جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای همسر

فاطمه رافت، پروانه رضاسلطانی، عاطفه قنبری، مریم مریدی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از راهکارهای غیردارویی کاهش درد زایمان، حضور همسر هنگام زایمان است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین نگرش زوج‌های در انتظار فرزند در خصوص حضور همسر در اتاق زایمان انجام یافته است.

روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعه­ای توصیفی- تحلیلی است که در مورد 259 نفر از زنان باردار مراجعه‌کننده به مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) شهر رشت و همسران آن‌ها در سال 1393 صورت گرفته است. نمونه­ها به صورت دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ها پرسشنامه شامل اطلاعات جمعیت‌شناختی و سنجش نگرش زنان و مردان نسبت به حضور همسر در اتاق زایمان بود. داده­ها با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی در نرم‌افزار SPSS v.17 تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: میانگین سن زنان 59/5±42/26 سال و مردان 71/5±69/30 سال بود. میانگین نمره نگرش در گروه مادران 47/13±99/102 به دست آمد که 3/97% نگرش مثبت، 9/1% بی‌نظر و 8/0% نگرش منفی نسبت به حضور همسر در اتاق زایمان داشتند. در گروه مردان میانگین نمره نگرش 36/14±88/100 به دست آمد که 9/91% دارای نگرش مثبت، 8/5% بی‌نظر و 3/2% نگرش منفی نسبت به حضور همسر در اتاق زایمان داشتند. همچنین در گروه مادران، در مدل رگرسیون خطی مشخص گردید که میزان تحصیلات مادر با نمره نگرش ارتباط معناداری دارد به طوری که با افزایش سطح تحصیلات نمره نگرش 19/0 افزایش می‌یابد.

نتیجه‌گیری: نظر به نگرش مثبت اکثر زوج‌ها نسبت به حضور همسر حین لیبر و زایمان، پیشنهاد می‌گردد در طراحی امکانات و اقدامات لازم جهت اجرای برنامه بیمارستان‌های دوستدار مادر و ترویج زایمان طبیعی، نتایج بالا مدنظر قرار گیرد.


سمیه نقی زاده، مژگان میرغفوروند،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: ازدواج کودک نقض حقوق بشر و حقوق کودک است. از آن جا که اکثر این ازدواج­ها بدون رضایت آگاهانه کودکان اتفاق می­افتد و والدین تصمیم­گیرنده نهایی هستند، بنابراین نگرش مادران در مورد ازدواج دختران می­تواند تأثیر غیرقابل انکاری بر مقوله ازدواج زودرس دختران داشته باشد. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین دانش و نگرش مادران دختران نوجوان در مورد ازدواج زودرس، علل و عواقب آن، انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی است که با مشارکت 270 نفر از مادران دارای دختر نوجوان در شهر تبریز در سال 1400-1399 انجام گرفته است. داده­ها با استفاده از پرسشنامه­ محقق ساخته جمع­آوری و سپس ﺑـﺎ اﺳـﺘﻔﺎده از آﻣـﺎر ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ، آنالیز واریانس یک­طرفه، آزمون مجذور کای و آزمون دقیق فیشر در نرم­افزار آماری SPSS نسخه 21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: بیش از نیمی (2/55%) از مادران دانش خوب در مورد ازدواج زودرس داشتند. اکثر مادران (0/87%) مخالف ازدواج قبل از 18 سالگی بودند. بین دانش و نگرش مادران در مورد ازدواج در سنین پایین ارتباط آماری معناداری وجود داشت (001/0p<). از مهم‌ترین علل کاهش ازدواج زودرس، بلوغ عاطفی، اجتماعی، فکری و اقتصادی دختران و از مهم‌ترین علل افزایش ازدواج زودرس نرسیدن به بلوغ فکری- روانی بود. مهم‌ترین پیامد ازدواج زودرس براساس نگرش مادران، افزایش احتمال دخالت خانواده­ها در زندگی زناشویی و تصمیم­گیری­ها بود.
نتیجه‌گیری: با وجود نگرش منفی مادران نسبت به ازدواج در سنین پایین، نزدیک به نیمی از آن‌ها سطح دانش ضعیف و متوسط در مورد ازدواج زودرس داشتند. بنابراین با بالا بردن سطح دانش مادران دارای دختر نوجوان در مورد پیامدهای ازدواج زودرس، فرهنگ­سازی برای اصلاح باورهای غلط اجتماعی، تصویب قوانین مناسب برای جلوگیری از ازدواج کودکان، می­توان شدت این آسیب را کاهش داد.

 
مهناز ابوذری، اعظم ملکی، سعیده مظلوم‌زاده، لقمان ابراهیمی،
دوره 28، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: میانگین شاخصهای رشد در نوزادان حاصل از بارداری ناخواسته، نسبت به سایر نوزادان کمتر است. استرس ادراک شده در این مادران می‌تواند اثر مضاعفی در کاهش ترشح شیر داشته باشد. با توجه به اهمیت شیردهی در سلامت مادر و کودک، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر مشاوره زوجی مبتنی بر حمایت همسر بر استرس ادراک شده و بهبود خودکارآمدی شیردهی زنان با بارداری ناخواسته انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی تصادفی شاهددار  60 نفر از زنان با بارداری ناخواسته مراجعهکننده به مراکز جامع سلامت شهرستان خدابنده در سال 1400 به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی بلوک 4 تایی به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. گروه کنترل مراقبت معمول و گروه مداخله 6 جلسه مشاوره زوجی مبتنی بر حمایت همسر، دو بار در هفته دریافت کردند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی شیردهی دنیس، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن در سه مرحله، قبل، بلافاصله بعد از مداخله و شش هفته پس از زایمان جمعآوری و در نرمافزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون کایدو، آزمون دقیق فیشر ، آزمون تیمستقل و آنالیز واریانس دوطرفه با اندازهگیری مکرر در سطح اطمینان 95% تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: در گروه مشاوره میانگین خودکارآمدی شیردهی بلافاصله بعد از مداخله و شش هفته پس از زایمان نسبت به قبل از مداخله افزایش و در گروه کنترل کاهش داشت (001/0p<). در گروه مشاوره میانگین نمره استرس ادراک شده بلافاصله بعد مداخله و شش هفته پس از زایمان نسبت به قبل مداخله کاهش و در گروه کنترل افزایش معناداری داشت (001/0p<).
نتیجه‌گیری: مشاوره زوجی مبتنی بر حمایت همسر در بهبود خودکارآمدی شیردهی و کاهش استرس ادراک شده پس از زایمان در زنان با بارداری ناخواسته مؤثر بود. به نظر می­رسد حضور همسران در برنامه مشاوره شیردهی اقدام مناسبی است که می‌تواند مورد توجه برنامهریزان در این حوزه قرار گیرد.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20150731023423N18

 
فاطمه خاکشور محمد آبادی، سکینه طاهرخانی، عابد مجیدی، اعظم مسلمی،
دوره 29، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: در قربانیان خشونت شریک جنسی نزدیک، تاب­آوری می­تواند عامل محافظتی در مقابل تشدید مشکلات روانی باشد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت افزایش تاب­آوری پیشنهاد شده است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب­آوری زنان قربانی همسرآزاری انجام گرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی است. 80 زن قربانی همسرآزاری با استفاده از نمونهگیری سهمیه­ای از بین زنان مراجعه­کننده به 3 خانه بهداشت وابسته به مرکز بهداشتی درمانی مشهدالکوبه شهر اراک در سال 1400-1399، انتخاب و با روش تصادفی­سازی بلوکی در گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقه­ای، هفته­ای یک بار برای گروه مداخله انجام یافت. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه ویژگی­های فردی و سلامتی، مقیاس تجدیدنظر شده تاکتیک­های حل تعارض و مقیاس تاب­آوری Connor و Davidson بود. یک هفته و پنج هفته پس از پایان مداخله، مقیاس تاب­آوری مجدداً برای هر دو گروه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون تی­مستقل، آزمون کایاسکوئر، آزمون دقیق فیشر و تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه­گیری­های مکرر انجام یافت. 05/0>p معنادار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار نمره تاب­آوری در گروه مداخله از 29/13±21/59 در قبل از مداخله به 27/11±31/64 و 49/10±34/72 در زمان­های پس­آزمون و پیگیری رسید. این مقادیر برای گروه کنترل به­ترتیب 2/17±47/52، 72/14±94/51 و 3/15±47/52 بود. براساس نتایج تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه­گیری­های مکرر، میانگین نمره تاب­آوری در دو گروه و در سه مقطع زمانی بررسی شده، تفاوت آماری معناداری داشت (001/0>p).
نتیجه‌گیری: اجرای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می­تواند تاب­آوری زنان قربانی همسرآزاری را ارتقا دهد. لذا می­توان از این مداخله در برنامه­های ارتقای سلامت روان زنان قربانی همسرآزاری استفاده کرد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb