جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای نخست‌زا

محمدرفیع بذرافشان، زینب قربانی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: تجربه حاملگی در زندگی زنان را می‌توان نوعی بحران موقعیتی به حساب آورد. وجود اضطراب به شکل‌های مختلف در زنان باردار مشکلاتی را برای جنین و مادر ایجاد می‌کند، بالاخص برای زنان نخست‌زا که در برابر این مشکلات آمادگی لازم را ندارند. تکنیک‌های آرام سازی مانند ماساژ یکی از مهم‌ترین مداخلات غیر دارویی است که برای کنترل اضطراب به کار می‌رود. یکی از انواع این مداخلات ماساژ به روش استروک سطحی پشت می‌باشد که یک مداخله مستقل پرستاری است و همبستگی نزدیکی با طبیعت مراقبت پرستاری دارد. این مطالعه با هدف تعیین میزان تأثیر ماساژ به روش استروک سطحی پشت بر اضطراب زنان باردار نخست‌زا انجام گرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه مداخله‌ای می‌باشد که در دو مرکز بهداشتی درمانی شهر شیراز در سال 1386 انجام شده است. نمونه مورد مطالعه 80 زن باردار نخست‌زا بودند که با استفاده از جدول اعداد تصادفی از بین 114 زن واجد شرایط داوطلب که جهت دریافت مراقبت‌های دوران بارداری در سه ماهه سوم به مراکز یاد شده مراجعه داشتند انتخاب و با استفاده از بلوک‌های تبدیل شده تصادفی به دو گروه شاهد و آزمون تقسیم شدند. مداخله شامل 10 دقیقه ماساژ به روش استروک سطحی پشت در سه روز متوالی بین ساعات 11-9 صبح بود. میزان اضطراب قبل و بلافاصله بعد از انجام مداخله در دو گروه اندازه گیری شد. ابزار گردآوری داده‌ها فرم مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه اشپیلبرگر بود. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های کای‌اسکوئر، آزمون دقیق فیشر، تی‌زوجی، تی‌مستقل در نرم‌افزار SPSS v.11.5 استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار میزان اضطراب قبل از مداخله در گروه آزمون 65/6±51 و در گروه شاهد 60/6±90/49 بود که از نظر آماری اختلاف معناداری بین دو گروه وجود نداشت (460/0=p). پس از اجرای برنامه ماساژ میانگین و انحراف معیار میزان اضطراب در گروه آزمون 52/6±18/48 و در گروه شاهد 39/7±50/51 و تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود (036/0=p).

نتیجه‌گیری: مطابق یافته‌ها ماساژ به روش استروک سطحی پشت یک مداخله مؤثر پرستاری برای کاهش سطح اضطراب زنان باردار نخست‌زا می‌باشد. لذا این مداخله پرستاری فرصتی برای پرستاران و مراقبان جهت کاستن اضطراب زنان باردار نخست‌زا فراهم می‌کند. نتایج این مطالعه می‌تواند در تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی برای این گروه مورد استفاده قرار گیرد.


فیروزه میرزایی، معصومه کاویانی، پیمان جعفری،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده

 زمینه و هدف: زنان نخست‌زا غالباً در هنگام زایمان به دلیل ترس از درد زایمان دچار اضطراب شدیدی می‌شوند که همین اضطراب، سبب کاهش شانس زایمان طبیعی در آنان می‌شود. با توجه به آمار بالای سزارین، در جامعه ایران تلاش در جهت افزایش زایمان‌های طبیعی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این تحقیق، تعیین تأثیر رفلکسولوژی برسطح اضطراب، نبض و فشارخون هنگام زایمان در زنان نخست‌زا بوده است.
روش بررسی: این تحقیق، یک مطالعه مداخله‌ای است که در مورد 70 نفر (35 نفر گروه شاهد و 35 نفرگروه آزمون) خانم باردار نخست‌زای مراجعه‌کننده به اتاق درد بیمارستان افضلی پور کرمان در تابستان و پاییز 1387 انجام گرفته است. افراد مورد پژوهش در هفته 37 بارداری یا بیشتر بودند و دیلاتاسیون سرویکس آن‌ها 4-3 سانتی‌متر بود، گروه آزمون به مدت 20 دقیقه تحت روش رفلکسولوژی قرار گرفتند. در افراد گروه شاهد نیز به مدت20 دقیقه نقطه دیگری (ساق پاهای آن‌ها) ماساژ داده شد. سطح اضطراب قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه توسط پرسشنامه اشپیلبرگر اندازه‌گیری شد. علاوه بر این نبض و فشار خون افراد نیز قبل و بعد از مداخله مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: قبل از مداخله، سطح اضطراب در هر دو گروه یکسان بود (85/0) اما پس از مداخله سطح اضطراب در گروه آزمون به طور معناداری نسبت به گروه شاهد کاهش یافت (001/0p<). این در حالی است که بین دو گروه تفاوت آماری معناداری از جهت نبض (44/0=p) و فشارخون (59/0=p) مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: رفلکسولوژی باعث کاهش سطح اضطراب هنگام زایمان می‌شود. با توجه به آسان، ارزان و غیرتهاجمی بودن این روش، استفاده از آن به خصوص در مورد زنان نخست‌زا توصیه می‌شود.


معصومه کردی، محبوبه فیروزی، حبیب‌اله اسماعیلی،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: توجه به درد زایمان و تسکین آن از اجزای مهم مراقبت مادر طی زایمان است. طب فشاری یکی از شیوه‌های غیردارویی کاهش درد است که در دسترس، کم هزینه، کم عارضه وآسان می‌باشد. این پژوهش به منظور تعیین تأثیر فشار در نقطه LI4 بر شدت درد مرحله اول زایمان در مادران نخست‌زا انجام گرفته است.

روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی سه گروهی یک سوکور، 83 مادر اول‌زای مراجعه‌کننده به زایشگاه بیمارستان حضرت ام‌البنین شهر مشهد در سال 6-1385 با سن بارداری 42-38 هفته به روش تخصیص تصادفی در سه گروه طب فشاری، لمس (شاهد 1) و مراقبت معمول (شاهد 2) قرار گرفتند. شدت درد قبل از شروع مداخله، بلافاصله پس از مداخله، نیم ساعت بعد و سپس به فواصل هر 1 ساعت با استفاده از مقیاس دیداری درد اندازه‌گیری و سپس با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس در سه گروه مقایسه شد.

یافته‌ها: میانگین نمره شدت درد زایمان بلافاصله پس از مداخله در گروه طب فشاری (75/13±59/28) کمتر از گروه لمس (67/18±5/33) و مراقبت معمول (5/20±82/41) بود (026/0=p).

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج مطالعه، فشار بر نقطه LI4، شدت درد مرحله اول زایمان را کاهش می‌دهد و می‌تواند به عنوان روشی ساده، کم هزینه و غیر تهاجمی در لیبر جهت کاهش درد زایمان استفاده شود.

 


زیبا رئیسی دهکردی، مهدی راعی، مروارید قصاب شیرازی، سید احمدرضا رئیسی دهکردی، ماندانا میرمحمدعلی،
دوره 18، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: شیر مادر فواید سلامتی بی‌شماری برای مادر و نوزاد فراهم می‌کند. حمایت از شیردهی توسط کارکنان بهداشتی تأثیر مفید در طول مدت شیردهی به ویژه دوره تغذیه انحصاری با شیر مادر دارد. هدف از این مطالعه تعیین میزان تأثیر مشاوره تلفنی بر تداوم و طول مدت شیردهی انحصاری زنان نخست‌زا می‌باشد.

روش بررسی: این کارآزمایی میدانی در مورد 140 نفر از زنان نخست­زای مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی درمانی منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1389 انجام یافته است. تعداد نمونه‌ها 70 نفر در گروه آزمون و 70 نفر در گروه شاهد بودند. گروه آزمون، مشاوره تلفنی را دریافت کردند در­ حالی که گروه شاهد تنها مراقبت‌های معمول را دریافت نمودند. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه و ابزار گردآوری شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت‌شناختی و چک لیست بررسی تداوم و طول مدت شیردهی انحصاری بود. تداوم شیردهی انحصاری در دو گروه 1 و 3 ماه بعد از زایمان و طول مدت شیردهی انحصاری در هر دو گروه 3 ماه بعد از زایمان بررسی شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به کمک نرم‌افزار SPSS v.16 انجام یافت.

یافته‌ها: میانگین طول مدت شیردهی انحصاری بر حسب هفته در گروه آزمون (99/3±05/8) به طور معناداری (008/0=p) بیشتر از گروه شاهد (03/4±23/6) بود. در ماه سوم پس از زایمان بعد از کنترل اثر متغیرهای مخدوش‌کننده، شانس شیردهی انحصاری در گروه آزمون به صورت معنادار بیشتر از گروه شاهد بود (03/0=p). همچنین انجام مشاوره تلفنی با طول مدت شیردهی انحصاری مادران ارتباط آماری معنادار داشت (02/0=p).

نتیجه‌گیری: با توجه به تأثیر مشاوره تلفنی بر تداوم و طول مدت شیردهی انحصاری، ارایه این مشاوره که روشی ارزان و آسان است، می‌تواند به عنوان راه‌کاری جهت افزایش طول مدت شیردهی انحصاری به ویژه در مادران نخست‌زا مدنظر قرار گیرد.

 


مریم مدرس، فاطمه رحیمی‌کیان، الهه بوریائی،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه ثابت شده است که علت بسیاری از آشفتگی‌های روانی و ناسازگاری‌های زناشویی عدم رضایتمندی جنسی می‌باشد. رضایتمندی جنسی تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله بیماری‌های جسمی و روانی طرفین قرار دارد. یکی از مشکلات جسمی شلی عضلات کف لگن است و شلی عضلات کف لگن باعث افتادگی، پرولاپس اندام‌های لگنی، اختلال عملکرد اندام‌های لگنی و مقاربت دردناک یا دیسپارونی و کمردرد می‌شود. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تمرینات ورزشی عضلات کف لگن بر رضایتمندی جنسی زنان نخست‌زا طراحی و اجرا گردیده است.

روش بررسی: این مطالعه، یک کارآزمایی بالینی است. نمونه مورد مطالعه شامل 100 نفر از مادران نخست‌زا می‌باشد که از طریق نمونه‌گیری تصادفی - خوشه‌ای از پنج مرکز بهداشتی درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب شدند. سپس نمونه‌ها به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. بیماران گروه مداخله (50=n)، تمرینات ورزشی کف لگن را به مدت 16 هفته انجام دادند. گروه شاهد (50=n)، مداخله‌ای دریافت نکردند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه لیندابرگ بود که در دو نوبت قبل از مداخله و در پایان هفته 16 در دو گروه تکمیل گردید. داده‌ها در نرم‌افزار SPSS v.18 با استفاده از آزمون‌های کای‌دو و t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج پژوهش اختلاف معناداری را در میزان رضایتمندی جنسی، بعد از 16 هفته ورزش Kegel در دو گروه شاهد و مداخله نشان داد (001/0p<).

نتیجه‌گیری: با توجه به تأثیر تمرینات ورزشی عضلات کف لگن بر افزایش رضایتمندی جنسی در زنان نخست‌زا می‌توان این روش آسان و بی‌هزینه را به منظور ارتقای سطح زندگی زناشویی و دوام هرچه بیشتر خانواده‌ها در زمره آموزش‌های اساسی بعد از زایمان قرار داد.

 


کبری ابوذری گزافرودی، فاطمه نجفی، احسان کاظم‌نژاد، فاطمه رحیمی‌کیان، مامک شریعت، پروین رهنما،
دوره 18، شماره 5 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: عملکرد جنسی در طول حاملگی به دلایل متعددی تحت تأثیر قرار می‌گیرد. فرزنددار شدن علاوه بر این که فرآیندهای روانی- اجتماعی فرد را درگیر می‌کند، ممکن است بر عملکرد جنسی به صورت غیرمستقیم اثر بگذارد. این مطالعه با هدف مقایسه عملکرد جنسی زنان باردار نخست‌زا و چندزا انجام یافته است.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی در مراکز بهداشتی- درمانی شهری شرق گیلان در سال 89-1388 انجام گرفته است. نمونه‌ها شامل 554 خانم باردار متقاضی دریافت مراقبت‌های دوران بارداری بود که با روش نمونه‌گیری آسان انتخاب شدند. ابزار پرسشنامه عملکرد جنسی و ترس از صدمه به جنین و مادر بود. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی (من‌ویتنی‌یو، Generalized linear models) در نرم‌افزار SPSS v.16 استفاده شد. سطح معناداری از 05/0p< در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: در سه ماهه اول و دوم بارداری، اختلاف معناداری بین عملکرد جنسی زنان نخست‌زا و چندزا وجود نداشت (به ترتیب 353/0=p و 251/0=p). در سه ماهه سوم بارداری تفاوت آماری معناداری بین زنان نخست‌زا و چندزا از نظر میل جنسی (002/0=pبرانگیختگی جنسی (01/0p<ارگاسم (01/0p<)، درد (02/0=p) و همچنین مجموع امتیاز عملکرد جنسی (016/0=p) مشاهده شد. آنالیز چند متغیره بین عملکرد جنسی زنان باردار نخست‌زا و چندزا اختلاف معنادار آماری نشان داد (008/0=p).

نتیجه‌گیری: با توجه به مؤثر بودن تعداد زایمان بر عملکرد جنسی زنان باردار، طراحی و اجرای برنامه‌های مشاوره و توانبخشی مسایل جنسی به عنوان بخشی از مراقبت‌های قبل از تولد به خصوص برای افراد چندزا ضروری به نظر می‌رسد.

 


فاطمه نجفی، کبری ابوذری گزافرودی، فاطمه جعفرزاده کنارسری، پروین رهنما، بهاره غلامی چابکی،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: از علل عمده سزارین، درخواست بیمار به دلیل ترس از زایمان طبیعی است. این مطالعه با هدف مقایسه ترس از زایمان و نوع زایمان در دو گروه از زنان باردار شرکت‌کننده در کلاس‌های آمادگی زایمان و دریافت‌کننده مراقبت‌های معمول زایمان انجام یافته است.

روش بررسی: این مطالعه کوهورت آینده‌نگر در سال 93-92 در مورد 202 نفر از زنان باردار نخست‌زای مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهری شرق گیلان که متقاضی دریافت مراقبت دوران بارداری بودند، انجام یافت. روش نمونه‌گیری در دسترس بود. ترس از زایمان با پرسشنامه CAQ در طی دو مرحله (قبل از شرکت در کلاس آمادگی زایمان و دریافت مراقبت‌های معمول و نیز در سه ماهه سوم بارداری) بررسی شد و سپس هر دو گروه تا زمان زایمان مورد پیگیری قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی (کای‌اسکوئر، تی‌زوجی، آنوا، تی‌تست) در نرم‌افزار SPSS v.16 تحلیل شد. 05/0p< معنادار در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: میانگین نمرات ترس از زایمان در دو گروه، قبل از شرکت در کلاس آمادگی زایمان و دریافت مراقبت‌های معمول تفاوت معناداری نداشت (23/0=p). اما مقایسه میانگین نمره ترس از زایمان در دو گروه در سه ماهه سوم بارداری تفاوت معناداری (001/0p<) را نشان داد. از نظر انجام زایمان طبیعی نیز بین دو گروه اختلاف معنادار بود (002/0=p).

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه حاکی از اهمیت کلاس‌های آمادگی زایمان در کاهش ترس از زایمان و افزایش زایمان طبیعی در زنان نخست‌زایی است که در این کلاس شرکت کردند. بنابراین، ترغیب زنان باردار برای شرکت در این کلاس‌ها توصیه می‌شود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb