جستجو در مقالات منتشر شده


58 نتیجه برای کیفیت

مینو پاک گوهر،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1378 )
چکیده

کیفیت مراقبتهای بهداشتی در واقع کاربرد مناسب دانش علوم پزشکی در مراقبت از بیماران است. بطوریکه سعی می شود تعادلی بین خطرات ناشی از اجرای مراقبتهای بهداشتی و مزایایی که از این مراقبتها مورد انتظار است برقرار شود. تعریف ساده و قابل استفاده از کیفیت، رعایت استاندارد می باشد. اطمینان از کیفیت، پایه و اساس برنامه های تشخیصی و اداره و درمان عوامل خطرزا می باشد. فرآیند اطمینان از کیفیت شامل پنج مرحله اساسی می باشد: 1- تعیین استانداردها 2- تعیین معیارهای متناسب با استانداردها 3- ارزشیابی معیارهای تعیین شده 4- ارائه طرحی برای تغییرات اصلاحی لازم 5- پیگیری تغییرات اصلاحی بطور کلی منظور از کنترل کیفیت مراقبت آن است، که انجام هر عمل مطابق نقشه ای باشد که برای اجرای آن طرح گردیده است. تا در صورت انحراف نتایج عملیات از هدفهای مطلوب اقدامات لازم به منظور جلوگیری از وقوع یا تکرار انحراف بعمل آید. بدین ترتیب مراقبتهای دوران بارداری نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد، بطوریکه محققین معتقدند که بسیاری از صدمات مادر، جنین و نوزاد را می توان با اطمینان از کیفیت مطلوب مراقبتهای دوران بارداری کاهش داد.
حرمت سادات امامزاده قاسمی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی به منظور تعیین تأثیر بکارگیری الگوی اجرایی آموزش ضمن خدمت پرستاران، بر میزان کیفیت مراقبت های پرستاری می باشد. به این منظور بخش جراحی عمومی زنان(بصورت تصادفی) در بیمارستان بقیه ا... الاعظم(عج) بعنوان گروه مورد و سپس بخشی با همین ویژگیها در بیمارستان نجمیه به عنوان گروه شاهد انتخاب گردید. تعداد نمونه 30 نفر بیمار به همراه پرونده های آنان، جهت بررسی و سنجش کیفیت مراقبتهای پرستاری(در دو مرحله قبل و بعد از مداخله) در هر گروه مورد و شاهد برآورد گردید و ابزارهای مورد استفاده شامل: چک لیست وضعیت بالینی بیمار، چک لیست ثبت گزارشات پرستاری، چک لیست ارزشیابی عملکرد پرستار و پرسشنامه تعیین نیازهای آموزشی پرستاران می باشد. برنامه ریزی آموزش ضمن خدمت بر اساس نتایج به دست آمده از کیفیت مراقبتهای پرستاری و سنجش نیازهای آموزشی پرسنل پرستاری(در گروه مورد) صورت گرفت. در این برنامه آموزشی، سرپرستار به همراه پژوهشگر نقش هدایت کننده در اجرای برنامه های آموزشی را بر عهده داشته و حدوداً سه ماه( بر اساس شرح وظایف مشخص شده برای سرپرستار در الگوی آموزشی طراحی شده) اقدام به اجرای آموزش ضمن خدمت در بخش نموده است. در پایان ماه سوم مجدداً کیفیت مراقبتهای پرستاری در دو گروه مورد و شاهد، سنجش و نتایج مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. بر اساس نتایج پژوهش به میزان 20 درصد رشد در میزان کیفیت مراقبتهای پرستاری در گروه مورد ، مشاهده شد و همچنین تفاوت معناداری با 002/0=p بین میزان کیفیت مراقبت های پرستاری در بین دو گروه مورد و شاهد (بعد از مداخله) بوجود آمد. از طرفی با سنجش اثر بخشی این الگو بر میزان "آموزش به بیمار"، مشخص شد که به نسبت 150 درصد رشد در میزان آموزش به بیمار در گروه مورد بوجود آمده است.بنابراین با اثر بخشی الگوی اجرایی آموزش ضمن خدمت بر کیفیت مراقبتهای پرستاری فرضیه پژوهش با 002/0=p مورد تأیید قرار گرفته و این الگو به عنوان یک الگوی اثر بخش و کارآ در آموزش و بهسازی پرستاران معرفی می شود.
مینو پاک‌گوهر، فاطمه رحیمی‌کیان، عباس مهران، طاهره محمدی،
دوره 8، شماره 2 - ( 2-1381 )
چکیده

این پژوهش، به منظور بررسی کیفیت مشاوره تنظیم خانواده در مراکز بهداشتی و درمانی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران در سال 1379 انجام شده است. در این پژوهش، 410 نفر از مددجویان تنظیم خانواده که جهت انتخاب روش پیشگیری از بارداری به 25 مرکز بهداشتی و درمانی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران مراجعه کرده بودند، شرکت داده شدند. ابزار گردآوری داده‌ها، برگه مشاهده بود که از طریق نظارت بر جلسات مشاهده با مددجویان تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت مشاوره تنظیم خانواده در قسمت برخورد اولیه کارکنان برای اکثریت واحدهای مورد پژوهش در حد مطلوب می‌باشد. در قسمتهای گرفتن شرح حال از مددجویان، کمک به مددجو در انتخاب روش مناسب و تعیین تاریخ مراجعه بعدی برای اکثریت مددجویان، در حد متوسط، انجام شده است و در قسمتهای درک نیاز داوطلبین، معرفی روشها، ارائه اطلاعات در مورد روشها، توضیح طرز استفاده از روش انتخاب شده، استفاده از وسایل کمک آموزشی در حین مشاوره و محیط انجام مشاوره برای اکثریت مددجویان در حد نامطلوب بوده است.از یافته‌های این پژوهش می‌توان در برنامه‌ریزی‌های بهداشتی به منظور ارتقاء کیفیت خدمات تنظیم خانواده استفاده نمود.
مریم مدرس، مهوش مشرفی، سیده طاهره میرمولایی، مرجان ضیایی بیدهندی،
دوره 10، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: بر اساس تحقیقات سازمان بهداشت جهانی، یکی از مهم‌ترین علل مرگ و میر مادر و نوزادان زایمان طولانی مدت است که در 25-5 درصد زایمان‌ها رخ می‌دهد و عامل 11-8 درصد مرگ‌هاست. در واقع زایمان طولانی در هر 13 دقیقه منجر به مرگ یک مادر می‌شود. به همین دلیل با هدف تعیین تأثیر آموزش استفاده از پارتوگرام بر کیفیت مراقبت‌های ارایه شده توسط ماماهای شاغل در بیمارستان‌های دولتی تهران این تحقیق انجام شد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه‌ی نیمه تجربی با طرح تک گروهی می‌باشد که به صورت پیش آزمون، پس آزمون به مرحله اجرا در آمد. واحدهای مورد پژوهش، شامل53 ماما بودند که در مدت اجرای طرح در زایشگاه‌ها فعالیت داشته و مسئول ثبت سیر زایمان و کنترل زائو در کلیه مراحل زایمانی بودند. نمونه‌های مورد پژوهش، به روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها شامل پارتوگرام، برگه ثبت اطلاعات و پرسش‌نامه شامل اطلاعات فردی نمونه‌ها بود. برگه‌ی ثبت اطلاعات مورد استفاده شامل چهار بخش کیفیت ثبت سلامت مادر، جنین، سیر زایمان و کیفیت اداره زایمان بود.
یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که بین آموزش پارتوگرام و نحوه‌ی ثبت انقباضات رحمی، ثبت منحنی اتساع دهانه رحم، ثبت ضربانات قلب جنین، ثبت وضعیت خونریزی واژینال، وضعیت مایع آمنیوتیک، علایم حیاتی مادر، مصرف داروها، آزمایشات ادراری، مناسب بودن تعداد معاینات مهبلی، ثبت زمان پارگی کیسه آب و زمان انجام آمنیوتومی و ثبت وضعیت مصرف اکسی توسین با 0001/0>p ارتباط معناداری وجود داشت، یعنی در عملکرد ماماها قبل و پس از آموزش نحوه استفاده از پارتوگرام از نظر این موارد تفاوتی معنادار وجود داشت ولی در نحوه رسم منحنی نزول عضو نمایش، ثبت مولدینگ و وضعیت ارجاع به پزشک متخصص تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه آموزش را در ارتقاء کیفیت مراقبت‌های مامایی مؤثر می‌داند و پیشنهاد می‌شود آموزش پارتوگرام در تمام سطوح مورد توجه قرار گیرد و هم‌چنین بر آموزش استفاده از پارتوگرام در برنامه آموزشی دانشجویان مامایی و برنامه‌های آموزش مداوم، تأکید شود.


حسین درگاهی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه تعدادی از نظریه‌های نوین مدیریت و کاربرد آنها در خدمات پرستاری را به منظور شناسایی و تشخیص شباهت‌های موجود بین حرفه پرستاری و حرفه مدیریت مورد بررسی قرار می‌دهد. نیاز به ارایه خدمات بهداشتی درمانی با بهره‌گیری از نظریه‌های مدیریت از دهه 1980 و اوایل دهه 1990 در کشورهای توسعه یافته مطرح شده است. در سال‌های اخیر چهارنظریه مدیریت شامل تعالی سازمان، مدیریت کیفیت فراگیر، فرهنگ‌سازمانی و توانمندسازی در حرفه مدیریت مطرح شده که هر کدام در حرفه پرستاری نیز نقش کلیدی و کاربردی دارند. در این مطالعه سعی شده است با به‌کارگیری نظریه‌های نوین مدیریت در خدمات پرستاری، شباهت‌ها و همبستگی‌های موجود بین دو حرفه پرستاری و مدیریت مشخص شود.
نتیجه‌گیری: مقایسه شباهت‌های مدیریت خدمات پرستاری با نظریه‌های نوین مدیریت این امکان را فراهم می‌سازد تا بین مدیران و پرستاران تشریک مساعی و هماهنگی ایجاد شده و ارایه خدمات موردنظر به گروه‌های ذینفع به طور مؤثر انجام شود.

 

 

 

 


سوسن سمیعی، زهرا منجمد، عباس مهران، زهرا طاهری ازبرمی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: ابتلای یکی از اعضای خانواده به ویروس هپاتیتB یکی از مهم‌ترین راه‌های انتقال بیماری به دیگر اعضای خانواده در ایران محسوب می‌شود. بنابراین توجه به کیفیت خودمراقبتی اعضای بیمار خانواده‌های دارای هپاتیتB در پیشگیری و کنترل بیماری از ارزش بالایی در کاهش انتقال بیماری برخوردار است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع پیمایشی - مقطعی است. نمونه‌ها شامل 250 نفر بیمار که 150 نفر از خانواده‌های دارای هپاتیتB تک‌موردی و 90 نفر از خانواده‌های دارای هپاتیتB چندموردی و از بین بیماران مراجعه‌کننده به درمانگاه محیط پژوهش جهت کنترل بیماری از سال 1376 تا زمان انجام پژوهش از سراسر استان گیلان انتخاب شدند. در این پژوهش داده‌ها با استفاده از پرسشنامه شامل مشخصات فردی و مشخصات بیماری و سؤالات مربوط به کیفیت خودمراقبتی بیماران شامل رعایت رژیم دارویی، رژیم غذایی، به‌کارگیری احتیاطات استاندارد، اعتیادات، پیگیری بیماری و انجام آزمایشات تشخیصی جمع‌آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون‌های مجذور کای و تست دقیق فیشر استفاده شد. برای کلیه آزمون‌ها 005/0p< معنادار تلقی شده است.
یافته‌ها: نتایج بررسی نشان داد بیشترین درصد بیماران در خانواده‌های دارای هپاتیت B تک‌موردی (4/64%) و چندموردی (6/85%) از کیفیت خودمراقبتی نامطلوب برخوردارند، هم‌چنین در پاسخ به فرضیه (بین کیفیت خودمراقبتی عضو بیمار خانواده و تعدد HBSAg مثبت در خانواده‌های دارای هپاتیت B ارتباط وجود دارد) یافته‌ها نشان داد که ارتباط معناداری بین خودمراقبتی در زمینه هپاتیت B و تعدد HBSAg مثبت در خانواده‌ها وجود دارد (05/0p<).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه نشان داد که کیفیت خودمراقبتی بیماران در زمینه رعایت رژیم دارویی، غذایی، اعتیاد و پیگیری بیماری نامطلوب است، بنابراین برای مهار بیماری در خانواده‌های مبتلا پیشنهاد می‌شود بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر برای آموزش خودمراقبتی در زمینه‌های مذکور تلاش بیشتری شود.

 

 

 

 

 

 


زهرا منجمد، منصوره علی اصغرپور، عباس مهران، طاهره پیمانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف:بررسی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عوارض مزمن دیابت می‌تواند به برنامه‌ریزی در جهت اتخاذ تدابیر پرستاری به منظور پیشگیری و یا کنترل عوارض و ارتقای سطح کیفیت زندگی بیماران کمک نماید.
روش بررسی: این یک مطالعه توصیفی و مقطعی است که با هدف تعیین کیفیت زندگی 310 نفر از بیماران مبتلا به عوارض مزمن دیابت مراجعه‌کننده به دو درمانگاه غدد بیمارستان‌های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه‌ای شامل بخش اول خصوصیات فردی و بیماری و بخش دوم مربوط به سؤالات کیفیت زندگی بود و در قسمت آخر نیز 6 سؤال مربوط به بررسی مجموع ابعاد مختلف سلامتی بود که از طریق مصاحبه توسط یکی از پژوهشگران تکمیل می‌شد. اطلاعات جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و روش‌های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون مجذور کای و دقیق فیشر) در سطح معناداری 05/0p< تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: یافته‌ها بیانگر آن بود که 71% واحدها از کیفیت زندگی نسبتاً مطلوب برخوردار بودند. در رابطه با ابعاد کیفیت زندگی نتایج نشان داد در بُعد درک از سلامت بیشترین درصد (3/68%) دارای کیفیت زندگی نسبتاً مطلوب بودند، در ابعاد سلامت روانی (7/67%)، عملکرد جسمی (1/56%) و در عملکرد اجتماعی و شغلی (8/54%) نیز کیفیت زندگی نسبتاً مطلوب داشتند. همچنین بین تعدد عوارض مزمن دیابت و کیفیت زندگی نیز ارتباط آماری معناداری دیده نشد (206/0=p). بر اساس یافته‌ها بین کیفیت زندگی با متغیرهای سن (028/0=p)، جنس (001/0p<)، شاخص توده بدنی (024/0p=) و سطح تحصیلات (001/0p<)، ارتباط معنادار آماری مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عوارض مزمن دیابت در سطح متوسط می‌باشد.


حسین باقری، زهرا شهابی، Z حسین ابراهیمی، فاطمه علایی‌نژاد،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1385 )
چکیده

زمینه و هدف:خواب یک فرآیند مهم فیزیولوژیک است که اثرات عمیقی بر سلامت روحی و جسمی افراد می‌گذارد. مطالعه حاضر به منظور بررسی ارتباط اختلال خواب و کیفیت زندگی پرستاران صورت گرفته است.
روش بررسی: در بررسی مقطعی و توصیفی- تحلیلی حاضر، تعداد 127 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود به صورت تمام شماری انتخاب و سپس با استفاده از پرسشنامه استاندارد کیفیت خواب پیتزبرگ (Pittsburgh Sleep Quality Index=PSQI) و پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی (Short Form 12=SF-12)، کیفیت خواب و همچنین کیفیت زندگی آنان در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط نرم‌افزار SPSS 11.5 و با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی واستنباطی انجام یافت.
یافته‌ها: بر اساس یافته‌های مطالعه حاضر، 2/25% از واحدهای مورد بررسی صبح‌کار ثابت، 9/70% نوبت کار در گردش و 9/3% از آنان عصر و شب ثابت بودند. میانگین زمان طی شده برای شروع خواب در واحدهای مورد نظر 2/30 دقیقه برآورد شد و 1/52% اظهار نمودند که بیش از 30 دقیقه بعد از رفتن به بستر به خواب می‌روند. میانگین ساعت بیداری در نمونه‌های حاضر 6 صبح محاسبه گردید و 58% از واحدها اظهار داشتند که حداقل یک ساعت زودتر از زمان مورد نظر خود، از خواب بیدار می‌شوند. بر اساس نتایج به دست آمده، 5/35% از واحدها برای به خواب رفتن مجبور به استفاده از دارو (دستور داده شده توسط پزشک یا خارج از دستور) بودند. آزمون آماری ضریب همبستگی اسپیرمن با 05/0p< ارتباط معناداری بین کیفیت خواب و ابعاد مختلف کیفیت زندگی واحدها نشان داد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که کیفیت خواب در اکثر پرستاران ضعیف بوده و باعث کاهش معنادار کیفیت زندگی آنان در درک سلامت عمومی، وضعیت ذهنی و درد جسمانی گردیده است.

 


ماندانا میرمحمدعلی‌ئی، زهره خاکبازان، انوشیروان کاظم‌نژاد، فاطمه عباس‌زاده،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

زمینه و هدف:زنان با حاملگی پرخطر با تغییراتی در زندگی شخصی، خانوادگی و اجتماعی روبرو می‌شوند که این تغییرات می‌تواند بر کیفیت زندگی و افسردگی آنان تأثیر داشته باشد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر نوع حاملگی (پرخطر و طبیعی) بر کیفیت زندگی و افسردگی در زنان باردار انجام گرفته است.
روش بررسی: این بررسی، یک مطالعه تحلیلی از نوع مورد شاهدی است که بر روی100 نفر (50 نفر گروه مورد، 50 نفر گروه شاهد) از زنان بارداری که جهت انجام مراقبت‌های دوران بارداری به مراکز بهداشتی - درمانی دانشگاه علوم پزشکی کاشان مراجعه کرده بودند، انجام گرفته است. نمونه‌ها به صورت تصادفی انتخاب شدند، سپس با توجه به تعریف حاملگی پرخطر و حاملگی طبیعی، در یکی از دو گروه حاملگی طبیعی (گروه شاهد) و حاملگی پرخطر (گروه مورد) قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه سه قسمتی شامل مشخصات فردی، پرسشنامه فرم کوتاه (sf-36) و پرسشنامه سنجش افسردگی بک بود.
یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که میانگین امتیاز کسب شده کیفیت زندگی در مادران باردار با حاملگی پرخطر (83/1620/53) پایین‌تر از مادران باردار با حاملگی طبیعی (48/1282/62) بوده است و بین میانگین نمرات افسردگی در حاملگی طبیعی (44/58/9) با حاملگی پرخطر (15/934/15) اختلاف معناداری وجود دارد. همچنین آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین کیفیت زندگی و افسردگی در هر دو گروه مادران با حاملگی پرخطر و حاملگی طبیعی (7/0-=r) ارتباط معناداری را نشان داده است (001/0p<).
نتیجه‌گیری: کیفیت زندگی در زنان باردار با حاملگی پرخطر در مقایسه با زنان باردار با حاملگی طبیعی پایین‌تر است. همچنین میزان افسردگی در این زنان بیشتر از زنان باردار با حاملگی طبیعی است.


حسین درگاهی، میترا قریب، مریم گودرزی،
دوره 13، شماره 2 - ( 2-1386 )
چکیده

زمینه و هدف:پرستاران قانع‌ترین گروه شغلی در میان گروه‌های شاغل در بیمارستان‌ها به شمار می‌آیند که برای افزایش کارایی در این سازمان‌ها بسیار مورد توجه مدیریت بیمارستان‌ها قرار گرفته‌اند. امروزه مفهوم جدیدی از رضایت شغلی تحت عنوان کیفیت زندگی کاری در جهت افزایش کارایی مد نظر مدیران قرار گرفته است. به همین منظور مطالعه‌ای با هدف بررسی کیفیت زندگی کاری پرستاران و مولفه‌ها یا عناصر تشکیل‌دهنده آن با بهره‌گیری از نگرش این افراد در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 85-1384 انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقطعی و توصیفی - تحلیلی است. محیط پژوهش شامل 15 بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران و جامعه پژوهش نیز کلیه کارکنان پرستاری شاغل در این بیمارستان‌ها بودند. نمونه پژوهش را تعداد 349 نفربه عنوان 20% تعداد کل پرستاران در این بیمارستان‌ها تشکیل داده که به روش تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری مشتمل بر 30 سؤال استفاده شد. امتیازات پاسخ‌ها بر مبنای روش لیکرت تعیین گردید. تعیین روایی پرسشنامه با اخذ نظرات متخصصین امر صورت گرفت و جهت تعیین پایایی از روش آزمون مجدد و آلفای کرونباخ استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج به دست آمده نشان داد که پرستاران از اکثر عناصر یا مؤلفه‌های کیفیت زندگی کاری خود رضایت ندارند. اکثریت قریب به اتفاق این افراد از وجود حوادث ناشی از کار، فقدان مقررات ایمنی و انضباط کاری، نامطلوب بودن شرایط بهداشتی محیط کار، نبود آزمایش‌ها و معاینات پزشکی به صورت دوره‌ای، پایین بودن میزان حقوق ماهیانه، امکانات رفاهی، پاداش‌های نقدی و غیر نقدی، مزایای غیر مستقیم، و همچنین وجود استرس‌های شغلی و شفاف نبودن دورنمای شغلی ناراضی هستند.
نتیجه‌گیری: در مجموع دو سوم پرستاران از کیفیت زندگی کاری خود رضایت ندارند. این افراد از بیشتر جنبه‌های زندگی کاری خود ناراضی هستند. بیشترین میزان نارضایتی پرستاران مورد مطالعه از نیازهای اولیه و پایه زندگی کاری آن‌هاست. نتایج به دست آمده از این پژوهش می‌تواند به مدیران ارشد حوزه سلامت در جهت تدوین برنامه‌های راهبردی و ارتقای کیفیت زندگی کاری پرستاران کمک کند.


حرمت سادات امامزاده قاسمی، زهره ونکی، ناهید دهقان‌نیری، تهمینه صالحی، مهوش صلصالی، سقراط فقیه‌زاده،
دوره 13، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزشیابی عملکرد کارکنان پرستاری یکی از عناصر مهم فرآیند مدیریت است که اجرای اثربخش آن نیازمند بهره‌گیری از راهبردهای اجرایی مؤثر می‌باشد. در این مطالعه تأثیر ارزشیابی عملکرد به شیوه مدیریت بر مبنای هدف بر کیفیت مراقبت‌های پرستاری به عنوان یک روش مدیریت مشارکتی مورد بررسی قرار گرفته است.

روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی و از نوع کاربردی است که در آن جمعاً 80 بیمار در دو گروه تجربه و شاهد و در دو مرحله قبل و پس از مداخله (در هر گروه و هر مرحله 20 بیمار) جهت ارزیابی عملکرد مراقبتی پرستاران مورد بررسی قرار گرفتند. مداخله پژوهش بر اساس اصول ارزشیابی عملکرد در شیوه مدیریت بر مبنای هدف بوده است. در ابتدا، کیفیت مراقبت‌های پرستاری در دو گروه تجربه و شاهد سنجش و ارزیابی شد و سپس مداخله با همکاری و مشارکت سوپروایزرهای بیمارستان، سرپرستار و کارکنان پرستاری بخش تجربه به مدت شش ماه به انجام رسید. در این مدت سه نوبت ارزشیابی از عملکرد پرستاران انجام شد که در هر نوبت بازخوردهای هدایتی، طراحی و اجرای برنامه‌های اصلاحی همگی به صورت مشارکتی و بر اساس اصول مدیریت بر مبنای هدف به اجرا در آمد. در مرحله پایانی مداخله نیز سنجش کیفیت مراقبت‌های پرستاری در هر دو گروه توسط فردی که از تخصیص گروه‌ها (تجربه یا شاهد بودن) اطلاع نداشت اجرا شد و سپس نتایج با هم مقایسه (توسط آزمون t - زوج و t - مستقل) و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.

یافته‌ها: کیفیت مراقبت‌های پرستاری در گروه تجربه در مرحله بعد از مداخله تفاوت معنادار نسبت به مرحله قبل نشان داد (009/0). در بین دو گروه نیز در مرحله بعد از مداخله تفاوت معنادار به وجود آمد (001/0p<).

نتیجه‌گیری: یافته‌ها حاکی از موثر بودن راهبرد ارزشیابی عملکرد به شیوه مدیریت بر مبنای هدف، بر کیفیت مراقبت‌های پرستاری است. پیشنهاد می‌شود با طراحی و اجرای تحقیقات کاربردی مشابه در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی، زمینه مناسب برای اجرای این روش اثربخش به‌صورت رسمی در سطح کشور فراهم و از این طریق گامی مؤثر در جهت ارتقای سطح عملکرد پرستاران برداشته شود.


اکرم السادات سادات حسینی، سوسن سمیعی، نغمه رزاقی،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: تغذیه در رشد کودکان نو پا اهمیت زیادی دارد. شروع اولین گام‌های تغذیه همراه با خانواده در این سن ضرورت توجه به رفتارهای صحیح تغذیه‌ای را نشان می‌دهد. لذا این مطالعه به منظور بررسی تأثیر ارایه الگوی رفتارهای تغذیه‌ای بر کیفیت تغذیه کودکان نو پا و عملکرد مادران آنان انجام یافته است.

روش بررسی: این پژوهش مطالعه‌ای نیمه تجربی است که در آن 66 کودک 36 -12ماهه به صورت غیر احتمالی آسان از دو مرکز بهداشتی - درمانی جنوب تهران طی یک ماه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی مادر و کودک، سنجش عملکرد مادران در مورد رفتارهای کودک در هنگام تغذیه و یادآمد 24 ساعته مواد غذایی بود که از طریق مصاحبه مستقیم با مادران تکمیل شد. سپس الگوی رفتارهای تغذیه‌ای در سن نو پایی از طریق کارگاه آموزشی طی دو روز و هر روز به مدت 3 ساعت به مادران ارایه شد. 3 ماه پس از آموزش مجدداً از طریق پرسشنامه یادآمد 24 ساعته مواد غذایی اطلاعات جمع‌آوری و در نهایت با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی اطلاعات تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: نتایج حاصل از مطالعه نشان می‌دهد که نحوه عملکرد مادران در مورد رفتارهای کودک در هنگام تغذیه نسبت به قبل از مداخله به طور معناداری ارتقا یافته است. همچنین بین الگوی تغذیه کودکان نو پا قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری دیده شد 05/0p<.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج فوق مشخص می‌شود که ارایه الگوهای رفتاری صحیح در هنگام تغذیه کودک سبب ارتقای الگوی تغذیه‌ای کودکان نو پا و همچنین افزایش آگاهی مادران آنان نسبت به عملکرد صحیح در مقابل رفتارهای کودک به هنگام تغذیه می‌گردد. لذا پیشنهاد می‌شود جهت بهبود کیفیت تغذیه کودکان نو پا الگوی رفتارهای تغذیه‌ای صحیح به مادران آموزش داده شود.


فاطمه شجاعی،
دوره 14، شماره 2 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: در حال حاضر بررسی کیفیت زندگی به عنوان یک موضوع مهم در مطالعات بیماری‌های مزمن مطرح است. نارسایی قلبی در تمام موارد بر کیفیت زندگی بیماران به درجات مختلف تأثیر می‌گذارد. این پژوهش با هدف بررسی کیفیت زندگی و ابعاد آن در بیماران مبتلا به نارسایی قلب انجام گرفته است.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی در مورد تعداد 250 نفر از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی در مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران و ایران انجام گرفت. نمونه‌گیری با استفاده از روش آسان انجام یافت. جهت جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه شاخص کیفیت زندگی بیماران قلبی Ferrans و Powers استفاده شد. اطلاعات با استفاده از نرم‌افزار SPSS v.10 و آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که 4/76% بیماران مورد مطالعه کیفیت زندگی نامطلوب یا نسبتاً مطلوب دارند. ارتباط آماری معناداری بین کیفیت زندگی و مشخصات فردی (سن، جنسیت، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل) درصد کسر تخلیه‌ای قلب، طول مدت ابتلا به بیماری قلبی، دفعات بستری، ابتلا به بیماری‌های مزمن دیگر وجود داشت.

نتیجه‏گیری: نتایج تحقیق نشان داد که بیماری نارسایی قلبی تأثیر منفی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. لذا بهتر است بررسی و ارتقای کیفیت زندگی این بیماران به عنوان یکی از وظایف پرستاران در نظر گرفته شود.


معصومه رامبد، فروغ رفیعی، فاطمه حسینی،
دوره 14، شماره 2 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: نتایج پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهد که در هنگام تعیین کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی توجه به درک بیماران در مقایسه با ارزیابی کلینیکی از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف مطالعه حاضر شناخت کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی و مشکلات و چالش‌های پیش روی این بیماران است.

روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی است. در این تحقیق 202 بیمار مراجعه کننده به بخش‌های همودیالیز مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی Ferrans و Powers نسخه دیالیز، جمع‌آوری گردید و با استفاده از نرم‌افزار SPSS v.14 و آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که بیشتر بیماران مورد مطالعه دارای کیفیت زندگی مطلوب هستند. بیماران کمترین میانگین رضایت را برای گویه‌های «سلامت خودشان، تأمین هزینه‌های مالی، دستیابی به اهداف شخصی و شادی و خوشحالی خانواده» به ترتیب با میانگین و انحراف معیار 80/3=M و 74/1=SD ، 31/3=M و85/1=SD ، 02/4=M و63/1=SD و 96/4=M و27/1=SD قایل بودند و برای گویه‌هایی از جمله «احتمال دریافت پیوند کلیه در آینده، همسایگان، ظاهر شخصی و همسرشان» به ترتیب با میانگین و انحراف معیار 22/4=M و15/2=SD ، 32/4=M و09/2=SD ، 67/5=M و91/0=SD و 84/5=M و 61/0=SD کمترین اهمیت را در نظر گرفته بودند. کیفیت زندگی با وضعیت تأهل، تعداد فرزندان، وضعیت اقتصادی و سطح تحصیلات در ارتباط بود (05/0p<)، در حالی که بین کیفیت زندگی با سن، جنسیت، وضعیت اشتغال کنونی و طول مدت دیالیز ارتباط معنادار آماری مشاهده نشد (05/0<p).

نتیجه‏گیری: اکثر بیماران کیفیت زندگی مطلوب داشتند. همچنین ارتباط معناداری بین وضعیت تأهل، تعداد فرزندان، وضعیت اقتصادی و سطح تحصیلات با کیفیت زندگی دیده شد. بنابراین، عوامل یاد شده ممکن است در بهبود وضعیت سلامت، خوب زیستن و افزایش طول عمر بیماران تحت همودیالیز مؤثر باشند. یافته‌های این مطالعه می‌تواند در جهت برنامه‌ریزی‌های آموزشی و حمایتی برای بیمار و خانواده مفید واقع شود.

 


فاطمه عباس‌زاده، اعظم باقری، ناهید مهران،
دوره 15، شماره 1 - ( 5-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: اگر چه حاملگی، یک رویداد متعارف در بین زنان در سنین تولیدمثل است، اما اغلب یک دوره پر استرس همراه با تغییرات فیزیولوژیکی و روانی به حساب می‌آید و این تغییرات می‌تواند توانایی زن را برای انجام دادن نقش‌های معمول زندگی تغییر دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین کیفیت زندگی و عوامل مرتبط با آن در زنان باردار صورت گرفته است.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی در مورد 600 نفر از زنان بارداری که جهت انجام مراقبت‌های دوران بارداری در سال 1385 به مراکز بهداشتی، درمانی دانشگاه علوم پزشکی کاشان مراجعه کرده بودند، انجام گرفته است. نمونه‌گیری به روش خوشه‌ای انجام یافت. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه فرم کوتاه (sf-36) بود. یافته‌ها با کمک آزمون‌های آماری کای دو، تی تست، آنالیز واریانس، نسبت شانس و ضریب اطمینان و با استفاده از نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: ±18/61 است و p<) همچنین بین کیفیت زندگی با سن (002/0=p)، سن حاملگی (017/0=p)، تعداد حاملگی (001/0p<)، تعداد زایمان (001/0p<) ارتباط معکوس و با میزان درآمد ماهیانه (001/0p<) حمایت‌های همسر (017/0=p)، خواسته بودن حاملگی (006/0=p) و رضایتمندی از زندگی (011/0=p) ارتباط مستقیم وجود دارد.

نتیجه‏گیری: نتایج پژوهش حاضر بیانگر پایین بودن کیفیت زندگی زنان باردار است، لذا آگاهی مراقبان بهداشتی از تغییرات وضعیت سلامتی زنان باردار و همچنین عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی آنان، جهت برنامه‌ریزی و اقدامات مراقبتی مناسب برای ارتقای کیفیت زندگی دوران بارداری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد.

 

 


زهره خاکبازان، شهناز گلیان تهرانی، راضیه پیغمبردوست، انوشیروان کاظم‌نژاد،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: حاملگی و نفاس با تغییرات مهمی در کیفیت زندگی زنان همراه می‌باشد. از جمله ابزارهای ارتقای کیفیت زندگی مشاوره است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مشاوره تلفنی بر کیفیت زندگی زنان در دوره نفاس طبیعی انجام گرفته است.

روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی است که در بیمارستان رازی شهرستان مرند در سال 1386 انجام گرفته است. تعداد 260 زن پس از زایمان طبیعی که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، به طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون (130 نفر) علاوه بر مراقبت‌های معمول دوره نفاس، هفته اول دو بار، هفته دوم تا ششم یک بار در هفته مشاوره تلفنی به مدت 20 دقیقه دریافت نمودند. همچنین جهت پاسخگویی به نیازهای پیش‌بینی نشده مادران، آنان به صورت 24 ساعته امکان برقراری تماس تلفنی با مشاور را داشتند. گروه شاهد (130 نفر) فقط مراقبت‌های معمول دوره نفاس را دریافت می‌کردند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل برگه ثبت اطلاعات جمعیت‌شناختی، فرم ثبت مشکلات دوره نفاس و پرسشنامه فرم کوتاه کیفیت زندگی ((SF-36 بود که در روز اول و چهل و دو روز پس از زایمان توسط پرسشگر آموزش دیده و از طریق مصاحبه حضوری تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای دو و تی تست) و نرم‌افزار SPSS v.13 استفاده شد.

یافته‌ها: بر اساس یافته‌ها، روز اول پس از زایمان کیفیت زندگی زنان در ابعاد جسمی و روانی در دو گروه آزمون و شاهد اختلاف آماری معناداری نداشت که نشان دهنده همگن بودن دو گروه می‌باشد. اما شش هفته پس از زایمان زنان گروه آزمون، کیفیت زندگی بالاتری نسبت به گروه شاهد داشتند و در ابعاد جسمی (001/0p<) و روانی (001/0p<) بین دو گروه اختلاف آماری معناداری مشاهده گردید.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این پژوهش به نظر می‌رسد ارایه مشاوره تلفنی توسط ماما بتواند بر بهبود کیفیت زندگی زنان در دوره نفاس مؤثر باشد. انجام مطالعات بیشتر در این زمینه توصیه می‌شود.


سودابه مهدی‌زاده، محمدمهدی سالاری، عباس عبادی، جعفر اصلانی، زینب نادری، نسرین جعفری ورجوشانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سطح نامناسب سلامت جسمی و روانی مصدومان شیمیایی می‌تواند افت کیفیت خواب را در آنان به دنبال داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان تأثیر به کارگیری مدل مراقبت پی‌گیر بر کیفیت خواب مصدومان شیمیایی مبتلا به برونشیولیت انسدادی انجام گرفته است.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی، 62 مصدوم شیمیایی مبتلا به برونشیولیت انسدادی مراجعه‌کننده به درمانگاه فوق تخصصی ریه بیمارستان بقیه‌الله الاعظم (عج) تهران در زمستان 1386 به روش در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند و الگوی مراقبت پی‌گیر به مدت دو ماه در گروه آزمون اجرا شد. کیفیت خواب با استفاده از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) در دو نوبت، قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل یافته‌ها از آمارهای توصیفی و استنباطی (آزمون‌های t مستقل و t زوجی) در نرم‌افزار SPSS v.15 استفاده گردید.
یافته‌ها: قبل از مداخله بین نمرات کلی کیفیت خواب مصدومان شیمیایی و مقیاس‌های آن اختلاف آماری معناداری مشاهده نشد. اما بعد از مداخله بین میانگین نمرات مقیاس‌های کیفیت ذهنی خواب، اختلالات خواب، میزان داروی خواب‌آور مصرفی و همچنین نمره کلی کیفیت خواب دو گروه اختلاف آماری معناداری به وجود آمد که حاکی از بهبود نسبی کیفیت خواب گروه آزمون بود (05/0p<). در حالی که بین میانگین نمرات سایر مقیاس‌های پرسشنامه کیفیت خواب در دو گروه تفاوت معناداری پس از مداخله مشاهده نگردید (05/0p>).
نتیجه‌گیری: به کارگیری مدل مراقبت پی‌گیر، اثرات مثبتی بر کیفیت خواب مصدومان شیمیایی مبتلا به برونشیولیت انسدادی داشت. لذا به نظر می‌رسد استفاده از الگوی مراقبت پی‌گیر در بهبود کیفیت خواب این عزیزان مفید واقع گردد.


فضل‌الله احمدی، منیر نوبهار، فاطمه الحانی، مسعود فلاحی خشکناب،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: کیفیت خدمات بهداشتی، میزان دستیابی به مطلوب‌ترین برآیندهای سلامتی است. از دیدگاه قانونی و اخلاقی پرستاران باید پاسخ‌گوی کیفیت مراقبت­های ارایه شده باشند. تجارب پرستاران بازنشسته می­تواند مفاهیم واقعی و ارزشمندی در مورد عوامل مؤثر بر کیفیت مراقبت­های پرستاری را تبیین نماید. هدف مطالعه حاضر تبیین عوامل مؤثر بر کیفیت مراقبت­های پرستاری از نگاه پرستاران بازنشسته می­باشد.

روش بررسی: این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا انجام یافت. 20 پرستار بازنشسته ساکن شهر سمنان بر اساس نمونه‌گیری مبتنی بر هدف در این پ‍ژوهش شرکت داشتند. روش جمع­آوری داده­ها مصاحبه­های نیمه سازمان یافته بود. تجزیه و تحلیل داده­ها به روش تحلیل محتوا صورت گرفت.

یافته‌ها: از تجزیه تحلیل مصاحبه­ها درون مایه­های ضرورت ارتباط انسانی، انتخاب و آموزش مناسب نیروی انسانی، برنامه­ریزی و سازمان‌دهی مناسب مراقبت­های پرستاری به عنوان عوامل مؤثر بر کیفیت مراقبت­های پرستاری استخراج شد.

نتیجه‌گیری: یافته­های این مطالعه عوامل مؤثر بر کیفیت مراقبت­های پرستاری را بر اساس نظرات و تجارب پرستاران بازنشسته تبیین نموده است. این عوامل درونمایه­های ضرورت ارتباط انسانی، انتخاب و آموزش مناسب نیروی انسانی، برنامه­ریزی و سازمان‌دهی مناسب مراقبت‌های پرستاری را در بر می‌گیرد.

 


سیده طاهره میرمولایی، مهرنوش عامل ولی‌زاده، محمود محمودی، زینب توکل،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: معاینه در منزل می‌تواند در مورد بسیاری از مشکلات بهداشتی مانند عوارض روحی-روانی و پیامدهای نامساعد زایمانی، مزایای منحصر به فردی داشته باشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین میزان تأثیر ارایه مراقبت‌های پس از زایمان در منزل، بر کیفیت زندگی مادران کم خطر می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی است که در مرکز بهداشت اکبرآباد تهران در سال 1389 انجام یافته است. 200 مادر زایمان کرده که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند، به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. گروه شاهد (100نفر) مراقبت‌های پس از زایمان نوبت دوم و سوم را از مرکز بهداشت و گروه آزمون (100نفر) این مراقبت‌ها را در منزل خود دریافت کردند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه حاوی داده‌های مرتبط با مشخصات جمعیت‌شناختی و کیفیت زندگی مادران و چک لیست و نمودارهای پایش رشد بود که با مراجعه به منازل آن‌ها، تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS v.18 و آزمون‌های Mann-Withney U، wilcoxon و X2 استفاده و 05/0p< معنادار در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: بر اساس یافته‌ها، دو گروه از نظر کیفیت زندگی در ابتدای مطالعه با یکدیگر همگن بودند. میزان دریافت مراقبت‌های مادری و نوزادی پس از زایمان در نوبت دوم و سوم بین دو گروه تفاوت آماری معناداری داشت (01/0p< و 001/0p<). بعد از مداخله کیفیت زندگی در هیچ کدام از ابعاد جسمی (052/0p=)، روحی و روانی (775/0p=)، سلامت عمومی (068/0=p)، عملکرد اجتماعی (780/0=p) و کلی (213/0p=) تفاوت آماری معناداری نشان نداد.

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های این پژوهش به نظر می‌رسد ارایه مراقبت‌های پس از زایمان در منزل، تأثیر چشمگیری بر کیفیت زندگی مادران کم خطر نداشته باشد، بنابراین انجام مطالعات بیشتر در این زمینه با محتوای مراقبتی متفاوت توصیه می‌گردد.

 


راحله محسنی، احترام السادات ایلالی،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: همودیالیز رایج‌ترین روش درمان جایگزین کلیه در ایران است. با انجام همودیالیز کافی و مؤثر می‌توان کیفیت زندگی بیمار را بهبود بخشید و از عوارض نارسایی کلیه کاست. همچنین بهبود کیفیت دیالیز، مهم‌ترین عامل در کاهش مرگ و میر مبتلایان به نارسایی‌های مزمن کلیه به شمار می‌رود. این مطالعه با هدف تعیین کیفیت دیالیز در بیماران تحت همودیالیز با محلول بیکربنات انجام یافته است.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی مقطعی در مورد 50 بیمار همودیالیزی که بیش از 3 ماه بود که در بخش همودیالیز بیمارستان امام خمینی شهرستان ساری، تحت همودیالیز با محلول بیکربنات قرار می‌گرفتند و به روش نمونه‌گیری آسان انتخاب شده بودند، در خرداد ماه سال 1389 انجام گرفته است. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. کیفیت دیالیز با استفاده از فرمول KT/V و URR در نرم‌افزار مرکز مدیریت پیوند و بیماری‌های خاص تعیین گردید. جهت تجزیه و تحلیل یافته‌ها از آزمون‌های آماری (تی و کای‌دو) در نرم‌افزار آماری SPSS v.18 استفاده شد.

یافته‌ها: میانگین سنی نمونه‌ها 55/12±76/54 سال بود. میانگین شاخص KT/V معادل 26/0±92/0 و حاکی از این بود که 86% افراد کیفیت دیالیز نامناسب (2/1>kt/v) دارند. همچنین میانگین شاخص URR معادل 84/47% بود و 90% افراد (45 نفر) URR کم‌تر از حد مطلوب (65%) داشتند.

نتیجه‌گیری: با توجه به کیفیت نامطلوب دیالیز در اکثر بیماران مورد مطالعه و همچنین پایین بودن شاخص‌های کیفیت همودیالیز از میزان استاندارد، پیشنهاد می‌شود ضمن ارزیابی کیفیت دیالیز بیماران به صورت دوره‌ای، مطالعات دیگری نیز جهت بررسی علل کیفیت نامطلوب همودیالیز و ارایه راه حل‌هایی جهت بهبود آن صورت گیرد.



صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb