جستجو در مقالات منتشر شده


۳۶ نتیجه برای امینی

شهین یاراحمدی، باقر لاریجانی، محمدحسن باستان‎حق، محمد پژوهی، فرزانه زاهدی، رضا برادرجلیلی، محمدرضا امینی، کاظم زنده‏ دل،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۰ )
چکیده

مقدمه: مطالعات مربوط به آثارمتابولیک روزه‏داری اسلامی در بیماران دچار دیابت نوع ۲ نتایج همسانی نداشته‏اند.
روشها: پنجاه و هفت داوطلب دچار بیماری دیابت نوع ۲ قبل از ماه رمضان و در روزهای ۱۴ و ۲۸ این ماه تحت ارزیابی‏های تن‏سنجی
(anthropometric) و بیوشیمیایی قرار گرفتند. نشانگرهای بیوشیمیایی با استفاده از روشهای آزمایشگاهی استاندارد اندازه‏گیری شدند. اندازه‏ گیریهای تن‏سنجی براساس معیارهای سازمان جهانی سلامت (WHO) انجام گردید. برای تحلیل آماری از روش آنالیز واریانس برای اندازه‏گیریهای تکرارشونده و آنالیز واریانس دوسویه فریدمن با بهره‏گیری از نرم‏افزار SPSS v۶ استفاده شد.
یافته‎ها: میزان دریافت روزانه کلسترول در همه بیماران افزایش یافت (۰۳/۰
p<). در خانمها شاخص توده بدن (BMI) افزایش یافت (۰۳/۰p<) اما در آقایان BMI و نسبت دور کمر به باسن هر دو کاهش نشان داد (۰۱/۰p<) . در طول مطالعه میزان فشار خون و غلظت‏های گلوکز ناشتا و فروکتوزآمین سرم تغییر نکرد. غلظت انسولین پلاسما
(۰۵/۰p<) و پپتید C (۰۱/۰p<) و مقاومت به انسولین (۰۱/۰p<) تنها در بیماران مذکر کاهش یافت. طی مطالعه، غلظتهای کلسترول تام و LDL در همه بیماران بطور معنی‏داری افزایش پیدا کرد.
نتیجه‏ گیری: در صورت آموزش تغذیه و تنظیم درست داروهای ضد دیابت خوراکی، روزه‏داری اسلامی متابولیسم کربوهیدرات‏ها یا حساسیت بافتها به انسولین را در بیماران دیابت نوع ۲ تغییر نمی‏دهد. به‎دلیل تغییرات ایجاد شده در رژیم غذایی و پاسخ بیوشیمیایی به بی‏غذایی (starvation)، وضعیت لیپیدهای خون به‎طور نامطلوبی تغییر می‏کند. اخصهای تن‎سنجی در مردان برخلاف زنان بهبود یافت که این ممکن است ناشی از کاهش فعالیت بدنی در خانمها باشد.


مسعود امینی، مهرداد حسین‌پور، گشتاسب‌ ستاری‌، ساسان‌ حقیقی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۰ )
چکیده

مقدمه‌: هرچند آزمون‌ تحمل‌ گلوکز خوراکی‌ به عنوان‌ استاندارد طلایی‌ جهت‌ تشخیص‌ دیابت‌ و اختلال‌ تحمل‌ گلوکز شناخته‌ می‌شود، ‌ انجام‌ آن‌ مشکل‌ است‌ و از نظر زمانی‌ وقت‌گیر می‌باشد. با توجه‌ به‌ مزیتهای‌ فراوان‌ هموگلوبین‌ گلیکوزیله‌ (HbA۱c)، در این‌ تحقیق‌ تلاش‌ شده‌ است‌ تا ارزش‌ استفاده‌ از این‌ معیار جهت‌ غربالگری‌ و تشخیص‌ دیابت‌ و اختلال‌ تحمل‌ گلوکز مورد بررسی‌ قرار گیرد.
روشها: در یک‌ مطالعه‌ مقطعی‌، ۴۹۷ فرد ارجاع‌شده‌ جهت‌ انجام‌ آزمون‌ تحمل‌ گلوکز خوراکی‌، همزمان‌ از جهت‌ میزان‌ HbA۱c مورد بررسی‌ قرار گرفتند. پس‌ از تعیین‌ موارد دیابتی‌، اختلال‌ تحمل‌ گلوکز (IGT) و نرمال‌ (بر مبنای‌ معیار سازمان‌ جهانی سلامت‌‌) حساسیت‌ و ویژگی‌ نقاط‌ قطع‌ برابر با میانگین‌ HbA۱c (در افراد نرمال‌) به‌علاوه‌ یک‌، دو، سه‌ و چهار انحراف‌ معیار جهت‌ تشخیص‌ موارد دیابتی‌، IGT و مجموع‌ دو گروه‌ یادشده‌ بررسی‌ و منحنی‌های‌ ROC ترسیم‌ گردید. جهت‌ سنجش‌ اختلاف‌ سطح‌ HbA۱c در گروههای‌ مختلف‌ از آزمون‌ t غیرزوج‌ و آنالیز واریانس‌ استفاده‌ گردید. در تمامی‌ موارد ۰۵/۰ P< معنی‌دار تلقی‌ شد.
یافته‌ها‌: میانگین‌ HbA۱c در گروههای‌ بیماران‌ دیابتی‌، IGT، مجموع‌ دو گروه‌ یاد شده‌ و افراد نرمال‌ به ترتیب‌ برابر با ۵/۱±۲/۹، ۸/۰±۹/۷، ۳/۱±۴/۸ و ۷/۰±۸/۶ درصد بود که‌ اختلافات‌ مشاهده‌ شده‌ بین‌ تمامی‌ گروهها با مقادیر
۰۰۰/۰= p معنی‌دار بود. پس‌ از بررسی‌ نتایج‌ و منحنی‌های ROC مشخص‌ گردید که‌ نقطه‌ قطع‌ ۵/۷ (میانگین‌ + یک‌ انحراف‌ معیار) در مجموع‌ از مناسب ترین‌ حساسیت‌ (۵۳/۹۷ برای شناسایی بیماران‌ دیابتی‌، ۳۷/۶۶برای‌ شناسایی موارد IGT‌ و ۲۲/۸۰ برای‌ شناسایی‌مجموع‌ دو گروه‌ یادشده‌) و ویژگی‌ (۸/۷۳ برای شناسایی بیماران‌ دیابتی‌، ۴۴/۶۹ برای‌ شناسایی موارد IGT‌ و۶۶/۸۶ برای‌ شناسایی‌مجموع‌ دو گروه‌ یادشده) برخوردار می‌باشد.
نتیجه‎گیری: سطح‌ هموگلوبین A۱c برابر با ۵/۷ درصد، می‌تواند معیاری‌ حساس‌ با ویژگی‌ مناسب‌ جهت‌ غربالگری‌ به ویژه‌ در رابطه‌ با مجموع‌ بیماران‌ دیابتی‌ + IGT و بیماران‌ دیابتی‌ (به تنهایی‌) محسوب‌ گردد. لذا پیشنهاد می‌شود با انجام‌ تحقیقات‌ مشابه‌ در سطح‌ کشوری‌، ارزش‌ این‌ روش‌ برای‌ غربالگری‌ موارد دیابت‌ و IGT مورد بررسی‌ بیشتری‌ قرار گیرد.


مسعود امینی، مریم‌ محمدی‌، مهرداد حسین‌پور،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۱ )
چکیده

مقدمه: در این‌ مطالعه‌، میانگین‌ مقادیر هموگلوبین‌ گلیکوزیله‌ در بیماران‌ مبتلا به‌ پرفشاری خون‌ اولیه‌ در مقایسه‌ با افراد گروه‌ شاهد‌ بررسی‌ می‌شود.
روشها: هفتاد بیمار غیردیابتی‌ مبتلا به‌ ‌ پرفشاری خون‌ اولیه‌ انتخاب‌ گردیده‌ و با افراد گروه‌ شاهد‌ (۱۴۰ نفر) که‌ سابقه‌ بیماری‌ خاصی‌ را نداشتند مقایسه‌ شدند. کلیه‌ افرادی‌ که‌ سابقه‌ بیماریهای‌ متابولیک‌، کم‌ خونی‌، بیماریهای‌ کلیوی‌، طحال‌برداری‌ و آبستنی‌ داشته‌ یا از داروی‌ خاصی‌ استفاده‌ می‌کردند، از مطالعه‌ خارج‌ شدند. از افراد هر دو گروه‌ نمونه‌ خونی‌ تهیه‌ و سریعا" به‌ آزمایشگاه‌ مرکز تحقیقات‌ غدد و متابولیسم‌ منتقل‌ گردید. در آزمایشگاه‌ پارامترهای‌ قند خون‌ ناشتا و هموگلوبین‌ گلیکوزیله‌ (با روش‌ کالریمتری‌ با اسیدتیوباربیتوریک‌) اندازه‌گیری‌ شد. برای‌ مقایسه‌ میانگین‌ متغیرهای‌ مورد مطالعه‌ از آزمون‌ t غیر زوج‌ استفاده‌ شد. در این‌ مطالعه‌ مقادیر p کمتر از ۰۵/۰ معنی‌دار تلقی‌ گردید.
یافته‎ها‌ : میانگین‌ قند ناشتا در گروه‌ مورد ۱/۱۶±۰۷/۱۰۳ میلی‌گرم‌ در دسی‌لیتر و در گروه‌ شاهد‌ ۷±۹۲ میلی‌گرم‌ در دسی‌لیتر بود (۰۵/۰ p< ). میانگین‌ هموگلوبین‌ گلیکوزیله‌ در گروه‌ مورد ۷۸/۰‏± ۳۸/۷% و در گروه‌ شاهد‌ ۸۵/۰‏±۵/۶ درصد بود (۰۵/۰ p<).
نتیجه‌گیری‌: نتایج‌ این‌ مطالعه‌ نشان‌ می‌دهد که‌ در بیماران‌ مبتلا به‌ پرفشاری خون‌ اولیه،‌ مقادیر هموگلوبین‌ گلیکوزیله‌ بالاتر از گروه‌ شاهد‌ است‌ .


باقر لاریجانی، مژگان سنجری، فرزانه زاهدی، رضا برادر جلیلی، محمدرضا امینی، ایمان رحیمی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۱ )
چکیده

مقدمه: اختلاف نظرهایی در باره اثر روزه داری در ماه مبارک رمضان بر غلظت سرمی گلوکز ناشتا (بدون تغییر، افزایش خفیف، کاهش خفیف) وجود دارد. این مطالعه به‎منظور تعیین اثر روزه‎داری در ماه مبارک رمضان بر غلظت گلوکز سرمی ناشتا در بالغین سالم انجام می‎شود.
روشها: مطالعه از نوع نیمه‎تجربی (قبل و بعد) بر روی ۱۱۵ داوطلب سالم (۶۷ مرد و ۴۸ زن) که حداقل ۲۵ روز در ماه روزه‏دار بوده‏اند صورت پذیرفت. نمونه‏ گیری از خون یک هفته پیش از شروع ماه رمضان در ساعت ۷ صبح (پس از ۸ ساعت ناشتایی)، روز ۱۴ و ۲۸ ماه رمضان (یک ساعت پیش از غروب آفتاب) انجام شد. مدت زمان روزه‏داری
۵/۰۵/۱۱ ساعت بود. سنجش گلوکز پلاسما توسط روش آنزیمی بوده و تحلیل آماری داده‏ها توسط paired t-test وآنالیز واریانس با کمک نرم‏افزار SPSS نسخه ۱۰,۰ به‎عمل آمد.
یافته‎ها: غلظت سرمی گلوکز ناشتا از mg/dl۰/۹۴/۸۸ به mg/dl۳/۱۵۴/۷۵ در روز ۱۴ و به mg/dl۷/۷۹/۶۲
(۰۰۱/۰p<) در پایان ماه رمضان کاهش یافت. تغییرات غلظت هم در مردان (mg/dl۸/۸۵/۸۷ به mg/dl۴/۶۸/۶۰) (۰۰۱/۰p<) و هم در زنان (mg/dl۳/۹۷/۸۹ به mg/dl۴/۸۷/۶۵) (۰۰۱/۰p<) مشاهده شد. کاهش کالری دریافتی نیز در تمام افراد مشاهده گردید (۰۰۱/۰p<) و تغییرات آن رابطه مستقیمی با کاهش گلوکز در تمام جمعیت مورد مطالعه داشت (۰۱/۰p<).
نتیجه‎گیری: غلظت سرمی گلوکز ناشتا به‎دنبال روزه‏داری در ماه رمضان کاهش می‏یابد و این تغییرات با کاهش کالری دریافتی نیز همراه هستند. به‎نظر نمی‎رسد که روزه‏داری در ماه مبارک رمضان عوارض ناخواسته جدی بر قندخون در افراد سالم داشته باشد.


حسن صفایی، مسعود امینی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۸۳ )
چکیده

مقدمه: افراد دیابتی بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای قلبی- عروقی هستند و پیش آگهی نامطلوب تری دارند. این مطالعه به‌منظور بررسی شیوع عوامل خطرزای بیماریهای قلبی- عروقی در جمعیت دیابتی شناخته شده نوع ۲ انجام شده است.
روشها: در یک مطالعه مقطعی به روش نمونه‌گیری آسان، ۱۱۵۰ بیمار دیابتی شناخته شده نوع ۲ پس از معاینه بالینی و ثبت مشخصات از نظر اختلالات چربی خون، پرفشاری خون، چاقی، پروتئینوری و استعمال دخانیات مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: بیماران مورد مطالعه شامل تعداد ۳۴۵ نفر مرد (۹/۲۹%) و ۸۰۶ نفر زن (۱/۷۰%) بودند. میانگین قند خون ناشتا mg/dl ۴/۵۳± ۶/۱۶۵، ۵/۱± ۲/۹= HbA۱c و مدت ابتلا به دیابت ۷/۵±۲/۱۰ سال بوده است. درصد بیماران زن دارای سه عامل خطرزا نسبت به مردان به‌طور مشخص بیشتر بود (۷/۵۰% در مقابل ۵/۳۳%؛ ۰۰۱/۰P<). هیپرکلسترولمی در بیماران زن شایعتر بود که ۵/۱۹% مردان و ۲/۵۰% زنان (۰۰۱/۰P< ) را شامل می‌شـد. همچنین شیـوع چاقـی در بیماران زن بیشتر بود (۶/۱۳% مردان ، ۸/۳۰% زنان؛ ۰۰۱/۰ P<). ۶/۵۶% بیماران پرفشاری خون و ۳/۲۹% آنها پروتئینوری داشتند (۶/۲۵% مردان و ۶/۲۱% زنان) و ۱۷% بیماران سیگاری بودند که اکثریت با مردان بود.
نتیجه‌گیری: شیوع بسیار بالای عوامل خطرزای قلبی- عروقی در بیماران دیابتی قابل ملاحظه می‌باشد و ضروری است کنترل قند خون و سایر عوامل خطرزای قلبی برای کاهش عوارض و جلوگیری از پیشرفت آنها مد نظر قرار گیرد.


اعظم تیموری، ژیلا بهروز، مسعود امینی،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۳ )
چکیده

مقدمه: پرفشاری خون و اختلالات چربی خون در بیماران دیابتی نوع ۲ شیوع بالایی دارد . شیوع بالای بیماری قلبی - عروقی در بیماران د یابتی تا حدودی ، بستگی به این دو عامل خطر دارد . این مطالعه به منظور بررسی شیوع پرفشاری خون و اختلالات چربی خون در بیماران دیابتی نوع ۲ تازه تشخیص داده شده در اصفهان، انجام گردید.
روشها :
در این مطالعه مقطعی ۳۱۰ نفر بیمار دیابتی تازه تشخیص داده شده نوع ۲ مراجعه کننده به مرکزتحقیقات غدد و HbA۱c متابولیسم اصفهان در طی سالهای ۸۲ ۱۳۸۰ تحت بررسی قرار گرفتند . قد، وزن، فشار خون، چربی های پلاسما و این افراد اندازه گیری شد. ۲۸/۴±۴/ انحراف معیار ۶۲ ± BMI ۴۸ سال بود . میانگین ±۹/ یافته ها : میانگین سنی ± انحراف معیار افراد تحت مطالعه ۸۳ ۶۱ %، هیپرتری گلیسریدمی در / ۳۲ % از این افراد فشار خون بالا داشتند . هیپرکلسترولمی در ۳ / کیلوگرم بر مترمربع بود . ۹ ۶۷ % از این افراد دیده شد. / پایین در ۸ HDL ۷۷ % و / بالا در ۳ LDL ،%۶۱/۶ ،۷۰/۰۲±۱۴/۰۲ mmHg ۱۱۹/۰۸±۱۶/۵۹ ، فشار خون دیاستولیک mmHg میانگین ± انحراف معیار برای فشار خون سیستولیک mg/dl HDL ۱۲۴/۷۳±۳۱/۴۵ و mg/dl LDL ، ۲۰۷/۴۶±۱۰۵/۶۷ mg/dl ۲۱۶/۱۰±۴۳/۶۵ ، تری گلیسرید mg/dl کلسترول تام ۴۳/۱۱±۹/۲۹ محاسبه گردید. نتیجه گیری : پرفشاری خون و اختلالات چربی خون در بیماران دیابتی تازه تشخیص داده شده نوع ۲، شیوع بالایی دارد . این موضوع، اهمیت مداخله زودرس تشخیصی درمانی برای این دو عامل خطر را در بیماران دیابتی مشخص م یکند.
اعظم‌السادات طباطبایی، نگار حری، محبوبه فرمانی، ساسان حقیقی، بدرالملوک فرقانی، مسعود امینی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۸۳ )
چکیده

یبوست‌ شایع‌ترین‌ علامت‌ گوارشی‌ در دیابت‌ است‌. اریترومایسین‌ آگونیست‌ هورمون‌ گوارشی‌ موتیلین‌ می‌باشد که‌ می‌تواند اثرات‌ این‌ هورمون‌ را در تحریک‌ حرکات‌ روده‌ و ترشح‌ انسولین‌ تقلید نماید.در این‌ مطالعه تلاش گردیده که‌ با توجه‌ به‌ خواص‌ اریترومایسین‌، اثرات‌ آن‌ در بهبودی‌ علایم‌ یبوست‌ و کنترل‌ بهتر قند خون‌ مورد بررسی‌ قرار گرفته‌ و با متوکلوپرامید مقایسه‌ گردد.
روش‌ها: در یک کارآزمایی بالینی ۳ ماهه بر روی بیماران دیابتی نوع ۲ مبتلا به یبوست، ۲۴ بیمارتحت درمان با اریترومایسین (۴۰۰ میلی‌گرم قبل از خواب) و ۱۵ بیمارتحت درمان با متوکلوپرامید (mg۱۰ میلی‌گرم سه بار در روز قبل از غذا ) قرار گرفتند. آزمایش‌های‌ قند خون ناشتا و دو ساعت بعد در شروع‌ طرح‌ و هریک‌ ماه‌ یک‌بار، تا سه‌ ماه‌ و HbA۱c در شروع‌ و پایان‌ مطالعه‌ اندازه‌گیری‌ و مقایسه گردیدند. شدت‌ یبوست‌ براساس‌ تعداد دفعات‌ اجابت‌ مزاج‌ در هفته،‌ در هر ماه‌ از بیماران‌ سؤال‌ شد و فرم‌های‌ مربوطه‌ جهت بررسی بهبود وضعیت یبوست تکمیل‌ گردید.
یافته‌ها: در گروه‌ تحت‌ درمان‌ با اریترومایسین‌ قند خون‌ دو ساعت‌ بعد از غذا کاهش‌ پیدا نمود (از۰/۴۷±۷/۹۹ به ۳/۴۶±۰/۱۷۴ و ۰۱/۰=P ). یبوست‌ در هر دو گروه‌ بهبودی‌ چشمگیری‌ داشت‌ (۰=P).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد که‌ در بیماران‌ دیابتی‌ تیپ‌ ۲ مبتلا به‌ یبوست،‌ مصرف‌ اریترومایسین‌ به‌ میزان‌ ۴۰۰ میلی‌ گرم‌ قبل‌ از خواب‌ نه‌ تنها سبب‌ بهبودی‌ در یبوست‌ می‌شود بلکه‌ کنترل‌ بهتر قند خون‌ را نیز به‌ همراه‌ دارد.


مهناز لنکرانی، ندا ولی‌زاده، رامین حشمت، علیرضا شفایی، محمدرضا امینی، معصومه نوری، اشرف آل‌یاسین، باقر لاریجانی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۸۳ )
چکیده

سندرم تخمدان ﭘﻠﻲکیستیک ((PCOS شایع‌ترین ﺁندوکرینوﭘﺎتی در زنان و شایع‌ترین علت نازایی ناشی از عدم تخمک ﮔذاری می باشد. زنان مبتلا به این بیماری به غیر از علایم شایعی ماننداختلالات قاعدﮔﻰ، هیرسوتیسم و نازایی در معرض عوارض جدی شامل افزایش خطر سرطان ﺁندومتر و ﭘﺴﺘﺎن، دیسﻟﻴﭙﻴدمی، ﻫﻴﭙﺮتانسیون وبیماری‌های قلبی وعروقی ودیابت می باشند.باتوجه به اهمیت عوارض درازمدت این بیماری، در این مطالعه برﺁن شدیم که وضعیت دموﮔﺮافیک،بالینی واختلالات متابولیک را با تأکید بر ﭘﺮوفایل ﭼﺮبی، قند خون ناشتا و هورمون‌ها در زنان مبتلا به این سندرم نشان دهیم.
روش‌ها:درطی یک مطالعه مورد- شاهد، جمعیت بیماران مبتلابه PCOS ازبین زنان مراجعه کننده به درماﻧﮕﺎه فوق تخصصی غدد یا درماﻧﮕﺎه تخصصی زنان که در طیف سنی ۱۵-۴۰سال بودند انتخاب شدند.به ازای هربیمار، یک نفر ﺯن سالم انتخاب گردید .تشخیص PCOS طبق تعریفNIH درسال۱۹۹۰و برﭘﺎیه علایم بالینی اختلالات تخمک گذاری بصورت آمنوره ,اﻟﻴﮕومنوره ویا نازایی وعلایم آزماﻳﺸﮕﺎهی یا بالینی ﻫﻴﭙﺮآندروﮊنیسم,نظیرهیرسوتیسم یا آکنه و رد علل دﻳﮕﺮداده شد. در کلیه بیماران وﮔﺮوه شاهدشرح حال مناسب تهیه ومعاینه بالینی صورت ﮔﺮفت.فشارخون، قد، وزن، دورکمر، دورباسن، شدت هیرسوتیسم، آکنه و دﻳﮕﺮنشانه ها تعیین وثبت ﮔﺮدید.بعداز۱۲-۱۴ساعت ناشتابودن نمونه خون برای آزمایش‌های FBS، تریﮔﻠﻴﺴﻴﺮید، کلسترول، LDL ، HDL و آزمایش‌های هورمونی نظیر ﭘﺮولاکتین، ۱۷-هیدروکسی ﭘﺮوﮊسترون ,تستوسترون تام،DHEA-S وTSH ارسال شد. تشخیص دیس ﻟﻴﭙﻴﺪمی برﭘﺎﻳﻪدستورالعملNCEPصورت ﮔﺮفت. جهت بررسی آماری از آزمون‌های T test وMann_whitneyU برای متغیرهای کمی و از آزمون‌های Fisher Exact و Chi-squareبرای متغیرهای کیفی استفاده شد.
یافته‌ها:سن بیماران از۱۵تا۳۶سال(۲۶/۵±۷۵/۲۳)وسنﮔﺮوه شاهداز۱۹تا ۴۰سال(۴۰/۵± ۴۹/۲۴) بود.میاﻧﮕﻴﻦشاخص توده بدن (BMI)در بیماران۳۲/۵±۹۳/۲۴ کیلوﮔﺮم برمتر مربع ودرﮔﺮوه شاهد۵۶/۲±۵۶/۲۱بود. میاﻧﮕﻴﻦ فشارخون دیاستولیک درﮔﺮوه بیماران بطورمعنی‌داری بیشتر از ﮔﺮوه شاهد بود. شایع‌ترین تظاهر بیماری، هیرسوتیسم(۷/۷۲%) وپس ازآن الیگومنوره (۱/۶۹%) بود.میانگین سطح سرمی تری گلیسیریددرگروه بیماران بطورمعنی‌داری بیشتر از گروه شاهد بود ولی از نظر میانگین سطحFBS ، LDL، Chol.وHDL تفاوت آماری معنی‌داری بین دوگروه وجود نداشت. شیوع تری‌گلیسیرید بالا(≥۲۰۰mg/dl)،کلسترول بالا(≥۲۰۰mg/dl )، LDL بالا (≥۱۳۰mg/dl) در بیماران بطور معنی‌داری بیشتر از گروه شاهد بود ولی از نظر HDL <۳۵ بین دو گروه تفاوت معنی‌داری یافت نشد. درگروه بیماران چاق، شیوع تری‌گلیسیرید و کلسترول بالا به‌طور معنی‌داری بیشتر از مبتلایان غیر چاق بود درحالی‌که درموردLDL وHDL غیرطبیعی این تفاوت معنی‌داری نبود. از نظر شیوع اختلال گلوکز ناشتا، بین گروه بیماران و گروه شاهد تفاوت آماری معنی‌داری یافت نشد. میانگین سطح سرمی تستوسترون تام درگروه بیماران به‌طور معنی‌داری بیشتر از گروه شاهد بود. از نظر مقادیر DHEA-S، ۱۷هیدروکسی پروژسترون ،پرولاکتین و TSHاختلاف بین دو گروه معنی دار نبود.
نتیجه‌گیری: شیوع چاقی ودیس لیپیدمی در مبتلایان به PCOSبیشتر از زنان سالم می‌باشد. همچنین مبتلایان چاق نسبت به افراد غیرچاق بیشتر در معرض خطر دیس‌لیپیدمی هستند؛ لذا رفتار درمانی برای چاقی یک جزءاصلی راهبرد درمانی می‌باشد. لازمست که خطرات پیدایش دیابت ،دیس لیپیدمی وفشارخون به بیماران گوشزدشده و در بیماران ﭼﺎﻕ در رابطه با اهمیت تغییرشیوه زندگی، رژیم غذایی و ورزش با بیماران صحبت شودودرصورت لزوم درمان دارویی اختصاصی برای هرکدام ازحالات فوق شروع شود. دراین مطالعه قند پلاسمای ناشتا در دو گروه تفاوت قابل ملاحظه ای نداشت وممکنست با روش آزمون تحمل گلوکزخوراکی بهتر بتوان اختلالات تحمل گلوکز را در زنان مبتلا به PCOS نشان داد. جهت غرباﻟﮕﺮی ازنظردیس ﻟﻴﭙﻴﺪمی نیزاندازه ﮔﻴﺮیﭘﺮوفایل ﻟﻴﭙﻴﺪ در وضعیت ناشتا درکلیه بیماران اندیکاسیون دارد.


سیدمحمد محمدی، مژگان کاویانی، اشرف امین الرعایا، حسن رضوانیان، علی کچویی، مسعود امینی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۸۴ )
چکیده

هیپرهموسیستیینمی با اختلال در عملکرد سلول‌های اندوتلیال عروق ممکن است باعث افزایش فشار خون شود. هدف از این مطالعه تعیین رابطه بین سطح هموسیستیین پلاسما و فشار خون در بیماران دیابتی نوع ۲ تازه تشخیص داده شده بود.
روش‌ها : در یک مطالعه مقطعی، ۴۶ بیمار دیابتی نوع ۲ تازه تشخیص داده شده به روش آسان انتخاب شدند. پس از معاینه بالینی، فشار خون تمامی افراد در دو روز متوالی و در دو نوبت به فاصله نیم ساعت اندازه‌گیری و میانگین فشار خون‌هـا ثبت شد. نمونه خون جهت آزمـایش گلوکز ناشتای پلاسما، HbA۱c، هموسیستیـین (Hcy)، کراتینین، کلسترول تـام، HDL-C و تری گلیسرید گرفته شد. سپس رابطه بین میانگین غلظت Hcy و فشار خون سیستولی و دیاستولی افراد با استفـاده از ضریب همبستـگی پیرسون تعیین گردید. بیمـاران براساس سطح هموسیستیـین پلاسمـا به ۳ گروه با μmol/l ۱۰< Hcy ، μmol/l۱۵ Hcy <  ۱۰ و μmol/l ۱۵≥ Hcy تقسیم شدند. سپس میانگین فشار خون سیستولی و دیاستولی بین این گروه‌ها با استفاده از ANOVA یک طرفه و آزمون Tuckey- HSD مقایسه شد.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار غلظت هموسیستیینμmol/l (۸/۶)۲/۱۲ و میانگین و انحراف معیار فشار خون سیستولی و دیاستولی به ترتیب (۱/۱۸)۸/۱۲۸ و (۹) ۳/۸۲ میلی‌متر جیوه بود. بین سطح هموسیستیین پلاسما و فشار خون سیستولی (۰۱/۰< Pو ۳۹/۰=r) و دیاستولی (۰۱/۰P< و ۴۴/۰= r) رابطه معنی‌دار وجود داشت. میـانگین فشـار خون سیستولی و دیاستولی بیماران با μmol/l ۱۵≥ Hcy به ترتیب (۷/۱۷)۵/۱۵۲ و (۵/۲۷)۸/۹۱ میلیمتر جیوه بود که بالاتر از بیماران در دو گروه دیگر بود (۰۰۱/۰P<). بین سطح هموسیستیین پلاسما با FPG ، HbA۱c، و لیپیدهای سرم رابطه‌ای وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: در بیماران دیابتی نوع ۲ تازه تشخیص داده شده، بین سطح هموسیستیین پلاسما و فشار خون سیستولی و دیاستولی رابطه معنی‌دار وجود دارد. بیماران با هیپرهموسیستینمی فشار خون بالاتری دارند.


حسن صفایی، مسعود امینی، ژیلا بهروز، اعظم تیموری،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۲-۱۳۸۵ )
چکیده

رتینوپاتی یکی از عوارض دیابت بوده و شیوع آن قویاً با طول مدت بیماری و نحوه کنترل آن ارتباط دارد. با وجود این رابطه ، مطالعات انجام شده، شیوع رتینوپاتی دیابتی را در بدو تشخیص بیماری۵ تا ۳۰ درصد گزارش نموده اند. با توجه به عوارض جبران ناپذیر حاصل از عارضه فوق، این مطالعه به منظور بررسی میزان شیوع رتینوپاتی بیماران دیابتی نوع ۲ و رابطه آن با سایر عوامل خطر در بیماران تازه تشخیص داده شده به انجام رسید.
روش‌ها :این مطالعه در فاصله سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳ بر روی تعداد۷۱۰ بیمار دیابتی تازه شناخته شده نوع ۲ در مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان به انجام رسید. بیمارانی که کمتر از یک سال از شروع بیماری آنها گذشته بود وارد مطالعه شدند. از بیماران ضمن معاینه بالینی و آزمایش‌های خون از نظر قندخون ناشتا ، هموگلوبین گلیکوزیله، چربی ها، اوره، کراتینین و ادرار ۲۴ ساعته از نظر آلبومین ، معاینه چشم از نظر وجود رتینوپاتی توسط متخصص چشم پزشک انجام گردید.
یافته‌ها: از بیماران مورد بررسی، تعداد ۲۸۶ نفرمرد و۴۲۴ نفر زن بودند. میانگین سنی و مدت ابتلای آنها به ترتیب ۸/۹± ۸/۴۸ سال (دامنه سنی۳۱ تا ۷۲ سال) و ۵/۴ ±۸/۶ ماه بود که از این تعداد ۹% مبتلا به رتینوپاتی بودند (۸/۹% مردان و ۵/۸ % زنان). در تجزیه وتحلیل نهایی با استفاده از رگرسیون لوجستیک، نمایه توده بدنی، فشار خون دیاستولی و آلبومین ادرار ۲۴ساعته به‌عنوان عوامل خطر تعیین کننده رتینوپاتی شناخته شدند.
بحث : با وجود آن‌که در این بررسی رتینوپاتی از شیوع متوسطی نسبت به سایر مطالعات بر خوردار بود. اما با توجه به عوارض و اختلالات ناتوان کننده حاصل از آن ، ضروری است تمام بیماران دیابتی نوع ۲ در بدو تشخیص از نظر رتینوپاتی مورد معاینه قرار گیرند.


نگار حری، محبوبه فرمانی، ساسان حقیقی، گشتاسب ستاری، زهرا پورنقشبند، مسعود امینی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۲-۱۳۸۵ )
چکیده

در مبتلایان به سندرم تخمدان پلی کیستیک(PCOS) احتمال وجود دیابت نوع ۲ و بیماری‌های قلبی ـ عروقی بیشتر است. با توجه به شیوع بالاتر PCOS در بیماران دیابتی نوع ۲ و اولویت استفاده از داروهای حساس‌کننده به انسولین در حضور این اختلال، شناسایی PCOS در بیماران دیابتی ضروری به نظر می‌رسد. این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع PCOS در بیماران دیابتی نوع ۲ به انجام رسیده است.
روش‌ها : ۱۵۷ زن مبتلا به دیابت نوع ۲ در سنین باروری از نظر معیارهای تشخیص PCOS بالینی، تأیید شده در ,۱۹۹۰ National Institute of Child Health and Human Development Conference of PCOS بررسی و به دو گروه مبتلا و غیرمبتلا تقسیم شدند. در دو گروه پرسشنامه وضعیت بارداری تکمیل شد. دور کمر، فشار خون، وزن و قد اندازه‌گیری و آزمایش‌های بیوشیمیایی در دو گروه و آزمایش‌های هورمونی در گروه PCOS انجام شد.
یافته‌ها : شیوع PCOS در این جامعه بالا و حدود (۴/۱۳ـ۵/۴ : ۹۵% CI) ۳/۸% بود. در گروه PCOS، دیابت به وضوح در سنین پایین‌تر آغاز شده و BMI و دور کمر به طور معنی‌داری بیشتر بود، کلسترول تام، HDL، LDL ،HbA۱c، تری‌گلیسرید و فشار خون در دو گروه تفاوتی نداشت.
نتیجه‌گیری : PCOS در جامعه دیابتی شیوع بالایی دارد. در بیماران دیابتی مبتلا به PCOS، احتمال دارد که مقاومت به انسولین بیشتر از گروه غیرمبتلا باشد بنابراین در این بیماران تکیه بیشتر بر کاهش مقاومت به انسولین می‌تواند در کنترل دقیق‌تر بیماری قند و بهبود وضعیت بیمار کمک کننده باشد.


حسن صفایی، مسعود امینی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده

مقدمه: میکروآلبومینوری، از علایم زودرس ابتلای کلیه و حاکی از پیشرفت به طرف نفروپاتی و افزایش خطر مرگ و میر در بیماران دیابتی می‌باشد. میکروآلبومینوری، مدت‌ها قبل از بروز نفروپاتی بالینی به وقوع می‌پیوندد و با تشخیص زود هنگام، امکان پیشگیری از پیشرفت آن به مراحل شدیدتر نفروپاتی وجود دارد. با توجه به اهمیت تشخیص نفروپاتی در مراحل اولیه و درمان به‌موقع ، این مطالعه به منظور تعیین بروز (انسیدانس) پنج ساله میکرو آلبومینوری و رابطه آن با سایر عوامل خطر در بیماران دیابتی نوع ۲ در جمعیت دیابتی اصفهان انجام شد.
روش‌ها : تعداد ۵۰۵ بیمار دیابتی نوع ۲ شامل ۲۲% مرد، از بین مراجعین به مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان در سال ۱۳۷۸ که آلبومین ادرار آنها طبیعی بود انتخاب و به‌مدت پنج سال پیگیری شدند. میانگین سن و مدت ابتلا به دیابت بیماران به ترتیب ۵/۹±۴/۵۷ و۷/۴±۲/۱۰ سال بود. بیماران در شروع مطالعه ضمن معاینه بالینی و ثبت مشخصات، از نظر نمایه توده بدنی ، قند خون ناشتا و بعد از غذا، هموگلوبین گلیکوزیله( HbA۱c) ، فشار خون ، لیپید پروفایل ، کراتینین سرم و آلبومین ادرار ۲۴ ساعته بررسی شدند. سپس بیماران هر سه ماه یک‌بار از نظر کنترل وزن، قند ،لیپید ، فشار خون و هر یک‌سال از نظر ادرار ۲۴ ساعته برای آلبومین بررسی شدند. در صورت دفع بیش از ۳۰ میلی‌گرم آلبومین در ادرار ۲۴ ساعته حداقل در دو نوبت آزمایش ، به‌عنوان میکروآلبومینوری در نظر گرفته شد. نتایج بدست آمده در پایان مطالعه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها : در طول مطالعه تعداد ۱۷۶ نفر از بیماران، دفع آلبومین غیر طبیعی در حد میکروآلبومینوری داشتند. انسیدانس میکروآلبومینوری۳/۸۲ در هزار « شخص- سال » بود (فاصله اطمینان ۹۵% ، ۳/۷۸ و۲/۸۶ ) . انسیدانس میکروآلبومینوری درمردان بیشتر از زنان بود ( به ترتیب ۴/۱۰۴ در برابر۲/۶۶ در هزار شخص- سال ، ۰۰۱/۰ P< ). میانگین مدت ابتلا به دیابت، هموگلوبین گلیکوزیله ، پرفشاری خون و کراتینین سرم در مدت مطالعه در افراد میکروآلبومینوری نسبت به نورموآلبومینوری بیشتر ، و این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود . میانگین سن، نمایه توده بدنی ، کلسترول و تری گلیسرید در دو گروه تفاوت نداشت . در تحلیل نهایی با استفاده از مدل رگرسیون ، مدت ابتلا به دیابت، هموگلوبین گلیکوزیله ، پر فشاری خون و ابتلا به رتینوپاتی به‌عنوان متغیرهای مستقل تعیین کننده آلبومینوری شناخته شدند.
نتیجه گیری : نتایج بدست آمده نشان می‌دهد که میکروآلبومینوری در جمعیت مورد مطالعه شایع و انسیدانس آن نسبت به سایر مطالعات انجام شده بیشتر می‌باشد. اندازه گیری مرسوم آلبومین ادرار برای تشخیص زود هنگام و درمان موثر میکروآلبومینوری و عوامل خطر همراه جهت جلوگیری از پیشرفت نفروپاتی حائز اهمیت است.


سهیلا امینی مقدم، محمدرضا مهاجری تهرانی، زهرا شعبان نژاد خاص، رامین حشمت، اشرف آل یاسین، باقر لاریجانی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۵ )
چکیده

مقدمه: پپتید- cمایع آمنیوتیک بیانگر میزان ترشح انسولین جنین است . شرایط هیپر انسولینمی جنین، سبب افزایش وزن موقع تولد واختلال تحمل گلوکز و چاقی درسنین بالاتر می شود.شیوع تولد نوزادان ماکروزوم در ایران ۱۰% می باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط پپتید-c و انسولین مایع آمنییوتیک با ماکروزومی نوزادان بود.
روش‌ها: این مطالعه به صورت مورد- شاهدی انجام شده است. ۱۰ نوزاد که در زمان تولد وزن بالای ۴۰۰۰ گرم داشتند، به عنوان گروه مورد در نظر گرفته شدند و ۲۸ نوزاد با وزن کمتر از ۴۰۰۰ گرم به عنوان گروه شاهد وارد مطالعه گردیدند. مادران نوزادان هر دو گروه از نظر میانگین سنی و تعداد زایمان و وزن قبل از بارداری اختلاف زیادی نداشتند. چنانچه شرکت کنندگان شرایط خروج از مطالعه را نداشتند، در هنگام زایمان حدود cc ۱۰ مایع آمنیوتیک طی آمنیوسنتز گرفته شد و همچنین از بند ناف جنین یا خون وریدی جنین وخون وریدی مادر جهت اندازه گیری انسولین و پپتید-c و گلوکز نمونه‌گیری به عمل آمد.
یافته‌ها: نوزادان ماکروزوم در مقایسه با گروه شاهد اختلاف معنی داری در پپتید
-c خون نوزاد (۰۴۴/۰=P)وخون مادر(۰۴۳/۰= P) داشتند. میزان انسولین در مادران نوزادان ماکروزوم و نوزادان ماکروزوم و مایع آمنیوتیک بالاتر از گروه شاهد بود ولی از نظر آماری معنی‌دار نبود. میزان پپتید-c در مایع آمنیوتیک نوزادان ماکروزوم نیز بالاتر از گروه شاهد بود.
نتیجه‌گیری : افزایش پپتید-c مایع آمنیوتیک، خون نوزاد وخون مادر، می‌تواند با افزایش وزن جنین ارتباط داشته باشد.


فرشته کلانتری، سیلوا هوسپیان، ساسان حقیقی، مسعود امینی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۲-۱۳۸۶ )
چکیده

هدف از این مطالعه بررسی شیوع عوامل خطر بیماری‌های قلبی عروقی در بیماران دیابتی نوع ۱مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان می باشد.
روش‌ها : در این مطالعه مقطعی، شیوع عوامل خطر بیماری‌های قلبی عروقی شامل دیس لیپیدمی، مصرف سیگار و پرفشاری خون در افراد دیابتی نوع یک ۳۰ـ۱۵ ساله مورد بررسی قرار گرفت. موارد mg/dl ۱۷۰> کلسترول ، mg/dl ۱۰۰ LDL< ، mg/dl ۳۵> HDL ، mg/dl ۱۵۰< TG، فشار خون سیستولیک کمتر از ۱۲۰ و دیاستولیک کمتر از ۸۰ میلی‌متر جیوه به عنوان حد مطلوب کنترل محسوب شدند.
یافته ها : در ۲۱۹ بیمار دیابتی نوع ۱ ( میانگین سنی ۳/۱۰ ۵/۲۲ سال ، زن/مرد=۱۲۰/۹۹)، میانگین کلسترول و HDL کلسترول در زنان(۹/۳۴۱۷۶،۱/۳۴۴/۴۶) بالاتر از مردان بود(۴/۳۲۹/۱۶۲،۱/۱۰۵/۴۱) (۰۵/۰P<). در کل جمعیت مورد مطالعه شیوع مصرف سیگار(۱۵ نفر ) ۹/۶%، هیپرکلسترولمی(۱۰۴نفر) ۴/۴۷%، ۱۰۰ HDL (۵۰نفر) ۸/۲۲%، هیپرتری گلیسریدمی(۴۰نفر) ۳/۱۸% و پرفشاری خون (۱۷نفر( ۷/۷% بود. در بررسی عوامل خطر به تفکیک جنس شیوع mg/dl۳۵HDL< در مردان وmg/dl ۱۷۰> کلسترول در زنان بیشتر بود (۰۵/۰P<).
نتیجه گیری : نظر به شیوع نسبتاً بالای عوامل خطر بیماری‌های قلبی عروقی در جمعیت دیابتی نوع ۱ اصفهان و نیز تعدیل پذیر بودن این فاکتورها، تلاش در جهت آموزش کنترل مطلوب دیابت، افزایش فعالیت بدنی و پیگیری مستمر این عوامل خطر در بیماران دیابتی نوع ۱ ضروری به نظر می‌رسد.


حسن صفایی، مسعود امینی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۲-۱۳۸۶ )
چکیده

بیماری‌های عروق قلبی شایع‌ترین علت مرگ و میر در بیماران دیابتی و دو تا سه برابر افراد غیر دیابتی است. کنترل شدید قند خون در این بیماران اثر اندکی بر کاهش خطر عوارض قلبی عروقی نشان داده است. در این رابطه وجود سایر عوامل خطر قلبی عروقی از جمله دیس لیپیدمی را بیش از افزایش قند خون موثر می دانند. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت درمان و کنترل چربیهای خون در بیماران دیابتی نوع ۲ به انجام رسیده است.
روش‌ها: در این مطالعه تعداد ۶۰۲ بیمار دیابتی نوع۲ که بطور منظم حداقل چهار بار در سال جهت کنترل قند خون به درمانگاه دیابت مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان مراجعه کرده بودند برای مدت پنج سال (۱۳۸۳-۱۳۷۹) مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران از نظر میزان خطر سطح چربی‌های خون در سه گروه ، با سطح مطلوب(Low risk ) ، مرزی(Moderate risk) و بالا (High risk) که بر اساس میانگین سطح چربی‌های خون در طول سال محاسبه شد ، ارزیابی شدند. بر اساس شاخص های استاندارد(معیار های ADA) سطح کنترل برای LDL کلسترول کمتر از ۱۰۰ ، تری گلیسرید کمتر از ۱۵۰ و HDL کلسترول برای مردان و زنان به ترتیب ، بیشتر از ۴۰ و ۵۰ میلی‌گرم درصد در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: در شروع مطالعه، میانگین سن بیماران۵/۹±۲/۵۲ و مدت دیابت۶/۴±۸/۶ سال و هموگلوبین گلیکوزیله ۷/۱±۲/۹% و شاخص توده بدنی ۲/۴±۴/۲۹ کیلوگرم بر مترمربع بود. ۴/۸۱% LDL کلسترول و ۷۱% تری گلیسرید بالا داشتند که به ترتیب ۸/۴۷% و ۶/۴۱% آنها در سطح خطر بالا بود. در ابتدا ۴/۱۲% از ترکیبات استاتین و ۵/۲۱% از فیبرات استفاده کرده بودند که در پایان به ترتیب به۴/۵۰ % و ۷/۱۴% رسیده بود. در افراد هیپر لیپیدمی سطح LDL کلسترول از ۸/۳۵±۸/۱۷۰ در شروع مطالعه به mg/dl۳۰±۱۱۹ در صد (۰۰۱/۰P< ) ، تری‌گلیسرید از ۱۲۶±۸/۲۷۳ به۹۷±۲/۲۲۵ (۰۰۴/۰=P) کاهش و HDL کلسترول از ۶/۱۰±۹/۴۳ به ۱/۱۴±۴/۴۸ (۶/۰P<) افزایش یافته بود. درصد تغییرات به ترتیب برابر ۸/۳۵%- ،۷/۱۷%- و ۳/۷%+ بود. بطور کلی در پایان پیگیری سطح LDL کلسترول در۳۰% و تری‌گلیسرید در ۳۷% بیمارانی که هیپرلیپیدمی داشتند به کنترل هدف رسیده بود.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد کیفیت کنترل چربی‌ها در بیماران مذکور نامطلوب است. با توجه به شیوع بالای هیپرلیپیدمی در افراد دیابتی که از عوامل مهم خطر ابتلا به عوارض قلبی عروقی در این بیماران می‌باشد، تشخیص و درمان دیس لیپیدمی تا دستیابی به کنترل مطلوب برای پیشگیری از بروز عوارض بعدی حائز اهمیت می‌باشد.




علی اکبر نجاتی صفا، باقر لاریجانی، بهنام شریعتی، همایون امینی، عادله رضاقلی زاده،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۶ )
چکیده

مقدمه: شیوع افسردگی در بیماران مبتلا به دیابت بیشتر از جمعیت عادی است و  بررسی های مختلف میزان آن را تا دو برابر افراد عادی اعلام کرده اند. کیفیت زندگی و کنترل متابولیک دو شاخص مهم در درمان دیابت محسوب می‌شوند. هدف ما در این مطالعه بررسی رابطه افسردگی و کنترل قند خون  و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به دیابت است.

روش‌ها: در این مطالعه ۱۰۰ بیمار مبتلا به دیابت به صورت پشت سرهم مورد بررسی قرار گرفتند. برای سنجش میزان افسردگی از خرده مقیاس افسردگی مقیاس اضطراب و افسردگی در بیمارستان(HADS-D)، برای سنجش کیفیت زندگی از فرم کوتاه شده پرسشنامه سازمان جهانی بهداشت برای کیفیت زندگی(WHOQOL-Bref) و برای سنجش کنترل متابولیک از HbA۱Cَ استفاده شد. همچنین متغیرهای جمعیت شناختی، مصرف سیگار، نوع دیابت، نمایه توده بدنی، مدت بیماری دیابت، وجود عوارض ، سابقه قبلی ابتلا به افسردگی و ابتلا به سایر بیماری‌های جسمی ثبت گردید.

یافته‌ها: بر اساس نمرات خرده مقیاسHADS-D ، ۲۸% از بیماران دارای افسردگی بالینی بودند.  میزان هموگلوبین گلیکوزیله با عوارض دیابت، رابطه معنی داری داشت. اما بین کنترل متابولیک و  افسردگی یا  سایر خرده مقیاس‌های کیفیت زندگی رابطه‌ معنی داری وجود نداشت. ارتباط بین افسردگی و کیفیت زندگی معکوس و معنی‌دار بود.

نتیجه گیری: با توجه به رابطه کیفیت زندگی و سلامت روانی و نیز شیوع بالای مسائل روانشناختی در بیماران مبتلا به دیابت، بهبود وضعیت سلامت روانی این بیماران می‌تواند منجر به بهبود کیفیت زندگی آنها شود. 


نجماهه محوری فر، مرضیه صادقی، لیلا آزادبخت، مریم زارع، احمد اسماعیل زاده، مسعود امینی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه: در بین بیماری‌های مزمن، سندرم متابولیک از جمله مواردی است که با بروز آن، خطر ابتلا به دیابت و بیماری‌های قلبی ـ عروقی افزایش می یابد. لذا هدف مطالعه حاضر، بررسی شیوع سندرم متابولیک و سایر عوامل خطر متابولیکی نظیر چاقی، پرفشاری خون، هیپرلیپیدمی و تاثیر آنها در خویشاوندان سالم درجه ۱ بیماران دیابتی نوع ۲ در اصفهان می‌باشد.

روش ها: این مطالعه  به روش مقطعی بر روی ۱۸۱۷ فرد ۵۵-۳۵ سال با سابقه خانوادگی درجه ۱ بیماران دیابتی نوع ۲ انجام گرفت. از افراد آزمایش‌های بیوشیمیایی و شاخص‌های تن سنجی طبق معیارهای استاندارد گرفته شد. افراد دیابتی، IFG و IGT از مطالعه خارج و ۹۵۲ نفر که سالم بودند در مطالعه باقی ماندند. تشخیص سندرم متابولیک طبق معیارهای NCEP-ATPIII، که عبارت است از وجود ۳ عامل یا بیشتر از موارد چاقی شکمی، پرفشاری خون، TG بالا، HDL پایین و FBS بالا انجام شد.

یافته‌ها: در این مطالعه، شیوع سندرم متابولیک در کل افراد ۷/۱۸ درصد (۳۴/۰-۳/۰ :۹۵%CI) برآورد شد. این شیوع در  زنان نسبت به مردان تفاوت چشمگیری نداشت. از اجزای سندرم متابولیک، فاکتور پرفشاری خون کمترین شیوع و HDL پایین و TG بالا بیشترین فراوانی را دارا بودند. شیوع TG بالا در مردان بیشتر از زنان بود (۰۵/۰P<). از عوامل خطر بیماری‌های قلبی عروقی، ۳۰-۲۵ =BMI بیشترین فراوانی را داشت.

نتیجه گیری: شیوع سندرم متابولیک، اجزاء آن و تمامی عوامل خطر متابولیکی در افراد سالم  با سابقه خانوادگی دیابت نوع ۲ نسبتاً‌ً بالا می باشد.


الهام فقیه ایمانی، مسعود امینی، غلامرضا بارانی، پروین مرادمند، پیمان ادیبی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه: اسکیزوفرنیا یک بیماری روانی است که ۶/۴-۴/۱ از هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت را مبتلا می‌سازد. برخی مطالعات به شیوع بیشتر سندرم متابولیک در این بیماران اشاره کرده‌اند. در مطالعه حاضر به بررسی شیوع این سندرم در نمونه‌ای از بیماران مبتلا به  اسکیزوفرنیا در ایران پرداخته‌ایم .
روش‌ها: مطالعه به صورت  مورد- شاهد بر روی ۱۰۰ بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا و ۱۰۰ فرد سالم انجام شد. شیوع کلی سندرم متابولیک و تک تک عوامل سندرم متابولیک (چاقی، پرفشاری خون و دیس لیپیدمی) مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز اطلاعات با استفاده از آزمون‌های  ANCOVA ، Chi-Square و نرم افزار SPSS انجام شد .

یافته‌ها: شیوع کلی سندرم متابولیک در بیماران مورد مطالعه ۱۸% و در افراد شاهد ۶/۵% بود (۰۵/۰ P<). در رابطه با دیابت اختلاف معنی‌داری بدست نیامد. ولی قند خون ناشتا در افراد بیمار به طور معنی‌داری بالاتر از افراد شاهد بود. همچنین متوسط دور کمر در بیماران بیش از افراد شاهد گزارش شد (۰۰۱/۰ P<) ولی در مورد سایر عوامل سندرم متابولیک نتایج معنی‌داری بدست نیامد .

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که شیوع سندرم متابولیک به عنوان عامل خطر بیماری‌های قلبی ـ عروقی در بیماران اسکیزوفرنیا بیشتر است و این یافته با مطالعات قبلی همخوانی دارد. لازم است قبل از شروع و حین درمان، بررسی‌هایی از این نظر بر روی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شود.


سمیه امینی، پروین امیری، باقر لاریجانی، مهسا محمدآملی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۸۷ )
چکیده

جهت پیشگیری از صرف وقت و هزینه برای جمع آوری  نمونه در طرح های تحقیقاتی ,بانک‌های DNA  و سرم در نقاط مختلف دنیا تشکیل شده است که راه اندازی بانک  DNA و سرم بیماران دیابتی در مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز در این راستا می باشد. لذا گزارشی از مراحل مختلف تشکیل این بانک در این مقاله ارائه می‌گردد.

پس از بررسی و مطالعه بر روی بانک‌های DNA در سراسر دنیا، مراحل ذیل جهت  تکنیک‌های قابل استفاده در ایران و بهینه سازی روش‌ها، با توجه به شرایط موجود مورد ارزیابی قرار گرفت :

۱- Sampling ,Handling  (کلیه مراحلی که قبل از ذخیره‌سازی نمونه، طی می‌شود)، ۲ -  Barcoding and Labeling ،۳ - Storage : ذخیره‌سازی نمونه‌ها و۴ - Validation :که با انجام یک مطالعه مقدماتی در درمانگاه دیابت، اعتبار طرح سنجیده می‌شود.

 از جمله اهداف مورد نظر در بانک‌های مختلف دنیا، در مرحله نخست, جمع آوری نمونه های متعدد با صرف هزینه کمتر, مطالعه بر روی عوامل ژنتیکی و نیز تعیین ارتباط بین یافته های بالینی و مطالعات ژنتیکی بیماران و در مرحله بعد , تبادل اطلاعات  در سطوح ملی و بین الملل است که با راه اندازی بانک      DNA و سرم بیماران دیابتی در مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم بیمارستان دکتر شریعتی، دستیابی به این اهداف میسر می گردد.


زهرا پورنقشبند، اسفندیار حیدریان، شیرین اعظم پناه، تاج الملوک امامی، پیوند امینی، مسعود امینی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه : هم اکنون دیابت مهمترین عامل ایجاد آسیب کلیوی، بیماری‌های قلبی ـ عروقی و مرگ و میر در بیماران دیابتی می‌باشد. این بیماران از خطر بالا برای ابتلای به کم خونی برخوردار هستند. یکی از عوامل ایجاد کم خونی، کاهش سطح اریتروپوئتین (Epo) در این بیماران است. مطالعات جامعی پیرامون تغییرات سطح سرمی Epo در طی مراحل بیماری دیابت نوع ۱ غیرآنمیک صورت نگرفته است. لذا هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه سطح اریتروپوئتین در بیماران دیابتی نوع ۱ غیرآنمیک با و بدون میکروآلبومینوری و افراد سالم بود.

روش‌ها :  این مطالعه به صورت مقطعی و به روش نمونه‌گیری آسان بر روی ۴۷ بیمار دیابتی نوع ۱ (شامل ۲۳ نفر دارای آلبومینوری و ۲۴ نفر بدون آلبومینوری) و  ۲۵ فرد سالم انجام گرفت. Epo به روش رادیو ایمنواسی و هموگلوبین (Hb )، هماتوکریت(Hct )، کراتینین (Cr)، BUN و آلبومین ادرار با دستگاه اتوآنالیزور تعیین مقدار شدند.

یافته‌ها :نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که سطح سرمی Epo بطور معنی‌داری در بیماران دیابتی با و بدون میکروآلبومینوری نسبت به افراد شاهد افزایش یافته بود (۰۵/۰ P<). هر چند در گروه‌ دیابتی بدون میکروآلبومینوری سطح سرمی Epoنسبت به گروه با میکروآلبومینوری بالاتر بود ولی تفاوت مشاهده شده معنی دار نبود (۰۵/۰ P>).

نتیجه‌گیری : در بیماران دیابتی نوع۱ غیرآنمیک با و بدون میکروآلبومینوری ، یک افزایش اولیه Epo نسبت به افراد سالم رخ می‌دهد.



صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb