مقدمه: هدف از این مطالعه توصیف توافق بین قند ناشتای مختل (IFG=Impaired fasting glucose) و تحمل گلوکز غیرطبیعی با در نظر گرفتن معیارهای قدیم و جدید تعریف IFG است. همچنین اثر اضافه شدن دادههای بالینی نیز بر این توافق مورد ارزیابی قرار گرفت.
روشها: در یک مطالعه از نوع توصیفی و مقطعی، 8766 مرد و زن بالای 20 سال از جمعیت شهری تهران مورد مطالعه قرار گرفتند. بعد از خروج افراد با سابقه دیابت قبلی و یا قند خون ناشتا و بالای mg/dl126، در باقی مانده افراد قند خون ناشتا و 2 ساعته اندازهگیری شد. پارامترهای تشخیصی و ضریب توافق کاپا برای معیارهای قدیم و جدید IFG در تشخیص تحمل گلوکز مختل(IGT=Impaired glucose tolerance) و دیس گلیسمی (IGT یا دیابت) محاسبه شد. آنالیز رگرسیون لجستیک و منحنیهای ROC برای تعیین عوامل خطر بالینی و تعیین cut- point های آنها برای IGT و دیس گلیسمی مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: بعد از اعمال معیارهای جدید، حساسیت IFG برای تشخیص IGT با دیس گلیسمی افزایش یافت اما ویژگی و نسبت درست نمایی مثبت (LR+) کاهش یافت و کاپا افزایش مختصری پیدا کرد (158/0 به 286/0 برای IGT و 238/0 به 354/0 برای دیس گلیسمی). هنگامیکه دادههای بالینی شامل سن بالای 28 سال، نمایه توده بدنی بالای kg/m² 28 و فشار خون سیستولیک بالای mmHg 125 به تعریف جدید IFG اضافه شدند، توافق IFG با IGT و دیس گلیسمی افزایش محسوسی پیدا کرد، به طوری که کاپا از 286/0 به 470/0 برای IGT و از 354/0 به 574/0 برای دیس گلیسمی افزایش یافت. همچنین +LR از 86/3 به 5/14 برای تشخیص IGT و از 46/4 به 4/17 برای تشخیص دیس گلیسمی افزایش یافت.
نتیجهگیری: تعریف جدید IFG همراه با عوامل خطر ساز بالینی در دسترس گروهی از افراد را تشکیل میدهند که احتمال پیش بینی IGT با دیسگلیسمی براساس نتایج IFG در آنها زیاد است و ممکنست یک گروه هدف برای برنامه های پیشگیری کننده از دیابت باشند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |