22 نتیجه برای آقایی
محمدرضا مهاجری تهرانی، مریم پرویزی، سهیلا امینی مقدم، رامین حشمت، زهرا شعبان نژاد خاص، مریم اعلاء، حمیدرضا آقایی میبدی، ساسان عباس شرقی، باقر لاریجانی،
دوره 9، شماره 4 - ( 6-1389 )
چکیده
مقدمه: برخی مطالعات در زمینه شیوع دیابت بارداری (GDM) در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک(PCO) ، حاکی از آن است که خطر بروز GDM در زنان مبتلا به PCO بیشتر از افرادی است که از این اختلال رنج نمیبرند. از آنجایی که نژاد عامل موثری در ارتباط بین دیابت بارداری و سندرم تخمدان پلیکیستیک میباشد، مطالعه حاضر به منظور بررسی ارتباط بین سندرم تخمدان پلیکیستیک و دیابت بارداری، در زنان ایرانی با سابقه دیابت بارداری در بیمارستان شریعتی تهران انجام شد.
روشها: نمونهها شامل 20 زن دارای سابقه دیابت بارداری و 24 زن بدون سابقه دیابت بارداری بودند که از بین مراجعین به درمانگاه پره ناتال بیمارستان شریعتی بطور اتفاقی انتخاب شده و پس از گذشت 2 سال از زایمان مورد بررسی قرار گرفتند. بررسیهای انجام شده شامل معاینات بالینی، بررسیهای آزمایشگاهی و انجام سونوگرافی شکمی به منظور بررسی مورفولوژی تخمدانها بود. معیارهای تشخیصیNational institute of Health)) NIHو Rotterdam برای تشخیص سندرم تخمدان پلیکیستیک مورد استفاده قرار گرفتند.
یافتهها: شیوع سندرم تخمدان پلی کیستیک در گروه دارای سابقه دیابت بارداری بیشتر از گروه بدون سابقه دیابت بارداری بود (45% درمقابل25%). مورفولوژی پلی کیستیک در تخمدانها و هیرسوتیسم در گروه مبتلا به دیابت بارداری در مقایسه با گروه دیگر بالاتر بود. سطوح سرمی قند ناشتای خون، لیپید، HbA1c و انسولین ناشتای خون نیز در این گروه بالاتر بود.
نتیجهگیری: در این مطالعه شیوع بالاتری از سندرم تخمدان پلی کیستیک و اختلالات متابولیک در زنان دارای سابقه دیابت بارداری مشاهده شد که بیانگر ارتباط بین این دو بیماری در زنان ایرانی میباشد و بر اساس توصیه ADA، غربالگری زود هنگام بیماران دارای سندرم تخمدان پلی کیستیک از نظر ابتلا به دیابت بارداری در تشخیص زودرس این عارضه، ضروری است.
الهامالسادات آقایی میبدی، ملیحه پاک نژاد، فرشته عتابی، آزاده ابراهیم حبیبی، باقر لاریجانی، کبری امیدفر،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده
مقدمه: آلبومین فراوانترین پروتئین سرم انسانی است. اندازهگیری آلبومین در ادرار به منظور ارزیابی عملکرد کلیه در بیماریهای مختلف دارای اهمیت است. روشهای مختلفی شامل روشهای رسوب دهی، رنگ سنجی و روشهای ایمونولوژیک برای اندازهگیری آلبومین در ادرار وجود دارد. از بین این روشها، روش آنزیم ایمونواسی بر پایه کمولومینسانس دقت و حساسیت بالاتری دارد، در این تحقیق این روش به صورت رقابتی طراحی شد.
روشها: به منظور طراحی این روش آزمایشهای مختلفی انجام شد، جهت دستیابی به آنتیبادی علیه آلبومین، سلولهای هیبریدومای موشی کشت شدند، آنتیبادی ترشح شده از این سلولها در محیط کشت، پس از تخلیص و تعیین غلظت، در ساخت کونژوگه استفاده شد. سپس آزمایش تیتراسیون جهت به دست آوردن غلظت مناسب آنتی ژن مرحله پوشش دهی و رقت مناسب کونژوگه انجام گردید، بر اساس نتایج این آزمایش روش رقابتی کمولومینسانس طراحی شد، در نهایت دقت و صحت روش طراحی شده بررسی شد.
یافتهها: در بررسی دقت این روش آزمون درون سنجش و بین سنجش بر روی دو نمونه ادرار انجام شد و CV کمتر از 10% مشاهده شد. برای بررسی صحت، غلظت آلبومین 40 نمونه ادرار با استفاده از این روش اندازهگیری شد، نتایج این روش در تفکیک افراد بیمار از افراد سالم با نتایج کیت تجاری 100% مطابقت دارد و همبستگی خوبی (99/0 = r) بین نتایج به دست آمده از این دو روش وجود دارد.
نتیجهگیری: محدوده قابل سنجش این روش µg/ml 200- 25/0 است. روش رقابتی کمولومینسانس طراحی شده دارای حساسیت و دقت مناسب برای اندازهگیری آلبومین در ادرار میباشد.
شبنم عباسزاده اهرنجانی، هما کاشانی، محمد حسین فروزانفر، باقر لاریجانی، حمیدرضا آقایی میبدی، محمدرضا مهاجری تهرانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
MicrosoftInternetExplorer4
مقدمه: چاقی یکی از مشکلات تهدید کننده حیات بوده که با بیماریهای
قلبی- عروقی، دیابت و دیس لیپیدمی مرتبط میباشد. با توجه به کمی اطلاعات در زمینه
مقادیر نرمال شاخصهای آنتروپومتریک در ایران خصوصاً در بزرگسالان؛ این مطالعه جهت
بررسی توزیع مقادیر دور کمر، وزن و شاخص توده بدنی در جمعیت ایرانی طراحی شده است.
روشها: در این مطالعه از دادههای مطالعه بیماریهای غیر واگیردار
که در سال 2005 در ایران انجام شد استفاده گردیده است. 79611
نفر از افراد 20-64 ساله به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. روش LMS جهت تعیین صدکهای مختلف برای متغیرهای دور کمر و
شاخص توده بدنی در مقابل سن به کار برده شد.
یافتهها: میانگین دور کمر با افزایش سن افزایش داشته و در تمام سنین
به جز 20 تا 24 سال در زنان بیش از مردان بود. میانگین BMI در تمام سنین در زنان بیش از مردان
بود؛ در حالی که میانگین وزن و قد در تمام سنین در مردان بیش از زنان بود. افزایش BMI، وزن و دور کمر در مردان بیش از زنان
با اختلالات متابولیک همچون دیابت، پرفشاری خون و هیپرکلسترولمی مرتبط بود.
نتیجهگیری: با توجه به بالاتر بودن شاخص توده بدنی و دور کمر در زنان
و ارتباط مستقیم چاقی با بیماریهای قلبی، دیابت و دیس لیپیدمی؛ لزوم توجه بیشتر
به چاقی خصوصاً در زنان و بهبود آموزش و کاهش وزن در این جنس مشخص میگردد.
مریم اعلا، پاتریشیا خشایار، حمیدرضا برادران، باقر لاریجانی، حمیدرضا آقایی میبدی،
دوره 12، شماره 2 - ( 10-1391 )
چکیده
MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: راند بالینی از جمله فعالیتها و برنامههای آموزش بالینی است که به موازات فرآیندهای تشخیصی، درمان و مراقبت از بیمار در بخشهای بیمارستانی انجام میشود. در حالی که اکثر گروهها گراند راند را نقطه آغازی برای آموزش قلمداد میکنند، با این حال مطالعات اندکی وجود دارند که عوامل موثر بر گراند راندهای آموزشی را ارزیابی کرده باشند. هدف از این مطالعه تعیین عوامل مرتبط بر اثر بخشی گراند راندهای آموزشی هفتگی میباشد.
روشها: این مطالعه مقطعی بر روی کارآموزان، کارورزان، دستیاران تخصصی و فوق تخصصی حاضر در گراند راند بخش غدد، در نیمسال اول تحصیلی 91-1390 انجام شد. اطلاعات به وسیله پرسشنامهای در دو بخش شامل اطلاعات دموگرافیک و سوالات مربوط به عوامل موثر بر گراند راند جمعآوری شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: درمجموع 57 نفر از شرکت کنندگان در گراند راند بخش غدد، با پر کردن پرسشنامه در مطالعه شرکت کردند. اغلب شرکت کنندگان در این مطالعه کارآموزان (1/49%) بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که 4/61% افراد شرکت کننده، گراند راند بخش غدد را مطلوب توصیف کردند. همه گروههای حاضر، ارائه و بحث پیرامون بیماریهای شایع (4/61%) را مفید میدانستند و مناسبترین محل برگزاری گراند راند، بالین بیمار (1/47%) بود. طبق نظر سنجی به عمل آمده، از بین استراتژیهای معرفی بیمار، گزارشهای پزشکی مبتنی بر مسئله (6/52%) و از بین روشهای ارائه مباحث، مباحث مرتبط با تفکر نقادانه (1/56%)، مورد توافق غالب افراد بود.
نتیجهگیری: اگرچه بیش از نیمی از شرکت کنندگان، کیفیت ارائه مطالب در گراند راند را متوسط ارزیابی کردند اما با توجه به اهمیت راندهای آموزشی و تاثیر آن در آموزش بالینی، اکثر مخاطبان خواستار حضور مستمر اعضای هیأت علمی به منظور بهبود کیفی راندهای آموزشی بودند. با وجود این که ارائه گزارش مبتنی بر مسئله و برگزاری راندهای آموزشی بر بالین بیمار به عنوان نقاط قوت ذکر شدند اما بیان مباحث مبتنی بر شواهد و اتخاذ تصمیمگیریهای بالینی نقطه مفقوده گراند راندهای آموزشی بود که بنا بر پیشنهاد شرکت کنندگان، این مباحث باید به عنوان یکی از اهداف آموزشی در جلسات گراند راند دنبال شود.
حسین فخرزاده، فرشاد شریفی، ندا مهرداد، فاطمه جعفرآقایی، زهره بادامچی زاده، ندا نظری، علی مستشفی،
دوره 12، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده
مقدمه: هدف مطالعه بررسی ارتباط بین سطوح آدیپونکتین و اتساع حاصل از جریان خون (FMD Flow Mediated Dilation): ( در مبتلایان به دیابت بود.
روشها: در این مطالعه 120 بیمار( میانگین سنی: 3/8±7/53) مبتلا به دیابت (میانگین طول مدت ابتلا6/6 ± 8/8 و دامنه36-1 سال) به عنوان گروه مورد انتخاب شده و با 150 شرکت کننده سالم(میانگین سنی 4/7±7/44) به عنوان گروه شاهد مقایسه شدند. مشخصات دموگرافیک این دو گروه شامل سن، جنس، وضعیت اقتصادی، افزایش فشار خون، قند خون ناشتا (FBS) ، شاخص توده بدنی (BMI)، طول مدت ابتلا به دیابت و نیز آدیپونکتین و (FMD)مورد ارزیابی قرار گرفت. مدل رگرسیون خطی با انتخاب آدیپونکتین یا درصد FMD به عنوان متغیر وابسته ایجاد شد.
یافته ها: همبستگی معنی داری بین FMD و آدیپونکتین در مبتلایان به دیابت )7/0(P= ، غیر مبتلایان (62/0=p) و کل جمعیت مطالعه (40/0=P) حتی با تعدیل آن در گروهها به عنوان متغیر مداخله گر (61/0=P) وجود نداشت. دیابت به طور مستقل با کاهش سطح پلاسمایی آدیپونکتین (000/0=P ، 43/0β = (Standardized و FMD مختل شده براکیال ارتباط داشت (001/0=P ، 35/0β = (Standardized. ارتباط معنی داری بین FMD براکیال و آدیپونکتین در بین گروه مبتلایان به دیابت (P=0/49) و کل جمعیت مورد مطالعه (41/0=P) وجود نداشت.
نتیجه گیری: دیابت ملیتوس نوع 2 به طور مستقل با کاهش سطح آدیپونکتین پلاسما و اختلال FMD براکیال ارتباط دارد. FMD براکیال و آدیپونکتین در مبتلایان به دیابت با یکدیگر همبستگی نشان نداده و ممکن است در فرایند آتروسکلروز و گسترش آن به سمت بیماری های قلبی – عروقی CVD به طور مجزا و مستقل عمل نمایند.
مریم اعلاء، مریم پیمانی، حمیدرضا آقایی میبدی،
دوره 13، شماره 3 - ( 12-1392 )
چکیده
مقدمه: امروزه اینترنت رسانهای موثر با توان بسیار گسترده و بالا جهت تبادل اطلاعات بشمار میآید و در سالهای اخیر استفاده از برنامههای آموزشی مبتنی بر وب در پیشگیری و درمان بیماریهای مزمن مانند دیابت مورد توجه قرار گرفته است. این فنآوری فرصتی را فراهم میآورد که آموزش و مراقبت از انحصار کلینیک و بیمارستان خارج شده و به محل کار و زندگی بیماران منتقل شود، بدون اینکه به ازای اضافه شدن هر کاربر هزینه بیشتری تحمیل گردد. این مرور، بحثی توصیفی از مداخلات رفتاری وب محور در درمان دیابت نوع دو ارائه میدهد.
روشها: جستجوی این مرور نظاممند در پایگاههای Medline ,Cochrane ,EMBASE, Web of Science و PsycINFO انجام شده و مقالات انگلیسی زبان منتشر شده در فاصله سالهای 2000 تا 2012 که مرتبط با مداخلات اینترنت محور در مورد رفتارهای خودمراقبتی، فعالیت بدنی، رژیم غذایی یا کاهش وزن در بالغین با هدف کنترل دیابت نوع دو بودند بازیابی شدند. کلید واژههای جستجو عبارتاند از “diabetes” and “intervention” and (“web” or “internet”). تنها مطالعات کارآزمایی بالینی و نیمه تجربی وارد این مطالعه شدند.
یافتهها: با توجه به معیارهای ورود، 15 مطالعه کارآزمایی بالینی یا مداخله نیمه تجربی وارد مطالعه حاضر شدند. تعیین هدف، آموزش و تعلیم وابسته به شخص، داشتن بازخوردهای تعاملی و متقابل، و همچنین گروههای آنلاین حمایت همتایان از جمله رویکردهای موفق در مداخلات الکترونیکی درمان دیابت نوع دو بودند. از طرف دیگر، داشتن زمینه تئورتیکال قوی، استفاده همزمان از سایر فنآوریها نظیر تلفن همراه و پست الکترونیکی، و طولانیتر کردن مدت زمان مداخلات از جمله راهبردهای موثر در افزایش موفقیت مداخلات بودند.
نتیجهگیری: چنین بهنظر میرسد که مداخلات مبتنی بر وب، پیامدهای مطلوبی بههمراه خواهند داشت تنها به شرطی که از راهبردهای مناسب پژوهشهای الکترونیکی، بیشتر استفاده شود.
مریم حر، اصغر آقایی، احمد عابدی، محسن گل پرور،
دوره 17، شماره 5 - ( 4-1397 )
چکیده
مقدمه: دیابت بیماری مزمنی است که بر بسیاری از ابعاد و جنبههای زندگی تأثیر میگذارد. تجربهی بیماران جنبههای مختلف زندگی او را در بر میگیرد زیرا بیمار بهواسطهی بیکاریاش زندگی میکند. هدف این مطالعه توضیح نقش سبک زندگی در زندگی بیمار است. بررسی تجربهی زیستهی بیماران در این مورد میتواند راهکار اساسی در اصلاح سبک زندگی بیماران دیابتیک باشد.
روشها: این مطالعه یک بررسی کیفی از نوع پدیدارشناسی است که در آن نمونهگیری از میان مراجعین به مرکز خیریهی دیابت اصفهان بهطور هدفمند، با حداکثر تنوع انتخاب شد. 33 بیمار زن مبتلا به دیابت در سنین بین 35 تا 69 سال با سابقهی حداقل یک سال ابتلا به دیابت و نداشتن بیماری روانی حاد، انتخاب شدند. نمونهگیری بهصورت تدریجی از بهمن 95 تا بهار 96 انجام گرفت. بیماران در این مطالعه با انجام مصاحبههای نیمه ساختاریافته طی 45 تا 50 دقیقه مورد بررسی قرار گرفتند. متن مصاحبههای ضبط شده، پس از پیادهسازی به روش تحلیل کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: طی فرآیند تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از تجربهی زیستهی بیماران مبتلا به دیابت، چهار درونمایه شامل بعد سلامت جسمانی، بعد سلامت روان شناختی، بعد سلامت معنوی و سلامت اجتماعی استخراج گردید.
نتیجهگیری: برای اصلاح سبک زندگی بیماران نیازبه نگرشی همه جانبه نسبت به موضوع سبک زندگی است. درک تجربهی زیستهی و نتایج حاصل از تجارب مربوط به سبک زندگی ﺳﻼﻣﺖ در ﺑﯿﻤـﺎران مبتلا به دیابت میتواند اعضای تیم درمانی و مراقبتی را در ارائهی خدمت مطلوبتر کمک نماید و از بازگشتهای مکرر به سبک زندگی نادرست جلوگیری بهعمل آید.
ندا آقایی، محمد شرافتی مقدم، فرهاد دریانوش، سعیده شادمهری، شیوا جهانی گلبر،
دوره 18، شماره 3 - ( 12-1397 )
چکیده
مقدمه:
مسیر mTORC1 از مسیرهای مهم سنتز پروتئین در قلب است که میتواند منجر به هیپرتروفی فیزیولوژیک یا پاتولوژیک شود. دیابت میتواند منجر به نقص در این مسیر شود. هدف از مطالعهی حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته تمرین هوازی بر محتوای پروتئینهای مسیر سیگنالینگ mTORC1 در بافت قلب موشهای صحرایی مبتلا به دیابت نوع یک است.
روشها: در این مطالعهی تجربی، 16 سر موش صحرایی نر 3 ماهه نر از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزن 20±300 گرم انتخاب شدند و پس از دیابتی شدن نوع یک از طریق محلول استرپتوزوتوسین، به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (8 سر) و کنترل دیابتی (8 سر) تقسیم شدند؛ گروه تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامهی تمرینی (هر جلسه 42 دقیقه و از سرعت 10 تا 20 متر بر دقیقه) بهمدت 4 هفته به تمرین هوازی پرداختند؛ در حالی که گروه کنترل هیچگونه برنامهی تمرینی نداشتند. برای تجزیه وتحلیل دادهها از آزمونهای t-وابسته و t-مستقل استفاده شد. سطح معنیداری، 05/0P≤ در نظر گرفته شده است.
یافتهها: افزایش معنیداری در محتوای پروتئینهای AKT1 (015/0P<)، mTOR (001/0P<)، P70S6K1 (006/0P<)، 4EBP1 (05/0P<) در گروه تمرین هوازی نسبت به کنترل مشاهده شد.
نتیجهگیری: تمرین هوازی بهمدت 4 هفته توانست مسیر AKT1/mTOR/P70S6K1 و AKT1/mTOR/4E-BP1 را در مسیر mTORC1 فعال کند؛ بنابراین، با توجه به عوارض قلبی در افراد دیابتی نوع یک، تمرین هوازی میتواند از طریق مسیر mTORC1 منجر به سنتز پروتئین و هیپرتروفی فیزیولوژیک قلبی شود.
نگین بزرگ نژاد، حمید رضا آقایی میبدی، مهدی افشاری، نگار سرهنگی، ماندانا حسن زاد،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1398 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو شایعترین نوع دیابت است که بهطور کلاسیک با اختلال عملکرد سلولهای β پانکراس مشخص میشود. یکی از دلایلی که باعث افزایش بروز دیابت میشود، تغییر در الگوها و ریتمهای شبانهروزی است. ملاتونین یکی از مولکولهای بیولوژیکی است که نقش مهمی در تنظیم ساعت شبانهروزی و همچنین اثر مهاری بر ترشح انسولین در سلولهای β دارد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط واریانت rs10830962 ژن MTNR1B و خطر ابتلا به دیابت نوع دو در گروهی از بیماران ایرانی است.
روشها: تعیین ژنوتیپ 208 نفر شامل 108 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو و 100 نمونه کنترل بهعنوان گروه شاهد با استفاده از تکنیک واکنش زنجیرهای پلیمراز- چند شکلیِ طول قطعه محدود شونده (PCR-RFLP) انجام شد.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپهایCC ، GC و GG در بیماران بهترتیب 6/54، 1/85 و 5/43 درصد و در گروه شاهد بهترتیب 81 ، 0 و 19 درصد بود. فراوانی آلل G در بیماران دیابتی بهطور معنیداری بیشتر از افراد غیر دیابتی بود (3/3 OR=، 3/5-1/2CI= ، 001/0P<).
نتیجهگیری: شواهد مطالعه نشان داد که واریانت rs10830962 ژن MTNR1B میتواند مستقیماً با دیابت نوع دو در ارتباط باشد.
سید محمود سجادی جزی، فرشاد شریفی، مهدی ورمقانی، حمید رضا آقایی میبدی، فرشاد فرزادفر، وحید حق پناه، باقر لاریجانی،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1398 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه استفاده از دادههای دارویی جهت تعیین شیوع پُرکاری تیروئید بالینی در سطح ملی و استانی است.
روشها: دادههای فروش کشوری داروهای ضدتیروئیدی (متی مازول و پروپیل تیوراسیل) از آمارنامهی دارویی سال 1393 که توسط سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت منتشر میشود استخراج شد. سپس با استفاده از دادههای نسخ تأمین اجتماعی و خدمات درمانی سال 1393، نسبتهای داروهای ضدتیروئیدی تجویز شده برای هر گروه سنی-جنسی در هر استان و همچنین دوز تعریف شده روزانه داروهای مورد نظر استخراج شد. همچنین با استفاده از مرور نظاممند و انجام متاآنالیز در مطالعات انجام شده در پُرکاری تیروئید بالینی در ایران، میزان تجویز داروهای ضدتیروئیدی استخراج گردید. در نهایت با ترکیب دادههای فوق شیوع پُرکاری تیروئید بالینی در هر گروه سنی-جنسی در هر استان و در سطح ملی محاسبه شد.
یافتهها: شیوع (فاصلهی عدم قطعیت ۹۵ درصد) پُرکاری تیروئید بالینی در سال 1393 در کشور 32/0 (51/0-21/0) درصد محاسبه شد که 44/0 (68/0-29/0) درصد در زنان و 2/0 (33/0-12/0) درصد در مردان بود. در بین استانها کمترین شیوع مربوط به استان سیستان و بلوچستان با 24/0 (38/0-16/0) درصد و بیشترین شیوع مربوط به استان گیلان با 38/0 (6/0-24/0) درصد بود.
نتیجهگیری: شیوع بهدست آمده در این مطالعه با مطالعات انجام شده در جهان و ایران مطابقت داشت و لذا میتوان نتیجه گرفت که دادههای دارویی منبع خوبی جهت تعیین شیوع بیماریهای مزمن در بیماریهایی که داروهای اختصاصی دارند، هستند.
آناهیتا فخرایی نسب، حمید رضا آقایی میبدی، مهدی افشاری، نگار سرهنگی، ماندانا حسن زاد،
دوره 19، شماره 4 - ( 2-1399 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو یک بیماری پلیژنیک است که بهدلیل اختلال در ترشح انسولین، مقاومت به انسولین و عملکرد نادرست سلولهای β ایجاد میشود. ملاتونین یک تنظیم کنندهی ریتم شبانهروزی است و عدم تعادل در سطح آن میتواند ناشی از اختلالات متابولیکی باشد. بررسیها نشان داده است که ملاتونین و واریانتهای ژنتیکی MTNR1B با ابتلا به دیابت نوع دو مرتبط هستند. ما در این مطالعه ارتباط بین واریانت rs4753426 ژن MTNR1B و خطر ابتلا به دیابت نوع دو را در گروهی از بیماران ایرانی بررسی کردیم.
روشها: در این مطالعهی مورد-شاهدی 108 فرد مبتلا به دیابت نوع دو و 100 فرد سالم جهت تعیین ژنوتیپ با استفاده از تکنیک RFLP-PCR انتخاب شدند.
یافتهها: تفاوت معنیدار در فراوانی ژنوتیپهای TT،CT و CC بین دو گروه مبتلا به دیابت نوع دو و نرمال مشاهده شد (001/0P<). فراوانی آلل C در بین افراد بیمار بهطور معنیداری پایینتر از افراد سالم بود (3/8 در مقابل 5/42 درصد و001/0P<) و ناقلین آلل C در مقایسه با T، 88 درصد خطر کمتری برای ابتلا به دیابت نوع دو داشتند.
نتیجهگیری: نتایج حاصل نشان داد که واریانت rs4753426 در ژن MTNR1B میتواند خطر ابتلا به دیابت نوع دو را کاهش دهد.
ندا آقایی بهمنبگلو، محمد شرافتی مقدم، موسی امیراحمدی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
مقدمه: پروتئینهای AMPK و P53 تنظیمکنندهی پروتئین TOR در کمپلکس TORC1 هستند که بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیک را تنظیم میکند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر پروتئینهای AMPK و P53 بر مسیر TOR بهدنبال تمرین استقامتی در بطن چپ قلب موشهای صحرایی دیابتیشده توسط استرپتوزوتوسین و نیکوتینآمید است.
روشها: در این مطالعهی تجربی، 12 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزنی 20±270 گرم انتخاب و پس از دیابتیشدن از طریق القاء استرپتوزوتوسین و نیکوتینآمید به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین و کنترل (هر گروه 6 سر) تقسیم شدند. گروه تمرینی بهمدت 6 هفته و هر هفته 4 جلسه بهمدت 42 دقیقه تمرین استقامتی دویدن روی تردمیل مخصوص جوندگان را با شدتی حدود 50 تا 70 درصد حداکثر سرعت انجام دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه 23 و آزمون t-مستقل استفاده شد.
یافتهها: شش هفته تمرین استقامتی منجر به افزایش معنیداری در محتوای پروتئینهای AMPK (009/0P=) و TOR (005/0P=) بین گروههای تمرین و کنترل در بافت بطن چپ عضلهی قلبی شد. در مقابل کاهش معنیداری در محتوای پروتئین P53 بین گروههای تمرین و کنترل در بافت بطن چپ عضلهی قلبی مشاهده شد (0001/0P=).
نتیجهگیری: نتایج نشان دادند که تمرین استقامتی میتواند با افزایش محتوای پروتئینهای AMPK و TOR و کاهش محتوای پروتئین P53 سبب تنظیم فرآیندهایی مانند سوخت و ساز، بیوژنز میتوکندیریایی، هیپرتروفی قلبی، مهار اتوفاژی در قلب آزمودنیهای دیابتی شود.
ندا آقایی بهمنبگلو، رضا صلبوخی، محمد شرافتی مقدم،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
مقدمه: پروتئینهای خانواده FOXO عوامل مهم در مسیر اتوفاژی هستند. پروتئین کیناز-B تنظیمکننده مهم برای این خانواده است که میتواند از طریق تمرین ورزشی تنظیم شوند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر پروتئین کیناز- B(PKB) بر پروتئینهای خانواده اتوفاژی FOXO (FOXO1 و FOXO3a) به دنبال تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) در بطن چپ قلب موشهای صحرایی دیابتیشده توسط استرپتوزوتوسین (STZ) و نیکوتینآمید میباشد.
روشها: در این مطالعهی تجربی، 12 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگ و داولی با میانگین وزن 20±270 گرم انتخاب و پس از ایجاد دیابت نوع دو از طریق القاء STZ و نیکوتینآمید به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (6 سر) و کنترل دیابتی (6 سر) تقسیم شدند؛ گروه تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامهی تمرینی بهمدت 8 هفته به تمرین HIIT پرداختند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه 23 و آزمون t-مستقل استفاده شد. سطح معنیداری 05/0P≤ در نظر گرفته شده است.
یافتهها: تمرین HIIT منجر به افزایش معنیداری در محتوای پروتئینهای PKB بین گروههای تمرین و کنترل شد (0001/0P=). در مقابل کاهش معنیداری در محتوای پروتئینهای FOXO1 (003/0P=) و FOXO3a (006/0P=) بین گروههای تمرین و کنترل مشاهده شد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهنظر میرسد تمرین HIIT ، با افزایش و تنظیم PKB منجر به کاهش و غیرفعالشدن پروتئینهای FOXO1 و FOXO3a در قلب آزمودنیهای دیابتی میشود. مهار این پروتئینها میتواند از اتوفاژی بیش از حد قلبی در آزمودنیهای دیابتی جلوگیری کند.
حدیث جعفری سهی، عیدی علیجانی، امیر سرشین، فریبا آقایی،
دوره 21، شماره 3 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه: تمرینهای ورزشی و استفادهی همزمان از سلولهای بنیادی راهبرد جدیدی با هدف کاهش ناهنجاریهای دیابتی است. از سازوکارهای شناخته شده، اختلالات رگزایی ناشی از دیابت است. لذا پژوهش حاضر بهمنظور تعیین اثر همزمان تمرینهای مقاومتی همراه با تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال بر بیان فاکتورهای آنژیوژنیک در عضلهی اسکلتی موشهای صحرایی دیابتی شده انجام شد.
روشها: در این مطالعه از 30 سر موش صحرایی بهطور تصادفی در 5 گروه: سالم، دیابتی کنترل (D)، دیابتی تمرین کرده (DR)، دیابتی با تزریق سلول اجدادی اندوتلیال (DI)، دیابتی تمرین کرده با تزریق سلول اجدادی اندوتلیال (DRI) تقسیم شدند. برای بررسی تغییرات بیان پروتئین VEGF به روش وسترن بلات و شاخص مقاومت به انسولین به روش الایزا اندازهگیری شد. دادههای حاصل با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی با نرمافزار SPSS نسخهی 19 در سطح معناداری 5% α≤ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: در این پژوهش 6 هفته تمرین مقاومتی و یا تزریق سلول اجدادی باعث افزایش معنادار VEGF وکاهش معنادار شاخص مقاومت به انسولین در رتهای دیابتی شد و این تغییرات در گروه استفاده همزمان از تمرین و تزریق نسبت به گروه تمرین یا تزریق نیز معنادار بود.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه میتوان اظهار داشت که تمرین مقاومتی و یا تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال میتواند باعث تحریک رگزایی در عضلهی اسکلتی شود و همچنین استفادهی همزمان از این دوعامل راهکار مناسبتری برای افزایش عوامل تحریک رگزایی در رتهای دیابتی است.
سید رضا میرجوادی، علیرضا رحیمی، فریبا آقایی، مهسا محسن زاده،
دوره 21، شماره 5 - ( 11-1400 )
چکیده
هدف: از آنجا که انسولین درمانی نمیتواند به درستی پیشرفت دیابت و عوارض آن را کنترل کند، سایر درمانهای جایگزین ممکن است مطلوب باشند. هدف این پژوهش بررسی اثر تمرین مقاومتی و تزریق سلولهای بنیادی اندوتلیال بر وضعیت اکسیدان و آنتی اکسیدان عضلهی اسکلتی در رتهای نر دیابتی القاء شده با STZ بود.
روشها: در این تحقیق تجربی، 36 سر رت صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین سن 6 هفته) به شش گروه کنترل (سالم)، کنترل دیابتی پایه، کنترل دیابتی، دیابت+تزریق سلول بنیادی، دیابت+تمرین مقاومتی و دیابت+تزریق سلول بنیادی+تمرین مقاومتی تقسیم شدند. در این مطالعه رتها با استفاده از داروی استرپتوزوتوسین بهصورت تک دوز 40 میلیگرم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن و بهصورت درون صفاقی دیابتی شدند. تمرینات مقاومتی شامل بالا رفتن از یک نردبان یک متری با وزنهی آویزان به دم بهمدت 17 جلسه اجرا گردید. تعداد 500 هزار سلول بنیادی مشتق از استخوان توسط دستگاه سل کانتر تزریق شد. میزان آنزیم سوپراکسیددیسموتاز (SOD) و مالوندیآلدهید (MDA) بافت عضلهی اسکلتی رتها با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که سطح SOD رتهای گروه تمرینات مقاومتی و تزریق سلولهای بنیادی اندوتلیال نسبت به گروه کنترل دیابتی بهطور معنیداری بیشتر بود (001/0>P). همچنین سطح MDA رتهای گروه تمرینات مقاومتی و تزریق سلولهای بنیادی اندوتلیال نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری کمتر بود (001/0>P).
نتیجهگیری: تمرین مقاومتی و تزریق سلولهای بنیادی اندوتلیال میتواند بهعنوان درمان غیردارویی برای کاهش عوارض عضلهی اسکلتی در دیابت نوع یک مورد توجه قرار گیرد.
حدیث جعفری سهی، عیدی علیجانی، امیر سرشین، فریبا آقایی،
دوره 21، شماره 6 - ( 12-1400 )
چکیده
مقدمه: اختلالات آنژیوژنز از سازِکارهای شناخته شده ناشی از دیابت است. با هدف کاهش اختلالات آنژیوژنز، تمرینات مقاومتی و همزمانی آن با تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال از راهکارهای جدید است، لذا پژوهش حاضر بهمنظور تعیین اثر تمرینهای مقاومتی همراه با تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال بر بیان فاکتورهای آنژیوژنیک در عضلهی اسکلتی موشهای صحرایی دیابتی شده انجام شد.
روشها: در این مطالعه از 30 سر موش صحرایی بهطور تصادفی در 5 گروه: سالم، دیابتی کنترل (D)، دیابتی تمرین کرده (DR)، دیابتی با تزریق سلول اجدادی اندوتلیال (DI)، دیابتی تمرین کرده با تزریق سلول اجدادی اندوتلیال (DRI) تقسیم شدند. برای بررسی تغییرات بیان پروتئین Ang1 و Tie2 به روش وسترن بلات اندازهگیری شدند. دادههای با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی با نرمافزار SPSS نسخهی 19 در سطح معناداری 5% α≤ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: در این پژوهش 6 هفته تمرین مقاومتی منجر به افزایش معنیدار پروتئینهای Ang1 وTie2 شد. اما تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال تنها بر میزان پروتئین Tie2 معنیدار بود. اثر تعاملی تمرین مقاومتی و تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال تنها بر میزان پروتئین Tie 2 معنیدار بود، بهعبارت دیگر ترکیب تمرین مقاومتی و تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال نسبت به تنها تمرین یا تزریق، در میزان بیان پروتئین Tie2 برتری داشت.
نتیجهگیری: میتوان اظهار داشت تمرین مقاومتی آنژیوژنز را در افراد دیابتی بهبود میبخشد. احتمالاً اثر تعاملی تمرینات مقاومتی با تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال میتواند باعث تحریک آنژیوژنز در عضلهی اسکلتی شود و راهبرد جدیدی در درمان اختلالات دیابت باشد.
سورن والافر، عیدی علیجانی، فریبا آقایی، مهسا محسن زاده،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
مقدمه: دیابت بهعنوان یک بیماری پیشرونده، میتواند منجر به کاهش عملکرد دستگاه ایمنی شود. از اینرو؛ هدف پژوهش حاضر تعیین اثر همزمان تمرینهای مقاومتی و تزریق سلولهای اجدادی اندوتلیال بر ایمونوگلوبولینها (IgA, IgM, IgG) رتهای دیابتی القاء شده با استرپتوزوتوسین انجام بود.
روشها: 30 سر موش صحرایی (با سن 6 هفته و میانگین وزنی 20±200گرم)، بهصورت تصادفی در گروههایی شامل؛ دیابت+تزریق سلولهای بنیادی+تمرین مقاومتی (6=n)، دیابت+تمرین مقاومتی (6=n)، دیابت+تزریق سلول بنیادی (6=n)، دیابتی کنترل (6=n) و سالم پایه (6=n) تقسیم شدند. جهت بررسی تغییرات ایمونوگلوبینها از روش وسترن بلات استفاده شد. همچنین، برای مقایسه بین و درون گروهی از آزمون آنالیز واریانس دوراهه استفاده شد و برای درک بهتر نتایج نیز، اندازۀ اثر و مقدار فاصلۀ اطمینان 95% آورده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد IgA (022/0P=)، IgM (017/0P=)، IgG (045/0P=) بین گروهها تغییرات معنیداری داشت. همچنین، اختلاف معنیداری در هر سه متغیر بین گروه دیابت کنترل و گروه دیابت+تمرین مقاومتی+تزریق وجود داشت (P≤0/05).
نتیجهگیری: با جمعبندی نتایج تحقیق حاضر احتمالاً میتوان گفت تمرینهای مقاومتی و تزریق همزمان سلولهای اجدادی اندوتلیال موجب بهبود وضعیت ایمونوگلوبینها در اثر تمرین و تزریق میشود. این یافتهها ادعا میکند که تمرین مقاومتی و تزریق میتواند بهعنوان یک روش درمانی، موجب بهبود عملکرد دستگاه ایمنی ناشی از بیماری دیابت بهکار رود.
عبدالناصر سیدی، ندا آقایی بهمنبگلو، حبیب اصغرپور، مژگان احمدی،
دوره 22، شماره 3 - ( 6-1401 )
چکیده
مقدمه: پروتئینهای MAFbx و MuRF1 عوامل مهم در مسیر یوبیکوئیتین و مسئول آتروفی عضلانی هستند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر تمرین تناوبی طولانیمدت پُرشدت (HIIT) بر محتوای درون سلولی پروتئینهای MAFbx و MuRF1 در بطن چپ قلب رتهای مبتلا به دیابت نوع دو است.
روشها: در این مطالعهی تجربی، 18 سر رت نر 2 ماهه از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزن 20±270 گرم انتخاب شدند. 12 سر از رتها از طریق تزریق درون صفاقی محلولهای استرپتوزوتوسین و نیکوتینآمید دیابتی شدند. این رتها به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی و کنترل دیابتی (هر گروه 6 سر) تقسیم شدند؛ یک گروه کنترل سالم (6 سر) نیز در نظر گرفته شد. گروه تمرینی 4 روز در هفته، بهمدت 8 هفته به HIIT پرداختند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخهی 23 و آزمونهای آنوای یکطرفه و تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: محتوای پروتئین MAFbx بهدنبال 8 هفته HIIT، کاهش معنیداری را نشان داد (0001/0P=)؛ آزمون تعقیبی توکی نشان داد این تغییر معنیدار بین جفت گروههای تمرین دیابتی و کنترل دیابتی و همچنین بین جفت گروههای کنترل دیابتی و کنترل سالم است (0001/0P=). محتوای پروتئین MuRF1 کاهش معنیداری را نشان داد (0001/0P=)؛ این تغییر معنیدار بین جفت گروههای تمرین دیابتی و کنترل دیابتی، گروههای تمرین دیابتی و کنترل سالم و همچنین گروههای کنترل دیابتی و کنترل سالم بود (0001/0P=).
نتیجهگیری: به نظر میرسد HIIT، با کاهش محتوای پروتئینهای MAFbx و MuRF1 در قلب آزمودنیهای دیابتی روند آتروفی و اتوفاژی کاردیومیوستهای را مهار کند.
فریده مرادی، ندا آقایی بهمنبگلو، حبیب اصغرپور، سعیده شادمهری،
دوره 22، شماره 5 - ( 10-1401 )
چکیده
مقدمه: پروتئین ﮐﯿﻨﺎز ﻓﻌﺎلﮐﻨﻨﺪهی اﺗﻮﻓﺎژی-1 شبه Unc-52 (ULK1) و ﭘﺮوﺗﺌﯿﻦ ﺗﻌﺎﻣﻞﮐﻨﻨﺪه ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮاده ﮐﯿﻨﺎزﻫﺎی ﭼﺴﺒﺎن ﻣﺮﮐﺰی ﺑﺎ وزن 200 ﮐﯿﻠﻮداﻟﺘﻮن (FIP200) نقشی اساسی در کنترل اتوفاژی و حجم عضلانی دارند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تمرین استقامتی بر محتوای درون سلولی پروتئینهای ULK1 و FIP200 در بطن چپ رتهای مبتلا به دیابت نوع یک است.
روشها: در این مطالعهی تجربی، 18 سر رت نر 2 ماهه از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزن 20±300 گرم انتخاب شدند. 12 سر از رتها از طریق تزریق درون صفاقی محلولهای استرپتوزوتوسین دیابتی شدند. این رتها به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی و کنترل دیابتی (هر گروه 6 سر) تقسیم شدند؛ یک گروه کنترل سالم (6 سر) نیز در نظر گرفته شد. گروه تمرینی 4 روز در هفته، بهمدت 6 هفته به تمرین استقامتی پرداختند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخهی 23 و آزمونهای آنوای یکطرفه و تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: محتوای ULK1 (افزایش) و FIP200 (کاهش) بهدنبال تمرین استقامتی، در بین گروههای تحقیق در بطن چپ تغییر معنیداری را نشان داد (0001/0P=). آزمون تعقیبی توکی نشان داد این تغییر معنیدار بین جفت گروههای تمرین دیابتی نسبت به کنترل دیابتی، گروههای تمرین دیابتی نسبت به سالم و همچنین گروههای کنترل دیابتی نسبت به سالم است (05/0P≤).
نتیجهگیری: تمرین استقامتی نشان داد که میتواند با افزایش ULK1 و کاهش FIP200 ماهیتی دوگانه برای کنترل اتوفاژی در آزمودنیهای دیابتی داشته باشد. در کل، نیاز به بررسیهای بیشتر در زمینهی فیزیولوژی ورزشی بر پروتئینهای مسئول اتوفاژی بهویژه در آزمودنیهای دیابتی نوع یک است.
فریده مرادی، ندا آقایی بهمنبگلو، سعیده شادمهری، حبیب اصغرپور،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده
مقدمه: دیابت با اختلال در مسیر اتوفاژی میتواند باعث بروز عوارض جدی قلبی و عروقی شود. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر محتوای درون سلولی پروتئینهای اتوفاژی در بافت بطن چپ قلب موشهای صحرایی مبتلا به دیابت نوع یک است.
روشها: در این مطالعۀ تجربی، 18 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزن 20±300 گرم انتخاب شدند. 12 سر از موشها از طریق تزریق درون صفاقی محلولهای STZ (با دوز 50 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن) دیابتی نوع یک شدند. این موشها به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی و کنترل دیابتی (هر گروه 6 سر) تقسیم شدند؛ یک گروه کنترل سالم (6 سر) نیز در نظر گرفته شد. گروه تمرینی 4 روز در هفته، بهمدت 6 هفته به HIIT پرداختند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار گرافپد پریسم نسخۀ 5/9 و آزمونهای آنوای یکطرفه و تعقیبی توکی استفاده شد. سطح معناداری 05/0P≤ در نظر گرفته شد.
یافتهها: محتوای ULK1 و FIP200 بهدنبال 6 هفته تمرین HIIT، در بطن چپ افزایش معنیداری را نسبت به گروه کنترل سالم و کنترل دیابتی نشان داد (0001/0 P=).
نتیجهگیری: با توجه به افزایش پروتئینهای ULK1 و FIP200 میتوان نتیجه گرفت که تمرین HIIT میتواند مسیر اتوفاژی را فعال کند. بنابراین در تجویز این نوع تمرین برای آزمودنیهای دیابتی باید شدت و مدت زمان تمرین را بررسی و مد نظر داشت.