9 نتیجه برای اکبری
باقر لاریجانی، سید سجاد محسنی صالحی، شیرین ایرانی، مرجان اکبری کامرانی، نسیم شیخ بهایی، احمد سجادی، سید ناصر استاد،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده
مقدمه: مطالعات متعددی جهت بررسی پیوند پانکراس به عنوان روشی نسبتاً قطعی در درمان دیابت نوع1 انجام میشوند .از آنجاکه میزان حیات جزایر برای پروگنوز پیوند مهم میباشد، در مطالعه حاضر مراحل لازم برای تهیه جزایر سلولی جهت پیوند در رت، انجام شده است. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی میزان حیات مجموعه جزایر بدست آمده در روزهای مختلف و در نهایت پیشنهاد زمان مناسب جهت پیوند میباشد.
روشها:پانکراس رت جدا شده، بعد از
Chopping، توسط کلاژنازV برای مدت20 دقیقه در دمای C 37 C37ْ هضم شده و 3 بار سانتریفوژ شد.
سپس جزایر زیر میکروسکوپ جدا شده و در محیط کشت RPMI1640 در دمای Cْ37 ، برای 6 روز انکوبه شدند. هر Well حاوی 45-35 جزیره بود. میزان حیات جزایر پانکراس با ارزیابی میزان رنگ پذیری آنها با Acridine Orange / Propiodine Iodide و بررسی زیر میکروسکوپ فلورسنت تعیین گردید که در ساعتهای 0 ، 24 ، 48 و روزهای 3 و 5 و 6 انجام پذیرفت.
یافتهها: میزان حیات پس از انکوباسیون به تدریج افزایش مییابد تا به حداکثر میزان خود در روز دوم میرسد. پس از آن میزان حیات سلولها هستیم سیر نزولی را طی میکند بهطوری که در روزهای 5 و 6 به شدت کاهش یافته و به حدود صفر میرسد.
نتیجهگیری: وضعیت حیاتی سلول های جزیره ای پانکراس پس از جداسازی و تخلیص بدنبال کشت در محیط مناسب بهبود می یابند، بهطوری که این سلولها بهترین آمادگی جهت پیوند را پس از 48 ساعت انکوباسیون بعد از جداسازی از محیط بدن دارند.
ملیحه اکبری عبدل آبادی، بهرام محبی، رویا صادقی، آذر طل، محمود محمودی مجدآبادی،
دوره 16، شماره 1 - ( 10-1395 )
چکیده
مقدمه: غلبه بر موانع مرتبط با مراقبت از دیابت بهعنوان زیرساختی منطقی در راستای توانمندسازی بیماران مبتلا در مدیریت زندگی با دیابت و شناخت عوامل مؤثر بر این موانع به شمار میآید. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مداخلهی آموزشی مبتنی بر مدل بزنف بر موانع آگاهی، سبک زندگی، سازگاری و حمایتی در زندگی با دیابت در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو و عوامل مؤثر بر آن طراحی و اجرا شد.
روشها: این مطالعه یک مداخلهی نیمه تجربی دو گروهی بود که روی 168 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طی ماههای مرداد و شهریور سال 94 انجام شد. قبل از اجرای مداخله، پرسشنامه موانع زندگی با دیابت و پرسشنامه براساس سازههای الگوی بزنف تکمیل گردید که بعد از انجام پیش آزمون با تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله و مقایسه با روش بلوکهای چهارتایی تصادفی شده انتخاب شدند و در دو گروه مداخله و کنترل تحت بررسی قرار گرفتند. بیماران مبتلا به دیابت گروه مداخله، تحت شش جلسهی آموزشی 45 تا 60 دقیقهای بهعنوان مداخله آموزشی قرار گرفتند و آموزش جلسهی پنجم را به همراه خانواده خود و کادر درمانی مربوطه دریافت کردند. طراحی برنامهی آموزشی براساس سازههای مدل بزنف (آگاهی، نگرش، نرمهای انتزاعی، عوامل قادر کننده و قصد رفتاری) و محتوی آموزشی براساس موانع زندگی با دیابت (آگاهی و باور، سبک زندگی، حمایتی و سازگاری) تدوین گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 20 و آزمونهای آماری T مستقل و T زوجی تجزیه، ویلکاکسون، مک نمار و من یو ویتنی تحلیل شدند. سطح معناداری در مطالعه، کمتر از 5% در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، بین نمرهی دریافتی مربوط به مؤلفههای آگاهی، سبک زندگی، سازگاری و حمایتی موانع زندگی با دیابت و آگاهی، نگرش، نرمهای انتزاعی، عوامل قادر کننده و قصد رفتاری متغیرهای اجزای مدل بزنف در گروه مورد قبل و بعد از مداخله آموزشی اختلاف معناداری وجود داشت (05/0P<).
نتیجهگیری: آموزش بیماران دیابتی نوع دو بر اساس الگوی بزنف بهعنوان الگوی آموزشی مؤثر میتواند به کاهش مؤلفههای آگاهی، سبک زندگی، حمایتی و سازگاری موانع زندگی با دیابت منجر شود.
آذر طل، بهرام محبی، رویا صادقی، مهدی یاسری، ملیحه اکبری عبدل آبادی، فاطمه دادراست، پروین عباسی بروجانی،
دوره 16، شماره 1 - ( 10-1395 )
چکیده
مقدمه: خودکارآمدی با بهبود رفتارهای خودمراقبتی موجب ارتقاء کیفیت زندگی بیماران میگردد. مطالعهی حاضر با هدف تعیین عوامل مرتبط با خودکارآمدی سازگاری درک شده در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو اجرا گردید.
روشها: این مطالعهی مقطعی، از نوع توصیفی – تحلیلی بود که بهمدت 9 ماه در سال 1394 انجام شد. 536 نفراز بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی تابعهی دانشگاه علوم پزشکی تهران بهصورت تصادفی انتخاب و از طریق پرسشنامه روایی و پایای خودکارآمدی سازگاری درک شده، وضعیت خودکارآمدی سازگاری و عوامل مرتبط با آن، در آنها مورد بررسی قرار گرفت. برای آنالیز دادهها از آزمونهای آماری تی تست، من - ویتنی، آنالیز واریانس و نرمافزار آماری SPSS نسخهی 23 استفاده شد.
یافتهها: میان سن (013/0P=)، تحصیلات (036/0P=)، درآمد (002/0P=) و میزان HbA1c (049/0P=) با خودکارآمدی سازگاری درک شده کل رابطهی آماری معنادار وجود داشت. اما متغیرهای جنس، شغل، مدت زمان ابتلا، وضعیت تأهل و سابقهی خانوادگی و سابقهی بیماری مزمن با هیچ کدام از ابعاد خودکارآمدی سازگاری درک شده ارتباط آماری معنیداری نداشتند.
نتیجهگیری: مداخلات مبتنی بر نظریههای سازگاری جهت افزایش خودکارآمدی سازگاری درک شده بیماران دیابتی بیشتر بر روی بیمارانی که دارای شرایط اقتصادی- اجتماعی پایین، سن بالا و با کنترل نامطلوب دیابت پیشنهاد میگردد.
روح انگیز علیرضایی شهرکی، احمد علی اکبری کامرانی، رباب صحاف، یداله ابوالفتحی ممتاز، نرجس خسروی سامانی،
دوره 17، شماره 5 - ( 4-1397 )
چکیده
مقدمه: دیابت یکی از شایعترین بیماریهای غدد است که در جوامع مختلف شیوع متفاوتی دارد. 90 % تا 95 % انواع دیابت را دیابت نوع دو شامل میشود. زندگی صنعتی و شهرنشینی عامل اصلی افزایش تعداد مبتلایان به این بیماری است. برنامهی کشوری پیشگیری و کنترل دیابت در راستای پیشگیری و کنترل دیابت و عوارض ناشی از آن، در کشور درحال انجام است و هنوز تأثیردقیق برنامه بررسی نشده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر برنامه بر میزان قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیلهی بیماران در زمینهی کنترل دیابت انجام شد.
روشها: پژوهش حاضر یک مطالعهی مقطعی از نوع قبل و بعد بود که بر روی 100سالمند دیابتی که قصد ورود به برنامه را داشتند، بهصورت در دسترس در شهر اصفهان انجام شد. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه دو قسمتی شامل: اطلاعات جمعیت شناختی، سلامت و سنجش بیوشیمیایی قندخون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله استفاده شد. اطلاعات بهصورت قبل از ورود به برنامه و سپس سه ماه پس از ورود به برنامه جمعآوری شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار قند خون ناشتای بیماران قبل از ورود به برنامه بهترتیب 73/172و 68/71 و سه ماه بعد از برنامه 02/ 143، 19/51 بود (30/5 = t، 001/0>P). همچنین میانگین و انحراف معیار قند هموگلوبین گلیکوزیله بیماران قبل از ورود به برنامه بهترتیب 24/8 و 90/1 و بعد از برنامه بهترتیب 44/7 و 66/1 بود (79/4 = t، 001/0>P).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه، تأثیر برنامهی کشوری پیشگیری و کنترل دیابت را در کنترل میزان قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله سالمندان دیابتی نشان داد. پیشنهاد میگردد این برنامه در همهی مراکز بهداشتی-درمانی کشور انجام شود.
معصومه اکبری، عماد اشرفی، اسدالله رجب،
دوره 18، شماره 4 - ( 2-1398 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع یک، بیماری مزمنی است که کودکان و نوجوانان با وجود داشتن اطلاعات کافی در مورد انواع مراقبتها از خود (تغذیه، زدن انسولین، ورزش و ...) توان مراقبت مناسب از خود را ندارند. مراقبت نکردن از خود مانند هر رفتاری میتواند متأثر از شیوهی تفکر باشد و شیوهی آموزش فلسفه میتواند آموزشی مناسب برای تغییر تفکر باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش خطاهای شناختی به شیوهی آموزش فلسفه برای کودکان و نوجوانان بر افزایش تندرستی و کاهش خطاهای شناختی و میزان قندخون کودکان و نوجوانان دارای دیابت نوع یک است.
روش: پژوهش حاضر، نیمهآزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل (لیست انتظار) است. نمونهی پژهش حاضر شامل 22 نفراز کودکان و نوجوانان انجمن دیابت ایران بودند که به مقیاسهای خطاهای شناختی کودکان و نوجوانان کویین و همکاران (CDS)، پرسشنامه تندرستی (WHO-5) ومیزان قند خون (A1C) پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) استفاده شد.
نتایج: نتایج آزمون تحلیل کواریانس معنادار بود. بهدنبال آن تفاوت خطاهای شناختی (008/0=P، 01/9=(1و17)F) و تندرستی (01/0=P، 4/7=(1و17) F) در دو گروه معنادار بود ولی میزان قند خون ( 8/0=P، 01/0=(1و17) F) معنادار نگردید.
نتیجهگیری: آموزش خطاهای شناختی به شیوهی فلسفه برای کودکان و نوجوانان باعث رشد استدلال، تفکر منطقی کودکان و نوجوانان میشود و به آنها کمک میکند تا در شرایط ناکامی، استرس و اضطراب از خود مراقبت کنند و تندرستی هیجانیشان بهبود یابد. اگرچه بهنظر میرسد برای تأثیر روی قند خون، مدت زمان بیشتری لازم است.
امیر اکبری، حمید محبی، الما تبری،
دوره 19، شماره 2 - ( 11-1398 )
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر چاقی ناشی از رژیم غذایی پرچرب و تمرینات ورزشی تناوبی و تداومی بر SIRT1 بافت چربی احشایی و مقاومت به انسولین در رتهای نر است.
روشها: 40 سر رت نر نژاد ویستار در دو گروه بهمدت 10 هفته تحت رژیم غذایی پرچرب (HFD، 32 سر) و رژیم غذایی استاندارد (C، 8 سر) قرار گرفتند. پس از القاء چاقی، 8 سر رت از گروه HFD و 8 سر رت گروه C قربانی شدند و سایر رتهای چاق بهطور تصادفی به 3 گروه کنترل چاق (OC)، تمرین تداومی با شدت متوسط (MICT) و تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) تقسیم شدند. پروتکلهایHIIT و MICT بهمدت 12 هفته و 5 جلسه در هر هفته اجرا شدند. نمونههای چربی احشایی برای اندازهگیری مقادیر پروتئینی SIRT1 به روش وسترن بلات جمعآوری شدند.
یافتهها: القاء چاقی با کاهش معنیدار SIRT1 چربی احشایی و افزایش مقاومت به انسولین همراه بود (05/0P˂). در مقابل، هر دو پروتکل HIIT و MICT مقادیر پروتئینی SIRT1 چربی احشایی را بهطور معنیدار افزایش دادند (05/0P˂)، در حالی که اثرات HIIT بهطور معنیدار بیشتر بود (05/0P˂). همچنین، هر دو پروتکل HIIT و MICT منجر به بهبود مقاومت به انسولین شدند (05/0P˂).
نتیجهگیری: تمرین ورزشی احتمالاً میتواند نقش مهمی در تنظیم SIRT1 چربی احشایی داشته باشد و بهواسطهی آن میتواند در بهبود مقاومت به انسولین موثر باشد. همچنین بهنظر میرسد افزایش در SIRT1 وابسته به شدت تمرین ورزشی باشد.
رضا مسعودی، سلیمان خیری، فاطمه علی اکبری، احمد علی اسلامی، لیلی ربیعی،
دوره 19، شماره 6 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه: ارزیابی سواد سلامت بیماران دیابتی نیازمند وجود ابزاری مختص این گروه است. پرسشنامهی سنجش سواد سلامت بیماران دیابتی (LAD) از ابزارهای مورد استفاده برای سنجش سواد سلامت بیماران دیابتی است. پژوهش حاضر با هدف ترجمه و اعتباریابی نسخهی فارسی پرسشنامهی (LAD) Diabetes Health Literacy Assessment Questionnaire انجام گرفته است.
روشها: پژوهش حاضر با هدف تعیین روایی و پایایی نسخهی فارسی پرسشنامه سنجش سواد سلامت بیماران دیابتی، روی 300 بیمار مبتلا به دیابت در سال 1398، به روش نمونهگیری انجام شد. مراحل اجرای مطالعه شامل: اول، ترجمه و تهیهی نسخهی فارسی پرسشنامهی سواد سلامت بهمنظور طراحی و انتخاب گویهها و ارزیابی کیفی آنها توسط گروه متخصصین؛ دوم، ارزیابی کمّی ویژگیهای روایی با استفاده از نظرات گروه متخصصین؛ سوم، ارزیابی روایی صوری (قابلیت درک) و پایایی پرسشنامه توسط گروه کوچکی از جامعهی هدف در یک مطالعه آزمایشی؛ چهارم، تحلیل گویهها، ارزیابی روایی و پایایی پرسشنامهی نهایی بود.
یافتهها: در تحلیل گویههای سازهی سازماندهی، اثرات سقف و کف مشاهده نشد. بیشترین میانگین مربوط به گویهی 8 و12 و کمترین میانگین مربوط به گویهی 6 بود. با توجه به شاخص Skewness، کجی در گویهها مشاهده نشد. براساس نتایج بهدستآمده، ابزار از ثبات درونی قابل قبولی برخوردار بود. تحلیل عامل اکتشافی 2 عامل را برای پرسشنامهی سواد سلامت بیماران دیابتی شناسایی کرد یک عامل درک فردی و عامل دوم حمایت اجتماعی بود.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از تحلیل عامل اکتشافی، پرسشنامهی سواد سلامت بیماران دیابتی (LAD)از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و میتوان جهت سنجش سواد سلامت بیماران دیابتی از آن استفاده کرد.
مهناز علی اکبری دهکردی، فاطمه عیسی زاده، علیرضا منزوی چالشتری،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
مقدمه: بیماری کرونا یک عفونت ویروسی است که به یک بیماری پاندمیک تبدیل شده است. با توجه به تأثیر همه جانبهای که این بیماری بر سبک زندگی افراد، وضعیت اقتصادی کشور، داروهای وارداتی گذاشته است، پژوهش حاضر درصدد است وضعیت خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در دوران همه گیری کووید-19 را بررسی کند.
روشها: جامعهی مورد پژوهش در مطالعهی حاضر، افراد مبتلا به دیابت شهر بوشهر بودند. روش نمونهگیری در پژوهش حاضر از نوع نمونهگیری هدفمند و در دسترس بوده و حجم نمونه 13 نفر (7 مرد و 6 زن) بود. اطلاعات تحقیق از طریق مصاحبهای نیمهساختار یافته بهمدت 40 تا 60 دقیقه و با استفاده از سؤالاتی باز پاسخ جمعآوری گردید، پس از اتمام فرآیند مصاحبه پاسخها با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تفسیر و کُدگذاری قرار گرفت.
یافتهها: براساس نتایج تحقیق حاضر بهطور کلی مبتلایان به دیابت نوع دو در طول دوران همه گیری کووید- 19 از وضعیت خودمراقبتی مطلوبی برخوردار نبوده و مشکلات بسیاری را در زمینهی رفتار خودمراقبتی (دارو، تغذیه و ورزش و تحرک) و در سایر زمینهها تجربه نمودهاند.
نتیجهگیری: مبتلایان به دیابت در دوران همه گیری بیماری کووید- 19 مشکلات بسیاری را تجربه کردهاند که همین امر موجب کاهش هرچه بیشتر کیفیت زندگی آنان میشود. لذا، میتوان جهت کاهش این مشکلات از دولت، رسانه، خانوادهی بیمار، خود بیمار، پزشکان، روانشناسان و مشاوران بهره گرفت.
فرناز عنصری، مینا اکبری راد، مریم عمادزاده، علی مرادی، محمدجواد مجاهدی، علیرضا شریعتی، محمدعلی یعقوبی،
دوره 23، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه: نفروپاتی دیابتی علت اصلی ایجاد بیماری کلیه مرحلۀ آخر (ESRD) در بیماران دیابتی است. تا کنون مارکرهای التهابی متعددی مرتبط با نفروپاتی دیابتی شناخته شدهاند و شناسایی اندکسهایی با اندازهگیری آسان و در دسترس ضرورت دارد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط میان نسبت نوتروفیل به لنفوسیت (NLR) و حجم متوسط پلاکتی (MPV) با نفروپاتی دیابتی انجام گردید.
روشها: این مطالعۀ مقطعی در سالهای 1400 الی 1401 در کلینیک بیماریهای غدد و داخلی بیمارستان قائم (عج) شهر مشهد انجام گردید. بیماران مبتلا به دیابت نوع دو براساس نتایج آزمایشها، به دو گروه مبتلا به نفروپاتی (آلبومین ادراری بیشتر از mg/24h 30 یا GFR کمتر 60) و بدون نفروپاتی تقسیم شدند. مشخصات دموگرافیک و نتیجۀ آزمایشات بیماران بین دو گروه مقایسه شد.
یافتهها: مجموعا 100 بیمار، شامل 50 بیمار با و 50 بیمار دیابتی بدون نفروپاتی دیابتی مورد مطالعه قرار گرفتند. مبتلایان به نفروپاتی دیابتی به شکل معنیداری مسنتر بوده، مدت زمان طولانیتری از تشخیص دیابت آنها گذشته بود و فشار خون آنها نیز بالاتر بود (05/0 >P). توزیع جنسیت، قد، وزن و BMI در بیماران دو گروه تفاوت معنیداری نداشت (05/0 <P). شمارش مطلق نوتروفیل در دو گروه تفاوت معنیداری نداشت (141/0 =P). اما MPV، درصد نوتروفیل و نهایتاً NLR در مبتلایان به نفروپاتی، به شکل معنیداری، بیشتر از بیماران بدون نفروپاتی بود (05/0 >P).
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه، درصد نوتروفیل و نسبت نوتروفیل به لنفوسیت در بیماران دیابتی مبتلا به نفروپاتی دیابتی بالاتر از بیماران دیابتی فاقد نفروپاتی دیابتی است.