جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای کارکنان

فاطمه رحیمی‌کیان‎، مهوش ‏ مشرفی‏‎، ماندانا ‎‏ میرمحمدعلی‌ئی‎، عباس ‎‏ مهران‏‎، مهرنوش ‎‏ عامل ولی‌زاده،
دوره 13، شماره 2 - ( 2-1386 )
چکیده

‏زمینه و هدف:طبق آمارهای موجود در ایران هر ساله 400 تا 500 هزار حاملگی ناخواسته ایجاد می‌شود. روش‌های ‏اضطراری پیشگیری از بارداری به راحتی در دسترس، قابل استفاده و ارزان هستند. با توجه به نقش ‏مهمی که کارکنان مراکز بهداشتی در این مورد دارند، این مطالعه با هدف تعیین میزان تأثیر آموزش ‏روش‌های اضطراری پیشگیری از بارداری بر آگاهی و نگرش کارکنان مراکز بهداشتی درمانی جنوب ‏شهر تهران انجام گرفته است.‏
روش بررسی: این مطالعه یک تحقیق نیمه تجربی و از نوع مداخله‌ای است که در مراکز بهداشتی درمانی ‏دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است. نمونه‌گیری به روش تصادفی در 16 مرکز (مراکز بهداشت ‏جنوب تهران، شهرری و اسلام‌شهر) بر اساس تعداد کارکنان بهداشتی شاغل انجام گردید که مشتمل بر 216 ‏نفر بودند و طی دو جلسه 30 دقیقه‌ای به صورت آموزش انفرادی، بحث گروهی، پرسش و پاسخ و ارایه یک ‏پمفلت، آموزش داده شدند. اطلاعات طی 2 مرحله قبل از آموزش و حداقل 2 تا4 هفته پس از آموزش از طریق ‏پرسشنامه جمع‌آوری و سپس توسط نرم‌افزار آماری ‏SPSS‏ تجزیه و تحلیل گردید.‏
یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات آگاهی و نگرش واحدهای پژوهش قبل و بعد از آموزش ‏اختلاف معنادار آماری (001/0‏p<‎‏) وجود دارد. بین ویژگی‌های فردی واحدهای پژوهش و نوع نگرش ‏آن‌ها نسبت به روش‌های اضطراری پیشگیری از بارداری ارتباط معنادار آماری دیده نشده ولی بین ‏ویژگی‌های مانند جنس (001/0‏p<‎‏)، رشته تحصیلی (001/0‏p<‎‏) و سطح تحصیلات (03/0‏p=‎‏) با میزان ‏آگاهی واحدهای پژوهش در دو مرحله قبل و بعد از مداخله ارتباط معنادار آماری مشاهده گردید.‏
نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه حاکی از آن است که آموزش در ارتقای سطح آگاهی و تغییر نگرش ‏کارکنان بهداشتی نسبت به روش‌های اضطراری پیشگیری از بارداری به عنوان یک روش نجات‌بخش به ‏منظور توقف روند افزایشی حاملگی ناخواسته و متعاقباً سقط‌های غیرایمن مؤثر می‌باشد. بنابراین ‏می‌توان توصیه نمود «آموزش روش‌های اضطراری پیشگیری از بارداری» در برنامه‌های آموزش مداوم ‏کلیه کارکنان بهداشتی شاغل در مراکز بهداشتی درمانی مخصوصاً ارایه‌دهندگان خدمات تنظیم خانواده ‏قرار گیرد.


لیدا نیک فرید، ماهرخ امیری، مریم شکوری، آرش قنبریان،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از فن‌آوری پالس‌اکسی‌متری برای سنجش اشباع اکسیژن خون در دهه‌های اخیر چنان گسترش یافته است که از اکسیژن خون به عنوان «علامت حیاتی پنجم» یاد می کنند. با وجود این به نظر می‌رسد کارکنان گروه‌های پزشکی آموزش خاصی درباره این فن‌آوری دریافت نکرده‌اند. این تحقیق با هدف تعیین میزان آگاهی دستیاران، پرستاران و تکنسین‌های بیهوشی بخش‌های مراقبت ویژه کودکان و نوزادان درباره پالس‌اکسی‌متری صورت گرفت.

روش بررسی: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی مقطعی است. جامعه مورد مطالعه کلیه پرستاران، دستیاران سال اول تا سوم و تکنسین‌های بیهوشی شاغل در بخش‌های مراقبت ویژه نوزادان و کودکان بیمارستان مرکز طبی کودکان را شامل می‌شود. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه‌ای مشتمل بر سه بخش است، بخش اول مشخصات فردی و حرفه‌ای (وضعیت شغلی، سابقه کار با کودکان، سابقه کار با پالس‌اکسی‌متری، وجود آموزش کافی مرتبط با پالس‌اکسی‌متری و نوع آموزش)، بخش دوم شامل 18 سؤال کوتاه پاسخ برای سنجش آگاهی درباره پالس‌اکسی‌متری و بخش سوم شامل چهار سناریوی فرضی برای سنجش تفسیر پاسخ‌دهندگان از مقادیر پالس‌اکسی‌متری و تغییرات آن در بیماران. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون دقیق فیشر) بررسی گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS 15 و EPI6 صورت گرفت.

یافته‌ها: تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد که 4/77% از شرکت‌کنندگان، آموزشی درباره پالس‌اکسی‌متری ندیده‌اند. 9/67% به درستی می‌دانستند که پالس‌اکسی‌متری چه چیزی را می‌سنجد، 2/47% نحوه عملکرد پالس‌اکسی‌متری را درست تشریح کرده ولی تنها 2/13% میزان مقادیر طبیعی آن را درست مشخص کردند و 4/26% منحنی ارتباط اشباع اکسیژن شریانی و فشار سهمی اکسیژن خون را به طور کاملاً صحیح شرح دادند. یافته‌ها نشان می‌دهد که اکثریت شرکت‌کننده‌ها پاسخ‌های نادرستی به سؤالات مرتبط با آگاهی درباره پالس‌اکسی‌متری داده‌اند. آن‌ها همچنین اشتباهاتی در تفسیر نتایج پالس‌اکسی‌متری برای سناریوهای فرض شده در پرسشنامه داشتند.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج اکثریت کارکنان درمانی بخش‌های مراقبت ویژه کودکان و نوزادان دانش اندکی درباره پالس‌اکسی‌متری دارند که با توجه به کاربرد وسیع این فن‌آوری لزوم آموزش رسمی در دانشگاه و دوره‌های ضمن خدمت برای آشنایی بیشتر حرفه‌های درمانی با این وسیله مشخص می‌شود.


مهرداد رفعتی رحیم‌زاده، علی ذبیحی، سیدجواد حسینی،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مواجهه با خشونت در محیط کار به عنوان عامل خطر تهدید کننده سلامتی کارکنان محسوب می‌شود. کارکنان مراکز درمانی به ویژه پرستاران بیشتر از سایر کارکنان در معرض خطر تهدید، خشونت فیزیکی و کلامی قرار می‌گیرند، لذا هدف از این مطالعه بررسی مواجهه پرستاران با تهدید، خشونت کلامی و فیزیکی در بیمارستان می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه زمینه‌ای کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بابل (302 نفر) در سال 1388 مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد شده مربوط به خشونت محل کار در واحدهای سلامت، مشتمل بر 4 بخش (اطلاعات جمعیت‌شناختی، تهدید، خشونت کلامی و فیزیکی) بود که توسط پرستاران تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل یافته‌ها از آزمون‌های آماری توصیفی و تحلیلی (2c و آزمون دقیق فیشر) در نرم‌افزار SPSS v.16 استفاده شد.
یافته‌ها: 5/72% پرستاران در طول دوره کاری خود، مورد خشونت قرار گرفته بودند. خشونت علیه پرستاران مرد بیشتر از پرستاران زن بوده است. همچنین بیشترین عامل خشونت علیه پرستاران، همراهان بیمار بوده‌اند.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد در این مطالعه میزان خشونت علیه پرستاران بالا بوده و بیشترین میزان خشونت علیه پرستاران، توسط همراهان بیمار صورت گرفته است. لذا جهت به حداقل رساندن خشونت در محیط بیمارستان بایستی از سوی مسؤولان امر راهبردهای پیشگیرانه مناسب، اجرای مدیریت صحیح، اقدامات محافظت‌کننده مناسب و آموزش همگانی در نظر گرفته شود.


فریبا راستی، الناز اصغری، کاووس شهسواری‌نیا، زهرا معتضدی، لیلا دهقانی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر به گوشی‌های تلفن همراه کارکنان مراکز بهداشتی درمانی به عنوان منبع عفونت اهمیت زیادی داده شده است؛ چرا که می‌توانند در عفونت‌های بیمارستانی نقش به سزایی داشته باشند. هدف از مطالعه حاضر تعیین آلودگی میکروبی گوشی‌های تلفن همراه کارکنان مرکز آموزشی درمانی سینای تبریز است.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از 140 گوشی تلفن همراه کارکنان مرکز آموزشی درمانی سینای شهر تبریز در سال 1394 به روش در دسترس نمونه‌گیری شد. نمونه‌ها با استفاده از سوآپ پنبه استریل تهیه و بلافاصله به آزمایشگاه مرکز انتقال یافت و پس از 48 ساعت انکوباسیون در دو محیط، در دمای 37 درجه سانتی‌گراد کشت داده شد. در نهایت میکروارگانیسم‌های رشد کرده توسط تست‌های بیوشیمیایی شناسایی شدند. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کای‌دو در نرم‌افزار SPSS v.13 تجزیه و تحلیل شد. 05/0p< سطح معناداری درنظر گرفته شد.

یافته‌ها: در 28/84% گوشی‌ها آلودگی باکتریال گزارش شد. استافیلوکوک کواگولاز منفی (45%) بیش‌ترین فراوانی و گونه‌های باسیلوس (28/19%) رتبه دوم نوع آلودگی را داشت. آسینتوباکتر با 1 مورد (71/0%) کم‌ترین فراوانی را داشت. در 5 گوشی آلوده (57/3%) بیش‌تر از یک میکروارگانیسم رشد یافته بود. آلودگی در بخش‌های ویژه بیش از بخش‌های عمومی بود (001/0p<).

نتیجه‌گیری: براساس یافته‌ها گوشی‌های تلفن همراه کارکنان آلودگی قابل توجهی دارند، بنابراین ضروری است که به کارکنان در زمینه نقش گوشی‌های تلفن همراه در عفونت‌های بیمارستانی، همچون سایر تجهیزات بیمارستانی، اطلاع‌رسانی شود. همچنین لازم است در زمینه تمیز نمودن گوشی‌های همراه به طور دوره‌ای با مواد مناسب مانند الکل 70% و شستشوی مکرر دست‌ها پس از هر تماس با گوشی آموزش داده شود.


آذر آران، فرخ اباذری، جمیله فرخ‌زادیان، منصوره عزیززاده فروزی،
دوره 24، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: مراقبت خانواده محور مفهومی برای توصیف رویکرد مراقبت از کودکان و خانواده‌های آن‌ها در حوزه خدمات بهداشتی است و عنصر اصلی آن دخالت والدین در مراقبت از کودک می­باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه درک اهمیت مراقبت خانواده محور از دیدگاه کارکنان پرستاری و مادران کودکان بستری در بخش­های کودکان انجام یافته است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در مورد 82 مادر و 60 نفر از کارکنان پرستاری شاغل در بخش­های کودکان بیمارستان افضلی‌پور کرمان در سال 1395 انجام گرفته است. در این مطالعه از پرسشنامه درک مراقبت خانواده محور از دیدگاه پرستاران و مادران استفاده شده است. تجزیه تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون‌های تی، آنووا و ضریب همبستگی پیرسون در نرم‌افزار SPSS نسخه 20 صورت گرفته است.
یافته‌ها: میانگین نمره درک اهمیت مراقبت خانواده محور از دیدگاه مادران 85/0±47/2 و کارکنان پرستاری 79/0±17/3 (حداکثر نمره قابل کسب 4) و تفاوت دو گروه معنادار بود (001/0p<). در هر دو گروه بیش‌ترین میانگین مربوط به حیطه همکاری و کم‌ترین مربوط به حیطه حمایت بود.
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد درک پرستاران و مادران از مراقبت خانواده محور مثبت است، ولی پرستاران به طور معناداری درک مثبت‌تری نسبت به مادارن دارند. این می­تواند امیدوار کننده باشد و نیاز است که کارکنان پرستاری نسبت به مشارکت مادران در مراقبت کوشا باشند، تا کودک از مراقبت بهتری برخوردار شود.
 
راحله عزتی، مهین تفضلی، سید رضا مظلوم، نگار اصغری پور،
دوره 26، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: صلاحیت بالینی، توانایی انجام وظایف حرفه‌ای و هماهنگی مهارت‌های شناختی، ارتباطی و روان- حرکتی در مراقبت از بیمار است و همدلی یکی از عوامل تأثیرگذار در فرآیند کسب صلاحیت‌های بالینی است. با توجه به نقش صلاحیت بالینی در کیفیت مراقبت‌های مامایی، این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش مهارت همدلی بر صلاحیت بالینی دانشجویان مامایی انجام یافته است.
روش بررسی: این مطالعه­ کارآزمایی بالینی در سال 1394 در مورد 73 دانشجوی مامایی و 438 مادر باردار انجام یافت. جهت سنجش صلاحیت بالینی دانشجویان از پرسشنامه صلاحیت بالینی استفاده شد که به دو شیوه خودارزیابی و ارزیابی توسط پژوهشگر (پس از سه بار مشاهده عملکرد دانشجو) تکمیل شد. تجزیه تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون‌های کای‌دو، تی‌مستقل و تی‌زوجی در نرم‌افزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت.
یافته‌ها: قبل از آموزش از نظر میانگین نمرات خودارزیابی صلاحیت بالینی و ارزیابی پژوهشگر، بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). بعد از آموزش نیز از نظر نمره خودارزیابی صلاحیت بالینی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<p) اما نمرات ارزیابی صلاحیت بالینی توسط پژوهشگر در گروه مداخله به صورت معناداری بیش‌تر از گروه کنترل بود (05/0>p). همچنین تفاوت بین میانگین نمرات خودارزیابی صلاحیت بالینی قبل و بعد از آموزش بین دو گروه معنادار نبود (05/0<p)، اما تفاوت میانگین نمرات ارزیابی صلاحیت بالینی توسط پژوهشگر، قبل و بعد از آموزش بین دو گروه معنادار بود (05/0>p).
نتیجه‌گیری: آموزش مهارت همدلی روشی مؤثر در افزایش صلاحیت بالینی دانشجویان است.
ثبت کارآزمایی بالینی: IRCT 2016051127855N1
 
مریم محمدی صادق، علی نویدیان، مهناز قلجه، نسرین رضائی،
دوره 27، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: فوریت‌های پیش بیمارستانی یکی از پر استرس‌ترین حرفه‌های پزشکی است. مشاغل پر استرس بر تاب‌آوری و توانایی کنترل خشم کارکنان تأثیر می‌گذارند. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش روانی بر میزان خشم و تاب‌آوری کارکنان فوریت‌های پیش بیمارستانی انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه ­تجربی تعداد 120 نفر از کارکنان فوریت‌های پیش بیمارستانی شهر زاهدان شرکت نمودند. افراد واجد شرایط در پایگاه‌های شهری و جاده‌ای حوزه شهر زاهدان به شیوه در دسترس وارد مطالعه شدند. برای تعیین گروه مداخله و کنترل از میان 24 پایگاه موجود به شیوه تصادفی 12 پایگاه در گروه مداخله و 12 پایگاه در گروه کنترل قرار گرفتند. ابتدا فرم اطلاعات فردی و پرسشنامه‌های خشم و تاب‌آوری توسط هر دو گروه به صورت خودگزارش‌دهی تکمیل شد. سپس گروه مداخله به صورت گروه‌های 12-8 نفری در 5 جلسه آموزش روانی شرکت کردند. پرسشنامه‌ها دو ماه بعد از مداخله در هر دو گروه دوباره تکمیل شد. تحلیل داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون­های کای‌دو، تی‌مستقل، تی‌زوجی) انجام گرفت.
یافته‌ها: نتایج آزمون تی‌مستقل نشان داد که میانگین و انحراف معیار نمره تاب‌آوری کارکنان فوریت‌های پیش بیمارستانی در بین دو گروه مداخله و کنترل قبل از مداخله تفاوت معنادار نداشته است (492/0=p) ولی پس از مداخله تفاوت معنادار مشاهده شده است (009/0=p). همچنین نتایج آزمون تی‌مستقل نشان داد که میانگین و انحراف معیار نمره کنترل خشم کارکنان فوریت‌های پیش بیمارستانی دو گروه مداخله و کنترل قبل از مداخله تفاوت معناداری با هم نداشته است (672/0=p) ولی پس از مداخله میزان آن در گروه مداخله به طور معناداری از گروه کنترل بیش‌تر بود (001/0p<).
نتیجه‌گیری: پژوهش حاضر نشان داد آموزش روانی، تاب‌آوری کارکنان فوریت‌های پیش بیمارستانی را ارتقا داده است و با ارتقای آن کارکنان توانسته‌اند خشم خود را کنترل نمایند. پیشنهاد می‌شود در برنامه‌های آموزش ضمن خدمت کارکنان فوریت‌های پیش بیمارستانی، برنامه آموزش روانی برای ارتقای تاب‌آوری و کنترل خشم آنان که در با موقعیت‌های پر تنش فراوانی رو به رو می‌شوند لحاظ شود.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb