جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای مهارت

سودابه جولایی، معصومه امین،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1378 )
چکیده

بیماری سرطان علیرغم دهها سال تحقیقات مستمر هنوز یک معضل بزرگ بشر بشمار می رود. سرطان پستان شایعترین سرطان زنان در اکثر کشورهای دنیاست (1) لذا لازم است که زنان با آموزش صحیح به اصول واقعی پیشگیری از سرطان پستان و اهمیت تشخیص زودرس آن پی برده و در برنامه غربالگری شرکت فعال داشته باشند.این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که به منظور بررسی تاثیر آموزش خودآزمایی پستان بر آگاهی و مهارت دبیران مدارس راهنمایی و دبیرستانهای دخترانه شهرستان محلات در سال 1377 انجام گرفته است. در این مطالعه ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و چک لیست بوده است. پرسشنامه در دو بخش تنظیم شده است. بخش اول شامل مشخصات دموگرافیک و انجام خودآزمایی پستان توسط واحدهای مورد پژوهش و بخش دوم شامل سئوالات مربوط به آگاهی در زمینه خودآزمایی پستان بوده است. چک لیست مورد استفاده شامل عباراتی در زمینه نحوه انجام خودآزمایی پستان بود.پس از آنکه واحدهای مورد پژوهش در مرحله اول پرسشنامه را تکمیل نمودند و چک لیست توسط پژوهشگر تکمیل شد، جزوه آموزشی خودآزمایی پستان به واحدهای مورد پژوهش داده شد و 2 هفته بعد جلسه آموزشی به مدت 20 دقیقه در همین زمینه تشکیل گردید و 3 هفته بعد مجدداً همان پرسشنامه و چک لیست برای هر یک از واحدهای مورد پژوهش تکمیل گردید. سپس تفاوت امتیازات قبل و بعد هر نفر با خودش مورد مقایسه قرار گرفت. امتیازات کسب شده توسط واحدهای مورد پژوهش در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در دو بخش آگاهی و مهارت به دو سطح مطلوب و نامطلوب طبقه بندی گردید. سپس پاسخ ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.تجزیه و تحلیل آماری نتایج به دست آمده بیانگر اختلاف معنی دار آماری در سطح آگاهی واحدهای مورد پژوهش با (53/19 = Z ) و مهارت واحدها یا (88/18 = Z ) قبل و بعد از آموزش می باشد. در این صورت می توان گفت که آموزش در افزایش آگاهی و مهارت واحدهای مورد پژوهش مؤثر بوده است.
زهره پارسا یکتا، معصومه ذاکری مقدم، محمود محمودی، ناهید دهقان نیری،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1378 )
چکیده


هومن شهسواری، مهوش صلصالی، علی محمدپور،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده

تاکنون در بسیاری از تعاریفی که در مورد پرستاری به عمل آمده، علاوه بر جنبه علمی پرستاری، به هنر بودن آن نیز اشاره شده است. هنر بودن پرستاری از زمان فلورانس نایتینگل در ادبیات این رشته وارد شده و توسط اغلب صاحب‌نظران پرستاری مورد تأکید قرار گرفته است. اما بسیاری نیز بر این باورند که واژه هنر در تعریف پرستاری اغلب بدون نقد شدن و تأمل ژرف، به صورت عام پذیرفته شده است. با نظر به ضرورت دستیابی به تعریفی دقیق از ماهیت پرستاری، لازم است ابهام و تردید موجود در هنر بودن پرستاری بر طرف گردد.به نظر می‌رسد راه اساسی در رفع ابهام هنر بودن پرستاری، بررسی تشابه و تفاوت‌های مفهوم و تعاریف نظری هنر با مفهوم هنر در تعریف پرستاری باشد. خود هنر مفهوم پیچیده و چند بعدی دارد که در قالب نظریه‌های مختلفی ارایه شده که البته هر کدام نیز دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود می‌باشد. مقایسه تعاریف و ویژگی‌های ارایه شده برای هنر در این نظریه‌ها با تعاریف و ویژگی‌های هنر در تعریف پرستاری، حکایت از آن دارد که اگر چه پرستاری دارای خصوصیاتی هنرمندانه است اما این ویژگی‌ها بیشتر با خصوصیات عام هنر و نه خصیصه‌های خاص، انطباق دارد و تمرکز هنر در پرستاری بر مهارت بوده و نمی‌تواند هنر زیبا قلمداد گردد.با این حال از منظر نظریه زیباشناسی، پرستاری به راحتی به عنوان هنر قابل تعریف است، اما در این شرایط تأکید بر واژه زیباشناسی در کنار واژه هنر در پرستاری ضرورت می‌یابد. به هر حال گر چه معرفی و تسخیر روح واقعی هنر و پرستاری و بیان حقایق نهفته در این وادی آن هم تنها از طریق قلم هرگز میسر نمی‌باشد، اما در این مقاله سعی شده است با مروری کلی بر تعاریف صاحب نظران پرستاری و مهم‌ترین نظریه‌های مربوط به مهارت و هنر، تشابه و تفاوت‌های آن‌ها مورد تحلیل قرار گیرد.


محمد مسعود وکیلی، علیرضا حیدرنیا، شمس الدین نیکنامی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: لزوم ارزیابی مهارت‌های ارتباطی میان فردی کارکنان سلامت، مورد تأکید روزافزون پژوهشگران قرار دارد. حصول چنین هدفی مستلزم به کارگیری ابزاری معتبر و مبتنی بر فرهنگ بومی می‌باشد. هدف این مطالعه طراحی و سنجش روایی و پایایی ابزاری جهت سنجش مهارت‌های ارتباطی میان فردی، در نمونه‌ای از کارکنان بخش سلامت بوده است.

روش بررسی: در این مطالعه تعداد کل 191 رابط سلامت فعال در 12 پایگاه بهداشت شهر زنجان وارد مطالعه شدند. بر اساس بررسی متون، ابزار اولیه با 43 گویه طراحی شد. روایی ابزار، از طریق محاسبه شاخص تأثیر آیتم توسط گروه هدف، محاسبه نسبت و شاخص روایی محتوا و روایی صوری با قضاوت یک پانل 14 نفره از خبرگان، و انجام تحلیل عامل اکتشافی ارزیابی شد و پایایی ابزار تحقیق با تعیین همسانی درونی، مورد تأیید قرار گرفت.

یافته‌ها: از کل 43 گویه اولیه، تعداد 35 مورد پس از محاسبه شاخص امتیاز تأثیر آیتم با مقادیر بالاتر از 5/1، نسبت روایی محتوای بیشتر از 51/0 و شاخص روایی محتوای بالاتر از 79/0 انتخاب شد. بر اساس تحلیل عامل اکتشافی، گویه‌های یاد شده به 30 مورد کاهش یافت و با در نظر گرفتن مقدار ارزش ویژه بالاتر از 1، در هفت عامل شامل مهارت‌های ارتباطی عمومی و شش عامل مهارت‌های ارتباطی اختصاصی گروه‌بندی شدند. پایایی ابزار تحقیق با محاسبه آلفای کرونباخ برابر 91/0 تأیید شد. ابزار یاد شده قادر به پیش بینی 5/68% از تغییرات کل مهارت‌های ارتباطی است.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه شواهد مناسبی در خصوص استحکام ساختار عاملی و پایایی ابزار سنجش مهارت‌های ارتباطی میان فردی، در جمیعت مورد مطالعه فراهم نمود. نتایج این مطالعه می‌تواند در توسعه ابزار سنجش مهارت‌های ارتباطی در سایر کارکنان سلامت، مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد.


صدیقه خنجری، نعیمه سیدفاطمی، سمیه برجی، حمید حقانی،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: در بین بیماری­های مزمن دوران کودکی سرطان شیوع زیادی داشته و علاوه بر زندگی کودک، خانواده را نیز درگیر می­سازد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش مهارت­های مقابله بر کیفیت زندگی والدین کودکان مبتلا به لوسمی انجام گرفت است .

  روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی غیرتصادفی که از اسفند ماه سال 1391 تا تیر ماه سال 1392 انجام گرفت، 98 نفر از والدین کودکان مبتلا به لوسمی مراجعه‌کننده به دو بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران به صورت نمونه­گیری در دسترس، انتخاب و در دو گروه آزمون (48 نفر) و شاهد (50 نفر) وارد مطالعه شدند. پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی والدین و کودک و نسخه فارسی پرسشنامه کیفیت زندگی مراقبان افراد مبتلا به سرطان ( the Caregiver Quality of Life - Cancer: CQOLC ) در این پژوهش به کار گرفته شد. برای گروه آزمون آموزش مهارت­های مقابله شامل مهارت­های ارتباط اجتماعی بود که طی 4 جلسه آموزشی دو ساعته به روش بحث گروهی (5 تا 8 نفره)، انجام پذیرفت. چهار هفته پس از مداخله، پرسشنامه مجدداً توسط والدین در هر دو گروه تکمیل گردید. داده­ها با استفاده از آزمون­های تی‌زوج، تی‌مستقل، آزمون کای‌دو و آزمون دقیق فیشر در نرم‌افزار SPSS v.16 تجزیه و تحلیل شد .

  یافته‌ها : دو گروه از نظر کیفیت زندگی کلی قبل از مداخله تفاوت معناداری نداشتند، در حالی که بعد از مداخله کیفیت زندگی گروه آزمون افزایش یافت و در مقایسه با گروه شاهد تفاوت معنادار نشان داد (001/0> p ) از بین زیرمقیاس‌های کیفیت زندگی تنها بعد نگرانی اقتصادی بعد از مداخله در بین دو گروه تفاوت معنادار داشته است (025/0> p ). بدین معنا که نگرانی اقتصادی در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد در مرحله پس از آزمون کم­تر شده بود .

  نتیجه‌گیری: آموزش مهارت­های مقابله می­تواند منجر به ارتقای کیفیت زندگی والدین کودکان مبتلا به لوسمی شود. لذا پیشنهاد می‌شود که مداخله آموزشی برای والدین جهت افزایش مهارت­های مقابله، به منظور افزایش کیفیت زندگی آنان انجام گیرد .

  


سمیه قوی‌پنجه، حسین ابراهیمی، شیرین برزنجه عطری، وحید پاک‌پور، پویا تاروردی‌زاده،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: بروز افسردگی در میان دانشجویان پرستاری و مامایی شایع است. آموزش مهارت حل مسأله نوعی مداخله روان‌شناختی کوتاه مدت است که می‌تواند در حل مشکلات روان­شناختی استفاده شود. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله بر کاهش شدت افسردگی دانشجویان پرستاری و مامایی اجرا شده است .

  روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه شاهد می‌باشد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در نیمسال اول 90-89 در دانشکده­های پرستاری و مامایی ارومیه و تبریز بودند. ابتدا مقیاس افسردگی بک در هر دو دانشکده اجرا شد. نمونه پژوهش شامل 92 دانشجو بود که در مقیاس افسردگی نمره 10 و بالاتر کسب کرده بودند و به طور تصادفی به دو گروه مداخله (46 نفر) و شاهد (46 نفر) تقسیم شدند. گروه مداخله در 6 جلسه آموزش مهارت حل مسأله دریافت نمود. در پایان در هر دو گروه مقیاس افسردگی بک اجرا شد. داده­ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد .

  یافته‌ها : نمرات مقیاس افسردگی بک در گروه مداخله از 60/18 به 41/13 و در گروه شاهد از 04/15 به 91/15 تغییر یافت. بر این اساس میانگین نمرات افسردگی گروه مداخله در مقایسه با گروه شاهد کاهش معناداری (001/0 p< ) داشته است.

  نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه، آموزش مهارت حل مسأله به عنوان یک مداخله روان‌شناختی کوتاه مدت می‌تواند به ارتقای سلامت روان دانشجویان کمک کرده و زمینه را برای کسب مهارت‌های مراقبتی و ارتقای کیفیت مراقبت‌ پرستاری و مامایی فراهم نماید .

  


محمد رضا زید آبادی، زهرا غضنفری، ام سلیمه رودی رشت آبادی،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی بیماران اساس عملکرد پرستاری بوده و هر قدر پرستاران در این امر بهتر عمل نمایند، نتیجه آن برای بیماران سودمندتر خواهد بود. عملکرد بهتر مستلزم دانش و مهارت و نگرش مناسب نسبت به اهمیت معاینات فیزیکی است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط دانش- مهارت با اهمیت معاینات فیزیکی در پرستاران شاغل در بیمارستان­ها اجرا شده است.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- همبستگی 300 پرستار شاغل در بخش‌های داخلی، جراحی و ویژه بیمارستان‌های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی کرمان، در سال 1395 به روش در دسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه اطلاعات جمعیت‌شناختی و حرفه‌ای و پرسشنامه دانش- مهارت و اهمیت معاینات فیزیکی بوده است. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های t، ANOVA، ضرایب همبستگی و رگرسیون خطی در نرم‌افزار SPSS نسخه 19 تجزیه و تحلیل شده است.

یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار نمره دانش- مهارت (74/0±)14/3 و میانه (دامنه میان چارکی) نمرات اهمیت (52/0)4 بود. ارتباط مثبت و معناداری بین دو متغیر دانش- مهارت و اهمیت وجود داشت. پرستاران در مهارت‌هایی که مهم‌تر تشخیص داده بودند، دانش- مهارت بیش‌تری را اظهار نمودند. بیش‌ترین متغیر تأثیرگذار بر ارتباط دانش- مهارت و اهمیت، آموزش بود.

نتیجه‌گیری: ارزیابی پرستاران از مهارت خود در اجرای معاینات فیزیکی در سطح پایین بود. لیکن کلیه مهارت‌ها را مهم تشخیص داده بودند. برنامه‌های آموزشی مؤثر می‌تواند به نیاز آنان برای کسب این مهارت‌ها پاسخ دهد.


ایما دربندی، شهلا محمدزاده زرنکش، محمدرضا کردباقری، میترا ذوالفقاری،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت ارتباط در پرستاری، این مطالعه با هدف تعیین تأثیر حمایت آنلاین پس از ارایه محتوای الکترونیکی بر مهارت‌های ارتباطی پرستاران با بیماران انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی، با طراحی قبل و بعد تعداد ۱۰۰ نفر از پرستاران شاغل در بخش‌های ارتوپدی بیمارستان شهید دکتر چمران، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1397 به صورت تصادفی در دو گروه ۵۰ نفری قرار گرفتند و محتوای الکترونیکی آموزش مهارت‌های ارتباطی را دریافت کردند. در گروه مداخله علاوه بر دریافت محتوای آموزشی، حمایت آنلاین از طریق رسانه اجتماعی به مدت چهار هفته با حضور روان‌شناس انجام یافت، به طوری که با طرح سؤالات و مشکلات واقعی و یا سناریوهای شبیه‌سازی شده، به بحث و بررسی پیرامون رفتار مناسب در آن موقعیت می‌پرداختند. قبل و بعد از هشت هفته، مهارت‌های ارتباطی در هر دو گروه توسط پرسشنامه Burton J.E بررسی و داده‌ها با آزمون‌های آماری تی‌مستقل و آنالیز کوواریانس چندمتغیری با نمرات افتراقی مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که قبل از انجام مداخله تفاوت معناداری بین دو گروه در نمره مهارت‌های ارتباطی وجود نداشته و هشت هفته پس از دریافت محتوای الکترونیکی نمره شرکت‌کنندگان در هر دو گروه افزایش یافته است. این افزایش در گروه تحت حمایت آنلاین میزان بیش‌تری را نشان داد (001/0p<)، در واقع حمایت آنلاین سبب تفاوت (637/0) در نمره مهارت‌های ارتباطی بین دو گروه شد.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که ارایه محتوای الکترونیکی به همراه حمایت آنلاین منجر به بهبود دانش مهارت‌های ارتباطی نمونه‌های مورد مطالعه شده است. پیشنهاد می‌شود علاوه بر آموزش از طریق ارایه محتوای الکترونیکی، استفاده از رسانه‌های اجتماعی با توجه به مزایای آن‌ها از جمله سهولت استفاده، در دسترس بودن و نسبتاً کم هزینه بودن، در برنامه‌های توانمندسازی تیم درمان از جمله ارتقای مهارت‌های ارتباطی مورد استفاده قرار گیرد.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20090127001599N27
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb