجر به شناسایی 3 درون‌مایه الگوپذیری، تخلیه ناکامی‌ها و زمینه خانوادگی فرهنگی اجتماعی گردید. درون‌مایه سوم دارای سه زیر درون‌مایه شکاف نسلی، شیوه فرزند پروری و بی‌تفاوتی جامعه بود.
نتیجه‌گیری: سوء رفتار نتیجه ترکیبی از علل و عوامل است. تجربیات سالمندان حاکی از این است که سوء رفتار فراتر از یک موضوع خصوصی است و ریشه در رویه­های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارد. در حال حاضر عدم پذیرش یکدیگر و بی­توجهی به انتظارات طرف مقابل است که زمینه­ساز بسیاری از تضادها و سوء رفتار در سطح خانواده و جامعه می‌شود.
 
شیما سادات آقاحسینی،
دوره 27، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری نوظهور کووید-19 به یک بحران سلامت در جهان تبدیل شده و بر ابعاد مختلف زندگی انسان‌ها تأثیر گذاشته است. درک و آگاهی از آن‌چه بیماران مبتلا به این بیماری تجربه می‌کنند به منظور مراقبت صحیح و جامع از آنان ضروری است. تحقیق حاضر با هدف شناخت تجارب زیسته بیماران بهبود یافته مبتلا به کووید-19 انجام گرفته است.
روش بررسی: مطالعه حاضر مبتنی بر رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است که در سال 1400 انجام گرفت. بدین منظور 13 بیمار بهبود یافته مبتلا به کووید-19 به روش مبتنی بر هدف براساس معیارهای ورود انتخاب شدند. جهت جمع‌آوری داده‌ها از مصاحبه‌های عمیق و نیمه ساختارمند استفاده شد. متن مصاحبه‌ها ضبط و پس از نوشته شدن، با رویکرد هرمنیوتیک به روش Van Manen و براساس موثق بودن داده‌های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: از تحلیل داده‌ها چهار درون‌مایه اصلی شامل: «ترس از مرگ قریب‌الوقوع»، «زندگی در حصار»، «دغدغه‌های خانوادگی» و «رنج محدودیت» به دست آمد.
نتیجه‌گیری: تجربیات بیماران از ابتلا به بیماری کووید-19 نشان داد که این بیماری روی ابعاد جسمانی، روانی، اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی افراد تأثیر می‌گذارد. لذا درک چالش‌ها، تجربه‌ها و دغدغه‌های بیماران پیرامون ابتلا به این بیماری، می‌تواند به تصمیم‌گیران اجرایی، کارکنان مراقبت‌های درمانی و بهداشتی و متخصصان بهداشت روان نسبت به درک و آگاهی جامع از پیامدهای آن، کمک کند.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb