جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای کووید-19

سعید کشمیری، امیر حسین دارابی، رحیم طهماسبی، کتایون وحدت، آزیتا نوروزی،
دوره 27، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت پذیرش واکسن کووید-19 جهت پایان پاندمی بیماری کرونا، مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر پذیرش واکسن کووید-19 براساس الگوی چرخه تغییر رفتار و مؤلفه‌های سه گانه آن (توانایی، فرصت و انگیزه) انجام یافته است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 1102 فرد بالای 18 سال ساکن استان بوشهر از 28 بهمن تا 10 اسفند سال 1399 به شیوه نمونه­گیری چندمرحله­ای و به شیوه آنلاین بررسی شدند. جهت جمع­آوری داده­ها لینک پرسشنامه ویژگی‌های جمعیت­شناختی، سؤالات سازه­های مربوط به مؤلفه­های الگوی چرخه تغییر رفتار و سؤالات مربوط به سنجش پذیرش واکسن کووید-19 در پلت­فورم واتساپ تکمیل و بررسی شد. داده­ها در نرم­افزار SPSS ویرایش 22 تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که اکثر شرکت­کنندگان تمایل به تزریق واکسن ایرانی (726 نفر معادل 9/65%) داشتند. از بین عوامل جمعیت­شناختی تنها جنس با پذیرش واکسن ارتباط داشت و مردان پذیرش بیش‌تری برای واکسیناسیون داشتند (022/0=p). از بین سازه­های الگو بیش‌ترین پیشگویی‌کنندگی مربوط به سازه حمایت اجتماعی در مؤلفه فرصت بود (001/0>p و 55/0=  و 183/0=B). از بین سازه­های مؤلفه انگیزه، نقش اجتماعی (001/0>p و 118/0=  و 162/0=B) و در مؤلفه توانایی، سازه تنظیم رفتاری (001/0>p و 152/0=  و 155/0=B) بیش‌ترین پیشگویی­کنندگی پذیرش واکسن را داشتند. به طور کل سازه­های مؤلفه فرصت بیش‌ترین تأثیر را بر پذیرش واکسن داشتند.
نتیجه‌گیری: جهت افزایش پذیرش واکسیناسیون کووید-19، باید از طریق ایجاد فرصت و ارایه حمایت اجتماعی، جلوه دادن واکسیناسیون به عنوان یک وظیفه اجتماعی و نیز افزایش تنظیم رفتاری (افزایش درک توانایی انجام واکسیناسیون به منظور پیشگیری از بیماری و قطع زنجیره انتقال بیماری) اقدام نمود.
 
شیما سادات آقاحسینی،
دوره 27، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری نوظهور کووید-19 به یک بحران سلامت در جهان تبدیل شده و بر ابعاد مختلف زندگی انسان‌ها تأثیر گذاشته است. درک و آگاهی از آن‌چه بیماران مبتلا به این بیماری تجربه می‌کنند به منظور مراقبت صحیح و جامع از آنان ضروری است. تحقیق حاضر با هدف شناخت تجارب زیسته بیماران بهبود یافته مبتلا به کووید-19 انجام گرفته است.
روش بررسی: مطالعه حاضر مبتنی بر رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است که در سال 1400 انجام گرفت. بدین منظور 13 بیمار بهبود یافته مبتلا به کووید-19 به روش مبتنی بر هدف براساس معیارهای ورود انتخاب شدند. جهت جمع‌آوری داده‌ها از مصاحبه‌های عمیق و نیمه ساختارمند استفاده شد. متن مصاحبه‌ها ضبط و پس از نوشته شدن، با رویکرد هرمنیوتیک به روش Van Manen و براساس موثق بودن داده‌های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: از تحلیل داده‌ها چهار درون‌مایه اصلی شامل: «ترس از مرگ قریب‌الوقوع»، «زندگی در حصار»، «دغدغه‌های خانوادگی» و «رنج محدودیت» به دست آمد.
نتیجه‌گیری: تجربیات بیماران از ابتلا به بیماری کووید-19 نشان داد که این بیماری روی ابعاد جسمانی، روانی، اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی افراد تأثیر می‌گذارد. لذا درک چالش‌ها، تجربه‌ها و دغدغه‌های بیماران پیرامون ابتلا به این بیماری، می‌تواند به تصمیم‌گیران اجرایی، کارکنان مراقبت‌های درمانی و بهداشتی و متخصصان بهداشت روان نسبت به درک و آگاهی جامع از پیامدهای آن، کمک کند.
 
سعیده عزیزی مهکویه، آرزو راستی، عاطفه اسدپور اصل، سهیل رحیمی، محمدرضا کردباقری،
دوره 27، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری نوظهور کرونا، دارای عوارض روان‌شناختی متعددی از جمله اضطراب است. هدف مطالعه حاضر تعیین تأثیر آگاهی بخشی چهره به چهره بر میزان اضطراب مبتلایان به ویروس کووید-19 است.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد 90 نفر از بیماران مبتلا به ویروس کووید-19 بستری در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1399 به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل (هر گروه 45 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه‌های اطلاعات فردی و بیماری و اضطراب DASS21 قبل از مداخله توسط هر دو گروه تکمیل شد. آگاهی بخشی به صورت چهره به چهره طی دو جلسه 30 دقیقه‌ای و به فاصله 24 ساعت در گروه مداخله انجام گرفت و مجدداً پرسشنامه DASS-21 روز بعد از اتمام جلسه دوم توسط بیماران تکمیل شد. گروه کنترل اطلاعات معمول بخش را دریافت و پرسشنامه را مجدداً تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه 21 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که قبل از مداخله بین میانگین نمرات اضطراب بیماران دو گروه مداخله (20/9±71/12) و کنترل (08/7±71/14) تفاوت آماری معناداری مشاهده نشده است (05/0p>) اما در میانگین نمرات گروه مداخله (64/5±68/5) و گروه کنترل (19/6±75/12) پس از مداخله، تفاوت معناداری مشاهده شد (05/0).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که آگاهی بخشی چهره به چهره می‌تواند موجب کاهش اضطراب بیماران مبتلا به ویروس کووید-19 شود و قابل استفاده در مراکز درمانی است.

 
رضوان رحیمی، اکرم فتحیان، بتول خوندابی، افسانه صدوقی‌اصل،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بخش عمده نیروی انسانی نظام سلامت را کارکنان پرستاری تشکیل داده‌اند. به‌کارگیری فناوری‌های دیجیتال از جمله برنامه‌های کاربردی سلامت همراه، در ارتقای سطح کیفیت مراقبت‌های سلامت ارایه شده توسط کارکنان پرستاری مهم و تأثیرگذار است. برهمین اساس هدف اصلی این مطالعه تعیین میزان به‌کارگیری برنامه‌های کاربردی سلامت همراه، توسط پرستاران برای اهداف حرفه‌ای در دوران همه‌گیری کووید-19بوده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کاربردی است که به روش توصیفی- مقطعی در سال ۱۴۰۰ انجام گرفته است. جامعه پژوهش پرستاران چهار بیمارستان‌ دولتی شهر اصفهان بودند. روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه­ای یک مرحله­ای بود. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن بررسی گردید. تحلیل داده‌ها با استفاده از آمارهای توصیفی-تحلیلی در نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۶ انجام یافته است.
یافته‌ها: داده‌های ۹۳ پرسشنامه مورد‌ بررسی قرار گرفت. 44/63% از پرستاران، همراه با دلیل پاسخ دادند که از این برنامه‌های کاربردی استفاده نمی‌کنند. نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از برنامه‌های کاربردی در بین پرستاران رایج ‌نیست، همچنین آنان نیاز به آموزش جهت استفاده از این برنامه‌ها دارند. پرستاران نگرانی‌هایی در مورد کیفیت برنامه‌های کاربردی داشتند. پرستاران معتقد بودند که استفاده از برنامه کاربردی در انجام وظایف پرستاری در دوران کووید-19 کمک‌کننده خواهد بود.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه، برنامه‌ریزی جهت توسعه برنامه‌های کاربردی متناسب با نیاز پرستاران، آموزش پرستاران در راستای استفاده و توصیه به‌کارگیری این برنامه‌ها در محیط‌های بالینی توصیه می‌شود. همچنین، نیاز است تا ابزارها و کارگروه‌های تخصصی ارزیابی برای بازبینی و ارایه گزارش در مورد کیفیت برنامه‌های کاربردی حوزه سلامت فراهم و اجرا شود.

 
اعظم ملکی، محبوبه اشتری، پریسا مولایی،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: تبعیت از رفتارهای بهداشتی در دوران بارداری نقش مهمی در سلامت مادر و نوزاد دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل پیشگویی‌کننده تبعیت زنان باردار از شیوه‌نامه‌های بهداشتی بیماری کووید-19 در استان زنجان در سال 1399 انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی در سال 1399 در مورد 2336 نفر از زنان باردار مراجعه‌کننده به مراکز جامع سلامت استان زنجان انجام گرفته است. نمونه‌ها به روش نمونه‌گیری چند مرحله‌ای انتخاب شدند. داده‌ها به صورت تلفنی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته تبعیت از شیوه‌نامه‌های بهداشتی و درک کلی از بیماری کووید-19 جمع‌آوری و با استفاده از آمار توصیفی و مدل رگرسیون خطی چندگانه در سطح اطمینان 95% در نرم‌افزار SPSS نسخه 16 تحلیل شد.
یافته‌ها: بیش‌ترین درصد افراد در سه ماهه دوم بارداری و ساکن شهر بودند. با در نظر گرفتن نقطه برش میانه سطح تبعیت 5/46% افراد بالاتر از میانه و در وضعیت مطلوب قرار داشت. تبعیت از شستن دست 7/84% و استفاده از ماسک 6/76% بود. محل سکونت، سن، تحصیلات، شغل، درآمد خانوار و سابقه ابتلا به بیماری کووید در فامیل از مهم‌ترین عامل‌های پیشگویی‌کننده میزان تبعیت از شیوه‌نامه‌های بهداشتی کووید-19 بودند (001/0p<).
نتیجه‌گیری: رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی نزدیک به نیمی از افراد در حد مطلوب بود. پیشنهاد می‌شود برنامه‌های آموزشی و حمایتی برای گروه‌های با درآمد پایین، ساکن روستا و سن کم طراحی و اجرا شود.

 
مینا هاشمی‌ پرست، ابراهیم علی‌افسری ممقانی، فرزانه سلیمانی،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: وضعیت ناشی از پاندمی کرونا پرستاران را با چالش‏های اخلاقی متعددی مواجه کرده و سبب تشدید دیسترس‏های اخلاقی در محیط بالین شده است. لذا با توجه به اهمیت نقش پرستاران در همه‏گیری‏ها، این مطالعه با هدف تعیین شدت و تکرار دیسترس‏های اخلاقی در دوران شیوع کووید-19 در پرستاران شاغل در بخش‏های بالینی بیمارستان‌های آموزشی انجام گرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی است که در مورد ۱۷۴ نفر از پرستاران شاغل در بخش‌های داخلی- جراحی، مراقبت‌های ویژه، کودکان و اورژانس بیمارستان‏های آموزشی شهر مراغه در سال 1400-1399 انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده‏ها پرسشنامه مشخصات جمعیت‌شناختی و نسخه بازبینی شده پرسشنامه استاندارد دیسترس اخلاقی کورلی بود.
یافته‌ها: میانه (چارک اول-چارک سوم) شدت و تکرار دیسترس اخلاقی تجربه شده به ترتیب 54 (44-59) و 52 (43-58) بود. میانه (چارک اول-چارک سوم) دیسترس اخلاقی در بخش‏های مراقبت ویژه و اورژانس به ترتیب (51-59) 56 و (43-51) 46 بود که در مقایسه با سایر بخش‌ها شدت بیش‌تری داشت. کم‌ترین میزان تجربه دیسترس اخلاقی در بخش کودکان با میانه (چارک اول-چارک سوم) (34-54) 52 بود. میانه (چارک اول-چارک سوم) تکرار و شدت تجربه دیسترس اخلاقی در مردان به ترتیب (41-59) 48 و (43-59) 50 و به صورت معناداری بیش‌تر از زنان بود (001/0>p). شدت و تکرار تجربه دیسترس اخلاقی با سن و سابقه کار رابطه آماری معنادار داشت (05/0p>) به گونه‌ای که با افزایش سن و سابقه کاری شدت و فراوانی دیسترس اخلاقی تجربه شده کاهش می‌یافت.
نتیجه‌گیری: با توجه به فراوانی بالای دیسترس اخلاقی در پرستاران در دوران پاندمی کووید-19 در بخش‏های بالینی خاص، بهکارگیری راهبرد‏های مدیریتی به منظور بهبود شرایط کاری و ایجاد فضایی مثبت، می‏تواند راهگشا باشد. به نظر می‏رسد برگزاری دوره‏های روش‏های مقابله با دیسترس‏های اخلاقی در پرستاران در شرایط پاندمی کووید-19 راهکار عملی مناسبی باشد.

 
نرگس نرگسی خرم‌آباد، اکبر جوادی، رسول محمدی، عاطفه خزایی، اکبر امیری، نسرین مرادی، روناک گراوند،
دوره 28، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه بیماری کووید-­19 تهدیدی جدی برای سلامت جهان شده است. با توجه به شرایط ویژه، بیماران تحت همودیالیز بیش از سایرین در معرض خطر ابتلا قرار دارند. لذا خود­مراقبتی در آن­ها بسیار ضروری است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان خودمراقبتی این بیماران در برابر کووید-­19 و عوامل مؤثر بر خودمراقبتی، انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی تعداد 219 نفر از بیماران مراجعه­کننده به بخش دیالیز بیمارستان­های دولتی منتخب استان لرستان در سال 1399 به روش سر­شماری انتخاب و بررسی شدند. اطلاعات بیماران توسط پرسشنامه مشخصات فردی و پرسشنامه محقق ساخته خودمراقبتی در برابر کووید-­19 گردآوری شد. یافته­ها در نرم­افزار SPSS نسخه 22 و سطح معناداری 05/0 p< تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین نمره خودمراقبتی در برابر کووید-­19 در بیماران 33/186، و اغلب بیماران دارای خودمراقبتی در سطح خوب بودند. بین متغیرهای محل سکونت (001/0>p) و وجود بیماری همزمان (044/0=p) با نمره خودمراقبتی بیماران ارتباط معناداری دیده شد. در میان منابع متعدد کسب اطلاعات، بین شبکه­های اجتماعی (047/0=p) و خانواده و اقوام (001/0>p) با نمره خودمراقبتی تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین داشتن بیماری همزمان، محل سکونت شهری و سطح تحصیلات دانشگاهی به صورت معناداری خودمراقبتی را پیشبینی می­کردند.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه توصیه می­شود، برنامه­های آموزشی مناسبی با در نظر گرفتن عوامل مؤثر بر ارتقای خودمراقبتی برای این بیماران تدوین شود. همچنین جهت اثربخشی بیش­تر از ظرفیت­هایی مانند شبکه­های اجتماعی و خانواده بیماران نیز استفاده گردد.

 
حامد خسروی، لیلا صیادی، محمدنژاد اسماعیل،
دوره 28، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بهبودیافتگان از کووید-19 به دلیل تجربه بیماری و شرایط سخت ناشی از آن در معرض تنگنای روانی هستند. ابتلا به بیماری­ها همچنین می­تواند بر کیفیت زندگی بیماران تأثیرگذار باشد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط سلامت روان و کیفیت زندگی بقایافتگان از کووید-19 یک سال پس از ابتلا انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی، همبستگی، مقطعی، در فاصله اسفند ماه سال 1398 تا پایان تیر ماه سال 1399 انجام گرفته است. نمونه پژوهش 276 بیمار بقایافته از کووید-19 بودند که به صورت در دسترس وارد مطالعه شدند. داده­ها با استفاده از فرم اطلاعات جمعیتشناختی و بالینی، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-12) و نیز پرسشنامه کیفیت زندگی 36 گویهای (SF-36) جمع‌آوری شد. تحلیل داده‌ها در نرم­افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون تی­مستقل، پیرسون، آنوا (ANOVA) و رگرسیون خطی انجام گرفت.
یافته‌ها: میانگین نمره سلامت روان و نمره کل کیفیت زندگی مشارکت­کنندگان به ترتیب 75/2±26/6 و 30/18±2/59 بود. ارتباط معناداری بین نمره سلامت روان و نمره کیفیت زندگی وجود داشت (001/0p<) به طوری که با افزایش نمره سلامت روان که بیانگر بدتر شدن وضعیت سلامت روان مشارکت­کنندگان بود، نمره کیفیت زندگی آنها نیز کاهش می­یافت.
نتیجه‌گیری: توجه به سلامت روان و کیفیت زندگی بقایافتگان کووید-19 و نیز اتخاد راهکارهای حمایتی برای آنان توصیه میشود. ارایه خدمات و مراقبت­های روانشناسی و روانپرستاری می­تواند منجر به ارتقای سلامت روان و کیفیت زندگی بقایافتگان شود.

 
علی محمد مصدق‌راد،
دوره 29، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده

همه‌گیری کووید-19 از نظر جسمی، روحی- روانی، اقتصادی و اجتماعی به زندگی بسیاری از مردم آسیب رسانده و فشار زیادی به نظام سلامت وارد کرده است. بیماری کووید-19 موجب ابتلای 3/628 میلیون نفر و مرگ 6/6 میلیون نفر در جهان تا 3 نوامبر 2022 میلادی شد (1). این همه‌گیری نابرابری‌های شدید اقتصادی و اجتماعی را آشکار کرده و شکاف موجود ارایه خدمات به آسیب‌پذیرترین گروههای جامعه، از جمله زنان و دختران را افزایش داده است. مطالعات اولیه نشان می‌دهد که بیماری کووید-19 به مردان بیش از زنان آسیب ‌رسانده است. میزان مرگ و میر مردان مبتلا به کووید-19 حدود 60 تا 80% بیشتر از زنان بوده است (2). با این حال، با افزایش شیوع و طولانی شدن دوره بیماری، اثرات آن بر زنان به طور فزاینده‌ای شدید می‌شود. این بیماری حقوق اساسی زنان و دختران را تضعیف کرد. آنها به طور نامتناسبی از تبعیض، بی‌توجهی و سوء استفاده رنج می‌برند. مجمع جهانی اقتصاد در سال 2021 میلادی برآورد کرد که شکاف جنسیتی جهانی پس از همه‌گیری کووید-19 حدود 36 سال طول می‌کشد تا بسته شود (3).
زنان حدود 70% کارکنان بهداشتی و درمانی را تشکیل می‌دهند (4). بنابراین، آنها در معرض خطر بیشتر ابتلا به عفونت ویروس کووید-19 قرار دارند. همچنین، اقدامات قرنطینه منجر به نقص در مراقبت‌های سلامت جنسی، باروری و زایمانی، افزایش آزار و خشونت خانگی، افزایش بار کاری دختران و زنان در خانه و خروج آنها از مدارس، دانشگاه‌ها و بازار کار شده است. به عبارت دیگر، اثرات ثانویه کووید-19، سلامت و زندگی زنان و دختران را تهدید می‌کند.
 
فاطمه ابراهیمی، عزت جعفرجلال، طاهره نجفی قزلجه، شیما حقانی،
دوره 29، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تلاش برای بهبود کیفیت، موضوع مهم در نظام خدمات و مراقبت پرستاری است. همه‌گیری کووید-19 چالش‌های بزرگی را برای نظام‌های مراقبت‌های بهداشتی و به‌ویژه برای بخش‌های مراقبت‌ ویژه ایجاد کرده است که می‌تواند در کیفیت مراقبت پرستاری ارایه شده به این بیماران مؤثر باشد. هدف مطالعه حاضر تعیین کیفیت مراقبت پرستاری در پرستاران بخش مراقبت ویژه کووید-19 بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی که در سال 1401-1400 انجام یافت، 142 پرستار از بیمارستانهای ولیعصر(ع)، امیرکبیر، امیرالمومنین(ع) و خوانساری وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اراک به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه کیفیت مراقبت پرستاری Martins که شامل 25 سؤال در هفت حیطه است، توسط شرکت‌کنندگان تکمیل شد. تحلیل داده‌ها در نرمافزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون‌های تیمستقل، تحلیل واریانس یک‌طرفه و ضریب همبستگی Pearson انجام یافت.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد میانگین و انحراف معیار نمره کیفیت مراقبت پرستاری 74/7±83/83 بوده است که با توجه با بالاتر بودن نسبت به نمره میانه ابزار (5/62) مطلوب ارزیابی می‌شود. سایر نتایج حاکی از آن بود که در میان مشخصات فردی پرستاران، کیفیت مراقبت پرستاری با نوع استخدام (003/0=p)، سن، سابقه کار و سابقه کار در بخش ویژه (001/0>p) ارتباط آماری معنادار داشته است.
نتیجه‌گیری: با توجه به ارتباط معنادار بین کیفیت مراقبت پرستاری با نوع استخدام، سن و سابقه کار شرکتکنندگان در این پژوهش، توصیه می‌شود مدیران حوزه‌ سلامت با لحاظ کردن تجربه پرستاران متبحر در بخش‌های ویژه، گامی مؤثر در تدوین سیاست‌های لازم در جهت ارتقای کیفیت مراقبت پرستاری بردارند.

 
معصومه جلیلی، شهناز کهن، محمدجواد طراحی، فاطمه ترابی،
دوره 29، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: کووید-19 از جمله بحران­هایی است که به شدت سلامت روانی مردم به ویژه سلامت روان زنان باردار را تهدید می­کند. از طرفی قرنطینه کووید-19 می­تواند بروز خشونت خانگی در زنان باردار را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از مطالعه حاضر تعیین شیوع خشونت خانگی در بارداری و عوامل پیشگوییکننده آن در همه­گیری کرونا بوده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی است که با نمونه­گیری چندمرحله­ای از 308 مادر نخست­زا تحت پوشش مراکز جامع سلامت شهر اصفهان در سال 1400 با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی و باروری و پرسشنامه استاندارد خشونت خانگی انجام گرفت. تحلیل داده­ها در نرم­افزار SPSS نسخه 22 و با استفاده از آزمون ضریب همبستگی Spearman و آزمون­های ناپارامتریک Mann-Whitney و Kruskal-Wallis انجام گرفته است.
یافته‌ها: 2/19% مادران (59 نفر) خشونت خانگی را در طی دوران بارداری خود درک کرده بودند (کسب نمره 60 و بالاتر از پرسشنامه خشونت خانگی). شایع­ترین تجربه خشونت (اعم از درک شده)، خشونت روانی با 4/74% (229 نفر) و پس از آن به ترتیب خشونت اقتصادی با 1/35‌% (108 نفر)، خشونت جنسی با 2/17‌% (53 نفر) و خشونت جسمی با 9/14% (46 نفر) بود. بین خشونت خانگی در بارداری با تعداد خواهر و برادر، رتبه تولد، سطح تحصیلات مادر و همسر و شغل همسر ارتباط معنادار یافت شد (05/0>p).
نتیجه‌گیری: همه‌گیری کووید-19 زنان باردار را نسبت به خشونت خانگی آسیبپذیرتر کرده است. عوامل فردی و فرهنگی زیادی در بروز خشونت خانگی دخیل هستند. بعضی عوامل مانند سطح تحصیلات فرد، تحصیلات همسر و شغل پیشگوییکننده بروز رفتارهای خشونتآمیز می‌باشد. با شناسایی این عوامل و غربالگری خشونت خانگی در دوران بارداری می­توان از رخداد رفتارهای خشونتآمیز توسط همسر و پیامدهای منفی خشونت خانگی بر مادر و جنین جلوگیری کرد.

 
فرزین باقری شیخانگفشه، وحید صوابی نیری، شبنم بریاجی، فاطمه اقبالی، علی فتحی آشتیانی،
دوره 29، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات خوردن پیامدهای روان­شناختی و اجتماعی بسیار زیادی را برای فرد و جامعه به همراه دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب کووید-19، ترس از ارزیابی منفی و افسردگی زنان مبتلا به بی­اشتهایی عصبی انجام گرفته است.
روش بررسی: روش پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش­آزمون- پس­آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به بیاشتهایی عصبی مراجعهکننده به مراکز درمانی و کلینیکهای روانشناسی مناطق 6 و 8 شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه‌ها به تعداد 30 نفر به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه مداخله (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جای­دهی شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه­های نگرش­های خوردن، اضطراب کووید-19، ترس از ارزیابی منفی و افسردگی بود. گروه مداخله هشت جلسه 90 دقیقه­ای (هفته­ای دو­جلسه) درمان شناختی- رفتاری را دریافت کردند، ولی گروه کنترل هیچ مداخله­ای دریافت نکردند. در انتها داده­ها با آنالیز کوواریانس چندمتغیره در SPSS نسخه 24 تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که درمان شناختی- رفتاری به صورت معناداری باعث کاهش اضطراب روانی کووید-19 (41/36=F، 001/0>p)، اضطراب جسمانی کووید-19 (15/39=F، 001/0>p)، ترس از ارزیابی منفی (92/41=F، 001/0>p) و افسردگی (48/47=F، 001/0>p) زنان مبتلا به بیاشتهایی عصبی شده است.
نتیجه‌گیری: براساس یافته­های مطالعه می­توان نتیجه گرفت که درمان شناختی- رفتاری توانسته است باعث کاهش اختلالات روان­شناختی زنان مبتلا به بی­اشتهایی عصبی شود. از آن­جا که سلامت روانی بسیاری از بیماران مبتلا به بی­اشتهایی عصبی ممکن است آسیب جدی ببیند، ضروری است تدابیری در جهت شناسایی و درمان روان­شناختی گروه­های آسیب­پذیر اتخاذ شود.

 
محمد علی یادگاری، اکرم مطلبی، علی آقاجانلو،
دوره 29، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: شبکه‌‌‌‌‌‌های اجتماعی به بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی بیش‌تر انسان‌ها تبدیل شده‌اند. این شبکه‌‌‌ها در تمام ابعاد زندگی انسان‌ها نفوذ کرده‌اند. با انتشار ویروس کرونا و شیوع همه‌گیری، شبکه‌‌‌های مجازی در امر اطلاع‌‌رسانی، آموزش و انتشار اخبار مرتبط با بیماری فعالیت گسترده داشتند. این تحقیق با هدف «تبیین نقش فضای مجازی در رعایت پروتکل‌های بهداشتی کووید-19» انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا انجام یافته است. در این مطالعه 14 مشارکتکننده براساس نمونه‌گیری مبتنی بر هدف شرکت داشتند. روش جمع‌آوری داده‌ها مصاحبه‌های نیمه سازمان یافته بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها به روش Graneheim و Lundman (2004) انجام گرفت.
یافته‌ها: از تجزیه تحلیل مصاحبه‌ها 8 زیرطبقه و سه طبقه اصلی شامل «تسهیل اشتراک دانش»، «واپایش اطلاعات» و «شکلدهی رفتار» استخراج شد.
نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نقش شبکه‌های مجازی در رعایت پروتکل‌های بهداشتی را تبیین نموده است. این یافته‌ها می‌تواند به عنوان پایه‌ای برای طراحی برنامه‌های بهداشتی پیشگیرانه مورد استفاده قرار گیرد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb