جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای اعلا

محمدرضا مهاجری تهرانی، مهرنوش محسنی، فاطمه محمدزاده، پرویز حسینی، محمد حسین گذشتی، لاله رضوی نعمت الهی، محمد حسن فروزانفر، کبری امیدفر، مریم اعلا، عباس کتابچی، باقر لاریجانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه: دیابت به عنوان فرایندی التهابی و مزمن، یکی از علل مهم ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی به شمار می رود و نقش هیپرگلیسمی از طریق برخی از سازوکارهای بیوشیمیایی در ایجاد عوارض میکرو و ماکروواسکولار مشخص شده است. هیپوگلیسمی نیز یکی از عوارض نا خواسته درمان‌های دارویی در بیماران دیابتی است و ارتباط آن با اختلالات قلبی عروقی نشان داده شده؛ حال آن که تاثیر آن بر نشانگرهای التهابی تاثیر گذار بر روی بیماری‌های قلبی عروقی، شناخته شده نیست. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر هیپوگلیسمی به عنوان یک استرس بر نشانگرهای التهابی موثر بر بیماری‌های قلبی عروقی در افراد سالم انجام شده است. 

روش‌ها: مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی با تزریق  u/kg 15/0-1/0 انسولین رگولار به صورت داخل وریدی جهت ایجاد هیپوگلیسمی (قند کمتر یا مساوی mg/dl39) در 15 داوطلب سالم انجام شد. کل زمان آزمایش 240 دقیقه برای هر فرد بود و سطوح سرمی گلوکز، کورتیزول،ACTH , اپی نفرین، نوراپی نفرین، هورمون رشد و سیتوکین های پیش التهابی  (CRP, TNF-a, IL-8, IL-6, IL-1b) در زمان‌های پایه و 240 ،120، 60، 45،30 دقیقه بعد از تزریق انسولین اندازه گیری شد.

یافته‌ها: سطح سرمی هورمون‌های کورتیزول، هورمون رشد ،اپی نفرین ، نوراپی نفرین و ACTH  در زمان هیپوگلیسمی افزایش یافته بود (05/0P<).افزایش سطوح سرمی عوامل پیش التهابی TNF-a, IL-6,IL-1b در زمان هیپوگلیسمی کاملا معنی دار بودند (05/0P<) اما در مورد دو مارکر CRPوIL-8 ، رابطه معنی داری بین زمان هیپوگلیسمی و میانگین تغییرات دیده نشد.

نتیجه گیری: هیپوگلیسمی به عنوان یک استرس غیر اختصاصی مانند هیپرگلیسمی می تواند با فعال کردن سیستم اتونوم و ترشح کاتکول آمین‌ها، سبب افزایش برخی از نشانگرهای قلبی عروقی و سیتوکین های التهابی موثر در بیماری‌های قلبی عروقی می گردد.


محمدرضا مهاجری تهرانی، مریم پرویزی، سهیلا امینی مقدم، رامین حشمت، زهرا شعبان نژاد خاص، مریم اعلاء، حمیدرضا آقایی میبدی، ساسان عباس شرقی، باقر لاریجانی،
دوره 9، شماره 4 - ( 6-1389 )
چکیده

مقدمه: برخی مطالعات در زمینه شیوع دیابت بارداری (GDM) در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک(PCO) ، حاکی از آن است که خطر بروز GDM در زنان مبتلا به PCO بیشتر از افرادی است که از این اختلال رنج نمی‌برند. از آنجایی که نژاد عامل موثری در ارتباط بین دیابت بارداری و سندرم تخمدان پلی‌کیستیک می‌باشد، مطالعه حاضر به منظور بررسی ارتباط بین سندرم تخمدان پلی‌کیستیک و دیابت بارداری، در زنان ایرانی با سابقه دیابت بارداری در بیمارستان شریعتی تهران انجام شد.
روش‌ها: نمونه‌ها شامل 20 زن دارای سابقه دیابت بارداری و 24 زن بدون سابقه دیابت بارداری بودند که از بین مراجعین به درمانگاه پره ناتال بیمارستان شریعتی بطور اتفاقی انتخاب شده و پس از گذشت 2 سال از زایمان مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی‌های انجام شده شامل معاینات بالینی، بررسی‌های آزمایشگاهی و انجام سونوگرافی شکمی به منظور بررسی مورفولوژی تخمدان‌ها بود. معیارهای تشخیصیNational institute of Health))  NIHو Rotterdam برای تشخیص سندرم تخمدان پلی‌کیستیک مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته‌ها: شیوع سندرم تخمدان پلی کیستیک در گروه دارای سابقه دیابت بارداری بیشتر از گروه بدون سابقه دیابت بارداری بود (45% درمقابل25%). مورفولوژی پلی کیستیک در تخمدان‌ها و هیرسوتیسم در گروه مبتلا به دیابت بارداری در مقایسه با گروه دیگر بالاتر بود. سطوح سرمی قند ناشتای خون، لیپید، HbA1c و انسولین ناشتای خون نیز در این گروه بالاتر بود.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه شیوع بالاتری از سندرم تخمدان پلی کیستیک و اختلالات متابولیک در زنان دارای سابقه دیابت بارداری مشاهده شد که بیانگر ارتباط بین این دو بیماری در زنان ایرانی می‌باشد و بر اساس توصیه ADA، غربالگری زود هنگام بیماران دارای سندرم تخمدان پلی کیستیک از نظر ابتلا به دیابت بارداری در تشخیص زودرس این عارضه، ضروری است.


لیلا محمدزاده، اعظم کشاورزی، سیدحسین صمدانی فرد، ابوالفضل شجاعی فرد، کامران علی مقدم، محمدرضا امینی، سیده حمیده فخرایی، اردشیر قوام‌زاده، محمدرضا استادعلی، علی شهریاری احمدی، باقر لاریجانی، ارمغان فرد اصفهانی، اشرف ملک محمدی، مریم اعلاء، محمدرضا مهاجری تهرانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده

مقدمه: چندین مطالعه به صورت مداخله‌ای نشان داده که سلول‌های بنیادین حاصل از آسپیراسیون مغز استخوان یا سلول‌های منونوکلئر خون محیطی (CD34) می‌توانند منجر به آنژیوژنز و بهبود فعالیت بافتی در بافت ایسکمیک شده و به بهبود زخم کمک کنند اما نتایج آنها ضد و نقیض بوده، لذا ما تصمیم گرفتیم تحقیق حاضر را با نمونه بیشتر انجام دهیم.
روش‌ها: در این روش سلول‌های بنیادین گرفته شده از خون محیطی تحریک شده با فاکتور کلونی محرک گرانولوسیت
(G-CSF) به 7 بیمار مبتلا به زخم پای دیابتی تزریق گردید و14 بیمار به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند که 3 ماه بعد هر دو گروه از نظر اندازه و بهبود زخم و کاهش درد و برقراری مجدد نبض و میزان آمپوتاسیون و عوارض ناشی از سلول‌های بنیادین مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: در گروه مورد، خون‌رسانی بافتی نسبت به گروه شاهد بهتر شده است که این مساله با بهبود ABI (035/0=P) و برقراری مجدد نبض (01/0=P) تفاوت معنی‌داری داشته و میزان آمپوتاسیون ماژور (بالای مچ پا) در گروه شاهد 7 نفر از 14 نفر بوده اما در گروه مورد در طی سه ماه آمپوتاسیون ماژور دیده نشد (04/0=P). همینطور درد ناشی از ایسکیمی اندام در گروه مورد در طی سه ماه کاهش بارزی نسبت به گروه شاهد داشت (01/0=P).
نتیجه‌گیری: تحقیق حاضر نشان داد که تزریق سلول‌های بنیادین گرفته شده از خون محیطی در بهبود زخم پای دیابتی مؤثر بوده و در بهبود خون‌رسانی به اندام مبتلا کمک کننده است و از آمپوتاسیون اندام جلوگیری می‌کند.


سارا طاهریان، فرید بحرپیما، اعظم کشاورزی، علیرضا سرمدی، مریم اعلاء، باقر لاریجانی، محمدرضا مهاجری تهرانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده

مقدمه: از مهمترین و پرهزینه‌ترین عوارض مزمن دیابت، مشکلات مربوط به پا است که به علت کاهش خون‌رسانی اندام تحتانی و نوروپاتی رخ داده و می‌تواند منجر به زخم پا و بستری‌های طولانی مدت و گاه آمپوتاسیون اندام شده و کیفیت زندگی فرد را تغییر دهد. روش‌های متعددی برای پیشگیری از این عوارض بکار رفته است. دستگاه (IPC) Intermittent Pneumatic Compression، یک روش فیزیوتراپی برای بهبود اختلالات گردش خون محیطی و پیشگیری از ترومبوز وریدهای عمقی می‌باشد. این مطالعه نیز با هدف بررسی اثرات IPC درگردش خون شریانی بیماران دیابتی انجام شده است.
روش‌ها: این کارآزمایی بالینی بر روی 18 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 و سن بالای 46 سال و(Ankle Bracial Index ) 9/0 £ ABI < 5/0، از میان بیماران مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان شریعتی، انجام شده است. اندام‌های تحتانی بیماران برای 10جلسه 45 دقیقه‌ای و بطور یک روز در میان، تحت IPC با فشار mmHg 120 قرار گرفت. میزان ABI قبل از شروع و در جلسه اول و انتهای جلسه دهم درمان، میزان نوروپاتی حسی توسط تست مونوفیلامان و پرسشنامه  Valkقبل از جلسه اول و انتهای جلسه دهم بررسی شدند. میزان جریان خون میکروسیرکولاسیون نیز قبل و بعد از جلسات درمانی اول، پنجم و دهم سنجیده شدند.
یافته‌ها: میزان ABI متعاقب IPC با (006/0P=) و نمره حاصل از تست مونوفیلامان وپرسشنامه valk نیز با (0001/0=P) افزایش معنی‌داری را نسبت به قبل از درمان نشان دادند.
نتیجه‌گیری: مداخله IPC می‌تواند در افزایش جریان خون ماکروواسکولار اندام تحتانی و بهبود نوروپاتی حسی بیماران دیابتی مؤثر باشد.


مریم اعلا، عذرا طباطبایی ملاذی، مهناز سنجری، محمدرضا مهاجری تهرانی،
دوره 10، شماره 5 - ( 8-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 دیابت به عنوان یکی از بیماری‌های غیر واگیر سهم زیادی از هزینه، زمان و نیروی انسانی سیستم‌های بهداشتی را به خود اختصاص داده است. اکنون به دلیل تغییر در شیوه زندگی، فرایند صنعتی شدن و افزایش طول عمر بیماران، بروز دیابت و عوارض و مشکلات آن بیش از پیش رخ می‌نماید و در این میان پای دیابتی یکی از عوارض مهم دیابت محسوب می‌شود. پرستاران در واقع مراقبین بهداشتی در پیشگیری و تشخیص به هنگام دیابت و عوارض آن هستند از آن جمله می‌توان به نقش آنان در مراقبت از سلامت، بهداشت، آموزش جامعه، مدیریت سیستم بهداشتی، مراقبت از بیماران و ارتقای کیفیت زندگی اشاره نمود. پرستاران در بعد آموزش وظیفه خطیر پیشگیری از ابتلا به پای دیابتی، نحوه مراقبت از پا و جلوگیری از آسیب به آن را بر عهده دارند. در بعد مراقبت، تشخیص زود هنگام هر نوع تغییر در پوست و حس پا، مراقبت موثر و استفاده از پانسمان‌ها و تکنولوژی نوین را عهده‌دار هستند. در حیطه بازتوانی، کمک به تحرک بیمار مبتلا به زخم پا و بیمارانی که پای خود را در اثر این عارضه از دست داده‌اند، از وظایف پرستار دیابت است. لذا ضروری است پرستاران به صورت تخصصی آموزش‌های لازم را دریافت نموده و همیشه سعی در به روز کردن دانش خود داشته باشند تا بتوانند با استفاده از آخرین دستورالعمل‌های مراقبت از پای دیابتی به ارایه خدمات موثر پرداخته و موجب ارتقای سلامت در بیماران دیابتی شوند.
در راستای ارتقای سطح دانش پرستاران در این زمینه، پیشنهاد می‌شود ضمن تدوین دوره‌های کوتاه مدت آموزشی برای پرستاران، گایدلاین‌ها و الگوریتم‌های درمانی در بخش‌ها و مراکز درمانی مورد استفاده قرار گیرند تا علاوه بر آشنایی مداوم پرستاران با رویکردهای نوین درمانی، تمرکز بر مراقبت تخصصی در دیابت و پای دیابتی را افزایش دهند.


سیدسعید مظلومی محمودآباد، اقدس حاجی زاده، محمدرضا اعلایی، مهدی میرزایی علویجه، علی محمد افخمی، مجتبی فتاحی،
دوره 11، شماره 6 - ( 8-1391 )
چکیده

مقدمه: بیماری دیابت شایع‌ترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسمی و شایع‌ترین بیماری آندوکرین است. توسعه رفتارهای مثبت بهداشتی جهت پیشگیری در افراد در معرض خطر اهمیت فوق العاده‌ای دارد. هدف از مطالعه حاضر تعیین وضعیت رفتارهای پیشگیری کننده دیابت نوع 2 در افراد در معرض خطر شهر اردکان بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی بود.
روش‌ها: این مطالعه مقطعی در میان 111 ﻧﻔـﺮ‫ﻣﺮد و زن ﺑﺎﻻی 30 ﺳﺎل و در ﻣﻌﺮض ﺧﻄﺮ دﻳﺎﺑﺖ ﻧﻮع 2 ﺷﻬﺮ اردکان ﻛﻪ از ﻃﺮﻳﻖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻏﺮﺑﺎﻟﮕﺮی، ﺗﻮﺳﻂ چهار ﻣﺮﻛـﺰ ‫ﺑﻬﺪاشتی و درﻣﺎنی شناسایی و به روش تصادفی انتخاب شدند، انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد 68 سوالی مبتنی بر سازه‌های مدل اعتقاد بهداشتی شامل: 6 سوال دموگرافیک، 11 سوال آگاهی (محدوده نمره 11-0)، 8 گویه حساسیت درک شده (محدوده نمره 32-8)، 4 گویه شدت درک شده (محدوده نمره 16-4)، 7 گویه منافع درک شده (محدوده نمره 28-7)، 11 گویه موانع درک شده (محدوده نمره 44-11)، 12 گویه خودکارآمدی (محدوده نمره 48-12)، 3 سوال راهنما برای عمل (محدوده نمره 3-0) و 6 سوال رفتارهای پیشگیری کننده (محدوده نمره 18-0) بود که به روش خودگزارش‌دهی تکمیل گردیدند. دادهﻫﺎ ﺑـﺎ ‫اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺮم‌اﻓﺰار آﻣﺎری ‪ SPSSویرایش 18 و آزمون‌های آماری تی تست مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز رگرسیون خطی در سطح معناداری 05/0 ﻣﻮرد ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻗﺮار ﮔﺮفتند.
یافته‌ها: میانگین سن شرکت کنندگان در این مطالعه 54/4±77/38 سال، 1/44 درصد ﻣﺮد و 9/55 درصد زن، 7/93 درصد متاهل، 3/6 درصد مجرد و تنها 9/18 درصد دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. میانگین نمره آگاهی 21/2±25/6، حساسیت 59/2±27/25، شدت 95/1±31/12، منافع 82/2±57/23، موانع 78/4±38/23، خودکارآمدی 11/6±03/38، راهنما برای عمل 08/4±16/2 و رفتارهای پیشگیری کننده 85/0±86/8 بود. افراد متأهل نسبت به مجردها از منافع درک شده (008/0P=) و خودکارآمدی (038/0P=) بالاتری برخوردار بودند. در قسمت رفتارهای پیشگیری کننده بیشترین و کم‌ترین نمره کسب شده به ترتیب مربوط به رفتار پیروی از رژیم غذایی سالم (41/1±26/2) و اندازه گیری ماهانه فشار خون (5/0±48/0) بود. همبستگی معکوس و معناداری میان درک موانع و میزان خود کارآمدی (001/0P<، **349/0-r=)، راهنما برای عمل (001/0p<، **412/0-r=) و رفتارهای پیشگیری کننده (001/0p<، **372/0-r=) وجود داشت. همچنین آزمون رگرسیون نشان داد منافع درک شده، موانع درک شده و خودکارآمدی هرکدام به ترتیب 22، 25 و 21 درصد از واریانس رفتار را پیشگویی کردند.
ﻧﺘﻴﺠﻪ‌ﮔﻴﺮی: میانگین نمره کسب شده از سازه‌های مختلف مدل نشان داد که شرکت کنندگان از نظر آگاهی و اعتقادات در خصوص رفتارهای پیشگیری کننده در سطح متوسطی قرار داشتند که در نتیجه آن انجام رفتارهای پیشگیری کننده نیز در حد متوسطی قرار داشت. به نظر می‌رسد با تاکید بر آموزش مبتنی بر سازه‌های مدل بتوان میزان انجام رفتارهای پیشگیری کننده را ارتقاء داد.

Normal 0 false false false


مریم اعلا، پاتریشیا خشایار، حمیدرضا برادران، باقر لاریجانی، حمیدرضا آقایی میبدی،
دوره 12، شماره 2 - ( 10-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: راند بالینی از جمله فعالیت‌ها و برنامه‌های آموزش بالینی است که به موازات فرآیندهای تشخیصی، درمان و مراقبت از بیمار در بخش‌های بیمارستانی انجام می‌شود. در حالی که اکثر گروه‌ها گراند راند را نقطه آغازی برای آموزش قلمداد می‌کنند، با این حال مطالعات اندکی وجود دارند که عوامل موثر بر گراند راندهای آموزشی را ارزیابی کرده باشند. هدف از این مطالعه تعیین عوامل مرتبط بر اثر بخشی گراند راندهای آموزشی هفتگی می‌باشد.
روش‌ها: این مطالعه مقطعی بر روی کارآموزان، کارورزان، دستیاران تخصصی و فوق تخصصی حاضر در گراند راند بخش غدد، در نیم‌سال اول تحصیلی 91-1390 انجام شد. اطلاعات به وسیله پرسشنامه‌ای در دو بخش شامل اطلاعات دموگرافیک و سوالات مربوط به عوامل موثر بر گراند راند جمع‌آوری شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: درمجموع 57 نفر از شرکت کنندگان در گراند راند بخش غدد، با پر کردن پرسشنامه در مطالعه شرکت کردند. اغلب شرکت کنندگان در این مطالعه کارآموزان (1/49%) بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که 4/61% افراد شرکت کننده، گراند راند بخش غدد را مطلوب توصیف کردند. همه گروه‌های حاضر، ارائه و بحث پیرامون بیماری‌های شایع (4/61%) را مفید می‌دانستند و مناسب‌ترین محل برگزاری گراند راند، بالین بیمار (1/47%) بود. طبق نظر سنجی به عمل آمده، از بین استراتژی‌های معرفی بیمار، گزارش‌های پزشکی مبتنی بر مسئله (6/52%) و از بین روش‌های ارائه مباحث، مباحث مرتبط با تفکر نقادانه (1/56%)، مورد توافق غالب افراد بود.
نتیجه‌گیری: اگرچه بیش از نیمی از شرکت کنندگان، کیفیت ارائه مطالب در گراند راند را متوسط ارزیابی کردند اما با توجه به اهمیت راندهای آموزشی و تاثیر آن در آموزش بالینی، اکثر مخاطبان خواستار حضور مستمر اعضای هیأت علمی به منظور بهبود کیفی راندهای آموزشی بودند. با وجود این که ارائه گزارش مبتنی بر مسئله و برگزاری راندهای آموزشی بر بالین بیمار به عنوان نقاط قوت ذکر شدند اما بیان مباحث مبتنی بر شواهد و اتخاذ تصمیم‌گیری‌های بالینی نقطه مفقوده گراند راندهای آموزشی بود که بنا بر پیشنهاد شرکت کنندگان، این مباحث باید به عنوان یکی از اهداف آموزشی در جلسات گراند راند دنبال شود.


مریم اعلاء، مریم پیمانی، حمیدرضا آقایی میبدی،
دوره 13، شماره 3 - ( 12-1392 )
چکیده

مقدمه: امروزه اینترنت رسانه‌ای موثر با توان بسیار گسترده و بالا جهت تبادل اطلاعات بشمار می‌آید و در سال‌های اخیر استفاده از برنامه‌های آموزشی مبتنی بر وب در پیشگیری و درمان بیماری‌های مزمن مانند دیابت مورد توجه قرار گرفته است. این فن‌آوری‌ فرصتی را فراهم می‌آورد که آموزش و مراقبت از انحصار کلینیک و بیمارستان خارج شده و به محل کار و زندگی بیماران منتقل شود، بدون اینکه به ازای اضافه شدن هر کاربر هزینه بیشتری تحمیل گردد. این مرور، بحثی توصیفی از مداخلات رفتاری وب محور در درمان دیابت نوع دو ارائه می‌دهد. روش‌ها: جستجوی این مرور نظام‌مند در پایگاه‌های Medline ,Cochrane ,EMBASE, Web of Science و PsycINFO انجام شده و مقالات انگلیسی زبان منتشر شده در فاصله سال‌های 2000 تا 2012 که مرتبط با مداخلات اینترنت محور در مورد رفتارهای خودمراقبتی، فعالیت بدنی، رژیم غذایی یا کاهش وزن در بالغین با هدف کنترل دیابت نوع دو بودند بازیابی شدند. کلید واژه‌های جستجو عبارت‌اند از “diabetes” and “intervention” and (“web” or “internet”). تنها مطالعات کارآزمایی بالینی و نیمه تجربی وارد این مطالعه شدند. یافته‌ها: با توجه به معیارهای ورود، 15 مطالعه کارآزمایی بالینی یا مداخله نیمه تجربی وارد مطالعه حاضر شدند. تعیین هدف، آموزش و تعلیم وابسته به شخص، داشتن بازخوردهای تعاملی و متقابل، و همچنین گروه‌های آنلاین حمایت همتایان از جمله رویکردهای موفق در مداخلات الکترونیکی درمان دیابت نوع دو بودند. از طرف دیگر، داشتن زمینه تئورتیکال قوی، استفاده هم‌زمان از سایر فن‌آوری‌ها نظیر تلفن همراه و پست الکترونیکی، و طولانی‌تر کردن مدت زمان مداخلات از جمله راهبردهای موثر در افزایش موفقیت مداخلات بودند. نتیجه‌گیری: چنین به‌نظر می‌رسد که مداخلات مبتنی بر وب، پیامدهای مطلوبی به‌همراه خواهند داشت تنها به شرطی که از راهبردهای مناسب پژوهش‌های الکترونیکی، بیشتر استفاده شود.
محمد جعفر محمودی، سودابه اعلاتاب، فرشاد شریفی، فرهنگ درخشان، حسین فخرزاده،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده

مقدمه: سندرم متابولیک شامل مجموعه‌ای از اختلالاتی است که خطر بیماری‌های قلبی- عروقی و دیابت نوع دو را افزایش می‌دهد. در این مطالعه میزان اثربخشی مصرف اسیدهای چرب امگا 3 بر اجزای این سندرم مورد بررسی قرارگرفت. روش‌ها: این مطالعه یک مطالعه مداخله‌ای دوسو کور بود که بر روی 199 نفر از سالمندان آسایشگاه کهریزک تهران انجام گرفت. شرکت کنندگان به دو گروه دارو (100 نفر) و دارونما (99 نفر) تقسیم شدند. در گروه دارو، بیماران کپسول‌های حاوی180 میلی‌گرم EPA و 120 میلی‌گرم DHA و در گروه دارونما، دارونما را به‌مدت 6 ماه دریافت کردند. فشارخون، اندازه دور کمر، و پارامترهای خونی و همچنین سطح سرمی APO A1, APO B, hs-CRP, ESR , و انسولین در هر دو گروه در ابتدای مطالعه و پس از شش ماه بررسی شد. یافته‌ها: در گروه دارو 89 نفر و در گروه دارونما 87 بیمار مطالعه را به پایان رساندند. میانگین سنی افراد در دو گروه دارو و دارونما به ترتیب 96/9 ±13/74 و 70/8 ±17/75 سال بود. در گروه دارو، استفاده از امگا 3 توانست سطح فشارخون دیاستولیک(001/0P=) و همچنین میزان تری‌گلیسرید خون (01/0 P=) را به‌صورت معنی‌داری نسبت به گروه دارو نما کاهش دهد. اما در سایر پارامترهای اندازه‌گیری شده تغییر آماری ملاحظه نشد. نتیجه‌گیری: مصرف اسیدهای چرب امگا 3 با دوز استفاده شده در این مطالعه ممکن است که بتواند در بهبود علائم سندرم متابولیک در سالمندان کمک کننده باشد.
مریم اعلا، محمد رضا مهاجری تهرانی، قباد رمضانی، محمد رضا امینی، مریم ابویی راد، مهناز سنجری،
دوره 19، شماره 1 - ( 11-1398 )
چکیده

مقدمه: یکی از مشکلات رایج بیماران دیابتی، نوروپاتی محیطی است. و افزایش خطر ایجاد زخم پا و آمپوتاسیون از عوارض نوروپاتی دیابتی است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی مقایسه میزان بهبودی زخم پای دیابتی در درجات مختلف نوروپاتی است.
روش‌ها: این مطالعه از نوع گذشته‌نگر است که در یک بازه‌ی زمانی دو ساله از فروردین 1395 تا اسفند 1396 به‌صورت مقطعی با توجه به اطلاعات مندرج در پرونده بیماران مبتلا به دیابت دارای زخم پای نوروپاتیک مراجعه کننده به کلینیک شماره‌ی یک دیابت و بیماری‌های متابولیک پژوهشگاه علوم غدد دانشگاه علوم پزشکی تهران به بررسی شاخص‌های بهبودی زخم شامل مساحت، عمق و مدت زمان التیام پرداخته است. بر این اساس تغییر مساحت و عمق زخم بیماران طی مراجعات آنها در ماه‌های نخست، سوم و ششم ارزیابی و گزارش شد. داده‌های حاصل از مطالعه با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 مورد تحلیل آمار توصیفی و استنباطی قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج حاصل از بررسی پرونده بیماران مبتلا به زخم نوروپاتیک گویای آن بود جنس مذکر در مقطع سنی 56 تا 65 سال بیشترین فراوانی را داشتند. به علاوه غالب این بیماران مبتلا به دیابت نوع دو ( 79%) بودند. میزان بهبودی زخم که شاخص اندازه گیری آن مساحت و عمق زخم در سه دوره‌ی زمانی بوده در درجات مختلف نوروپاتی با همدیگر تفاوت داشت؛ در سطح خفیف نوروپاتی میزان مساحت و عمق زخم سریع‌تر کاهش یافته ولی در نوروپاتی شدید، مدت زمان بهبودی زخم  در دو شاخص مساحت و عمق زخم، طولانی‌تر بود. با افزایش مدت ابتلا به دیابت به همان نسبت بهبودی نیز زمان بر شده و نیز با بالا رفتن سن میزان بهبودی زخم نیز کاهش پیدا کرده است (001/0P-value =).
نتیجه گیری: شواهد نشان می‌دهد که شناسایی زودرس نوروپاتی می‌تواند باعث کاهش بروز زخم پای دیابتی و قطع عضو شود. با توجه به اینکه میزان بهبودی سایز و نیز عمق زخم در افراد دیابتی مبتلا به نوروپاتی شدید به کندی صورت می‌گیرد ضرروری است تا با انجام مداخلات مراقبتی و آموزشی پیشگیری مدار، از آسیب پا جلوگیری نمود.
مهناز سنجری، مریم اعلا، محمدرضا امینی، ندا مهرداد، محمدرضا مهاجری،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1398 )
چکیده

مقدمه: پای دیابتی یکی از عوارض دیابت است که بخش عمده‌ای از بیماران مبتلا به دیابت به آن مبتلا شده و هزینه‌های بسیاری را به خانواده و نظام ارائه خدمت در جامعه تحمیل می‌کند. هدف این مقاله مروری بیان خلاصه آخرین یافته‌های حوزه‌ی پای دیابتی بر اساس راهنماهای بالینی است.
روش ها: در این مطالعه مروری به منظور دستیابی به بهترین راهنمای بالینی در حوزه‌ی پای دیابتی با تعیین راهبرد جستجو و معیار‌های ورود و خروج تمام راهنماهای بالینی مرتبط در پایگاه‌ها و وب سایت‌های دستورالعمل‌های بالینی جستجو شدند. راهنماهای بالینی مرتبط با مراقبت پای دیابتی در بازه‌ی زمانی ژانویه  2000 تا ابتدای 2019 جستجو و بازیابی شد و برای انتخاب راهنمای بالینی منتخب توسط دو پژوهشگر به‌طور مجزا غربالگری شد.
یافته‌ها: براساس معیارهای مطالعه راهنمای بالینی کارگروه بین المللی پای دیابتی به‌عنوان کامل‌ترین راهنمای حوزه‌ی پای دیابتی انتخاب شد. در این مرور اصول اساسی پیشگیری و درمان مشکلات پا در بیماران مبتلا به دیابت به‌طور خلاصه در بخش‌های پیشگیری از بروز زخم‌های پا در بیماران مبتلا به دیابت در معرض خطر، پوشش پا و ابزار کاهنده‌ی فشار جهت پیشگیری و بهبود زخم پا در بیماران مبتلا به دیابت، تشخیص، پیش آگهی و درمان بیماری شریان محیطی در بیماران مبتلا به زخم‌های پای دیابتی، تشخیص و درمان عفونت‌های پا در بیماران مبتلا به دیابت و مداخلات به‌منظور ارتقاء بهبود زخم‌های مزمن پا در بیماران مبتلا به دیابت ارایه شده است.
نتیجه‌گیری: این خلاصه به مهم‌ترین نکات بخش‌های پیشگیری و درمان مشکلات پا در بیماران مبتلا به دیابت می‌پردازد. به تیم درمان توصیه می‌شود که کل راهنما را در هر موضوع جهت دستیابی به توصیه‌های جزئی‌تر و همچنین مرورهای سیستماتیک با بحث‌های جزئی‌تر در مورد شواهد مطالعه نمایند.
آزاده آل طاها، مریم اعلا، اکبر سلطانی، باقر لاریجانی،
دوره 20، شماره 1 - ( ویژه نامه گرامیداشت 25 سال فعالیت 1399 )
چکیده

مقدمه: در این مطالعه به شناسایی الگوهای به اشتراک‌گذاری اطلاعات بین مجلات پزشکی مبتنی بر شواهد برای تعیین حوزه‌های اصلی این حیطه و ارائه‌ی افق علمی برای بهبود نشر پژوهش‌های حوزه‌ی پزشکی مبتنی بر شواهد در ایران و شناسایی روند موضوعی حوزه‌ی پزشکی مبتنی بر شواهد مرکز پزشکی مبتنی بر شواهد پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداخته شده است.
روشها: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی-مقطعی با رویکرد علم‌سنجی است. جامعه‌ی آماری شامل 121 مدرکی است که در سال‌های 2004 تا 2019 در پایگاه داده‌ی Scopus نمایه شده‌اند، منتشر شده است. ترسیم شبکه‌ی هم‌رخدادی واژگان و شبکه‌های هم‌نویسندگی با کمک نرم‌افزار VOS Viewer انجام شد.
یافته‌ها: مجله‌ی دیابت و اختلالات متابولیک شامل مجموعه‌ی بزرگی از اطلاعات مربوط به پزشکی مبتنی بر شواهد است و مطالب آن به‌طور گسترده در بسیاری از مجلات در ایران ذکر شده است. بررسی شبکه‌ی همکاری نویسندگی مشترک نشان داد که از 121 مقاله در حوزه‌ی پزشکی مبتنی بر شواهد از 191 نویسنده، اکبر سلطانی بیشترین استناد را در پژوهش‌های حوزه‌ی پزشکی مبتنی بر شواهد دارد و به‌عنوان فردی پیشگام در این حوزه به شمار می‌روند. سهم علمی مجله‌ی دیابت و اختلالات متابولیک به پزشکی مبتنی بر شواهد در حوزه‌های کنترل و درمان بیماری است. مرکز تحقیقات پزشکی مبتنی بر شواهد بیشتر در زمینه‌هایی مانند آموزش، درمان و تحقیقات، طبابت بالینی مبتنی بر شواهد، سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد و بهبود استدلال بالینی و تفکر بالینی متمرکز شده است. در شبکه‌ی هم‌رخدادی واژگان، بیشترین تولیدات علمی در پوکی استخوان بود. مجله‌های اصلی که بیشترین انتشار را داشتند، مجله‌ی دیابت و اختلالات متابولیکی (GDMD) بود. پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم دارای مجموعه‌ای گسترده از مقالات مرتبط با پزشکی مبتنی بر شواهد است که به‌طور گسترده در 171 سازمان در ایران مورد استناد قرار گرفته‌اند.
نتیجهگیری: در بحث مشارکت علمی، شبکه‌ی هم‌نویسندگی پزشکی مبتنی بر شواهد در ایران شامل 191 نویسندهی اصلی، در 23 طبقه‌بندی مختلف موضوعی است، که نویسندگان هسته در این شبکه را اکبر سلطانی، باقر لاریجانی، شیرین حسنی رنجبر، آرش معیری، آرش حسین‌نژاد، ایرج نبی‌پور، رامین حشمت، حمیده موسی‌پور، آزاده آل‌طه، محبوبه خباز مافی‌نژاد تشکیل داده‌اند. همچنین حیطه‌های موضوعی تخصصی پزشکی مبتنی بر شواهد به‌طور گسترده‌ای به سایر زمینه‌های پزشکی مانند پوکی استخوان و چاقی مرتبط است که از طبابت بالینی مبتنی بر شواهد به مدیریت مبتنی بر شواهد تغییر کرده است.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb