جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای یائسه

گیتی ستوده، الهام نیازی، شهلا خسروی، فرحناز خواجه‌نصیری، فریبا کوهدانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: انجام تحقیقات جهت مشخص نمودن عوامل مرتبط با چاقی به طور جداگانه در سنین باروری و یائسگی به نظر ضروری می‌رسد. هدف این مطالعه تعیین شیوع اضافه وزن، چاقی عمومی و آندروئیدی و عوامل مرتبط با آن در زنان یائسه و غیر یائسه بوده است.

روش بررسی: نوع مطالعه مقطعی توصیفی-تحلیلی است که در مورد 610 نفر از زنان 65-20 سال شهری و روستایی اسلام شهر در سال 1383 انجام گرفته است. داده‌ها از طریق مصاحبه حضوری جمع‌آوری گردید. اندازه‌گیری وزن، قد، دور کمر و دور باسن نیز انجام یافت. نمایه توده بدن از تقسیم وزن به قد(kg/m2) و نسبت دور کمر به دور باسن از تقسیم دور کمر به دور باسن محاسبه گردید. نمایه توده بدن بیشتر از 9/24 و کمتر از 30 به عنوان اضافه وزن و بیشتراز 9/29 به عنوان چاقی عمومی و نسبت دور کمر به دور باسن بیشتر از 846/0 به عنوان چاقی مرکزی در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: در زنان یائسه و غیر یائسه شیوع اضافه وزن و چاقی عمومی به ترتیب 6/90 و 6/72% و شیوع چاقی مرکزی به ترتیب 75 و 9/41% بود که این اختلافات معنادار است. زنان یائسه با سطح سواد کمتر به طور معناداری ابتلا بالاتر به هر دو نوع چاقی را نشان دادند. همچنین، زنان یائسه با تعداد بارداری بیشتر چاقی آندروئیدی بیشتری داشتند. در زنان غیر یائسه نیز افراد با سطح سواد کمتر یا خانه‌دار ابتلا بالاتربه هر دو نوع چاقی را داشتند. همچنین، در این زنان افراد با تعداد بارداری بالاتر شیوع کمتر چاقی عمومی و ابتلا بالاتر به چاقی آندروئیدی را نشان دادند. علاوه بر آن، در این زنان با افزایش سن شیوع چاقی آندروئیدی افزایش و با انجام فعالیت بدنی ابتلا به این نوع چاقی کاهش نشان داد.

نتیجه‌گیری: یافته‌های بررسی حاضر نشان داد که درصد بالایی از زنان مورد مطالعه مبتلا به چاقی عمومی و آندروئیدی هستند که آنان را در معرض خطر ابتلا به بیماری‌های مختلف قرار می‌دهد.


فاطمه دارابی، مینا ماهری،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: شناسایی عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی زنان یائسه کمک می‌کند تا مداخلات مرتبط با بهبود کیفیت زندگی آنان، مطابق با نیاز آن‌ها طراحی و اجرا شود. بنابراین مطالعه حاضر با هدف «تعیین ارتباط بین مرحله آموزشی مدل پرسید با کیفیت زندگی زنان یائسه» انجام گرفته است.
روش بررسی: مطالعه مقطعی حاضر در مورد 240 زن یائسه شهر اسدآباد در سال 1400 انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده‌ها شامل پرسشنامه ویژگی‌های جمعیت‌شناختی و باروری، پرسشنامه مخصوص کیفیت زندگی زنان یائسه و پرسشنامه‌ای مبتنی بر سازه‌های مرحله آموزشی مدل پرسید در خصوص یائسگی و رفتارهای مرتبط با کنترل عوارض یائسگی بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت.
یافته‌ها: میانگین نمره کیفیت زندگی زنان تحت بررسی 15/23±72/72 به دست آمد. خودکارآمدی درک شده (001/0>p ، 367/0-=β) و نگرش (009/0>p ، 155/0-=β)، پیش‌بینی‌کننده معنادار کیفیت زندگی بودند. سازه‌های مرحله آموزشی مدل پرسید در مجموع حدود 6/33% از واریانس کیفیت زندگی را در میان زنان یائسه شهر اسدآباد پیش‌بینی می‌کردند.
نتیجه‌گیری: سازه‌های مرحله آموزشی مدل پرسید جهت شناسایی عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی زنان یائسه و همچنین طراحی مداخلات آموزشی مرتبط در این زمینه مفید و مناسب است. پیشنهاد می‌شود ارتقای خودکارآمدی جهت انجام رفتارهای مرتبط با کنترل عوارض یائسگی و اصلاح نگرش نسبت به پدیده یائسگی در تمام مداخلات آموزشی که با هدف ارتقای کیفیت زندگی زنان یائسه طراحی و اجرا می‌شوند، ادغام شود.

 
سالار مجیدی سکانی، جمیله امیرزاده ایرانق، حمیدرضا خلخالی، بهروز فتحی، علیرضا دیدارلو،
دوره 30، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: ‌پوکی‌استخوان از جمله مشکلات شایع در زنان یائسه بوده و یکی از راه­های مهم مقابله با آن، اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه است. هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی بر ارتقای رفتارهای پیشگیریکننده از ‌پوکی‌استخوان در زنان یائسه است.
روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی کنترلدار، در مورد 64 زن یائسه مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهری ارومیه در سال 1402 انجام یافت. نمونه‌ها با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در گروه کنترل (32 نفر) و آزمایش (32 نفر) قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده‌ها، شامل پرسشنامه‌های اطلاعات جمعیتشناختی، پرسشنامه آگاهی، سازه­های الگوی ‌اعتقاد ‌بهداشتی، پرسشنامه بسامد مواد غذایی و بخش فعالیت فیزیکی پرسشنامه سبک زندگی سالم بود. پس از پیش آزمون و نیازسنجی، برنامه آموزشی طراحی و در گروه مداخله اجرا شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 26 مورد تجزیه و ‌تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: میانگین نمره آگاهی، سازه‌های حساسیت ‌درک شده، شدت‌ درک‌ شده، منافع درک شده، خودکارآمدی درک شده و راهنما برای عمل در گروه مداخله نسبت به قبل از مداخله و نسبت به گروه کنترل، افزایش معنادار داشت و میانگین نمره سازه موانع درک شده، کاهش معنادار داشت (05/0p<). به تبع این تغییرات، میانگین نمره رفتارهای پیشگیری‌کننده از ‌پوکی‌استخوان در گروه مداخله افزایش معناداری نشان داد (05/0p<).
نتیجه‌گیری: آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی توانست بر دانش و باورهای بهداشتی زنان یائسه نسبت به بیماری پوکی‌استخوان و رفتارها ‌پیشگیرانه آن اثرگذار باشد. لذا توصیه می‌شود آموزشگران سلامت از رویکردها و نتایج این مطالعه در طراحی مداخلات آموزشی مرتبط با ‌پوکی‌استخوان استفاده نمایند.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb