فاطمه خداجو، هایده نکتهدان، انوشیروان کاظمنژاد، شهزاد پاشاییپور،
دوره 24، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سلامت زنان در دوران میانسالی از اهمیت ویژهای برخوردار است و سبک زندگی از جمله تغذیه سالم در آن تأثیر دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش مبتنی بر مدل بزنف بر اصلاح تغذیهای زنان میانسال انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی در مورد 95 نفر از زنان میانسال تحت پوشش مراکز بهداشتی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1395 انجام یافت. ابزار گردآوری دادهها دو پرسشنامه ویژگیهای جمعیت شناختی و سازههای مدل بزنف در زمینه رفتارهای تغذیهای در میانسالی بود که قبل و 8 هفته بعد از مداخله اجرا گردید. مداخله طی 3 جلسه یک ساعته انجام یافت. دادهها با استفاده از آمارهای توصیفی و آزمونهای کایاسکوئر و منویتنی در نرمافزار SPSS نسخه 16 تحلیل شد.
یافتهها: قبل از مداخله دو گروه از نظر کلیه متغیرها و سازههای مدل بزنف در رفتارهای تغذیهای تفاوت معناداری نداشتند. بعد از مداخله در گروه مداخله، میانه و دامنه میان چارکی نمرات آگاهی 3±10، نگرش 10±38، هنجارهای انتزاعی 1±3 و قصد رفتاری 1±1 و در گروه کنترل نمرات آگاهی 2±6، نگرش 5±37، هنجارهای انتزاعی 1±4 و قصد رفتاری 1±1 بود و بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده شد (05/0>p). اما نمرات عوامل قادرساز بعد از مداخله در دو گروه آزمون (1±3) و کنترل (1±3) تفاوت معناداری را نشان نداد (4/0=p).
نتیجهگیری: اجرای برنامه آموزشی مبتنی بر مدل بزنف میتواند علاوه بر ارتقای آگاهی و نگرش زنان میانسال در مورد تغذیه سالم، قصد رفتاری آنها را نیز اصلاح کند.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT2016042427566N1