کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
8 نتیجه برای موضوع مقاله:
سیدرضا فاطمی طباطبایی، سمیه شیخ،
دوره 12، شماره 1 - ( 10-1391 )
چکیده
مقدمه: آلومینیوم، سومین عنصر فراوان پوسته زمین، ممکن است به روشهای مختلفی وارد بدن شود. تماس بیش از حد با این عنصر طیف وسیعی از بیماریها را ایجاد میکند. با توجه به مشکلات فراوان ناشی از تماس با این عنصر، ممکن است ورود آن به بدن بر هموستاز لیپیدها، قند خون و ترشح هورمونها تأثیر گذاشته و از این طریق زمینهساز دیابت و بیماریهای قلبی عروقی شود. لذا در این مطالعه آثار مصرف خوراکی آلومینیوم بر شاخصهای مذکور مورد مطالعه قرار گرفت.
روشها: 18 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به سه گروه تقسیم شدند. به آب آشامیدنی (آب مقطر) آنها روزانه به مدت 7 هفته مقادیر صفر، 100 و 200 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن، آلومینیوم به شکل کلرید آلومینیوم اضافه شد. مقادیر تریگلیسرید (TG)، کلسترول تام (TC)، HDL-c و گلوکز پلاسما به روش آنزیماتیک اندازهگیری شدند و اندازهگیری انسولین پلاسما به روش ELISA انجام گرفت. جهت تأیید مقاومت انسولین شاخص HOMA-IR محاسبه گردید.
یافتهها: مصرف آلومینیوم سطح HDL-c را در گروههای آلومینیوم 100 و 200 به صورت معنیداری کاهش (01/0P<) و باعث افزایش نسبی TG و LDL-c شد. سطح گلوکز در گروههای 100 و 200 نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. همچنین متعاقب مصرف 200 میلیگرم آلومینیوم میزان انسولین و HOMA-IR در حد معنیداری نسبت به دو گروه دیگر افزایش یافتند (05/0P<) اما تغییری در وزن سه گروه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان داد قرار گرفتن در معرض آلومینیوم ممکن است با تداخل در متابولیسم قند خون و لیپیدها، و مقاومت به انسولین، زمینه ساز بروز دیابت نوع 2 و بیماریهای قلبی عروقی باشد.
Normal 0 false false false
حامد رضایی نسب، روح اله رنجبر، عبدالحمید حبیبی، سعید شاکریان،
دوره 14، شماره 2 - ( 10-1393 )
چکیده
مقدمه: هدف از این تحقیق مقایسه شدتهای مختلف فعالیت هوازی حاد بر غلظت ویسفاتین در مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روشها: تعداد 10 آزمودنی مبتلا به دیابت نوع دو (میانگین±انحراف معیار؛ سن، 6/3±6/52 سال ؛ قد، 7/6± 3/171 سانتیمتر؛ وزن 7/4±58/87 کیلوگرم) در تحقیق حاضر شرکت کردند. در جلسه اول سنجشهای آنتروپومتریکی، ترکیب بدنی و اوج اکسیژن مصرفی(VO2peak) آزمودنیها اندازهگیری شد. در جلسات دوم تا چهارم آزمودنیها پس از حداقل 10 ساعت ناشتایی در یک طرح متقاطع با سه شدت %40 ، %60 و %80 اوج اکسیژن مصرفی، طی سه جلسه به فاصله یک هفته روی تردمیل دویدند. هزینه انرژی هر جلسه فعالیت 300 کیلو کالری بود. نمونه خونی قبل از فعالیت، بلافاصله و 24 ساعت پس از هر شدت فعالیت برای اندازهگیری سطوح ویسفاتین، گلوکز و انسولین جمع آوری شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که هیچ یک از اثرات اصلی زمان نمونهگیری و فعالیت و اثر تعاملی زمان نمونهگیری × فعالیت بر سطوح ویسفاتین، گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) معنیدار نبود (05/0< p). همچنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین مقدار تغییرات ویسفاتین و انسولین در شدتهای مختلف فعالیت ارتباط معنیداری وجود داشت (05/0> p). نتیجهگیری: بر اساس نتایج حاضر میتوان نتیجهگیری کرد که در فعالیتهای هوازی با هزینه انرژی برابر (300 کیلو کالری)، شدت فعالیت بر سطوح ویسفاتین بلافاصله بعد و 24 ساعت بعد از فعالیت اثرگذار نمیباشد.
زهرا عباسی زاده، مهناز کسمتی، حمید گله داری، آناهیتا رضایی، سید منصور سیدنژاد،
دوره 14، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: فرایند ترمیم زخم در بیماری دیابت دچار اختلال میگردد. جهت تسریع روند بهبود زخم تلاشهای زیادی صورت گرفته است. از دیر باز اثر ترمیمی یک ترکیب گیاهی حاوی آلوئهورا، مرمکی، خون سیاوشان و حنا در ترمیم زخم مشاهده شده است، اما مستندات علمی کافی در زمینه چگونگی و سازوکار عمل چنین ترکیبی در زخمهای دیابتی وجود ندارد و این در حالی است که اثرات هر یک از آنها در مطالعات متعدد و مستقل بر انواع زخمها مشاهده شده است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر موضعی ترکیب گیاهی فوق (که به اختصار هربالین نامیده شده است) بر روند ترمیم زخم در موشهای صحرایی دیابتی میباشد.
روشها: در این بررسی موشهای صحرایی دیابتی در دو گروه اصلی کنترل (دریافت کننده وازلین به عنوان حامل) و تجربی (تیمار با مرهم گیاهی هربالین) قرار گرفتند. در کلیه گروهها یک زخم مدور با قطر 2 سانتیمتر بر سطح پشتی موشهای دیابتی ایجاد گردید. اندازهگیری سطح زخم و پارامترهای هیستوپاتولوژی از جمله تشکیل اپیتلیوم جدید، تشکیل بافت جوانه گوشتی و میانگین ضخامت اپیتلیوم در فواصل زمانی 7 ،14 و 21 روز مورد ارزیابی قرار گرفت. کشیدگی اپیتلیوم در روز 14 و طول زخم باقیمانده در فاز انتهایی ترمیم در روز 21 مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در بررسی ماکروسکوپی زخمهای گروه دیابتی دریافت کننده ترکیب گیاهی هربالین در مقایسه با گروه کنترل ترمیم بیشتری داشتند و التیام زخم از روز 14 به بعد تغییر چشمگیری داشته است (05/0p<). در بررسی میکروسکوپی شاخص تشکیل اپیتلیوم جدید، تشکیل بافت جوانهای و ضخامت لایه اپیتلیوم در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری نشان دادند. طول زخم باقیمانده در گروه تیمار در روز 21 کاهش معنیدار داشته است (05/0p<).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، ترکیب گیاهی فوق، احتمالاً با تسریع روند تشکیل اپیتلیوم و بافت جوانهای و افزایش ضخامت اپیتلیوم نقش مؤثری بر روند ترمیم زخمهای دیابتی دارد و مدت زمان لازم برای بهبودی زخم را کاهش میدهد.
حامد رضایی نسب، روح اله رنجبر، عبدالحمید حبیبی، محمد طاهر افشون پور،
دوره 17، شماره 1 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه: ترشح ویسفاتین توسط عوامل مختلف، از جمله سایتوکاینهایی نظیر TNF–α و ۶IL- تحت تأثیر قرار میگیرد. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی (مقاومتی دایره ای – هوازی) بر غلظت ویسفاتین، IL-6 و TNF-α در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: در این پژوهش نیمه تجربی 24 مرد بیمار مبتلا به دیابت نوع دو بهصورت هدفمند انتخاب و پس از اندازهگیری شاخصهای تنسنجی و ترکیب بدن بهطور تصادفی در دو گروه ترکیبی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار داده شدند. مداخلهی تمرینی شامل تمرین ترکیبی (هوازی و مقاومتی دایرهای) بود که بهمدت هشت هفته، 5 جلسه در هفته و هر جلسه 30 تا 50 دقیقه انجام شد. برای تجزیه و تحلیل متغیرهای اندازهگیری شده از تحلیل کوواریانس و t وابسته در سطح معناداری 05/0P≤ استفاده شد.
یافتهها: هشت هفته تمرین ترکیبی باعث کاهش معنادار در غلظتهای گلوکز خون ناشتا و ویسفاتین پلاسما (05/0P≤) و عدم تغییر در سطوح IL-6 و TNF-α گردید (05/0≤P). همچنین ارتباط مثبت و معناداری بین ویسفاتین پلاسما با IL-6 و TNF-α مشاهده گردید (05/0P≤).
نتیجهگیری: هشت هفته تمرین ترکیبی علیرغم تأثیر معنادار بر ویسفاتین پلاسما، سبب تغییرات معنادار IL-6 و TNF-α پلاسما در افراد مبتلا به دیابت نوع دو نشد؛ بهنظر میرسد این نوع تمرین در کاهش چاقی و چربی احشایی و در نتیجهی کاهش ویسفاتین پلاسما مناسب است، اما پتانسیل ایجاد تغییر در IL-6 و TNF-α را ندارد.
حامد رضایی نسب، عبدالحمید حبیبی، مسعود نیکبخت، محمد رشنو، سعید شاکریان،
دوره 18، شماره 4 - ( 2-1398 )
چکیده
مقدمه: استرس اکسیداتیو در شروع و توسعهی عوارض دیابت از جمله کاردیومیوپاتی دیابتی نقش کلیدی ایفا میکند. هدف از این تحقیق بررسی نقش DCA بر بیان SOD و GPX متعاقب شش هفته تمرین استقامتی در عضلهی قلبی رتهای نر دیابتی بود.
روشها: در این تحقیق تجربی، تعداد 64 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (وزن؛ 12 ± 200 گرم) انتخاب و پس از دیابتی شدن از طریق محلول استرپتوزوتوسین بهطور تصادفی به هشت گروه تقسیم شدند. پروتکل تمرین استقامتی بهمدت 6 هفته بر روی تردمیل انجام گرفت. در تحقیق حاضر جهت مهار PDK4 در عضلهی قلبی از تزریق درون صفاقی DCA به مقدار 50 میلیگرم در هر کیلوگرم وزن بدن استفاده شد. بیان ژنها با روش Real-Time PCR اندازهگیری شدند. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که متعاقب تمرین استقامتی، بیان ژن PDK4 افزایش و بیان ژنهای SOD وGPX در گروه تمرین استقامتی + دیابت و تمرین استقامتی نسبت به گروه کنترل کاهش یافتند (05/0P<). و با مهار PDK4 بیان ژنهایSOD وGPX در گروه تمرین استقامتی + دیابت + DCA و گروه تمرین استقامتی + DCA نسبت به گروه کنترل افزایش یافتند (05/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این تحقیق احتمال میرود با تزریق DCA، تجمع مکرر رادیکالهای آزاد ناشی از تمرینات ورزشی در افراد دیابتی توسط سازگاریهای میتوکندری کاهش یابد، که بهدنبال آن میتوان استرس اکسیداتیو را در بافت قلبی بیماران دیابتی کاهش و کارایی قلب را افزایش داد.
مریم جان بزرگی، عباسعلی گایینی، سیروس چوبینه، محمدرضا تابنده،
دوره 22، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
مقدمه: هایپرگلیسمی مزمن با افزایش آسیبهای سلولی ناشی از فشار اکسایشی همراه است و موجب افزایش مقاومت انسولینی شده و در سلولهای بتا p53 و p16 را نیز افزایش میدهد که به القای سالمندی در سلولهای ترشح کننده انسولین بافت پانکراس منجر میشود. هدف از این پژوهش تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر بیان پروتئینهای سالمندیP53 و P16 بافت پانکراس موشهای دیابتی بود.
روشها: در این مطالعه، تعداد 15 سر موش NMRI (22/3 ± 26 گرم) بهصورت تصادفی در سه گروه کنترل سالم، کنترل دیابتی و تمرینی دیابتی قرار گرفتند. سپس از راه غذای پُرچرب بهمدت 5 هفته و تزریق درون صفاقی استرپتوزوسین دیابتی شدند. پروتکل تمرین هوازی (Vmax 60-50%)، 5 روز در هفته بهمدت 8 هفته بود. پس از بیهوشی، خون و بافت پانکراس برداشته شد. میزان مقاومت انسولینی، غلظت پروتئین P53 و P16 در سلولهای بتای پانکراس اندازهگیری شد. دادهها به روش ANOVA با سطح معنیداری 05/0 ارزیابی شدند.
یافتهها: برطبق نتایج هشت هفته تمرین هوازی در موشهای مبتلا به دیابت نوع دو، کاهش معنیدار مقاومت انسولینی (005/0=P)، غلظت پروتئین P53 (002/0=P) و P16 (010/0=P) را در بافت پانکراس بهدنبال دارد.
نتیجهگیری: تمرین هوازی احتمالاً با کاهش عوامل مربوط به سالمندی سلولی نظیر P53 و P16 در سلولهای بتا موجب بهتر شدن حساسیت انسولینی و به تأخیر افتادن سالمندی سلولی ناشی از دیابت میشود. لذا میتوان به این نوع فعالیت ورزشی بهعنوان یک رویکرد درمانی غیرتهاجمی جهت بهبود شرایط این بیماران نگریست.
محبوبه رنگرز طباطبایی، مسعود نیکبخت، روح الله رنجبر، فرهاد دریانوش، محسن قنبرزاده،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
مقدمه: ترشح آدیپوکاینها از مخازن بافت چربی نقش کلیدی در تنظیم سوختوساز متابولیک و چندین فرآیند فیزیولوژیکی دیگر از جمله دیابت، چاقی و بیماریهای قلبی-عروقی را داراست. در این مطالعه اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر آسپروزین، پروفایل لیپیدی و مقاومت به انسولین رتهای نر مدل دیابت نوع دو بررسی شد.
روشها: تعداد 24 سر رت نر اسپراگداولی بهطور تصادفی به چهار گروه مساوی سالم (C)، سالم تمرین (C+T)، دیابت (D) و دیابت تمرین (D+T) تقسیم شدند. دیابت با روش ترکیبی رژیم پُرچرب و تزریق استرپتوزوتوسین با دوز کم القا شد. گروه تمرین به مدت هشت هفته برنامهی HIIT را روی تردمیل انجام دادند. دادهها با استفاده از آزمون آماری ANOVA یکطرفه و آزمون بونفرونی و در سطح معنیداری 05/0P< تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که القای دیابت باعث افزایش آسپروزین سرم شد(000۱/0=P)، آسپروزین پلاسما در گروه سالم تمرین نسبت به گروه سالم (03/0=P) و دیابت نسبت به دیابت تمرین (04/0=P) کاهش یافت. بین گروه سالم و سالم تمرین از نظر HOMA-IR تفاوت معنادار وجود نداشت (9/0= P)، اما در گروه دیابت تمرین نسبت به دیابت کاهش یافت (0001/0=P). درگروه دیابت تمرین نسبت به گروه دیابت میانگین HDL افزایش (0001/0=p) و TG، LDL کاهش یافت (001/0=P). در گروه سالم تمرین نسبت به سالم میانگین HDLافزایش (01/0=P) اما TG، LDL تفاوت معنادار نداشت.
نتیجهگیری: غلظت آسپروسین در رتهای مبتلا به دیابت دو افزایش مییابد و HIIT میتواند با کاهش آسپروزین، شاخص مقاومت به انسولین و بهبود پروفایل لیپیدی عوارض ناشی از دیابت را کاهش دهد.
لاله باقری، محمد فرامرزی، زهرا همتی فارسانی، معصومه حسین زاده،
دوره 23، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده
مقدمه: فتوئین A- و B هپاتوکاینهای هستند که با دیابت نوع دو ارتباط دارند. هدف پژوهش حاضر مقایسۀ تأثیر یک دوره تمرین مقاومتی و استقامتی همراه با دریافت اورسولیک اسید بر سطوح فتوئین-A و -B بافت کبدی رتهای سالمند دیابتی شده با HFD-STZ بود.
روشها: 56 سر رت 21 ماهه دیابتیشده بهطور تصادفی به هفت گروه مساوی کنترل (C)، مکمل اورسولیک اسید (UA)، مکمل+تمرین مقاومتی ((UA+R، مکمل+تمرین استقامتی (UA+E)، تمرین مقاومتی (R)، تمرین استقامتی (E) و گروه شم (D) تقسیم شدند. پروتکل تمرین مقاومتی با شدت 60% MVCC، 20-14 مرتبه بالارفتن از نردبان با یک دقیقه استراحت در بین هر تلاش و تمرین استقامتی شامل دویدن روی نوارگردان با شدت بالا 60-75% و شدت پایین 30-40% سرعت بیشینه پنج روز در هفته و بهمدت هشت هفته بود. گروههای دریافتکنندۀ مکمل، میزان500 میلیگرم بر کیلوگرم UA در ترکیب با غذای پُرچرب دریافت کردند.
یافتهها: میزان فتوئین-A در گروه UA،E ، UA+E کاهش معنیداری داشت (05/0 ≥P) و تنها در گروه R و UA+R، کاهش معنیدار نبود. همچنین میزان فتوئین-B در موشهای دیابتی در گروه UA،E ، R، UA+E کاهش معنیداری داشت (05/0 ≥P) و تنها در گروه تمرین UA+R تغییرات معنیدار نبود. میزان فتوئین -A و فتوئین -B در بین گروه E با R و UA+R با UA+E تفاوت معنیداری داشت (05/0 ≥P) که بیشترین کاهش در گروه UA+E بود.
نتیجهگیری: با توجه به آثار مفید تمرینات و مکمل UA بر هپاتوکینها بهنظر میرسد ارائۀ همزمان دو مداخلۀ تمرین ورزشی و مکمل UA تأثیر درمانی مؤثرتری بر هپاتوکینهای کبدی دیابتیها داشته باشد.