3 نتیجه برای برزین
جواد زوار رضا، محمود دوستی، صدیقه سلیمانی، فرزاد اسدی جمنانی، بردیا فرزام فر، شهرنازآریا برزین، علی جلیلیان،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
مقدمه: مطالعات تجربی نشان داده اند که مصرف گردو خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی(CHD) را کاهش میدهد. گردو میزان لیپیدهای آتروژن نظیر کلسترول تام(TC) وتریگلیسرید(TG) ولیپوپروتیینهای آتروژن همچونLDL-C،VLDL-C را کاهش میدهد. این تأثیر به علت وجود ترکیبات مختلف بهویژه اسیدهای چرب غیر اشباع با چند پیوند دوگانه (PUFA) از نوع همچون اسید لینولنیک (C18:39,12,15 ) میباشد.
روشها: 20 راس رت نرهیپرکلسترولمیک با وزن g250-200 را به چهار گروه تقسیم کرده ،سپس این رتها به مدت هشت هفته تحت رژیم غذایی که حاوی مکمل عصاره روغنی گردوی ایرانی بود تغذیه گردیدند: گروه شاهد (غلظت 0% عصاره روغنی) و سه گروه مورد 5%، 5/7% و 10% عصاره روغنی گردو (بهترتیب 035/0، 049/0 و 07/0 گرم عصاره روغنی به ازای هر گرم وزن در هر روز).
یافتهها: این مطالعه نشان داد که عصاره روغنی گردوی ایرانی (لواسانات) اثری مثبت در کاهش غلظت سرمی TG (14%)، TC (8/7%)، LDL-C (11%) و VLDL-C (12%) داشته و با افزایش میزان مصرف عصاره(5% ، 5/7% و 10%) این اثر کاهنده نیز بیشتر شد.
نتیجهگیری: به علت کاهش غلظت سرمی لیپیدها و لیپوپروتیینهای آتروژن در اثر مصرف عصاره روغنی گردوی ایرانی (لواسانات)، میتوان گردو را به عنوان یک مکمل غذایی کاهنده خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی معرفی کرد.
مریم برزین، فرهاد حسینپناه، رامین ملبوس باف، ثریا ارژن، فریدون عزیزی،
دوره 10، شماره 6 - ( 9-1390 )
چکیده
مقدمه: بررسی حوادث قلبی- عروقی در فنوتیپ خاصی از دیابت به نام هیپرگلیسمی ایزوله پس از تست تحمل گلوکز (IPH)، در افراد 40 ساله و بالاتر که سابقه شناخته شدهای از دیابت یا بیماریهای قلبی- عروقی نداشتند.
روشها: 3794 شرکت کننده به 3 دسته تقسیم شدند: 1- افراد غیر دیابتی (قند خون ناشتای کمتر از 126 mg/dl و قند خون 2 ساعته کمتر از 200 mg/dl)، 2- هیپرگلیسمی ایزوله پس از تست تحمل گلوکز (IPH) (قند خون ناشتا کمتر از 126 mg/dl و قند خون 2 ساعته بیشتر و مساوی 200 mg/dl) و 3-هیپر گلیسمی در حالت ناشتا (قند خون ناشتا بیشتر و مساوی 126 mg/dl)
یافتهها: در آغاز مطالعه، از 486 فردی که به تازگی مبتلا به دیابت شده بودند، 190 نفر (39%) به IPH مبتلا بودند. پس از 8 سال پیگیری، در افراد مبتلا به IPH در مقایسه با افراد غیر دیابتی، نسبت خطر تعدیل یافته با سن و جنس برای بروز بیماری قلبی- عروقی 77/1 (با فاصله اطمینان 95%، 19/1 تا 64/2) (005/0P=) بود. پس از تعدیل عوامل مداخلهگر بیشتری همچون فشار خون، تریگلیسرید بالا؛ کلسترول بالا و مصرف سیگار نسبت خطر برای بیماریهای قلبی- عروقی معنادار نبود [32/1 (با فاصله اطمینان 95% ، 88/0 تا 99/1) (2/0 P =)].
نتیجهگیری: در افراد میانسال،IPH بعنوان فنوتیپی از مراحل اولیه دیابت نوع 2، فراتر از ناهنجاریهای متابولیک معمول، نقشی در تعیین خطر بیماریهای قلبی- عروقی در مبتلایان دیابتی ایفا نمیکند. به نظر میرسد سایر عوامل خطرساز متابولیک، از هیپرگلیسمی (به تنهایی) مهمتر باشند.
مریم برزین، فرهاد حسینپناه، صهبا فکری، ثریا ارژن، فریدون عزیزی،
دوره 10، شماره 6 - ( 9-1390 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه، تعیین ارزش پیشبینی کننده نمایه توده بدنی و دور کمر در سندرم متابولیک و نیز تعیین نقطه برش برای آنها و تعیین بروز سندرم متابولیک در کودکان 12-6 ساله بود.
روشها: این مطالعه بر روی 888 کودک 6 تا 12 ساله با پیگیری متوسط 6/6 سال انجام شد. نمایه توده بدنی، دور کمر و بهترین نقطه برش برای آنها جهت پیشبینی سندرم متابولیک بررسی شد.
یافتهها: بروز تجمعی (با فاصله اطمینان 95%) سندرم متابولیک 7/10% ( %9/16%-5/4%) بود. نسبت شانسهای تعدیل شده برای سن، جنس و سابقه خانوادگی دیابت یا بیماریهای قلبی عروقی در اقوام درجه اول جهت پیشبینی سندرم متابولیک برای نمرههای Z (فاصله اطمینان 95%) نمایه توده بدنی و دور کمر به ترتیب 6/2 ( 5/3- 0/2) و 6/2 (5/3- 9/1) بود. میزان نقطه برش نمرههای Z نمایه توده بدنی و دور کمر به ترتیب 5/16 kg/m2 و 5/57 سانتیمتر برای پسران و 3/16 kg/m2 و 5/56 سانتیمتر برای دختران بود.
نتیجهگیری: نمایه توده بدنی و دور کمر قدرت یکسانی در پیشبینی سندرم متابولیک دارند و کودکان با نمایه توده بدنی یا دور کمر بالاتر، استعداد بالاتری در ابتلا به سندرم متابولیک دارند. به علاوه بروز بالای سندرم متابولیک در کودکان اهمیت راهکارهای مداخلهای را در اوایل دوران کودکی گوشزد میکند.