رزیتا فتحی، سجاد اصلانی مغانجوقی، الهه طالبی گرگانی، علیرضا صفرزاده، حسن صیقل،
دوره 14، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: ویسفاتین آدیپوکاینی است که عمدتاً از بافت چربی احشایی ترشح میشود و در هموستاز گلوکز نقش دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر سطوح پلاسمایی ویسفاتین و رابطه آن با شاخص مقاومت به انسولین در موشهای نر مقاوم به انسولین بود.
روشها: در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار با میانگین وزنی(20±220گرم)، بهطور تصادفی به 3 گروه کنترلسالم، کنترل مقاوم به انسولین و تمرینکرده مقاوم به انسولین تقسیم شدند. پس از القای وضعیت مقاومت به انسولین در گروههای کنترل و تمرین کرده مقاوم به انسولین، گروه تمرین مقاومتی بهمدت 8 هفته، 3 روز در هر هفته تمرین مقاومتی انجام دادند. غلظت پلاسمایی ویسفاتین، انسولین، گلوکز وشاخص مقاومت به انسولین پس از تمرینها اندازهگیری شد. آزمون آنووای یکطرفه برای آنالیز دادهها در سطح معنیداری 05/0>P مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که القای مقاومت به انسولین باعث افزایش معنیدار سطوح ویسفاتین، گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین شد (05/0P<). از سوی دیگر تمرین مقاومتی باعث کاهش معنیداری گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین شد (05/0P<)، اما کاهش سطوح ویسفاتین در اثر تمرین معنیدار نبود (05/0P>).
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، ویسفاتین در وضعیت مقاومت به انسولین و دیابت افزایش مییابد و همبستگی مثبت با مقاومت به انسولین دارد. تعییرات ایجاد شده در سطوح ویسفاتین بهدنبال تمرین مقاومتی معنیدار نبوده و رابطهای با بهبود شاخص مقاومت به انسولین نداشت. بنابراین احتمالاً ویسفاتین در بهبود وضعیت متابولیکی ناشی از تمرین در شرایط مقاومت به انسولین نقشی نداشته است.
جعفرصادق تبریزی، یگانه پرتوی، سعیده علیدوست، ام لیلان علیزاده، فاطمه زریئی گاوگانی، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره 14، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو یکی از بیماریهای مزمن بوده و کیفیت مراقبتهای ارائه شده به بیماران مبتلا به آن از اهمیت زیادی برخوردار است. از اینرو، اندازه گیری کیفیت خدمات ارائه شده به بیماران منجر به شناسایی نقاط ضعف مراقبتها شده و زمینه را برای تامین نیازهای بیماران و بهبود کیفیت خدمات فراهم میکند. لذا هدف از مطالعه حاضر ارزیابی کیفیت مراقبتهای ارائه شده به بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم براساس مدل جامع اندازگیری کیفیت مراقبتهای سلامت (CQMH) می باشد.
روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی مقطعی بوده و جامعه مورد بررسی بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان سینا در شهر تبریز در سال 1391 میباشد. شرکت کنندگان در مطالعه 180 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو بوده و روش نمونهگیری از نوع در دسترس میباشد. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه CQMH است و شامل سه قسمت کیفیت فنی، کیفیت خدمت و کیفیت مشتری میباشد که روایی و پایایی هر سه قسمت مورد تایید قرار گرفته است. برای محاسبه شاخص کیفیت (براساس امتیاز کیفیت فنی، کیفیت خدمت و کیفیت مشتری) از روش آماری تحلیل مولفههای اصلی (PCA) Principal Component Analysis استفاده گردید و فرمول این شاخص براساس ضرایب حاصل از این تحلیل بهدست آمد. با استفاده از آزمونهای آماری T مستقل، کای دو و تحلیل واریانس همبستگی بین متغیرها تعیین شد. تحلیل آماری دادهها با نرم افزار SPSS 17 انجام و سطح معنیداری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: بین استانداردها و مراقبتهای ارائه شده به بیماران مبتلا به دیابت بهویژه در مراقبتهای مربوط به سبک زندگی و خودمدیریتی بیماری، شکاف وسیعی وجود دارد. در بعد کیفیت خدمت، جنبههای استمرار خدمات و ایمنی بهترتیب بالاترین و پایینترین امتیاز کیفیت خدمت را به خود اختصاص دادند. امتیاز کیفیت مشتری نیز، 62/72 (از 100) بوده و تنها 4/9 درصد مشارکت کنندگان به مرحله 4 خودمدیریتی رسیدهاند که حاکی از ضعف این بعد از کیفیت میباشد. همچنین بین سطح تحصیلات و وضعیت کنترل بیماری با نمره کیفیت مشتری ارتباط معنیداری وجود دارد (Pvalue =0.001).
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاکی از وجود شکاف وسیع بین استانداردها و مراقبتهای ارائه شده و همچنین بین انتظارات مشتریان و عملکرد واقعی سیستم است. از طرف دیگر، خود بیماران مبتلا به دیابت نیز در خودمدیریتی بیماری موفق عمل نکرده و اغلب آنها قادر به استمرار مراقبت در شرایط سخت جسمی و روانی نبودند. مجموعه این موارد، در امتیاز پایین شاخص کیفیت نمایان است و نشان دهنده ضرورت بهبود کیفیت میباشد.
زهرا عباسی زاده، مهناز کسمتی، حمید گله داری، آناهیتا رضایی، سید منصور سیدنژاد،
دوره 14، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: فرایند ترمیم زخم در بیماری دیابت دچار اختلال میگردد. جهت تسریع روند بهبود زخم تلاشهای زیادی صورت گرفته است. از دیر باز اثر ترمیمی یک ترکیب گیاهی حاوی آلوئهورا، مرمکی، خون سیاوشان و حنا در ترمیم زخم مشاهده شده است، اما مستندات علمی کافی در زمینه چگونگی و سازوکار عمل چنین ترکیبی در زخمهای دیابتی وجود ندارد و این در حالی است که اثرات هر یک از آنها در مطالعات متعدد و مستقل بر انواع زخمها مشاهده شده است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر موضعی ترکیب گیاهی فوق (که به اختصار هربالین نامیده شده است) بر روند ترمیم زخم در موشهای صحرایی دیابتی میباشد.
روشها: در این بررسی موشهای صحرایی دیابتی در دو گروه اصلی کنترل (دریافت کننده وازلین به عنوان حامل) و تجربی (تیمار با مرهم گیاهی هربالین) قرار گرفتند. در کلیه گروهها یک زخم مدور با قطر 2 سانتیمتر بر سطح پشتی موشهای دیابتی ایجاد گردید. اندازهگیری سطح زخم و پارامترهای هیستوپاتولوژی از جمله تشکیل اپیتلیوم جدید، تشکیل بافت جوانه گوشتی و میانگین ضخامت اپیتلیوم در فواصل زمانی 7 ،14 و 21 روز مورد ارزیابی قرار گرفت. کشیدگی اپیتلیوم در روز 14 و طول زخم باقیمانده در فاز انتهایی ترمیم در روز 21 مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در بررسی ماکروسکوپی زخمهای گروه دیابتی دریافت کننده ترکیب گیاهی هربالین در مقایسه با گروه کنترل ترمیم بیشتری داشتند و التیام زخم از روز 14 به بعد تغییر چشمگیری داشته است (05/0p<). در بررسی میکروسکوپی شاخص تشکیل اپیتلیوم جدید، تشکیل بافت جوانهای و ضخامت لایه اپیتلیوم در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری نشان دادند. طول زخم باقیمانده در گروه تیمار در روز 21 کاهش معنیدار داشته است (05/0p<).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، ترکیب گیاهی فوق، احتمالاً با تسریع روند تشکیل اپیتلیوم و بافت جوانهای و افزایش ضخامت اپیتلیوم نقش مؤثری بر روند ترمیم زخمهای دیابتی دارد و مدت زمان لازم برای بهبودی زخم را کاهش میدهد.
سید محمد مظلومی، محسن محمدی سرتنگ، نادر تنیده، عباس رضائیان زاده،
دوره 14، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: دیابت ملیتوس از شایعترین بیماریهای متابولیک می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر شیرسویای تخمیر شده با بیفیدوباکتریوم لاکتیس و حاوی امگا-3 برروی پارامترهای هماتولوژی، استرساکسیداتیو، آنتی اکسیدانی و التهابی در موشهای صحرایی دیابتی شده نوع2 انجام گرفت. روش ها: در این مطالعه تجربی مداخله ای، 65 موش صحرایی به 5 گروه تقسیم شدند. دیابت نوع دو از طریق تزریق تک دوز استرپتوزوتوسین و نیکوتینآمید القاء گردید. به گروه کنترل سالم و کنترل دیابتی روزانهی 1 میلیلیتر آب مقطر، و به 3 گروه دیابتی، روزانه 1 میلیلیتر از هر یک از محصولات شیرسویا، شیرسویای پروبیوتیک و شیرسویای پروبیوتیک غنی شده با امگا-3 از طریق گاواژ به مدت 28 روز داده شد. پارامترهای هماتولوژی، استرساکسیداتیو، آنتی اکسیدانی و التهابی در انتهای مطالعه اندازه-گیری شد. یافته ها: در پایان مطالعه، میانگین پارامترهای هموگلوبین، گلبولقرمز، هماتوکریت و سوپراکسید دیسموتاز در هر 3 گروه تحت درمان در مقایسه با گروه کنترل دیابتی به طور معناداری بیشتر و میانگین پارامتر مالوندیآلدهید به طور معنادارای کمتر بود (05/0P). کاهش مالوندیآلدهید و افزایش هموگلوبین، گلبولقرمز، هماتوکریت و سوپراکسید دیسموتاز در گروه دیابتی مصرف کننده ی شیرسویای پروبیوتیک غنی شده با امگا-3 نسبت به 2 گروه دیگر بیشتر بود. از طرفی میزان hs-CRP در گروه دیابتی مصرف کننده ی شیرسویای پروبیوتیک غنی شده با امگا-3 نسبت به گروه کنترل دیابتی و گروه دیابتی مصرفکننده ی شیرسویای پروبیوتیک به طور معناداری کمتر بود (05/0 P). نتیجهگیری: به طور کلی ترکیب شیرسویا، پروبیوتیک ها و امگا-3، احتمالا در کاهش استرساکسیداتیو در دیابت موثر می باشد.
محمد فیوضی، جواد حدادنیا، نسرین ملانیا، محمد محمد زاده،
دوره 14، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: دیابت بیماری است که علاوه بر پیشگیری، نیاز به مراقبتهای فراوانی از قبیل پیشبینی صحیح میزان نوسانات سطح قند خون دارد. از مهمترین عوارض این بیماری میتوان به بیهوشی، کما و حتی مرگ اشاره کرد. امروزه در این بیماران، تعیین صحیح دُز انسولین براساس تجربه یا دانش پزشکان با استفاده از تعامل با بیماران مشخص میشود، هر چند که وجود خطاهای انسانی اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه سعی شده است تا پیشبینی صحیحی از نیاز 48 ساعت آینده انسولین برای بیماران به دست آید.
روشها: 124 بیمار دیابتی نوع دو و 188 فرد مشکوک به بیماری نوع دو براساس 12 ویژگی با انتخاب تصادفی از بین افراد مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در فاصله سالهای 1385 تا 1390 مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند. سیستم پیشنهادی نویسندگان دارای چندین زیر سیستم از قبیل الگوریتمهای تکاملی (BPSO1) بهمنظور انتخاب بهترین و موثرترین ویژگیها، الگوریتمهای دادهکاوی (SVM2) بهمنظور تشخیص و دستهبندی ویژگیهای موثر از غیر موثر و سیستمهای انطباقی فازی عصبی (ANFIS3) بهمنظور تخمین، یادگیری و تطبیق در جهت پیشبینی صحیح، مورد استفاده قرار گرفته است. تمام شبیه سازیها توسط نرم افزار MATLAB انجام شده است.
یافتهها: سیستم پیشنهادی براساس بهترین ویژگیها در بانک داده در قالب ترکیب و تعامل موفق شد به دقت بالایی با کمترین خطا دست یابد. این سیستم در مقایسه با سایر روشهای معمول از سرعت قابل توجه، عملکرد مناسب و دقت بالایی برخوردار است. سیستم پیشنهادی در قالب ترکیب و تعامل با زیر سیستمها موفق شد به نرخ ویژگی 1/84 درصد، 91 درصد در حساسیت و به دقت 9/92 درصد، دست یابد.
نتیجهگیری: در این تحقیق با توجه به ضرورت تعیین صحیح و بهموقع میزان انسولین برای بیماران، روشی نوین مبتنی بر ترکیب سیستمهای هوشمند جهت پیشبینی صحیح دُزانسولین برای بیماران ارائه شده است. با به کارگیری سیستم پیشنهادی علاوه بر مشخص شدن نیاز صحیح انسولین برای بیماران از مشکلاتی همچون بستری و مراقبهای طولانی و طاقت فرسای بیماران برای مشخص شدن نیاز انسولین آنها پیشگیری شده است.
مسعود رحمتی، عبدالرضا کاظمی، محمد حسین ارچنگی، سید جلال طاهرآبادی،
دوره 14، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: درد نوروپاتیک با تاثیر عمیق بر کیفیت زندگی و عملکرد روزانه بیماران همراه بوده و هزینههای درمانی بالایی را اعمال میکند. در این بیماری بهخاطر طبیعت تخریبی اعصاب درآن، توجه بالایی به نوروتروفینها بهخاطر تاثیرات احتمالی آنها بر حیات، رشد، توسعه و تنظیم عملکرد نورونها بهعنوان یک راه درمانی احتمالی شده است. بنابرین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثرات مزمن کاهش فعالیت بدنی به شکل درد نوروپاتیک در بیان ژن NFG (Nerve Growth Factor) در عصب سیاتیک رتهای دچار لیگاسیون عصب نخاعی است.
روشها: 10 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزن 30±250 گرم به 2 گروه کنترل سالم (5n=) و گروه درد نوروپاتیک (SNL) (5n=) تقسیم شدند. طی شش هفته، آزمونهای رفتاری درد نوروپاتیک در گروههای پژوهشی بهطور مستمر انجام شد. در پایان 6 هفته تغییرات بیان ژنNGF در عصب سیاتیک با تکنیک Real time PCR اندازهگیری و با روش2-&Delta&DeltaCT محاسبه شد.
یافتهها: پس از 6 هفته، آزمونهای رفتاری درد نوروپاتیک آلوداینیای مکانیکی و پردردی حرارتی نشان داد که در گروه لیگاتور بندی آستانه تحریک درد نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری کمتر بود (05/0&le P). همچنین میزان بیان ژن NGF در عصب سیاتیک در گروه لیگاتور بندی شده بهطور معنیداری نسبت به گروه کنترل افزایش نشان داد (05/0&le P).
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاضر نشان میدهند که توسعه درد نوروپاتی و کاهش فعالیت بدنی در اثر آن با افزایش درونزاد NGF همراه است. هرچند در مطالعه حاضر مشخص نیست افزایش در بیانNGF از فعالیت کاهش یافته حاصل از درد نوروپاتی است یا از ذات آسیب عصبی، با این حال مسلم است افزایش بیان NGF، با درد نوروپاتیک همراه است.
مریم احمدی، غلامحسین واعظی،
دوره 14، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت تغییرات هورمونی، بیوشیمیای و آسیبهای متابولیسمی زیادی در بدن دارد. از این رو در این تحقیق تاثیر درمانی عصاره آبی مزوکارپ گردو در موشهای دیابتی شده با استرپتوزوتوسین مورد بررسی قرار گرفت.
روشها: 30 سر موش رت نر نژاد ویستار در پنج گروه شش تایی دسته بندی شدند. گروه شاهد که همزمان با تزریق (STZ) به موشهای دیابتی به آنها بافر سیترات بهصورت درون صفاقی تزریق گردید، گروه تجربی اول که باتزریق mg/kg55 (STZ) دیابتی شدند، گروه تجربی دوم، سوم و چهارم شامل موشهایی دیابتی که با گاواژ روزانه 100 ،150 و mg/kg 200 عصاره آبی مزوکارپ میوه گردو دریافت کردند. پس از پایان هفته 13 خونگیری مستقیم از قلب انجام شده و سرمها جهت اندازهگیری میزان انسولین و قند خون تحویل آزمایشگاه گردید. بهمنظور بررسی نتایج آماری از تست One way anova استفاده گردید.
یافته ها: در گروههای درمانی کاهش معنیداری را در قند خون و افزایش معنیداری را در انسولین سرم و وزن بدن در نسبت به گروه دیابتی مشاهده گردید. این مطالعه نشان داد که مصرف عصاره آبی مزوکارپ گردو، باعث کاهش معنیدار قند خون در موشهای صحرایی دیابتی شده و باعث افزایش معنیدار انسولین در گروه درمانی میگردد.
نتیجهگیری: عصاره آبی مزوکارپ گردو با توانایی پیشگری و درمان استرسهای اکسیداتیو نقش مهمی در بهبود عوارض ناشی از دیابت و همچنین افزایش میزان هورمون انسولین ایفا میکند.
حمید محمدصادقی، امیرحسین منصورآبادی، سپهر امامی، محمدرضا نحوی نژاد، مریم موگویی،
دوره 14، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: دیابت یک اختلال متابولیک است که در اثر تولید ناکافی انسولین یا نیود گیرندههای انسولین ایجاد میگردد. این بیماری در حال حاضر عامل مهمی در ناتوانی و بستری شدن بیماران بوده و فشار مالی قابل توجهای را به جامعه تحمیل میکند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر عصاره هیدروالکلی کاکوتی کوهی بر تعداد سلولهای فعال بتای پانکراس در موشهای سوری دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین میباشد.
روشها: در این مطالعه از 36 سر موش سوری نر استفاده گردید که هر6 سر در 6 گروه کنترل، کنترل دیابتی و گروههای تجربی با دوز 150،100،200 و300 قرار داده شدند. استرپتوزوتوسین بهروش درونصفاقی با دوز mg/kg 55 تزریق گردید. بهمنظور تعیین تعداد سلولهای فعال بتای پانکراس، پس از گذشت 18 روز از دریافت عصاره، حیوانات توسط دیاتیلاتر، بیهوش و پانکراس آنها خارج شد و پس از فیکسشدن در فرمالدئید 4 درصد، برای برشگیری آماده شدند. از نمونههای پانکراس، برشهای 2 میکرونی تهیه و تعداد سلولهای بتای فعال، با استفاده از کیت ایمونوسیتوشیمی بررسی گردید. دادهها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه و تست Tukey از نظر آماری بررسی گردید. همه دادهها بهصورت Mean ± S.E.M. ارائه شدند. اختلاف در سطح معنیداری 05/0p< تعیین شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که تیمار عصاره هیدروالکلی در غلظتهای 100، 150، 200 و 300 میلیگرم بر کیلوگرم، موجب افزایش تعداد سلولهای بتا با فعالیت ترشحی انسولین، در مقایسه با موشهای سوری کنترل میشود.
نتیجهگیری: عصاره هیدروالکلی کاکوتی کوهی، در موشهای سوری دیابتی شده، با آزادسازی انسولین از سلولهای بتای پانکراس دارای خاصیت کاهش دهندگی قند خون می باشد و احتمالاً کاربرد سنتی آن تایید میگردد
حسین روحانی، احمدعلی اسلامی، مهدی راعی، حمید توکلی، محمد بیدخوری، ارسلان قادری،
دوره 15، شماره 1 - ( 10-1394 )
چکیده
مقدمه: دیابت به دلیل عوارض متعددی که بر جای می گذارد امروزه به عنوان یک معضل بهداشتی مطرح می باشد که بوسیله ایجاد تغییرات در رژیم غذایی می توان از این عوارضپیشگیری یا آنها را به تاخیر انداخت که این امر خود مستلزم شناسایی باورهای بیماران دیابتی و ایجاد تغییرات رفتاری می باشد. هدف از این مطالعه کاربرد نظریه رفتار برنامه ریزی شده به همراه سازه ی خطر درک شده عوارض دیابت جهت شناسایی باورهای مرتبط و قابل تغییر جهت زمینه سازی برای این تغییرات رفتاری می باشد.
روش ها: مطالعه توصیفی-تحلیلی حاضر بوسیله پرسشنامه خود ایفا بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده به همراه سازه ی خطر درک شده عوارض دیابت در کلینیک دیابت شهرستان سمیرم اجرا شده است.شرکت کنندگان این مطالعه 154 بیمار دیابتی بدون عوارض دیابت بودند. نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری، خطر ابتلا به عوارض دیابت، قصد رعایت رژیم غذایی سالم و سبک تغذیه ای افراد متغیرهایی بودند که مورد اندازه گیری قرار گرفتند. از مدلسازی معادلات ساختاری جهت تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که نظریه رفتار برنامه ریزی شده به همراه سازه ی خطر درک شده عوارض دیابت از برازش کافی با داده های مطالعه برخوردار بوده است. سازه های کنترل رفتاری درک شده، هنجار ذهنی، خطر درک شده ی عوارض دیابت دارای ارتباط معناداری با قصد رعایت رژیم غذایی سالم بوده اند.همچنین قصد رفتاری نیز ارتباط معنادار آماری با رفتار تغذیه ای داشته است. نگرش تنها سازه ای بود که با قصد رفتاری ارتباط معناداری نداشته است.
نتیجه گیری: نظریه رفتار برنامه ریزی شده به همراه سازه ی خطر درک شده عوارض دیابت چارچوبی مفید برای تبیین قصد و پیرو آن رفتار رعایت رژیم غذایی سالم می باشد و می تواند جهت ترغیب بیماران دیابتی به رعایت رژیم غذایی سالم مورد استفاده قرار گیرد.
پروین فرزانگی، فرزانه شکریان،
دوره 15، شماره 1 - ( 10-1394 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو بیماری مزمنی است که عوارض بسیار زیادی از جمله آترواسکلروز را بهدنبال دارد. خانواده ماتریکس متالوپروتئینازها (MMPs)، نقش مهمی در آترواسکلروز و بازسازی دیواره عروقی بازی میکنند. هدف از این مطالعه تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف دانه خرفه بر سطوح MMP-1، MMP-3 و MIP-1α میباشد.
روشها: در یک مطالعه نیمهتجربی تعداد 28 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع دو در دامنه سنی 44-65 سال انتخاب و بهطور تصادفی به چهار گروه (تمرین، مکمل، تمرین- مکمل و کنترل) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته (هر هفته سه جلسه یک ساعته) و با شدت 50-70 درصد حداکثر ضربان قلب انجام گرفت. گروههای دریافتکننده مکمل روزانه مقدار 5/7 گرم دانه خرفه دریافت کردند. خونگیری طی شرایط 12 ساعت ناشتایی قبل و بعد از هشت هفته انجام گرفت. دادهها با استفاده از آنوای دوراهه با اندازهگیری مکرر آنالیز شدند. سطح معنیداری (05/0 =P) در نظر گرفته شد.
یافتهها: هشت هفته تمرین هوازی یا مصرف دانه خرفه منجر به کاهش معنیدار سطوح MMP-1، MMP-3 و MIP-1α در مقایسه با پیش آزمون شد. امّا، اثربخشی تعامل تمرین و مکمل بر شاخصهای فوق به مراتب بهتر بوده است. میزان MMP-1 بین گروه مکمل، تمرین و تمرین- مکمل با گروه کنترل (000/0 =P) و بین گروه مکمل و تمرین با تمرین- مکمل (بهترتیب 018/0 =P و 039/0 =P) از تفاوت معنیدار برخوردار میباشد. میزان MMP-3 بین گروه مکمل با گروه تمرین-مکمل (007/0 =P) و با گروه کنترل (011/0 =P)، گروه تمرین با گروه تمرین- مکمل (026/0 =P) و با گروه کنترل (04/0 =P) از تفاوت معنیداری برخوردار میباشد. میزان MIP-1α فقط بین گروه تمرین- مکمل با گروه کنترل (001/0 =P) از تفاوت معنیداری برخوردار میباشد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد هر دو مداخله تمرین و مکمل خرفه ممکن است به واسطه اثرات آنتی اکسیدانتی و ضدالتهابی خود از استرس اکسایشی ناشی از دیابت حمایت نمایند و ترکیب این دو شیوه درمانی با اثرات هم افزایی همراه بود.
فرانک صادقی پور وجدانی، رضا قراخانلو، منصوره موحدین، مسعود رحمتی،
دوره 15، شماره 1 - ( 10-1394 )
چکیده
مقدمه: نوروپاتی دیابت از عوارض شایع بیماری دیابت است. از سوی دیگر گلیکوژن سنتازکیناز3 بتا، کلید تنظیمی است که خروجی بسیاری از مسیرهای پیامرسانی را تعیین میکند و مهار آن در افزایش بقای نورونی مؤثر گزارش شده است. لذا پژوهش حاضر به بررسی اثر تمرین استقامتی بر بیان ژن GSK-3β در بخش حسی نخاع رتهای نر ویستار با نوروپاتی دیابت میپردازد.
روشها: بدین منظور 16 سر رت نر ویستار بهطور تصادفی به 4 گروه سالم کنترل، سالم تمرین، نوروپاتی کنترل و نوروپاتی تمرین تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق درون صفاقی محلول استرپتوزوسین (45 میلیگرم/کیلوگرم) انجام شد. 2 هفته بعد از تزریق استرپتوزوسین، با اثبات نوروپاتی دیابت توسط آزمونهای آلودینای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی، برنامه تمرین استقامتی تداومی با شدت 50-55 % Vo2max بهمدت 6 هفته اجرا شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، رتها تشریح و نورونهای حسی L4-L6 بافت نخاع استخراج گردید. بررسی بیان ژن نیز با روش Real Time-PCR صورت گرفت.
یافتهها: در مقایسه با گروه نوروپاتی کنترل، نوروپاتی تمرین کاهش بیان GSK-3β را تجربه میکند (016/0 P=)؛ از سوی دیگر اختلاف معنیداری بین گروههای سالم کنترل و نوروپاتی کنترل دیده شد (0001/0 P=) بهطوریکه بیان ژن در گروه نوروپاتی کنترل افزایش نشان داد؛ اما اختلاف گروه کنترل سالم و نوروپاتی تمرینی معنیدار نبود.
نتیجهگیری: یکی از عوامل احتمالی درگیر در گسترش آسیب نورونهای حسی نوروپاتی دیابت، تنظیم افزایشی mRNAGSK-3β بوده و ورزش میتواند آن را تعدیل و به سطوح نرمال نزدیک نماید. بنابراین، پیشنهاد میشود GSK-3β بهعنوان یک هدف درمانی و غیردارویی بدیع در بیماری دیابت مورد توجه قرار گیرد.
طاهره کرامتی، فریده رضی، محمد رضا مبینی زاده، علیرضا اولیایی منش، باقر لاریجانی،
دوره 15، شماره 1 - ( 10-1394 )
چکیده
مقدمه: با توجه به شیوع دیابت و افزایش روزافزون مبتلایان، اهمیت استفاده از بیومارکرهایی مانند HbA1c که در پیگیری درمان بیماران نقش مهمی ایفا میکنند، افزایش مییابد. ولی اجرای آزمایشها با روشهای منطبق با روشهای مرجع، می تواند هزینه قابل توجهی به آزمایشگاههای بالینی تحمیل نماید. لذا بررسی هزینه اثربخشی روشهای مختلف سنجش HbA1c میتواند به یافتن راهکارهایی برای بهبود سنجش این پارامتر کمک کند.
روشها: این مطالعه ارزیابی اقتصادی (که از نوع تحلیل هزینه اثربخشی می باشد) با استفاده از محاسبه هزینه تمام شده سیستمهای اندازه گیری HbA1c، تعداد افراد صحیح تشخیص داده یا دقت فناوری(True Score, TS)، نسبت هزینه اثربخشی افزایشی ICER)- (Incremental cost-effectiveness ratios و نیز تحلیل حساسیت در 3 سطح غلظتی 5/6%، 7% و 8% HbA1c انجام پذیرفته است. در این مطالعه پنج سیستم/کیت مختلف اندازه گیری HbA1C (Pars Azmoon، NycoCard،DS5، Biosystems،CERA STAT 2000)، با در نظر گرفتن دستگاه G8 (TOSOH Corporation) TOSOH بعنوان دستگاه مرجع، مورد بررسی قرار گرفتهاند.
یافتهها: بررسی نتایج هزینه و دقت فناوری سیستمهای مختلف در مقابل روش مرجع نشان میدهد که هیچیک نمیتوانند بعنوان جایگزین مناسبی برای روش مرجع عمل نمایند. بین موارد بررسی شده سیستم DS5 و کیت Pars Azmoon گزینههای بهتری بودهاند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله بنظر میرسد میتوان با تشکیل شبکه آزمایشگاههای ارجاعی برای آزمایش HbA1c ، با بالا بردن تعداد آزمایشهای هر روز، میزان هزینه دستگاههای با کیفیت بالاتر را کاهش داد و یا تعرفه مناسبی برای این آزمایش از مراجع ذی صلاح درخواست نمود تا استفاده از سیستمهای معتبر جهانی در همه آزمایشگاهها امکانپذیر گردد.
عبدالحسن شیروی، ماریا صیاد زمردی،
دوره 15، شماره 1 - ( 10-1394 )
چکیده
مقدمه: زخمهای پوستی و زخم پای دیابتی موضوعی مهم در علم پزشکی است. بیماری دیابت یکی از شایعترین بیماریهای متابولیک غدد درونریز است. تمشک با نام علمی Rubus fruticosus دارای اثرات ضدالتهابی، ضدعفونی کنندگی و خواص آنتیاکسیدانی است. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه اثرات التیام بخش عصاره تمشک در فرایند ترمیم و سرعت بسته شدن زخمهای پوستی در موشهای سالم و دیابتی میباشد.
روشها: برای انجام این تحقیق، از 48 سر رت نر بالغ استفاده شد. رتها به چهار گروه دوازده تایی تحت عنوان گروه کنترل (بدون دیابتی شدن و تیمار)، شم (دیابتی و تیمار با اوسرین)، تجربی1 (دیابتی و بدون تیمار)، تجربی2 (دیابتی و تیمار با عصاره تمشک) تقسیم شدند. سه گروه از رتها با استفاده از استرپتوزوسین mg/kg 55 دیابتی شدند. در همه گروهها زخمی به طول 3 سانتیمتر بر روی پوست ناحیه پشتی حیوانات ایجاد شد. گروه تجربی2 با پماد عصاره تمشک و گروه تجربی1 با اوسرین روزی دو بار تحت درمان موضعی قرار گرفتند. روند ترمیم زخم بهصورت ماکروسکوپی و میکروسکوپی در روزهای 21 ،14 ،7 ،5 ،3 مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: گروههای شم و تجربی1 نسبت به گروه کنترل ترمیم دیرتری داشتهاند و التیام زخم در گروه تجربی2 که با پماد عصاره تمشک تیمار شد نسبت به گروه کنترل از سرعت بیشتری برخوردار بوده و بهطور معنیداری مساحت سطح زخم نسبت به سایر گروهها کاهش یافته است (05/0P ≤).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد استعمال موضعی عصاره تمشک موجب تسریع بهبودی زخم در رتهای دیابتی میشود و مواد موجود در تمشک موجب تحریک ساخت کلاژن، انقباض سریعتر زخم و رگ زایی میشود.
بیتا فام، آسیه زاهدی، مهدی هدایتی، فریدون عزیزی، محمد علی منصورنیا، مریم دانشپور،
دوره 15، شماره 1 - ( 10-1394 )
چکیده
مقدمه: گیرنده رفتگر کلاس B نوع I(SRB-I) بهعنوان گیرنده لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL-C) نقش کلیدی در انتقال معکوس کلسترول بر عهده دارد. هدف مطالعه کنونی بررسی ارتباط پلیمورفیسم اگزون 1 ژن SR-BI(G→A) با غلظت چربیهای سرمی در افراد شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران (TLGS) میباشد.
روشها: مطالعه مقطعی حاضر بر روی 774 فرد بالغ با محدوده سنی 20 تا 70 سال (322 مرد و 452 زن) که بهصورت تصادفی از میان جمعیت TLGS انتخاب شده بودند، انجام شد. اطلاعات تن سنجی و بیوشیمیایی برای هر یک از افراد شرکت کننده اندازهگیری شد و سپس طول قطعه چند شکلی انتخاب شده از ژن SR-BI تحت اثر آنزیم محدود کننده Alu مشخص گردید.
یافتهها: براساس یافتههای این مطالعه، فراوانی اللی برای چند شکلی SR-BI در جمعیت تهرانی برابر )159/0A=، 841/0G=) بود و فراوانی اللها از تعادل هاردی- واینبرگ تبعیت میکرد. نتایج این مطالعه نشان داد که در حضور الل A، پس از تعدیل اثر سن، سطح HDL-C و HDL3 کاهش مییابد (بهترتیب 046/0P= و 041/0P=).
نتیجهگیری: بروز اختلال در میزان چربیهای سرمی ناشی از میانکنش عوامل محیطی و ژنتیکی است بنابراین علیرغم وجود ارتباط میان ژن SR-BI و این اختلالات، پلیمورفیسم اگزون 1 ژن SR-BI نمیتواند به تنهایی موجب بروز اختلال در میزان HDL-C شود ولی ممکن است در آینده، این تغییر ژنتیکی بهعنوان یکی از مارکرهای مولکولی برای تشخیص مورد استفاده قرار گیرد.
حبیبه تقوی کجیدی، فرشاد فرزادفر، نیلوفر پیکری، باقر لاریجانی، شادی رحیم زاده، احسان رضایی درزی، سحر سعیدی مقدم،
دوره 15، شماره 2 - ( 10-1394 )
چکیده
مقدمه: سرطان تیروئید شایعترین بدخیمی اندوکرین است. میزان بروز سرطان تیروئید سریعتر از هر بدخیمی دیگری در سالهای اخیر افزایش داشته است که در هر دو جنس و در تمام نژادها و سایزها دیده شده است. افزایش حساسیت روشهای تشخیصی و سرویلانس مدیکال نمیتوانند بهطور کامل توجیه کننده این افزایش بروز باشند.
مطالعات صورت گرفته در ایران در خصوص بررسی شیوع سرطان تیروئید محدود و پراکنده است. مطالعه حاضر جهت بررسی روند تغییرات شیوع این بیماری در جامعه ملی ایرانی به تفکیک استانها در بازه زمانی سالهای 1990 تا 2010 انجام شد.
روشها: دادههای سرطان تیروئید از اطلاعات ثبت شده در انستیتو ثبت سرطان گرفته شد و دادهها را بر حسب استان، جنسیت، سال و گروهبندی سنی با در نظر گرفتن تابع شیوع سرطان تیروئید بر روی یکدیگر ریخته در مرحله بعد مدل لگاریتم– خطی رگرسیون را بر روی متغیر نرخ رخداد سرطان تیروئید اجرا کردیم و با استفاده از روش رگرسیون لجستیک، شیوع سرطان تیروئید را در تمامی سالها و استانهای کشور برآورد کردیم.
یافتهها: میانگین شیوع سرطان تیروئید به تفکیک سال نشان میدهد که شیوع سرطان تیروئید سیر افزایش یابنده بهویژه از سال 2002 دارد و شیوع سرطان تیروئید در سال 1990 ، 25/0-0/0، و در سال 2010 ، 7/13-2/4 میباشد. شیوع در هر دو جنس افزایش یافته و در زنان 5/2 برابر مردان است. بالاترین میزان شیوع سرطان تیروئید بهترتیب در استانهای اصفهان با میانگین شیوع 3/4 درصد هزار، یزد با میانگین شیوع 1/4 درصد هزار، تهران با میانگین شیوع 4 درصد هزار و قزوین با میانگین شیوع 1/3 درصد هزار میباشد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد که با افزایش سالها شیوع سرطان تیروئید در تمامی استانها بهخصوص در نواحی مرکزی و تهران و قزوین افزایش پیدا کرده است و نیاز به بررسی علل تفاوت در شیوع سرطان تیروئید در سطح مناطق و استانهای مختلف کشور و تعیین راهکارهای پیشگیری و کنترل میباشد.
فرید بحرپیما، مهدی ابراهیمی، راضیه جوادیان کوتنایی،
دوره 15، شماره 2 - ( 10-1394 )
چکیده
مقدمه: یکی از شایعترین تظاهرات نوروپاتی محیطی دیابتی (DPN)، کاهش تعادل و اختلال کنترل وضعیت است. از آنجایی که تعادل جزء نیازهای اساسی جهت انجام فعالیتهای روزمره بوده و در فعالیت ایستا و پویا نقش مهمی را ایفا میکند، لذا هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و مقایسه تعادل پویا و عملکردی (بهصورت بالینی و آزمایشگاهی) در بیماران مبتلا به نوروپاتی محیطی دیابتی با افراد سالم است.
روشها: در این مطالعه تعادل پویا و عملکردی 11بیمار مبتلا به DPN (که نوروپاتی آنها بهوسیله پرسشنامه میشیگان تشخیص داده شده بود) و ۱1 فرد سالم که از نظر جنس، سن و نمایه توده بدنی با افراد گروه سالم جور شده بودند، بهوسیله دستگاه Biodex و تستهای تعادلی تاندم ارزیابی شدند. از آزمون t مستقل بهمنظور مقایسه شاخصهای تعادلی بین دو گروه بیمار و سالم استفاده شد. علاوه بر این، همبستگی میان شاخصهای تعادل پویا و تستهای تعادل عملکردی تاندم، توسط ضریب همبستگی پیرسون نیز مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: شاخصهای ثبات تعادل پویا در بیماران مبتلا به نوروپاتی محیطی نسبت به افراد سالم (شامل ثبات کلی (003/0=P)، ثبات داخلی-خارجی (002/0=P) و ثبات قدامی-خلفی (047/0=P)) بهطور معنیداری بالاتر بود. میانگین مدت زمان ایستادن در تستهای عملکردی تاندم در گروه دیابتی در مقایسه با افراد سالم در دو حالت چشم باز (031/0=P) و چشم بسته (016/0=P)، بهطور معنیداری کمتر بود. همچنین در گروه بیماران دیابتی، همبستگی منفی بسیار بالایی (794/0- r=) بین شاخص ثبات داخلی- خارجی با ایستادن تاندم در وضعیت چشم بسته وجود داشت (004/0=P).
نتیجهگیری: افراد مسن مبتلا به نوروپاتی محیطی دیابتی دچار اختلال تعادل عملکرد شدیدی نسبت به افراد سالم جورشده هستند که ممکن است آنها را در معرض خطر افتادن هنگام انجام فعالیتهای روزانه زندگی قرار دهد.
رضوانه گلدوی، مهدی مقرنسی،
دوره 15، شماره 2 - ( 10-1394 )
چکیده
مقدمه: امنتین-1 آدیپوکاین تازه شناخته شدهای است که اغلب از بافت چربی احشایی ترشح میشود. سطوح در گردش امنتین-1 بهطور معکوس با چاقی ارتباط دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی دو شیوه تمرین استقامتی و مقاومتی بر سطوح امنتین-1 پلاسمایی و عوامل وابسته به چاقی در دختران چاق و دارای اضافه وزن بود.
روشها: 34 دختر چاق و دارای اضافه وزن (25<BMI) بهصورت هدفمند انتخاب شدند، سپس بهطور تصادفی در 3 گروه استقامتی(12=n)، مقاومتی(12=n) و کنترل(10=n) قرار گرفتند. تمرینات 4 جلسه در هفته به مدت 8 هفته که شامل تمرین استقامتی با شدت 65 تا 80 درصد HRmax و تمرین مقاومتی با شدت 80-65 درصد 1RM بود. خونگیری در مراحل مختلف با شرایط مشابه انجام و مقادیر امنتین-1 پلاسمایی به روش الایزا (ELISA) اندازهگیری شد. دادهها با آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، t وابسته برای بررسی تغییرات درونگروهی و آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD برای مقایسه بین گروهها در سطح معنیداری 05/0>p تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج حاکی از افزایش معنیدار امنتین-1 در هر دو گروه تجربی (001/0= استقامتیP و 004/0=مقاومتیP) و کاهش عوامل وابسته به چاقی مثل وزن (003/0= استقامتیP و 005/0=مقاومتیP)، توده چربی بدن (001/0= استقامتیP و 001/0=مقاومتیP) ، BMI (002/0= استقامتیP و 004/0=مقاومتیP) و WHR (011/0= استقامتیP و 013/0=مقاومتیP) در هر دو گروه، پس از هشت هفته تمرین است (05/0>P).
نتیجهگیری: میتوان بیان کرد که هر دو شیوه تمرین استقامتی و مقاومتی پس از هشت هفته تمرین، با بهبود عوامل وابسته به چاقی، حداکثر اکسیژن مصرفی و همچنین افزایش سطوح پلاسمایی امنتین-1 همراه بود.
سولماز سلیمانی، سهیلا معین، مرتضی یوسف زادی، نرگس امراللهی بیوکی،
دوره 15، شماره 2 - ( 10-1394 )
چکیده
چکیده
مقدمه: توتیاهای دریایی به شاخه خارپوستان (Echinodermata) از بیمهرگان دریایی تعلق دارند که دارای خواص زیستی متعددی میباشد. دیابت شیرین، شایعترین بیماری متابولیک در جهان است که شامل گروهی از اختلالات متابولیسمی با درجات متفاوت میباشد و اولین مشخصه آن افزایش سطح گلوکز در خون است. هدف از مطالعه پیشرو، بررسی خاصیت ضددیابتی به روش ارزیابی مهار فعالیت آنزیم آلفاآمیلاز توسط ارگانهای مختلف، مایع سلومیک (CF و CL) و رنگدانه پوسته و خار توتیای دریایی E. mathaei میباشد.
روشها: در مطالعه آزمایشگاهی، عصارههای بافتهای مختلف (خار، پوسته، گناد و فانوس ارسطو) توتیای دریایی با استفاده از سه حلال ان- هگزان، اتیلاستات و متانول، براساس افزایش قطبیت جدا گردیدند. مایع سلومیک با روش بافره و رنگدانه پوسته و خار به کمک HCl از توتیای دریایی استخراج شد. سپس فعالیت ضددیابتی با آزمون مهارکنندگی آنزیم آلفاآمیلاز انجام شد.
یافتهها: طبق نتایج بهدست آمده، سلولهای آزاد مایع سلومیک، سلوموسیت لیزات و رنگدانه پوسته توتیای دریایی دارای میزان بالایی از مهار آنزیم آلفاآمیلاز میباشند. نتایج اختلاف معنیداری در سطح احتمال 05/0P< را نشان میدهد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نیز نشان داد که توتیای دریایی E. mathaei بهعلت دارا بودن فعالیت بالای آنتیاکسیدانی و همچنین ترکیبات فلاونوئیدی، دارای اثر مهاری روی آنزیم آلفاآمیلاز میباشد.
نازنین مصلحی، فیروزه حسینی-اصفهانی، فرهاد حسین پناه، پروین میرمیران، پروانه حجت، فریدون عزیزی،
دوره 15، شماره 2 - ( 10-1394 )
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر بهمنظور شناسایی الگوهای غذایی غالب در افراد بزرگسال ایرانی و ارتباط آن با خطر دیابت نوع دو انجام شد.
روشها: این مطالعه مورد-شاهدی آشیانهای، در قالب مطالعه قند و لیپید تهران در 698 زن و مرد بزرگسال با میانگین سنی 0/12±6/43 سال انجام شد. افراد گروه مورد شامل افرادی بودند که در ابتدای مطالعه سالم و در طی آزمونهای پیگیری، مبتلا به دیابت نوع دو شدند و دارای دادههای غذایی نیز بودند. برای هر مورد، 3 نفر بهعنوان شاهد انتخاب و از نظر سن، جنس و ماه خونگیری همسان شدند. تعیین الگوهای غذایی به روش تحلیل عاملی و ارتباط میزان پیروی از هریک از الگوهای غذایی با ابتلا به دیابت با روش رگرسیون لجستیک شرطی انجام شد.
یافتهها: سه الگوی غذایی غالب شناسایی شد. پس از کنترل عوامل خطر ابتلا به دیابت، نسبت شانس ابتلا به دیابت نوع دو، به ازای هر یک انحراف معیار افزایش در امتیاز الگوی غذایی حاوی مقادیر بالای غلات کامل، حبوبات، تخممرغ و گوشت قرمز (الگوی غذایی سنتی ) کاهش معنیداری داشت (نسبت شانس : 82/0 ، فاصله اطمینان 99/0-67/0).
نتیجهگیری: الگوی غذایی حاوی مقادیر بالای غلات کامل و حبوبات ممکن است بتواند خطر بروز دیابت نوع دو را کاهش دهد.
فریده الله گاهی، عبدالحسین شیروی، ویدا حجتی،
دوره 15، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده
مقدمه: یافتن داروهای موثر در التیام زخم دیابتی مد نظر پژوهشگران است. هدف از این تحقیق بررسی اثر عصاره الکلی هسته انگور (Vitis Vinifera) بر روی ترمیم زخمهای دیابتی موش صحرائی نر نژاد ویستار میباشد.
روشها: در این مطالعه 48 سر موش نر نژاد ویستار را به 4 گروه (کنترل منفی، کنترل مثبت، تجربی یک، تجربی دو) تقسیم گردیدند. در گروههای مورد آزمایش زخمی به مساحت 3 سانتیمتر مربع در سمت چپ ستون فقرات ایجاد کردیم. روند ترمیم زخم بهصورت ماکروسکوپی بررسی شد. و نتایج آزمایشها بهصورتMean±SD گزارش شد. مرز استنتاج آماری نتایج ( 05/0≥ P) و ( 01/0≥ P) و( 001/0≥ P) در نظر گرفته شد.
یافتهها: زخم گروههای دیابتی شده با استرپتوزوسین با دوز mg/kg 55 در مقایسه با گروه سالم، دیرتر ترمیم شد و التیام زخم در گروههای تجربی تیمار شده با عصاره الکلی هسته انگور نسبت به گروه کنترل از سرعت بیشتری برخوردار بود.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که عصاره الکلی هسته انگور موجب تسریع ترمیم زخمهای پوستی نمونههای سالم و دیابتی میشود.