جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای ورزش

اشرف الملوک معماری، طیب رمیم، مهرنوش امینی، عباس مهران، اعظم آجرلو، پروانه شکیبایی،
دوره 12، شماره 3 - ( 4-1385 )
چکیده

زمینه و هدف:مطالعات نشان‌دهنده اثرات مفید ورزش بر مادر و جنین و گذراندن یک حاملگی بدون مشکل می‌باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثرات ورزش هوازی بر طول بارداری، آپگار و وزن زمان تولد نوزاد انجام شد.
روش بررسی: این بررسی یک مطالعه تجربی است. نمونه‌ها به تعداد 80 نفر (40 نفر مورد و 40 نفر شاهد) از میان زنان باردار مراجعه‌کننده به درمانگاه‌های پره‌ناتال واقع در منطقه 17 شهرداری تهران، با روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. گروه مورد به مدت 8 هفته، سه روز در هفته، به مدت 30-15 دقیقه در روز و با شدت 70-50% Vo2 Max در تمرین هوازی شرکت کردند. اطلاعات توسط نرم‌افزار آماری SPSS ver 10.5 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و آزمون‌های t و مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: در زمینه مشخصات فردی بین دو گروه مورد و شاهد اختلاف آماری معناداری وجود نداشت. اکثر افراد گروه مورد دارای طول بارداری 40 هفته و بیشتر، ولی اکثر افراد گروه شاهد دارای طول بارداری 40-38 هفته بودند. که این اختلاف از نظر آماری معنادار نبود. اغلب نوزادان متولد شده از زنان گروه‌های مورد و شاهد (به ترتیب 60 و 70%) در گروه 3500-2500 گرم قرار داشته و اختلاف آماری معناداری بین این دو گروه وجود نداشت. اکثر نوزادان در هر دو گروه دارای میانگین امتیاز آپگار 9 بودند. اختلاف آماری معناداری بین دو گروه مورد و شاهد از نظر امتیاز آپگار دقیقه 5 وجود داشت (01/0=p).
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد انجام ورزش هوازی در زمان حاملگی می‌تواند باعث بهبود آپگار دقیقه پنج نوزاد گردد اما تأثیر مشخصی بر طول حاملگی و وزن نوزاد در زمان تولد ندارد.


اصغر خالدان، شادمهر میردار، نرگس سادات مطهری طبری، مرجان احمد شیروانی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: فعالیت‌های ورزشی جزء جدایی‌ناپذیری از بهداشت تن و روان می‌باشد. بنابراین توجه به ورزش زنان به عنوان بخش عمده‌ای از پیکر جامعه با در نظر گرفتن شرایط و نیازهای فیزیولوژیکی آنان ضروری است. تغییرات و سازگاری‌های فیزیولوژیک بدن زنان در طی بارداری با برخی از سازگاری‌های ورزشی مشابه می‌باشد. بنابراین ورزش ممکن است بر پیامدهای بارداری از جمله رشد جنینی مؤثر باشد. با توجه به اهمیت رشد جنین، پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر یک دوره برنامه تمرینی هوازی ویژه بر رشد جنین زنان باردار انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی در مورد زنان باردار 24 تا 32 هفته انجام گرفته است. در گروه آزمون 18 و در گروه شاهد 21 نفر بررسی شدند. نمونه‌ها با تخصیص تصادفی بر اساس جدول اعداد تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. معیارهای ورود، زنان حامله تک قلوی کیسه آب سالم و معیارهای خروج شامل موارد منبع ورزش در حاملگی بود. پروتکل تمرینی شامل گرم کردن، تمرینات کششی، انعطاف‌پذیری و به دنبال آن پیاده‌روی مداوم هوازی به مدت حداقل 30 تا 45 دقیقه، 3 روز در هفته برای مدت 8 هفته بود. تجزیه و تحلیل نتایج با آمار توصیفی، کای‌دو، t-test‌، کالموگراف اسمیرنف و آزمون اندازه‌گیری مکرر انجام یافت. سطح معناداری 05/0p< در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: مقایسه وزن جنین در مراحل مختلف و وزن پس از تولد با وزن اولیه نشان داد که در گروه آزمون، افزایش وزن نسبت به گروه شاهد 37/1% بیشتر بوده، اما اختلاف معنادار نبوده است. همچنین میانگین دور سر و قد نوزادان نیز در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد بیشتر بوده (به ترتیب 21/0 سانتی­متر و 09/0 سانتی­متر) اما اختلافات معنادار نبوده است (05/0p>).

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده چون هیچ کاهشی در رشد جنین متعاقب انجام فعالیت‌های ورزشی ایجاد نشده و از طرفی، میزان وزن‌گیری جنین و همچنین قد و دور سر پس از تولد در گروه آزمون بیشتر از گروه شاهد بوده ولی در عین حال تفاوت معناداری نداشته است، لذا می‌توان چنین اظهار کرد که برنامه تمرین هوازی تأثیر نامطلوب بر رشد جنین نداشته و حتی ممکن است سودمند هم باشد.


ربابه معماریان، اکرم میثاقی، محمدحسین بروجردی، ندا ناظم اکباتانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: مرگ و میر ناشی از پنومونی وابسته به تهویه مکانیکی حدود 25 تا 30% می‌باشد و رخداد پنومونی باعث افزایش طول مدت بستری تا 13 روز می‌شود. در بخش‌های ویژه چندین راهبرد کلی جهت کاهش بروز پنومونی وجود دارد. هدف از این پژوهش تعیین میزان تأثیر ورزش‌های تنفسی غیرفعال برنامه‌ریزی شده (طی 72ساعت اول بستری) در پیشگیری از پنومونی وابسته به دستگاه تهویه مکانیکی در بیماران کمایی است.

روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی یک سوکور و دارای دو گروه شاهد و آزمون است که در بیمارستان مرکز ترومای شهر زنجان در سال 1387 انجام گرفته است. با نمونه‌گیری غیرتصادفی (در دسترس) 76 بیمار انتخاب و به طور یک در میان در گروه آزمون و شاهد قرار داده شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها چک لیست کنترل درجه حرارت، ظاهر ترشحات ساکشن شده، کشت خلط، شمارش گویچه‌های سفید خون و رادیوگرافی قفسه سینه بود. در ابتدای پژوهش وضعیت متغیرهای یاد شده در هر دو گروه ثبت شد. سپس در گروه آزمون ورزش‌های تنفسی غیرفعال برنامه‌ریزی شده که شامل دق و لرزندان قفسه سینه بود، به مدت 5 دقیقه هر 6 ساعت برای سه روز و به مدت 10 دقیقه هر 6 ساعت یک بار برای سه روز دیگر انجام گرفت. در طول اجرای برنامه در روز سوم و روز ششم، اندازه‌گیری مجدد در هر گروه انجام گرفت. در طی این مدت گروه شاهد از مراقبت‌های معمول برخوردار بود. سپس نتایج دو گروه مقایسه شد.

یافته‌ها: دو گروه در روز سوم و ششم پژوهش از جهت ظاهر ترشحات ساکشن شده، شمارش گویچه‌های سفیدخون و در روز ششم به لحاظ درجه حرارت و نتایج رادیوگرافی قفسه سینه (از نظر ابتلا به پنومونی) اختلاف آماری معنادار داشتند. در دو گروه به لحاظ نتایج کشت خلط در روز سوم و ششم اختلاف معنادار آماری دیده نشد.

نتیجه‌گیری: در این مطالعه ورزش‌های تنفسی غیرفعال برنامه‌ریزی شده به مدت 5 دقیقه هر 6 ساعت یک بار برای 3 روز و به مدت 10 دقیقه هر 6 ساعت برای سه روز دیگر سبب پیشگیری از پنومونی وابسته به دستگاه تهویه مکانیکی در بیماران کمایی شده است. پیشنهاد می‌شود این ورزش‌های برنامه‌ریزی شده به عنوان یک مراقبت پرستاری در 72 ساعت اول در بیماران کمایی به کار برده شود.


منصوره علی اصغرپور، زهرا هادیان،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران دیالیزی به دلایل مختلف دچار کاهش ظرفیت فیزیکی بدن و در نتیجه افزایش وابستگی به دیگران در انجام فعالیت‌های خود می‌شوند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر برنامه ورزشی بر افزایش ظرفیت فیزیکی بیماران همودیالیزی انجام یافته است.

روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 25 نفر از بیماران همودیالیزی که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند به صورت نمونه‌گیری در دسترس از سه بیمارستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب شدند. بیماران گروه آزمون (12n=)، برنامه ورزشی پیاده‌روی طراحی شده را به مدت 8 هفته (اردیبهشت ماه 1389 تا تیر ماه همان سال) بلافاصله بعد از اتمام جلسه همودیالیز به مدت 30 دقیقه دریافت کردند. آزمون پیاده‌روی 6 دقیقه (MWT6) برای اندازه‌گیری متغیر پاسخ در نظر گرفته شد. داده‌ها در نرم‌افزار SPSS v.18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: مقایسه میانگین‌های مسافت طی شده در 6 دقیقه، قبل از مداخله، چهار هفته بعد و در پایان هفته هشتم تفاوت معنادار آماری در دو گروه آزمون و شاهد نشان نداد. همچنین مقایسه مقادیر در شروع و پایان هفته هشتم در گروه آزمون به میزان 66 متر افزایش میانگین مسافت طی شده نشان داد اما این اختلاف از نظر آماری معنادار نبود (302/0=p).

نتیجه‌گیری: در این مطالعه ظرفیت فیزیکی بیماران همودیالیزی بعد از اجرای برنامه ورزشی در گروه آزمون به میزان 20% افزایش پیدا کرد ولی این مقدار از لحاظ آماری معنادار نبود. لذا با توجه به محدودیت‌های موجود در این پژوهش، پیشنهاد می‌گردد پژوهش‌های بیشتری در این زمینه انجام یابد.


ماندانا میرمحمدعلی‌ئی، فرزانه اشرفی‌نیا، حمید رجبی، مهرنوش عامل‌ولی‌زاده، خسرو صادق‌نیت‌حقیقی، انوشیروان کاظم‌نژاد،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دوره پس از زایمان یک مرحله بحرانی است. تغییرات سریعی که پس از زایمان تجربه می‌شود، مادران را در معرض تجربیات ناخوشایندی از جمله آشفتگی الگوی خواب قرار می‌دهد که موجب تهدید سلامت مادران و شیرخواران آن‌ها می‌گردد. برخی از مطالعات نشان داده است که انجام تمرینات ورزشی به عنوان یک روش غیر دارویی مؤثر در بهبود کیفیت خواب دارای اهمیت می‌باشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین تأثیر تمرینات ورزشی بر کیفیت خواب مادران در دوره پس از زایمان بوده است.

روش بررسی: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده است که در مورد 80 مادر نخست‌زای 35-18 ساله تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهر رفسنجان با بارداری تک قلو، فقدان هر گونه بیماری جسمی و روحی حاد و مزمن که به روش زایمان واژینال نوزادی رسیده و سالم را به دنیا آورده بودند، در سال 1389 انجام گرفته است. مادران به دو گروه 40 نفره آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه آزمون برنامه‌ای از تمرینات ورزشی پیلاتز 5 جلسه در هفته ترجیحاً به صورت متوالی به مدت 30 دقیقه برای 8 هفته انجام می‌گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات شاخص کیفیت خواب پیتسبورگ بود که در ابتدا، انتهای چهار هفته اول و دوم مطالعه تکمیل گردید. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آنالیز واریانس با اندازه‌های تکراری استفاده شد.

یافته‌ها: در طول 8 هفته پیگیری، بهبود معناداری در کیفیت خواب مادران گروه آزمون مشاهده شد. اگر چه اثر متقابل بین زمان و گروه بر کیفیت خواب معنادار بود (02/0=p) اما در ادامه مقایسه میانگین کیفیت خواب در هر مقطع زمانی (به طور جداگانه) بین دو گروه آزمون و شاهد نشان داد که مداخله مورد نظر در بهبود کیفیت خواب مادران مؤثر بوده است (001/0p<).

نتیجه‌گیری: با توجه به تأثیر تمرینات ورزشی پیلاتز بر بهبود کیفیت خواب مادران در دوره پس از زایمان، انجام این تمرینات به عنوان یک روش غیر دارویی مؤثر در جهت ارتقای سلامت مادران پیشنهاد می‌گردد.


مریم مدرس، فاطمه رحیمی‌کیان، الهه بوریائی،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه ثابت شده است که علت بسیاری از آشفتگی‌های روانی و ناسازگاری‌های زناشویی عدم رضایتمندی جنسی می‌باشد. رضایتمندی جنسی تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله بیماری‌های جسمی و روانی طرفین قرار دارد. یکی از مشکلات جسمی شلی عضلات کف لگن است و شلی عضلات کف لگن باعث افتادگی، پرولاپس اندام‌های لگنی، اختلال عملکرد اندام‌های لگنی و مقاربت دردناک یا دیسپارونی و کمردرد می‌شود. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تمرینات ورزشی عضلات کف لگن بر رضایتمندی جنسی زنان نخست‌زا طراحی و اجرا گردیده است.

روش بررسی: این مطالعه، یک کارآزمایی بالینی است. نمونه مورد مطالعه شامل 100 نفر از مادران نخست‌زا می‌باشد که از طریق نمونه‌گیری تصادفی - خوشه‌ای از پنج مرکز بهداشتی درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب شدند. سپس نمونه‌ها به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. بیماران گروه مداخله (50=n)، تمرینات ورزشی کف لگن را به مدت 16 هفته انجام دادند. گروه شاهد (50=n)، مداخله‌ای دریافت نکردند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه لیندابرگ بود که در دو نوبت قبل از مداخله و در پایان هفته 16 در دو گروه تکمیل گردید. داده‌ها در نرم‌افزار SPSS v.18 با استفاده از آزمون‌های کای‌دو و t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج پژوهش اختلاف معناداری را در میزان رضایتمندی جنسی، بعد از 16 هفته ورزش Kegel در دو گروه شاهد و مداخله نشان داد (001/0p<).

نتیجه‌گیری: با توجه به تأثیر تمرینات ورزشی عضلات کف لگن بر افزایش رضایتمندی جنسی در زنان نخست‌زا می‌توان این روش آسان و بی‌هزینه را به منظور ارتقای سطح زندگی زناشویی و دوام هرچه بیشتر خانواده‌ها در زمره آموزش‌های اساسی بعد از زایمان قرار داد.

 


الهه عظیم زاده، محمدعلی حسینی، کیان نوروزی تبریزی،
دوره 19، شماره 2 - ( 8-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: مالتیپل اسکلروزیس (MS) بیماری مزمن سیستم عصبی مرکزی است که طیف وسیعی از عملکردهای عصبی بیماران را تحت تاثیر قرار می‌دهد و می‌تواند منجر به ناتوانی و افت کیفیت زندگی شود. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر ورزش تای چی چوان بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به MS انجام گرفته است.

  روش بررسی: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی می‌باشد که در آن 34 نفر از زنان مبتلا به MS تحت پوشش انجمن MS ایران در سال 1391 مشارکت داشتند، نمونه‌ها به روش مبتنی بر هدف انتخاب و سپس با تخصیص تصادفی ساده به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. مداخله شامل برگزاری 2 جلسه در هفته کلاس ورزش تای چی به مدت 12 هفته بود. داده‌ها به وسیله پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران MS MSQOL-54) ) گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی (مجذور کای، تی مستقل، من ویتنی، تی زوجی و ویلکاکسون) در نرم افزار SPSS V.18 استفاده شد.

  یافته‌ها: میانگین کیفیت زندگی بیماران در دو گروه، قبل از مداخله تنها در بعد سرزندگی اختلاف معنی­داری داشته است، اما پس از انجام مداخله مقایسه میانگین‌ها بین دو گروه در ابعاد محدودیت نقش در رابطه با مشکلات روحی، درد، سرزندگی، انرژی، عملکرد اجتماعی، نگرانی در رابطه با سلامتی، کیفیت زندگی کلی، ترکیب بعد سلامت جسمی، ترکیب بعد سلامت روحی و مجموع کل کیفیت زندگی تفاوت معنی­داری را نشان داد (05/0> p ).

  نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد، انجام ورزش تای چی چوان می‌تواند سبب ارتقای میزان کیفیت زندگی بیماران MS گردد. لذا پیشنهاد می‌شود به عنوان یکی از انواع روش‌های طب مکمل، جهت بهبود کیفیت زندگی در این بیماران مورد استفاده قرار گیرد.

  


مریم ایاره گر، میمنت حسینی، نزهت شاکری، طاهره اشک تراب، سیما زهری انبوهی،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم پای بی­قرار نوعی اختلال حرکتی خواب است که به وفور در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مشاهده می‌شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر ورزش­های کششی بر شدت علایم سندرم پاهای بی­قرار در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام یافته است.

روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی دارای گروه شاهد (IRCT2016041627427N1)، در زمستان 1394 در انجمن ام اس کرمانشاه در مورد 60 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (30 نفر در گروه مداخله و 30 نفر در گروه شاهد) انجام یافته است. برای گردآوری داده­ها از «پرسشنامه جمعیت‌شناختی»، «علایم سندرم پاهای بی‌قرار و شدت آن» و «برگه ثبت انجام ورزش» استفاده شد. به گروه مداخله نحوه صحیح انجام ورزش­ها­ی موردنظر در طی 4 جلسه نیم ساعته آموزش داده شد. شدت علایم سندرم پاهای بی­قرار قبل از مداخله، پایان هفته­ چهارم و هشتم سنجیده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم‌افزار SPSS نسخه 20 انجام یافت.

یافته‌ها: میانگین نمره شدت سندرم پاهای بی­قرار قبل از مداخله در گروه آزمون 12/8±08/19 و در گروه شاهد 24/5±42/17 بود (569/0=p) که یک ماه پس از مداخله، این نمره در گروه آزمون به 24/5±70/9 و در گروه شاهد به 31/5±61/17 (002/0=p) و 2 ماه بعد از مداخله در گروه آزمون به 08/4±08/7 و در گروه شاهد به 52/5±92/17 تغییر یافت (001/0p<).

نتیجه‌گیری: انجام ورزش­های کششی می­تواند موجب بهبود شدت علایم سندرم پاهای بی­قرار در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شود. بنابراین ارایه برنامه‌های ورزش کششی برای این گروه از بیماران توصیه می‌شود.


مریم دامغانیان، مینو پاک‌گوهر، محمود طاووسی، ناهید دهقان‌نیری، مریم نجفی، رقیه خرقانی، Barbara Broome، زینت قنبری،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: در بی‌اختیاری ادرار که مشکل شایعی در زنان است، ورزش عضلات کف لگن یکی از روش‌های مؤثر درمان می­باشد. خودکارآمدی به عنوان یک عامل پیش‌بینی کننده مؤثر و قوی در مورد تمایل به انجام و تداوم این ورزش‌ها تلقی می­شود. در ایران ابزار مناسب جهت بررسی خودکارآمدی وجود ندارد، لذا این مطالعه با هدف روان‌سنجی ابزار Broome در گروهی از زنان ایرانی مبتلا به بی‌اختیاری ادرار انجام یافته است.
روش بررسی: در این مطالعه روان‌سنجی، ابزار Broome در بین زنان مبتلا به بی‌اختیاری ادرار مراجعه‌کننده به مراکز تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1394 طی مراحل زیر اعتباریابی شد: ترجمه، باز ترجمه، روایی صوری، روایی محتوا به روش کیفی و کمی با استفاده از دو شاخص CVR و CVI، پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی درونی و ضریب α کرونباخ و روایی سازه با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی.
یافته‌ها: روایی صوری از طریق اصلاح گویه‌های مبهم براساس نظر بیماران تأیید شد. روایی محتوا با 8/0=CVR و 9/0 تا 8/0=CVI و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 96/0 تأیید گردید. تحلیل عاملی اکتشافی، دو عامل با ارزش ویژه بالای یک، شامل خودکارآمدی ورزش‌های کف لگن در شرایط معمول و شرایط خاص را نشان داد که این عوامل در مجموع 08/82% از واریانس را تبیین می­نمودند.
نتیجه‌گیری: روایی و پایایی ابزار Broome به منظور استفاده در زنان ایرانی دچار بی­اختیاری ادرار تأیید شد و می­تواند جهت اندازه­گیری خودکارآمدی این زنان در انجام ورزش‌های کف لگن مورد استفاده قرار گیرد.
 
محبوبه معاذالهی، منصور عرب، نرگس خانجانی، فاطمه کریمی افشار،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی در میان بیماران قلبی‌عروقی، به ویژه مبتلایان به نارسایی قلبی شایع است و باعث پیش‌آگهی ضعیف در این بیماران می‌شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات ورزشی بر علایم افسردگی در بیماران مراجعه‌کننده به مرکز بازتوانی قلب انجام یافته است.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 60 نفر از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی کلاس دو و سه که در سال 1394 به مرکز بازتوانی قلب بیمارستان شفا وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمان ارجاع داده شده بودند، به روش تصادفی در دو گروه 30 نفره قرار گرفتند. در گروه مداخله، تمرینات ورزشی 3 بار در هفته و به مدت 8 هفته و در گروه شاهد تنها مراقبت‌های معمول ارایه شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه مشخصات فردی و پرسشنامه PHQ8 بود که قبل و بعد از مداخله، در هر دو گروه تکمیل شد. داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه 21 و با استفاده از آزمون‌های آماری مجذور کای، ویلکاکسون، من‌یتنی‌یو و آنالیز کوواریانس ناپارامتری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: دو گروه به لحاظ نمره علایم افسردگی قبل از مداخله همگن بودند. پس از مداخله میانه و دامنه میان چارکی نمره علایم افسردگی در گروه شاهد 10(25/5) و در گروه مداخله 5/8(25/9) بود که تفاوت معناداری را نشان می‌دهد (042/0=p). کنترل متغیرهای مدت زمان ابتلا به بیماری و نمره پیش آزمون علایم افسردگی با آزمون آنالیز کوواریانس ناپارامتری تفاوت 2 گروه همچنان معنادار بود.
نتیجه‌گیری: اجرای تمرینات ورزشی می‌تواند سبب کاهش علایم افسردگی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی شود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT201605107844N10
فهیمه ثابتی، احمد بهرامی، سمیه نصرالله‌پور، حمید حقانی،
دوره 25، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از درمان و مدیریت آسم، کنترل آن است. یکی از درمانهای مکمل جهت کنترل آسم، یوگا است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر تمرینات تنفسی یوگا بر کنترل آسم کودکان 11-5 ساله دارای آسم انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 84 کودک 11-5 ساله دارای آسم مراجعه‌کننده به کلینیک آسم و آلرژی بیمارستان علی‌اصغر (ع) در سال 1397 به روش نمونه گیری مستمر و تخصیص غیرتصادفی در دو گروه آزمون و کنترل (42 نفر در هر گروه) وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسشنامه کنترل آسم کودکیC-ACT بود که قبل و بعد از مداخله تکمیل شد. مداخله شامل اجرای تمرینات تنفسی یوگا بود که پژوهشگر در کلینیک به کودک و والدین آموزش داد و به مدت 2 ماه توسط کودک با نظارت والدین در منزل اجرا شد. داده‌ها از طریق نرم‌افزار SPSS نسخه 21 و با استفاده آزمون‌های کای‌دو، فیشر، تی‌مستقل و تی‌زوجی تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین سنی گروه آزمون (96/1)42/8 و گروه کنترل (8/1)11/8 بود. در گروه مداخله 2/76% پسر، 8/23% دختر و در گروه کنترل 8/73% پسر و 2/26% دختر بودند. میانگین نمره کنترل آسم قبل از مداخله در گروه مداخله (42/4)81/17 و در گروه کنترل (24/4)38/18 بود که بین دو گروه اختلاف معنادار آماری وجود نداشت (54/0=p). بعد از مداخله میانگین نمره کنترل آسم در گروه آزمون 6/1±6/21 و در گروه کنترل 4/2±83/19 گزارش شد و اختلاف معناداری آماری بین دو گروه مشاهده شد (001/0p<).
نتیجه‌گیری: اجرای تمرینات تنفسی یوگا باعث کنترل بهتر آسم کودکان شده است. با توجه به نتایج، ورزش‌های تنفسی یوگا به عنوان تکنیک‌های علمی، ساده و نشاط‌آور در کودکان دارای آسم پیشنهاد می‌شود.
ثبت کارآزمایی بالینی:IRCT20180501039489N1
 
عباس شمسعلی‌نیا، رضا قدیمی، فاطمه غفاری،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: حفظ و ارتقای سلامت سالمندان از طریق مداخلات اثربخش، مستلزم شناخت سبک زندگی آن‌ها از جمله ورزش توسط ابزار­ی معتبر و متناسب با فرهنگ هر جامعه است. هدف از این پژوهش طراحی و سنجش روایی و پایایی ابزار خودکارآمدی ورزش در سالمندان ساکن جامعه است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه ترکیبی متوالی اکتشافی در قالب طراحی ابزار است که در دو بخش کیفی و کمی در سال 1398 انجام گرفته است. بخش کیفی آن ساخت گویه ابزار و از سه مرحله نظری (جستجوی هدفمند ادبیات موجود)، کار در عرصه (مصاحبه‌های نیمه ساختار یافته با سالمندان) و تحلیل نهایی (یکپارچه‌سازی نتایج حاصل از دو مرحله قبل) تشکیل شده است. در بخش کمی ویژگی‌های اعتباریابی ابزار با استفاده از روایی صوری، محتوا و سازه و همچنین پایایی با روش همسان­سازی درونی و ثبات مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته‌ها: از کل 37 گویه اولیه، تعداد 4 گویه پس از محاسبه شاخص امتیاز تأثیر آیتم حذف شد. در بررسی نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا 7 گویه حذف شد. 5 گویه نیز به دلیل بار عاملی کم‌تر از 3/0حذف شد. نتیجه تحلیل عامل اکتشافی 3 عامل شامل «شناخت»، «سازگاری با موقعیت» و «خودتنظیمی» بود که در مجموع این سه عامل 180/90% از واریانس را تبیین کردند. آلفای کرونباخ برای کل ابزار 957/0 و ضریب همبستگی درون طبقه­ای نیز 949/0 بود.
نتیجه‌گیری: تحلیل داده‌های مطالعه نشان داد که از ابزار طراحی شده به دلیل برخورداری از روایی و پایایی قابل قبول، ساده بودن و نیاز به زمان کم برای تکمیل آن، می‌توان برای ارزیابی خودکارآمدی ورزش در سالمندان استفاده کرد.
 
حمید غلامی علوی، محبوبه رضایی، منصور دیانتی، فاطمه عطوف،
دوره 28، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مشکلات شایع در سالمندان عدم تعادل و خطر افتادن، است. مداخلات مختلفی جهت بهبود عملکرد فیزیکی و تعادل سالمندان پیشنهاد شده است. هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر ورزش تای چی چوان بر وضعیت تعادلی مردان سالمند بوده است.
روش بررسی: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی 40 مرد سالمند تحت پوشش مرکز بهداشت گلابچی شهر کاشان در سال 1400، به روش آسان انتخاب و به صورت تصادفی بلوکی 4 تایی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. در ابتدا وضعیت تعادلی سالمندان شرکت‌کننده در تحقیق با آزمون فولرتون ارزیابی شد. حداکثر نمره در این آزمون 40 است و نسبت مستقیم با کیفیت وضعیت تعادلی دارد. سپس افراد گروه مداخله، تمرینات تای چی چوان را طی مدت 20 جلسه 30 تا 40 دقیقه‌ای انجام دادند و گروه کنترل به مراجعات معمول خود به درمانگاه ادامه دادند. دو هفته پس از مداخله، مجدداً آزمون تعادل انجام گرفت. جهت مقایسه متغیرهای زمینه‌ای در دو گروه از آزمون‌های t-test و کای‌اسکویر و یا معادل نان پارامتریک آن‌ها و جهت مقایسه وضعیت تعادل در دو گروه از آزمون Ancova در نرم‌افزار SPSS نسخه 20 استفاده شد و سطح معناداری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد دو گروه از لحاظ متغیرهای جمعیت‌شناختی تفاوت معناداری با هم ندارند. از طرفی اگرچه مقایسه میانه دو گروه قبل از مداخله تفاوت آماری معناداری نداشت (988/0=p) ولی آنالیز Ancova نشان داد که نمرات فولرتون گروه مداخله، در پس آزمون با در نظر گرفتن نمرات قبل از مداخله به عنوان covariate به طور معناداری از گروه کنترل بالاتر بوده است (001/0>p).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد انجام ورزش تای چی باعث ارتقای وضعیت تعادل سالمندان مرد مورد مطالعه شده و استفاده از آن برای سالمندان جهت کاهش احتمال سقوط و معضلات مرتبط با آن توصیه می شود.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT20200108046058N1

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb